بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_مناجات
#عادل_حسین_قربان
▶️
با تو معنا میشود هم غصهها؛ هم شادیام
من پُر از دلدادگیهای امامِ هادیام
ای امامِ "جامعه"؛ ای "ذکرکم فیالذاکرین":
کاش یک جرعه از آن جامِ ولا میدادیام
@hosenih
بیتو این دل... دل که نه، ویرانسرای من شده
با نگاهت این خرابی میشود آبادیام
عشقِ من عشقیست ناب و ساده و با سابقه
منشأ این عشق هم دل بستنِ اجدادیام
@hosenih
روز و شب در وادیِ جرم و خطا غوطهورم
پس خودت تضمین کن از شَرِّ گنه، آزادیام
با نگاهت واژهها در شعر، تابان میشوند
ورنه من یک شاعرِ بیادعای عادیام
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
علت روی زمین ریختنم معلوم است
اثر زهر به هر عضو تنم معلوم است
جگرم سوخته از زهر... تنم می لرزد
لختههای جگرم در دهنم معلوم است
@hosenih
چقدر درد از این شهر به خاطر دارم
از دل سوخته درد و محنم معلوم است
حق من رفتن ِ در خان صعالیک نبود¹
در نگاهم غم هجر وطنم معلوم است
وسط سجده به کاشانهی من ریختهاند
رد پا روی عبا و بدنم معلوم است
@hosenih
از همین کوچه و توهین و دو دست بسته
روضهی ارثیه از پنج تنم معلوم است
هتک حرمت جلوی اهل و عیالم شدهام
شرم در چهرهی هر یاسمنم معلوم است
مردک پست به من باده تعارف کرده
خجلتم در دل شعر و سخنم معلوم است
یک نفر هست کنار من و شکرش باقی است
دور بالین من اشکِ حسنم معلوم است
حسنم روضه بخوان، روضهی جسمی عریان
من که بر روی تنم پیرهنم معلوم است
@hosenih
در میان کفنم تربت یک بیکفن است
غربت جد من از این کفنم معلوم است
یاد تشنهشدن و پا زدنش افتادم
تشنهام علت پرپر زدنم معلوم است
۱. طبق دستور «متوکل لعنة الله علیه» روز ورود به سامراء به بهانه اینکه هنوز محل اقامت امام آمده نیست! حضرت را در محل پستى که به «خان الصعالیک» (کاروانسراى گدایان و مستمندان) معروف بود، وارد کردند و حضرت آن روز را در آنجا به سر برد. البته هدف از این کار تحقیر موذیانه و دیپلمات مآبانه حضرت بود.
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
بی هوا درب خانه ات وا شد
عده ای نانجیب آمده اند
بین سجده، بدون عمامه
پیِ تو ای غریب آمده اند
@hosenih
می کِشد با دو دستِ بسته تو را
دل به تقدیر داده بودی تو
دشمنانت سوار بر مرکب
پشت مرکب پیاده بودی تو
جان فدایت که روضه خوان بودی
یادِ نور دو عین افتادی
عقب قافله زمین خوردی
یادِ بنتُ الحسین افتادی
تا رسیدی به کاخ آن ملعون
پر و بالت تمام خاکی شد
ذره ای از بها نمی افتد
گیرم اصلا امام خاکی شد
@hosenih
متوکل شراب آورد و...
بعد از آن هم کمی به تو خندید
طعنه زد لااقل بخوان شعری
شعر خواندی...وجودِ او لرزید
دل زهراییت شکست آن جا
یادت افتاده بود بزم شراب
یاد دندان و خیزران بودی
یادت افتاده بود اشک رباب
یادت آمد شراب را می ریخت
به روی زخم دیده ی جدت
چشم عباس خیره شد ناگه
سوی رأس بریده ی جدت
@hosenih
می چکید اشکش از نوک نیزه
همه ی های و هویم این جا بود
دختری زیر لب فقط می گفت:
کاش الآن عمویم این جا بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
نوبت عشق است و کار و بار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است
گم شده در جاده ایم راهنما باش
حضرت هادی بفکر این فقرا باش
@hosenih
وقت گذر نور باش رهگذران را
باز بدستت بگیر نبض زمان را
جان بده با یک حدیث پیر و جوان را
پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را
ای همه ی آفتاب ها لب بامت
مومن و کافر همه فدای مرامت
دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت
حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت
پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت
برد هرانکس که قبله سمت شما ساخت
ذکرتو بر دردها دواست همیشه
کعبه حجاج سامراست همیشه
ما سروسامان نداشتیم تو دادی
مرهم و درمان نداشتیم تو دادی
شوق کریمان نداشتیم تو دادی
میل بقرآن نداشتیم تو دادی
پربه هوای تو میزنیم چه بهتر
پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر
@hosenih
از قبل جامعه قرار گرفتیم
خط به خطش حس افتخار گرفتیم
شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم
راه بسوی همین دیار گرفتیم
درحرمت مثل کعبه شور و صفا هست
گنبد و گلدسته هات دردل ما هست
درشب تاریک نور ماه مرا کشت
دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت
خلوتی "سر من راه" مرا کشت
گریه زوار زا به راه مرا کشت
موشک و خمپاره سمت و سوی حرم خورد
حضرت حجت چقدر پای تو غم خورد
تابه ابد در دلت عزای حسین است
گریه هرروزه ات برای حسین است
چشم ترت وقف روضه های حسین است
مرهم درد تو کربلای حسین است
شکر،خدا پاسخ دعای تورا داد
قبه ارباب ما شفای تو را داد
@hosenih
جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود
برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود
هم بدنش در حصار نیزه زنان بود
هم که نگاهش سوی خیام زنان بود
از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند
زنده جاوید را به نیزه کشیدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_مدح
#محسن_راحت_حق
▶️
شیعه را انفاسِ تو غرقِ سعادت می کند
«جامعه»هر عاشقی را با ولایت می کند
«جامعه»یعنی که مجموعِ زیارتنامه ها
ما که نه!!صاحب زمان آن را قراءت می کند
@hosenih
معرفت آموختم در مکتبِ الفاظِ تو
نامِ زیبایِ تو دنیا را هدایت می کند
واژه ها در محضرت سر را فرود آورده اند
جمله ها در پیش ات احساس ِ حقارت می کند
«یا علی ابن محمّد»دهمین آیینه دار
زیرِ چترِ مهرِ تو«ساءل»سیادت می کند
زاده ی بابُ الحوائج،جانِ بابایت جواد
نوکرت دارد تمّنایِ رفاقت می کند
یک برات ِ سامرا می چسبد ای ابنُ الکرم
بار را بسته گدا،قصدِ زیارت می کند
@hosenih
تا به کی دلواپسی تا کی خُماری؟لطف کن
با زبان بی زبانی دل شکایت می کند
کی رسم بر مرقدِ ششگوشه ات در سامرا
لطف والطاف شما آخر عنایت می کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را
هزار شُکر که داریم امامِ هادی را
سلامِ ما برسانید ای کبوترها
که بشنویم علیک السلامِ هادی را
چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی
خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را
بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست
نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست
@hosenih
بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد
به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد
کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت
کسی که رفت به این روضهها عبادت کرد
همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند
سبوی خویش پُر از چشمهی سعادت کرد
برای عمه سادات در قفس رفتی
و شیر عرض اردت به این سیادت کرد*
پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند
روا بود که گریبان امام پاره کند**
@hosenih
تو را زِ خانهی خود با عذاب آوردند
تو را به گوشه ای اما خراب آوردند
به روی خاک نشستی و شام را دیدی
که عمه های تو را با طناب آوردند
یتیمهای گرسنه به بند زنجیر و
رسید وقتِ طعام و کباب آوردند
من از امام زمان شرم دارم از این خط
که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند
شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند
به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند
*اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امامهادی(علیهالسلام)
**اشاره به گریبان چاک زدن امامحسنعسکری(علیهالسلام)در فراق پدر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
▶️
من گدای آستانبوس امام هادیم
منصب شاهانه دارم چون غلام هادیم
@hosenih
نام نیکویش نقیّ و کنیه ی او بوالحسن
روح کوثر او بود من مست جام هادیم
نوگل باغ سمانه در زمانه نامدار
واله اجلال و مفتون مقام هادیم
عشق می ورزند بر او شیعیان اهلبیت
من فدای عاشقان حق مرام هادیم
اوست باب عسکری پور تقی سبط رضا
خاکسار درگه ذوالاحترام هادیم
از چهل بیش است و از پنجاه کم او را حیات
خونجگر از حسرت و آه مدام هادیم
مولدش شهر حجاز و مدفنش در سامره
دست ما کوتاه و محروم از سلام هادیم
کرد مسمومش عدو در سوّم ماه رجب
داغدار از دل چو لعل نیلفام هادیم
@hosenih
ای «کلامی» بشنو از دلبند او صاحب زمان
با فغان گوید به فکر انتقام هادیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_مدح
#اعظم_سعادتمند
▶️
خسته ام از راه، می پرسم خدایا پس کجاست
شهر..آن شهری که می گویند:"سُرَّمَن رَای" ست
تابلوهای کنار جاده می گویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست...
@hosenih
::
رو به رویم ناگهان درهای بازِخانه ات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتبی ست
احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعه های کربلاست
آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط-
گوشه ی سجاده ات در نیمه شب های دعاست
از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست
از کبوترهای شهرم نامه ای آورده ام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست
@hosenih
راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟
در صدای من طنین انفجار گریه هاست
سکّه ها جاری ست از چشمانم اما باز هم
دست هایم رو به سویت کاسه های سامراست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#قاسم_نعمتى
▶️
در آسمان سامرا پیچیده بوی من
یادِ مدینه مانده بُغضی در گلوی من
هرشب بیادِ مادرِخود جامعه خواندم
شرحِ صفاتِ مادرم شد گفتگوی من
@hosenih
با دستِ بسته از مدینه راه افتادم
در هرنمازم اشک شد آبِ وضوی من
با بی ادب های عرب تبعید مشگل شد
رویِ سپاهی واشده دیگر به روی من
منزل به منزل رفته ام با پیکیری سالم
بر هم نخورده با تکانِ نیزه موی من
طعمِ شبِ سردِ خرابه را چشیدم من
بازی شده در چند جا با آبروی من
شکرِ خدا ناموسِ من در پرده پنهان بود
آن شب میانِ خانه وقتِ جستجوی من
چون عمه در بزم شرابی گیر افتادم
شد مرگ آن لحظه تمام آرزوی من
بی تربیت ظرفِ شرابش را تعارف کرد
چشمان یک جمعیتی خیره به سوی من
بر خورد بر شخصیتم با آنکه مَردَم من
تصویر ِ زنها زنده شد در روبروی من
قرآن نه، شعری خواندم ومجلس عوض گردید
اصلا نخورده دست بر ترکیب روی من
@hosenih
شکر خدا بازی نکرده با لبم چوبی
باخیزران ضربه نخورده بر سبوی من
بر خیزران و طشت و هرچه مست لعنت
بر آنکه دندان حسین بشکست لعنت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#روح_الله_عیوضی
▶️
می چکد آب عطش از جامه ی تبدار تو
رو به زهرکج مدار افتاده کار و بار تو
مانده دریا سائل نهرلب خشکیده ات
صد بیابان گریه دارد صورت گلنار تو
@hosenih
یوسفانه بین چاهی و نمی داند کسی
سکه جز غربت ندارد گرمی بازار تو
قطره ای مرداب لغوی رو به اقیانوس گفت
او نفهمیده که باران هست جانبدار تو
صفحه ی آیینه ات ازصورت نیلی پراست
روضه می خواند کسی پشت نگاه تار تو
شأن نعلین شما مخروبه ی دنیا نبود
خم شده زیر مصیبت شانه ی دیوار تو
آیه ی تطهیر را اصلا چه کاری با شراب
گرچه تعارف برنمی دارد به جز آزار تو
تو امامت می کنی حتی برای شیرها
نقش های مرده هم گفتند ما هم یار تو
@hosenih
آسمانی و کفن ها روی دوشت می برند
گریه می ریزد زمین پشت سر دستار تو
بعد تو خورشید هم چاک گریبان پاره کرد
ذرّه ها ماندند ماتم خوان روزگار تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_مدح
#غلامرضا_سازگار
▶️
ای دهم حجّت خدای ودود
هادی ملک خالق معبود
آفرینش یم عنایت تو
هادیان بندۀ هدایت تو
@hosenih
حلم ها لاله ای ز گلشن تو
علم ها خوشه ای ز خرمن تو
منجلی در تو نور کل علوم
همه ی حسن چارده معصوم
چشم دشمن به لطف و رحمت تو
متوکّل حقیر عزّت تو
ابر بارنده فیضی از جامت
شیر درّنده در قفس رامت
جامعه سطری از عبارت تو
انبیا عاشق زیارت تو
در خراسان، مدینه، سامرّا
نجف و کاظمین و کرب و بلا
زائرین هرکجا که مهمانند
جامعه با دم تو می خوانند
ای تو ابن الرّضای دوّم ما
در امامان علیّ چارم ما
به مزار مطهّر تو سلام
به عروس و به خواهر تو سلام
زده بر سر هوای سامره ام
خاک پای گدای سامره ام
سامره آفتاب سینه ی من
کربلای من و مدینۀ من
سامره شهر نور، شهر شرف
سامره باغی از بهشت نجف
سامره در زمین بهشت اله
آسمان دو آفتاب و دو ماه
تو علیّ علیّ و فاطمه ای
تو چراغ هدایت همه ای
به دعای تو سنگ گل آرد
به ولای تو ابر می بارد
ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما
کیست میزان حق به غیر شما؟
بی دمت آدمی نمی ماند
به خدا عالمی نمی ماند
طایر وحی از تو دانه گرفت
در ریاض تو آشیانه گرفت
@hosenih
یم جود و فتوتید شما
اهلبیت نبوّتید شما
چشم دل بی چراغتان کور است
شاهد من "کلامُکم نور" است...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
#مرضیه_عاطفی
▶️
سینه ات از کینۂ زهری کشنده شعله ور
از نفس افتادی و کم کم، کمانی شد کمر
سامرا آهی کشید و پیکرت را بوسه زد
مضطر و صاحب عزا شد «جامعه» از این خبر
@hosenih
ساحتِ پیشانی ات را تب احاطه کرده بود
چیره میشد بر تنت هر لحظه دردی بیشتر
بیهوا دردِ بدی پیچید در پهلوی تو
داغِ مادر زنده شد! ای وای از دیوار و در
کاش مثل مجتبی(ع)؛ خواهر کنارت داشتی
تا که میشد با نگاهش ناله هایت مختصر
زهر؛ ذره ذره دید ِ چشم هایت را گرفت
بر زمین انداختَت سرگیجه هایِ مستمر
@hosenih
حنجرت میسوخت! شد لب های خشکت ناتوان
«وا حسینم(ع)» گفتی و افتاد آتش در جگر
روضه خوانِ جدّ عطشانت شدی در احتضار
پاک کردی اشک را از گوشۂ چشمانِ تر!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih