#حضرت_زهرا_س_شهادت
نقل زَمَخشَریست كه روزی ابولهب
یك سنگریزه جانب احمد روانه كرد
ریگی به طول و عرض نخود در كَفَش گرفت
از روی كین، نبی خدا را نشانه كرد
«تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَب» از آسمان رسید
فوراً لهیب خشم الهی زبانه كرد
فرمود: هر دو دست وی از تن بریده باد
نفرین بر آنكه این عملِ ظالمانه كرد
یک دست او فقط به كمین نبی نشست
خشم خدا به دست دگر هم كمانه كرد
با این حساب، كیفر اهل سقیفه چیست؟؟
حق كسی كه حمله بر این آستانه كرد؟!
قرآن اگر هنوز میآمد چه مینوشت؟
در وصف آنكه خون به دلِ " اهل خانه" كرد
با مصطفى نكرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هرآنچه كه اهل زمانه كرد
دشمن، تقاص لات و هبل را ازو گرفت
كار علی و باغ فدك را بهانه كرد
با هر دو دست، بست و شكست و كشید و كُشت
جان بتول را هدف تازیانه كرد
"آتش به آشیانهی مرغی نمیزنند"
نفرین بر آنكه شعله در این آشیانه كرد
✍ #محسن_رضوانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
هنوز این خانه بر تن رخت اندوهِ پدر دارد
کجا دنیا از اندوه دل زهرا خبر دارد؟!
اگر خورشیدمان رفت از میان، هان ای شباویزان!
هنوز این آسمان در دامنش قرص قمر دارد
مخواهید از علی در دستهاتان دست بگذارد
که او مرد است و مرد از جمع نامردان حذر دارد
بترسید از جسارت بر حریم اهل بیت عشق
خدا هر لحظه بر احوال این منزل نظر دارد
* *
کسی میآید از این کوچه با یک صورت نیلی
خدایا! مادر ما دست در دست پسر دارد
هلا ای خارهای خشک صحراهای بی مهری!
کجا یک یاس، تاب آتش و مسمارِ در دارد؟!
میان آتش و خون پشتِ دَر سخت است؛ با این حال
تماشای علی از دور دردی بیشتر دارد
به استقبال میآید رسول نور و بیداری
شباهنگام خورشید از زمین قصد سفر دارد
* *
همیشه رسم این تقویم بی احساس این بوده:
که هر گل سبزتر باشد خزانی زردتر دارد
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
قفس وبالِ بال بود، جای آسمان نبود
زمینِ مُرده مقصدِ مسافر زمان نبود
دَمی که صاحبِ بهشت، روی خاکْ پا گذاشت
قرار بر بهار بود، حرفی از خزان نبود
زمین لیاقتِ امانتی که داشت را نداشت
-همیشهآزمودهای- که مَردِ امتحان نبود
چگونه شد کسی که چادرش پناه خلق بود
میان خلقِ در پناه خویش، در امان نبود؟!
مگر زمان چگونه از گذارِ عُمرِ او گذشت
که در شمارِ سالها جوان، ولی جوان نبود؟!
نمازِ پشتِ در به دائمالرُّکوعیاش رساند
قیامِ در قعود بود، قامتش کمان نبود
اگر نبود خطبهای که زد به گوش مأذنه
نشانی از علی میان اشهدِ اذان نبود
نمازهای ما به سمت قبلهی مدینه بود
اگر مزارِ قبلهگاهِ کعبه بینشان نبود
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
داغ تو را بهانه گرفتم، گریستم
از قبر تو نشانه گرفتم، گریستم
یک گوشه از محلّهی غمآشنای تو
با یادت آشیانه گرفتم، گریستم
از کوچههای شهر گذشتم یکی یکی
وقتی سراغ خانه گرفتم، گریستم
لازم نشد سؤال کنم رفتهای کجا
از ردّ تازیانه گرفتم...، گریستم
نامحرمان زدند تو را من هم از غمت
یک روضه محرمانه گرفتم، گریستم
"از دردِ شانه، شانه نشد موی دخترت"
در دست خود که شانه گرفتم، گریستم
* *
مضمون تو عنایت محض است بیگمان
تا حسّ شاعرانه گرفتم، گریستم
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
نیمهشبها بلند گریه کنید
بیمدارا... بلند گریه کنید
نیمهشب برگزار شد مردم-
دفنِ زهرا...، بلند گریه کنید
گریه کردند بیصدا آنجا
تا که اینجا بلند گریه کنید
چشمها را به سیلِ اشک دهید
مثلِ دریا... بلند گریه کنید
فاطمیه اگر که، هر جا شد-
روضه بَرپا...، بلند گریه کنید
بینِمان فرقهی مخالف نیست
بی محابا... بلند گریه کنید
هر کجا نامِ مادر آمد از-
داغِ زهرا...، بلند گریه کنید
تکیهگاهِ یتیمها، دیگر-
مانده تنها...، بلند گریه کنید
کودکانش شدند بیمادر
جانِ مولا بلند گریه کنید
بُغضِ زینب، سکوتهایِ حسن-
کشته ما را...، بلند گریه کنید
اشکهای حسین شد جاری
گریهکنها! بلند گریه کنید...
✍ #مرضیه_عاطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
در خانه چه تلخ است که مردی بنشیند
مردی که نشد وقت نبردی بنشیند
مردی که به صد معرکه از پای نیافتاد،
یک گوشه، دل آزردهی دردی بنشیند
در چشم پسر، تلختر از زهر همین است:
اشک پدری بر رُخِ زردی بنشیند
شمشیرِ علی خاک گرفته که مبادا-
بر آینهی آیین، گردی بنشیند
این شعر شد اندازهی یک "آه" از آن داغ
ای کاش بر آیینهی سردی بنشیند
✍حجتالاسلام #سیدمحمدمهدی_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#شهدای_گمنام
حق و ناحق را به شکلی تازه درمیآورند
جای ایمان و یقین، اما اگر میآورند
بوی آتش میدود در کوچهباغ نخلها
کیستند اینان که بغضی شعلهور میآورند؟
این جهنمجایگاهان را چه کاری با بهشت؟
خیر مطلق را نمیفهمند، شر میآورند
جبههی جنگ جمل اینجاست یا بیت بتول؟
با چه رویی کینهها را پشت در میآورند؟
صبر حیدر معجزهست اما ولینشناسها
پشت اعجاز سکوتش حرف درمیآورند
بعد پیغمبر مسلم بود زهرا رفتنیست
ناکسان دارند اسباب سفر میآورند
کاروان کوچکی در نیمهی شب بعد از این
زیر نور ماه مفقودالاثر میآورند
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#اخلاقی_و_اندرز
قرآنِ مُصوّر است زهرا
سرچشمهی کوثر است زهرا
گویند بهشت مصطفی اوست
تعبیر چنین اگر چه نیکوست
عطری ز وجود او بهشت است
پاداش درود او بهشت است
فرمود نبی رسولِ رحمت
قبل از دو هزار سالِ خلقت
وقتی نه زمین و آسمان بود
نه جن و بشر، نه این جهان بود
با خویش خدای، عهد کرده است
سوگند به حق خویش خورده است
تا دور کند عذاب خود را
در حشر ز دوستان زهرا
خالق به ملائک سماوات
میکرد ز سجدهاش مباهات
حق را به کمال، بندگی کرد
در بیتِ اجاره زندگی کرد
در خانه که طرح زندگی ریخت
یک پردهی قیمتی نیاویخت
فرمود علی امامِ زهرا
کز دیدن آن بتول عذرا
آرامش من فزوده میشد
غمهای دلم زدوده میشد
در خانهی ما همه صفا بود
انگیزهی زندگی، خدا بود
رفتار جز از ادب نکردیم
یکبار به هم غضب نکردیم
میپخت غذا و خانه میرُفت
وز شِکوِه به من سخن نمیگفت
او دار و ندار مرتضی بود
همسر نه، که یار مرتضی بود
با عزت نفس و بردباری
نُه سال نمود خانهداری
آن پارهی پیکر محمد
از خانهی خود برون نیامد
جز بهر رضای حق تعالی
وقتی که غریب بود مولا
چون دید که یاری از امام است
در خانه نشستنش حرام است
از خانه برآمد و برآشفت
از حقِّ ولایت علی گفت
ای باخته دل به نام زهرا
هان، این تو و این مرام زهرا
ای بانوی دینمدار! هشدار
ایمان و حیای خود نگهدار
سرمشق ز طاعتش بگیریم
درسی ز قناعتش بگیریم
ای خیر کثیر بی کرانه
وی خُلق عظیم را نشانه
محبوبترینِ خلقِ هستی
در دیدهی مصطفی تو هستی
تو جامع آیههای حُسنی
در چشم علی خدای حُسنی
گفتار تو چشمههای نور است
یک جلوه از آن، دعای نور است
ای دست خدا تو را سرشته
گویند هزارها فـــرشتــه
تکبیر به سجده و رکوعت
تسبیح به خشیت و خضوعت
تسبیح تو وِرد اهل راز است
بهتر ز هزارها نماز است
زهد تو به روزگار پیداست
از چادر وصلهدار پیداست
هر ریشهی آن ز زلف حورا
هر وصلهی آن ز لیف خرما
ای گل که در آستان خانه
پژمرده شدی به تازیانه
دلها به مصیبتت شکسته
داغ تو به جان ما نشسته
ای مادر خاندان مظلوم
بِسْتایمت از زبان معصوم
کز غربت تو زبان گشودند
"مَمنوعَةُ اِرثُها " سرودند
باید به تو ای عزیزِ جان گفت
دردی که به کس نمیتوان گفت
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد
شرح این خونگریه را آخر نمیدانم چه شد
احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
«در» که کلاً سوخت، میخ در نمیدانم چه شد
بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شد فدک سیراب از سرچشمهی پهلوی او
لالههای رسته بر بستر نمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان بر گردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبر شریفش را نمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
✍ #عباس_احمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
آتشی داغ تو در سینهی من روشن کرد
باید از شعلهی آن تا به ابد شیون کرد
قامت صبر مرا داغِ تو در کوچه شکست
ماجرای در و دیوار چهها با من کرد
ماندهام بر دل تو میخِ دَر آتش زده است
یا دل سوختهات خون به دلِ آهن کرد؟
شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان
که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد
جامهی رزم به تن داشت علی، پیش از این
بعد تو پیرهن صبر، دگر بر تن کرد
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
گریهها میکرد تا اُمّت شود بیدار... حیف
از صدای گریهاش اُمّت فقط بیخواب شد
پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود:
«ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»...
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد
حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه
از طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمیدانیم، «نَعلُ السیف» میداند چرا
«مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد...
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_غربت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند
آن جلوهی خیبر شکنش را دیدند
افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد
زانو به بغل گرفتنش را دیدند
✍ #علی_ذوالقدر
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_شهادت
گریه کنید! مادر ما بیگناه بود
گریه کنید! مادر ما پابهماه بود
حوریهای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آهِ فاطمه عالم تَباه بود
همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه
تنها کسی که گوش به او داد، چاه بود
رغبت نداشت پا بگذارد به خانهاش
راه عبورش از وسط قتلگاه بود
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اتصال روضههای #مدینه به #کربلا
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#امام_حسین_ع_شهادت
بُغض کرد و گفت مردم! شعلهها از در گذشت
بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت
زد به سینه، چند یازهرای اشکآلود گفت
بعداز آن از چند و چونِ روضهی مادر گذشت
روضهخوان رفت و به ظهر داغ عاشورا رسید
من همان جا ایستادم... شعلهها از در گذشت
من میان کوچه بودم، روضهخوان در کربلا
آه، آن شب بر دل من روضهای دیگر گذشت
تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود
تیغ، پشتِ تیغ از جسم علیاکبر گذشت
شعله بود و محسن ششماهه و دیوار و دَر
تیری آمد از گلوی تشنهی اصغر گذشت
میخِ دَر بر سینهی پُرمهر مادر حمله کرد
آب دیگر از سر عباس آبآور گذشت
ریسمان بر گردن حبلالمتین انداختند
قافله از بین غوغای تماشاگر گذشت
ذکر حیدر داشت زهرا، مسجد از جا کنده شد
ذکر حیدر داشت مولا از دل لشکر گذشت
درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست
تیر و نیزه از تن فرزند پیغمبر گذشت
من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت
روضهخوان از ماجرای خنجر و حنجر گذشت
روضهها اینجا گره میخورد، بابا رفته بود
هیچکس اما نمیداند چه بر دختر گذشت
✍ #علی_سلیمیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
معطر بود حتی پرپرش هم
لباسش داشت لاله، بسترش هم
به قدری پهلویش مجروح شد که
گمانم درد دارد محشرش هم
نَوَد روز است چشمانش کبود است
نَوَد روز است که بال و پرش هم
به قدری عاشق و معشوق بودند
نگفت از درد خود با همسرش هم
زن از شوهر بگیرد رو؟! محال است
نه... اصلاً... نه... ندارم باورش هم
علی که جای خود دارد، الهی
نبیند این بلا را کافرش هم
رسید از دَرِ به خیمه آتش و دود
بمیرم من به حال دخترش هم
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
پیش از اینها خریده بود علی
تخته چوبی برای گهواره
از بد حادثه ورق برگشت
ساخت تابوت جای گهواره
کوه صبر است حیدر کرار
به غم و غصه دل نمیبازد
ولی این داغ، داغ ناموس است
پهلوان را ز پا میاندازد
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
چو آفتاب رُخت را غبار ابر گرفت
شکوه نام علی غربتی ستبر گرفت
جهان و کُن فیکونش در اختیار تو بود
عدو چگونه فدک را ز تو به جبر گرفت؟
خمید قامت او زیر بار اندوهت
اگرچه دست علی را عصای صبر گرفت
پدر به دیدن تو تا بهشت صبر نکرد
تو را ز دست علی در میان قبر گرفت
تمام غربت خود را گریست در دل چاه
که تا همیشه دل چاه مثل ابر گرفت
✍ #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
بالا کشانده ما را، بال دعای مادر
ما را نشانده در عرش، یا ربنای مادر
جاری کن از دو چشمت، باران کوثرش را
تطهیر کن خودت را، در روضههای مادر
مادر برای فرزند، بخشیده هرچه دارد
بخشیدنت ندارد، کاری برای مادر
در سفرهی سلاطین هم فیضِ این چنینْ نیست
گیرت نخواهد آمد همچون غذای مادر
وادی طور زهرا، آن وادی السلام است
رفتم نجف... حرم داشت حال و هوای مادر
فکرِ غم بقیعم، زهرا حرم ندارد!
جانم به تو حسن جان، جانم فدای مادر
* *
با صورتی که زهرا، پنهان ز شوهرش کرد
معلوم شد بعید است، دیگر شِفای مادر
وقتی لباس خونی را فضه شستوشو کرد
شد آبْ از خجالت، دختر بهجای مادر
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
این شهرِ بیوفا به «علی» مَرحمت نداشت
این داغدیده را نظرِ تسلیت نداشت
ای روزگار! قبل جسارت به فاطمه
قُنفذ در این حکومت غاصب سِمَت نداشت*
دیوارهای سنگی کوچه که جای خود
دیوار خانه نیز به من معرفت نداشت
مسمار، در مقابل و دیوار پشتِ سر
راهِ نجات، همسرم از هر جهت نداشت
یکبار هم برای شفایش دعا نکرد
او بعد کوچه آرزوی عافیت نداشت
او را نبی به دست گرفت و به عرش بُرد
زیرا برای دفن، زمین ظرفیت نداشت
✍ #علی_ذوالقدر
*خلیفه دوم در زمان خلافتش، قُنفذ بن عُمير بن جُدعان تيمي را به عنوان کارگزار و والی مکه قرار داد.
📚انساب الاشراف بلاذری، ج ١٠، ص ١۵۵
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
بهمناسبت هفتمین روز شهادت حضرت زهرا (س)
هفت روز است که این باغ، سیهپوشِ غم است
هرچه هر سو نگرم یک گل و یک غنچه کم است
طایر قدسی این باغ، پرش سوخته است
باغبان مانده و باغی که درش سوخته است
هفت روز است که این خانه ندارد مادر
کودک خانه دمادم به لب آرد مادر
مادرم نیست که تا شانه زند بر مویم
غم بی مادریام را به پدر میگویم
یاد آتشزدن خانه کنم هر شب و روز
دود آن شعله بُود بر در و دیوار هنوز
وای آنروز که در خانهی ما، «در» میسوخت
دل ما، قلب پدر، سینهی مادر میسوخت
آنچه آنروز در اینجا هدف دشمن بود
کشتن و سوختن و بستن و بشکستن بود...
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_غربت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزادِ کعبه نبود
سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت
سوادِ چشم علی را، اگر نمیبوسید
به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت
قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا
وجود هیچکس اینقدر فیض عام نداشت
علی، مقیم حرمخانهی صبوری بود
که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت
اگرچه دست کریمش پناه مردم بود
و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت
چشیده بود علی، طعم تنگدستی را
که غیر نان و نمک سفرهاش طعام نداشت
اگرچه بود زره، بر تن علی بیپشت
اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت
به بردباری این بتشکن، مدینه گریست
که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت
اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او
علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت
علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند
دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت
به باغ وحی جسارت نمود گلچینی
که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت
شکست حُرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی
که قدر و قُرب، کم از مسجدالحرام نداشت
شدند آتش و پروانه آشنا، روزی
که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت
کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید
که آفرین به بلندای آن پیام نداشت
* *
تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین!
دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت
حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی
که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت
در آن فضای غمانگیز، فضّه شاهد بود
که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت
چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند
مگر شکوفهی آن باغ احترام نداشت؟
«شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید
«نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت»
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س_شهادت
اگر ابرم! چرا باران به این صحرا نمیبخشم
گمانم بُخل دارم چونکه چون دریا نمیبخشم
من از تو عفو میخواهم سحرها، روزها اما
نمیدانم چرا همسایهی خود را نمیبخشم
چه إرحم تُرحمی خواندم شب و وقتی که صبح آمد
عیالم بخشش از من خواست، دید اما نمیبخشم
خطایی میکند گهگاه فرزندم، خداوندا
چرا وقتی پشیمان شد، خداوندا ! نمیبخشم
شفای قلب بیمارم مناجات ابوحمزه است
تو هم من را ببخشی، خویش را مولا ! نمیبخشم
خطا کارم، گنهکارم، پُر از عصیانم اما من
پریشانم، پشیمانم، نگو آقا ! نمیبخشم
تو حق داری از این بیچاره رویت را بگردانی
به من هر چیز میخواهی بگو، إلّا نمیبخشم
شفیع آوردهام با خود، ببین غمگین زهرایم
نگو با من تو را در روضهی زهرا نمیبخشم!
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
همدست شد مسمار با دیوار، با در
در بین دود و شعله گیر افتاد، مادر
حال و هوای خانه یکباره عوض شد
افتاد روی مادر ما بیهوا در
باید بسوزد در هوای شمع اما...
این بار سوزانده پَرِ پروانه را در
در پیشِ رو زهرا نبود؟ ای بی حیا میخ
در پشتِ سر زهرا نبود؟ ای بی حیا در
از آن زمان که مادر ما را زمین زد
ما بچههای فاطمه قهریم با در
از پا درآوردند آخر مرتضی را
دیوار، آتش، کوچه و همسایهها، در
مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه
در کربلا باقی چوبش شد عصا، در
در کربلا زینب گلی گم کرده بود و
میگشت در گودال دنبال برادر
سروده گروه #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زندهست علی خانهنشین نیست
ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس
افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست...
انصار هم از خطبۀ تو شرم نکردند
کردند بهانه که چنان است و چنین نیست
غصب فدک این بود که نام تو نباشد
پیداست که دعوا سر یک تکّه زمین نیست
کو چادر خاکی شده؟ کو دامن مولا؟
تا کی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست
جایی که علی هست، معاویه چه کارهست
قرآنِ سر نیزه که قرآنِ مبین نیست!
ای کاش که خود را برسانم به رکوعش
زیرا که به جز نام تواَش نقش نگین نیست
مقصود خدا از دو جهان، خلقت زهراست
«المنّة للّه» که این است و جز این نیست
✍ #مهدی_جهاندار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
چشمِ در راه ماندهام مادر!
اشک را بی اراده میداند
غُصهی ما ز داغِ مرگت را
مادر از دستداده میداند
مادر از دست داده یعنی ما
-ما که قربان نام یار رَویم-
مثل هر داغدیدهای، یارب!
"کاش" میشد سرِ مزار رویم...!
کاش میشد سر مزارِ بتول
با هیاهو میآمدیم، خدا...!
کاش چون کودکانِ بیمادر
به سر و سینه میزدیم، خدا...!
اینَک اما تفاوتی نکند!
بستهایم عهد عشق با زهرا
از همین راه دور، میخوانیم:
«السلام علیکِ یا زهرا»
السلامُ علیکِ یا اُمّاه
ازچه پاسخ نمیدهی؟ مادر!
گله دارم -به اذن تو- با «میخ»
شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در»
آه... ای میخِ در! بتول است این...!
از چه این قدر شعلهور شدهای!؟
آه... ای در! به این فشارِ عجیب،
قاتل مادر و پسر شدهای !!
آه... ای در! چگونه رویت شد!؟
چه کسی گفته خون به پای تو نیست!؟
میخِ در! شرم کن ز اطفالش...
"سینهی حوریه" که جای تو نیست!
سینهی حوریهست جای حسن
سینهی حوریهست جای «حسین»
... نامِ «ارباب» آمده! برویم،
از همین جا به «کربلای حسین»
دست نامرد پای مرکبها
نعل نو تا که بست، یازهرا
زیرِ پایِ ستور... در گودال...
استخوانها...شکست... یازهرا...
✍ #احمد_بابایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e