eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
348 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شروع میشود این شعر تازه با زینب مگر که گوشه چشمی کند به ما زینب هزار فاطمه گفتم هزار تا زینب سلام حضرت بانو سلام یا زینب بغیر تو ز تمامی خلق دل کندیم به چادر تو همیشه دخیل میبندیم @hosenih حیا به پاکی تو اقتدا مکرر داشت علی به یمن تو در خانه اش دو کوثر داشت خوشا بحال حسینی که چون تو خواهر داشت و با تو فاطمه آیینه در برابر داشت میاید از گل سجاده ی تو عطر خدا فدای نافله هایت عقیله ی طه اراده کرد خدا تا به عشق جان بدهد به خاک سرد زمین نور آسمان بدهد تورا نشان تمام پیمبران بدهد که پیش صبر شما صبر امتحان بدهد به آستان شما کوه سجده خواهد کرد و هر مجاهد نستوه سجده خواهد کرد تو آمدی و کس و کار من شدی بی بی میان حادثه ها شیر زن شدی بی بی شبیه مادر خود ممتحن شدی بی بی کسای روی سر پنج تن شدی بی بی همیشه ذکر لب اهل بیت نام شماست منم غلام کسیکه خودش غلام شماست @hosenih ظهور عزت پروردگار خطبه تو کلاس صبر کلاس وقار خطبه تو قرار داده به هربی قرار خطبه تو دمی شد از دودم ذوالفقار خطبه تو کشانده ای تو به حیرت همه نظرها را زبان سرخ تو بر باد داده سرها را پناه امت پیغمبر است چادرتان زمان وحشت ما سنگر است چادرتان یقین که فاتح صد خیبراست چادرتان و سایبان وسط محشر است چادرتان ندیده مردی دوران به مردی این زن که رفته است به جنگ عقیده با دشمن اگرچه رنج و بلا دید جا نزد اصلا به راه عاشقی اش پشت پا نزد اصلا به جز حسین کسی را صدا نرد اصلا و دست رد به غم کربلا نزد اصلا درست مثل علی در نبردها غوغاست شجاعتش بخدا چون شجاعت زهراست عقیله بود ولی در حصار غربت بود هجوم درد به قلبش ورای طاقت بود همیشه سهمیه اش از جهان مصیبت بود دلش شکسته گودال بود و غارت بود نرفته است ز یادش هجوم سر نیزه سری که ذبح شد ازپشت و رفت بر نیزه @hosenih چقدر غصه ی بازار رفتنش را خورد میان راه ز شمر و سنان لگدها خورد شکست! زخم جدایی دلبرش را خورد چنانکه شوهرش از دیدن رخش جا خورد هنوز ظرف دلش را به سنگ میکوبند دوباره پیش رویش طبل جنگ میکوبند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در کلامت چو حیدری زینب بی قرار برادری زینب در حیا و در استقامت و صبر تو همانند مادری زینب @hosenih چهره ات منتها به ثارالله پس حسین مکرری زینب خطبه هایت کمر شکن بودند ساده گویم قلندری زینب مسجد کوفه بر خودش لرزید صیحه ای زد که حیدری زینب تا صدایت رسید ، فهمیدیم کهکشان را مسخری زینب چوب محمل گواهی ات داده تا همیشه تو سروری زینب کربلا با تو شد قیامت اشک پس بگویم تو محشری زینب گفته بوده پدر بزرگ شما بین غم ها شناوری زینب آخرین لحظه های عمرت بود یاد جسم برادری زینب در همان لحظه ها تو می دیدی می برید از قفا سری ، زینب بعد آن هم هجوم آوردند کل لشگر به پیکری ،زینب @hosenih ای که خون شد دلت برای حسین به ! بنازم چه خواهری زینب من نگفتم غزل برای شما تو خودت ذره پروری زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ منظورِ بندگان خدایی هنوز هم ای اسم خاص! بر لب مایی هنوز هم آموزگار این همه شاگرد عاشقی درگیر عشق آل عبایی هنوز هم @hosenih پرچم به روی گنبد تو روبه کربلاست در بند سید الشهدایی هنوز هم روز نخست قبله ی دلها حسین بود با این حساب قبله نمایی هنوز هم قلبید و بین سینه ی عالم نشسته اید گرم تپیدنید دو تایی هنوز هم کوه از غمت شنید و به زانوی خود نشست با چشم دیدی و سرِپایی هنوز هم ای جاودان! مقرّب درگاه جز تو کیست؟ در جستجوی جام بلایی هنوز هم: @hosenih نامت مدافعان حرم را به صف کشید تعیین کننده ی شهدایی هنوز هم... ** "آیا کسی نمانده که یاری کند مرا؟" می آید از دمشق صدایی هنوز هم... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنویسید خداوند و پس از آن زینب بنویسید علی در دلِ میدان : زینب بنویسید که زهراست در ایمان زینب بنویسید حسن بعد حسن جان زینب بنویسید حسین است بقرآن زینب بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب نام تو می‌برم و کرببلا برخیزد شیرزن می‌رسی و شیر خدا برخیزد چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب @hosenih نعره تو هیمنه تو خطبه‌یِ بنیان کَن تو رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو برق تو تیغ تو و فاتحه‌ی دشمن تو مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو شمع تو آینه تو گریه‌ی بی شیون تو بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب تو قدم می‌زنی انگار عَلَم می‌کوبند پشتِ تو اکبر و عباس قدم می‌کوبند کاخها را به سرِ آلِ ستم می‌کوبند کوفه تا شام همه بر سرِ هم می‌کوبند بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم می‌کوبند کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب کاش می‌شد که فقط از تو فقط بنویسم با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم زورَقی باشم و از جذبه‌یِ شط بنویسم من که باشم بنویسم که غلط بنویسم باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم می‌نویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب @hosenih غرق در دود زمین بود که بارانی شد باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد سپرِ تو ، نه فقط سینه‌ی ایرانی شد مرد این جاده رزمنده‌ی افغانی شد هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمدی تا به حُسینت برسانی ما را دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را چادرت را بتکانی بتکانی ما را چو غباریم به صحنت بنشانی مارا گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب @hosenih آه گفتی که نیایید تنش را نبرید مادرم می‌نگرد پیرهنش را نبرید نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با درد آمَدیم و به دُنبالِ مَرهَمیم کیسه به دوشِ کوچه ی این نَسلِ آدَمیم ما را نوشته اند گِدایانِ اَهلِ بِیت پس بی دلیل نیست که سُلطانِ عالَمیم از لُطفِ مادری ست به ما راه داده اند صَدشُکر دورِ سُفره ی مِهری فَراهَمیم شیرینیِ مُحَبَّتِشان را چِشیده ایم با اِذنِ فاطمه شُده سَلمان و مَحرَمیم اینجا به یک نَفَس همه عیسی شَوَند و ما عُمری نَفَس نَفَس زَده مُحتاجِ آن دَمیم بِیتِ عَلی ست چِشمه ی تَسبیحِ داوَری با این سَرا بِهِشت نَدارد بَرابَری @hosenih با جِلوه ی مُحَوِّلَ الاَحوالِ دیگری امروز داشت بِیتِ عَلی حالِ دیگری حالِ فِرِشته های خُداوند دیدنی ست مَستانه می زنند پَر و بالِ دیگری زَهرا؟ عَلی؟ نَبی؟ نه... خُدا نامِ او نَهاد زِینب گرفت نام، به اِجلالِ دیگری حَتّی به دیدنِ حَسَن اَشکَش اِدامه داشت اِنگار چَشمِ اوست به دُنبالِ دیگری تا گودیِ گَلوی حُسین را نِگاه کرد پَر زَد دِلَش به مَنظرِ گودالِ دیگری آیاتِ عاشقی ست که اِلهام می شود با دیدنِ حُسینِ خود آرام می شود @hosenih مَعشوق و عاشِقند کُنون روبروی هم هر دو شُدند مَستِ شَراب از سبوی هم گنجینه های عَرش، سرازیر شد به خاک تا وا شدند چَشمِ دو دلبر به روی هم از دو بدن عُروج به یک روح می کنند وقتی که می کِشند نَفَس از گَلوی هم لَبخند می زنند، ولی گِریه می کنند از حال می روند دَمادَم زِ بوی هم باشند زیرِ سایه ی هَم تا که زِنده اند دارند هَر دو دَر سَرِشان آرزوی هم ما اِبتدا زِ کوثر و زَمزَم وُضو کنیم از زِینب و حُسین، سِپَس گُفتگو کنیم @hosenih طوفان، ظهورِ زُلفِ پریشانِ زینب است دریا، نَمادِ قَلبِ خُروشانِ زینب است تاریخ و صَفحه های طَلاکوبِ آن هنوز بَرجسته از دِرخششِ دورانِ زینب است امروز اگر قیامِ حسینی نتیجه داد مدیونِ خُطبه های درخشانِ زینب است با صَبرِ او سِپاهِ مُخالف اَسیر شد اَیّوب نیز واله و حِیرانِ زینب است نامَش به دستِ مالکِ دوزَخ نِمی رسد آن کَس که جُزوِ خِیلِ مُحِبّانِ زینب است ما دوستدارِ زینبِ کُبرایِ حیدریم ما خاکِ پایِ دُخترِ زَهرایِ حیدریم @hosenih بالَش شکست اگر، پَرِ خود را نگاه داشت بالاتر از همه سَرِ خود را نگاه داشت او هرچه غَم کشید نیُفتاد بَر زمین تا نهضتِ بَرادرِ خود را نگاه داشت چادُر به سَر، نِقاب به رُخ، تا زمانِ مَرگ اِرثیه های مادَرِ خود را نگاه داشت نامَحرمی نگاه به سویَش نِمی کند هر بانویی که سَنگرِ خود را نگاه داشت زینب همان کَسی ست که مانندِ فاطمه آتش گرفت و مَعجرِ خود را نگاه داشت بر دستِ غیر، رشته ی مَعجر نداده است تا سوختن به پای حِجاب ایستاده است @hosenih ذکرِ عَلَی الدَّوامِ تو غیر از حسین نیست سَر رشته ی کَلامِ تو غیر از حسین نیست پیوند خورده اند به هم "زینب و حسین" پس هم ردیفِ نامِ تو غیر از حسین نیست حَتّی بهشت هم به همین نور روشن است خورشیدِ روی بامِ تو غیر از حسین نیست با نامِ دلبرت سُخَن آغاز می کنی هَر صُبح، اَلسَّلامِ تو غیر از حسین نیست از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام در خُطبه ها پیامِ تو غیر از حسین نیست دین جان گرفته است، به ایمانِ تو فقط تکمیل شد، به موی پریشانِ تو فقط @hosenih عصمت تَنیده اَست به تارِ نِقابِ تو عِفَّت بَها گرفته است زِ پودِ حجابِ تو برداشتی، گذاشت زَمین هَرچه فاطمه مانندِ مادرت شُده رنگ و لِعابِ تو حفظِ قیامِ کرب و بلا با تو بود و بَس اسلام بیمه شُد به تو و اِنقلابِ تو حَتّی خیالِ هَمسُخَنی با تو کَس نَداشت با بودنِ بَرادرِ عالیجِنابِ تو وقتِ سَفَر غُرورِ تو بی پاسِبان نبود عَبّاس بوده تا که بِگیرَد رِکابِ تو یک روز هم رِسید که تو باوَرَت نبود مَحرَم نَبود دورِ تو، آب آوَرَت نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آستان دیدیم و پیشانی شدیم آسمان دیدیم و بارانی شدیم عشق آمد باز طوفانی شدیم بعد از این عمان سامانی شدیم نوبتِ گنجینه الاسرار شد حرفِ زینب شد علی تکرار شد @hosenih باز شورِ موجِ این دریا علیست باز جانِ این مسمط‌ها علیست تا تپیدن‌های دلها یا علیست حرفِ اول حرفِ آخر با علیست مرتضی امشب سلامش زینب است فاطمه اینبار نامش زینب است ناگهان جانِ جهان را دیده‌ای رویِ دستی آسمان را دیده‌ای بی کران در بی کران را دیده‌ای چار دریا تو امان را دیده‌ای گرچه این خانه پُر از نیلوفر است دختر اما باز چیزِ دیگر است در تنزل حق تعالی زینب است این خدایم نیست اما زینب است این حسین است این حسن یا زینب است تا علی زهراست زهرا زینب است آمد و جامِ خدا بر لب رسید اولین و آخرین زینب رسید ■ کیست زینب کیست این مرد آفرین کیست زینب یک تنه فتح المبین "زن مگو خاکِ درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین" زن اگر این است مردی چیست چیست "فاطمه داند که زینب کیست کیست" @hosenih کیست این خورشیدِ فردای حسین ما رات الّاجمیلای حسین عین و شین و قاف در حایِ حسین آمده تا پُر کند جای حسین اینکه زیرِ شهپرش عباس بود پله‌های منبرش عباس بود کیست این روح شکوه ذوالفقار کیست معنیِ علی در کارزار کیست او "بِنتُ‌الجلال اُخت الوقار" کیست او باید بگوید سازگار: "ای که در تصویرِ انسان زیستی کیستی تو کیستی تو کیستی" از نجف گفتیم مدهوش تو بود از عَلَم گفتیم بر دوش تو بود از حرم گفتیم آغوشِ تو بود از دلت گفتیم در جوشِ تو بود گرچه در ابعاد عالم گفته‌ایم هرچه گفتیم از شما کم گفته‌ایم آفرید از دل تو را از جان تو را ریخت حق در قالبِ انسان تو را قبله وقتی هست سرگردان تو را سجده باید کرد هر دوران تو را تو خودت بِیتُ الحرامی کم که نیست عمه جانِ نُه امامی کم که نیست @hosenih کعبه‌ی شش گوشه شش در داشتی خوش بحالت شش برادر داشتی از محبت شش برابر داشتی چار پَر اما دو شهپر داشتی نوری و عالم نمی‌بیند تو را چشم نامحرم نمی‌بیند تو را هیچ کس اینگونه حیدر را ندید در حجاب حق پیمبر را ندید بر جحاز ناقه منبر را ندید زیر پایی کاخِ کافر را ندید هیچ کس اینگونه سرداری نکرد هیچ کس اینسان جگرداری نکرد کربلا برشانه‌هایت بود و دید شاهد پروانه‌هایت بود و دید خیمه‌ها گُلخانه‌هایت بود و دید نوبتِ دُردانه‌هایت بود و دید بی حسینت زود پیرت کرده‌اند ریسمانها دست گیرت کرده‌اند آه ای دل از پریشانی بخوان روضه‌ای از آنچه می‌خوانی بخوان از وداعی سخت بارانی بخون اندکی عمان سامانی بخوان گرچه عمان منزوی شد روضه شد این مسمط مثنوی شد روضه شد @hosenih "خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عنان سیلِ اشکش بست بر وِى راه را دودِ آهش کرد حیران شاه را در قفاى شاه رفتى هر زمان بانگ مَهلاً مهلااش بر آسمان کاى سوار سرگران کم کن شتاب جان من لَختى سبک تر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوى تو تا بـبویم آن شکنج موى تو شه سراپا گرمِ شوق و مست ناز گوشه چشمى بدان سو کرد باز دید مشکین مویى از جنس زنان بر فلک دستى و دستى بر عنان پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد تا رُخَش بوسد الف را دال کرد همچو جانِ خود در آغوشش کشید این سخن آهسته در گوشش کشید کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟ یا که آهِ دردمندان در شبی؟ پیش پای شوق زنجیری مکن راه عشق است این عِنان گیری مکن با تو هستم جان خواهر همسفر تو به پا این راه کوبی من به سر خانه سوزان را تو صاحبخانه باش با زنان در همرهی مردانه باش @hosenih جان خواهر در غمم زاری مکن با صدا بهرم عزاداری مکن معجر از سر پرده از رُخ وا مکن آفتاب و ماه را رسوا مکن" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#حضرت_زینب_س_مدح ایکاش که در سپاه زینب بودیم جاروکش بارگاه زینب بودیم خیلی دلمان شکست؛وقتی که نشد... ای کاش شهید راه زینب بودیم #سیدمجتبی_شجاع @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تو چه نور و چه آیتی زینب قبله ی اهل حاجتی زینب @hosenih حجت ابن الحسن امام زمان گفت "علیکم بعمتی زینب" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#حضرت_زینب_س_مدح ایکاش که در خدمت زینب باشیم گریان غم و محنت زینب باشیم یکشب حرم رقیه جان باشیم و... یکشب حرم حضرت زینب باشیم #سیدمجتبی_شجاع @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی قرارِ عقیلة العربم روضه دارِ عقیلة العربم می زنم جار، جارِ يا زينب مست جارِ عقيلة العربم @hosenih در مسيرش نمی شوم گم تا.. ..در مدارِ عقيلة العربم كار من نوکریِ اجدادش، گرمِ کار عقیلة العربم شكر حق از تولّدم همه دم جيره خوار عقيلة العربم مادر من كنيز و بابم عبد، از تبار عقيلة العربم چون تمام مدافعان حرم سر بدارِ عقيلة العربم تا نفس میکشم چونان اکبر در كنار عقيلة العربم جان زِ كف میدهم بِپای غمش جانثارِ عقيلة العربم مثل عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دارِ عقيلة العربم حيدريم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار عقیلة العربم هر کجای جهان که باشم در سایه سار عقیلة العربم سرخوش و خرّم و شكوفايم در بهار عقيلة العربم سرفرازم به روز محشر هم من که خوار عقیلة العربم پر زدم چون کبوتری به دمشق در جوار عقیلة العربم گر شدم گریه کن برای حسین افتخار عقیلة العربم همچو مهدی به بَندِ غربت او لاله بار عقیلة العربم چشمه ی اشک و خون فشان غمِ.. ..چشمِ تار عقیلة العربم @hosenih در غم كوفه و جسارت شام سوگوار عقیلة العربم ملتمس بر عقيله، شاکر آن كردگار عقیلة العربم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دارم به سر حال و هوای زینبیه پر می زند قلبم برای زینبیه خیلی ارادتمند بانوی دمشقم جان می دهم اصلا برای زینبیه باید که دعوتنامه ای آید ز ارباب تا پا نهم در کربلای زینبیه قصد زیارت می کنم با بال بسته شاید رسم صحن و سرای زینبیه .. باید دهان را با گلاب ناب شویم .با احترام بیکران.. زینب بگویم @hosenih هرچه سرایم آیه های قیل و قال است از بانویی که صاحب قدر و جلال است خیلی بزرگان گفته اند درمدح زینب درکش یقین از ما زمینی ها محال است باید که بال و پر دهند بهر پریدن ورنه که این پاها برای ما وبال است زینب کجا و مدح های ناقص ما ما هر چه می گوییم یک وهم و خیال است .. باید که بنویسم دمادم از عقیله . باید بگیرم چشم زمزم از عقیله @hosenih این بانوی عظماست چون جانان حیدر جایش بودقطعا روی چشمان حیدر نامش مسما دارد و زیبنده باشد او هست اصلا زینت دامان حیدر حتما حضورش باعث تسکین درد است زین ا ب است و دارو و درمان حیدر عین امیر مومنان دارد صلابت خوانند او را بعد زهرا «جان حیدر» .. این دختر از دامان زهرا رفته بالا ..در سایه ی الطاف مولا رفته بالا @hosenih این بانوی عظما، گرفتار حسین است در هر شرایط، هرکجا یار حسین است از عشق او تب می کند جان می سپارد بی بی عالم چون که بیمار حسین است فرقی ندارد در مدینه یا که کوفه در هر کجا باشد خریدار حسین است عاشق تر از او در قیام کربلا نیست او عاشق جانباز و پرکار حسین است ..در وصف اوبنوشته اند بنت العجایب در روضه خانه ثبت شد«ام المصایب» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک بر کف آنها مدال نوکری زینب است @hosenih جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر.. ..تا خداوند تبارک مشتری زینب است بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد ای بسی فرش بهشتی پا دری زینب است هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است جنس او از نور و روح پاک او روح خداست این نشان از امتیاز و برتری زینب است حضرت طاها،علی،زهرا،حسن، زینب،حسین در میانِ خانواده محوری زینب است اوفقط از نان دست فاطمه نان می خورد ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است @hosenih ساقی کوثر اگرچه حضرت حیدر بُوَد لیک حیدر مست جام کوثری زینب است در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب حضرت عباس هم پامنبری زینب است نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست این روش شیواترین جنگ آوری زینب است کی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کی؟.. ..تا رقیه همدم و همسنگری زینب است حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست اعتبارش هم صدای حیدری زینب است قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست قافله تحت پناه و رهبری زینب است باعث پیروزی روز دهم جز این نبود خطبه هایی که همه روشنگری زینب است از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین از محالاتش همین بی معجری زینب است ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و.. ..ارث او هم صورت نیلوفری زینب است @hosenih زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شكست سّر اين صحنه گمانم بی سری زینب است پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت: بارالها این جزای خواهری زینب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih