eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
483 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
نویسندگان حوزوی
🔴بازاریابی غیراخلاقی صنعت داروسازی 🖌 نویسنده این مطالب نه ایرانی است و نه طبیب سنتی و اسلامی! 📚برد
🔻 صنعت بیمارزا و شرکت های فراملی داروسازی نسخه دوم: مهم است بپذیریم که صنعت دارویی بر حسب ارتباط مستقیم و نزدیک خود با رفاه آدمی صنعت خاصی است؛ اما همچون اکثر صنایع، بقاءش به سودآوری اش است. تضاد اصلی بین فعالیت های شرکت های دارویی و نیازهای جهان سوم در این است که قسمت اعظم تحقیقات و تلاش های ترویجی آنها، در مورد داروهای نسبتا گران است که برای مبارزه با مشکلات بهداشتی در کشورهای ثرتمند ساخته شده است، در حالی که کشورهای فقیر جهان سوم عمدتا به داروهای ساده و ارزان قیمت برای مقابله با بیماری های توده مردم نیاز دارند. یک نمونه روشن این امر درمان بیماری اسهال است که یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در بسیاری از کشورهای جهان سوم است و به ویژه برای نوزادان خطرناک است. داروخانه ها در بعضی از نقاط جهان سوم به طور معمول آنتی بیوتیک ها و داروهای ضد اسهال گران قیمت را تجویز می کنند، که در اکثر مواقع غیرضروری است و حتی ممکن است خطرناک باشد. بهترین درمان برای اسهال به گواهی عموم کارشناسان بهداشت، محلول آب جوشیده، شکر و نمک است که اکثر مردم حتی کسانی که در فقر مطلق به سر می برند می توانند با هزینه ای نازل فراهم کنند. روشن است که این دستورالعمل با منافع کوتاه مدت مراکز داروسازی داخلی و شرکت های فراملی تولید کننده داروهای پرزرق و برق و داروخانه های فروشنده آنها همخوانی ندارد، بنابر این مانع انتشار آن می شوند. 📌کاری از تحریریه https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
‍ 💠 نقد عالمانه استاد خسروپناه بر «پایتخت 6» به نام حکیم مطلق و خالق هنر و زیبایی دوستانی از بنده خواستند تحلیلی از پایتخت۶ داشته باشم و اینک بعد از مشاهده قسمت ۱۵، ضمن تشکر از دست‌اندرکاران این سریال و تبریک سال نو و اعیاد رجبیه و شعبانیه به نقدی کلیدی اشاره می‌کنم. البته کارشناسان نقدهای واردی بر آن گرفتند؛ از جمله: اختلاط نامحرم، ترویج بی‌حدرقص و موسیقی، تعابیر بی‌ادبانه مخصوصاُ نسبت به والدین و بزرگترها، بی‌احترامی به نماز و حج و غیره ولکن نقد ریشه‌ای‌تر این سریال به نظر بنده، رویکرد ایران‌گریزی و ایران تضعیفی است که متاسفانه از دوره قاجار توسط مستشرقین و بعد روشنفکر نمایان داخلی دنبال می‌شود و کتاب‌ها در باب ناتوانی و مجمع‌الرذایل بودن ایرانیان نوشته می‌شود. این سریال با نشان دادن ایرانیانی که یا قاچاق‌چی(ارسطو) هستند یا روانی(بهبود) یا مسئول ناتوان و بی‌عرضه و منفعل(نماینده مجلس) یا دارای کمبود شخصیت(بهتاش) یا نوجوانان غرق در اینستاگرام و فضای مجازی(دختران دوقلو) یا مدعیان پرادعای هیچ‌کاره و فرصت‌طلب(نقی) یا مروج آرایشگری و رفتارهای نامناسب(رحمت و فهیمه) یا عقل کلی که در مواردی احساسی داوری می‌کند(هما) که برای بیننده مخصوصاً بیننده خارجی تصویر بسیار منفی علیه ایران می‌سازد. سوال این است که چرا عده‌ای از نویسندگان و هنرمندان با هم تلاش می‌کنند تا ایرانی را با موفقیت‌ها، مقاومت‌ها و فرهنگ و تمدن بزرگ به ایرانی بی‌عرضه، ناکارآمد و احساسی و فاقد فرهنگ و تمدن معرفی کنند. انتظار این بود لااقل واقعیت‌های ایران اعم از ضعف‌ها و قوت‌ها به نمایش گذاشته شود تا ناامیدی در مخاطب تحقق نیابد. نکته قابل تامل اینکه چرا پایتخت۶ بعد از پایتخت۵(مقابله با داعش) ساخته می‌شود؟ آیا نباید مدیران صدا و سیما در باب جریان‌شناسی سریال‌های ایرانی دقت بیشتری نمایند‌. عبدالحسین خسروپناه دزفولی حوزه علمیه قم ۱۶ فروردین ۹۹ @shahid _andarzgoo
🛑 در نقد «نقد پایتخت» ✍️احمد اولیایی به عنوان یک شاگرد، نکاتی در مورد نقد حجت الاسلام خسروپناه به سریال پایتخت، بنظرم رسید؛ همانطور که ایشان نقدهای دیگر کارشناسان مانند اختلاط نامحرم و ... را صرفا نقل قول کرده اند، بنده نکته ای در این موارد ندارم و واضح است که با بعضی از آن ها نیز مخالفم. اما پیرامون نقد ایشان تحت عنوان «ایران گریزی و ایران تضعیفی»؛ 1. اساسا نقد و بررسی یک سریال یا تولید رسانه ای، بررسی یک مطلب عمیق علمی و فلسفی نیست که شاذگویی، ابداع و نوآوری در اظهار نظر، قابل ستایش باشد. در نقد یک فیلم یا سریال، باید آنچیزی را نقد کرد که نزد مخاطب ملموس باشد و حداقل تعدادی از مخاطبین برداشت کرده باشند. اگر آنچه شما برداشت کرده اید، پیام آن سریال یا بخشی از پیام آن بوده، حداقل باید به برخی مخاطبان نیز منتقل می شده است. بددهنی، دروغ، پرخاشگری، ضعف خط اصلی داستان و ... نقدهایی ست که عمده مخاطبین لمس کرده اند اما حقیقتا کدام مخاطب، از این سریال برداشت ایران گریزی کرده است؟!!! 2. از طرف دیگر، سریالی که پنج سال پخش شده و اتفاقات قسمت های قبلی در قسمت های بعدی هم امتداد داشته است، نباید تک قسمتی بررسی شود. شخصیت های داستان شخصیت های پانزده شبه نیستند، بکله شخصیت هایی شش ساله هستند. لذا نقی هیچ کاره، همان نقی ست که با داعش مبارزه کرد. پس شخصیت های چنین سریالی باید امتدادی ارزیابی شوند. 3. با توجه به شماره 2، ارسطو یک ایرانی خانواده دوست است که در عین اجباربه همکاری با قاچاقچیان، در نهایت نقی و نمیانده خوشنام مجلس را از قاچاق ناخواسته نجات می دهد. بهبود یک ایرانی وطن دوست و حافظ محیط زیست است که بیماری اخیرش بخاطر اسارت در سومالی بوده، زمانی که برای مأموریت و انجام وظیفه رفته بوده است. نقی یک ایرانی خانواده دوست دیگری است که علاوه بر حساس بودن به تربیت فرزندان، پرچم ایران را در مسابقات کشتی بالا می برد. بهتاش یک جوان پرشور و با استعداد ایرانی است که بدون امکانات و پول، توانست با تلاش خود را به عنوان یک لژیونر ورزشی معرفی و نام ایران را سربلند کند. فهیمه یک زن ایرانی وفادار است که پس از فوت شوهر، دو فرزند خود را با سختی بزرگ می کند و همچنان وفادار می ماند. دختران دوقلوی نقی دو دختر ایرانی هستند که هرچند خواسته های عرفی نوجوانانه دارند اما همیشه مطیع والدین خویش هستند. هما نیز به بهترین نحو یک زن ایرانی خانواده دوست، عاقل اما همچنان دارای احساسات زنانه و مدیر را نشان می دهد. لازم به ذکر است این نکات نه به معنای تأیید کامل سریال پایتخت و نه به معنای غلط بودن نقد استاد خسروپناه است. بلکه صرفا اظهار دغدغه ذهنی یک طلبه شاگرد در مقابل دقت یک استاد بود تا این دغدغه، در معرض عموم، اصلاح شود. @howzavian
🔰 گذار از علوم پزشکی مدرن 🔘 بخش ۱ ✍️ احمد رهدار 🔸اسلام امروز در مواجهه تمدنی با غرب، در دو ساحت دست برتر دارد؛ یکی مسأله خانواده است، نه فقط به این علت که در چند قرن اخیر سیاست‌های مربوط به خانواده در دنیای غرب غلط بوده، بلکه علاوه بر این، به این علت که محتوا و شکل مباحثی که اسلام در حوزه خانواده مطرح کرده، بسیار غنی و کارآمد است و دوم مسأله پزشکی است. 🔹عرصه پزشکی به دو علت، می‌تواند بستر مناسب هم‌آوردی اسلام با دنیای غرب باشد. 1️⃣یکی به دلیل بن‌بست‌های درونی پزشکی مدرن، که البته این بن‌بست‌ها ضرورتاً از جنس بن‌بست‌های علمی نیست، بلکه اولاً به دلیل روزافزونی هزینه‌های آن است که هرچند شاید با خدماتش هم متناسب باشد ولی به هر حال، از منظر توده مردمی که باید هزینه درمان را پرداخت کنند، قابل توجیه نیست، هم‌چنان که از منظر دولت که بخش قابل توجهی از هزینه‌های تولید در پزشکی را می‌پردازد، نیز توجیه‌پذیر نمی‌باشد. ثانیاً به دلیل سبک درمان در پزشکی مدرن است که شبیه بحران‌‌هایی مثل بحران‌های زیست‌محیطی در مدرنیته ـ‌ که هر راه‌حلی برای آن، غرب را از چاله به چاه می‌اندازد ـ می‌باشد؛‌ چرا که هر درمانی در این مکتب طبی، در نهایت منجر به آسیب به دیگر بخش‌های بدن می‌شود. این مسأله را در گذشته، تنها خواص (اعم از پزشکان و …)‌ می‌دانستند، اما اینک تبدیل به یک باور عمومی شده است. 2️⃣دوم به دلیل ظهور یک رقیب جدی و تا حدودی کارآمد به نام طب سنتی ـ اسلامی که برخلاف گذشته، خود را حداقل در حوزه بیماری‌های خاص و حاد، با هزینه‌هایی بسیار کم‌تر از هزینه‌های پزشکی مدرن در دسترس مردم قرار داده است. 🔘 بخش ۲ 🔸در جهان امروز، ارزیابی پزشکی مدرن با یکی از دو دیدگاه ذیل صورت می‌گیرد: 1️⃣ دیدگاه نخست پزشکی را با رویکرد پدیدارشناسانه تحلیل ‌کرده و آن را صرفاً از حیث نتایجی که مستقیماً بر خودش مبتنی است ارزیابی می‌نماید نه از حیث ربط‌هایی که به دیگر اجزای عالم کنونی دارد. 2️⃣دیدگاه دوم ـ‌که مورد پذیرش ما نیز می‌باشد ـ‌ بر این باور است که علم پزشکی را باید در درون یک بسته به نام مدرنیته و خود مدرنیته را به صورت یک نظام‌واره تحلیل کرد. بر این اساس، پزشکی مدرن از فلسفه مدرن، از ریاضیات مدرن، از تکنولوژی مدرن، از اقتصاد مدرن و از سیاست مدرن جدا نخواهد بود و لذا با این درک که پزشکی مدرن درون یک اُرگانیسم عمل می‌کند، نقدهایی که به کلیت عالم مدرن وارد است، به اجزای آن نیز تسرّی پیدا می‌کند. به عبارت دیگر؛ هرچند بسیاری از اشکالاتی که متوجه پزشکی مدرن است، ارتباط مستقیمی به آن ندارد، اما نمی‌‌توان آن را کاملاً از این نتایج دور انگاشت. 🔹از سوی دیگر، اگر به لحاظ روشی علم پزشکی را تحلیل کرد، باید آن را در حوزه انسان‌شناختی فلسفی نیز بررسی نمود؛ زیرا موضوع پزشکی، انسان است،‌ هر تعریفی از انسان در انسان‌شناسی غربی، امتداد آن در حوزه بدن که مربوط به پزشکی هست نیز سرایت می‌کند. به عنوان مثال؛ اگر «ماکیاولی» انسان مفید را به انسانی که مثل روباه، جوهر مکرش فعال شده است تعریف می‌کند، اگر «توماس هابز» انسان‌ها را گرگ یکدیگر تعریف می‌کند، اگر «لامارک» و «داروین» انسان‌ها را در ادامه تطور میمون تلقی می‌کنند، اگر «نیچه» در جمع‌بندی خود از انسانی که می‌تواند روباه، گرگ و میمون باشد‌، آن را ابرحیوان تعریف می‌کند و…، نتیجه عملی همه این دیدگاه‌ها، در روش‌های درمانی انسان این می‌شود که انسان به جسم تقلیل یابد و جسم او نیز با جسم حیوان مشابهت‌انگاری ‌‌شود. از همین روست که بسیاری از داروها و درمان‌های اکتشافی پزشکی مدرن، بدون هیچ مانع جدی انسان‌شناسانه ابتدا روی سگ، گربه و دیگر حیوانات تست و در صورت پاسخ مثبت، به بدن انسان نیز تزریق می‌شود. @philosophyofsocialscience @howzavian
🔰 به بهانهٔ پایان پایتخت 6 (بخش 1)؛ ماهی از سر گَنده گردد، نی ز پایتخت! ✍️ مجید پاک‌نیت 🔍 پایتخت 6 مانند بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی معایب و محاسن ریز و درشتی داشت که به قدر کافی در رسانه‌ها مطرح شد. به عقیدۀ نگارنده، تنابنده یا عباسی معمولی‌تر از آنند که بیش از این به اشتباهاتشان ضریب رسانه‌ای بدهیم؛ از قدیم گفته‌اند «بچه را که بزنی خودت را کوچک کرده‌ای». ⛔️ متاسفانه برخی دلسوزان از ابتدا با سلاح تحریم با پایتخت 6 جنگیدند. یک لحظه تصور کنیم، وقتی که کلیدواژۀ «تحریم» پای ثابت ادبیات سیاسی دشمن است و ملت سایۀ این واژه را با تیر می‌زند، چه ذهنیت تهوع‌آمیزی از ما در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند! ❓ اصلاً آیا مشکل رسانۀ ملی فقط سریال پایتخت است؟ 📌 حکایت فیلم‌فارسی پایانی پایتخت 6، داستان «لباس جدید پادشاه» است که بر قامت رسانۀ ملی زار می‌زند و سالهاست تصمیم‌گیران این سازمان داد دلسوزان را نمی‌شنوند و گاهی نمی‌خواهند بشنوند. 🔸 اما مهمتر از نقد بیش از حد یک سریال پرمخاطب، انتقادهای گام دومی ما به مجموعه رسانه‌ای‌ و سیاستگذاری‌های مدیران رسانه‌ای است؛ «ماهی از سر گَنده گردد، نی ز دُم». باید از مدیران رسانۀ ملی بپرسیم «محصولات شما چقدر با توصیه‌های هفت‌گانۀ بیانۀ گام دوم همخوانی دارند؟». ◀️ حقیقتاً باید بر احوال این روزهای رسانۀ ملی گریست، زیرا دست کم در مورد سریال‌های نوروزی باید گفت رسانۀ ملی در این آزمون با «تک‌ماده» هم قبول نمی‌شود! از میان توصیه‌های هفت‌گانۀ رهبر انقلاب، «سبک زندگی اسلامی- ایرانی» مهمترین و ضروری‌ترین موضوعی است که این سریال‌ها وظیفۀ ترویج آن را دارند، اما شوربختانه، نه تنها بر سبک زندگی، بلکه بر «معنویت و اخلاق» هم تاخته‌اند. این یعنی رسانۀ ملی در حوزۀ مهم و پرمخاطب فیلم و سریال، تقریباً هیچ دستاوردی که منطبق بر نقشۀ راه (بیانیه گام دوم) باشد، کسب نکرده. 🔸 بدون شک این وضعیت محصول دیکتاتوری دولت محترم نیز هست. در جایی که دولت محترم! به خاطر پخش «جهان آرا»، «گاندو» و ... دندان صداوسیما و کارکنان و طرفدارانش را می‌کِشد و مدیران سنگر تبلیغاتی جمهوری اسلامی را با تحریم مالی به غلط کردم می‌اندازد، «کامیون» رسانۀ ملی جز با «دوپینگ» به «پایتخت» نمی‌رسد! ◀️ بماند که از دید برخی مدیران بی‌فرهنگ فرنگی، اما تأثیرگذار، رسانه فقط برای سرگرمی است، «هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم»، «هنر ذاتاً خوب است» و «مردم خوشان سِره را از ناسره تشخیص می‌دهند». در چنین شرایطی برای چهره‌های عافیت‌طلب رسانۀ ملی چه بهتر که برنامه‌سازان تلوزیونی خودشان با جذب اسپانسر باری از دوش سازمان بردارند! 📺 این می‌شود که برای آدم فرقی نمی‌کند در قاب جعبۀ جادو آب بازی دسته‌جمعی پنگوئن‌ها را ببیند یا رقص دسته‌جمعی لمپن‌ها را! حیات وحش ببیند یا پلنگ «معمولی» را، یا بال زدن پروانۀ تاتو شدۀ کمر «ارسطو» را؛ هدف، فقط سرگرمی است! @majid_pakniyat @howzavian
⬛️ استاد رضا بابایی دار فانی را وداع گفت کانال نویسندگان حوزوی، این مصیبت را به جامعه ادبی، شاگردان و خاندان محترم آن مرحوم تسلیت عرض می کند. از درگاه ایزد منان، مغفرت و رحمت واسعه را برای این استاد تلاشگر عرصه فرهنگ و ادب خواهانیم. @howzavian
🔶 درباره رضا بابایی ✍ محمدمهدی سپهر پایه ششم طلبگی که بودیم یکی از کتب جنبی ما کتاب بهتر بنویسیم بود. اخر سال باید امتحان می دادیم. کتابش را به سختی پیدا کردم و امتحانش را به اصطلاح پاس کردیم. سالها گذشت تا دست تقدیر در سال 1389 یک دوره نویسندگی در قم همراه با عده ای از دوستان شرکت کردیم. کلاس ها نیز مصادف با ماه رمضان شده بود .دو واحد هم ادبیات در برنامه ها گذاشته بودند. هنوز دنبال استاد بودند و کسی حاضر نمیشد در ماه مبارک رمضان تدریس کند! تا اینکه مسئول آموزش عنوان کرد که اقای بابایی قبول کرده اند یادمان افتاد کتاب ایشان را قبلا پاس کرده ایم پس الان کلی بلدیم!!.روز اول کلاس که امدند از چهره ایشان آرامش و متانت بر می آمد. خیلی بی حال بودند و خسته، به حدی که صدایش به ته کلاس نمی رسید. برایش میکروفن و بلندگو آوردند برای یک کلاس 20 نفره! اولین جمله ای که گفت برای همیشه ماندگار شد. از نوشتن نهراسید؛ کاغذ سفید را جلوی هر کسی بگذارند وحشت آفرین است. دست بزرگان می لرزد چه برسد به شما ها !! تمرین کنید! بنویسید! و لو چرت و پرت! همه خندیدیم! داستان خودش را تعریف کرد و گفت: نمی خواهم اسم از کسی بیاورم بسیاری از علماء معروف و بزرگان حوزه سراغ من میفرستند برای ویراستاری کتابهایشان چرا؟ چون هم طلبه ام و به دروس حوزوی آگاه و هم سالهاست با حوزه ادبیات فارسی آشنا و کار ویراستاری؛ آیا قبلا چنین بوده ام؟ خیر تمرین کردم، زحمت کشیدم تا شدم این. گفت می دانید من چطوری شده ام رضا بابایی؟ کلاس به سکوت رفته بود. گفت: در حوزه که بودم کردم شبها قبل از خواب بنویسم. هر چه به ذهنم که آمد بنویسم. چند شب اول تا مرز گریه پیش رفتم. وحشت کاغذ سفید و نوشتن. چه بنویسم؟ از کجا؟ از کی؟ از چی؟ به هر سختی که بود شروع کردم و خداوند نیز لطف فرمودند. شروع کردم به نوشتن خاطراتی که همان روز در حوزه رخ داده. از قیل و قال های داخل حجره تا سر درس و بحث و مدیریت حوزه. یک توصیه هم کردند. در نوشتن هایتان خدا را نیز در نظر بگیرید. دستم را بالا گرفتم و گفتم شما خودتان رعایت کرده اید؟ سکوت کرد، همراه با لبخندی سرد!. کلاس ها تمام شد و امتحان مجدد را نیز پاس کردیم. در فضای مجازی ان وقت که هنوز تلگرام واتساپ نبود و برند آن موقع فیس بوک بود چند باری با هم کل کل کردیم حسابی! سر موضوعات سیاسی و متن هایی که منتشر میکند. اگرچه متن هایش نیش دار بود. اما بی نقد هم باقی نمی ماند.خدایش رحمت کند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزه
◼️ خبر درگذشت استادِ ادیب، رضا بابایی را شنیدیم. هر چند بخش مهمی از حوزه علمیه در تحلیل های سیاسی و دینی با این استاد فقید هم نظر نبوده اند‌؛ اما بی تردید می توان گفت غالب آنها هم از سواد و سودای نوشتنِ برای خود توش و توان ادبی اندوخته اند... پس مدیونیم! امیدوارم سپاسگزار «هر آن کس که به ما آموخت» باشیم. همو که می گفت: 🌸 خوانندگی بسیار بسیار بهتر از نویسندگی است. بخوانید که فرصت نداریم. امروز من حسرتی ندارم جز کتابهایی که نخواندم. 🌸 ظلم را بشناسید در هر لباسی. ظلم فاخرترین لباسها را می پوشد آنچنان که دیده سحرشناس را نیز مسحور می کند. 🌸 صدای مردم بودن، بالاترین امتیاز و برتری است. @pooyanevisi
🔹سبک زندگی کرونایی ✍محمدصادق ناطقی انسان از دیرباز با تهدیدهای بی‌شمار طبیعی و غیرطبیعی دست‌وپنجه نرم می‌کرده است. سیل، زلزله، طوفان، آتش‌سوزی، رانش زمین، ریزش کوه، بیماری‌های مسری و غیرمسری، آفت‌های کشاورزی، جنگ، تصادفات جاده‌ای، برق‌گرفتگی، خطرهای گوناگون صنعت و تکنولوژی‌های مدرن و مانند اینها در طول تاریخ، همواره تهدیدی برای حیات بشر بوده است. حقیقت این است که این تهدیدها هرگز پایان نیافته؛ بلکه این بشر بوده که زندگی خود را با تهدیدهای گوناگون وفق داده است، تا جایی که برای مقابله با این مشکلات روش‌های مختلفی را آزموده، و علاوه‌بر سازگاری با برخی از تهدیدها، دست به خلاقیت و نوآوری نیز زده است. می‌توان گفت که پیشرفت‌های چشمگیر در صنایعی همچون سدسازی، خودروسازی، داروسازی، و نیز رونق گرفتن صنایع دانش‌بنیان و کشاورزی مدرن و صنعتی مدیون همین تهدیدهاست. همچنین وضع قوانین و فرهنگ‌سازی در زمینه‌های مختلف همچون زندگی در مناطق حادثه‌خیز، مقابله با بلایای طبیعی، بهداشت فردی و اجتماعی، راهنمایی و رانندگی، و نیز آموزش‌های فراوان برای استفادۀ بهتر از تکنولوژی، کم‌وبیش نتیجۀ همین خطرها و مشکلات بوده است. شاید حوادث طبیعی و غیرطبیعی، زندگی بشر را با مشکلاتی روبه‌رو کرده باشد، اما هیچ تهدیدی نتوانسته زندگی در کرۀ زمین را متوقف کند؛ بلکه تنها تغییراتی را در سبک زندگی انسان‌ها به‌وجود آورده است؛ چنان‌که هرگاه مشکل یا تهدیدی جدید روی داده، تفکر خلّاق و پویای انسان موجب شده است که او برای بقا و ادامۀ حیات در این کرۀ خاکی، خود را به‌سرعت با وضعیت تازه هماهنگ کند و بر مشکلات به‌وجودآمده چیره شود. بیماری‌های مسری، در طول تاریخ میلیون‌ها نفر از انسان‌ها را به کام مرگ کشانده؛ اما آدمی با نبوغ خود بر همۀ آنها فائق آمده و هر بار وضعیت را به نفع خود و در جهت ادامۀ حیاتش به‌سرعت تغییر داده است. درست است که بشر هنوز نتوانسته بیماری‌های فراگیر را ریشه‌کن کند، اما توانسته است با تکیه بر دانش و توانایی خود بر آنها غلبه کند، تا زندگی در جوامع گوناگون همچنان جریان داشته باشد. طبق نظر کارشناسان، کرونا نیز مثل آنفلوآنزا، سل و طاعون یک بیماری واگیردار است که تهدیدی برای حیات بشر به‌شمار می‌آید؛ اما نکته اینجاست که نباید اجازه داد زندگی انسان‌ها را مختل کند. همه می‌پرسیم: کرونا کی نابود می‌شود؟ واقعیت این است که یک بیماری فراگیر شاید هیچ‌گاه نابود نشود، و این ما هستیم که باید با رعایت بهداشت فردی و اجتماعی یا تولید واکسن، راه‌های پیشگیری را بیاموزیم، یا با تولید دارو ـ که دانشمندان ایرانی توفیقاتی دراین‌زمینه داشته‌اند ـ به درمان خود بپردازیم. *ما نمی‌توانیم مدعی شویم که مثلاً از شنبه همه‌چیز به روال عادی خود برخواهد گشت؛ اما به‌نظر می‌رسد که باید تلاش کنیم تا "سبک زندگی کرونایی" را هرچه زودتر بیاموزیم و با این موجود ناشناخته و ترسناک زندگی مسالمت‌آمیزی داشته باشیم.* همگان باید بپذیرند که این مهمان ناخوانده قرار نیست به این زودی برود، و ما نیز بیش‌ازاین نمی‌توانیم به‌بهانۀ مبارزه با کرونا صنعت، آموزش، تولید، اقتصاد و امور جاری کشور را معطل نگه داریم. اگر تا به امروز برای مقابله با شیوع کرونا، تعطیلاتی را به کشورمان تحمیل کرده‌ایم و کوشیده‌ایم که با شعار "در خانه بمانیم"، جلوی پیشرفت این بیماری را بگیریم ـ که البته کاری درست و بجا بود ـ دیگر کافی است و زین‌پس ادامۀ این روند، اصلاً منطقی به‌نظر نمی‌رسد. ایجاد اختلالات فراوان در کشور، به‌ویژه در کسب و کار مردم، ممکن است در آینده به بحرانی به‌مراتب بدتر از کرونا منجر شود. اگر تاکنون بر قرنطینه تأکید می‌کردیم و توان دستگاه‌های مختلف دولتی و غیردولتی صرف مقابله با شیوع این بیماری می‌شد، باید از اکنون آموزش و فرهنگ‌سازی زندگی در کنار کرونا را در اولویت قرار دهیم. بی‌شک مقدمۀ این کار بازگشایی مراکز آموزشی، مذهبی و فرهنگی است که می‌توانند کمکی شایان و نقشی مؤثر در آموزش و فرهنگ‌سازی جامعه داشته باشند. ضروری به‌نظر می‌رسد که در کنار رعایت نکات گوناگون بهداشتی و تلاش برای تولید واکسن و داروی قطعی این بیماری، باید روند طبیعی ادارۀ کشور را نیز از سر بگیریم. @howzavian
🔆 نقش باورهای دینی درشکست کرونا ✍علی رئیسی 🔻باغلبه نگاه های کارکردی وذائقه مصرف گرایی انسان معاصر،سوالی دراین روزهای کرونایی درفضای حقیقی ومجازی به چشم می آید که باورهای دینی چه نقشی در شکست بیماری هایی مانند کوید۱۹دارند؟ دین دراین زمینه چه خدمتی می تواند به بشریت ارائه دهد؟؟ 🔻 مهمترین موانع شکست کرونا را می توان در دو عرصه انسانی وسخت افزاری این چنین برشمرد؛(عدم رعایت بهداشت فردی واجتماعی،نبود کادردرمانی یاعدم مراعات بیمار درمراکزدرمانی،ضعف روحی و روانی بیمار وکادردرمانی بجهت استرس ها واضطراب ها،احتکارملزومات بهداشتی ودرمانی به جهت روحیات سود گراوضداخلاق،نبودحس همبستگی اجتماعی،خودمحوری درعرصه های فردی واجتماعی) حال باید پرسید که باورهای دینی در نفی یا اثبات هرکدام ازمسائل فوق الذکر چگونه نقش ایفا می کنند؟ ۱-دیانت می تواند با اصلاح فکروعقیده، این جهان رادرای آغازوانجام وآفریده یک موجود حکیم،عالم، وقادر معرفی نماید،باوربه چنین اعتقادی زمینه بهتری برای تحقیقات علمی رادرعرصه طبیعت وعلوم مرتبط با آن مانند علوم زیستی وپزشکی فراهم می آورد، نگاه غایتمند و قانونمند به جهان درمحقق امید بیشتری به کشف اسرارطبیعت وراهکارهای درمانی برای بیماری های سختی مانندکرونا فراهم می آورد. ۲-دربحران های طبیعی مانندزلزله،سیل،بیماری های واگیر،حب ذات ونگرانی، زمینه اختلال های روحی وروانی رافراهم می آورد،خصوصا که دراین صحنه ها انسان ها دچارمصیبت ،رنج و بی خانمانی می شوند، دین بامعنابخشی به زندگی،ودادن وعده های جبران درسرای پایدار وابدی،ازمصائب ورنج های بشر می کاهد و مقاومت روحی و روانی انسان رابالا می برد. ۳-غریزه خودخواهی ومنفعت طلبی، خصوصا درمواردی که ما در دست یابی به ملزومات ضروری زندگی بامحدودیت وکمبودهایی دچارمی شویم،اختلافات بین انسان ها وعدم مراعات همدیگر را به اوج می رساند،دین باتبیین حیات دنیوی ومقدمه خواندن آن برای زندگی اخروی ودعوت به گرایش های معنوی واخلاقی،انسجام وهمبستگی اجتماعی را فراهم می آورد. ۴-کنترل افرادجامعه بادوشیوه نظارت بیرونی(وضع قوانین جزایی وکیفری وحضورپلیس ودوربین ها) ودرونی(باورهای اعتقادی) انجام می گیرد، باورهای دینی ماننداعتقادبه خدا ومعاد، ضامن اجرایی ارزش ها وهنجارهای اجتماعی است ،علاوه براین،روش نظارت درونی کم هزینه تر ودردستیابی به هدف نقش موثرتری را ایفامی کند ۵-باورهای دینی،منشا انگیزه های عالی وهمت های والا جهت گذشتن ازمنافع شخصی وتوجه به منافع وهنجارهای اجتماعی مانند ایثار،انفاق وشهادت می گرد چنانکه امروزمظاهرآن رادررفتارهای پزشکان وپرستارها وضدعفونی وتهیه ماسک ازسوی نیروهای جهادی شاهدهستیم. 🔻بنابراین«دین یک معرفت ونهضت همه جانبه به سوی تکامل است که چهاربعد دارد:اصلاح فکروعقیده، پرورش اصول عالی اخلاق انسانی،حسن روابط اجتماعی،حذف هرگونه تبعیض های ناروا» ✳️ آنچه امروزاز ایثارگری ها،خطرکردن ها، ازسوی عده ای ازپزشکان وپرستاران ونیروهای جهادی شاهدیم، مظهری ازمظاهر باورهای درونی این افراداست ونمی توان آن را صرفابه مسائل مادی ودنیائی تفسیرکرد،درمقابل آنچه ازاحتکارها وبی رحمی ها وتبعیض ها نیزشاهد هستیم خصوصا درکشورهای که به بهانه پیشرفت وتوسعه، مظاهردینداری وباورهای اعتقادی راتضعیف کرده اند،نشان ازضعف باورها وهنجارهای دینی است، آری شکست کرونا ابتدا ازمسیرشکست موانع که درفوق به آنها اشاره شد می گذرد وشکست موانع فوق بااستفاده ازباورهای دینی زودتر تسهیل می شود. پ ن: آنچه گذشت مجملی ازمباحث مفصل دراین باب است که دوستان می توانند برای آشنایی بیشتر به کتاب الهیات آیه الله سبحانی(زیدعزه) جلداول، وکلام جدید، نوشته عبدالحسین خسروپناه مراجعه کنند. @Aliraeisi10 @howzavian
این روزها پیشنهاد می کنیم کتاب مرحوم رضا بابایی را بخوانید. جنس انتظار و معنای مهدویت در واژه واژه هایش موج می زند. 👌پ ن: این کتاب توصیه می شود به کسانی که درباره امام زمان(عج) دنبال نثر ادبی و فاخر و تولید محتوای چند رسانه ای هستند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
♦️ ی که ۶ نبود❗️ ✍ امیر احتشام یکی دو قسمت از آغار پایتخت۶ بیشتر نگذشته بود که طبق معمول، نقد ها آغاز شد. نقدهایی که بسته به عینک نقاد، گاهی سفید و گاهی سیاه نوشته می شد. اما نظر کلی حقیر آن است که برای نقد کامل و صحیح، لازم است فیلم و سریال تا انتها دیده شده و سپس در بوته ی نقد و بررسی قرار داده شود. ۶ در حالی به پایان رسید که به واسطه ی ژانر کمدیک، کارگردانی و تصویربرداری خوب و با پشتوانه ۵ پایتخت قبلی توانست عمده ی مخاطبان را با خود همراه کند. عمده مخاطبی که نقادانه سریال را تماشا نمی کند و صرفا به دنبال تجربه یک سرگرمی خانوادگی به دور از اخبار روزمره در تعطیلات نوروز بود. اما طبق معمول مخاطب خاصی هم نیز وجود داشت که فیلم را به عنوان یک ابزار فرهنگ ساز می شناسد و با طنازی و سرگرمی صرف و حتی کنایه های سطحی سیاسی نیز قانع نمی شود. او نگران نوجوانی است که با تمام توجه به صفحه جادویی خیره می شود. او نگران جوانی است که خود را در آینه ی بهتاش جستجو می کند. او به مردان و زنانی می اندیشد که هر کدام به یکی از شخصیت های فیلم گره می خورند و فیلم باید برای همه ی آن ها حرف داشته باشد. و اینجاست که نقدها آغاز می شود. ادامه دارد... شماره های بعدی نقد پایتخت را اینجا بخوانید👇👇👇 @Amirehtesham @howzavian
📌 مربی دوران گذشته و بحران پیله ناامیدی ✍ علی ابراهیم پور 🔸 من در کلاس نویسندگی، متن مرحوم را مشق نوشتن می‌کردم. شاگرد شاگردان او در نویسندگی محسوب می‌شوم. در کلاس‌ها و گفت‌وگوهایم هم همیشه کتاب او را معرفی و توصیه کرده‌ام و می‌کنم. (هرچند با عموم اظهارعقیده‌هایی که ورای اصول نویسندگی در متن بروز می‌دهد، هم‌دل نبوده و نیستم) 🔸 اما معتقدم متاسفانه او جزو آن مربیانی بود که -به‌قول دیالوگ معروف آژانس‌شیشه‌ای- "دوره‌اش گذشته". نه فقط بابایی، درباره رسول جعفریان هم همین نظر را دارم. این بزرگواران، دورانی را به تامل و مطالعه گذراندند ولی در نهایت چون نتوانستند خودشان راه به جایی پیدا کنند، یک‌سر از عقیده و آرمان‌شان گذشتند و فرمان چرخاندند و نسبت به کل مسیر ابتدا و سپس شدند. از آن زمان هم در پیله خود خزیدند و مشغول شدند به بازتولید مکرر این ناامیدی و بدبینی در یادداشت‌های روزانه و هفتگی و واگویه‌ی آن در قالب تطبیق بر نمونه‌های روزمره. نه مسئله‌ای را حل کردند، نه تقریر جدیدی از مسائل ارائه دادند و نه حتی پرسش قابل‌توجهی بر پرسش‌های پیشین افزودند. 🔶 تجربه‌ی میدانی نشان می‌دهد این بحرانِ برای تمامی افراد در اواسط عمر رخ می‌دهد. بحران کمرشکنی است که تصورش هم برایم واهمه ایجاد می‌کند. فعلا تنها امیدم، "إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي" است. 🔻پی‌نوشت: خبر درگذشت استاد رضا بابایی را شنیدم. قلم استواری داشت؛ سرمشق، معیار و الگو بود. خواندن متن کتاب اش -جدای از محتوا- خودش سلوک بهتر نوشتن است؛ ان‌شاءالله باقیات‌الصالحاتی برایش باشد. حیف که سرطان و ، روحش را آنقدر آزرد که جسمش تاب نیاورد... روحش شاد. 🔖آخرین یادداشت او که تبلور تامی از روح ناامید اوست:👇 t.me/rezababaei43/1269 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722 @aliebrahimpour_ir @howzavian
🖋 رضا بابایی فوت کوزه‌گری را در مشت خود پنهان نمی‌کرد ✍سعید احمدی استاد رضا بابایی را تا سال ۱۳۸۲ نمی‌شناختم. شوق به نوشتن و دانستن فنون قلم مرا به درس و مجلس نغز و آموزنده و طنزآمیز او کشاند و تا اکنون از او و آثارش بهره‌ برده‌ام. پیش‌تر، کسان دیگری را دیده بودم که دم از قلم بزنند و فن نگارش بیاموزند یا کتاب‌هایی را خوانده بودم که خدای نهاد و گزاره ادبیات فارسی باشند؛ ولی بابایی جنس دیگری داشت. او شاید خدای مطلق ادبیات نبود؛ اما در آموزگاری از دیگران سرتر و پُرتر بود. او بخل نداشت و هیچ فوت کوزه‌گری را توی مشت خود پنهان نمی‌کرد که مبادا شاگردی همه هنرهای او را برباید و کارش را از سکه بیندازد. او سخاوتمندانه و استادانه هر چه در چنته داشت رو می‌کرد و پرسش هیچ شاگردی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت. همین صفت سکه او را بی‌مانند می‌کرد. تنها با او و پای درس او دانستم نویسندگی آستانی بلند دارد و هر کسی را دست‌رساندن بر بلندای آن نشاید و نباید؛ البته بدون ناامیدی و یاس از تلاش. بهتر بگویم: قله قلم را می‌شد با او دید؛ اگرچه در پایه یا دامنه آن گام برداری و برای فتح آن بکوشی. بابایی به درست یا غلط از اندیشه تهی نبود و برای خودش مشرب مشخصی داشت؛ اما اندیشه‌های مخالف خود را نیز بر می‌تابید. شاید مذاق فکری او را نمی‌پسندیدی؛ ولی سلوک عملی و اخلاق حرفه‌ای او را می‌ستودی. استاد بابایی سنگ بنای محکم و راستِ نسلِ نو نویسندگان حوزه است. بسیاری را می‌شناسم که مدرس فن نگارش‌اند و شاید نامی از او هم نبرند؛ اما شیوه او در بند بند درسنامه حضور واضحی دارد. او دیگر در میان ما نیست و روح نقاد و خردگرایش از تن خسته و دردمندش پر کشید و رفت تا مولوی و حافظ را از نزدیک ببیند و شرح و نقد کند. استاد رضا بابایی "مرجع نسل نو نویسندگان حوزوی" است که توانسته این فن را با سخاوت کامل به موافق و مخالف اندیشه‌های خود به یادگار بسپارد. بی‌گمان امروز هجدهم فروردین ۱۳۹۹ حوزه علمیه یکی از تاثیرگذارتربن شخصیت‌ها و سرمایه‌های انسانی خود را از دست داده و "ثلمه لایسدها شیئ" مصداقی دوباره اما متفاوت یافته است. خدایش بیامرزد و یاد و نامش گرامی @ghalamdar @howzavian
✅گروه منبر دیجیتال👇👇 اشتراک محتوای دینی و معنوی لطفا محتوای مذهبی و معنوی و دینی برای تبلیغ ونشر عمومی در ایام شعبانیه وماه مبارک رمضان رو به این گروه ارسال کنید و از مومنین دیگر هم دعوت بفرمایید لینک گروه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2879389731C9b4c3b6929
نویسندگان حوزوی
🔻 صنعت بیمارزا و شرکت های فراملی داروسازی نسخه دوم: مهم است بپذیریم که صنعت دارویی بر حسب ارتباط م
نسخه سوم: بحث در مورد صادرات داروهای منع شده از جهان اول به جهان سوم روشنگر بسیاری از مسائلی است که در گرداگرد کوشش برای ارزیابی فرهنگ _ایدئولوژی مصرف گرایی در جهان سوم وجود دارد. از نظر حکومت های جهان اول که به طور جدی نگران از دست رفتن بازار محصولات خود در اثر رقابت خارجی هستند، هر اقدامی که مشکلات بیشتری ایجاد کند، ناراحت کننده است. با این وصف، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد شرکت های فراملی دارویی اطلاعات کافی در اختیار مصرف کنندگان جهان سوم قرار نمی دهند. 📌کاری از تحریریه https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔰 شب محاکمه ✍ مجید پاک نیت 🔸 شب گذشته، نخستین جلسۀ محاکمۀ منتقدان پایتخت 6 به ریاست قاضی گبرلو، از شبکۀ اول سیما پخش شد.😁 📒 خلاصهٔ گفتگو (برداشت شخصی): 1️⃣ رسانۀ ملی بر سر مردم منت گذاشته که پایتخت را پای میز نقد (بخوانید تطهیر) کشانده؛😒 2️⃣ سیروس مقدم با تجربه است و عوامل فیلم در شرایط کرونا کار کردند (جیک نزنید و فتیلۀ نقد را پایین بکشید)؛🤐 3️⃣ پایتخت 6 هم قصۀ اصلی داشت و هم قصۀ فرعی. داستان اصلی فیلم هم روشن بود!؛🤮 4️⃣ فیلم طنز حق دارد با هر چیزی و هر طوری که می‌خواهد شوخی کند!(حتی نمادهای یادآور فساد؛ توجیه وسیله برای رسیدن به هدف)؛😏 5️⃣ فیلم باید واقعیت‌ها را بگوید و به روز باشد (عجبنا که واقعیت،‌ اغلب شامل رذائل اخلاقی می‌شود!)؛🤨 6️⃣ در پایتخت 6 هیچ چیزی غیر عادی نبود؛ کپی‌کاری از آثار سینمایی و تلویزیونی دیگر روند عادی فیلم‌سازی است!؛😠 7️⃣ رضایتمندی از پایتخت بی‌نظیر و دست‌نیافتی بوده و هست!؛😳 8️⃣ منتقدان پایتخت با ضدانقلاب همنوا شدند؛😡 9️⃣ انتقاد از پایتخت حاصل شیطنت عده‌ای تخریب‌گر است؛😱 🔟 منتقدان اقلیت هستند، پس حرفشان درست نیست؛🙄 1️⃣1️⃣ شاهنامه آخرش خوش است. قسمت‌های تکمیلی پایتخت همۀ بدی‌ها و رذائل انباشته شدۀ قبلی را پاک می‌کند.🤧 ◀️ نتیجه: 🔺 گرچه رئیس سازمان دستور بررسی داد، اما نه خانی آمده، نه خانی رفته! همه چیز تحت کنترل است!؛😌 🔺 تفکر حاکم بر سازمان برای جذب مخاطب و سرمایۀ بیشتر بت‌هایی ساخته که نمی‌تواند بشکند؛🤑 🔺 فعلا همین آش است و همین کاسه؛ غایت تلویزیون سرگرمی است، نه تربیت (دانشگاه).😴 @majid_pakniyat
💐 مردی بزرگ که جامعه اش را می شناخت ✍️ احمد اولیایی بمناسب 20 فروردین، سالروز شهادت شهید مرتضی آوینی «حضور» و «لمس» دو کلیدواژه فهم فرهنگ اند و فهم فرهنگ نیز مقدمه ی اظهار نظر و حل مشکل جامعه و فرهنگ خواهد بود. چگونه می توان جامعه و آنچه در کف آن رخ می دهد را لمس نکرد و در مورد آن اندیشید؟ چگونه می توان بدون حضور در کنار مردمانی که قرار است تحلیلشان کنیم، تحلیلشان کنیم؟! این حضور و لمس به معنای همرنگی نیست بلکه به معنای زیست مشترک است. این «زیستن» است که چشمان تحلیلگر فرهنگی و اجتماعی را تیزبین و دقیق تر می کند. آوینی اینچنین بود. آوینی بدون حضور در جامعه و لمس آن، آوینی نشد. او خود از یک «راه طی شده» می گوید. کتاب «انسان موجود تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را هر چند نخوانده بود اما طوری به دست می گرفت که همه بگویند چقدر می فهمد. دیگر، نوع سبک زندگی، پوشش و غیره اش را می شود از زندگینامه اش پیدا کرد؛ به قول خودش سبیل نیچه ای می گذاشت و موسیقی کلاسیک گوش می داد و شب شعر می رفت. غرض، آوینی هرچند متحول شد اما توانایی فهمش از اجتماع علاوه بر دانش، بر حضورِ قبل تحولش بنا شده بود. اساسا انسان هایی که متحول می شوند و تحول آن ها از جنس تعالی ست، دیگر از گذشته شان گفته نمی شود و حال آنکه اگر آن گذشته نبود، تحولش معنایی نداشت. آن هم برای کسی که بعد از تحول، می خواهد بنویسد، تحلیل کند و نسخه بپیچد. دوستان و دوستداران انقلابی، حزب اللهی و جبهه ایِ آوینی که او را کامل می شناسند و از مقامات بالای اخلاقی و عرفانی و تعهد انقلابی اش مطلعند، بگذارید جوانان امروز کوچه پس کوچه های جامعه هم بدانند که آوینی، نوشته و گفته هایش فقط یک دغدغه و یا برآمده از روحیه مذهبی اش نبوده بلکه او با شما زیسته، بین شما حضور داشته و شما را لمس کرده است. این سیاهه نه توانایی بیان چیستی و چگونگی آوینی را دارد نه همچین قصدی. غرض سه چیز است؛ جوان امروز بداند که آوینی جامعه و زیست تو را لمس کرده و بیهوده برایت حرف نزده است. دوم تحلیلگران امروز بدانند که قبل از تحلیل، جامعه را لمس کنند و البته چگونگی این «حضور» و «لمس» مفصل است چراکه بسان حرکت درلبه تیغ خواهد بود. و سوم شاید اطراف ما دغدغه مندان متدینی با سبیل نیچه ای به حل مشکلات جامعه شان می اندیشند، آن ها را نرانیم. @howzavian
✔️ آسیب شناسی ایده آل گزینی در جامعه ایرانی ✍️ علی خردمردی 🔸آن چه که موجب پیشرفت و محبوبیت یک حزب سیاسی در بین احزاب دیگر می شود، ایده آلی است که آن حزب برای خود در نظر گرفته است. ارزش یک ایده آل وقتی به طور واقعی خود را به ما نشان می دهد که بتواند یک جامعه را رشد دهد. برای این که بتوانیم سیر حرکت یک جامعه را در آینده اش تحلیل کنیم، کافی است که ببینیم چه ایده آلی را برای خود در نظر گرفته است زیرا ایده آل ها در واقع خدایان یک جامعه هستند. 📝مرحوم شهید صدر در تقسیم بندی اش، ایده آل گزینیِ یک اجتماع را به سه دسته تقسیم می کند و در پایان آن چه که شایستگی این را دارد تا ایده آل یک جامعه شود را معرفی می کند. این نوشته در مقام تبیین تقسیم بندی ایشان نیست بلکه هدف، تطبیق نقاطی از این تقسیم بر جامعه ایرانی در دوره طاغوت و جمهوری اسلامی است. 🔸شهید صدر می گوید تنها ایده آلی که مطلق است، خداست زیرا نور معرفتی الهی برای هر کسی در همه ابعاد زندگی به قدر وسعش نمایان می شود و تمامی ندارد و به طور مداوم موجب پیشرفت انسان و در نهایت جامعه می شود. 🔴جامعه ایرانی در ظاهر پذیرفته که ایده آلش معرفت و عبودیت خداست اما متاسفانه در باطن هنوز اسیر غُل و زنجیر ایده آل های مادی است و همین موجب نا امیدی و خستگی بسیاری از زندگی خود شده است. متن کامل در خبرگزاری رسا 👇👇 http://rasanews.ir/002YPu @howzavian
در ثواب انتشار این پوستر شریک باشید. فاخر بین المللی @howzavian
♦️قوانین در هم‌ تنیده ✍️ علی بهاری 🔹فرض کنید مادری سه پسر خود (حسین، حسن و محمد) را برای صرف ناهار به منزلش دعوت کرده است. 🔹پیش از دعوت، همسر این زن (پدر پسران) به او گفته است خوش‌مزه‌ترین غذا را برای‌شان درست کن. مادر می‌داند حسین از زرشک پلو، قیمه و قرمه متنفر است. محمد به جوجه و کوبیده لب نمی‌زند و حسن به فسنجان حساسیت دارد. بنابراین مجبور می‌شود آب‌گوشت درست کند. 🔹کسی که ذائقه سه پسر را نمی‌داند بلافاصله مادر را متهم می‌کند که از دستور همسرش سرپیچی کرده است. چون آب گوشت در نگاه اول، قطعا بهترین غذایی که مادر می‌تواند بپزد نیست. اما کسی که محدودیت‌های مادر را می‌داند درایت او را در انتخاب خوش‌مزه‌ترین غذای «ممکن» ستایش خواهد کرد. زیرا «آب‌گوشت» تنها گزینه‌ایست که هم مورد پسند سه پسر است و هم بهترین غذای ممکن بعد از حذف آن چند مورد. 🔹خانم به تازگی خاصیت در دفع بلا را مسخره کرده و درباره آن متن طنزآمیز نوشته است. 🔹احتمالا او توقع دارد با پرداخت مثلا هزار تومان صدقه، همه بلایای زمینی و آسمانی از او و دیگر مردم دور شود! در حالی که این جهان، قوانین و اصول متعدد و درهم‌تنیده‌ای دارد که یکی از آن‌ها خاصیت بلازدایی صدقه است. 🔹همان خدایی که صدقه را مایه رفع گرفتاری قرار داد، در قرآن با تاکید گفته است انسان‌ها را با دشواری‌هایی چون گرسنگی، ترس، زیان مالی و جانی آزمایش خواهد کرد. 🔹همان دینی که صله رحم را مایه طولانی شدن عمر خواند برای مرتکبانِ برخی گناهان، کیفر «جوان‌مرگی» را تقدیر کرد. همان اسلامی که گشایش روزی را در قرائت سوره واقعه قرار داد فقر را نیز امتحانی دانست که یقه بندگان (خوب و بد) را خواهد گرفت تا عیار ایمان‌شان مشخص شود. 🔹به بیان دیگر خداوند برای اداره جهان، اصول پرشماری دارد. یکی از آن‌ها خاصیت بلازدایی صدقه است. دیگری، ضرورت ابتلای بندگان به گرفتاری است تا عیار ایمان‌شان مشخص شود. ضرورت حفظ اختیار انسان‌ها نیز اصلی است که خداوند هرگز از آن کوتاه نمی‌آید. 🔹مثلا اگر کسی بخواهد تعمدا ویروسی بسازد و به جان ملت‌ها بیندازد چون اختیار و اراده او نزد خدا محترم است (اگر چه با آن بدی مرتکب شود) خدا جلوی او را نخواهد گرفت و نباید انتظار داشت عملی چون پرداخت صدقه دست اختیار او را ببندد یا مثلا اگر کسی با دست خود سد را تخریب کند طبعا سیل به راه خواهد افتاد و همه خانه‌های بر سر راه را خراب خواهد کرد. بنابراین نباید از خداوند انتظار داشت با اسباب فراطبیعی جلوی جریان طبیعی آب را بگیرد. 🔹همان‌طور که روا نیست آن مادر را در انتخاب آب‌گوشت سرزنش کنیم (زیرا با توجه به ذائقه فرزندانش، بهترین گزینه «ممکن» را برگزیده است) جایز نیست با کرونا و سیل و زلزله، خاصیت بلازدایی صدقه را انکار کنیم. 🔹این جهان، قوانین متعددی دارد که گاه یکدیگر را محدود می‌کنند. آثار مثبت صدقه را باید در کنار اصولی چون «ضرورت ابتلای بندگان»، «ضرورت بقای اختیار حداکثری انسان‌ها» «ضرورت صیانت از قانون علت و معلول» و ده‌ها اصل و قانون الاهی دیگر دید و معنا کرد. @fekrat_net @howzavian
💐بیت های انتظار💐 🙏تقدیم به اعضای فرهیخته کانال نویسندگان حوزوی چه حسی بهتر از چشم انتظاری؟ تو را دارم به جاي هر نداری برايم باورش سخت است اما تو هم گفتی كه ما را دوست داری شبم تاریک‌‌تر، تاریک‌تر شد و مرز خوب و بد باريک‌تر شد از اين یک چيز اما مطمئنم دمادم صبح هم نزديک‌تر شد سپیده می رسد از سوی ساحل شود بر قلبم انگار ایه نازل اگر در نیمه‌ی شعبان بیاید چه عیدی می‌شود اینبار حاصل دلخوش به حمایتی، نه دلخور ز گزند در عرصه‌ی انتظار پا بگذارند ما منتظرانیم و بقولِ خیام "رفتند و رویم و باز آیند و روند" آقا بیا اخبار دنیا را عوض کن حال بد کلِّ خبرها را عوض کن دیروز و امروز ِ جهان حال بدی داشت آقا خودت احوال ِ فردا را عوض کن بر پنجره‌ی ترک ترک بارانی خوابند همه تو فکر بیدارانی دور از تو گزند ماه پنهان! وقتی مشغول پرستاری بیمارانی عالم همه رنگ باخته در تشویش بیرون زده مرگ از قرنطینه خویش این دست دعا که سرزده از گرداب محتاج به توست منجیا! بیش از پیش گوشی رفته به حالت رد تماس تا پرت کسی نباشد اینبار حواس جمعه‌ست که من دست دعا می‌کارم در باغچه زیر سایه نرگس و یاس جهان چون کودکی بی سرپناه است که سقفش گریه است و قوتش آه ست کجایی خنده زیبای تاریخ! که با تو حال عالم روبراه ست... شکسته بال دنیا، پس کجایی پر از اشک است دریا، پس کجایی تورا دیدم هزاران بار، ای دوست! میان بغض و رویا، پس کجایی...! دستان دعا به آسمان گشته فراز هر پنجره‌ی منتظری رو به تو باز عجل لولیک الفرج بر لب ماست کی بانگ «اناالمهدیت» آید ز حجاز اشعار بیشتر در تلگرام به نشانی زیر👇 @adabiatqom @howzavian
🌼 آوینی و هنر انقلابی ✍ سیدمهدی موسوی 🔹۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و عروج او از سرزمین فکه است. سید مرتضی نمونه یک است که در بنیان های هنر اندیشه داشت و رویکردی انتقادی به داشت. او بهار هنر انقلابی بود و بحق روز شهادت او روز هنر انقلاب اسلامی نامیده‌اند. آوینی سعی داشت تا با بهره گیری از برخی فلسفه‌های معناگرا در غرب و منظرهای اشراقی اسلامی به یک صورتبندی متفاوتی از هنر رهایی‌بخش و متعالی دست پیدا کند. 🔹آوینی نمونه جوان مسلمان و دغدغه‌مندی است که با انقلاب اسلامی متحول شد و یادداشت‌ها و تاملات پیش از انقلاب خود را که متاثر از جریان‌های اگزیستانسیالیسم بود کنار گذاشت و تمام سعی خود را کرد تا با چهره اشراقی و معنوی انقلاب اسلامی خو کند او این گذار را در بازخوانی واقعه عاشورا و از طریق پیگیری کرد. اولین تجربه‌های حضور او در معرکه انقلاب بود که او را بیشتر با ابعاد اشراقی انقلاب آشنا می‌کرد. پس از آن دفاع مقدس بود که تحولی بزرگ در جان آوینی به وجود آورد و به او نشان داد که معنای گمشده فلسفه غرب را که اگزیستانسیالیستها در صورت ادبیات جستجو می کنند در متن زندگی رزمندگان اسلام حضور دارد. آوینی در پی تفسیر بود که در زیست‌جهان رزمندگان تبلور یافته بود. 🔹آوینی گمشده خود را در جبهه‌ها یافته بود و خود را وقف روایت این گمشده بشریت کرد و همواره سعی کرد به این حقیقت نزدیک شود. او هر چه در این سیر اشراقی و سلوک معنوی جلوتر می‌رفت به ناکارآمدی بنیان‌های فلسفی امثال سارتر، هایدگر و ... بیشتر پی می‌برد و به اندیشه‌های عرفانی و حکمی امام خمینی نزدیکتر می‌شد از این رو کنش‌ها و آثار او در مسیر شدن بود و هر چه جلوتر می‌آمد از لطافت و عمق بیشتری برخوردار می‌شد و به اندیشه‌ی توحید نزدیکتر می‌شد. آوینی به قدر ظرفیت خود از این اندیشه بهره گرفت و آن را در قلم و سینما به کار گرفت تا روایتگر زیست‌جهان انقلابی باشد که ایمان، معنویت و اشراق نقطه کانونی و حلقه اتصال دلهای کنشگران آن است. او توانست نویسندگی و سینما را به نزدیک کند و که همان معنا و اشراق است را در تکنیک‌ها و مهارت‌های قلم و سینما جاری کند. 🔹شهید آوینی آغازگر مسیری در هنر انقلابی بود که با سیر و سلوک درونی و گذار از کثرت اندیشه های غربی به اندیشه توحیدی آرام آرام تعالی وجودی یافت و سطوحی از معنا و اشراق توحیدی را در جان خود پرورش داد و براساس آن به خلق آثار هنری پرداخت. 🔹اما دریغ که مسیری را که آوینی آغاز کرده بود و با شهادتش آبیاری کرده بود ادامه نیافت و کسی نبود که روح هنری و آن سلوک فکری و معنوی آوینی را درک کند و بفهمد که او از کجا شروع کرد و به کجا رسید تا بفهمد که چقدر از راه باقی مانده است تا به بلوغ برسد. 🔹افراط و تفریط نسبت به هر چیزی بد است و نسبت به نقاط آغازین یک مسیرِ ناهموارِ پُر از سنگلاخ و پر ابهام و پر رقیب بسیار خطرناکتر است. هنر انقلابی از جمله این مسیرهاست و آوینی از نقطه‌های آغازین آن بود که به خوبی جهت و مسیر را شناخت و در مسیر آن حرکت کرد و به دریافت‌های بسیار مهمی دست یافت. اما او یک آغاز و از گل‌های اولیه این بهار بود که توانسته بود با بخش‌هایی از وجوه انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کرد و به تدریج وارد اقیانوس حکمت و عرفان امام خمینی شود و از ساحل به این اقیانوس عمیق بنگرد و تنی‌به‌آب زند و توشه‌ای بسیار ارزشمند را دریافت کند. او در یافت خود را اینگونه عنوان زد: . 🔹اما متاسفانه برخی با افراط در شخص آوینی و نه شناخت مسیر او، آوینی را به مبانی و مبادی آغازین او در ورود به مطالعه صنعت معماری و هنر تقلیل داده و می‌دهند و از این طریق روایتی هایدگری و پست‌مدرن از او ارائه می‌دهند تا از طریق آن، مقاصدِ خود را توجیه کنند. در حالی‌که آوینی را باید در مسیری که در آن سیر می‌کرد و تعالی می‌یافت شناخت. 🔹خلاصه آوینی هنرمندی_انقلابی و در مسیر شدن بود که لحظه به لحظه در حال رشد بود و بیش از پیش به معنا و اشراق نهفته در انقلاب اسلامی نزدیک می‌شد و به‌قدر ظرفیت از توشه‌های مهم می‌گیرد و از این طریق به خلق آثاری ارزشمند توفیق یافت که نقطه اوج آن بود که از طریق آن روایت‌گر معنا و اشراقِ دلدادگان خمینی و ره‌پویان حسینی در جهان بی‌معنای قرن بیستم بود. آوینی که گمشده خود را در جسته بود، خود هم دل به اقیانوس زد و در خون خود غرق شد. ⚜شهادت آخرین و کاملترین اثر هنری آوینی بود🥀 https://eitaa.com/hodanandboshra
پایتخت، رسانه ملی، فقدان نگاه راهبردی ✍علیرضا محمدلو وقتی هنرمان راهبردی نیست، بایستی پای پایتخت نشسته و روزمرگی ناشی از سیاست های ضعیف و خسته رسانه ای مان را تماشا کنیم. هنر راهبردی و استراتژیک، به یک کشور کمک می رساند و مسائل کلان و نیازهای بلندمدت جامعه را در یک یا چندفصل، تبیین و تحلیل می نماید که عوام و خواص جامعه در موقعیت فهم اولویت های یک نظام قرار بگیرند و بیگانه از فرصت ها و تهدیدهای جامعه نبوده و درک همسویی از رخدادهای خرد و کلان آن داشته باشند. برفرض مثال، سینمای هالیوود وقتی پای تولید برخی سکانس های سریال یا سینمایی اش، رییس جمهور کشورش را دعوت می کند یا ایده فیلمنامه اش را از وزارت دفاع یا اطلاعات کشورش می گیرد، کاملا نشان می دهد که رسانه باید در خدمت و یک کشور قرار بگیرد. بله قرار نیست که تیغ اصلاح گر و نقاد رسانه را کُند نمود و چون به تسخیر سیاستمداران و نظامیان درآمد، اما روا نیست که از آن ور بام افتاد و هرروز بدتر از دیروز و فقط بدلیل خط تعلیقی که طی چندسال اشغال تریبون صداوسیما در شلوغ ترین ساعات حضور مخاطبش، ایجاد شده، و غیرآموزشی و صرفا !(درخوشبینانه ترین حالت) را روی آنتن ببریم و فرصت ویژه تعطیلات برای و پاسخ به بسیاری از شبهات و مسائل اجتماعی_سیاسی در قالب فیلم را از دست بدهیم. سریالی که با خرده روایت های عجیب و ضعیفش، اسیرشدن یک قشر روستایی در چنگال را به بدترین و افراطی ترین وجه ممکن به تصویر می کشد بطوری که تمام فصل های گذشته اش تبدیل به انسان های و تازه به دوران رسیده می شود. یا یک سیاستمدار متعهد ولی نه چندان مردمی و محبوبش را بقدری ضعیف به تصویر می کشد که توان اداره راننده چموش خود را ندارد. اگر ایده ناظر فیلم، بوده و بر ارزش های خانوادگی تاکید می کند، با تصویر یک پدرضعیف و دروغگو با بنیه مذهبی عوامانه و مادری عاقل ولی جوزده و درگیرحاشیه در فیلم، نقض غرض شده و حتی حساسیت های ویژه آنها درباره فرزندانشان نیز به ثمر نمی نشیند. گره گشایی و و لحظه های ویژه و در فیلم دیده نمی شود و صحنه های ماندگار و ، بقدری ضعیف و مبتذل است که آورده ی فرهنگی و ادبی برای مخاطب نوجوان و جوان بدنبال ندارد. الغرض اینکه صداوسیمای ما دچار شده و از فقدان یک که هم طرح در مسئله، عمیق و جسورانه و با ملاک اولویت و اهمیت عمل کند(پایتخت ۵، گاندو و...) و هم روش حل مساله را در پیچیدگی ها و بحران های شهرنشینی و... به درستی آموزش بدهد، رنج می برد. امنیت ملی ، پیشرفت ایرانی_اسلامی، سبک زتدگی اسلامی، ، رسانه و سیاست و حتی نگاه آینده پژوهانه به جهان و می توانند سوژه های دارای اولویت و بِکری برای فیلمسازان ما باشند که مخاطب ۸۰ میلیونی سریال های محبوب، در ساحت سوادرسانه ای و حرکت تمدنی، رشد محسوسی در نگرش و منش و ادبیاتشان رقم بخورد. @andisheengelabi
💠 خلاصه ای از بیانات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان المعظم ۱۴۴۱ 🔹۱. آسایش لزوما آرامش نمی آورد. 🔹۲. علم لزوما گره گشا نیست و در خدمت قدرتمندان است و نیاز به معنویت است. 🔹۳. عدالت در ثروت، کرامت، منزلت و رشد لازم است که از آستین بقیه الله الاعظم بیرون می آید. 🔹۴. وعده فرج در همه ادیان داده شده. 🔹۵. زندگی واقعی از زمان ظهور رقم می خورد. 🔹۶. انتظار فراتر از نیاز است. به معنی امید است و سازنده. 🔹۷. امید، تحرک و اقدام در انتظار فرج است. 🔹۸. افضل اعمال انتظار فرج است. 🔹۹. خود انتظار فرج، یک فرج و گشایش است. 🔹۱۰. انتظار به معنی آماده شدن، اقدام و تلاش است در راه ایجاد جامعه مهدوی و دگر سازی. با عجله کردن و با تعیین وقت سازگار نیست. ۱۱. جامعه مهدوی جامعه قسط، برادری، علم و معرفت است. 🔹۱۲. آرامش روانی ناشی از انتظار فرج را با دعا می توان افزایش داد. 🔹۱۳. یاد خدا بهجت و آرامش می دهد. 🔹۱۴. دعای نیمه شعبان برکات گسترده دارد. 🔹۱۵. حادثه کرونا آزمون است. 🔹۱۶. ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید، و اوج این افتخار مدیون کادر درمان است. 🔹۱۷. داوطلبان، طلاب، دانشجویان و آحاد مردم و نیروهای مسلح ارائه خدمات چشمگیری داشتند. 🔹۱۸. کشف ظرفیت‌ها در جامعه بعد از کرونا مشخص میشود. 🔹۱۹. مشارکت های مردمی زیبایی اتفاق افتاد. 🔹۲۰. احساس ارزشهای قوی در مردم. 🔹۲۱. غرب محصول تربیت خود را نشان داد،مصادره ماسک و لوازم پزشکی، تخلیه فروشگاه ها، خرید اصلحه، اولویت قراردادن برای بی ماران، خودکشی از دست کرونا، نتیجه فلسفه مادی گری و فردگرایی و بی خدایی حاکم در غرب. 🔹۲۲. رفتار عمومی مردم در بکار بستن توصیه های قاطع. 🔹۲۳. پذیرش نظم عمومی در مواجهه با کرونا. 🔹۲۴. کرونا در قیاس با مشکلات و حوادث دیگر بزرگ نیست. 🔹۲۵. کرونا نباید ما را از توطئه دشمنان غافل کند. 🔹۲۶. کمک به اقشار آسیب پذیر. مردم توانمند هم وظیفه دارند. 🔹۲۷. انفاق و کمک در ماه رمضان. 🔹۲۸. در غیاب جلسات معنوی ماه رمضان بهره گیری از خشوع، عبادت و تزرع انفرادی در خلوت. 🔹۲۹. مسئولین و جوانان عرصه فناوری،جهش تولید را دنبال کنند،ساخت و ساز و تولید آزمایشگاهی نیاز است.