eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خاک پایش را خدا برداشت انسان آفرید از نفس های مناجات علی جان آفرید @hosenih جمع شد جمع فضیلت های او در نقطه ای رفت زیر باء بسم الله ، قرآن آفرید با مرام او نه تنها هر مسلمان شد مرید از مسیحی ها مسلمانی چو سلمان آفرید شاه بود و زندگی میکرد وقتی چون فقیر واژه ای زیبا به نام شاه مردان آفرید شامل یک ذره شد یک ذره از لطف علی با همان یک ذره او خورشید تابان آفرید سنگ بردل بست شب هااین چنین سنگ محک از برای سنجش میزان ایمان آفرید در مصاف مرحب و عبدود و امثالهم لافتی الا علی در قلب میدان آفرید بادِ تیغِ ضربه های ذولفقارش در نبرد در میان لشکر کفار طوفان آفرید @hosenih کرد یکتا مرتضی را خلق گرچه خالقش عاشقانش را در این عالم فراوان آفرید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آورده هیزم کافری، لشکر کشیده آتش به درب خانه ی حیدر کشیده با ضربه ی سنگینِ پا بر پهلوی یاس زخم عمیقی میخ روی در کشیده @hosenih از شاخه ی طوبایِ باغِ آل احمد مسمارِ خانه میوه ی نوبر کشیده بر ماه رویش ضرب دست بی حیایی نقش رکاب چند انگشتر کشیده پهلو به پهلو تا شده با خون پهلو گل های سرخی بر روی بستر کشیده آید صدای استخوان از سینه هربار خود را به بستر جانب دیگر کشیده تا چشم بسته ریخته قلب حسینش گوید به خود مادر مبادا پر کشیده تا روی زردش را نبیند زینب او خوابیده بر روی سرش معجر کشیده ** شد روضه خوان کربلا این روز و شب ها آنجا که ناله روی تل خواهر کشیده @hosenih از بوسه های فاطمه دیگر نبُّرید هر بار قاتل تیغ بر حنجر کشیده آخر کلافه شد تنش را زیر و رو کرد اینبار خنجر را به پشت سر کشیده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گریه کردم که به من سر بزنی باباجان آمدی با سر... عجب آمدنی باباجان گفتم از راه برایم کفنی آوردی یادم آمد تو خودت بی کفنی باباجان @hosenih کم شده موی سرم چونکه میان بازار مانده در پنجه ی یک پیرزنی باباجان کاش دندان مرا آنکه شکسته گیرد از عمو پاسخ دندان شکنی باباجان من کتک خوردم و بر خار دویدم اما بیشتر خسته ام از بد دهنی باباجان فاطمه زاده نمانده که نخورده سیلی لاله شد صورت هر یاسمنی باباجان زده با چوب عدو روی لبت طوری که با من اصلا تو نگویی سخنی باباجان @hosenih خواستم سر بگذارم به روی زانوی تو من بمیرم که نداری بدنی باباجان مانده دیگر به خدا فاصله ی من بامرگ قدر یک چشم که بر هم بزنی باباجان شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e