🔸تحلیلی بر «اشکهای روضه»
✍ علی کردانی
زمانی که گریه از حالت عادی و احساسات صِرف خارج گردد، نماد یاری مظلوم و فریاد علیه ظالم خواهد شد.
همین چیزی که امروز در مجالس سیدالشهداء صورت میگیرد؛ بیتردید گریه یاری مظلوم و رسوایی ظالم است.
بنابراین گریه بر امام حسین (ع) قرار نیست در گریه خلاصه شود؛ گریه علامت و نشانه بود تا راه گم نشود.
گریه بر امام (ع) موجب شروع و فتح سرفصلهای جدید است؛ سرفصلهایی مثل؛ آزادهخواهی، مبارزه با طاغوت و اینکه امامت و حکومت حق ائمه (ع) است.
گریه ما گریه ذلت نیست؛ گریه ما، گریه حرکت و برکت است؛ حرکتی که آغازش گریه است اما پایانش، جهاد و رسوایی ظالمان جهان است.
شیعیان جهان در طول سالیان متمادی با برقراری رابطه عاطفی با جریان امام حسین (ع) که مصداق بارزش همین گریهها بود، توانستند تا به امروز مکتب و پرچم را حفظ کنند و استمرار ببخشند؛ چرا که هر مکتبی منهای احساسات و عاطفه پایدار نخواهد ماند.
از این رو امام راحل (ره) در بیانات خودشان فرمودند:
«بچهها و جوانهای ما خیال نکنند که مسأله، مسأله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آنها از همین گریه ها میترسند، برای اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دستههایی که بیرون میآیند، مقابل ظالم هستند؛ بازیتان ندهند این قلمفرساها! بازیتان ندهند این اشخاصی که با اسماء مختلفه و با مرامهای انحرافی میخواهند همه چیز را از دستتان بگیرند.»
باید دانست؛ قطرهاشکهایی که در تمام مجالس سیدالشهداء جاری میگردد، هرگاه که به هم برسند، دریایی خواهد شد که فرعونیان و ظالمان را در خود غرق خواهد کرد؛ در این هنگام فقط موسی و سپاهش از دریا عبور میکنند و فقط کشتی حسین (ع) و یارانش در دریای اشکهای روضه پرچمدار است.
امام صادق عليهالسلام فرمودند:
«لِكُلِّ شَيءٍ ثَوابٌ إلاَّ الدَّمعَةَ فينا»
براى هر عملى، پاداشى [معيّن] است، جز اشک ريختن براى ما [كه پاداش آن، حدّ و اندازه ندارد]
-----------------------------------------------------
منابع:
۱: صحیفه امام؛ ج 10، ص 26
۲: کامل الزیارات، باب سی و سوم، روایت ششم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#با_کاربران
بصیرت که نباشد انسان راهش را بیراهه می رود؛ حتی اگر با ایمان هم باشد. مسیرش را جدا می کند. امام زمانش را تنها می گذارد ... می شود ضحاک و از کربلا می رود.
#بصیرت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
ای ماه سربهمهر مدینه، خدای اشک
ای اشک همدم تو و تو آشنای اشک
ای داغدار خاطرۀ کربلای خون
ای شهریار شبشکن نینوای اشک
سی سال از دو چشم ترت ریخت خون دل
سی سال بود قوت تو آب و غذای اشک
سی سال گریه کردی و با گریه ساختی
صدها حسینیه به جهان بر بنای اشک
ای التیام زخم دلت روضه بر حسین
بر درد تو نبود دوا جز دوای اشک
ای شاهد خزان گلستان مصطفی
ای روضهخوان کرببلا با نوای اشک
کردی قیام در غل و زنجیر یا علی
با سجدههای حیدریات پابهپای اشک
پروردگار گریه شدی همچو فاطمه
راه تو روضه بود و صدایت صدای اشک
در روز دفن نور که یاری نداشتی
تنها گرفت دست تو را بوریای اشک
فریاد العطش دمی از خاطرت نرفت
آبی ندید چشم تو جز در نمای اشک
فرعون شام را چه دلیرانه غرق کرد
دریای خطبههای غمت با عصای اشک
صد غنچه از ستایش شیوای کردگار
گل کرده در قنوت تو با ربنای اشک
حمد و سپاس را تو به ما یاد دادهای
در سینۀ صحیفۀ خود با دعای اشک
در غصۀ شهادت تو اشک هم گریست
روز عزای تو شده روز عزای اشک
#محمدتقی_عارفیان، محرم ۱۳۹۹
#ما_ملت_شهادتیم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#خبر_خوب_ما
👌راهاندازی کانون هنرهای ادبی با حضور جمعی از بانوان طلبه
به همت اداره کل تبلیغ حوزه های علمیه خواهران و با هدف تربیت مبلغ و توسعه توانمندی های تبلیغی کانون هنرهای ادبی با حضور جمعی از بانوان طلبه و مبلغ اهل قلم راه اندازی شد.
ماندانا جلالی مدیرکل تبلیغ حوزه های علمیه خواهران با اشاره به ظرفیت های نهفته در ادبیات فارسی در ابلاغ پیام دین به اقشار مختلف جامعه، حضور بانوان طلبه و مبلغ هنرمند و فعال در زمینه های مختلف ادبیات فارسی را تحسین برانگیز خواند و افزود: تربیت طلاب اهل قلم و مسلط به ادبیات فارسی به عنوان یکی از عرصه های مهم تبلیغ معارف اسلامی پیوسته مورد توجه این اداره کل بوده است.
مدیرکل تبلیغ حوزه های علمیه خواهران با بیان اینکه کانون هنرهای ادبی به عنوان یکی از زیر مجموعه های اداره کل تبلیغ در زمینه راهبری فعالیت ادبی بانوان طلبه نقش آفرینی خواهد کرد ادامه داد: در دایره فعالیت این کانون بخش های مختلفی به فعالیت هنری و تبلیغی مشغول هستند که از جمله آنها میتوان به تولیدات ادبی طلاب، تک نوشت، واحد شعر، واحد داستان نویسی و هنر فیلمنامه نویسی اشاره داشت.
وی در پایان ضمن ابراز خرسندی از توسعه توانمندی های تبلیغی بانوان طلبه، با اشاره به برنامه ریزی صورت گرفته در اداره کل تبلیغ حوزه های علمیه خواهران برای برگزاری دوره های آموزشی متعدد در گرایش های مختلف ادبی خاطرنشان کرد: فعالان ادبی و علاقه مندان به هنرهای ادبی جهت عضویت در این کانون میتوانند به نشانی @kanoon_adabi در پیام رسان ایتا مراجعه نمایند.
#نویسندگی #ادبیات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
◼️#تسلیت #یادداشت
✨ خراسانی خروشان
✍ حسن طاهری
برادرم، مردِ آگاهی و ایمان، اخلاص و تقوی، آزادی و ادب، دانش و دین!
این تعابیر صمیمی و گویایِ مرحوم دکتر علی شریعتی، در طلیعه وصیت نامه به وصی خود، یعنی علّامه، استاد، فقیه، مجتهد، متفکر، فیلسوفِ عدالت، مرزبان توحید، حکیم وارسته، احیاگر مکتب خراسان، نماینده تفکر تفکیک و نویسندهٔ شهیرِ ایرانی، مرحوم محمد رضای حکیمی است.
این عناوین هرچند با بزرگی و عظمت واژگانی شان، یارای تصویرگری ظرف وجود ۸۶ سال زیست حکیمانه و اندیشمندانه ی محمدرضا حکیمی را نداشته و ندارند، اما به خوبی گواه زیست علوی مسلک و شجاعت شیعی او در طی سال های عمر پربرکت او هستند.
محمد رضا در زیر باران های خراسانی و ترنّم فروردینی سال ۱۳۱۴ در مشهد شکفت، اما اندیشه پویا و روینده او تا پایانی ترین روزهای گرم و مردادی سال نخست قرن چهاردهم خورشیدی، در حرکت و پویش بود.
اندیشه ای که ضرب آهنگ نیم قرن مکتوبات روشنگر غیرکاسبکارانه و خطابات صریح شجاعانه اش، تنها یک جمله بود و بس و آن هم عدالت.
محقق و طالب دانشی که بیست سال تحصیل علوم حوزوی اش، در کوچه ها و پستوهای نمورِ مقدمات، سطح، خارج، فلسفه، ادبیات، عرب، نجوم و تقویم گرفتار نماند، و با دو بال آزاد اندیشی و حریّت و شجاعت فکری، بر آسمان تفکر شیعی و آرمان علوی پرگشود.
هر چند محمد تقی ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، سید محمدهادی میلانی، احمد مدرس یزدی، اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجیخان مخیری از مهمترین اساتید حوزوی او بوده و اجازه اجتهاد را نیز، از آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ شمسی دریافت کرد، اما آنچه از تالیفات و آثار او بر جای ماند، پرورش شاگردان و متفکران و مشتاقانی است، که از دانشگاه تا حوزه و از هر صنف و حزب و فرقه و مسلکی، بیرق نواندیشی و آزاداندیشی دینی و عدالت خواهی او را به دست گرفتند.
مجتهدی نه محصور در حصار ردای تصلب و جمود، بلکه رهیده از تمامی قیود و تکلف، و زبان گشوده بر طریقت احرار، که گستره ای متنوع از بهشتی و مطهری تا بازرگان و علی شریعتی را نیز، مسحور کیمیای حکمت خود می ساخت.
حکمتی سازنده و راهگشا که در بیش از پنجاه اثر مکتوب ارزشمند خود، در سطر سطر و کلمه به کلمه آنها، فقط به فقط مدافع پابرهنگان و ضعیفان و محرومان جامعه و کوبنده اسلام سرمایه داری و ویرانگر مسلک ریاکارانه به ظاهر متدین خفته در بستر رفاه زدگی و مخالف سرسخت نهان شدگان در دیبای کاخ نشینی بود.
اندیشه ای که بنیان آن در نامه ای سرگشاده، پس از اهدای کتاب الحیات به فیدل کاسترو رهبر کوبا چنین تبیین شد:
《اگر بخواهیم همه تعالیم قرآن و اسلام را در دو کلمه، خلاصه کنیم، چنین میشود: توحید و عدل.》
استاد حکیمی طی نیم قرن گذشته، با سر دادن و یادآوری عدالت بعنوان ثمره خون شهدا و اصلی ترین هدف انقلاب اسلامی، نسبت به تظاهر و ریاکاری ها و تشریفات حکومتی و پنهان شدن طاغوتی مسلکان چند رنگ، در پشت نام شهیدان، به شدت اعتراض و انتقاد و پیام فروخفته خود را، در سکوتی معنادار، فریاد کرده است.
متفکر صادق و منتقد ظلم ستیزی، که هیچ صندلی و تریبون و جایگاه و سکه و تقدیرنامه و مدال و نشانی، در سمینارها و میزهای شام و ناهار و جشنواره ها و جفنگ نامه های نفتی، برایش تدارک دیده نشد.
فریادگر بیدارگری که ترجیع بند حیات طیبه اش، فقط یک کلمه بود؛ و آن یک کلمه عدالت!
آزاد اندیشی که با خشت خشت وجودش باور داشت، که با مشاطه گری تبلیغات و رنگ آمیزی مطبوعات، و خروار خروار عنوان خوش رنگ و لعاب دینی و آسمانی هم نمی توان، یک مجموعه عاری از عدالت را به دین و انبیاء و خدا منتسب ساخت.
اکنون قلب پر تلاطم حکیم محمد رضا حکیمی، به دلیل عوارض ناشی از کرونا و کهولت سن بر اثر ایست قلبی، در شامگاه سی و یکم مرداد ۱۴۰۰، از حرکت باز ایستاده، اما
بدون شک در میان این همه غوغاهای زمانه، نبض تک بیت های عدالت خواهانه او، با تپش هایی سریعتر و بیشتر، خون حیات و عدالت را در رگ های گرفته اجتماع رخوت زده می دواند، آن سان که کلمه کلمه اندیشه های توفانی و سترگش، در فرداها فریاد و آذرخشی خواهد شد؛ بر خرمن زر و زور و تزویر دنیاطلبان.
هرچند بسیاری از جوانان مدعی این روزها و داعیه داران جریان ها، به جای فهرست کردن اندیشمندانی چونان حکیمی، در چشم برهم زدنی، یک فهرست چندگانه از صاحبان صوت و آهنگ و مشاهیر بسیار بسیار باسواد و دانای کل، با اشعار و ملودی هایشان را ردیف می کنند؛ اما بعید باشد حتی، بیش از یک درصد این نسل؛ جرعه ای از ساغر اندیشه این بزرگ مرد عرصه ادب و حکمت و عدالت و اندیشمند کم نظیر نیم قرن اخیر را، نوشیده و چشیده و شناخته و فهم کرده باشند.
ادامه👇👇
👇 ادامه 👇
حکیمی، استاد حکمت پیشه ای بود که ۸ دهه زیستِ اندیشمندانه و حیات محققانه اش، در محاق و غربت و کم لطفی عجیب رسانه ها، گذشت، اما علیرغم بدخواهان، پس از رفتنش، خوش خواهد درخشید، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
این بی توجهی و بی محلی و کاهلی رسانه ها در معرفی استاد حکیمی چه بسا، از آن روی باشد که اندیشمندان دینی، در قالب و قاب رسانه های نوین نمی گنجند.
گنجایش و ظرفیتی که در آذرماه سال ۱۳۵۵، دکتر علی شریعتی، در وصیت نامه خویش این حکیم را اینچنین توصیف کرد:
《قدرت قلم، روشنی اندیشه، رِقَّت روح، اخلاص نیّت، آشنایی با رنج مردم و زبان زمان و جبهه بندیهای جهان، و داشتن فرهنگ انسانی اسلام شیعی، و زیستن با آن”روح” که ویژهٔ ”حوزه” بود... همگی در شما جمع است.》
محمد رضا این حکیم صادق و عدالت جو، با دلی آرام بر کرانه آسمانیان پرگشوده است، و شاید روح بلندش، همچنان نجوا می کند، بند بند گفتارنوشته های خود را در"فریاد روزها":
می خواهم گردباد باشم، آوارۀ داغ کویرها، و دیوانۀ مسخرگی حدها و مرزها.
می خواهم تکدرخت باشم، در دامن دره ای ایستاده، و بر رهگذر آبهای
طبیعت، چشم دوخته، و هوسهای زود گذر را به مسخره گرفته.
می خواهم توفان باشم، تنها خروشی که می تواند در برابر سکوت دریاها.
می خواهم غزل باشم، سخن اشکها.
می خواهم حماسه باشم، معبد دلاوری های پروانشناخته.
می خواهم سوز و آه باشم، می خواهم نغمه باشم، خروش باشم، شبگیر!
#استاد_حکیمی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 نه تخریب، نه تطهیر؛ احتیاط!
صفحه نخست #وطن_امروز، ۱ شهریورماه ۱۴۰۰
www.vatanemrooz.ir
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 «به گواهی تاریخ»
👈 در اهمیت "توبه و پذیرش توبه ..."
🔸در روز عاشورا افرادی از لشکر عمر بن سعد جدا شدند و به سپاه امام حسین(ع) پیوستند؛ امام(ع) در برخورد با توبهکنندگان به گذشته آنان رجوع نکرد.
✅ برای نمونه؛ در جواب حُّر که نگران بخشوده شدنش توسط امام است، میفرماید: خداوند توبه تو را می پذیرد، فرود آی».
🔹در برخی کتب تاریخی تعداد این افراد، حدود ۳۰ نفر ذکر شده که نامشان در طومار شهدای کربلا می باشد.
🌱مدار_فرهنگی
#امام_حسین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
◼️#تسلیت #یادداشت ✨ خراسانی خروشان ✍ حسن طاهری برادرم، مردِ آگاهی و ایمان، اخلاص و تقوی، آزادی و
🔸استادان و آثار استاد حکیمی
«الحیاة»، «خورشید مغرب»، «عقل سرخ»، «عاشورا: مظلومیتی مضاعف»، «شیخ آقا بزرگ تهرانی»، «تفسیر آفتاب»، «فریاد روزها»، از جمله آثار استاد محمدرضا حکیمی بود.
کتاب "الحیاة" که یک دایرةالمعارف اسلامی است، از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار است.
استاد حکیمی سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد، در سال ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه خراسان شد و ۲۰ سال از عمر خودش را در این حوزه به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب و نجوم گذراند.
بزرگانی چون محمد تقی ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، سید محمدهادی میلانی، احمد مدرس یزدی، اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجیخان مخیری از مهمترین اساتید استاد حکیمی بودند.
استاد حکیمی سال ۱۳۴۸ اجازه اجتهاد را از آقابزرگ تهرانی دریافت کرد. دکتر علی شریعتی او را بهعنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود.
#استاد_حکیمی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌تصویری معنادار از منزل استاد محمدرضا حکیمی
صفحه منتسب به علامه محمد رضا حکیمی ساعتی پیش عکسی از منزل این دانشمند وارسته منتشر کرد که زیر آن نوشته بود:
«منزل مرحوم استاد محمدرضا حکیمی
ساعاتی پیش...»
#استاد_حکیمی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
⛑ به بهانهی روز طبیب
✍️ مرضیه رمضانقاسم
ما بیش از آن که به طبیب جسم نیاز داشته باشیم نیازمند به طبیب روح هستیم، چون طولِ عمرِ جسم اگر عمر نوح هم باشد نهایت ۱۰۰۰ سال است و زمانی ما را رها میکند، ولی روح با ما هست، که هست و همچنان هست و فنا ناپذیر است.
در روزگاری که لشکر جهل، عقل را به اسارت کشیده و غاصبانه سوار بر مرکب علم شده و چهار نعل میتازد فقط طبیبی دوار با تأسی به رسول نور و رحمت توانایی آن را دارد که جامعه را از جهالت رهانیده و باطل را از مرکب به زیر آورد و پرچم حق را برافراشته نگاه دارد.
ما مدیون اساتیدی هستیم که با تاسی به پیامبر نور و رحمت همچون طبیبی دوّار ما را بر سَرِ خوان گستردهی قرآن و عترت میهمان معارف اهلبیت نمودند.
من ز خود هیچ ندارم که به آن فخر کنم
فخرِ من این شده که سائلِ آلُاللهام
الهی ما را قدردان اساتیدمان قرار ده...
روزی ڪہ بہ ما وِلای حیدر دادند
یڪ جرعہ زِ چشمہسارِ ڪوثر دادند
مرغ دل سرگشتۂ ما را آن روز
با بالِ ولایتِ علے پر دادند
عرض خداقوت دارم محضر مدافعان حریم سلامت و مرزبانان دین و اخلاق که ایتام آل محمد "صلیاللهعلیهوآلهوسلم" را تحت حمایت خویش قرار دادهاند
#روز_پزشک
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
☀️چرا پس از عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) احساس شادی میکنیم؟
✍️ محمدرضا آتشین صدف، دبیر و عضو تحریریهی مدادالفضلاء
بسیاری از ما به افسردگی پنهانی دچار هستیم که ناشی از نوعی ناامیدی است؛ این دو ناامیدی دو شاخه دارد:
1. ناامیدی از خود: اینکه احساس کنیم دیگر فایده ای ندارد و نمی توانیم خوب بشویم چون تا حالا هر کاری کردیم برای رشد معنوی و نزدیک شدنمان به خدا به شکست انجامیده و خیلی فاصله داریم با اینکه مومن واقعی و شیعة واقعی شویم.
2. ناامید از رحمت خدا: اینکه با گناهانی که کرده ایم و توبه های نصفه نیمه ای که کرده ایم و توبه هایی که شکسته ایم و می شکنیم رنگ بهشت را هم نمی بینیم و نجات پیدا نمی کنیم.
علت این ناامیدی هم بیشتر دو عامل است گناه و شیطان. حضرت علی(ع) می فرماید:
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُعَقِّبُ الْیَأْسَ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ الْقُنُوطَ مِنْ مَغْفِرَتِکَ (البلد الأمين و الدرع الحصين، كفعمی، ج 1، ص 44)
خدایا از تو طلب بخشش می کنم به خاطر هر گناهی که در پی خود یأس از رحمت و ناامیدی از مغفرتت را در پی دارد.
عن أبي بصير به امام صادق(ع) شکوه کرد إنه قد ألّح علي الشيطان عند كبر سني يقنطني... (تفسير العياشي، محمد بن مسعود، ج 1، ص 366)
شیطان اصرار می کند که در این سن پیری من را ناامید کند.
عزاداری و گریه بر حسین(ع) دو ناامید پیشگفته را از بین می برد چون دو امید را در ما زنده می کند و این امید دوباره شادی را در ما ایجاد می کند.
1. امید به خود: شهید مطهری در کتاب «شهید» می گوید زمانی برای برای امام حسین(ع) گریه می کنی که روحت با او متحد بشود. روح امام حسین(ع) در اوج است وقتی برای او گریه می کنیم روح ما اوج و تعالی ای را تجربه می کند و این باور را در او زنده می کند که هنوز می تواند پرواز کند و خوب شود.
2. امید به رحمت خدا: عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) ما را امیدوار به شفاعت می کند. اینکه حس کنیم روز قیامت دستمان در دست یک بزرگتر محبوب پیش خدا مثل امام حسین(ع) امید به بخشیده شدن را در ما تقویت می کند.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: یا فَاطِمَةُ كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلاَّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ اَلْحُسَيْنِ فَإِنَّهَا ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِيمِ اَلْجَنَّةِ . (بحار الأنوار، ج ۴۴، ص۲۹۲)
یا فاطمه روز قیامت چشمان گریه کنندگان حسین (ع) گریان نیست بلکه آنها خندان هستند چون به آنها بشارت بهشت داده اند.
عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) به امید می بخشد و این امید مایه و موجب شادی عزادار می شود.
#امام_حسین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN