eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
#عدالت_فرهنگی 🔴گزارش | تبیین ابعاد فرهنگ پیشرو و فرهنگ پیرو 🔷مرکز اصلی بی‌عدالتی و نهادینه شدن نابرابری در جامعه ما در زمان قبل و بعد از انقلاب رسوخ معیارهای غلط در اذهان روشنفکران و مدیران در تهاجم فرهنگ مدرنتیه است. #حجت_الاسلام_پیروزمند #نعمت_الله_فاضلی #مهدی_شاهی #خبرگزاری_رسا 🌐http://rasanews.ir/fa/news/601202 🆔 @rasanews_agency
✴️ خدشه به وجاهت روحانیت، جرم انگاری شود ✍ احمد اولیایی حوزه و روحانیت در جامعه اسلامی سال هاست به عنوان یک نهاد علمی-دینی نه تنها کنش های نظری بلکه در ساحت عمل نیز خدمات عمده ای به جامعه داشته است. از هزاران سال پیش از این تا انقلاب مشروطه و سپس انقلاب اسلامی و در ادامه جمهوری اسلامی، حوزه و روحانیت صادقانه، مخلصانه و مجدانه همه توان خود را برای پیشبرد اهداف متعالی اسلام به کار گرفته است. هزاران روحانی از روستاهای دور افتاده گرفته تا پست های کلیدی نظام، چه در مقام مبلغ و چه در مقام مسئول، مشغول به خدمت اند و انشاء الله تلاش وافر خود را دریغ نکرده اند. اما در همین اثنا، روحانیونی پیدا می شوند که فارغ از اینکه جرم سیاسی، اقتصادی یا نظامی یا ... آن ها اثبات شود یا نه، به وجاهت روحانیت خدشه وارد می کنند. آن ها، چه یک منبری باشند و چه یک قاضی، نباید به مانند یک شهروند عادی محاکمه شوند. حتی اگر تمام اتهام ها منجر به برائت شود، چه کسی تاوان خدشه ها و افولی که شأن و جایگاه روحانیت دچار آن ها می شود، را می دهد؟! آیا صدمه زدن به وجاهت ذهنی حوزه و روحانیت نزد مردم جرم نیست؟! یک روحانی هر چند یک انسان است و ممکن الخطا، اما باید بداند که دو شأنیت دارد؛ یکی به عنوان همشهری عادی با نام و مشخصات شناسنامه ای اش، و دیگری به عنوان «روحانی» که مقتضیات خاص خود را به همراه دارد. اگر همه مردم باید پاسخگوی اعمال خویش باشند، او باید پاسخ پیامدهای غیر عامدانه و تسلسل واری که فعل او برای حوزه به همراه داشته است را نیز بدهد. لذا بنظر می رسد «خدشه به وجاهت روحانیت» باید جرم انگاری شود. این، یک پیشنهاد برای تقویت عدالت قضایی نیست، بلکه این جرم انگاری می تواند عدالت فرهنگی را در جامعه بسط دهد. آنجا که «برداشت ها»، «شناخت ها»، «تصورات» و «دریافت ها» ی مردم موضوع توزیع قرار می گیرند. ما اگر نسبت به توزیع ثروت در اقتصاد، توزیع قدرت در سیاست، توزیع حقوق در قضاوت مسئولیم، این مسئولیت در توزیع آگاهی و شناخت در فرهنگ بسی مهم تر و ضروری تر است به خصوص زمانی که این شناخت مربوط به شناخت جایگاه حوزه و روحانیت باشد. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📛 تقلیل گرایی در عدالت طلبی جنسیتی ✍ احمد اولیایی ⁉️چند روز پیش خانم ابتکار در مورد لزوم ذکر نام مادران در کارت ملی پیشنهادی دادند. بهانه ای شد تا در این باره بنویسم. 🔻عدالت جنسیتی یکی از مباحث مهم در عدالت پژوهی و عدالت طلبی است چرا که تقریبا نیمی از جمعیت جوامع را زنانی تشکیل می دهند که به دلیل داشتن تفاوت های جنسیتی با مردان، حقوق متفاوتی پیدا کرده اند. 🔹همین اهمیت منجر به پدید آمدن جنبش های طرفدار عدالت جنسیتی در طول تاریخ و همه جوامع شده است. 🔸در ایرانِ ما مبانی دینی و نگرش های سنتی به زنان، اهمیت عدالت جنسیتی و کنشگری عدالت طلبان این عرصه را دو چندان کرده است. 🔻 فارغ از اینکه عدالت جنسیتی چیست و بسط عدالت اجتماعی یکسان برای مردان و زنان به چه معناست، آنچه که من می خواهم تأکید کنم تقلیل گرایی حقوق و مطالبات زنان است. بنظر می رسد کنشگران عدالت جنسیتی و بسیاری از زنان جامعه بیش از آنکه به دنبال ارتقای اجتماعی و شأنی بانوان باشند، مطالبات خود را در سطح «ذکر نام مادر در کارت ملی»، «حذف تصویر دختران از روی کتاب ابتدایی»، «ورود زنان به ورزشگاه» و مانند اینها تقلیل داده اند. و حال آنکه خوب بود وضعیت فعلی را تحلیل کنند تا به ایده مناسب «حضور اجتماعی زن» یا الگوی مطلوب «تحصیلات زنان» و یا «اشتغال بانوان» دست یابند. 🔹وضعیت فعلی نشان می دهد آنچه زنان ما را از داشتن یک آرامش فردی-اجتماعیِ عادلانه محروم کرده، عدم درج نام آنها بر روی کارت ملی فرزندشان نیست؛ بلکه وضعیت اشتغالی است که کنار فرزند بودن را از آنها گرفته است. 🔸وضعیت فعلی نشان می دهد آنچه ظلم جنسیتی به زنان محسوب می شود، حذف تصویر دختران از روی کتاب فارسی نیست؛ بلکه عدم تلاش در تسهیل ازدواج آنان و دامن زدن به تجرد گرایی دختران است. 🔻بحث عدالت جنسیتی موضوعی عمیق و گسترده است که در یک یادداشت نمی توان بدان پرداخت؛ اما می توان گفت که بزرگترین ضربه را به عدالت خواهی جنسیتی، تقلیل گرایی مطالبات جنسیتی آن هم توسط برخی مسئولین و خودِ بانوان خواهد زد. @HOWZAVIAN
⁉️ شبکه خانگی کدام «خیر فرهنگی» را «توزیع» می کند؟! ✍️احمد اولیایی شبکه خانگی دیگر نامی آشنا در میان همه خانواده ها است و با توسعه تکنولوژی های ارتباطی و گوشی های تلفن هوشمند و اینترنت همراه، دیگر کمتر کسی است که به فیلم ها و سریال های شبکه خانگی دسترسی نداشته باشد. «دسترسی»، کلمه ای که اگر معادل عدالت گذاشته شود، می تواند لذت بسط عدالت فرهنگی را در توسعه شبکه خانگی برای ما به همراه آورد اما آیا عدالت، فقط «دسترسی» است؟!!! آیا همین دسترسی ما را با مسئولیت های دیگر مواجه نمی کند؟!!! شبکه خانگی از ابتدا با این توجیه که بینندگان اندک و عمدتا از طبقات اجتماعی-اقتصادی خاص دارد، مرز های سانسور و آزادی رسانه ای را کمی بازتر گرفته بود. شاید این توجیه در ابتدا قابل پذیرش بود اما اکنون، با پرداخت مبلغ نسبتا ارزان و یا تماشای این سریال ها در وب سایت های رایگان و حتی دیدن عمده آن ها در اینستاگرام، دیگر نمی توان گفت که عموم مردم این سریال ها را نمی بینند. «گیسو»، «دراکولا»، «سیاوش»، «زخم کاری»، «ملکه گدایان»، «مردم معمولی»، «می خواهم زنده بمانم» سریال های این روزهای دو شبکه خانگی اصلی کشور هستند. سریال هایی که بسیاری از خانواده ها (به معنای واقعی خانواده) نمی توانند در کنار یکدیگر این سریال ها را ببینند. عشق های مثلثی، روابط آزاد، شوخی های جنسی، کلمات رکیک، قتل، خونریزی، ترس و ... در اکثر این سریال ها دیده می شود. پیشتر در مورد آسیب شناسی این دست سریال ها و شبکه خانگی حرف های زیادی زده شده است اما اکنون هدف، بررسی این وضعیت از پنجره عدالت فرهنگی است. عدالت فرهنگی به دنبال بسط عدالت در عرصه فرهنگ است و پرسش اصلی آن بررسی ماهیت خیرات و مواهب فرهنگی است که قرار است در جامعه توزیع شود. بخش عمده ای از این توزیع در اختیار رسانه هاست. از رسانه ملی گرفته تا VOD هایی که از آن ها صحبت شد. دامن زدن به دعواهای مربوط به سانسور و اختلافات میان وزارت ارشاد و ساترا و اینکه آیا باید در یک سریال مشروبات را نشان دهند یا خیر، از مصادیق بارز تقلیل موضوع است. پیش از همه این سوال ها و دعواها، باید تکلیف این مسأله روشن شود که ساختار رسانه ای ما در تمام ابعادش و ذیل همه ابزارها اساسا به دنبال توزیع چیست؟ اگر در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع ثروت و در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع قدرت می شود، در عدالت فرهنگی که رسانه بار بزرگی از آن را بر دوش دارد، صحبت از توزیع چه «خیر»ی است؟!!! فرهنگ عرصه تبلور ایده ها، خلاقیت ها، طرز تفکر ها، و در نهایت کنش های فرهنگی است. هرچند بخشی از این مقوله های فرهنگی از مسیر محیط و وراثت ساخته می شود اما قسمت عمده ای از آن ها توسط رسانه ها نهادینه خواهد شد. ساختار رسانه ای جامعه و در ذیل آن ها شبکه خانگی اساسا به دنبال ساختن چه نوع و چه کیفیتی از این مقوله هاست؟ این پرسش اصلی، دقیقا می تواند راهبرد اصلی رسانه ای ما ذیل عدالت رسانه ای و عدالت فرهنگی را روشن کند. یکی از بهترین راه های نادیده انگاشتن این پرسش اصلی، تقلیل موضوع و تنزل مشکلات محتوای رسانه ای به سطح سانسور و .... است. این دست نگرانی ها البته لازم و به عنوان راهکارهای موضعی و موقت قابل تأمل است اما مادامی که از «خیر فرهنگی» که نهاد رسانه به دنبال «توزیع» آن است، صحبت نشود آش همان آش است و کاسه همان کاسه...! @HOWZAVIAN