#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
نشد بخواهم از این خانه چیزی و نسِتانم
نشد بیایم و بیش از قرار، با تو نمانم
نشد که اذن دخول از سلام پیش بیفتد
نشد برای تو پیش از سلام، شعر نخوانم
@hosenih
نگاه کردم و دل را گره زدم به امیدی،
نگاه کردی و از شوق، وا شده است زبانم
زبان، همین که به تو خیره ام همین که نشستم
کنار دوست، زبانی به جز نگاه ندانم
@hosenih
به بوسه تلخی کامم عسل شده ست همیشه
که طعم خاک درت خوش نشسته است به جانم
ز هر که خواسته ام راه چاره ی غم خود را
به غیر جاده ی مشهد نداده است نشانم
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
@hosenih
#امام_حسین_ع_شهادت
#بصیرت
ز مکه آمده تا کوفه بی جواب نماند
رسیده دریا تا کربلا سراب نماند
گرفته هستی خود را به کف، رسیده به میدان
حسین آمده تا ظلم، بی حساب نماند
حسین آمده تا دین درون حجره نپوسد
حسین آمده قرآن فقط کتاب نماند
@hosenih
حسین آمده تا بیش از این حکومت اسلام
به تاج و تخت معاویه ها لعاب نماند
حسین آمده تا دین به دست توله سگانی
_چنان یزید_ گرفتار منجلاب نماند
ریا نباشد و تزویر خلق را نفریبد
فساد با رخ اصلاح در نقاب نماند
به هر سپیده اذان ارث خون سرخ حسین است
که شیعه وقت قیامش اسیر خواب نماند
حسین تشنه به مقتل، صدا زده ست بشر را
که بند لقمه ی دنیا و نان و آب نماند
حسین تشنه به مقتل، نگاه سمت حرم بود
دلی شبیه دل او در اضطراب نماند
خدا کند که اگر سر بریده اند شهی را
تنش بدون کفن زیر آفتاب نماند
برید یکسره انگشت را به نیت خاتم
حرام زاده گرفتار پیچ و تاب نماند
و خاک بر سر شعرم دعا کنید که یک زن
میان مجلس اغیار بی حجاب نماند
دعا کنید اگر خواست روی خویش بپوشد
دو دست دختر ارباب در طناب نماند
@hosenih
سر پدر چو به سوی سه ساله خواست بیاید
دعا کنید محاسن به خون خضاب نماند
صدای مادری آمد که بر حسین بگریید
دعای گریه کنان لنگ استجاب نماند
دلی که عشق تو را برگزید خانه ی امن است
خراب هم بشود آخرش خراب نماند
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_اذان_بلال
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
صدای گریه خواب از دیده ی همسایه ها برده
همان هایی که مادر نامشان را در دعا برده
همیشه نام این و آن در آغاز دعا گفته
همیشه نام اهل خانه را در انتها برده
نماز فاطمه باریست روی دوش این عالم
همان باری که روی شانه هایش مرتضی برده
نماز فاطمه اشکی ست که هر قطره ی آن را
به قصد فخر، جبرائیل تا عرش خدا برده
نماز فاطمه رودیست جاری در دل دنیا
که هرجا رفته گویی چشمه ی آب بقا برده
@hosenih
نماز فاطمه _وقتی به حیدر اقتدا کرده_
دل از محراب و رکن و کعبه و سعی و صفا برده
بلال! آهسته رد کن اشهد ان محمد را
اذان تو قرار از مادر غمگین ما برده
اذان گفتی نفهمیدی چه کردی با دل زهرا
نفهمیدی اذان تو دل ما را کجا برده
اذان می گفتی و رد می شد از اینجا عزیزی که
سلامش سالها از خانه ی ما غصه را برده
کدامین خانه؟ آری خانه ای که صبح و شب هر روز
ملائک خاک فرشش را به قصد توتیا برده
کدامین فرش؟ آری پوستین پینه داری که
غبارش را مسیحا بابت دارو دوا برده
من از این خانه می گویم که هر کس حاجت خود را
درِ این خانه آورده ست بی چون و چرا برده
درِ این خانه را عمری ملائک سجده آوردند
درِ این خانه را یک روز شیطان زیر پا برده
نه تنها آدمی آتش هم از این در نشد نومید
همان آتش که عمری آبروی اشقیا برده
@hosenih
همان آتش که هُرمش تا جهان باقیست در عالم
نقاب از روی زشت کینه و جور و جفا برده
همان آتش که کوهی مثل حیدر در دلش دارد
همان آتش که رنگ از صورت آل عبا برده
همان آتش که دستی شد میان کوچه ناغافل
که نور از چشم حیران امام مجتبی برده
□
گرفت از پشت در این شعله ای را دست ناپاکی
غروبی سرخ، آتش را به دشت کربلا برده
در آن شب ماه با دست خدا در خاک پنهان شد
شب قدری که تقدیر جهان را در خفا برده
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
مرا هم خوانده ای... سوگند بر اشک سحرگاهم
که من مشتاق این مقصد که من مشتاق این راهم
هلا ای از رگ گردن به من نزدیک تر! عمریست
در آغوش تو ام، چیزی به غیر از این نمی خواهم
@hosenih
کسی را دیدم آن بالا و سمتش راه افتادم
خودم بودم؛ گمان کردم که در "سیر الی الله" م
سفر را بارِ سنگین سخت کرد و پایِ بی قّوت
که من کوه گناهم، آه...ایمانِ پرِ کاهم
وبالم شد پر و بال، از سبکبالان عقب ماندم
کنون در برکه ای در انتظار دیدن ماهم
@hosenih
نبردی باید این آئینه را تا "خود شکن" باشم
ولی با من سلاح کارسازی نیست جز آهم
...
سفر کوتاه بود اما خدایا! از تو ممنونم
که از آغاز تا پایان نگاهت بود همراهم
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما
جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما
@hosenih
از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد
داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما
راست می گویند نام مذهب ما جعفریست
جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما
از تو می خواندم که نام آتش آمد بر زبان
صحبت از در شد که آتش زد به جسم و جان ما
ای شهید آتش جهل مدینه پس چرا
جای تو از مادرت می خواند روضه خوان ما؟
شعر می خوانَد کمیت و روضه می خوانی به اشک
آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما...
خانه ات را کربلا کردی و ما آموختیم
هست دنیای بدون کربلا زندان ما
@hosenih
آستان قدس صادق می شود روزی بقیع
بر ضریحت می رسد چندی دگر دستان ما
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
نترس دختر خوبم، خدا که هست هنوز
کنار عمه برای تو جا که هست هنوز
نترس عزیز دلم، گرچه راه تاریک است
سر حسین تو بر نیزهها که هست هنوز
برای پیکر بر خاک ماندهی بابات
کفن اگر که نشد، بوریا که هست هنوز
خدا کند به همین نیزهها بماند سر
تنور مانده و تشت طلا که هست هنوز
گلایه میکنی از درد گوش و سیلیها
بدان که آبله و زخم پا که هست هنوز
به شام میروی عمه خدا به خیر کند
خرابه مانده و ظرف غذا که هست هنوز
تو دختر زهرایی قوی بمان عمه
به پیش روی تو صد کربلا که هست هنوز
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر
لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر
حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب
تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟
به هیچ جا نرسیده است آنکه در همهی عمر
بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر
بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست
که با معاویه در پای چند سکه نهد سر
ستون دینی و قرآن ناطقی چه نیازی
به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟!
صدای غُرّش شمشیر در غلاف، گواه است
که #صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر
نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که
شکست پیش نگاه تو گوشوارهی مادر
امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت
دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
هنوز این خانه بر تن رخت اندوهِ پدر دارد
کجا دنیا از اندوه دل زهرا خبر دارد؟!
اگر خورشیدمان رفت از میان، هان ای شباویزان!
هنوز این آسمان در دامنش قرص قمر دارد
مخواهید از علی در دستهاتان دست بگذارد
که او مرد است و مرد از جمع نامردان حذر دارد
بترسید از جسارت بر حریم اهل بیت عشق
خدا هر لحظه بر احوال این منزل نظر دارد
* *
کسی میآید از این کوچه با یک صورت نیلی
خدایا! مادر ما دست در دست پسر دارد
هلا ای خارهای خشک صحراهای بی مهری!
کجا یک یاس، تاب آتش و مسمارِ در دارد؟!
میان آتش و خون پشتِ دَر سخت است؛ با این حال
تماشای علی از دور دردی بیشتر دارد
به استقبال میآید رسول نور و بیداری
شباهنگام خورشید از زمین قصد سفر دارد
* *
همیشه رسم این تقویم بی احساس این بوده:
که هر گل سبزتر باشد خزانی زردتر دارد
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح
درختها قلم و هرچه بحر، جوهر تو
نبود علمي اگر بسته بود دفتر تو
تو گرم بحثی و چون کودکانِ مشقنویس،
فرشتگان زده زانو به پای منبر تو
حدیث و آیه و تفسیر، تیغ و شمشیرت
محدثان و فقیهان سپاه و لشکر تو
عجیب نیست که انقدرها کریم شدی
که دختر حسن ابن علیست مادر تو
تویی که قبل ولادت توسط جابر
رسانده است سلام تو را پیمبر تو
طلوع صبح ظهورست وعدهی عشاق
قرار و وعدهی ما مرقد مطهر تو
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#زیارت_کربلا
کجاست هیبت جنت به هیبت حرمت؟
کجاست پهنهی دریا به وسعت کرمت؟
خوشا به من! که از آن دم که چشم وا کردم
نگاه شوق من افتاده است بر علمت
ز کودکی ته صف ایستادم و شادم
که بودهام یکی از ساکنان شهر غمت
بشارت پدرم بود آخرش یک روز
به دیدهی تر عشاق میرسد قدمت
به اشک روضه دعا کرده مادرم من را
که یا حسین! نیفتاده نامم از قلمت
نخواه خشک شود ذوق شاعرت، ارباب!
شفا بده به من امشب، به حق محتشمت
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر
لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر
حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب
تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشگر؟
به هیچ جا نرسیده است آنکه در همهی عمر
بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر
بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست
که با معاویه در پای چند سکه نهد سر
ستون دینی و قرآن ناطقی! چه نیازی
به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟!
صدای غُرّش شمشیر در غلاف، گواه است
که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر
::
نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که
شکست پیش نگاه تو گوشوارهی مادر
امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت
دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که ضرب تیغ میدان میدهد سیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان
حسن اصل کرامت بود، عالم بر درش سائل
حسن عقل مجسم بود، عالم بی حسن نادان
حسن تنها نه در منزل اسیر حیلهی زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامهی احمد
بهروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچهها بعد از علی ابن ابی طالب
کدامین شانه در تاریکیِ شب میبُرد انبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک میبَرَد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
معزّ المومنین است او، بپرس از مردم نجران
کریم اهل بیت است او، بپرس از سورهی انسان
خوشا بر من که در عالَم امامی این چنین دارم
که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان
شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن
سر و جانم فدای این دو سید، این دو تا سلطان
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
دوباره سهم زینب کرده غم، بیمار داری را
دل خون را، نگاه مضطرب را، بی قراری را
کسی از خانه بیرون رفته، گویا دیر هم کرده
دوباره خانه دارد میچشد چشمانتظاری را
صدایی میرسد از سجدهگاه مسجد کوفه
که "نوشیدم به رب کعبه جام رستگاری را"
پدر میآید و در دست یاران دستهای او
کجا سد میکند لبخند او خونهای جاری را؟!
پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را
مبادا دخترش یک دم ببیند زخم کاری را
مگو با گریهی فرزندها: آهسته...آهسته...
که میدانند اهل خانه رسم سوگواری را
::
شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر...
ببین آوردهام با خود هر آنچه دوست داری را
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
این آخرین شبیست که بیدار بودهام
چشم انتظار لحظهی دیدار بودهام
این آخرین دقایق مهمانی است و من
تا صبح، پای صحبت دلدار بودهام
شکرخدا که سی شب اگر خواب ماندهام
وقت نماز صبح خبردار بودهام
سی روز گوش من به اذان بود و نام تو
سی مغرب از اهالی افطار بودهام
یک سال من اسیر دل خویش بودم و
یک ماه را به دوست بدهکار بودهام
بر من گذشت یک رمضان دگر! بگو
آیا پسند چشم تو اینبار بودهام؟!
ای ماه! یک نظر کن و شرمنده کن مرا
شرمندهی نگاه تو بسیار بودهام...
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما
جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما
از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد
داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما
راست میگویند نام مذهب ما جعفریست
جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما
از تو میخواندم که نام آتش آمد بر زبان
صحبت از "در" شد که آتش زد به جسم و جان ما
ای شهید آتش جهل مدینه! پس چرا
جای تو از مادرت میخواند روضهخوان ما؟
شعر میخوانَد کمیت و روضه میخوانی به اشک
آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما...
خانهات را کربلا کردی و ما آموختیم
هست دنیای بدون کربلا زندان ما
::
آستان قدس صادق میشود روزی بقیع
بر ضریحت میرسد چندی دگر دستان ما
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت؛ #بصیرت؛ #انقلاب_اسلامی؛ #جمهوری_اسلامی_ایران
(فرازهایی از یک #مثنوی)
"بر جبین آسمان، آثار غم شد آشکار
اشک میریزند نم نم ابرهای داغدار
در میان سنگها، آیینهای تنها شده
روضهی تنهاییاش هرگوشهای برپا شده
غرق باران است هرکس جان او لایق شدهست
باز عالم سوگوار حضرت صادق شدهست"
حضرت صادق که جان ما فدای درس او
دانشآموزان او هستیم و پای درس او
"یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند
خانه ی وحی و نبوت را به آتَش میکِشند
باز در چشمم غم مولا مجسم میشود
روضههای مادرش زهرا مجسم میشود
قصهی تلخ هجوم گرگها بر خانهای
ماجرای شعله و بال و پر پروانهای
وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا
زنده شد در خاطر من روضههای کربلا
آنچه پیرش کرده داغ کشتهی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضههاست
روضۀ آن پیکر عریان به روی خاکها
بر سر او زخمها، بر پیکر او چاکها
بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است
داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است
::
حاصل این روضهها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست"
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خُفاشان جداست
راه ما: راه علی، راه حسین بن علیست
شاهراه ما درین بیراههها، امر ولیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعرههای مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانتهای گرگ
بر جنایتهای آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز با نام حسین فاطمه، غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
دیگر از دست علمداری نمیافتد علم
چشم ناپاک حرامیها نیفتد بر حرم
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟!
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران! وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنهها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
شاعران: #سیدمحمدمهدی_شفیعی
#سیدعلیرضا_شفیعی
#جواد_شیخ_الاسلامی
#سعید_تاج_محمدی
#محمد_رضا_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
چه حاجتی مگر این قوم خواستند و ندادی؟
که سنگ بود جوابِ تویی که آینهزادی
تو لب گشودی و بوزینههای رفته به منبر
خجل شدند؛ چه عُمرِ کمی! چه عِلم زیادی!
لب از حلاوت نامت شکر شکن شده شاها
که هم جوان الائمه و هم امام جوادی
نوشت از دَرِ پشتی مرو که خلق بداند
تو بعد من پسرم! تا همیشه باب مرادی
::
شهیدْتشنهشدن ارث خاندان تو بوده
که قاتل تو نفهمیده بود از چه نژادی
و روضهخوان چه بخواند به غیر روضهی اکبر؟
و خاک بر سر دنیا که از سرش تو زیادی
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
کسی که رشتهی گیسوی او حبل المتین باشد
پس از خلقش سراسر عرش، غرقِ آفرین باشد
که حیدرآفرین حقاً که خیرالخالقین باشد
چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق اولین باشد
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین باشد
بهروی خاتمش "للّه مُلکٌ" گشته حک اما
بچرخد روی انگشت علی چرخ فلک اما
علی غیر از خدا هرگز نمیخواهد کمک اما
جهان عمریست درماندهست در تردید و شک اما
علی علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین باشد
تمام اولیا را در دبستان علی دیدم
که هشیاران عالم، جمله مستان علی دیدم
و جنت را گیاهی در گلستان علی دیدم
من از فتح درِ خیبر به دستان علی دیدم
که او دست توانمند خدا در آستین باشد
نبیند فضل او را هرکسی باشد به قرآن کور
که بر خورشید میگردد نگاه شبپرستان، کور
به آنها که از اول کور بودند و کماکان کور،
بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور
برای فاطمه تنها علی باید قرین باشد
بدا بر حال آنان که خلایق را از او راندند
خوشا اجداد ما آنها که پای عشق او ماندند
که ما را مادران با نام حیدر شیر نوشاندند
از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند :
علی تا لحظهی آخر امیرالمؤمنین باشد
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
جز نام تو بهروی لب ما روا مباد
بزم عزای توست کسی بی صدا مباد
من از خدا همیشه فقط خواستم دلم،
با هیچکس به غیر حسین آشنا مباد
پای دلم ببند که از دست میرود
از بند، این همیشه مهاجر، رها مباد
در پای این علم همه یک خانوادهایم
ما با همیم، تفرقه در بین ما مباد
با اشک شیر داد و دعا کرد مادرم
این طفل، نذر هیچ کسی جز شما مباد
افسرده است هر که به هیئت نمیرود
گریه برای غیر غمت رزق ما مباد
روح نماز و روزه و حج و جهاد من!
سمت کسی به غیر تو قبله نما مباد
َخالی مباد شور عزادارت از شعور
از مجلس تو نام شهیدان جدا مباد
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_شب_عاشورا
یک لحظه خلوت کردهای مشغول قرآنی
یک لحظه مشغول سخن در جمع یارانی
گاهی بفکر کندن خار بیابانی
گاهی هم از دلشورهی زینب پریشانی
امشب شب سختیست؛ امشب در دلت غوغاست
گاهی میآید نغمهی لبیک یارانت
گاهی میآید گریهی زنها و طفلانت
گاهی صدای اصغرت کرده پریشانت
امشب غم عالم نشسته در دل و جانت
امشب شب سختیست آری امشب عاشوراست
بر شانهی بابا رقیه میگذارد سر
خوابد علی اصغر در آغوش علی اکبر
خوابیدهاند آرام اهل بیت پیغمبر
زیرا که بیدارست چشم ساقی لشگر
تا کی چنین آرامشی در کربلا برپاست؟
فردا به پا خواهد شد اینجا محشر کبرا
فردا شود صحرا زخون عاشقان دریا
فردا حسین است و خودش، تنهاترین تنها
بی لشگر و بی اکبر و بی یار و بی سقا
فردا صدای العطش تا عالم بالاست
یک دم بهروی خاک افتد دست سقایش
یک دم حسین است و جوان ارباً اربایش
فکر حرم لرزه میاندازد به اعضایش
ای کاش برخیزد فقط عباس از جایش
آری حسین است این عزیز حضرت زهراست
نازل شده گویا دوباره سورهی زلزال
برگشته دیگر ذوالجناح از دشت خونین یال
افتاده جسم چاک چاکی در دل گودال
سر میبُرند و یک زن اینجا میرود از حال
از سینهاش برخیز ملعون! مادرش اینجاست
بالای تل از هوش رفته، خواهر افتاده
آتش به مو و معجر یک دختر افتاده
دیدند یک انگشت بی انگشتر افتاده
زیر سم اسبان دشمن پیکر افتاده
یک پیرزن میگفت سر هم در تنور ماست
پایان نیابد ظهر فردا ماجرا باقیست
آتش به جان خیمهی آل عبا باقیست
هم رفتن سرها به روی نیزه ها باقیست
هم کوچه و بازار... هم شام بلا باقیست
زین پس شروع کربلای زینب کبریست...
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✔️مرور خاطره ها...
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها #زیارت_اربعین
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود
یک دست پرچم بود یک دست استکان چای
یک سو صدای روضهی عباس میآمد
یک سو صدای گرم یک کودک که: بارِد مای!
بر ابری از اشک و شعف مشتاق میرفتم
هم آبله، هم درد پایم را بغل میکرد
هر بار کامم تلخ میشد از غم دنیا
چای عراقی بود کامم را عسل میکرد
باور نخواهی کرد چیزی را که میگویم
چشمان من بیدار بود آن دم که میدیدند
ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش
بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند
مشّایه یعنی پیرزن یک کیسهی کوچک
پر کرده بود از نان و با پای علیل خود
خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد
میساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود
مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب
گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود
گفتند نذری دارد و هر سال میآید
کارش در این جا شستن جوراب زائر بود
مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را
هرجا که حرف عشق شد یکرنگ میسازد
مشایه یعنی هرکه هستی باش، عاشق باش!
هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ میبازد
حیرت گناه ماست، مایی که نفهمیدیم
این چیزها در کربلا بسیار عادی بود
ما آنچه میدیدیم را باور نمیکردیم
این ماجرا اصلاً برای ما زیادی بود
باید که برگردیم راه کربلا باز است
در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم
در خانهی دل جز حسین ابن علی کس نیست
در خانهی خود زائران اربعین هستیم
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
به دست، دست علی، دست دیگرش قرآن
به دوش، بار امانت، به سینه راز جهان
رسیده لطف الهی به شکل او به زمین
چنان که بر تن خشکیدهی زمین باران
صدای آمنه آمد: سلام بر جبریل!
مبارک است به عالَم تولد انسان
مبارک است قدوم کسی که در قدمش
شکست کنگرهی کاخ شاه در ایران
رسید و از قدمش چشم عشق روشن شد
رسید و کور شد از خاک مقدمش شیطان
به یک نگاه، ابو/ذر شدهست خاک درش
و روزبه شده از یک تبسمش سلمان
رسیده است که بر سفرهها شود نان و
رسیده است که در سینهها شود ایمان
سلام بر تو که با خلق، مهر و لبخندی
سلام بر تو که اخمی بهروی نامردان
پس از تو راه بشر از کتاب میگذرد
سلام بر تو که دادی به جهل ما پایان
پس از تو زنده به گورند جاهلان زمین
شدند فاطمه بعد از تو دختران جهان
تو قبلهی دلی و با تو بردههای سیاه
صحابیاند و به بام تو میدهند اذان
به منبری وسط آسمان هفتم و بعد
نشستهای سر یک سفره با تهیدستان
قرار میدهی از کف ولو میان نماز
اگر به مسجد تو کودکی شود گریان
تو راه میروی و خاک کفشهای تو را،
شرافتیست که بیند به خواب ابوسفیان
بهروی شانه دو تا ماه داری ای خورشید!
سرم فدای تو، جانم فدای آن دو جوان
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امیرالمومنین_ع_مدح
من از فتح در خیبر به دستان علی دیدم
که او دست توانمند خدا در آستین باشد
✍ #سعید_تاج_محمدی
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_زینب_س_مدح
کجا پیدا کند دنیا پرستاری از او بهتر
مگر دارد حسین بن علی یاری از او بهتر؟
شهیدانِ حرم وقتی که میرفتند میگفتند
بهشتِ ما ندارد راه همواری از او بهتر
سرِ بالا بلندی روی دستش سربلند و سرخ
به سرداران عالم نیست سرداری از او بهتر
اگر بار امانت عشق بود و ما بلی گفتیم
ندارد این جهان بر دوش خود باری از او بهتر
برای قطرهی اشکی که از عشق حسین آید
در این عالم نمییابی خریداری از او بهتر
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#اذان_بلال
صدای گریه خواب از دیدهی همسایهها برده
همانهایی که مادر نامشان را در دعا برده
همیشه نام این و آن در آغاز دعا گفته
همیشه نام اهل خانه را در انتها برده
نماز فاطمه باریست روی دوش این عالم
همان باری که روی شانههایش مرتضی برده
نماز فاطمه اشکیست که هر قطرهی آن را
به قصد فخر، جبرائیل تا عرش خدا برده
نماز فاطمه رودیست جاری در دل دنیا
که هرجا رفته گویی چشمهی آب بقا برده
نماز فاطمه وقتی به حیدر اقتدا کرده،
دل از محراب و رکن و کعبه و سعی و صفا برده
بلال! آهسته رد کن اشهد ان محمد را
اذان تو قرار از مادر غمگین ما برده
اذان گفتی نفهمیدی چه کردی با دل زهرا
نفهمیدی اذان تو دل ما را کجا برده
اذان میگفتی و رد میشد از اینجا عزیزی که
سلامش سالها از خانهی ما غصه را برده
کدامین خانه؟ آری خانهای که صبح و شب هر روز
ملائک خاک فرشش را به قصد توتیا برده
کدامین فرش؟ آری پوستین پینه داری که
غبارش را مسیحا بابت دارو دوا برده
من از این خانه میگویم که هر کس حاجت خود را
درِ این خانه آوردهست بی چون و چرا برده
درِ این خانه را عمری ملائک سجده آوردند
درِ این خانه را یک روز شیطان زیر پا برده
نه تنها آدمی، آتش هم از این در نشد نومید
همان آتش که عمری آبروی اشقیا برده
همان آتش که هُرمش تا جهان باقیست در عالم
نقاب از روی زشت کینه و جور و جفا برده
همان آتش که کوهی مثل حیدر در دلش دارد
همان آتش که رنگ از صورت آل عبا برده
همان آتش که دستی شد میان کوچه ناغافل
که نور از چشم حیران امام مجتبی برده
::
گرفت از پشت در این شعله را دستان ناپاکی
غروبی سرخ، آتش را به دشت کربلا برده
::
در آن شب ماه با دست خدا در خاک پنهان شد
شب قدری که تقدیر جهان را در خفا برده
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e