eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
335 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نوبت عشق است و کار و بار حرام است هرچه بجز گفتن از نگار حرام است جبر تو گر هست اختیار حرام است محضر خورشید سایه سار حرام است گم شده در جاده ایم راهنما باش حضرت هادی بفکر این فقرا باش @hosenih وقت گذر نور باش رهگذران را باز بدستت بگیر نبض زمان را جان بده با یک حدیث پیر و جوان را پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را ای همه ی آفتاب ها لب بامت مومن و کافر همه فدای مرامت دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت برد هرانکس که قبله سمت شما ساخت ذکرتو بر دردها دواست همیشه کعبه حجاج سامراست همیشه ما سروسامان نداشتیم تو دادی مرهم و درمان نداشتیم تو دادی شوق کریمان نداشتیم تو دادی میل بقرآن نداشتیم تو دادی پربه هوای تو میزنیم چه بهتر پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر @hosenih از قبل جامعه قرار گرفتیم خط به خطش حس افتخار گرفتیم شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم راه بسوی همین دیار گرفتیم درحرمت مثل کعبه شور و صفا هست گنبد و گلدسته هات دردل ما هست درشب تاریک نور ماه مرا کشت دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت خلوتی "سر من راه" مرا کشت گریه زوار زا به راه مرا کشت موشک و خمپاره سمت و سوی حرم خورد حضرت حجت چقدر پای تو غم خورد تابه ابد در دلت عزای حسین است گریه هرروزه ات برای حسین است چشم ترت وقف روضه های حسین است مرهم درد تو کربلای حسین است شکر،خدا پاسخ دعای تورا داد قبه ارباب ما شفای تو را داد @hosenih جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود هم بدنش در حصار نیزه زنان بود هم که نگاهش سوی خیام زنان بود از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند زنده جاوید را به نیزه کشیدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شیعه را انفاسِ تو غرقِ سعادت می کند «جامعه»هر عاشقی را با ولایت می کند «جامعه»یعنی که مجموعِ زیارتنامه ها ما که نه!!صاحب زمان آن را قراءت می کند @hosenih معرفت آموختم در مکتبِ الفاظِ تو نامِ زیبایِ تو دنیا را هدایت می کند واژه ها در محضرت سر را فرود آورده اند جمله ها در پیش ات احساس ِ حقارت می کند «یا علی ابن محمّد»دهمین آیینه دار زیرِ چترِ مهرِ تو«ساءل»سیادت می کند زاده ی بابُ الحوائج،جانِ بابایت جواد نوکرت دارد تمّنایِ رفاقت می کند یک برات ِ سامرا می چسبد ای ابنُ الکرم بار را بسته گدا،قصدِ زیارت می کند @hosenih تا به کی دلواپسی تا کی خُماری؟لطف کن با زبان بی زبانی دل شکایت می کند کی رسم‌ بر مرقدِ ششگوشه ات در سامرا لطف والطاف شما آخر عنایت می کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را هزار شُکر که داریم امامِ هادی را سلامِ ما برسانید ای کبوترها که بشنویم علیک السلامِ هادی را چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست @hosenih بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت کسی که رفت به این روضه‌ها عبادت کرد همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند سبوی خویش پُر از چشمه‌ی سعادت کرد برای عمه سادات در قفس رفتی و شیر عرض اردت به این سیادت کرد* پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند روا بود که گریبان امام پاره کند** @hosenih تو را زِ خانه‌ی خود با عذاب آوردند تو را به گوشه ای اما خراب آوردند به روی خاک نشستی و شام را دیدی که عمه های تو را با طناب آوردند یتیم‌های گرسنه به بند زنجیر و رسید وقتِ طعام و کباب آوردند من از امام زمان شرم دارم از این خط که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند *اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امام‌هادی(علیه‌السلام) **اشاره به گریبان چاک زدن امام‌حسن‌عسکری(علیه‌السلام)در فراق پدر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من گدای آستانبوس امام هادیم منصب شاهانه دارم چون غلام هادیم @hosenih نام نیکویش نقیّ و کنیه ی او بوالحسن روح کوثر او بود من مست جام هادیم نوگل باغ سمانه در زمانه نامدار واله اجلال و مفتون مقام هادیم عشق می ورزند بر او شیعیان اهلبیت من فدای عاشقان حق مرام هادیم اوست باب عسکری پور تقی سبط رضا خاکسار درگه ذوالاحترام هادیم از چهل بیش است و از پنجاه کم او را حیات خونجگر از حسرت و آه مدام هادیم مولدش شهر حجاز و مدفنش در سامره دست ما کوتاه و محروم از سلام هادیم کرد مسمومش عدو در سوّم ماه رجب داغدار از دل چو لعل نیلفام هادیم @hosenih ای «کلامی» بشنو از دلبند او صاحب زمان با فغان گوید به فکر انتقام هادیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خسته ام از راه، می پرسم خدایا پس کجاست شهر..آن شهری که می گویند:"سُرَّمَن رَای" ست تابلوهای کنار جاده می گویند نیست چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست... @hosenih :: رو به رویم ناگهان درهای بازِخانه ات بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتبی ست احتمال ریزش یکریز باران قطعی است در دلم اندوه عصر جمعه های کربلاست آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط- گوشه ی سجاده ات در نیمه شب های دعاست از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست از کبوترهای شهرم نامه ای آورده ام حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست @hosenih راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟ در صدای من طنین انفجار گریه هاست سکّه ها جاری ست از چشمانم اما باز هم دست هایم رو به سویت کاسه های سامراست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در آسمان سامرا پیچیده بوی من یادِ مدینه مانده بُغضی در گلوی من هرشب بیادِ مادرِخود جامعه خواندم شرحِ صفاتِ مادرم شد گفتگوی من @hosenih با دستِ بسته از مدینه راه افتادم در هرنمازم اشک شد آبِ وضوی من با بی ادب های عرب تبعید مشگل شد رویِ سپاهی واشده دیگر به روی من منزل به منزل رفته ام با پیکیری سالم بر هم نخورده با تکانِ نیزه موی من طعمِ شبِ سردِ خرابه را چشیدم من بازی شده در چند جا با آبروی من شکرِ خدا ناموسِ من در پرده پنهان بود آن شب میانِ خانه وقتِ جستجوی من چون عمه در بزم شرابی گیر افتادم شد مرگ آن لحظه تمام آرزوی من بی تربیت ظرفِ شرابش را تعارف کرد چشمان یک جمعیتی خیره به سوی من بر خورد بر شخصیتم با آنکه مَردَم من تصویر ِ زنها زنده شد در روبروی من قرآن نه، شعری خواندم ومجلس عوض گردید اصلا نخورده دست بر ترکیب روی من @hosenih شکر خدا بازی نکرده با لبم چوبی باخیزران ضربه نخورده بر سبوی من بر خیزران و طشت و هرچه مست لعنت بر آنکه دندان حسین بشکست لعنت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ می چکد آب عطش از جامه ی تبدار تو رو به زهرکج مدار افتاده کار و بار تو مانده دریا سائل نهرلب خشکیده ات صد بیابان گریه دارد صورت گلنار تو @hosenih یوسفانه بین چاهی و نمی داند کسی سکه جز غربت ندارد گرمی بازار تو قطره ای مرداب لغوی رو به اقیانوس گفت او نفهمیده که باران هست جانبدار تو صفحه ی آیینه ات ازصورت نیلی پراست روضه می خواند کسی پشت نگاه تار تو شأن نعلین شما مخروبه ی دنیا نبود خم شده زیر مصیبت شانه ی دیوار تو آیه ی تطهیر را اصلا چه کاری با شراب گرچه تعارف برنمی دارد به جز آزار تو تو امامت می کنی حتی برای شیرها نقش های مرده هم گفتند ما هم یار تو @hosenih آسمانی و کفن ها روی دوشت می برند گریه می ریزد زمین پشت سر دستار تو بعد تو خورشید هم چاک گریبان پاره کرد ذرّه ها ماندند ماتم خوان روزگار تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای دهم حجّت خدای ودود هادی ملک خالق معبود آفرینش یم عنایت تو هادیان بندۀ هدایت تو @hosenih حلم ها لاله ای ز گلشن تو علم ها خوشه ای ز خرمن تو منجلی در تو نور کل علوم همه ی حسن چارده معصوم چشم دشمن به لطف و رحمت تو متوکّل حقیر عزّت تو ابر بارنده فیضی از جامت شیر درّنده در قفس رامت جامعه سطری از عبارت تو انبیا عاشق زیارت تو در خراسان، مدینه، سامرّا نجف و کاظمین و کرب و بلا زائرین هرکجا که مهمانند جامعه با دم تو می خوانند ای تو ابن الرّضای دوّم ما در امامان علیّ چارم ما به مزار مطهّر تو سلام به عروس و به خواهر تو سلام زده بر سر هوای سامره ام خاک پای گدای سامره ام سامره آفتاب سینه ی من کربلای من و مدینۀ من سامره شهر نور، شهر شرف سامره باغی از بهشت نجف سامره در زمین بهشت اله آسمان دو آفتاب و دو ماه تو علیّ علیّ و فاطمه ای تو چراغ هدایت همه ای به دعای تو سنگ گل آرد به ولای تو ابر می بارد ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما کیست میزان حق به غیر شما؟ بی دمت آدمی نمی ماند به خدا عالمی نمی ماند طایر وحی از تو دانه گرفت در ریاض تو آشیانه گرفت @hosenih یم جود و فتوتید شما اهلبیت نبوّتید شما چشم دل بی چراغتان کور است شاهد من "کلامُکم نور" است... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سینه ات از کینۂ زهری کشنده شعله ور از نفس افتادی و کم کم، کمانی شد کمر سامرا آهی کشید و پیکرت را بوسه زد مضطر و صاحب عزا شد «جامعه» از این خبر @hosenih ساحتِ پیشانی ات را تب احاطه کرده بود چیره میشد بر تنت هر لحظه دردی بیشتر بیهوا دردِ بدی پیچید در پهلوی تو داغِ مادر زنده شد! ای وای از دیوار و در کاش مثل مجتبی(ع)؛ خواهر کنارت داشتی تا که میشد با نگاهش ناله هایت مختصر زهر؛ ذره ذره دید ِ چشم هایت را گرفت بر زمین انداختَت سرگیجه هایِ مستمر @hosenih حنجرت میسوخت! شد لب های خشکت ناتوان «وا حسینم(ع)» گفتی و افتاد آتش در جگر روضه خوانِ جدّ عطشانت شدی در احتضار پاک کردی اشک را از گوشۂ چشمانِ تر! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از حصار غریب سامّرا ناله از کنج سینه می آید ناله بی کسی مردی که گشته دور از مدینه می آید قدر او را کسی نمیداند آسمان هدایت است آقا هرکلامش هزار باب ولی کَر شده گوش آدم شنوا @hosenih تاکه دست کسی به او نرسد دشمن اورا گرفته تحت نظر غافل از اینکه کلّ این عالم خم شود دربرش تابه کمر در حصار هم اگر باشد بال پرواز پیک آزادی است ردّ پایش به کعبه منتهی است آخر جادهٔ خدا هادی است بگذارید ازغمش گویم مصحفش را دوباره باز کنم ما که کمتر به یاد او هستیم شرح داغش کمی دراز کنم بسکه کمتر به یاد او بودیم معتمد سر زخاک بیرون کرد با نوک تند وتیز شاهینی قلب محزون شیعه را خون کرد او که جدّ اطهر مهدی است دشمن از دیده ها نهانش کرد عاجز از همکلامی او بود سوی تبعید گه روانش کرد @hosenih جامعه خواند گفت ای مردم اهل بیت است راه دینداری بی ولای علی و آل علی حاصلش می شود گرفتاری چونکه دشمن زخلق دورش ساخت راه هرباطلی مسلمان رفت سرّآزادی و هدایت خلق گاه و بیگاه هم به زندان رفت قدر او را کسی ندانست و غربتش قصّه شد معما شد خانه اش مثل بیت حیدر سوخت داغ او مثل داغ زهرا شد کلّ این خانواده مادری اند غصّه دار غم علی هستند شاید از این جهت که نامش علیست دست او را شبیه او بستند عده ای از حرامیان زمین آسمان را شبانه می بردند پیش روی امام پاکی ها با تعارف شراب می خوردند به گداخانه باید او برود؟ حاتم آیا ؟ مگر گدایش نیست؟ کسی آنجا نگفت با خود که شاه عالم خرابه جایش نیست من یقین دارم آقا در گوشهٔ آن خرابه گریه نمود یادآن شب که دختری کوچک در طواف سری پر ازخون بود سر بابا به روی دامانش هی سؤال از سر پدر می کرد با صدای گرفته نیمهٔ شب دختر شام را خبر می کرد @hosenih مگر آنشب دگر به چشمان مردم شام خواب می آمد از سر رفته درتنور حسین بوی تند شراب می آمد زینب آنشب به صورتش میزد دخترک درخرابه غوغا کرد تاکه عمه دگر سپر نشود جان خود را فدای بابا کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم شب ▶️ به این بغض پنهان شده در گلویم به این اشک های روان از سبویم به جز دیدنت آرزویی ندارم شب آرزوها تویی آرزویم @hosenih به جز از تو خواندن به جز از تو گفتن چه دارم بخوانم چه دارم بگویم نسیمی ز کوی تو می آمد ای کاش که من هم گل نرگست را ببویم بیا تا که در آبشار نگاهت خودم، این دلآلوده را هم بشویم تو آنقدر خوبی که عمری بدی را نیاورده ای هیچ گاهی به رویم @hosenih شب جمعه ها تیر دلتنگی آرد غم دوری از کربلا را به سویم شب آرزوها دعا کن ببینم که با قبر شش گوشه در گفت و گویم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم شب ▶️ چه شب است يارب امشب كه شكسته قلب ياران چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله» بركات آسمانى، برسد به جان‌نثاران @hosenih شب انس و آشنايى است، شب عاشقان مهدى است شب وصل هر جدايى است، شب اشک رازداران شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار شب سينه‌هاى سوزان، شب سوز سوگواران شب قلب‌هاى لرزان، شب چشم‌هاى گريان شب بندگان خالص، شب راز رستگاران شب توبه و انابت، شب صدق و معنويت شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران شب نغمه‌هاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران @hosenih چه‌بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته تو طبيب چاره‌سازى، تو كريم روزگاران دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران @hosenih به خدائی‌ات خدايا، به مقام اوليايت به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih