eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
608 ویدیو
204 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 چرا بی‌خیال هستیم؟ این که ما خیلی بی خیال هستیم برای این است که نمی‌دانیم سِیر چقدر سنگین است! نمی‌دانیم راه چقدر است! نمی‌دانیم لغزش‌ها چقدر دامن‌گیر است. 📒فوز سالک، ص 96، علی صفایی(عین صاد) @HOWZAVIAN
💠 روزهای بی‌سردار 🔆 سردار! روزهایی باران بارید و چتر نداشتی، به دریا افتادی و قایق نداشتی، قلاب داشتی و ماهی نداشتی، قمقمه‌ها داشتی و آب نداشتی؛ اما «خدا» داشتی و با خدا کم نداشتی... 🔅تن مجروحت کاری کرد که دنیا بگوید؛ همه را داشتی و چیزی کم نذاشتی. ✍️ ولی معدنی‌پور، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
💐 امشب به بچه ها قول دادیم را از دست نمی‌دهید😊 🔸 آقا رضا از جوانان فعال محله، پخش آنلاین مسابقه فوتبال را فراهم کردند. با تشکر از ایشان. 💐 فعالیت فرهنگی تابستانه در محله سیدالشهداء(ع) 🔗 محله سیدالشهداء @HOWZAVIAN پ.ن: در برخی محله های پردیسان قم محرومیت فرهنگی و رفاهی کاملا مشهود است،
💢عریضه‌ای بر هلیا 🗓با دیدن معرکه گیری دختر نوجوانی به نام هلیا و انتشار فیلم و تصاویر آن در شبکه‌های مجازی، برآن شدم تا عریضه ای را بنویسم و به اندیشه متفکرین و دغدغه‌مندان بسپارم. 🔹دار قالی 1.مشکل اساسی در نظام تربیتی ما، نگاه‌های بدون گِره و پیوست است. هلیا و امثال آن تربیت بدون گِره داشته‌اند و خروجی تربیت کاریکاتوری هستند. در موضوع تربیت باید جامع نگر بود و مدرسه، خانواده، مسجد، محیط، اقتصاد، سیاست، جهان، رسانه، معلم و استاد، دانشگاه و حوزه، کتاب، فیلم و سینما، تغذیه، معماری و مبلمان شهری، اشتغال، زیر ساخت های معنویت ... را باهم دید و ارزیابی کرد. هر چند سهم هر کدام از دستگاه ها به مراتب متفاوت و آموزش و پرورش سهم هنگفتی در تربیت دارد. دانش آموز باید به خانواده گره بخوردو از آنجا به مسجد و از مسجد به اجتماع و سیاست و از آن به دانشگاه و کتاب ... این مدل دار قالی در تمدن اسلامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توانست کرور کرور انسان تربیت کند. شهید حججی، احمدی روشن، رضایی نژاد و هزاران جوان مدافع حرم و دانشمند نخبه علمی و اساتید و طلاب جوان دغدغه مند محصول این دار قالی تمدن ساز تربیتی هستند. 🔹 رسانه ۲.امپراطوری رسانه ای تمدن غرب وحشی، چنان بر بند بند جامعه اسلامی ایران و جهان سیطره پیدا کرده است که هر طوری که آنان بخواهند افکار را منحرف و تکه پاره می کنند. موضوع دخترکان و هزاران موضوع در یک جامعه اسلامی در مقایسه با شخصیت های تربیت شده فراوان جوانان پسر و دختر یک به بی نهایت است ولی قدرت رسانه ای ما توان بلد کردن و منتشر ساختن آن را ندارد. در صنعت نانو، هسته ای، موشکی، علمی، دانشگاهی، حوزوی، معلم و استاد، سردار و سرباز، گروه های جهادی، طلاب مخلص، زنان و مادران؛ به اندازه یک جهان انسان تربیت شده است و می درخشد ولی ابر سیاهِ رسانه ای غرب و کم کاری های هدفمند در فضای مجازی، هلیا و دوستان او را بزرگ جلوه می دهد. 🔹مدرنیسم غربی ۳.تمدن غرب وحشی با تحمیل نظام مدرنیته بر جوامع، سیستم زندگی را به یک آشوب پر تلاطم مبدل ساخت. شیوه مقابله، برنامه ریزی فرهنگی، بودجه بندی معرفتی، مدل آموزش، سبک زندگی، راهکارهای جذب، بروز عادت های غلط، اعتیاد، بازی های رایانه ای، منهدم ساختن نهاد خانواده، تیرباران دین و معارف قرآنی، همه دست ساز تمدن غربی است. برای سامان دادن به هلیاها، مرکز کانونی تولید و تکثیر ویروس منحوس بی هویتی، نهلیسم، خرافه گرایی، ضدیت دین را نشانه باید گرفت و آن را از ریشه کند و سوزاند. 🔴 《راهکار》 در بیانیه گام دوم انقلاب از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی موضوع سبک زندگی اسلامی مطرح شده است. اگر شیخ اعظم انصاری و شهید اول و دوم قیام کردند و پایه حوزه را ساختند اگر میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری قیام کردند و با دشمن اجنبی جنگیدند و جریان استقلال را پایه گذاری کردند اگر آیت الله بروجردی و حائری برخاستند و حوزه و طلبه را جهت دادند. اگر امام راحل و بهشتی و مطهری و مجاهدان و شهدای عزیز انقلاب را ریل گذاری کردند. اگر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی تمدن نوین اسلامی را برافراشتند. ما نیز بعنوان سربازان راه اسلام باید موضوع سبک زندگی اسلامی را پیاده سازی و منتشر کنیم. ✍️سید جواد محمدزاده @HOWZAVIAN
🔰تحلیلی بر رفتار هلیا در رابطه با هلیا تحلیل‌های متعددی را خواندم. شاید بتوان گفت وجه اشتراک تمامی آن تحلیل‌ها این بود که اکثر نویسندگان، کمترین درصد خطا را به هلیا و بیشترین درصد را به عوامل دیگر داده بودند. از تاثیر فضای مجازی گرفته تا نحوه‌ی تربیت والدین، از ناکارآمدی مدیران فرهنگی تا معضلات اقتصادی و سیاسی، از نظام بی‌تفاوت آموزشی تا ساختار به‌ دردنخور آموزش و پرورش همه و همه هر کدام سهمی را در این جریان از آن خود کرده‌اند. اگرچه کسانی که در صدد آسیب‌شناسی معضلات جامعه برمی‌آیند اهل دغدغه‌اند؛ اما آنچه امروز ضروری به نظر می‌رسد آسیب‌شناسیِ آسیب‌شناسان است . گویا خود قضیه‌ی بررسی عوامل و آسیب‌شناسی کردن یک موضوع امروز نیازمند بازبینی و آسیب‌شناسی است. طبیعتاً وقتی جریانی مورد تحقیق قرار می‌گیرد باید تمامی علت‌های قریب و بعید آن مورد رصد واقع شود و به هر کدام به اندازه‌ی اثرگذاری، سهمی واگذار گردد . مهم‌ترین ویژگی انسان اراده و اختیار اوست. انسان به واسطه‌ی قدرت تعقل و تفکر، توان انتخاب و گزینش دارد. درست است که عوامل مختلف در نوع انتخاب انسان موثر است؛ اما نباید توجه بیش از اندازه به عوامل بیرونی، انسان را از اثر عامل درونی یعنی حق انتخاب و اختیار غافل کند. متاسفانه امروزه به دلیل مشکلات متعددی که در جامعه شاهدیم، به محض بروز خطا و مشاهده‌ی ناهنجاری‌های اجتماعی از سوی جوانان و نوجوانان، سریعا تمامی ذهن‌ها به سمت پیش زمینه‌های بیرونی آن ناهنجاری معطوف می‌گردد و توجه بیش از اندازه به پیش زمینه‌ها جوانان و نوجوانان امروز را افرادی مسلوب الاراده معرفی می‌کند واین باعث می‌شود تا نوجوان ما در برابر خطا جسور شده و مسئولیت پذیر نباشد. به دیگر سخن، او همواره دلایل دیگری خارج از وجود خود را عامل خطایش می‌داند و همیشه دنبال چیزی می‌گردد تا او را مقصر جلوه دهد و البته که آسیب‌شناسی برخی از آسیب‌شناسان نیز به او در رسیدن به این هدف کمک می‌نماید. آسیب شناسان باید بذر تردید را در دل نوجوان بکارند تا حداقل ذره‌ای به خودش و انتخابش شک کند و از خود بپرسد که چرا من چنین کاری انجام دادم؟! تحلیل‌ها باید قدرت انطباق صحیح علت و معلول‌های حقیقی را به نوجوان تزریق نمایند نه اینکه قلدری را در وجودش تثبیت کنند. گویا دنبال مقصر گشتن برای خطاها، بخشی از هویت جمعی ما ایرانیان است. وقت آن است تا بدین باور برسیم که بار سنگین اصلاحات را از دوش فرد برداشتن و نهادن آن در متن اجتماعی می‌تواند زندگی اجتماعی ما را اصلاح کند. ما قبل از ایجاد تحولات عظیم در ساختار فرهنگی، نیازمند تحول عظیم در ساختار درونی خویش هستیم. تا زمانی که مسئولیت خطای خود را به عهده نمی‌گیریم هیچ عاملی نمی‌تواند منجر به دگرگونی حیات جمعی فرهنگی ما شود. تنها روزنه‌ای که بتواند اندک نور امیدی بر گوشه‌های تاریک اتاق زندگی اجتماعی ما بتاباند، قدرت پذیرش خطا و القای اصل خطاپذیری به دیگران است. ✍️ زهرا ابراهیمی @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🔰تحلیلی بر رفتار هلیا در رابطه با هلیا تحلیل‌های متعددی را خواندم. شاید بتوان گفت وجه اشتراک تمامی
🔹یک چماق هم بر سر آقای وزیر بزنید! یادداشت "تحلیلی بر رفتار هلیا" را خواندم فکر می کنم قدری بی انصافی است که نوجوانی تشنه و گرسنه را بر سر سفره ای از انواع اطعمه و اشربه دعوت کنید و بعد بگویید اگر از اینها تناول کنی جسمت را تباه خواهی کرد. چطور ممکن است انواع ابزار ابتذال و گمراهی را در دست فردی قرار دهید و بعد لاف عقل و اراده سر دهید و بگویید خود مهارگر و مسئولیت پذیر باش! تو حق نداری خودت را آلوده کنی چون اراده و اختیار داری! نمی خواهم آن دختر اینستاگرامی را تبرئه کنم ولی اگر بنا است امثال او چماق هرزگیشان را بخورند پیش تر یک چماق هم بر سر آنها که ادب قمه کشی و عربده کشی یادشان می دهند بزنید. اگر بنا نیست به مسئولیت خود(مبتنی بر لزوم فراهم آوردن اسباب رشد و تعالی معنوی آحاد جامعه) عمل کنند لااقل بگذارند امثال هلیا سرگردان باشند این سرگردانی بهتر از آن است که نسخه های ابتذال تقدیمشان کنند. ✍️ روح الله شهریاری @HOWZAVIAN پ.ن: در فضای اندیشه ورزی و ترویج فرهنگ گفت و گوی مکتوب از ایده ها و نظرات نخبگان و فضلای حوزه استقبال می کند.
🔴 دیوار کشی بین روحانیت و مردم! 🔻 یکی از عوامل فاصله گرفتن مردم از روحانیت، ساختن مجتمع و شهرک اختصاصی برای طلاب است. ♦️ تقلید مسئولین حوزه از سبک شهر سازی غربی، موجب دیوار کشی بین روحانیت و مردم شده است. 🔺 کم رنگ شدن همزیستی اجتماعی روحانیت با مردم، موجب ایجاد فاصله و تعمیق شکاف خواهد شد. ✍️ حسین کاوه @HOWZAVIAN
❇️ «مسئول» یا «مُجری»؟! 🔰 حتما تا به حال توصیه‌ها و نکات زیادی پیرامون مسئولیت‌پذیری کودک و نوجوان شنیده‌اید. 🤔 اما شاید کمتر اتفاق افتاده باشد در مورد معنا و مفهوم «مسئول» دقت کرده باشید. ⛔️ مسئول بودن، به معنای پیروی کورکورانه کودک و نوجوان از دیگران نیست. اگر قرار باشد انتخاب و تصمیم‌گیری امور مربوط به کودک بر عهده دیگران باشد و او صرفا مُجری امور باشد، پس معلوم می‌شود هنوز معنای مسئول را به درستی درک نکرده‌ایم. 💠 در مسئولیت‌سپاری به کودک و نوجوان، باید به دو عامل مهم توجه کرد: 1️⃣ قدرت انتخاب 2️⃣ قدرت تصمیم‌گیری ♻️ بنابراین، بگذاریم او آزادانه دست به انتخاب بزند و با تصمیم‌گیری، اقدام به عمل نماید. آنگاه کودک و نوجوان، با علاقه و لذت هرچه بیشتر، مسئولیت مربوطه را انجام می‌دهد و هیچگاه احساس بیگاری و استثمار نمی‌کند. ✍️ مصطفی جهانگیری @HOWZAVIAN
📌عقده‌هایی که در زمین همسایه گشوده می‌شود چند سؤال درباره کلیپی که از رقص و پایکوبی برخی هم وطنان در کشور ارمنستان منتشر شد. این حجم از افسارگسیختگی چرا؟ ریشه‌ی این آزادی مصنوعی در کجاست؟ برهنه‌کردن قسمتی از بدن خود و اعضای خانواده در قالب رقص و پایکوبی آیا پذیرفتنی است، آن هم در میان جمعیتی غریبه و بیگانه با فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی‌‌؟ آیا وطن انسان آنقدر جای کوچکی است، آنقدر عرصه تنگ است که نمی توان خود را در آن تخلیه کرد، شادی خود را بروز داد؟ چراهایی از این دست فراوانند؛ آزادی به چه قیمتی؟‌‌!به قیمت فروخته شدن تن خود وناموس خود؟! به نظر می‌رسد عوامل مختلفی در این نوع رفتارهای زننده دخیل هستند. شاید نوعی عقده‌گشایی شخصی و شخصیتی باشد. ظرفیت پایین اشخاص ایجاب می‌کند که با قرار گرفتن در چنین محیطی شروع به خودنمایی کرده و خود وخانواده‌ی خود را در معرض دید دیگران قرار دهند. شاید دیگرانی که مد نظر ماهستند هموطنان خود و یا اکثرا جمعیتهای غریبه‌ای از آن کشور هدف هستند که اینگونه رفتارها موجبات خنده، تمسخر، تعجب، تاسف آنها را فراهم کرده. یا که این افراد در خانواده و یا جمع دوستان خود تحقیر می‌شده‌اند و عقده‌ی حقارت آنها را وا‌می‌دارد که دست به چنین اعمال خلاف عفت بزنند و خودی نشان بدهند. یا نه شاید نظام حاکم بر مملکت خود را قبول نداشته و با قوانین جاری در تضاد هستند و به نوعی می‌خواهند مخالفت خود را اینگونه به جهانیان نشان دهند. این اشخاص وطن خود را همانند قفسی می‌دانند که در آن محبوس شده‌اند و حق ابراز هیچگونه شادی و نشاط را ندارند. به محض به وجود آمدن شرایط، خود را رها کرده و آزادانه به هر کاری دست می‌زنند. ولی آیا این شادی و رقص و پایکوبی لحظه‌ای بی‌حد و مرز، فرجام خوبی خواهد داشت؟ از دیدگاه جامعه‌شناسان این افراد پس از مدتی به نوعی سرخوردگی و افسردگی ناشی از عمل خود دچار می‌شوند؛ چرا که آنها با این اعمال خود نیز اغنا نشده و شاید به نوعی عذاب وجدان دچار شده و از طرف دیگر در معرض سرزنش اطرافیان قرار گرفته و در ورطه‌ی هلاکت غرق می‌شوند. اینها دردهای جامعه‌ی اصیل و متمدن ایرانی است.پخش شدن چنین کلیپهای رنج‌آور، نشان از کم‌کاری نهادهای مسئول دارد. خانواده ها،مسئولین و دست اندرکاران امور فرهنگی، سیاسی، اجتماعی بایستی دلیل اینگونه رفتارها را بررسی کرده و در صدد رفع آنها بر‌آیند. خداوند انسانها را آزاد آفرید؛ شادی و تفریح در دین دوست‌داشتنی اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد. در برخی روایات آمده که زمان خود را به چهار‌بخش و در برخی آمده به سه بخش تقسیم کنید؛ از این چند بخش، یک قسمت را به تفریح اختصاص دهید و از این تفریح جهت موفقیت در امور دیگر بهره ببرید. بایستی بستری فراهم شود تا کودک، جوان،نوجوان،بزرگسال و حتی پیرمرد و پیرزن ایرانی در کشور خود احساس امنیت کرده و با رعایت ضوابط و روابط حاکم بر نظام سیاسی- اجتماعی جامعه‌ی خود به شادی و پایکوبی بپردازند. ✍️ طاهره کنگازیان @HOWZAVIAN
✔️ شرم و حیا؛ دارایی بزرگ انگيزه‌ي حقيقي گرايش زن به حجاب، احساس فطري يا غريزي شرم و حياست. شرم و حيا در زن نسبت به بيگانه مانند غيرت در مرد است؛ به عبارت ديگر، درك و شعور فطري و الهام غريزي زن به حفظ خود از دستبرد نااهلان براي ارتقاي ارزش وجودي خويش است. در شرم و حيا، عشق و اشتياق به عفاف و پاك‌دامني تدبيری در خلقت و فطرت زن نهفته است که او را وا مي‌دارد گاهي به صورت ناخودآگاه خود را از چشم نامحرم بپوشاند. به همين دليل، وقتي احساس حجب و حيا را از دست مي دهد در محيط ناامن اجتماع هم كشف حجاب مي‌كند؛ و برعكس، وفتي احساس شرم و حيا در او زنده است در محيطي كه امنيت كامل هم وجود دارد، باز هم تمايل دارد خود را بپوشاند. احساس حيا و شرم از انجام دادن كارهاي زشت از ثمرات عفاف به شمار مي‌آيد. هر قدر اين احساس شرم از زشتي‌ها در انسان بيشتر باشد، عفت او بيشتر خواهد بود‌ امام علي(ع) مي فرمايد: « شرم از خداوند و خلق او باعث عفت و بزرگي مي‌شود» بدون شك، به تناسب ويژگي‌هاي روحي و جسمي انسان، آفرينش لباس و پوشش و روي آوردن فطري او به آن يكي از نعمت‌ها و هداياي الهي محسوب مي‌شود. در فرهنگ اسلامي، انسان لباس نمي‌پوشد كه تن را عرضه كند، بلكه لباس مي‌پوشد تا خود را بپوشاند. لباس براي او يك حريم است؛ به منزله‌ي دژي است كه تن را از دستبرد چپاولگران محفوظ مي‌دارد و كرامت او را حفظ مي‌كند. ✍️مهری یزدان پناه 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
💠هفت روش‌ پیشگیری از خشونت در نوجوانان ✔️ چکیده مقاله «روش‌های پیشگیری از گرایش نوجوانان به خشونت (با تأکید بر عنصر یادگیری اجتماعی - بر اساس رهیافت اسلامی)» 🖋نویسنده؛مصطفی همدانی، دانش‌آموخته خارج فقه و فلسفه (استاد حوزه علمیه قم) 🔸خشونت از پدیده‌های کهن در رفتار اجتماعی انسان‌ها است. نوجوانان به جهت اقتضای سنی خاص و تأثیری که از محیط خود دارند، بیشتر در معرض روی‌آوردن به خشونت هستند. هدف این پژوهش، بررسی عوامل پیشگیری از روی‌آوردن نوجوانان به خشونت است، در این راستا بر نقش یادگیری اجتماعی در خشونت‌آموزی ایشان تأکید شده و با این رهیافت، عوامل پیشگیری از خشونت را بر اساس مبانی اسلامی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی تحلیل می‌کند. روش این پژوهش، کتابخانه‌ای است و از تجزیه‌و‌تحلیل کیفی استفاده شده است. 🔸نتایج این پژوهش بر وظایف اجزای نظام تعلیم و تربیت (خانواده، همسالان، مربیان مدرسه، نظام آموزشی و رسانه‌ها) در محورهایی چون گسترش رفتارهای محبت‌آمیز در خانواده و رفتار مربیان، توبیخ الگوهای خشونت و پاداش نگرفتن آنها، فقدان ارزش‌های خشونت‌آموز در دوستی‌ها و تعمیق باورهای معنوی در کنترل خشم و آموختن مهارت جرأت‌ورزی به جای خشونت تأکید دارد 🔗 اسلام و آسیب‌های اجتماعی @HOWZAVIAN
☑️ ای نماد حلم و علم، جهان تو را می‌خواهد شخصیتش آرام و دور از جنجال بود. در دنیای آشفته و پر همهمه ی روزگارش، کم نبودند کسانی که گهگاه به او یا خانواده اش توهینی کنند؛ اما هیچ وقت ندیدم با کسی گلاویز شود... عبور می‌کرد... عبور کردن از آدمها را خوب بلد بود؛ اما برای من که اطرافیانم را طوری دیده بودم که با شنیدن کوچکترین اهانتی، بی ادب را چنان توبیخ می کردند تا بفهمد یک من ماست چقدر کره دارد و غیرت اصیل به خانواده یعنی چه، این "عبور کردن" عجیب بود! گاهی یواشکی فکر میکردم که شاید عزیزانش را خیلی دوست ندارد که رویشان غیرتی نمی‌شود و هیچ وقت جواب دشمنان بدگویش را با تندی نمی‌دهد تا بفهمند با چه کسی طرفند. دیروز داستان امام باقر را دیدم که در مقابل توهین فرد مسیحی به خود و مادرش، با ملایمت پاسخ داده است. داستان جدیدی بود! این بار موضوعِ یک آدم عادی نبود، موضوع، امام معصوم بود، یک الگو. چقدر عجیب بود! باورم نمیشد روش زندگیمان اینچنین وارونه شده باشد! باورم نمیشد خوب و بد اینچنین جابجا شده اند که خودمان هم نفهمیدیم! چرا انقدر دور شدیم از واقعیت؟ آن آرامش و منطق کجا و این خشم کجا؟ آن داستان، به اسلام آوردن مرد مسیحی ختم شده و داستان این روزهای ما، به سمت جنایت و قتل غیرعمد و هزار پشیمانی دیگر، اما باز هم به آن اعتقاد داریم، آنقدر که اگر همرنگ جماعت نباشیم اسم‌مان بی غیرت و بی مهر می‌شود! حالا در خیالم این وارونگی را وارونه کردم و سخن گفتن را جایگزین نعره و ضرب و شتم کردم... هرچه فکر میکنم می‌بینم حیف است، حالا که چنین امام آرامی و الگویی اصیل و با غیرت دارم آیا می شود آرام تر زندگی نکنم؟! سلام بر معدن دانش، سلام بر معنای اخلاق @HOWZAVIAN