eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢قاب رضایت ✍️مصطفی گودرزی ▪️دستی را بر شانه‌ام احساس کردم ▪️برگشتم، مردی گندم گون، با قدی بلند اما خسته انگشتانش را به شکل یک مستطیل گرفته و بعد اشاره به خودش کرد ▪️فهمیدم که می‌خواهد در میان مسافران اربعین ثبت شود ▪️لنز را به سمتش گرفتم و قاب را بستم ▪️لبخند کوچکی بر لبانش نقش بست و برق چشمانش بیشتر مرا به خود کشاند که نشان از رضایت بود ▪️حضورش را، من نه، که عزیزترین میزبان مسیر ثبت کرده بود؛ حسین... مدرسه تولید محتوا @HOWZAVIAN
🔸بدبخت‌تر از این نبوده‌اید! ✍️ علی کردانی از مصادیق مداخله آشکار غربی‌ها و مدعیان حقوق بشر، تشویق جوانان و دختران ایرانی توسط رسانه‌هاشان برای دامن زدن به اغتشاشات و درگیری‌های خیابانی بود. رسانه‌های بیگانه یا مواجب‌بگیران داخلی آنان که شعار «زن، زندگی، آزادی» را در دهان دختران و زنان نجیب ایرانی انداختند، خود بهتر می‌دانند که جایگاه فعلی زنان در اروپا به چه فلاکت و عقب‌گردی دچار شده است. بنگاه‌های اقتصادی برای فروش کالاهای خود زیبایی زن را وسیله قرار داده تا با قربانی کردن زنان به فروش بیشتر و اهداف مادی خود برسند. ماجراجویی مدعیان حقوق بشر و مدافعان حقوق زنان آن‌جا جالب‌تر می‌شود که سوزان فالودی نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی خطاب به زنان می‌گوید: «اکنون شما آزاد و برابر هستید ولی هیچ‌وقت بدبخت‌تر از این نبوده‌اید». با این‌که او خود عضو جنبش فمینیستی بوده است؛ اما سرانجام برابری را این‌گونه توصیف کرده است. @HOWZAVIAN
📌 مروان حمار! ✍️ دکتر محمدصدرا مازنی یکی دو روزی است ساعتی از وقتم را به مطالعۀ کتاب تاریخ مختصر اسلام نوشتۀ کارن آرمسترانگ سپری می‌کنم. یکی از ویژگی‌های کتاب همانطوری که از نامش پیداست، اختصار و ایجاز است. خیلی زود به حکومت امویان رسیدم. واپسین خلیفۀ امویان شخصی است به‌نام مروان ملقب به حمار. انگیزۀ نوشتن این یادداشت همین لقب آقای مروان است. مردم به کسی که کارهای احمقانه‌ انجام می‌دهد، می‌گویند فلانی «خر» است! یا از خریت او است که چنین کاری می‌کند. خلاصه خر معادل احمق، کودن و نادان است‌. از طرفی هم آخرین خلیفۀ اموی ملقب به حمار بود. مروان حمار! اغلب مردم وقتی اسم مروان حمار را می‌شنوند، تصور می‌کنند آخرین خلیفۀ اموی(مروان)، در نادانی به حمار تشبیه شده است[اگرچه امویان و عباسیان غاصب خلافت، ظالمان و جنایت‌کارانی بودند که واژۀ نادان نمی‌تواند حق مطلب را دربارۀ‌آنها ادا کند ]. در عین حال وجه نامگذاری او به حمار چیز دیگری است! جلال الدین سیوطی در کتاب تاريخ الخلفا صفحۀ ۲۵۴ می‌نویسد: «ابو عبد الملك: مروان بن محمد بن مروان بن حكم آخرين خلفاى بنى اميه كه چون مربى او جعد بن درهم بود، او را جعدى می‌گفتند. حمار هم ناميده مى ‌شد. دو دلیل برای ذکر این لقب برای او آورده‌اند. عده‌ای گفته‌اند که در جنگ با كسانى كه بر وى خروج می‌کردند، عرق او خشک نمی‌شد و در مثل می‌گویند: فلانى از خر شكيباتر است و براى همين حمار لقب يافت. این لقب در این معنا نزد عرب دلالت بر شجاعت و قدرت او می‌کرده است و بقولى براى آنكه عرب هر صد سال را حمار مى‌‏نامد و چون سلطنت بنى اميه نزديك صد سال شد، براى همين مروان را حمار لقب دادند». @HOWZAVIAN
اربعین 2.mp3
2.8M
| 🎧آیا اربعین را جمهوری اسلامی ساخته است؟ 👤دکتر مهدی جمشیدی 🔻 کانال رادیو فکرت: 🌐 وبگاه| ایتا | روبیکا | تلگرام |اینستاگرام @HOWZAVIAN
🖊عاصی خراسانی برس به دادِ دلم ، گشته ام خراب ، محمد بریز در قَدحِ خالی ام شراب ، محمد فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان نمی رسد به قَدِ لطفت آفتاب ، محمد 🔗لینک شعر 🖊محمد جواد منوچهری کسی که درد و بلای عظیم می گیرد همیشه روضه برای کریم می گیرد همان که ثروت خود را دوبار بخشیده و باز تا صف محشر سهیم می گیرد 🔗لینک شعر 🖊احمد ایرانی نسب مداح باید روضه‌فهمِ روضه‌خوان باشد تا بیشتر از خود به فکر دیگران باشد مداح یعنی چه؟‌ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هرچند که با اهل روضه مهربان باشد تزویر یعنی پیکر مولا ته گودال اما علمدار سپاهش در امان باشد! 🔗لینک شعر 🖊فرزانه قربانی همسفر با موج های بی قرار جاده ام من برای دل به دریایت زدن آماده ام از همان روزی که راهت را نشانم داده ای بی خیال جاده های پیش پا افتاده ام تو نمی پرسی مسیحی یا مسلمانم حسین خوب میدانی که من هم عاشقی آزاده ام🔗لینک شعر 🖊علیرضا تیموری به وقت درد و مصیبت شکیب بود حسن شبیه حضرت مادر نجیب بود حسن به وقت جنگ چو حیدر میان معرکه ها به چشم دشمن خود بس مهیب بود حسن🔗لینک شعر 🖊رضا یزدانی این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟ چشمه‌ها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟ جاده‌های پیش پا افتاده بسیارند، لیک ای دل راهی! حواست هست که این راه کیست؟ بندگی یعنی عطش، تنها شدن، بی‌سر شدن او که دل شد بنده‌اش، خود بندۀ درگاه کیست؟ 🔗لینک شعر @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
♦️«نزدیک قله‌ایم» سمفونی کبیر انقلاب اسلامی ✍️حسین کاوه در وبگاه سلم نوشت: 🔹چرا دشمنان خونی مردم ایران، جمهوری اسلامی را قدرتمند و در حال اوج گرفتن می‌دانند و کراراً نیز به انحاء مختلف به آن اقرار می‌کنند و همچنین مدام در شیپور ایران هراسی می‌دمند ولی برخی از همین مردم ایران و حتی برخی از محبین انقلاب اسلامی و مسئولین نظام، جمهوری اسلامی را در حال ضعف یا ناکارآمدی و افول می‌پندارند؟ 🔸جواب پیچیده نیست! چون دشمنان ایران برآیند کلی حرکت انقلاب اسلامی و آهنگ قدرت سمفونی عظیم جمهوری اسلامی را می‌شنوند و می‌بینند اما برخی از ما ایرانی‌ها و حتی مذهبی‌ها در برخی اشکالات و نواقص جزئی که البته واقعاً هم وجود دارند گیر می‌کنیم! و درگیر فالش خوانی و مخالف نوازی برخی مسئولین در این سمفونی کبیر هستیم. 🔹کسی که روی کوه است و با گام‌های به ظاهر کوچک اما مستمر، آن را می‌پیماید به خاطر عظمت کوه خود را نمی‌بیند حتی وقتی نزدیک قلّه می‌شود! اما افرادی که از دور شاهد کوه پیمایی وی هستند چه بسا که اوج گرفتن او را بهتر درک کنند! چون در کنار عظمت کوه و سختی مسیر عزم و اوج گرفتن کوهنورد را نیز به خوبی مشاهده می‌کنند. 🔸عبارت کوتاه «نزدیک قلّه‌ایم» دقیق‌ترین توصیف راهبردی سمفونی کبیر انقلاب اسلامی است! فلذا هوشیار باشیم که فالش خوانی خستگان و ساده‌ انگاران و همچنین مخالف نوازی منافقین و... دلسردمان نکند و شیشۀ اکسیر امیدمان را نترکاند و نسبت به آیندۀ روشنی که پیر فرزانۀ ما، خمینی ثانی، امام خامنه‌ای عزیز وعده داده است مرددمان نکند. @HOWZAVIAN
🔳 کشته‌ی فتنه‌ها ✍️ محمدجواد محمودی سخن گفتن از دوران مبارزات (ع)، بسی سنگین و تحلیل کردن آن دوران، حقیقتا نیازمند نگاه تیزبینانه و بابصیرت است. علت این سنگینی و سختی در این است که زمان امامت ایشان در برهه‌ای قرار گرفته‌ که از طرفی پیش از ایشان، حکومت در دستان امیرالمؤمنین(ع) بوده و ایشان باید این مسئولیت مهم را که با سختی و گذر از فتنه‌های گوناگون برای جامعه‌ی اسلامی فراهم شده بود حفظ می‌کردند؛ و از طرفی دشمن، با تزویر به مبارزه با ایشان برخاسته بود نه با شمشیر و همین امر، تشخیص را برای خواص سخت کرده بود چه برسد به عوام جامعه... تفاوت دوران ایشان با دیگر ائمه(ع) در این است که در آن دوران‌ها دشمن یا همچون زمان (ع) با شمشیر به میدان آمد، نه با تزویر... و یا اگر دشمن با تیغ تزویر به پیش آمده بود، ائمه‌ی دیگر، شرایطی همچون امام حسن(ع) در مبارزه نداشتند چرا که وظیفه امام حفظ جایگاه حکومت بود و وظیفه دیگر ائمه(ع)، بازپس گیری آن. تزویر دشمن از یک سو و بی‌بصیرتی خواص و بی‌وفایی یاران از سوی دیگر! تزویر فضا را به گونه‌ای غبار آلود می‌کند که تشخیص حق، نه فقط در همان زمان، بلکه در قرن‌های آینده نیز برای افراد، مشکل می‌شود؛ آن روز، بی‌بصیرت ها ایشان را مذلّ المومنین خواندند، و امروز، ایشان را امام صلح خواندند، اما نه به معنای صلحی که ما قدرت بازدارندگی آن را برابر با قیام امام حسین(ع) می‌دانیم، بلکه صلحی به معنای منفعل بودن و کوتاه آمدن در مقابل دشمن... باید بگوییم ایشان مظلومیتی دارند، به وسعت تاریخ!!! (علیه‌السلام): بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه را با چشم خود ببینی، حق است و آنچه را شنیدی یا آنکه برایت نقل کنند، چه بسا باطل باشد. @HOWZAVIAN
▫️آداب و ادب زیارت ✍ جوادرستمی، روزنامه نگار حوزوی امام‌رضا(ع) می‌فرمایند: «... کسی که مرا با شناخت حقّم زیارت کند، خداوند گناه گذشته و آینده‌اش را می‌آمرزد(ابن قولویه، ج102، ص38)».در روایتی دیگر نیز قول به شفاعت در قیامت را در قبال زیارت با معرفت به حقانیت و مقام خویش داده اند. روزهای پیش رو بیش از هر زمان دیگری دل‌های محبان اهل‌بیت(ع) در سرتاسر جهان متوجه مشهد و مضجع شریف علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) است. همگان طالب حضور در قطعه‌ای از بهشت و زیارت انیس‌النفوس هستند؛ زیارتی که از پیامبر اکرم(ص) تا اولیای خدا با قید معرفت و شناخت حق امامی که آرام جان‌هاست، توصیه کرده و ولایت‌پذیری و اطاعت امر را شرط قبولی و نتیجه آن بیان کرده‌اند. شناخت حق امام(ع) با ولایت‌پذیری و تسليم در برابر اوامر و نواهی امام‌رضا(ع) اتفاق می‌افتاد. انجام آنچه سبب رضایت حضرت رضا(ع) می‌شود در کنار ترک معاصی و عوامل نارضايتی ایشان، وظيفه محبان اعم از زائران و مجاوران است. زیارت در لغت به معنای تمایل داشتن است در ادبیات دینی همین معنا تایید شده وقتی که قصد زیارت اهل بیت می کنیم یعنی قلبا متمایل شدیم به حضور در کنار مزار ایشان و اراده ارتباط قلبی و روحی و نیز جلب رحمت و مغفرت، سعادت و نیکبختی و قرار گرفتن در مسیر هدایت و بندگی را داریم. حضور در مشاهد شریفه و در کنار مقابر اهل بیت ما را از روزمرگی و دنیازدگی و وابستگی به مادیات دور می کند گرد و غبار از روح و فطرت ما تکانده و چشم دل ما را به معنویات و حقایق دینی از وجود خدا تا قبر و قیامت روشن و رفتار و گفتار ما را اصلاح می کند. زیارت اهل بیت(ع) نیاز انسان خداجوست که ره گم نکند و با بهره از ثمرات معنوی آن، زندگی دنیایی خویش را متبرک کند. حالتی که بعد زیارت به انسان دست می دهد از سبکی روح و نشاط درونی گرفته تا آرامش روحی و روانی، در هیچ کجای این کره خاکی قابل درک نیست. حتی زیارت اهل قبور از پدرو مادر نیز در مرتبه ای نازل تر انسان را به یاد خدا و آخرت انداخته و از غفلت و اسارت نفس در بند شیطان دور می کند. وقتی به زیارت مشرف می شویم چه کنیم بهره و اثری با ماندگاری بیشتر ببریم؟! پاسخ زیارت با حضور قلب و رعایت آداب است. آداب هم در کتب زیارات از غسل و آمادگی روحی پیش از تشرف گرفته تا حضور در محل زیارت و خروج از آنجا بیان شده است. زیارت اگر خانوادگی باشد جنبه آموزش به فرزندان هم دارد که از سوی پدر و مادر یا بزرگتری که همراهی می کند اتفاق می افتاد و برکات و ثمرات بسیار دارد چرا که نظر لطف خداوند به جمع بیش از نگاه به یک فرد است. زیارت خانوادگی یا دسته جمعی سبب انس و الفت بین یکدیگر، خیرخواهی و محبت بیشتر می شود. خاطره ای مشترک از آن در ذهن آنها تا مدت ها به استحکام روابط اجتماعی و خانوادگی قوت و تازگی می بخشد. آنچه پدران و مادران در باب زیارت به ما آموختند اکنون باید به فرزندانمان بیاموزیم که بدانند زیارت یعنی چه و از چه رو به این مکان مشرف شده و چگونه زیارتی شایسته و بایسته داشته باشند. از حضور قلب در حرم و درک اینکه امام شاهد و ناظر بر اعمال ماست، حفظ وقار و آرامش و کنترل چشم و زبان و فکر و حواس در محضر ایشان تا خواندن قران و دعا و نماز و درد دل با حضرت و بیان حاجات گرفته تا یادآوری الطاف خاندان کرم در گره گشایی از زندگی خویش و نزدیکان و حتی دیگران که ثمره آن انس با انیس النفوس و ارتباط قلبی قوی و مستحکم با ائمه و خداوند متعال است. در کنار رعایت نکاتی همچون ترک غیبت و بدگویی پشت سر دیگران در این مکان و عدم اشتغال به مظاهر مادی و دنیایی، سرگرمی و بازی با تلفن همراه و نظیر آن که به غفلت از یاد خدا و دوری از معنویت می رسد لازم است تا یک زیارت مفید و مورد قبول داشته باشیم. @HOWZAVIAN
▫️فهم عمیق در معنای «مروت» و «همت» ✍ محمد صدرا مازنی سحرگاه امروز _روز وفات حضرت رسول اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)_، روایتی از امام حسن(ع) را در یکی از کانال‌های فضای مجازی دیدم. روایت دربارۀ «همت» و«مروت» بود: «آن که مروّت ندارد، همت ندارد (منْ لا مرُوَّةَ لَهُ لا هِمَّةَ لَه). در بادی امر اینگونه به‌نظرم آمد: لازمۀ دستیابی به مقام مروت، همت است. یعنی تا همت و سعی و کوشش نباشد، ملکۀ مروت بدست نمی‌آید و این شعر سعدی به‌یادم آمد که همت بلنددار که مردان روزگار/ از همت بلند به‌جایی رسیده‌اند. و نیز این شعر صائب تبریزی: همت بلنددار که با همت بلند/ هر جا روی به توسن گردون سواره‌ای در اینکه بهرحال مروت با تهذیب نفس بدست می‌آید و تهذیب نفس نیز بدون ریاضت و جد و جهد حاصل نمی‌شود، امری بدیهی است. اما می‌طلبید تا به واکاوی معنای این دو واژه پرداخته تا به‌فهم عمیق‌تری از این کلام نورانی برسم. این تلاش مرا به نتایج جالبی رساند. «فتوت» از مفاهیم اخلاقی_عرفانی است. عرفا آن را «ظاهر شدن جلوۀ رحمانی در شخص، که پس از آن تمام فضایل الهی در انسان ظاهر شود»، معنی کرده‌اند. همچنین گفته شد: «فتوت آن است که (خویش را) بر کسی فضیلتی نبینی». از عارفی دربارۀ جوانمردی پرسیدند، گفت: «آن است که با درویشان تفاخر نکنی و با توانگران معارضه نکنی». کلمۀ «همت» نیز در معنای عرفی به سعی و کوشش برای انجام کاری معنی شده است. در معنای این کلمه، قصد کردن، عزم جزم، و بلندنظری نیز آمده است. یعنی همت همان قصد و عزم و آهنگ کاری کردن است. مرد بلند همت یعنی مرد دارای عزم و اراده‌ای قوی. انسان بلند همت یعنی انسان بلندنظر. بلند نظری خود یک صفت ارجمندی است که در آن حزم و دوراندیشی نهفته است. سعه صدر نیز از معانی همت است و همچنین دلیری و شجاعت. این معانی همان است که از شعر سعدی و صائب فهم شده بود، اما اینها همۀ حق مطلب را دربارۀ واژۀ همت ادا نمی‌کنند و همچنان کلمۀ همت با معنای عمیق‌تری همراه است. آن معنا «کمال مطلوب» است! همت یعنی کمال مطلوب. یعنی مرد بلند همت شخصی است که در مسیر کمال مطلوب قرار دارد و بسا بتوان گفت: «مرد بلند همت به کمال مطلوب رسیده باشد». این معنا چیزی است که می‌تواند برای کلمه همت بکار رود تا مروت با بلندی مفهوم و ارجمندی‌اش، لازمۀ آن دانسته شود. بنابر این روایت را این‌گونه می‌فهمم: کسی که در مسیر تعالی قرار نگیرد، جلوه‌های رحمانی در او ظاهر نشود، خلق را از خود کوچکتر نبیند و بر آنها تکبر نورزد و در یک کلمه فضیلت‌ها را در خویش تقویت نکند، به مقام بلندنظری و بلند همتی و کمال مطلوب نمی‌رسد‌. (ص) (ع) @HOWZAVIAN
🏴🏴🏴🏴🏴 جِراحاتُ السِّنانِ لَهُ الْتِیامٌ‏ وَ لایَلتامُ ما جَرَحَ اللِّسانُ‏ جراحت زبان از جراحت شمشیر خیلی بالاتر است. جراحت شمشیر التیام‌‏پذیر است ولی جراحت زبان التیام‌‏پذیر نیست. جراحت شمشیر بیشتر قابل تحمل است از جراحت زبان. امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا با جراحات شمشیر مجروح کردند، گو اینکه جراحت زبانی هم کم و بیش بود، ولی امام حسن علیه السلام در این جهت عجیب است. معاویه آن سران شیطان خودش از قبیل عمرو عاص و مغیرة بن شعبه را جمع می‌کرد، بعد امام مجتبی علیه السلام را دعوت می‌کرد. اینها قبلًا تهیه حرفهایشان را دیده بودند، یک یک شروع می‌کردند به زخم زبان زدن و چه زخم زبان‏هایی! امام البته یک یک اینها را جواب می‌داد. اما اینها یک امر کوچکی نیست. و از اینها بالاتر اینکه در روزهای جمعه که نماز جمعه خوانده می‌شد و برای هر کسی شرکت در نماز جمعه واجب است و در آن نماز جمعه‏‌های اینها اگر امام حسن شرکت نمی‌کرد متهم به الحاد و تفریق جماعت مسلمین می‌شد، خطیب جمعه اینها می‌رفت بالای منبر و در حضور امام حسن علیه السلام پدر بزرگوارش علی علیه السلام را سبّ و لعن می‌کرد. اینها شوخی نیست. این است که برای امام حسن علیه السلام درست گفته‌اند که کوچک‌ترین مصیبتهایش همان مصیبت مرگش بود. وقتی که مسموم شد این مسمومیت کوچک‌ترین رنجی بود که او در دنیا دید. شهید مطهری(ره)، آشنایی با قرآن، ج ۹، ص۴۳ ✔️ گروه تبلیغی نسیم وحی @HOWZAVIAN