eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
زنده باد مادران و همسران! ✍علی بهاری افزون بر عدم امکان جمع مادری و مدیری، نفقه‌ای که در اسلام برای زن در نظر گرفته شده پشتوانه‌ای برای اعمال مدیریت شوهر است. به بیان دیگر اسلام با موظف کردن مرد به سرپا نگه داشتن ستون اقتصاد خانه و تامین مالی همسر خود، زمینه را برای ولایت و سرپرستی او فراهم کرده است. گویا در یک قرارداد نانوشته مرد زندگی زن را تامین می‌کند و زن نیز تحت ولایت شوهر باقی می‌ماند. اما اشتغال بانوان به خصوص در مشاغلی که درآمد فراوانی به همراه دارد (مانند مناصب مدیریتی و سازمانی) باعث استقلال مالی زن می‌شود و او را از نفقه همسرش بی‌نیاز می‌کند. همین موضوع می‌تواند آسیب‌ها و مشکلات فراوان بعدی را به همراه داشته باشد. در این زمینه کافی است به پرونده‌های فراوان طلاق که در دادگاه‌های خانواده تلنبار شده است نگاهی گذرا بیندازید. ادامه یادداشت: http://fekrat.net/?p=895
🔶 مناجات با پروردگار در دعای ابوحمزه ✍ محمد جواد حسنی  در میانه مسیر گفتگو با خدا به گزاره‌هایی می‌رسیم که دست‌های بسته و پر از نداشته‌ها را به محضر حضرت دوست نشان می‌دهیم تا از قعرزمین نداری، بتوانیم با او مناجات کنیم. جدل مفهومی آشنا در دانش منطق است که به معنای تمسّک و بهره بردن از مقبولات طرف مقابل، برای اثبات ادعا و رسیدن به هدف است. کاربرد اصلی جدل، بیشتر در فضای غلبه و محکوم کردن طرف مقابل معنا پیدا می‌کند. با این وجود در برخی از متون دعایی مأثور عباراتی جدل‌گونه به چشم می‌خورد. روشن است که هدف معصوم از کاربست جدل در نیایش با پروردگار، با موارد پیش‌گفته متفاوت است. یکی از معتبرترین متون دعایی شیعه که توسط امام سجاد علیه‌السلام املا شده و جناب ابوحمزه ثمالی آن را مکتوب کرده، دعای سحر است که به دعای ابوحمزه مشهور شده است... متن کامل👇👇 https://rasanews.ir/002jPx @howzavian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 جاده انحرافی است ◾️ نگرشی بر حرکت خزنده در بدنه حوزه علمیه قم تا حوزه علمیه مشهد ◾️ آیا مسیر حرکت چالشی برای از بین بردن اساتید انقلابی در حوزه علمیه قم شروع شده است؟ 📌 @ponezs
✴️ خوب نیست آدم تنها باشد ✍ نیما ارزانی «خوب نیست که آدم تنها باشد پس برایش معاونی موافق بسازم.» این کلام خداوند نشان از آن دارد که پروردگارعالم از ابتدای خلقت انسان به امر ازدواج و تنها نماندن افراد و یا شاید بهتر باشد بگوئیم به تشکیل خانواده به عنوان جامعه ای کوچک، توجهی ویژه داشته است. عقل سالم هم می گوید وقتی برای خداوند تا این حد تنها نبودن بشر مهم است، پس چارچوب هایی هم برای آن باید تعریف نماید. بنابراین تنها راه حل این مساله را میتوان ازدواج دانست و اشاره شده به انتخاب زن صالح، نیکو و با ایمان را از ویژگی‌های لازم برای زنان و مهربانی و اخلاق خوب را از صفات مردان برای این امرمهم و الهی میتوان برشمرد. ولی آیا خداوند، تنها امرازدواج را مد نظرداشته است؟ خیر بلکه پروردگار عالم در انجیل فرموده است :«مقصود خداوند برای افراد ازدواج کرده این بود که با تولید نسل، فرزندان زیاد شوند.» یقینا یکی ازاهداف زندگی مشترک، عمل تولید نسل است که برای خداوند با اهمیت است. در کنار این امربه خوبی درک میکنیم که همانگونه که ازدواج و فرزندآوری برای خداوند با ارزش است، همسرداری و تربیت فرزند هم می تواند نزد خداوند با اهمیت باشد، بنابراین شاهد هستیم که یکی از مبانی اخلاقی مهم دین اسلام، نیکو همسر داری است تا جایی که از مهرو محبت و احترام به عنوان بهترین کلیدهای همسرداری یاد شده است به همین دلیل خداوند در قرآن در سوره نسا می فرمایند: “با همسران خود با نیکی و مهربانی معاشرت کنید. این توصیه ی پروردگار، در زندگی پیامبر اسلام (ص) به روشنی جاری است تا جایی که ایشان می فرمایند: «بهترین زنان شما زنانی هستند که دارای عشق و محبت باشند.» از این رو میتوان نتیجه گرفت که مهر و محبت عناصر اصلی زندگی زناشویی در کنار ایمان به خداوند یکتا می باشند. بیخود نیست که پیامبر اکرم (ص) در جایی دیگر فرمودند: «هرچه ایمان بنده زیاد شود محبت او به زن نیز زیاد می شود.» در این جا لازم به ذکر است که ادیان الهی همگی نگاهی ویژه به موضوع تشکیل خانواده و همسرداری دارند و آیین همسرداری در تمامی ادیان الهی یک رابطه دو سویه است. آنجایی که خداوند در رساله افسیسیان می فرمایند: «زنان، شوهران خود را اطاعت کنید چنانکه خداوند را؛ و شوهران، زنان خود را محبت کنید.» همانند این سخن را خداوند عالم به پیامبر اسلام نیز فرموده اند: «زمانی که مرد و زن به یکدیگر نگاه محبت آمیز داشته باشند خداوند بزرگ به آن دو، با رحمت و لطفش می نگرد.» پس مهر و محبت در اسلام ارزش بالایی دارد و رضایت طرفین در گرو رضایت خداونداست؛ ازاین رو وقتی نگاه می کنیم به سخنان وشیوه ی زندگی پیامبران در می یابیم که آنها همسرداری را یک رابطه دو طرفه می‌دانند و وظایفی همچون کسب درآمد، مدیریت خانواده، تأمین رفاه و آسایش زندگی را از وظایف مرد و حسن خلق، احترام به شوهر وتربیت فرزندان را مختص زنان و قدرشناسی، احترام متقابل و درک زندگی مشترک را جزء وظایف زن و مرد می دانند. نکته ی جالب اینجاست که وقتی به نهی از مفاهیمی همچون طلاق، چند همسری و سقط جنین در کتب مقدس نگاه می کنیم، به این نکته پی میبریم که تمامی این مسایل نشان از حفظ کرامت زن و جایگاه والای خانواده در ادیان دارد که خود این امر، در تعالیم پیامبران برای حفظ انسانیت و ابراز مهر و محبت نسبت به همسر بیشتر خود را نشان می دهد. برای درک بهتر آیین همسرداری می توان به سراغ آیه ۱۹ سوره نسا رفت و به زیبایی دریافت که خداوند چه زیبا روش همسرداری را بیان کرده است. هرچند در تمامی ادیان الهی ازدواج صرفا یک امر طبیعی ساده نبوده بلکه همه آن را یک دستور الهی و یک اقدام کاملا مقدس قلمداد میکنند ونه یک داد و ستد، اما هستند امروزه افرادی که کماکان در جهل خود فرو رفته و به جای حفظ کرامت و ارزش انسانی چوب حراج به عقل خود می زنند و به ازدواج به عنوان یک داد وستد مینگرند. در نهایت می توان گفت که همسرداری نیکو، یک امر مقدس در فرایند ازدواج است و ازدواج پایانی برای شهوت رانی انسانها و راهی در جهت منظم شدن ریتم زندگی آنهاست و حس خوبی که از استحکام این پیوند آسمانی با انتخاب همسری به تعبیر قرآن هم شان فرد حاصل می شود نتیجه همان روح الهی است که در این کار مقدس جاری می شود. در پایان به جهت تاکید بر اهمیت این مطلب که شاید خیلی ها ازدواج و همسرداری را فقط یک امر مادی و غریزی بدانند با این جمله از کتاب مقدس مطلب را تمام می کنیم که خداوند عالم می فرمایند: «پیوند زن و مرد نقشه و اراده خداوند است، پیوندی را که خدا بین آنها ایجاد می کند هیچ کس حق ندارد به هم بزند.»منبع: شفقنا @howzavian
وبینار چهارشنبه، 17 اردیبهشت: معیارهای تطبیق نشانه های ظهور، دکتر آیتی برای ورود به وبینار، به آدرس www.iiccfp.com مراجعه کنید و بعد از ورود به قسمت «نشست های علمی روزهای الهیاتی ماه مبارک رمضان»، قسمت «جهت ورود به اتاق جلسه کلیک کنید» را مشاهده کنید. @howzavian
📒 کتاب «اسلام و محیط زیست» حضرت آیت الله جوادی آملی، از سوی انتشارات بین المللی فانوس دریایی به زبان اسپانیایی ترجمه و در سایت آمازون منتشر شد. 🔸این کتاب به زودی در منتشر می شود. @howzavian
🔸برادرِ پیامبر؛ ابوتراب ✍ مجتبی عادلپور 🔹هر کدام از روزهای تاریخ، در دل خود وقایع شنیدنی نهفته دارد. روی برخی از این وقایع غبار گذشت زمان نشسته است و برخی نیز همچنان زنده اند. دوازدهم رمضان سال اول هجرت شاهد یکی از این رویدادها بوده است. پیامبر(ص) بعد از این که به مدینه هجرت کرد در این روز بین مهاجران و انصار برادری ایجاد کرد. 🔹در پی این واقعه مسلمانان دو به دو با تناسبی که با یکدیگر داشتند باهم برادر شدند. بر اساس این عقد هر مسلمان حقی به گردن برادر خود دارد؛ به این که به دیدار او برود، او را دعا کند و در آخرت شفیع او باشد. ابوبکر با عمر، طلحه با زبیر، عثمان با عبدالرحمن، مقداد با عمار و بقیه به همین منوان دست در دست هم قرار دادند. در انتهای این مراسم پیامبر(ص) امیرالمومنین(ع) را که هم شأنی برای او وجود نداشت، برادر خود خواند و این چنین بود که مدال افتخار دیگری به مدال های زرین حضرت اضافه شد. 🔹البته این پایان ماجرا نبود و پیامبر (ص) بارها و بارها و در مکان ها و زمان های مختلف علی(ع) را برادر خود خطاب می کرد:«انت اخی فی الدنیا و الاخره؛تو در دنیا و آخرت برادر منی». اخ الرسول، امام الهدی، امیر کلام ابوتراب ، ابوالمومنین ، ابوالایتام کدام نام تو را میتوان ندیده گرفت؟! تورا چگونه بخوانیم؟ با کدامین نام؟! @howzavian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ جوان پاکی‌خواه ✍علی‌اکبر مظاهری محسن که جوانی ۱۹ ساله بود، به ستوه آمده از دست خویش، شرمنده از خدای خویش، نگران سلامتی جسم و اعصاب و روان خویش، برای چاره‌جویی و درمان‌خواهی به مشاوره آمد. او را احترام و محبت کردم و خواستم که سخن بگوید. شرم می‌کرد که راحت بگوید؛ در لفافه سخن می‌گفت، اما منظور خود را نیکو می‌رساند و من، به روش‌های گوناگون، به او می‌فهماندم که منظورش را می‌فهمم و نیز از خجالتش می‌کاستم تا راحت‌تر حرف‌هایش را بزند. محسن پس از اندکی که آرامش یافت و احساس صمیمیت کرد، گفت: حدود پنج سال است که بالغ شده‌ام و همهٔ این زمان را گرفتار و آلوده به انحراف جنسی بوده‌ام؛ از همان آغاز بلوغ تا اکنون. تنها یک سال را پاک و رها بودم؛ سال چهارم بلوغ را. پرسیدم: آن یک سال را چگونه از دام بلا گریختی؟ گفت: سخن و نَفَس یک عالم اخلاق پاک‌جان نجاتم داد. گفتم: و پس از آن یک سال؟ گفت: نمی‌دانم چه شد که تعادل روحی‌ام به هم خورد و باز آلوده و گرفتار شدم. پرسیدم: آن معلّم اخلاق، همچنان در دسترس بود؟ گفت: بله، اما سخن و نَفَسش دیگر در من کارساز نبود. او را ترک کردم. به‌هم‌ریختگی روانی‌ام، من را به خوبی‌ها و پاکی‌ها، بی‌رغبت و به بدی‌ها و ناپاکی‌ها مایل می‌کرد. 🔹علت‌ها: آن‌گاه به علت‌یابی پرداختیم. ریشهٔ اصلی مشکل او را «عدم تعادل روانی» دانستم. از این رو، به کاوش برای یافتن ریشهٔ ناراحتی روانی‌اش پرداختم. با پرسش‌هایی که از او کردم و پاسخ‌هایی که گرفتم و نیز با بررسی دوران کودکی‌اش، ریشهٔ اصلی پیدا شد: آشفتگی روابط پدر و مادرش و نزاع‌ها و جدال‌های همیشگی آنان. البته عوامل دیگری نیز در تخریب عصبی و روانی محسن، مؤثر بودند، اما عامل اصلی همان دعواهای والدین نزد فرزند بود. پدر، نیمی از روان کودک را تشکیل می‌دهد و مادر، نیم دیگر را. کودکان از نظر روانی، قادر به جداکردن خود از والدینشان نیستند. برای کودکان فرقی ندارد شما بر سر او فریاد می‌زنید یا همسرتان؛ آسیب یکی است. جنگ بین پدر و مادر در برابر کودک، باعث جنگ روانی کودک، برای همه عمر، خواهد شد. 🔸چارهٔ کار با آشکار شدن ریشهٔ درد، راه درمان نیز آشکار شد. معمولاً چنین است که با کشف ریشه یا ریشه‌های درد، دیگر درمان، دشوار نیست. 🔹راه‌هایی که برای درمان پیش گرفتم، این‌ها بود: ۱. محسن را به یک روان‌پزشک معرفی کردم تا یک دورهٔ درمان روان‌پزشکی دربارهٔ او اجرا شود. محسن برخلاف برخی از مردمان، که به‌دلیل فرهنگ و باورهای غلط، از مراجعه به روان‌پزشک اکراه دارند و مقاومت می‌کنند، مقاومتی نکرد و پذیرفت. او را بر این پذیرش عاقلانه، آفرین گفتم. به او یادآور شدم که لازم نیست کسی از مراجعه‌اش به روان‌پزشک باخبر شود، که اگر باخبر شوند، ممکن است تصمیمش را سست کنند و او را از این کار بازدارند. ۲. به ترمیم و تقویت ایمان مذهبی‌اش پرداختیم؛ زیرا هرچه ایمان و عرفان آدمی، نیرومندتر باشد، از ناپاکی‌ها دورتر است. برای این منظور، از بیان مطالب معنوی، سفارش به مطالعهٔ کتاب‌های اخلاقی، بهره‌جویی از درس‌ها و برنامه‌های اخلاقی و معنوی، معاشرت با نیکان، ارتباط صمیمی با خداوند به‌وسیله عبادت و دعا و مناجات استفاده کردیم. ۳. یافتن آن معلم اخلاق و ارتباطی دوباره و پیوسته با او و بهره‌گیری از نَفَس پاک او. ۴. ورزش مستمر و روشمند ۵. ازدواج به محسن گفتم که با اجرای چند ماههٔ برنامه‌های اصلاحی‌مان و ایجاد تعادل روانی و ترمیم خرابی‌ها، آمادهٔ یک ازدواج موفق شود؛ با همسری مناسب و همتا. او دیگر برنامه‌های مشاوره‌ای‌مان را به‌خوبی می‌پذیرفت، اما از ازدواج هراس داشت. به او گفتم: از قضا مهم‌ترین راه درمان کژی‌های جنسی، ازدواج است. البته نمی‌گویم همین الان ازدواج کن، بلکه این را جزو برنامه‌ها بگذار و در تدارک فراهم‌کردن زمینه‌های انجام آن بکوش. تا اندیشه کنی و سپس تصمیم بگیری و آن‌گاه کسی را انتخاب کنی و مراحل انتخاب همسر و مقدمات دیگر را بگذرانی تا به عروسی برسی، زمانی طول می‌کشد. در این مدت می‌توانی خود را مهیای یک زندگی خوب کنی. عزم بر ازدواج، خود، آدمی را از آلودگی‌ها بازمی‌دارد و نور امید را در دل او می‌افروزد و اندیشهٔ او را هدفمند می‌کند و وی را به‌سوی پاکی‌ها فرامی‌خواند. 🔸آن‌گاه کتاب «جوانان و انتخاب همسر» خود را به او معرفی کردم تا آن را با حوصله بخواند. @Mazaheriesfahani @howzavian
✍مثل آب خوردن (شیوه های خاطره نویسی آسان) اثر:حمید داود آبادی @howzavian
🔴 فریب در ماه قرآن فریب رسانه ملی به نام فرهنگ و کتابخوانی هیچ توجیهی ندارد. مسابقه تلاش می کند مردم را به کتابخوانی سوق دهد آن هم با این شعار «به ده سوال پاسخ بدهید دو میلیون جایزه بگیرید»! اما بیان نمی کند این دو میلیون بین تعداد زیادی از برندگان تقسیم خواهد شد. متاسفانه قداست کتاب و فرهنگ در سایه فرهنگ سرمایه سالارانه به آسانی بازیچه قرار می گیرد. از همه فعالان فرهنگی و دلسوزان عرصه کتاب و شفافیت می خواهیم، اعتراض خود را از این گونه کاسبی های فرهنگی به گوش برنامه ریزان فرهنگی کشور به ویژه مدیران رسانه ای برسانند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزه
نویسندگان حوزوی
🔴 فریب در ماه قرآن فریب رسانه ملی به نام فرهنگ و کتابخوانی هیچ توجیهی ندارد. مسابقه #کتابیکا تلا
🔻تجربه تلخ یک نوجوان😔 سلام من یه نوجوون 15ساله هستم با توجه به تبلیغات گسترده درباره ی مسابقه روبیکیو که در اپلیکیشن روبیکا برگزار می شود (به صورت آنلاین با برخی برنامه های صداوسیما مانند اتفاق، شیرازه و...) خواستم تا در بخش کتابخوانیه برنامه شیرازه شرکت کنم. و به همراه دوستانم شروع به خواندن کتاب های منتخب برنامه شیرازه کردیم تا بلکه دو میلیون تومانی که برنامه از او حرف میزند را ببریم (این را هم بگویم که قبل از این مسابقه ها در ماه رمضان تا سحر بیدار بودم و کتاب های مختلفی را میخواندم) کتاب ها را خواندیم و تو مسابقه شرکت کردیم و تمام ده سؤال را جواب دادیم (شعار مسابقه روبیکیو: ده سؤال را پاسخ دهید دو میلیون تومان برنده شوید) خیلی خوشحال شدیم اما بعد فهمیدیم این مبلغ بین تمام برنده ها تقسیم می شود (حدود 800 نفر) که تنها به ما دو هزار تومان بیشتر نمیرسد خیلی ناراحت شدیم😞😞😞😞😞 فکر کنم تا چند ماهی دیگه سمت کتاب نروم واقعا چهره کتابخوانی رو خدشه دار کردند . لطفا کاری کنید که مسابقه روبیکیو(مسابقه دروغ) از برنامه های صداوسیما حذف شود تا موجب از بین رفتن بیشتر فرهنگ ما نشود ببخشید که طولانی شد باتشکر از همراهیتون @howzavian
🔶 سلام، حرف و سکوت بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد نماز صبح گفتم. نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچ نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم . نیست. آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان نیز بود رفت سمت در . آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود : خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف یعنی همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست. فراوان. مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند.. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود : مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوتشون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت : خاطره ای بود از همسر محترم روحانی مجاهد و انقلابی، شهید حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی نواب صفوی نوّرالله مرقده. @howzavian
📍هم اکنون نشست آن لاین (وبینار) 📍نقدی بر سخنان دکتر سروش در باب روایات و روحانیت، 📍 دکتر علی موحدیان عطار ⭐ همراه با پرسش و پاسخ دبیر علمی: دکتر مرتضی کریمی ناظر علمی: حجت الاسلام سید مصطفی دریاباری سه شنبه و چهار شنبه 23 و 24 اردیبهشت ساعت 15 الی 16 لینک ورود به نشست آن لاین 👇👇 https://meeting.icpcr.com/b/mor-9xr-k9v ✔ رایگان ✔ بدون نیاز به ثبت نام ✔ اعطای گواهی نامه دوزبانه @howzavian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بررسی کارنامه قرآن‌پژوهی حضرت آیت‌الله عبدالله پخش شده در برنامه تلویزیونی سوره ✅ برنامه هر شب ساعت ۲۲:۴۵ از سیما 👇 @sooreh_tv @howzavian
🔹 به بهانه چهلم فراق حاج میرزا ✍بهزادزارع 💐 پس از انتشار کتاب حاج میرزا رهبر معظم انقلاب فرمودند : « واقعا اگر ممکن بود برای دیدن این مرد به همدان می‌رفتم ». به‌راستی رهبری که مشغله اداره جهان اسلام را دارد و بمراتب صدها برابر شاهد حوادث تلخ و شیرین انقلاب بوده و خاطرات فراوانی در سینه دارد چرا ما را این چنین به حاج میرزا توجه می دهد ؟/ 🌹 اینکه حاج حسین همدانی فرمانده حاج میرزا بوده و علی القاعده شاهد همه خاطرات او بوده چطور و چرا در اوج مشغله دفاع از حرم آنرا دو بار می خواند و به دیگران هم تاکید می کند ...؟/ راه نجات کشور و نظام دراین است که رفتار و سیره حاج میرزاها باید بر همه بخشهای کشور حاکم شود تا مردم در همه جا طعم خوش انقلابی گری را حس کنند. http://fna.ir/ex5xwi @howzavian
🔸 قدر را قدر بدانیم امشب از هر سو فرصتی برای دیدار است فرصتی برای آمرزش فرصتی برای دلگویه های تنهایی و ثانیه هایی برای دستان نیاز تا رسیدن به رازهای استجابت بیداریم @howzavian
🔴 دومینوی نفوذ فرهنگی در عالم خواب و بیداری ✍علیرضا محمدلو 🔸واقعا رسالت یک رسانه چیست؟ خط قرمزش کجاست و نظام حساسیت های رسانه ای شامل چه عناصر و متغیرهایی است؟ رصد و دیده بانی فرهنگ جامعه اگر مسئولیت درجه یک رسانه نباشد پس چه دردی را دوا خواهد کرد و آیا لای جرز دیوار نمی خورد؟ 🔸با اعتماد به سکوت کدامین رسانه ها و همکاری و توجیه کدامین مقام و مسئول سیاسی و فرهنگی و... می توان در عالم خواب و بیداری و خیلی رک و راست، اساس هویت و متغیراصلی یکپارچگی دینی و اجتماعی یک جامعه را هدف قرار داد؟ آیا بحران را بستر خلوتی برای نفوذ فرهنگی یافته اند یا قصد تمرکززدایی از خبر و اتفاق دیگری را دارند...الله اعلم! 🔸خانمی دولتی که در حد یک شهرستان هم نتوانسته بود ابتکار و تخصص و شایستگی اش را به اثبات برساند، حال در جایگاه یک مقام مسئول و مشاور دولتی بقول خودش در عالم خواب و بیداری پستی را فوروارد و در کانال خود بارگزاری می کند که برای تبریک روزجهانی خانواده، اساس خانواده را زیر سوال می برد‌. 🔸این ترفند رسانه ای که ذائقه و حساسیت نظام فکری رسانه ای و فرهنگی جامعه را محک می زند تا به عادی سازی همجنس_بازی یا گرایی منجر شود نامش چیست؟ آیا از مارپیچ_سکوتی که حاکم و طراح بلامنازع آن دولت و وزارت ارتباطات است و بازی بدون توپ وزارت فرهنگ و ارشاد می توان سراغی از شخص یا شاخص دیگری گرفت؟ 🔸واقعا سبک زندگی اسلامی چندمین مهره از دومینوی نفوذ فرهنگی تفکر لیبرال حاکم بر فرهنگ و رسانه ماست که بایستی فتح شود؟ آیا به آخر خط رسیده ایم یا هنر و رسانه لیبرال زیر سایه دولت سکولار، خیلی رو بازی می کند؟ 🔸خانم مولاوردی حواستان به نسل جوان و نوجوان امروز جامعه قطعا نیست ولی کودکان این جامعه را مدتی است که پروتکل های_۲۰۳۰ جهانی شما و دولت فخیمه تان در برخی نقاط کشور و با چراغ نیمه روشن و خاموش در نوردیده است.. آری باور می کنیم از شما که از فرط خستگی و در عالم خواب و بیداری، فقط قصد تبریک روزجهانی خانواده را داشتید ولاغیر... @andisheengelabi @howzavian
🔶 درآمدهای امام علی(ع) ✍ نیما ارزانی انسان به عنوان یک موجود زنده اجتماعی برای تشکیل زندگی و داشتن نقشی در جامعه باید درآمد و سرمایه ای داشته باشد تا بتواند جهت پیشبرد کاری های خویش به نحوی که مطلوب آن است اقدام کند، چه این ها تامین مخارج زندگی خانواده خود باشد و چه تشکیل حکومت و‌... همگی در گرو سرمایه یا به زبان ساده تر پول است.همان گونه که پیامبر عزیز اسلام بارها تاکید کرد که اگر سرمایه مالی خدیجه(س) نبود اسلام در همان مکه دفن می شد ؛خود نشان از جایگاه پول و درآمد در زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها دارد. دفعات زیادی از من سوال شده است که امیرالمومنین علی(ع) که همیشه در حال عبادت و یا نوشتن و گردآوری قرآن بود چگونه زندگی خویش را می چرخاند، و درآمد ایشان از کجا بود؟.جالب اینجاست که خیلی ها فکر می کردند که امام اول شیعیان همیشه در حال نماز و عبادت بوده است و خرج زندگی وی از بیت المال تامین می گردید!.اما با کمی مطالعه و بررسی در می یابیم که داماد و پسر عموی پیامبر چه در زمان حیات پیامبر و چه بعد از رحلت ایشان مانند بقیه مسلمان با وی برخورد می گردید. علی ابن ابیطالب در زمان کودکی که در خانه ابوطالب و پیامبر تحت تعلیم آن مرد بزرگ الهی بود ؛ بعدها در دوره جوانی با کارکردن در زمین های کشاورزی و نخلستان های اطراف مکه که از کارهای طبیعی و مرسوم آن زمان بود به کسب روزی حلال همت داشت چرا که در آن برهه از تاریخ پیامبر و خانواده او آنچنانی زمین و درآمد نداشتند و علی (ع) با کار کردن بر زمین های دیگران برای خود درآمد داشت؛ بعدها که پیامبر با ام المومنین خدیجه سلام الله علیها ازدواج کردند و اسلام در مکه گسترش و زمین های مفتوح العنوه که به زمین های فتح شده توسط سپاه اسلام اطلاق می شد، بخشی از آن زمین ها مثل بقیه مسلمانان در اختیار علی (ع) قرار گرفت و ایشان مقداری از نظر مالی به استقلال رسیدند. بعد از هجرت پیامبر به یثرب علی(ع) نیز به آنجا رفته و با کشاورزی و حفر چاه که هم اکنون به آبیار علی در مدینه معروف است درآمد های مناسبی داشت.ایشان ابتدا در مدینه با آباد کردن زمین های خشک با حفر چاه و کشت درختان خصوصا نخل درآمدهای زیادی را در مدینه توانست کسب کند. با خرید زمین از همان درآمدها به دارایی های خویش افزود.وی حتی با داشتن چشمه های آبی که توسط چاه در مناطق مختلف حفر کرده بود یا ساختن خانه و... نیز اقدام می کرد که اینها هم بخشی از درآمد های وی بود. هرچند امام بزرگوار بسیاری از دارایی های خویش را وقف کرده بود البته بعضی ها به فرزندان، اقوام و بعضی ها وقف عام می نمود؛ مانند خانه ای در محله بنی زریق مدینه که ایشان ساخت و وقف خاله هایش کرد که در آنجا ساکن باشند و بعد از فوتشان در اختیار نیازمندان قرار گیرد.یا ذات کمات مجموعه چهار چشمه جاه آبی است که در منطقه حرّه الرجلاء توسط ایشان حفر و به وقف عمومی گذاشته شد. در کتب تاریخی مختلف مجموعه اموال وقف عام ایشان تا بیست مجموعه وقفی می رسد که فقط تعداد چاه های حفر شده و وقف شده ایشان توسط اسناد به سی مورد می رسد. لذا باید گفت که ایشان کمتر وقت عبادت داشته و بیشتر صرف کار بوده، اما نباید از این نکته غافل بود که ایشان چه در حال کشاورزی و یا حفر چاه و آبادانی منطقه ای هرگز از ذکر خدا غافل نبود همانگونه که خودشان هم بارها گفته است، و عبادت خدا با کار کردن منافاتی ندارد اما این مطلب متاسفانه جوری خلط شده است که بعضی ها فکرمی کنند ایشان صبح تا شب در حال عبادت در مسجد بوده و کاری نمی کرده است که با بیان این اسناد سعی در روشن شدن آن داشتیم و باید بدانید که ایشان تا آخرین روزهای زندگی خویش سعی نکردند که از حال فقرا و نیازمندان بی خبر باشند لذا وقف و واگذاری اموال خود گویای عدم وابستگی ایشان به دنیا و درآمدهای آن بوده است. البته در باب در آمد ها و سرمایه های ایشان در کتب اهل سنت به گفته طلحه و زبیر زیاد پرداخته شده است که نگارنده به دلیل اینکه تشبه به اغراق در آن شاید دیدم از ذکر آن خودداری و تحقیق آن را برعهده مخاطب می گزارم. در پایان با این خبر از ابن شهر آشوب ساروی در جلد اول کتاب مناقب آل ابیطالب یادداشت را تمام می کنم که تاکید کرده است: "دوران ۲۵ ساله خلفای سه‌گانه، امام علی(ع) به انجام خدمات علمی و اجتماعی بسیاری موفق شد. از جمله: جمع‌آوری قرآن (مصحف امام علی (ع)، مشاوره به خلفا در امور گوناگون، انفاق به فقیران، آزاد کردن بردگان چندان که حدود هزار برده را خرید و آزاد کرد، کشاورزی و درختکاری، حفر قنات، ساختن مساجد از جمله مسجد فتح در مدینه، مسجدی در کنار قبر حمزه، مسجدی در میقات، مسجدی در کوفه و مسجدی در بصره، وقف اماکن و املاک که درآمد سالانه آن را تا ۴۰۰۰۰ دینار شمرده‌اند". @howzavian
👈مؤاخذه ای مبارک سلام . در پاسخ کسی نوشتم که می نالید از فساد و بی حجابی دختران و زنان و اینکه تا‌کی سکوت کنیم؟ و لابد می خواست هیجانی بسازد برای بلندتر کردن روسری ها که البته لازم اما تاثیرش بی بقاست 👇 سکوت چرا؟ کار عملی می خواهد. اول به طور جدی نهادهای دینی و رسمی کشور را به مواخذه ای پیوسته باید کشاند که بخش مهمی از این رفتار اجتماعی ثمره بی کاری و وادادگی شماست در این ۴۰ سال که به جای ارائه راه حل برای مسائل انقلاب و اجتماع، سرگرم پیدا کردن مرجع ضمیر در مکاسب و رسائل و کفایه، سر ما و خودتان را در برف بردید! دنیا در تاخت بود و شما در حال باخت! قدر باید دانست نفسهای این طلاب جوان جهادی را و فضلای زمان شناس را. قدم دوم توسعه همین سلوک جمعیت بالنده اخیر در برهوت بی خیالی حوزه هاست. حوزه ای که سهم او در تمدن سازی اسلامی بلاتردید اول است، هر چند خودش آخر است! رفتار آن دختر نه از سر فاحشه گری که از سر باورپذیری آرمان غرب تهی است. باید اول طلبه ها عمق راهبردی تفکر دشمن را بشناسند و بدانند مدرنیته چیست، تا در گام دوم و در برنامه ای ده ساله، کام نسل نو را به زمزم و تربت معرفت شفا بدهند. این البته فقط نمایی کلی از سهم حوزه است، برای علاج درد بی نشان خدا دوری. سهم دیگر مسئولان نامسئول هم محفوظ! https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 📢 انتشار دیدگاه نویسندگان حوزوی به منزله تأیید کامل نظرات از سوی مدیران این کانال نیست، هدف اصلی ما شنیدن، تبادل نظر و شاید آشکار شدن حرکتی از سوی متولیان فرهنگی و دینی کشور است.
💠 جبهه منطق و محبت ✍جبهه انقلاب «جبهه منطق و محبت» است، اگر خالصانه اقدام شود، جاذبه اش عالم گیر می شود. @howzavian
🔰مطالبه از رهبری؟! ✍مهدی عامری 🔸«این پرچم آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری را زمین و نگذارید؛ همه‌ی این بحثها و صحبتی که در این مدّت یک ساعت و نیم شما دوستان در اینجا [بیان] کردید، مطالبه‌گری بود دیگر؛ مخاطب مطالبه‌گری هم گاهی خود این حقیر بودم، گاهی دستگاه دفتر ما بود، گاهی مجموعه‌های دیگر بودند؛ این بسیار چیز باارزشی است؛ این مطالبه‌گری را از دست ندهید، این آرمان‌خواهی را از دست [ندهید]». 🔹اینها بخشی از فرمایشات رهبری در دیدار رمضانی شان با دانشجویان است که ایشان با و علنی جوانان نخبه از به زمین گذراندن پرچم مطالبه گری بر حذر می دارند. نکته جالب این سخنان این است که ایشان در مواجهه با مطالبه گری، خود و دفترشان را نیز استثنا نمی کند و حتی آن را امری ارزشمند می دانند. 🔸مع الاسف مشکل آنجاست که به زودی عده ای با نام دفاع از ولایت همین نهی صریح و عدم استثنا را مورد تغافل و تجاهل قرار می دهند و هر پرسش و نقد به این مجموعه ها را قیام و خروج عليه رهبری می نامند.. 🔹مطالبه‌ از رهبری را کفر، انتقاد از دفتر رهبری را شرک جلی می دانند و چنان این دایره را گسترش می دهند که مثلا اگر به مداحی که در بیت رهبری مداحی کرده هم نقدی شود آن را حمله به کیان اسلام تلقی می کنند! 🔸از امروز خیلی ها دغدغه حجاب رهبر را برجسته خواهند کرد اما این قسمت را ندید خواهند گرفت. البته تاسفبارتر از رسانه ها و اشخاص، نهادهایی هستند که به این امر و نهی ها بی توجه هستند و مطالبه گری و اعتراض را با برخورد امنیتی و حذف و اخراج و دادگاه پاسخ می دهند. 🔹انشالله این فرمایش رهبری در قلب و مغز عده ای جا بیفتد که مطالبه گری حتی از رهبری با ارزش است و اگر بچه های دلسوز انقلاب این پرچم را زمین بگذارند، نا اهلان آن را علم خواهند کرد! @sadid59 @howzavian
هدایت شده از سردبیری
🗒گفتگوی روشنایی روز با شب ✍️محمد ادریسی شب‌نامه نویس نیستیم اما معاش مردم مساوی نیست و قصورات بسیار و آرزوها منزوی‌شده است و خوابیدن برای بسیاری از ما حکم تغافل و فرار از بیداری و مسئولیت‌ها و مشکلات آن و تاوان انتخاب‌ها را دارد. دنیا دارالنوم و خوابگاه نیست و آن‌ها که زیاد می‌خورند و زیاد می‌نوشند ، زیاد هم می‌خوابند و زیاد نیز می‌بازند! روشنایی روز باافتخار سربلند کرد و به شب گفت که در من عمل است و نشاط و ساختن و رشد است و در حقیقت زندگی من هستم و در ساعاتی که روز هست و روشنایی ،فتح و نصر و پیروزی تحقق می‌یابد و خدا به من قسم‌خورده است در یک آیه از قرآن که :«و النهار اذا تجلی»و قسم به روز که خود را نمایان می کند.روشنایی روز از فرصت سکوت شب سو استفاده کرد و هرچه دلش خواست به شب گفت که تو زمان تنبلی و استراحت و خستگی و خواب و ترس هستی و در تو دزدها و ناجوانمردان خوشحال و مجرمان شاداب هستند. تاریکی شب سکوتش را شکست و با صدای خیلی خیلی آرام گفت که من لباس هستم و می‌پوشانم آنچه را که تو عریان می‌کنی از نابرابری‌ها و نابرادری‌ها گرفته تا گرسنگی‌ها و تشنگی‌ها و بیکاری‌ها و... و در من استمتاع و استیناس وسبات هست و زمان سکون و استراحت هستم و عزم برای کار در روشنایی روز و اگرچه من ساکت باشم می‌توانم که ساکن نباشم و اگر درباره تو آیه‌ای نازل‌شده است به نام من یک سوره هست و آن سوره «لیل» است که لیل یعنی شب و زمان خوشحالی انبیا و صالحان و متقیان است و عیب‌ها و پنهان‌ها را که تو لو دادی را می‌پوشانم و من مثل تو آدم‌ها را مفتضح و بی‌آبرو نمی‌کنم. آری!اگر شب نبود بسیاری از مردم توان تحمل بقا در روز را نداشتند و شب وقتی است که مؤمنان در آن مشغول تجارت هستند و اگر از کسی شکایتی هم دارند باخدای خود در شب مطرح می‌کنند که او شنوای ناگفته‌هاست. روشنایی روز حیا کرد و سرپایین انداخت و خجلت‌زده از شب شد و گفت آری در تو حتی صدای مناجات بیشتر شنیده می‌شود و تضرع بندگان در تو بیشتر است و تو رازنگهداری و متواضع‌تر از من هم هستی. شب زمان خلوت با حبیب است،کیست که دوست ندارد با محبوب خود خلوت کند؟! چشم‌ها را به بیداری عادت دهیم نه خوابیدن در بزنگاه‌ها که هم می‌توان آن‌ها را به‌غفلت در امور مختلف عادت داد و هم می‌توان چشم‌ها را به بیداری عادت داد. خوابیدن در شب زیباست چون هیچ‌کس در آن نمی‌تواند گناهی انجام دهد ،وقتی یاد بدبختی‌های روز می‌افتید خواب از سر پریده،غمناک شب می‌شوید و هنگامی‌که یاد خوشی‌های روز لحظه‌ها را در شب سپری می‌کنید خوشحال می‌شوید و آرام می‌خوابید پس بنابراین برای عده‌ای شب همچون بهشت است و برای برخی دیگر شب همچون جهنم است و آرزوی شب‌های بهشتی و نه جهنمی را برای همه داریم. عصیان گر مستحق بیداری شب نیست و برای همین همیشه حس می‌کند که گمشده‌ای دارد. هرکدام از ما چه ‌بسا دوستان و آشنایانی داشته باشیم که شب خوابیدند و صبح بیدار نشدند و از این خواب‌وبیدار نشدن آن‌ها هیچ عبرتی نگرفته باشیم درحالی‌که اگر عبرت گیر باشیم با ترس سر بر فراش می‌گذاریم و از خود قبل از هر خواب می‌پرسیم که آیا صبح را خواهیم دید یا نه؟! آنچه درگذشته گفته شد و آنچه را که حال می‌خواهیم بگویم و آنچه را که در آینده می‌گوییم و انجام می‌دهیم چه در شب و چه در روشنایی روز از این چهار حالت خارج نیست: 1-یا نفع محض برای خودمان و دیگران است 2-یا ضرر محض برای خودمان و دیگران است 3-یا هم در آن نفع و هم ضرر محض برای خودمان و دیگران است 4- یا قسمتی از آن نه نفع دارد و نه‌قسمتی از آن ضرر برای خودمان و دیگران دارد. بر آن‌ها که با کتاب و سنت مأنوس هستند پوشیده نیست که استیقاظ هنر است و سبب حسن عاقبت و محبت آور و افراط در خوابیدن عادت بسیاری از ما شده است پس نفس را توبیخ کنیم .اگر بیمار هستید یا در صحت و سلامت و یا در سختی و یا در راحتی یا در منزل خود یا بیمارستان و محل کار یا که در سفر و یا هر زمان و مکان دیگر او را صدا بزن آن‌هم در سکوت شب و انشراح صدر از او بخواه که بتوانی بعضی از بندگان آلوده به پلیدی‌ها را تحمل‌کنی و دم نزنی و پیف‌پیف نکنی! تقاصر را کنار بگذاریم و بدانیم که این شب‌ها همچون شب‌های دیگر نیست و همچون روز روشن است که ماندگار نیست و بهجت‌ها در پیش است. پس چشم را از نگاه نافرم و زبان را از کلام ناجور و شکم را از طعام نامفید مصونیت ببخشیم و از خصومت‌ها و کینه‌های شتری هجرت کنیم و مراقب سارقان زمان طاعت‌ها باشیم و با حرمان از عبادات خداحافظی کنیم تا آثار آن را در زندگی حس و لمس کنیم و کرامت اجر و شرافت نصر و سعادت شاد بودن و ثواب‌ها نصیبمان شود در این ماه که اول آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن عتق از نیران جهنم و امضای انصراف‌نامه از بد بودن با فرار نفس از حبس معاصی است و امید که شب‌های همه معمور و روزهای همه مستور باشد. @howzavian