eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
350 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که از نور وجود تو، دو دنیا روشن است هم‌زمین‌وآسمان، هم‌عرش‌اعلی روشن است از جهان دل‌سردم؛ اما در دلم با یاد تو شعله‌ای دارم که تا روز مبادا روشن است روز و شب در آرزوی دیدن تو سوخته آتش‌ِ چوپان‌ که در هر کوه‌وصحرا روشن است دیده‌ی یعقوب را پیراهن یوسف شفاست با امید وصل، چشمان زلیخا روشن است شنبه‌های تازه بی‌تو جمعه‌های کهنه‌اند روز نو یک‌روز می‌آید، دل ما روشن است پس‌به هر زحمت خودش‌را می‌رساند بی‌درنگ کورسوی کوچکی از نور هرجا روشن است «مدعی گوید که با یک‌گُل نمی‌آید بهار؟» این‌معما پاسخش سخت‌است، اما روشن است یک‌نفر می‌آید و دنیا گلستان می‌شود هرچقدر امروز تاریک است، فردا روشن است 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک‌روز اسرائیل را نابود خواهد کرد فرمانده‌ای از جنس تهرانی‌مقدم‌ها @dobeity_robaey
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تبریک خدمت شاعر و برادر عزیز آقای به اطلاع زائرین گرامی حسینیه می‌رسانیم، چهارمین مجموعه شعر شاعر اهل‌بیت جناب آقای به نام «ماه آخر»، توسط انتشارات عصر صادق قم به زیور طبع آراسته شد. 🔹 این مجموعه که شامل است، در تیراژ هزار نسخه چاپ و در پنجمین باحضور حضرت آیت‌الله‌ میلانی، استاد محمدعلی مجاهدی، استاد جواد محدثی و حجج‌ اسلام بندانی‌ نیشابوری‌ و میرزامحمدی رونمایی شد. 🔹برای سفارش کتاب و دریافت آن با در سراسر کشور، به آیدی زیر، عبارت «ماه آخر» را ارسال نمایید: 🔸 @Mahe_Akhar1
خبر آمدنت آمده از راه، بيا... سر بزن ازدل يک‌ جمعه‌ی‌ ناگاه، بيا! ماه کامل نشود تا تو نيايی آقا تا که کامل بشود نيمه‌ی اين‌ماه، بيا عهد بستیم و شکستيم و گذشتی هربار بازهم با دل آلوده‌ی ما راه‌ بيا درد ما بی‌خبری‌هاست، خودت باخبری ای تو از درد دل ما همه آگاه! بیا خواب غفلت شده کار همه‌ی ما بی‌تو يوسف قافله! يک‌سر به لب چاه بيا جمعه‌ها رفت، ولی جمعه‌ی موعود نشد جمعه‌ها می‌رود ای جمعه‌ی دلخواه! بيا زنده ماندیم که در روز ظهورش باشیم آه ای جانِ به‌لب‌ آمده! کوتاه‌ بیا... گفت شاعر: "خبر آمد، خبری در راه است" خبر آمدنت آمده از راه، بیا... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تبریک خدمت شاعر و برادر عزیز آقای به اطلاع زائرین گرامی حسینیه می‌رسانیم، چهارمین مجموعه شعر شاعر اهل‌بیت جناب آقای به نام «ماه آخر»، توسط انتشارات عصر صادق قم به زیور طبع آراسته شد. 🔹 این مجموعه که شامل است، در تیراژ هزار نسخه چاپ و در پنجمین باحضور حضرت آیت‌الله‌ میلانی، استاد محمدعلی مجاهدی، استاد جواد محدثی و حجج‌ اسلام بندانی‌ نیشابوری‌ و میرزامحمدی رونمایی شد. 🔹برای سفارش کتاب و دریافت آن با در سراسر کشور، به آیدی زیر، عبارت «ماه آخر» را ارسال نمایید: 🔸 @Mahe_Akhar1
تاریک‌ و روشن بود و کم‌کم صبح‌ می‌شد شب؛ این‌‌شب‌ِتیره، شب‌ِ غم، صبح‌ می‌شد «دیشب» فراری می‌شد و «فردا» می‌آمد ناخوانده‌ای...، ناخوانده سمت‌ِ ما می‌آمد می‌آمد و کم‌کم به‌هم می‌ریخت ما را در اوج شادی، جام غم می‌ریخت ما را در سر صدای سوتِ ممتد بود و تکرار چیزی نمی‌دیدیم اما غیر از آوار... ما مَردم افتاده‌ای مظلوم بودیم از هر حقوقِ ساده‌ای محروم بودیم حق بود با ما و کسی حق را نمی‌دید تاریخ، اخبار موثق را نمی‌دید اخبار از ما بود، اما بی‌خبر؛ ما... می‌سوختیم و آب را بستند بر ما هرلحظه از ما می‌رسید اخبار تازه «ِمهمانِ ناخوانده» می‌آمد بی‌اجازه می آمد و در حقّ دنیا ظلم می‌کرد با ادعای صلح، امّا ظلم می‌کرد... می‌آمد و حقی طبیعی نقض می‌شد هر گوشه‌ای خون شهیدی سبز می‌شد صحبت سر جنگ وسیعی بود؛ امّا... «حقّ حیاتِ» ما طبیعی بود امّا_ _با این که زیر چل‌چراغ نور بودند، ما را نمی‌دیدند، آیا کور بودند؟ ما را نمی‌دیدند و می‌کشتند ما را این کار اما خوش نمی‌آمد خدا را شهر از «وداعِ آخرِ» افراد پُر بود از «آن‌که‌ روی‌ خاک‌ می‌افتاد»، پُر بود از مادرانِ پاک، از طفلان معصوم از بی‌گناهانِ بدونِ جرم، محکوم بر شانه مانده کوله‌بارِ داغِ تنها تنها نشسته باغبان در باغ، تنها باغ‌ست و در فصل‌ِ خزان گل‌های‌ پرپر نعش برادر مانده بر دست برادر دستان دختربچه‌ها جای عروسک رنگ‌ِ حنای‌ِ خون گرفت از زخم موشک سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است آیا هنوز ای‌ شاعر! این‌دنیا قشنگ است؟ می‌آید از راهی که تاریک‌ست و تاریک صبحی‌که نزدیک‌ست و نزدیک‌ست و نزدیک... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای گریه از عرش معلّی می‌رود بالا همین که نیمه‌شب‌ها دست زهرا می‌رود بالا گمانم مرکز ثقل زمین را شعله‌ها سوزاند که آتش از در و دیوارِ دنیا می‌رود بالا هنوز از ماجرای کوچه‌ها شرمنده‌اش هستند اگر دیوارها کج تا ثریا می‌رود بالا تمام هستی خود را گرفته روی دست، انگار که روی شانه‌ها تابوت مولا می‌رود بالا سؤال این است؛ قاتل کیست؟ اما در جوابِ آن فقط هر آیِنه دیوارِ حاشا می‌رود بالا شفیع محشر خود را در اوجِ کینه سوزاندند که دود آتشِ امروز، فردا می‌رود بالا به لب در هر قنوت آوای «أَینَ‌ المُنتَقِم؟» داریم که دستِ لطفِ مادر نیز با ما می‌رود بالا 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ دیدیم در آیینه‌ی سرخ محرم‌ها پُر می‌شوند از بی‌بصیرت‌ها، جهنم‌ها ما کمتریم و بارها خواندیم در قرآن «بسیارها» خورده شکست سختی از «کم‌ها» راه نجات این است که یار علی باشی حالا که دنیا پر شده از ابن‌ملجم‌ها باید لباس شیر پوشید و به میدان زد رفتند وقتی گرگ‌ها در جِلد آدم‌ها در سینه‌ی ما هیچ ترسی از شهادت نیست وقتی که روی دار شد معراج میثم‌ها باخون قاسم‌ها و فخری‌زاده‌ها عمری‌ست نقش است ذکر "یاعلی" بالای سَردَم‌ها یک‌روز اسرائیل را نابود خواهد کرد فرمانده‌ای از جنس طهرانی‌مقدم‌ها روز قیام شیعیان بسیار نزدیک است بالاتر از بالاتر از بالاست پرچم‌ها... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر لحظه با تمام توان در کمین ماست، ماری به نام نَفْس که در آستین ماست بیهوده نیست این عرقِ شرمِ بی‌امان بارِ گناهِ عمر، به دوش جبین ماست باید چگونه رد شد از این عرصه‌ی مجاز؟ حالا که شکّ‌وشبهه عصای یقین ماست آن‌را به نرخ سوزش دل حفظ کرده‌ایم این‌آتشی که در کفِ‌ دست است، دین ماست دنیا همیشه جمع نقیضین بوده است زندانِ مؤمنی که بهشتِ برین ماست وقتی که نامه‌ی عمل ما سیاهه‌ شد دیگر چه جای دستِ یسار و یمین ماست اسرار با گذشتِ زمان فاش می‌شوند نامحرم است هرکه به جز تو امین ماست در دوره‌ی فراقِ تو یا صاحب الزّمان! حبل‌المتینِ یاد تو، حِصنِ حَصین ماست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سرّالاسرار خدا اینجاست، پس در بسته است راه در دنیای او چندین برابر بسته است فاطمه در عرش مهمان خداوند است و بس در مقام قُرب او جبریل هم پَربَسته است عصمت‌الله است این بانو که در عالَم خدا راه کشف این معما را سراسر بسته است سوره‌ی کوثر نشان داده خدا در وصف او از تمام شاعران مضمون بهتر بسته است هرکسی را نیست اذن گریه بر ناموس حق روضه‌های او خصوصی شد، اگر در بسته است جز پریشانی ندارد حاصلی بی‌مادری چون تمام نظم هر خانه به مادر بسته است از همان روزی که زهرای علی سردرد داشت روضه‌های فاطمیه غالباً سربسته است... نیست بی‌علت اگر از او خجالت می‌کشید ذوالفقارش در غلاف و دست حیدر بسته است «یک‌نفر، یک‌روز می‌آید برای انتقام...» جان ما تنها به این مصراع آخر بسته است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بدون لطف تو "شادی" به فکر "غم شدن" است "وجود" یکسره در معرض "عدم شدن" است به جلوه آمده در تو تمام "کُنْ فَیَکون" جواب خواسته‌های تو لاجرم "شدن" است به "بودن" تو گره خورده است "بودن ما" به شوق توست که "دم" فکر "بازدم‌ شدن" است به مجلسی که در آن صحبت از فضائل توست کدام آینه را قدرت عَلَم‌ شدن است؟ برای از تو نوشتن درخت‌های جهان تمام حسرتشان کاغذ و قلم‌ شدن است تویی که آینه‌ی کعبه‌ای و آن عملی که در برابر تو واجب است، خم شدن است کمال مرتبه‌ی شاعرانِ دوره‌ی ما در آستان تو عُمّان و محتشم شدن است چگونه درک کنم بخشش تو را؟ وقتی که منسب پسرت اُسوه‌ی کَرَم شدن است به گرد و خاک بقیعت قسم! که در آن‌جا تمام حسرت ما زائر حرم شدن است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت کاش می‌شد عمر خود را هدیه می‌دادم به او زندگی را دوست دارم مادرم را بیشتر...@hosenih@dobeity_robaey