⁉️ شبکه خانگی کدام «خیر فرهنگی» را «توزیع» می کند؟!
✍️احمد اولیایی
شبکه خانگی دیگر نامی آشنا در میان همه خانواده ها است و با توسعه تکنولوژی های ارتباطی و گوشی های تلفن هوشمند و اینترنت همراه، دیگر کمتر کسی است که به فیلم ها و سریال های شبکه خانگی دسترسی نداشته باشد. «دسترسی»، کلمه ای که اگر معادل عدالت گذاشته شود، می تواند لذت بسط عدالت فرهنگی را در توسعه شبکه خانگی برای ما به همراه آورد اما آیا عدالت، فقط «دسترسی» است؟!!! آیا همین دسترسی ما را با مسئولیت های دیگر مواجه نمی کند؟!!!
شبکه خانگی از ابتدا با این توجیه که بینندگان اندک و عمدتا از طبقات اجتماعی-اقتصادی خاص دارد، مرز های سانسور و آزادی رسانه ای را کمی بازتر گرفته بود. شاید این توجیه در ابتدا قابل پذیرش بود اما اکنون، با پرداخت مبلغ نسبتا ارزان و یا تماشای این سریال ها در وب سایت های رایگان و حتی دیدن عمده آن ها در اینستاگرام، دیگر نمی توان گفت که عموم مردم این سریال ها را نمی بینند.
«گیسو»، «دراکولا»، «سیاوش»، «زخم کاری»، «ملکه گدایان»، «مردم معمولی»، «می خواهم زنده بمانم» سریال های این روزهای دو شبکه خانگی اصلی کشور هستند. سریال هایی که بسیاری از خانواده ها (به معنای واقعی خانواده) نمی توانند در کنار یکدیگر این سریال ها را ببینند. عشق های مثلثی، روابط آزاد، شوخی های جنسی، کلمات رکیک، قتل، خونریزی، ترس و ... در اکثر این سریال ها دیده می شود.
پیشتر در مورد آسیب شناسی این دست سریال ها و شبکه خانگی حرف های زیادی زده شده است اما اکنون هدف، بررسی این وضعیت از پنجره عدالت فرهنگی است. عدالت فرهنگی به دنبال بسط عدالت در عرصه فرهنگ است و پرسش اصلی آن بررسی ماهیت خیرات و مواهب فرهنگی است که قرار است در جامعه توزیع شود. بخش عمده ای از این توزیع در اختیار رسانه هاست. از رسانه ملی گرفته تا VOD هایی که از آن ها صحبت شد. دامن زدن به دعواهای مربوط به سانسور و اختلافات میان وزارت ارشاد و ساترا و اینکه آیا باید در یک سریال مشروبات را نشان دهند یا خیر، از مصادیق بارز تقلیل موضوع است. پیش از همه این سوال ها و دعواها، باید تکلیف این مسأله روشن شود که ساختار رسانه ای ما در تمام ابعادش و ذیل همه ابزارها اساسا به دنبال توزیع چیست؟ اگر در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع ثروت و در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع قدرت می شود، در عدالت فرهنگی که رسانه بار بزرگی از آن را بر دوش دارد، صحبت از توزیع چه «خیر»ی است؟!!! فرهنگ عرصه تبلور ایده ها، خلاقیت ها، طرز تفکر ها، و در نهایت کنش های فرهنگی است. هرچند بخشی از این مقوله های فرهنگی از مسیر محیط و وراثت ساخته می شود اما قسمت عمده ای از آن ها توسط رسانه ها نهادینه خواهد شد. ساختار رسانه ای جامعه و در ذیل آن ها شبکه خانگی اساسا به دنبال ساختن چه نوع و چه کیفیتی از این مقوله هاست؟ این پرسش اصلی، دقیقا می تواند راهبرد اصلی رسانه ای ما ذیل عدالت رسانه ای و عدالت فرهنگی را روشن کند. یکی از بهترین راه های نادیده انگاشتن این پرسش اصلی، تقلیل موضوع و تنزل مشکلات محتوای رسانه ای به سطح سانسور و .... است. این دست نگرانی ها البته لازم و به عنوان راهکارهای موضعی و موقت قابل تأمل است اما مادامی که از «خیر فرهنگی» که نهاد رسانه به دنبال «توزیع» آن است، صحبت نشود آش همان آش است و کاسه همان کاسه...!
#عدالت_فرهنگی
#عدالت_رسانه_ای
#شبکه_خانگی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔎حیثیت گمشده و تصویرسازی منفی از سه مولفه فرهنگی_تمدنی
✍️ علیرضامحمدلو
🔸تردیدی نیست که یکی از اضلاع حکمرانی در عصر اطلاعات و ارتباطات و جامعه شبکه ای به تعبیر کاستلز، مدیریت تصویر و انگاره سازی است. انگاره ها و تصویرها در کنار کارآمدی و مشروعیت، در نظم و امنیت و مدیریت اجتماعی نقش بسزایی دارند.
▫️از این پرسپکتیو که دلالت های فرهنگی_هویتی و مولفههای معرفتی_تمدنی را در بازنمایی مورد توجه قرار میدهد و نه از حیث کارگردانی و فضاسازی یا از جهت پیرنگ داستانی و شخصیت پردازی، مینیسریال #حیثیت_گمشده، سه تصویر منفی و خطرناک برای مخاطب القا می کند که در ادامه میآید.
▫️لازم به ذکر است که این اثر، تابستان امسال و در ۹ قسمت به کارگردانی سجاد پهلوان زاده(کارگردان سریال سقوط) و بازی مهدی حسینی نیا، بهاره افشار و الناز حبیبی و... از شبکه خانگی پخش گردید به جهت رعایت اسپویل، فقط نکات تحلیلی بدون اشاره به خط روایت سریال تقدیم میشود.
1️⃣ تصویری تحقیرشده از زن: مخرج مشترک از سه نقش اصلی زن در سریال را در این سه عبارت می توان خلاصه کرد: نگاه ابزاری و کالاشدگی/ القای حقارت و ضعف و ترحم/ تروما و حس انتقام. هیچ نقش مثبتی در #سریال شاهد نبودیم و همه زنان نیز مبتلا به ضعف های عمیق و تباهی بودند.
2️⃣ تصویری گسیخته از خانواده: پدرانی که یا معتادند و یا قمارباز که با چاشنی خشونت و بددهنی، دختر شوهر میدهند و نسبت به تادیب و حقوق و آینده فرزندان، اعمال اقتدار یکطرفه می کنند و یک فروپاشی عینی و ذهنی را برای #خانواده رقم میزنند. همسران و شوهران داستان هم یا جاه طلب و عیاشند یا جاهل و بیاعتبار.
3️⃣ تصویری جهلاندود از غیرت: در واقع این سریال با بی توجهی مرد به همسرش شروع می شود، با جهل و خشونت و قتل تحت عنوان #غیرت و حیثیت و #ناموس، پیش می رود و با سوءتفاهم و حس درماندگی پایان می پذیرد. جهل و تعصب نامیدن و سوءتفاهم خواندن مفاهیمی همچون غیرت و ناموس در سریال، ضربه عمیقی بر پیکر مولفههای راهبردی فرهنگ است.
▫️#شبکه_خانگی که آلترناتیو سریال های ماهوارهای تلقی میشد، حال تبدیل به ماشین انگاره سازی شده و با ایده عبور از کلیشهها در حال تصویرسازی منفی و سیاه از مولفه های فرهنگی_تمدنی جامعه است. تردیدی نیست که در ساحت تصویر طبق #نظریه_کاشت، اگر باد بکاریم چند صباحی دیگر با انباشت ذهنیت ها و تصاویرسیاه، در ساحت رفتار اجتماعی طوفان درو میکنیم.
🔻در واقع گسست و پارگی های اجتماعی گاها نتیجه ذهنیت هایی است که از پس مصرف های متفاوت رسانه ای بدون دروازهبانی (Gatekeeping) و نظارت حاصل میشوند و دال بر این هستند که #مدیریت_تصویر به تعبیر اروینگ گافمن را باید در مدیریت اجتماعی جدیتر تلقی کرد.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@asre_tabyin
🔎پوشش و حجاب یک ذائقه متغیر فرهنگی یا یک باور عمیق فلسفی؟
✍ علیرضا محمدلو
▫️اگر در جغرافیای مدرن، مساله پوشش را دست کم میگیرند یا حاشیه میدانند و در حد یک ذائقه و تمایل فردی تقلیل میدهند، ناشی از یک دستگاه فلسفی است که در ساختارهای آن جامعه رسوب کرده و تطوراتی متکثر، گسسته و چند پارهای را تجربه نموده است.
▫️انتهای این تغییرات بنیادین و رسیدن به «بدن مندی فلسفی و جامعه شناختی» به جایی رسید که دیگر نقطه اتکا داشتن و مبناگرایی را به سخره گرفته و با فیگور پسامدرن، یک سرگردانی و نسبیت معرفتی را به داشتن معیار معرفت روشن، ترجیح دادند.
▫️این گم شدگی معرفتی در تهی شدن زندگیها از معنا و رسیدن به نقطه بی بازگشت هویتهای سیال و شکل گیری #انسان_پرسهزن و خانوادههای اجارهای و انبوه تنها (به تعبیر رایزمن) و #وزارت_تنهایی و انقلاب جنسی در برخی کشورهای مدرن، تجلی پیدا کرده است.
▫️نمیتوان در #شبکه_خانگی با سریالهای مروج بی ادبی و خیانت و رقص و مصرف دخانیات و ارتباطات خارج از دایره عرف و شرع و پوشش نامتعارف، به #استعارههای_مفهومی و ریشه دار و ارتکازات مذهبی جامعه هجوم برد و پدیده «ذهنیت مهاجر» و «رفتار ناهنجار» در بخشهایی از جامعه نوجوان و جوان را هم به انتظار ننشست.
▫️اگر در بخشی از جامعه مساله #حجاب دچار اعوجاج هم شده باشد، متأثر از یک سبک زندگی است که در بستر ساختارهای فرهنگی و مکانیسمهای اقتصادی و کانونهای رسانهای به یک ایده یا پدیده اجتماعی تبدیل شده است. ایده آلی که فرهنگ و ذهنیت «در لحظه زندگی کن»، «مجاورت مصرف و منزلت»، «هویت سیال» و «پوشش نامتعارف» و «تکثر مرجعیتی» و «فروپاشی و قداست زدایی از خانواده»، «عدم قطعیت و گسستن و پیوستنهای آنی و سریع» را به جامعه پمپاژ کرده است.
🔻لینک ادامه یادداشت:
http://mehrnews.com/x33KWX
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN