eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
611 ویدیو
205 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلاب به جاهای خوبِش رسیده(۸) حسینعلی‌ها را حسنعلی بخوانید ✍️ عباس بابائی 🔺مجلل‌الدوله(حسینعلی دولتشاهی) اصرار بر وکیل‌شدن از حوزه گلپایگان داشت! تیمورتاش که مسئول انتخابات بود، دستور انتخاب او را داد و آراء به‌نام او در صندوق ریخته‌شد! 🔺وقتی خبر به تهران رسید، شاه از دست تیمورتاش ناراحت شد و او مجبور شد کاری کند! 🔺به فرماندار گلپایگان دستور داد آرائی که با نام «حسینعلی» خوانده‌شده، با نام «حسنعلی» ثبت کنند!! 🔺مشکل حل شد و «حسنعلی دولتشاهی» برادر مجلل‌الدوله که در وزارت دارایی کار می‌کرد و روحش از همه‌جا بی‌خبر بود، «وکیل‌مردم» شد!!! (کتاب شش سال در دربار پهلوی، محمد ارجمند ص۱۳۴) @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
. ✍️نویسندگان انقلاب فراغ بال ندارند مصطفی فعله‌گری، برگزیده نخستین دوره جایزه «کتاب تاریخ انقلاب
. 🔻 انرژی نویسنده‌های انقلابی را نگیرید 🔸بخشی از مصاحبه با مصطفی فعله‌گری، نویسنده: بزرگ‌ترین مشکل این است که ما در طول این 40 سال، تقریبا هیچ مسئول فرهنگ‌فهمی نداشتیم؛ کسی که بیاید و خیمه بزند کنار داستان‌نویسی و شعر معاصر ایران و بگوید بیاییم کاری کنیم تا ادبیات شایسته انقلاب پدید بیاید، نداشتیم. نکته دیگر این است که ما نویسنده حرفه‌ای نداریم. نویسنده‌ای که متعلق به طیف انقلاب هستند، سه چهار تا شغل دارند. یا توی سپاه هستند یا توی حوزه هستند یا توی ارشاد هستند؛ در نتیجه صبح می‌روند سر کار و شب برمی‌گردند. چنین کسی نمی‌تواند تمرکز کافی داشته باشد. نویسنده بیش از هر چیز به خلوت کردن نیاز دارد و آدمی که چنین فعالیت‌هایی دارد، نمی‌تواند خلوت کند. متأسفانه ساختار ما غلط است و این فرصت را در اختیار نویسندگان قرار نمی‌دهد که فراغ بال داشته باشند. از همین رو نویسنده‌های درجه یک ما مثل محمود دولت‌آبادی، احمد محمود و جلال آل‌احمد کم هستند و به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسند؛ کسانی که اول نویسنده شده باشند و بعد خانه و ماشین خریده باشند. این زخم در جبهه انقلاب بیداد می‌کند. @HOWZAVIAN
"اعوذ باللّه" میدونی یعنی چی؟ يعنی فرار کن... برو داخل یه پناهگاه اَمن. بدو سمت خدا. یعنی همونی که تو مناجات شعبانیه حضرت فرمود: فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ... ✍️ محمد مختاری @HOWZAVIAN
🔘 ملت آرزوها ✍️ مرتضی بذرافشان بارها و بارها گفته ام؛ ایران، ملت آرزوهاست؛ نه واقعیات و این اشتباه ست؛ با مثال های ذیل: _ما آرزو کردیم و قول دادیم، در ۱۰۰ روز اول دولت تدبیر، مشکلات حل شود؛ اما در ۸ سال هم، نشد که بشود. _با کلید طلایی، آرزو کردیم، قفلی بگشائیم؛ اما از بی تدبیری، بر چرخ صدها کارخانه، غل و زنجیر بی لیاقتی، زده شد. _با افزایش قیمت بنزین، آرزو کردیم، بر زخم دولت، مرهم بگذاریم، اما شدیم ضرب المثل صبح جمعه ها. _با برجام، آرزو کردیم، طلسم مذاکره با آمریکا، شکسته شود؛ از هول حلیم افتادیم توی دیک و با وندی شرمن یهودی، عکس سلفی گرفتیم. _آرزوی لغو تحریم ها را در سر داشتیم؛ بالمره و یکباره؛ اما به علت بی سوادی تیم ما و عوامل نفوذی، سر ازتعلیق دراوردیم. تازه چهار سال بعد فهمیدیم. _آرزوی برجام ۱، ۲، ۳ و در نهایت حذف موشک و خلع سلاح ایران را در سر داشتیم و داشتند. دیدید برجام، بی‌فرجام شد. _آرزو داشتم، دیپلماسی بر میدان، بچربد، با میدان داری مقاومت، شدیم، قدرت اول منطقه. _آرزو داشتم، از وزارت خارجه، نقب بزنم به پاستور و کاخ ریاست جمهوری؛ به قول خیابانی مجری ورزشی، نشد که بشود. حالا شدم، اخراجی تیم ملی. _ یادتان است، پمپئوی بی همه چیز، آرزو کرده بود،نظام ایران، چهل سالگی اش را نخواهد دید، اما آرزویش شد برباد. چون آرمانخواهی ملت ایران، یک واقعیت است، نه یک آرزو. @HOWZAVIAN
. 📢انجمن علمی ادبی ساهور وابسته به گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار می‌کند: سومین نشست سنجه رمان های تاریخی 🔸زمان: سه شنبه 1 اسفند 1402، ساعت 13 🔸 مکان: دانشگاه باقرالعلوم(ع)، ساختمان آموزشی علامه طباطبایی، سالن نشست ها @HOWZAVIAN
. 🔴 کارکرد سیاسی و اجتماعی سلبریتی‌ها را باید همیشه رصدگری کرد. @HOWZAVIAN
📝 اسلام دین «عقلانیت» است نه «خرافه» ✍️ غلامرضا رضایی‏ تربقان در صدای خاوران نوشت: 💢 معمولاً خرافات در جوامعی رشد می‌کند که جهل و نادانی در آن محیط حاکم باشد. امروزه در مسئله عزاداری و سوگواری برای امام حسین(ع) و عبادات و مستحبات و زیارت‌ها، انحراف‌هایی مشاهده می‌کنیم که برای پرهیز از آن‌ها باید از روش ائمه اطهار و علمای راستین پیروی کنیم. آنان به‌شدت با خرافه مبارزه می‌کردند، به عنوان مثال در عزاداری و گریه بر امام‌حسین(ع) و مجالس عزا روایات بسیار داریم که تأکید می‌کند؛ "بر سوگواری بر امام، یک نوع مبارزه با ظالم است، برای زنده نگه‌داشتن اندیشه او باید این آئین‌ها برگزار شود." 🔹متأسفانه در بسیاری امور از جمله مسائل دینی و اعتقادی شاهد بروز خرافه در جامعه هستیم که یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌ها در جوامع دینی است. «خرافه به هر کار غیرعرف عقلایی و غیرمنطقی که نه پشتوانه وحی آسمانی داشته و نه عقل سالم آن را اجازه می‌دهد، گفته می‌شود.» از مصادیق خرافه‌پرستی می‌توان به بت‌پرستی، زنده‌به‌گور کردن دختران، فال بد، بدقدمی و خوش‌قدمی، سِحر، جادو، بخت خوب و بد، طلسم، بخت‌گشایی، غیب‌گویی و… اشاره کرد. 🔹اسلام، خرافه و خرافه‌پرستی را به‌شدت مردود می‌شمارد ولی خود از گزنه خرافه در امان نمانده است؛ از جمله آسیب‌های خرافه بر باورها و ارزش‌های دینی این است که زمینه را برای شرک، جدایی مردم از اسلام و سست‌باوری و دین‌گریزی فراهم می‌آورد و در حوزه اجتماع سبب عقب‌ماندگی علمی، انحطاط علوم دینی و گسترش نابسامانی‌های اجتماعی می‌شود. 🔗 متن کامل این یادداشت @HOWZAVIAN
🖌سید محمد حسین ابوترابی نشیب دست من است و فرازهای دعایت نشانده ای چه صمیمی ،مرا به پای دعایت 🔗متن شعر 🖌عاصی خراسانی از هم اکنون که ماه شعبان است، باید آماده ی حضور شوی باید از قبلِ موقفِ رمضان، پاک گردی و غرق نور شوی 🔗متن شعر 🖌مسعود یوسف‌پور شکفته شد گل روی مَلَک به عرش برین رسید ماهِ شب چارده به مُلک زمین 🔗 متن شعر 🖌سید هادی حسینی در انقلابِ سبزمان از جان گذشتیم با جان و دل از آتش و طوفان گذشتیم 🔗 متن شعر 🖌فاطمه عارف‌نژاد تقویم تحت سلطهٔ طوفان بود تقدیرِ چارفصل، زمستان بود 🔗 متن شعر 🖌 اعظم صباغ‌خور در وصف او زمین و زمان کم می آورد خورشید سر فرود بر آدم می آورد 🔗 متن شعر 🖌 انسیه سادات هاشمی مرا در عشق، هر پیغمبری آمد ملامت کرد دلم _فرعون من_ گستاخ‌تر شد، استقامت کرد 🔗 متن شعر 🖌جواد محمد زمانی چقدر این سرزمین زیباست با نام فلسطینش و قدسش، اَلخلیلش، بیت لَحمش، دِیر یاسینش 🔗 متن شعر 🖌 علی اکبر لطیفیان برگرد ای توسل شب‌زنده‌دارها پایان بده به گریۀ چشم‌انتظارها 🔗 متن شعر 🔗ادامه در صفحه شاعران حوزوی @HOWZAVIAN
🔰میدان انسان‌سازی ♦️ صلوات که از مهم ترین اعمال این ماه است و مورد تأکید معمار کبیر انقلاب، رسالتش ارتقاء امام شناسی من و تو است، امامی که بخاطر عدم معرفت ما پس پرده غیبت رنج می برد؛ هر روز بخوانیم و گامی جلوتر رویم تا در نیمه شعبان، ظرفیت پذیرش ولی عصر(عج الله ...)را یافته باشیم. درختی پر ثمر(شَجَرةُ النُبُوَة)، همهٔ خاندان وحی (مَوضِعُ الرِسالَة) کارگزاران آفرینش نزد آن ها در رفت و آمدند (مُختَلِفُ المَلائِکَة) علم می خواهی،همین جاست (مَعدِنُ العِلم) ♦️خسته ای؟ بیچاره ای؟ مشکلات زمانه طاقتت را ربوده اند؟ پناهگاه محکم و نجات بخش تو این‌هایند (الکَهفُ الحَصِین) بریده ای و مضطر شده ای؟ نجات بخشت این‌هایند(غِیاثِ المُضطَرِّ المُستَکِین) از اندیشه‌ها، گرایش ها، هیجانات و رفتارهای تند و کند فرار کن به دامن امام(مَلْجَأِ الهَارِبِین) اگر به دنبال نگه داشتنی، این ها بهترین نگه دارنده اند(عِصمَةُ المُعتَصِمِین) ♻️ هر روز لختی درنگ کن، به خودت فکر کن، پیشی گرفته ای یا عقب مانده ای؟ (المُتَقَدِّم ...المُتأَخِّر...) فاین تذهبون؟ لحظه لحظه خود را در ملازمت با امامت نگه دار. (و اللَّازِم...) تا شعبان هم مثل رجب المرجب رخت سفر نبسته، هر روز بخوان تا دلت آباد به اطاعت از خدا و ولی اش شود (وَاعْمُر قَلبِی بِطَاعَتِک) ♦️و آنگاه است که وارد خواهی شد همان ماهی که در آن خوابت عبادت، نفست تسبیح و قرآن خواندنت چندین برابر برایت پیشرفت خواهد داشت، البته این اوصاف کسی است که امام خود را بشناسد، آری نماز بی ولایت آب بازی است و قرآن بی ولایت کاغذ بازی؛ چه بسا این سه ماه نتیجه اش همان بندگی و تفسیر آن یعنی لازم و لاحق امامت باشی. 🖌 محمدرضا بابایی @HOWZAVIAN
🔻برای ما انتخاب نکنند؟! ✍️ بابک شکورزاده 🔸اگر بخواهیم بدانیم که شرکت در انتخابات اهمیت دارد یا نه، کافیست تا نگاهی به عملکرد دولت‌ها و مجالس مختلف در طول سال‌های پس از انقلاب داشته باشیم که چه کسانی بر مسند بودند و چه اتفاقاتی برای کشور افتاد که اگر به جای آن‌ها‌، افراد و گروه‌های دیگری سر کار بودند طبیعتا شرایط به گونه دیگری رقم می‌خورد و چه بسا برخی از نابسامانی‌ها و مشکلات اجتماعی رخ نمی‌داد و یا بالعکس مشکلات بیشتری پیش می‌آمد. 🔹رسیدن به این واقعیت که شرکت در انتخابات چقدر تعیین‌کننده و مهم است، با اندک تأملی دست یافتنی است و موضوع پیچیده‌ای نیست. فقط قدری منطق و تعقل به دور از تعصب را می‌طلبد. ⭕️فراموش نکنیم که اگر انتخاب نکنیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، برای ما انتخاب خواهند کرد! @HOWZAVIAN
⚪️ اثر انگشت ✍️ روح‌الله سلیمانی امروز فکر می‌کردم اگه انگشت نداشتم چی میشد؟! مثلا همین تایپ کردن رو باید چطوری انجام می‌دادم؟! یا چطوری می‌تونستم هر صبح شونه دست بگیرمو موهامو مرتب کنم. غذا خوردنو مسواک زدنو کارای دیگه‌ی روزمره‌م که همشون به بزرگترین چالش‌هام بدل میشد و باید واسه جزئی‌ترین کارهام روی بقیه حساب می‌کردم ولی واقعا اونجوری که دلم می‌خواست کسی می‌تونست برام مسواک کنه، به غذا خوردنم کمک کنه یا موهامو مرتب کنه؟! یادمه یه زمانی اگه کسی انگشت سبابه نداشت از خدمت معاف می‌شد چون نمیتونست با سلاح شلیک کنه و یه عده واسه خدمت نرفتن قید این انگشت رو میزدن شاید فکر می‌کردن نیازی ندارن برای دفاع از کشور یا خودشون سلاح دست بگیرن چون یه عده دیگه هستن که این کارو کنن شایدم براشون امنیت کشور اونقدر مهم نبود که برن خدمت‌ و پیش خودشون خیال میکردن که حالا یه نفر کمتر چه تاثیری تو امنیتشون داره. اما این انگشت سرنوشت خیلی‌هامون رو تغییر داده. مثلا من که خوب یادمه همین انگشت وقتی خام وعده مذاکره با آمریکا شد، چند سال تمام ظرفیت‌های کشورم رو معطل توافقی کرد که اثراتش چرخ چندین کارخونه رو به همراه چرخ سانتریفیوژ متوقف کرد. ولی الان که با همین انگشتام دارم پشت دستگاه یکی از پنج هزار واحد احیا شده کار می‌کنم خوب می‌دونم که انگشتم چقدر تو سرنوشتم مؤثره. @HOWZAVIAN
🔘 کفش‌های مشکی پر زور ✍️ بهروز دلاور 🔶 صدای مهیبی بود. معمولا بچه ها وقتی به سن هفت سالگی می رسند شوق و ذوق عجیبی برای رفتن به مدرسه دارند. قبل از شروع سال تحصیلی به پدرشان می گویند کیف، مداد و دفتر برایم بخر. امسال می خواهم مدرسه بروم. اما آلاء امسال مدرسه نمی رود. اصلا مدرسه ای برای تحصیل آلاء وجود ندارد. امروز صبح هم مثل بقیه روزها با ترس و اضطراب از خواب پرید. مادرش را صدا زد. با خودش فکر کرد حتما مادرم در حیاط خانه لباس ها را می شوید. دوان دوان به سمت حیاط حرکت کرد. قدم های کوچکش به تیک تیک ساعت فرصت می داد تا ثانیه های بیشتری را سپری کند. چشمان زیبای آلاء به دنبال مادرش می گشت. یک دفعه ضربه سنگینی او را به سمت موزائیک های سفت و سخت خانه هل داد. صورتش به زمین کوبیده شد. مرواریدهای چشم او دانه دانه لباس هایش را خیس می کرد. هق هق گریه به او امان نمی داد. منتظر بود دستان گرم مادر او را از زمین بلند کند. در همین حال که گونه های صورت آلاء بر زمین خورد، چشمانش به 10 عدد کفش مشکی پر زور افتاد. به جای دستان دلگرم کننده مادر، کفش های پر زور، انگشتان دستش را زیر گرفت. دیگر انگشتان دستش طاقت تکان خوردن نداشت. 🔶 صدای گریه آلاء بر فراز آسمان ها می رسید. آرام و قرار نداشت. تنها گلوله اسلحه کفش های پر زور او را ساکت می کرد. آلاء نگاهش به دزدها بود. به رؤیاهایش فکر می کرد. به اینکه مادرش کجاست؟ چرا چند روز است که پدرش به خانه نیامده است؟ داشت فکر می کرد می شود بابا وقتی به خانه برگشت، عروسکی برایم بخرد؟ داشت تصویر عروسک را در ذهنش نقاشی می کرد. دختر است دیگر. نازک دل و لطیف. آرزوها یکی پس از دیگری فکرش را درگیر می کند. یکباره با صدای هارت و پورت کفش های مشکی پر زور، رشته افکارش پاره می شود. صدای فریاد و گریه مادرش را می شنود. مادرش را صدا می زند. مادر دوان دوان به سمت آلاء حرکت می کند. ای کاش هیچ وقت به سوی آلاء نمی رفت. کفش های مشکی خیلی پر زور بود. محکم بر صورت مادرش کوبید. گریه های آلاء امان او را بریده بود. 🔶 روايت زندگی تلخ آلاء ها، آدم را به یاد جنگ جهانی اول و دوم می اندازد. این جنابت رکورد بسیاری از نسل کشی های تاریخ را شکسته است. آخر تنها آلاء نیست که گرفتار این دزدها شده است. کاش فقط 10 عدد کفش مشکی پر زور بود. این کفش های ظالم آنقدر زیادند که هر روز ده ها آلاء را به سوی خدا روانه می کنند. 👈 بر اساس آخرین آمارِ وزارت بهداشت فلسطین، روزانه چند صد انسان در سرزمین غزه به شهادت می رسند. در این میان مانند آلاء قصه ما، روزانه ۱۶۰ کودک با دست های نازنین و دل های بزرگ در آغوش خدا قرار می گیرند. بماند که دو برابر این تعداد، جسم غرورآفرین شان جراحت بر می دارد. کشتار زنان بی پناه و مردان بی سلاح، تخریب بیمارستان ها، بمباران شهرها و خانه ها، بی حرمتی به حریم امن خانواده های بی گناه و ده ها جنایت دیگر، از ستم های دلخراش این کفش های پر زور است. اما دلم برای آلاء ها می سوزد. در این جنایت اخیر، فقط و فقط بیش از هشت هزار آلاء به شهادت رسیده است. کودکان زیر ظلم و فشار چه گناهی کرده اند که «یوآو گالانت»، وزیر جنگ رژیم غاصب تصریح می کند: «هیچ قید یا محدودیتی برای سربازان ما در غزه برای استفاده از زور وجود ندارد.» 👈 تمام قوانین انسانی و اخلاقی در طوفان الاقصی زیر پاگذاشته شده است. چگونه می توان از حقوق بشر و انسانیت سخن گفت، اما نسبت به این جنایت ها سکوت کرد؟! چگونه می توان درباره حقی که از یک انسان پایمال شده است، ساعت ها منبر رفت و کتاب نوشت، اما در خصوص بزرگترین جنایت قرن قلم را شکست و کنار گذاشت؟! آیا حقوق نسل بشریت، حق الناس نیست؟! آیا کودکان مظلوم فلسطین و غزه خونشان کمرنگ شده است که می بایست صبح تا شب و شب تا صبح را در اضطراب و استرس سپری کنند؟! @HOWZAVIAN