📌لاریجانی رفت تا برگردد!
علی اردشیر لاریجانی بالأخره پس از ۳ دوره تکیه بر صندلی ریاست مجلس شورای اسلامی، سرانجام در آخرین جلسه مجلس دهم با جمله:
"مجلس تمام گشت ولی باید گفت در تو پایان نیست، آغازی دگر باید تو را"
به کار خود پایان داد.
همزمان، تیم رسانه ای علی لاریجانی سعی داشت تا با انتشار یادداشت ها و پیام های قدردانی از سوی برخی مراجع عظام تقلید، شخصیت های برجسته حوزوی و نیز مسئولین بلندپایه لشگری و کشوری بدون توجه به جاده صاف کنی های وی برای دولت تدبیر خصوصا در رابطه با تصویب برجام، او را به چهره ای ممتاز و بی همتا در خدمت به مردم تبدیل کند.
به نظر میرسد با توجه به عدم شرکت لاریجانی در یازدهمین دوره مجلس و آغاز به کار تیم رسانه ای برای تطهیر چهره او، ظن آمادگی او برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری را تقویت میکند.
فرصت دو ساله ای که میتواند اقدامات لاریجانی را نزد افکار عمومی به دست فراموشی بسپارد و چهره ای محبوب از وی بازسازی کند.
لاریجانی نرفت که برود، رفت که برگردد!
@soleimaniqomi
#علی_لاریجانی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
1_1918553.pdf
5.46M
✅ خلاصه معراج السعادة
🌹 يا المقامات العالية
👌مرحوم حاج شيخ عباس قمی
📝دنبال یک کتاب اخلاقی خلاصه می گردی این کتاب رو بخون...
#کتاب #اخلاقی #تربیتی
🔸سایر کتب دینی و اخلاقی را در این کانال #دانلود کنید.
@m_serat
#کتابخوانی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
✅روز یادبود
✍نیما ارزانی
آمریکا این کشور پهناور دارای ایالات متعدد، نژادهایی متنوع و قومیت های مختلف در یک قرن اخیر تحولات و کشمکش های فراوانی را شاهد بوده به گونه ای که تاریخ یک قرن اخیر این کشور شاید بتواند سند و منبعی عبرت آموز برای سایر کشورهای جهان باشد و این نه به دلیل پیشرفت ها بلکه به دلیل گسترش دخالت ها و حضور استعماری آمریکا در کشور های مختلف. سلطه طلبی این ابرقدرت نه تنها برایش کم هزینه نبوده بلکه در طی سالهای متمادی، مردم آمریکا را بطور غیرمستقیم درگیر تبعات جنگ و درگیری های سردمداران این کشور در راستای زیاده خواهی هایشان کرده است. در این میان سربازان و جوانان آمریکایی زیادی به صورت مستقیم قربانی سیاست های جنگ طلبانه ی سیاستمداران خود شده اند. سیاستی که برای حفظ خود و اثبات کارآمدی خویش سعی در خوب جلوه دادن عملکرد خویش داشته و تا جایی پیش می رود که وانمود می کند کشته شدگان در جنگ برای آنها بسیار ارزشمند هستند. با این رویکرد هر ساله با شروع تعطیلات تابستانی مراسم جشن روز یادبود به صورت نمادین و در جهت تجلیل و یادآوری مقام کهنه سربازان و کشته شدگان جنگ های آمریکا برگزار می شود. مراسمی که از رئیس جمهوری آمریکا گرفته تا سایر سران کشور در آن حضور دارند.
اما مساله ای که در اینجا قابل طرح است بیان مفهوم حقیقی و هویت واقعی این مراسم و نحوه انتقال آن به نسل های آینده توسط سیاستمداران و گردانندگان این جشن در آمریکاست؛ چراکه وقتی به تاریخ آمریکا نگاه می کنیم در می یابیم که در طول یکصد و پنجاه سال گذشته بیش از ۱۰ مورد جنگ خارجی و شماری درگیریهای داخلی با کشته و تلفات زیاد تنها ارمغانی برای این کشور نوپا بوده است که نشان از اشتهای سیری ناپذیر سردمداران این کشور در کشورگشایی دارد.
وقتی به تاریخ درگیری ها و تجاوز آمریکایی ها به سرخپوستان بومی نگاه می کنیم و شمار جنگ های داخلی و خارجی این کشور را مطالعه می کنیم در می یابیم که، روز یادبود، در حقیقت روزی است برای گرامیداشت وحشیگری ها و جنایات علیه بشریت یا شاید جنایت علیه سرخپوستان که روزی بومیان آن کشور بودند. این جشن بیشتر از یادبود، مفاهیمی همچون تبعیض نژادی و نوعی نژادپرستی آمریکاییها را نشان می دهد. با وجود گذار از آن سالها هنوز دولتمردان آمریکا در تلاش برای حفظ این روحیه نژاد پرستانه ی خویش هستند و سعی دارند این فرهنگ را به شیوه ای جدید به نسل های بعد نیز انتقال دهند. این تفکر به گونه ای در ذهن جوانان رسوخ کرده که موجب ایجاد ناهنجاری هایی هم شده که نتایج بارز آن در تیراندازی دانش آموزان به معلم ها، همکلاسی ها و… خود را نشان داده است. کشوری که از حقوق بشر و کرامت انسانی سخن می گوید اول باید به این سوال اساسی پاسخ دهد که چرا سنگ بنای تمدن نوپای خویش را با نژاد پرستی و جنایت علیه بشریت پایه گذاری کرده است آیا در مفهوم سیاست آنها کرامت انسانها و حقوق بشر معنا و مفهوم دیگری دارد؟
در سال های اخیر بعد از تصمیم کنگره، این جشن برای یادآوری یاد تمامی درگذشتگان جنگ های آمریکا برگزار می شود کشته شدگانی که بی تقصیر، قربانی سیاست جنگ طلبانه مشتی سیاستمدار جاهل شده اند که هر سال فقط یک روز برایشان جشن می گیرند آن هم نه برای آن سربازان کشته شده بلکه این بهانه ای است برای شروع تفریحات تابستانه شان.
اما در اینجا این سوال پیش میآید که اساسا چرا باید این همه جنگ و کشته توسط یک کشور وجود داشته باشد؟ ضرورت دخالت، لشکرکشی و جنگ و خونریزی توسط کشوری مدعی حقوق بشر چیست؟ وقتی میبینیم که رئیسجمهور سابق آمریکا در همین روزیادبود تاکید می کند که جنگ های آمریکا با کشورهای دیگر برای دفاع از آزادی و دموکراسی بوده است این سوال پیش می آید که آیا شما برای بومیانی هم که زمین و املاکشان را تصاحب کردید و جز قتل و خونریزی و تضییع حقوق آنها ثمره ای در پی نداشتید آزادی قائل بودید؟ آیا اکنون در قرن بیست و یکم هم بومیان آمریکا حق آزادی و دموکراسی در آن کشوررا دارند؟
آمارتلفات انسانی در کنار مشکلات روحی و جسمی سربازانی که از جنگهای آمریکا برگشته اند همگی نشان از یک خشونت گسترده دارد. نشان از یک جمعیت بیمار ناشی شده از جنگی که تامین کننده ی منافعی تنها برای گروهی اندک است.
👇👇 ادامه
نویسندگان حوزوی
✅روز یادبود ✍نیما ارزانی آمریکا این کشور پهناور دارای ایالات متعدد، نژادهایی متنوع و قومیت های مخت
واقعا تامین سیاستهای استعماری آمریکا به حدی ضروری است که این همه جوان و خانواده هایشان لازم است آسیب ببینند و قربانی شوند بدون اینکه هیچکسی پاسخگویشان باشد؟
در کشوری که به راحتی میتوان اسلحه و فشنگ خرید آیا ترویج خشونت کار صحیحی است؟ هر ساله طبق اعلام سازمان های آمریکایی آمار کشته شدگان بیگناه توسط مردم آمریکا بالا می رود؛ مطالب القا شده در رسانهها، سینما، موسیقی، بازی های کامپیوتری، کلاسهای رزمی، سخنان سیاستمداران و دخالت های خارجی آنان در کشورهای دیگر همگی عاملی هستند برای ترغیب و تشویق جوانان آمریکایی به تقویت حس جنگ طلبی و در نهایت آزادی اسلحه باعت فراهم شدن شرایط ایجاد جنایت و کشتار در سطح شهر های این کشور می گردد که این خود بهترین نتیجه جشن روز یادبود است زیرا جوان به این فکر است که اگر من هم بکشم یا بمیرم تجلیل می گردم و یا شاید پیش خودش فکر می کند که چرا کاری نکند که صاحب جشن باشد و دست به این اقدامات وحشیانه که ناشی از سیاست غلط عده ای سود جو است نزند؟
لذا روز یادبود برای خیلی ها روز زجر و درد و یاد آور سختی ها و مشکلاتشان است؛ اما بالعکس برای جمعیت سیاستمدار و منفعت طلب آن کشور این روز معنا و مفهوم دیگری دارد چرا که آنها تنها به منافع خود فکر می کنند نه به آزادی، دموکراسی، کرامت و حقوق بشر.
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
😊 👇خوندنش ضرر نداره👇
آقا ما اومدیم کاشان خونه مادربزرگ، اینجا ملخها حمله کردن، توخونه پرواز میکنن خیلی باحاله. بزرگترا ماتم گرفتن برای ملخها، خانوما جیغ میزنن، ولی بچهها دارن ملخ بازی میکنن. از نقطهضعف بزرگترا هم استفاده میکنن و ملخ میگیرن میارن میندازن تو جوون اونا، بزرگتراهم جیغ و داد
یکی از اعضای خانواده که حجابش مانتو بود، بخاطر ملخ و محفوظ ماندن از ملخ، چادر سرش کرده، چنان حجاب کاملی، که فقط دماغش معلومه، بهش میگم دیدی حجاب مصونیته😁 برعکس یکی دیگه ملخ نشست روی روسریش، برای رهایی از ملخ کلا کشف حجاب کرد، و درآورد، خلاصه اینجا وضعیتی هست. منم همراه با بچهها ملخ میگیرم و دیگران رو اذیت میکنم
اصلا ملخ رو وقتی میگیری تو مشتت، لگد میزنه، با پاهای تیغ تیغیش، خیلی لذتبخشه. وقتی پرواز میکنن، صدا هلیکوپتر میدن. دوتا ملخی که تو عکس هستن رو ببینید، چقدر عاشقن
حامیان حقوق حیوانات کجای مجلس نشستن؟ فکر کنم مرحله بعد کرونا، ملخه، کاشان زودتر رفته مرحله بعد
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
@howzavian
تحلیلی بر ابعاد مختلف #صادرات_بنزین به ونزوئلا
1- آنچه صادر شده نفت نیست بلکه بنزین است. اهمیت این موضوع از آن روست که پیش از این بنزین به عنوان نقطه آسیب ایران و پاشنه آشیل او عنوان می شد و به همین سبب آمریکا با طرح تحریم بنزین قصد داشت به ایران ضربه اقتصادی-اجتماعی-امنیتی بزرگی را وارد نماید و اگر ایران هوشیاری به خرج نمیداد قطعا تحریم بنزین میتوانست آثار بسیار دردناکی برای ما داشته باشد؛ اما امروز شاهد آنیم که در سایه سیاست های اقتصاد مقاومتی، امروز نتنها هیچ آسیبی به ما از قبل بنزین وارد نمی شد بلکه خود آن تبدیل به سلاح برنده ای علیه سیاستهای جهانخواران و مستکبران شده است. این موضوع برای تحلیلگران دنیا خیره کننده است.
2- حرکت به سمت ونزوئلا میتوانست از مسیر دومی که از زیر قاره افریقا میگذرد پیموده شود؛ اما مسیر انتخابی از دریای سرخ و مدیترانه بوده که از کنار یمن و عربستان و فلسطین اشغالی عبور میکند. مسیری که در حالت عادی عبور از آن سخت است چه برسد برای ایرانی که در تقابل سخت با برخی دولتهای آنجا قرار دارد. این خود خط نشانی جدی برای تهدید کنندگان ما بوده و به هیچ وجه از چشم جهانیان مخفی نیست؛ چرا که این اقدام بدون برخورداری ایران از قدرت بازدارنده فوق العاده بالا نمیتوانست رخ دهد.
3- برخلاف موارد پیشین که ایران برای دور زدن تحریمها با پرچم کشورهای دیگر صادرات خود را انجام میداد، اینبار علنا پرچم ایران بر فراز کشتی ها قرار داشت. این عمل فی نفسه شکلی از رجز خوانی علنی محسوب می شود.
4- پیش از این ایران برای مخفی شدن از دید دشمن، سیستم های ناوبری و جی پی اس کشتی ها را خاموش میکرد؛ اما اینبار نه تنها خاموش نبود بلکه لحظه به لحظه موقعیت آنها را در رسانه ها گزارش میداد. وضعیت به نحوی ترسیم شده بود که انگار این بار این ایران است که به عمد به دنبال بهانه برای خطا کردن آمریکا و وارد نمودن ضربه مهلک تر به آن است. این موضوع یعنی ما در موقعیت بالاتر و قوی تری هستیم و این آمریکا به دنبال پرهیز از تقابل با ایران است. این اتفاق در تضاد آشکار با ادعای ابرقدرتی آمریکا دارد.
5- صادرات از یک کشور تحریم شده به یک کشور تحریم شده رخ داده و آمریکا به هیچ وجه نتوانست مانع از آن شود. مضاف بر آنکه ونزوئلا نیز تحریم است باید توجه داشت که کشور ونزوئلا در آسیا یا اروپا واقع نشده است؛ بلکه در آمریکای لاتین که مشهور به حیاط خلوت آمریکاست قرار دارد. آن هم نه در جنوب آمریکای لاتین و دور از دسترس ایالات متحده؛ بلکه در شمالی ترین مرز آن قرار داشته و به اصطلاح بیخ گوش خود آمریکاست. وقتی آمریکا نتواند در آنجا اقدامی علیه این موضوع انجام دهد یعنی صد البته اگر در جای دیگر بود هم نمیتوانست غلطی علیه ما مرتکب شود.
6- نه یک کشتی بلکه 5 کشتی آن هم پشت سر هم و نه با فاصله ارسال شده است. اگر یک کشتی می بود دنیا میتوانست آن را به شانس ما و یا لطف آمریکا تفسیر کند؛ اما 5 کشتی را خیر. در کنار آن وقتی دامنه یک کار وسیعتر شود فی نفسه ضریب اسیب پذیری هم افزایش یافته و آمریکا راحت تر میتوانست ضربه بزند؛ اما جرات اقدام نداشت. وقتی ما در اولین اقدام 5 کشتی ارسال کنیم یعنی میتوانیم هر تعداد که بخواهیم کشتی به هر کجا که بخواهیم بفرستیم و دنیا میداند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
7- ارسال نفت کشها بدون هیچ نوع اسکورت نظامی از سوی ایران صورت گرفته است. هر کشوری جای ایران بود قطعا از ترس آمریکا، ونزوئلا را تنها می گذاشت و یا برای حفاظت در کنار آن کشتی های روانه میکرد. عدم ارسال کشتی جنگی تحقیر هرچه بیشتر آمریکاست.
8- مبادله با طلا بوده و نه دلار. شاید بتوان گفت مهترین و بزرگترین سلاح آمریکا در استثمار جهان، همین دلار است. دلار این قدرت را به آمریکا داده است تا بوسیله آن هزینه های خود را به سادگی از جیب دنیا پرداخت کند و بتواند به سادگی بر اقتصاد دنیا مسلط شود و هر آنکه را که بر خلاف منافع او حرکت کند به راحتی تحریم و تنبیه نماید. حفظ سلطه دلار بر اقتصاد جهان به حدی برای آمریکا اهمیت دارد که بسیاری از تحلیلگران جهان، حمله آمریکا به عراق را به دلیل تصمیم صدام بر عدم فروش نفت به دلار می دانند.حال در این صادرات مبادله با طلا بوده و خود ضربه بزرگی به سلطه دلار بر اقتصاد جهانی است.
نباید فراموش کنیم که این قدرت و این عزت را مدیون شهدایی چون طهرانی مقدم و سلیمانی و در راس آنها امام راحل و امام خامنه ای هستیم که راه عزت و اقتدار حقیقی را به ملت ما نشان دادند.
اگر دیروز امام خمینی (ره) میگفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؛ امروز دنیا به چشم خود این واقعیت را نظاره کرده و اعتراف به صدق آن دارد.
تردید نکنید که در قرن 21 دیگر نظم جهان بر مدار اراده آمریکا نخواهد گشت؛ بلکه سازه آن بر رهنمودهای تمدن ساز خمینی کبیر استوار خواهد بود و این بزرگترین تحول جهان امروز است
"محمد مفید"
@howzavian
#طنز_سیاسی تذکرة الاولیاء مولانا عبدالناصر همتی
✍علی بهاری
آن رجل سیطره بر یورو و دلار، آن مسلط به امور بازار، آن که مخالف با آرای شاذ، آن عاشق عملیات بازار باز، آن که داده اقتصاد را شوکتی، مولانا عبدالناصر همتی.
در توصیفش آوردهاند روزی به کابینه شیخ حسن مر او را پرسید: «ای ناصر! کنون دلار در بازار به چند میستانند؟» مولانا جواب داد: «نیمایی یا آزاد؟» شیخ حسن او را خطاب کرد: «هیچ یک ناصرُنا! مراد حقیر، ارز مولا اسحاق جهانگیری بود.» عبدالناصر از این سخن خنده برآورد و سپس کاغذی از گریبان درآورد و روبروی شیخ بیاورد و گفت: «شیخ! گرفتهای ما را؟ ارز جهانگیری مالید رفت.» شیخ از این سخن ناصواب خشمگین شده، از غضب به خود پیچیده و فریاد برآورد که «ای مولا محمد جواد ظریف! خودکاری به سوی این ناصر بینداز که بیاموزد با بزرگان درنیاویزد.» مولانا ظریف که تا پیش از این هاتف به گوش با فرنگیان سخن میگفت و اندر باب تبدیل کانال اینستکس به جاده سوییفت مجاهده میکرد هاتف را از کنار گوش خود پایین آورده، شیخ حسن را اجابت کرد: «آن که گفتی در تخصص برادرم عباس بود که کنون اینجا نیست، ولی فی المجلس نصیحتی او را عرض همی کنم. عبدالناصر! هیچ وقت با یک اعتدالی مزاح نکن.»
گویند در کودکی، چون رخ به غایت زیبایی داشت، ملازمانش او را «جمال عبدالناصر» صدا میکردند.
باز در احوال او آوردهاند روزی در سوق طهران قدیم همی زد و احوال قیمت پولهای اجنبی میپرسید. یکی از کاسبان تحریم مر او را گفت: «چرا دلار گران است؟» عبدالناصر او را اجابت کرد: «دلار گران است؟؟ دلار فقط ارزان نیست. و بدان که فرق فارقی است میان گرانی دلار و ارزان نبودن آن. اولی مایه آزار خلق است و دومی ابتلایی است که ایمانشان را مضاعف همی سازد» کاسب بیاعتناء به نصایح مولانا عبدالناصر ادامه داد: « نه کمری برای تحمل این تورم داریم نه پایی برای فرار از این بلاد و نه گوشی برای شنیدن مزخرفات جناب. اخوی حقیر در فرنگ کار کرده، مرکب BMW ستانده، خانه بین طریق منچستر – لندن ابتیاع کرده و بار خود را بسته، ولی ما چه کنیم با این کاسه چه کنم چه کنم شما حاکمان کمخرد» عبدالناصر که به کظم غیظ و فرونشاندن خشم شهره شهر بود اندکی سکوت کرده، سر به گریبان تدبر فرو برد. پس از لختی سر برآورد و گفت: «آخه زالو صفت! امثال شما بر جاده ترقی این مملکت مظلوم نشستهاید و بر گُرده ملت بیپناه سوارید. همین شما سارقان و ابن الوقتان اگر نبودید تا کنون با عملیات بازار باز هم نرخ دلار را پایین آورده بودم و هم طیاره تولید را پرانده بودم و هم پرونده ایران را بهWTO کشانده بودم. اخوی تو نیز سارقی است چون تو و بالیقین تو از او متمولتر و زالوصفتتر در این بیقانونکده که کاسبان تحریم تا بلغت الحلقوم میخورند و مجاهدان با آن در محبس آب خنک» گویند کاسب تحریم چون این سخن بشنید فاق شلوار خود درید و دل از عبدالناصر برید و به لانه خود خزید و تا آخر عمر چون دلار پیش رویش آوردی اشک از دیده فشاندی و گفتی: «مرا نخور. من جوجوی بیآزارم»
باز در احوال او ارباب تواریخ نوشتهاند روزی با رئیس کل بانک کره – جنوبیشان مراد است – بر سر یک میز نشسته بودند و اختلاط میکردند. عبدالناصر کرهای را گفت «در ملاقات قبلی، چند دلار از شما پیشم ماند که به رسم مراعات اخلاق و حرمت شرعیه باید تقدیم همی کنم.» کرهای او را گفت: «آن، دیگری بود که چندی پیش ترک دنیا کرد و به ابوی بانوی جمیله سوسانو پیوست. من مدیر جدیدم.» مولانا ناصر که دید رسوا شده و هوا پس است بیدرنگ گفت: «آری شما چشمبادامیها طوری به هم شباهت دارید که ناظر، خواهرتان را از مادر و پدرتان را از پسر تشخیص نمیدهد. عمه و خاله که غیر قابل تمییزاند من الاساس. راستی شما چرا اجناس بلدتان را به کشور ما قاچاق کرده، کمر کارخانههای ما بشکسته و دست تولیدگران ما بستهاید؟ چرا چون سارقان قاچاق میکنید و چون تاجران، آدموار وارد همی نمیکنید؟» کرهای او را گفت: «اگر بر قاچاق پای فشاریم و پا بر قانون واردات گذاریم چه میتوانی کرد؟» ناصر همی پاسخ داد: « دیگر اذن قاچاق نخواهم داد! قاچاقتان را مانع شوم چون شاه عباس که انگلیس را.» کرهای او را پاسخ گفت: «مالیدهای ناصر! مدیر سابق و اسبق و سابق بر اسبق تو اگر چه اراده کردند ولی قادر نشدند جلوی قاچاق بگیرند. پس دوغت را بنوش و در کارت بکوش و گاو نر را بیهوده مدوش.» عبدالناصر که گمان همی کرده بود طرف کرهای با این تهدید، طعم ذلت میچشد و از قاچاق دست میکشد افسرده همی گشت و به کابینه برگشت و در گوشهای بنشست. گویند پس از آن دائما دوغ نوشیدی و کوشیدی دیگر پا در پاپوش قاچاقگران نکنی و آبروی خود نبری.
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
✴️ مسیر دشوار عدالت
✍️احمد اولیایی
جای بسی شکر دارد که اندیشمندان و فعالان عرصه اجتماع و علم در مورد عدالت طلبی و عدالت خواهی می گویند، می نویسند و بحث می کنند. این روزها بحث در مورد موضوعاتی مانند مطالبه عدالت، تقدم ولایت بر عدالت یا عدالت بر ولایت حسابی داغ است. هر از چندگاهی نیز از میدان عدالت طلبی خبر کنش هایی از جنس مطالبه، فریاد یا افشاء و .... به گوش می رسد. همه این ها را می توان به فال نیک گرفت که «عدالت» در جامعه اسلامی هنوز به محاق نرفته و هنوز یک اولویت است. واضح است که با توجه به اهمیت بحث عدالت، همه بحث های اینچنینی می تواند مفید باشد اما آنچه در همه این گفتگوها از آن غفلت می شود، پرسش ها و پاسخ هایی است که در بستر «عدالت پژوهی» باید بدان پاسخ داد و الا هیچ عدالتی در جامعه بسط پیدا نخواهد کرد. عدالت خواهی فرع بر عدالت پژوهی است و اگر بدان پرداخته نشود علاوه بر اینکه با عدالت طلبی های افسار گسیخته ره به جایی نمی بریم، ممکن است همین کنش های عدالت طلبانه خود، مصداقی از ظلم شوند.
اساسا در جامعه ای که سال هاست توانسته در بستر بهترین نظریه سیاسی اسلام، حکومت اسلامی را ذیل ولایت فقیه تأسیس کند و ولی فقیه در آن مستقر است، بحث از تقدم ولایت بر عدالت یا برعکس آن چه کمکی به بسط عدالت می کند؟! ولایت پذیری در این مورد، یعنی توجه به سخن مقام معظم رهبری در دومین نشست اندیشههای راهبردی که مکررا اشاره به فقدان نظریه جامع عدالت اسلامی داشتند. نظریه عدالت پشتوانه عدالت طلبی است و اگر عدالت خواهی و عدالت طلبی مبتنی بر یک نظریه پشتیبان نباشد قطعا اگر مضر نباشد، بی ثمر خواهد بود. حتی شاید ادامه عدالت طلبی بدون نظریه، و بحث ها انتزاعی فعلی در مورد دوگان های عدالت ثمری جز اوج گرفتن عدالت طلبی های پارتیزانی و بی مبنا، به حاشیه راندن عدالت اجتماعی در جامعه، ژورنالیستی کردن عدالت خواهی و حتی اختلافات داخلی میان عدالت طلبان نداشته باشد.
ما بر روی تقدم ولایت بر عدالت بحث می کنیم در حالیکه خودِ ولی فقیه ما را به تدوین نظریه جامع عدالت رهنمون کرده اند. نظریه ای که شاید در غرب کامل تر شده باشد؛ از تجربه گرایانی مانند کانت و هیوم تا جامعه گرایانی مانند والتزر و سندل. لیبرالیسم، سوسیالیسم، فمینیسم، مارکسیسم و دیگر نحله های فکری مانند آزادی گرایان، اختیارگرایان، تجربه گرایان، جماعت گرایان و ... همه تلاش هایی برای رسیدن به نظریه عدالت داشته اند. پرچمدار آن ها در لیبرالیسم سیاسی، رالز است که نظریه عدالت او سعی کرده به یک نظریه جامع نزدیک شود.
ما اگر حتی تقدم ولایت بر عدالت یا عدالت بر ولایت و یا لزوم عدالت طلبی را بحث کنیم، باز هم تا بدین سوال پاسخ ندهیم که معیار و اصول عدالت چیست، قدمی در بسط عدالت بر نداشته ایم. فرض کنید تمام جامعه عدالت خواه شدند و تمام مواهب و خیرات اجتماعی از قدرت تا ثروت در دست عدالت خواهان جامعه قرار گرفت. حال، این مواهب و خیرات را بنا بر برابری مارکسیستی توزیع کنند یا اصل استحقاق نوزیک؟! بنابر اصل آزادی و اصل تمایز رالز اقدام کنند یا برابری پیچیده والتزر؟! مبتنی بر اصل تکافل اجتماعی شهید صدر عمل کنند یا اصالت قانون هابز؟!
شاید شایسته تر باشد، تمام پژوهشگران و اندیشمندانی که نگران وضعیت عدالت در کف جامعه هستند، بیش از آنکه ذهن و تلاش خود را معطوف به موضوعات رهزن کنند، بیایند و به پرسش هایی که منجر به تدوین نظریه جامع عدالت اسلامی می شود، پاسخ دهند. و البته واضح است که این مباحث بسی دشوار است و عدالت طلبی عام و بحث های ارزشی-انتزاعی به مراتب آسان تر! مبادا ولی فقیه منتظر یک کنش عادلانه از سمت ما در جهت تدوین نظریه عدالت باشد و ما در یک کنش نه لزوما عادلانه، مشغول دعوا در مورد مقام او (ولایت) نسبت به عدالت!
#ولایت #عدالت
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
❇️ زنجیره مقصران پیدا و پنهان قتل رومینا
🔹حجه الاسلام والمسلمین عباس نصیری فرد
♦️خبر این بود : "رومینا اشرفی دختر ۱۳ ساله تالشی توسط پدر به طرز فجیع به قتل رسید."
طبیعتا انگشت اتهام به سوی پدر است که البته درست هم هست و این عمل زشت قابل دفاع نیست. اما این جنایت یک مقصر ندارد بلکه زنجیره ای از مقصران پیدا و پنهانی دارد که همه آنها باید مورد توجه قرار گیرد.
1⃣ رومینا پس از اینکه توسط پلیس به پدر خانواده تحویل داده می شود، بهمن (دوست پسر رومینا) عکس خلوتی خود با رومینا را برای پدر رومینا ارسال می کند غیرت مرد تالشی با دیدن عکس های دخترش جریحه دار می شود و گردن دخترش را هنگام خواب با داس می برد. بنابراین مقصر اولیه بهمن است که زشتی کار او و تقصیر این فرد در فراری دادن دختر و همچنین تحریک پدر در ایجاد این حادثه بسیار تعیین کننده است که باید مورد توجه دستگاه قضایی قرار گیرد.
2⃣ پدر و مادر و خصوصا پدر رومینا از چند جهت مقصراند. اولا؛ به جهت عدم تربیت درست فرزند و سهم آنها در کم کاری های پرورشی و تربیتی رومینا. دوما؛ ضعفها و کاستی ها و ناکامی در ایجاد رابطه ای عاشقانه و صمیمانه و سازنده با دختر خود نکته قابل توجه اینکه بهمن ۲۹ سال دارد رومینا ۱۳سال و پدر رومینا ۳۷سال، لذا علت تمایل رومینا به فرد تقریبا هم سن پدر، قبل از تمایل جنسی، نشان از خلاء عاطفی پدرانه برای رومیناست. سوما؛ رفتار نابهنجار پدر و اقدام به قتل او در قبال ارتکاب رفتار جنسی پر خطر فرزند خود. چرا که پدر حتی با فرض اثبات جرم فرزندش مجاز به کشتن او نیست و اگر دخترش مرتکب رابطه نامشروع شده باشد نیز حق کشتن او را ندارد.
3⃣ رومینا وقتی به جهت اذیت و آزار و خشونت های رفتاری در خانواده مستاصل می شود نمی داند باید چکار کند و لذا به یک پسر معلوم الحالی که در فضای مجازی برای او دام گسترانده است پناه می برد که در واقع از چاله به چاه می افتد. براستی مقصر در این حلقه از زنجیره چه کسانی هستند. چرا آموزش و پرورش در مبحث مهارتهای زندگی که از ضرورتهای حیات امروزی است آموزش لازم را به نوجوانان نمی دهند که دانش آموزانی چون رومینا دچار اینگونه اشتباهات و تصمیم گیری های خطرناک نشوند.البته تا زمانی که در مدرسه دغدغه مدیر و معلم فقط بر نمره باشد و تا زمانی که در نظام آموزش و پرورش به جایگاه مشاور و مشاوره اهمیت داده نشود یقینا قصه رومینا آخرین غصه نخواهد بود و افرادی چون رومینا به جای اینکه به مشاور پناه ببرند به مردان شهوت پرست چون بهمن پناهنده می شوند.
4⃣ یکی از زمینه سازان فرهنگی ارتباط دختران و پسرانی چون رومینا و بهمن، صدا و سیماست که بجای آگاهی بخشی و آموزش مهارتهای زندگی، متاسفانه در سریالها و فیلم های تلویزیونی محتوای اصلی سناریو های آنها بر اساس تبدیل شدن دختران به سوژه ی جنسی برای پسران و تبدیل شدن پسران به سوژه عاطفی برای دختران و همچنین جنسی شدن ارتباطات اجتماعی رقم می خورد و در این شرایط است که قبح این ارتباطات حتی در برخی خانواده های مذهبی هم ریخته می شود.
5⃣ با توجه به قتل رومینا اشرفی توسط پدرش , طبق شرع مقدس اسلام پدر را نمی توان قصاص کرد اما مجازاتهایی چون تبعید ، تعزیز و دیه به ورثه دیگر برایش در نظر گرفته شده است. منتهی اسلام ستیزان و برخی از عوام ، در این ماجرا خون رومینا را دستمایه تسویه حسابهای مذهبی ، فکری و سیاسی قرار داده و فضا را مناسب برای تخریب احکام الهی یافتند. اعتراضشان بر این است که چرا پدر را اعدام نمی کنند. حال سوال این است.
برخی از همین افراد مگر نمی گفتند اعدام بد است ؟ الان چرا مدافع اعدام شده اند؟ این افراد مگر نمی گفتند حتی ازدواج بچه زیر هجده سال جرمه و کودک آزاریه؟ حالا اینکه قاضی دادگاه بچه سیزده ساله فراری را به خانواده اش عودت داده اند شده دادگاه غیر عادلانه؟
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
📝نفتکش قوی تر از بمب اتم
🔸ماجرای بحران موشکی کوبا یکی از مهم ترین لحظات جنگ سرد را رقم زد، جاییکه ایالات متحده برای جلوگیری از استقرار موشک های هسته ای شوروی در کوبا، تصمیم به آغاز نبرد هسته ای گرفت و اگر مذاکرات مخفی و غیر رسمی اتفاق نمی افتاد شاید بمب افکن های بلند شده از پایگاه های ایالات متحده در آلاسکا به جای برگشتن به آشیانه، جنگ جهانی سوم با طعم بمب اتم را شکل می دادند.
🔹محصول خروجی بحران موشکی کوبا شکل گیری خط مستقیم ارتباطی یا همان تلفن قرمز معروف بود اما پیروز میدان کسی جز ایالات متحده نبود چرا که رقیب خود را در میدان عمل شکست داد و او را مجبور کرد از اهداف برنامه ریزی شده اش عقب نشینی کند.
🔸هرچند کوبا همچنان در بلوک شرق ماند اما ایالات متحده حیاط خلوت خود را خالی از اغیار نگاه داشت، اتفاقی که تا یک دهه پیش هم همچنان پابرجا بود اما این بار رقیبی دیگر پا به حیاط خلوت او گذارده بود، رقیبی که وجهه تمدنی داشت و در نبرد اراده ها حاضر به عقب نشینی نبود.
🔹دوران حضور رئیس جمهور ایران در آمریکای لاتین و ارتباط گسترده با کشورهای منطقه هزینه های گزافی برای استکبار جهانی به همراه داشت که در نهایت با تغییر رئیس جمهور و سیاست های خاص دولت یازدهم و دوازدهم در سیاست خارجی عملا این منطقه مجدد در اختیار آمریکا قرار گرفت.
🔸حضور امروز نفت کش های ایرانی در کشور ونزوئلا و بازگشت ایران به عرصه رقابت به معنای پذیرش ایران به عنوان یک بازیگر در منطقه کارائیب و آمریکای لاتین است.
🔹نفتکش های ایرانی اکنون نشان دادند برای قدرت نمایی و پیروزی در نبرد اراده ها داشتن بمب اتم معنایی ندارد بلکه باور به قدرت لایزال الهی و تکیه بر باورهای ایمانی و انقلابی در شکننده بودن قدرت پوشالی مستکبران، تنها مسیر حقیقی پیروزی است.
🔸حضور یک بازیگر که تعادل را در منطقه بر هم می زند و نقشه های ایالات متحده که با قلدری در حال پیاده سازی است را دچار چالش می سازد امری بسیار مهم و تاریخی است اما تداوم این نقش آفرینی را باید مهم تر از آغاز آن دانست چرا که کشورهای منطقه برای بازگشت به عصر طلایی مبارزه با استکبار نیازمند امید و انگیزه هستند، شور و حرارتی که جرقه اش از طریق این پنج نماینده سرافراز ایرانی زده شده و برای طلوع خورشید آزادی خواهی نیازمند تداوم در حرکت است.
@feckrat
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔻 دلسوزان رومینایی و تأخیر تمدنی غرب
✍️ علی اسفندیار
به نظر شما برده داری در آمریکا تا چه سالی ادامه داشت؟
متأسفانه جریان های ضد اسلامی در پی قتل #رومینا از سوی پدرش، فرصتی برای عقده گشایی یافتند.
هر چند نباید از آسیب های اجتماعی و ریشه هایش چشم پوشید؛ اما آن روی سکه را نیز باید دید؛ "تساهل معنادار اهالی سیاست" در برابر دین و فرهنگ.
همان جریانان هایی که راه شل دینی را بر مردم باز کردند و می کوشند هر قانون بشرِ از غرب رسیده را در سبد قانون و اجرای کشور جاسازی کنند؛ آنان را باید سرزنش کرد که در پشیمانی از غرب جزء سختتنان هستند؛ شاید به دلیل گرین کارتِ زاده های خود و یا اجرای اهداف نفوذطلبانه در انقلاب اسلامی.
به گواه تاریخ، اسلام مبارک، برای حمایت از زنان، نخستین مکتبی بود که در برابر تبعیض و نسل کشی قامت راست کرد و در این عرصه قدمتی بس والا دارد. از آن سو، غرب به ویژه جریان آمریکایی در این وادی جزء متأخرین شمرده می شوند که در اینجا نمونه آشکار این تأخر تمدنی را یادآوری شایسته است:
◾️لغو برده داری در آمریکا
کمتر از 160 سال از لغو قانون برده داری در آمریکا از سوی «آبراهام لینکُلْن» رییس جمهور وقت آمریکا می گذرد؛ در حالی که 1441 سال است که پیامبر اکرم(ص) بر دخترکشی و تبعیض جنسیتی و قومیتی پایان داده است.
و اما قانون لغو برده داری در آمریکا با چه مشکلات و خشونتهایی روبه رو شده بود؟ هنگامی که آبراهام لینْکُلْن، در سال 1860 میلادی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، شعار تبلیغاتی خود جهت مبارزه با برده داری را دنبال کرد. این شعار، خشم ایالت جنوبی آمریکا را که طرفدار برده داری بودند، برانگیخت؛ از این رو، به تشکیل اتحادیه جدید و خودمختاری اقدام کردند.
در این حال جنگ بین ایالات شمالی و جنوبی آغاز شد و طرفداران بردگی علیه مخالفان آن به نبرد پرداختند. در گرماگرم جنگ های آمریکا، در نهم ژوئن سال 1862 میلادی، به ابتکار آبراهام لینکُلْن و به دستور کنگره دولت های متحد شمالی آمریکا، رژیم برده داری و خرید و فروش زنان و مردان سیاه پوست، با نام کنیز و غلام در ایالات شمال آمریکا لغو شد.
امروز نیز هر چند ژست دفاع از حقوق انسان و حیوان در آمریکا و اروپا گوش فلک را در قالب پروپاگاندای رسانه ای کر کرده است؛ اما حقیقت چیز دیگری است؛ سال 2020 میلادی را در حالی سپری می کنیم که «مینا پولیس ایالت مینه سوتای آمریکا» انسانی را به جرم رنگین پوست بودنش، خفه می کند و حقا که تمدن الحادی را یارای دستگیری و یاری بشر معاصر نیست.
امروزه باید پای مکتبی شاگردی کرد که در احیای حقوق انسانی و الهی دست پیش دارد، زمانی که بلال حبشی سیاه پوست بر مأذنه ها، اذان یکتایی سر می داد، از کدام کشور، مکتب و جریانی، دادِ انسان دوستی و رفع تبیعض جنسیتی شنیده میشد؟
و پرسشی مهمتر این که آیا برده داری در آمریکا واقعا پایان یافته است؟
#پلیس_آمریکا
#تمدن_آمریکایی
#جریان_ضد_اسلامی
#رومینا_اشرفی
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📢 اینجا فرصتی است برای نشر دیدگاه اجتماعی حوزویان
تفاوت در نگاه ماست.
بلال ها، جون ها و شیخ زکزاکی ها نه برادر که جان ما هستند.
جانشان را نمی گیریم، برایشان جان می دهیم.
✍ محمد پورخان
#جامعه_المصطفی
#مینیاپولیس
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian