eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
614 ویدیو
206 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
«حسرت... » جا مانده‌های کرب‌وبلا! دیده تر کنید! ایام را به حسرت و محنت به سر کنید! این اربعین که قسمت ما کربلا نشد با دل کبوترانه به آن جا سفر کنید مشّایه را به شوق زیارت به پای دل با اشک و آه و ناله و ماتم سفر کنید شاید نشست مهر شما در دل حبیب همت کنید در دل نرمش اثر کنید ای زائران که گوی سعادت ربوده‌اید یادی از این شکسته دلان مختصر کنید طول مسیر را قدمی هم به یاد ما با نیّتِ نیابت و منّت گذر کنید با نیت نیامده ها روبه روی دوست عرض سلام خدمت شمس و قمر کنید ✍️سیدمرتضی هاشمی شیخ‌شبانی از شاعران حوزوی 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
مبانی سبک زندگی صادق ✍️حوریه طبیبیان در جریان زندگی، بخش قابل توجهی از افراد گرفتار تصمیم گیری های هیجانی، پیروی بی چون و چرا از نفس و دلبستگی مفرط به امور مادی می شوند که این وضعیت سبب نارضایتی های عمیق، آشفتگی های روانی و بروز چالش ها و ناکامی های فردی و اجتماعی می گردد. چنین رفتارهای ناپایدار و ناهنجار گواه ضرورت بازنگری جدی و اصلاح نگرش نسبت به چهار حوزه اصلی زندگی است: مدیریت عواطف، بهره گیری هوشمندانه از دانش، مقابله ی مستمر با تمایلات نفسانی و اتخاذ نگرشی حکیمانه نسبت به مال و دارایی. این چهار عنصر در کنار هم، نقش بنیادی در شکل دهی به سبک زندگی صحیح، متعادل و معنادار دارند. 🔗 در شبکه تعاملی با افکار بانوان حوزوی 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
تقدیم به استاد فرشچیان ... خزانِ پنجره‌ی خشک را بهار کشید شکوفه های تر و تازه، نونوار کشید هزار سال عقب رفت در سکوت زمان و روی شاخه خشکیده‌ای هَزار کشید عصای معجزه‌اش در تصوری آبی برای تشنگی دشت، آبشار کشید دلش به نام امامی قرار تازه گرفت و روی دامنش آهوی بی‌قرار کشید چقدر در پی‌ات ای شاهکارِ بی تکرار غروب‌های غم انگیز، انتظار کشید در آن افق، که پیاده غروب آمده‌ بود به تاخت، در پیِ خورشید، یک سوار کشید به چشم های تری که به حرف آمده بود در آن کویر عطش، سرمه‌ی غبار کشید نگاه کرد به نقاشی اش ، دلش لرزید و بی‌مقدمه آهی ادامه‌دار کشید... 🔗 در شبکه تعاملی با شاعران حوزوی 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🏴 تشیع زنده است؛ سلاح بر زمین نخواهد افتاد 🔹 مراسم پیاده‌روی اربعین، یک بیعت عملی و یک رزمایش اجتماعی-امنیتی در مقیاس امت است. این پدیده بی‌بدیل، صحنه بازنمایی قدرت نرم شیعه و الگوی بازدارندگی اجتماعی در برابر پروژه‌های بی‌ثبات‌سازی منطقه است. 🔹 در میدان سیاست و امنیت غرب آسیا، یکی از اهداف قطعی آمریکا و رژیم صهیونیستی، خلع سلاح محور مقاومت و انقطاع پیوندهای مردمی آن است. آن‌ها به‌درستی دریافته‌اند که امنیت مقاومت، نه صرفاً در موشک و سلاح، بلکه در عمق اجتماعی آن نهفته است. پیاده‌روی اربعین، دقیقاً همین عمق راهبردی را به نمایش می‌گذارد. مردمی که کیلومترها در مسیر عشق به امام حسین(ع) گام برمی‌دارند، همان مردمی‌اند که فردا در حمایت از حزب‌الله لبنان، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن یا فاطمیون افغانستان سینه سپر می‌کنند. 🔹 باید توجه داشت که مقاومت، زمانی از درون تهی می‌شود که وجدان تاریخی امت تضعیف شود. پیاده‌روی اربعین، دقیقاً نقطه مقابل این پروژه است: تقویت حافظه‌ تاریخی، بازتولید هویت مقاومت، و اتصال نسل جدید به میراث ماندگار عاشورا. در واقع، اربعین رسانه‌ای است که بدون نیاز به ابزارهای مدرن، «آموزش راهبردی ایستادگی» را در مقیاس میلیونی ممکن می‌سازد. این آموزه‌ها همان چیزی است که دشمن از آن وحشت دارد! 🔹 بنابراین نباید از کارکرد ژئوپلیتیکی اربعین غافل شد. مسیر نجف تا کربلا، به مسیری برای عبور امت حسینی از مرزهای تفرقه تبدیل شده است. اتصال ملیت‌های گوناگون زیر پرچم امام حسین(ع)، پدیده‌ای نادر در دنیای امروز است. این هم‌افزایی عاطفی و ایمانی، موتور محرکه‌ای است که جبهه مقاومت را نه‌تنها حفظ، بلکه از درون ترمیم و توسعه می‌دهد. به تعبیر دقیق‌تر، اربعین، مانع از انجماد اجتماعی مقاومت می‌شود. 🔹 اربعین، گفتمان تسلیم را خنثی می‌کند؛ چون یادآور گفتمانی است که جان دادن در راه حق را نه‌تنها ممکن، بلکه محبوب می‌سازد! هر سال که این حرکت تکرار می‌شود، به دشمن یادآوری می‌کند که از دل جغرافیای تشیع، هنوز هم حاج‌قاسم‌ها و نصرالله‌ها برخاسته و خواهند برخاست. از همین‌رو، اربعین نه‌تنها با خلع سلاح مقاومت نسبت ندارد، بلکه مهم‌ترین پادزهر آن است! ✍️ محمدجواد ابراهیم‌زاده 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔸سنجش دینداری . ✍️علی اصغر بسطامی یکی از مهم‌ترین آموزه‌های اخلاقی در سنت اسلامی، که امام صادق(ع) در این عبارت به‌ روشنی بیان کرده‌اند، تمایز میان «ظاهر رفتار دینی» و «اخلاق» به عنوان گوهر دینداری است و قرار دادن این معیار برای سنجش سلامت نفس و ایمان آدمی است. امام می‌فرماید: «به زیادی نماز و روزه‌ی افراد نگاه نکنید، زیرا به آن عادت کرده‌اند، و مثل هر عادت دیگری، اگر ترک کنند، احساس سردرگمی و اضطراب می‌کنند. بلکه به صداقت گفتار و امانت‌داری آن‌ها بنگرید.» این سخن، اگر با دقت تحلیل شود، حاوی نکته‌ای بسیار مهم است، و آن این است که همه‌ی رفتارهای دینی، الزاماً نشانگر فضیلت اخلاقی نیستند. ممکن است کسی مقید به انجام اعمال و مناسک دینی باشد، اما یا آن اعمال آلوده به انگیزه های غیر الهی باشند و یا در عرصه‌ی صداقت و امانت، که معیارهای بنیادین اخلاق‌اند، کاستی‌های جدی داشته باشد لذا آنچه امام صادق در این عبارت بیان می‌کند، اعتبار بخشی به ملکه‌ی اخلاقی و بی اثر دانستن عادتهای دینی است. چرا که انسان‌ها می‌توانند به واسطه تکرار، و بدون هیچگونه باوری به برخی رفتارها عادت کنند، مانند راننده‌ای که هر روز مسیر خانه تا محل کار را طی می‌کند، بدون آنکه آگاهانه به مسیر توجه داشته باشد. نماز و روزه، و هر عمل عبادی دیگر، اگر به عادت تبدیل شوند، می‌توانند بخشی از روتین زندگی افراد شوند، بدون اینکه لزوماً نشانگر عمق باور یا پاکی درونی انها باشند. و طبیعتاً چنین اعمالی فاقد اثر گذاری لازم در روح و ایمان آدمی هستند، اما در مقابل، فضیلت‌هایی مانند صداقت و امانت، به شکل انتخاب‌های اخلاقی در موقعیت‌های مختلف زندگی بروز می‌کنند. کسی که راست‌گوست، باید در موقعیتی که دروغ گفتن برایش منفعت دارد، تصمیم بگیرد حقیقت را بگوید. کسی که امانت‌دار است، در موقعیتی که خیانت سودمند است، باید آگاهانه راه درست را برگزیند. این انتخاب‌ها، برخلاف عادت‌های دینی، نشانه‌ی عمق شخصیت اخلاقی فرد هستند. شاید بتوان گفت امام صادق(ع) با این بیان خواسته اند به ما یادآوری کنند که فریب ظاهر رفتار دینی را نخورید، گوهر انسانی افراد را در صداقت‌شان و در نحوه‌ی برخوردشان با امانت‌ها بجویید. امانتهایی که البته فقط منحصر در امور مالی نیست، آبروی دیگران، رازهایی که ما را محرم آن دانسته‌اند، سخنان محرمانه‌ای که از آنها آگاهی یافته‌ایم، همه از مصادیق امانت هستند. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
امروز آخرین فرصت 👆شرکت در فراخوان 🔔 فراخوان رسانه‌ای میثاق طلبگی ◻️ ویژه کنشگران رسانه‌ای حوزه 🔻در قالب‌های؛ 1. یادداشت 2. مصاحبه 3. گزارش 4. روایت ⏱ مهلت ارسال آثار: 20 مرداد 📬 دریافت آثار : @Jahaderevayat 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
✍️ نویسندگان جبهه انقلاب؛ گروهی برای بازنشر یادداشت و کوتاه‌نوشت ✔️ با رعایت قوانین نشر می‌توانید عضو شوید پیشینه گروه👇 تبلیغات ریاست جمهوری تمام شده بود چند بار می‌خواستم گروه را حذف کنم یا لااقل عکس پروفایل را تغییر دهم اما دلم نمی‌کشید دیدم هجمه‌ها به "سید" همچنان ادامه دارد امروز که او نیست ما می‌مانیم...👇 اینجا https://eitaa.com/joinchat/3078291578C8d44d853d1 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
وامانده ✍️ سعید احمدی هر تن و جانی برای خودش دردهایی دارد. یکی‌اش دل‌درد؛ اما دردِ دل از همه سخت‌تر است؛ من این‌طور فکر می‌کنم. دندان لق را می‌کنیم می‌اندازیم دور. سر پر از درد را هم دستمال می‌بندیم و کارهایی می‌کنیم تا دست از سر کچل‌ یا پر موی ما بردارد؛ اما اگر همه‌ی روزنه‌ها و سوراخ‌سمبه‌ها را ببندی تا درد دل سرک نکشد، آخرش از همان درون، از همان ته دالان، از بین اسباب و اثاث و گوشه‌موشه‌ای عین وزغ، ورمی‌قلمبد بیرون. مثل جرقه می‌جهد؛ شعله می‌کشد و آتش می‌زند. کجا را؟ کل تار و پودت را، هستی‌ات را. آتش‌فشانی می‌شود که هیچ آتش‌نشانی نه دم و دستگاهش را دارد و نه زورش را، برای اطفاء حریق دل‌خانه‌ی صاحب‌مرده. من این‌طوری فکر نمی‌کنم؛ این‌جوری سر کرده‌ام، زندگی کرده‌ام. شاید برای همین است که گاهی بی‌هوا، دل، هوای گریه دارد؛ چه بی‌صدا عین همیشه‌ی من و چه با فریاد و فغان و یقه‌درانی، مثل ناهمیشه‌ی باز هم خودم. این‌روزها نمی‌دانم چرا و برای چه، سنگ مذابم. گویا تکرار تگزاسم که در مهیب‌ترین آتش‌سوزی، همه‌ی «حالی‌وودم» با کل فیلم‌های ساخته و نساخته‌اش بین چِرِک‌چِرک شعله‌ها دود می‌شود. حالی که شاید هم بدانم چرا. چرا خودم را گول بزنم؟ البته که می‌دانم! دل من، پا و پی مشایه‌ای را ریخته بود هم‌پای زائر و خادم اربعین. آن را می‌دید، می‌خواند، می‌فهمید، زندگی‌اش می‌کرد و می‌نوشتش. گام‌به‌گام و حضوربه‌حضور؛ اما مثل بودجه‌ای که ناگهان قطع شود، شبیه مصالحی که ته بکشد، عین برقی که وسط برقی‌ترین کار حیاتی‌ات بپرد و برود، از راه‌رفتن ایستاد. چگونه دلی را که سپرده‌ای جا می‌گذاری؟ حال دلم را می‌فهمم. تنها سفری که مال او بود دیگر نیست. تن اگرچه می‌آزرد، جان، جلا و صفا و سبک‌بالی می‌گرفت. می‌رفتم جایی که جغرافیا حاکم نبود. سرما و گرما و دوری و نزدیکی نمی‌شناختم. مرز نمی‌فهمیدم. افق‌ها را می‌گستردم و از تنگی و ننگ این دنیا می‌رهیدم. این دلِ سیر از همه‌چیز و همه‌کس خوش بود به همین یک‌چیز. مسیر سخت و صعبی که ناگهان می‌رسد به دره‌ای عمیق، چه حالی دارد؟ جامانده یعنی سر وقت به قطار یا هواپیما نرسی؛ سخت است؛ اما تحمل‌پذیر. این یکی اما همه‌جوره فرق دارد. فقط هم این. باید درباره‌اش بگویی «وامانده». جاماندگی علاج دارد؛ «واماندگی» درد بی‌درمان است. درد دل است. آتشی است که شعله‌اش نه گم می‌شود توی هوا، نه فرو می‌نشیند توی زمین. فقط می‌سوزاند و می‌سوزاند و می‌سوزاند؛ مثل الآنِ حال خیلی بدِ دل من که حیران مانده است. این واماندگی، زغنبوت، زهر هلاهل و شور بی‌آرامی است که هیچ‌جا از پا درنمی‌آید؛ مگر از پا درت بیاورد؛ جز این‌که رونده‌ی طریق‌الحسین باشی و باشی میان آن شعاع رازناکی که بین چشم زائر و خادم جابه‌جا می‌شود. این درد با من است. آیا رمقی می‌ماند و دیگرباری برایم خواهد بود؟ یا دیگر، نیست شده‌ام؟ نمی‌دانم! 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔅آغاز از سامرا؛ روایتی خواندنی از کاروان شاعران ✍️ علی عسگری، عضو تحریریه کانون نویسندگان حوزوی در نوشت: ورود کاروان شاعران حوزوی به کشور عراق با طلوع فجر همراه شد. بر خلاف سال گذشته، سربازان عراقی، سخت‌گیری عجیبی در کنترل گذرنامه‌ها از خود نشان دادند. وسائل و تجهیزات زوار به دقت توسط مسئولان گیت مرزی عراق، رصد می‌شد. در میان نظارت‌ها، یکی از همسفرانمان، آقای محمدی که در تدارک تهیه‌ی مستند بود، مدت زیادی گرفتار شد. دوربین، هاشف و هزاران قطعه‌ی ریز و درشت دیگری که برای ثبت و ضبط تصاویر به کار می‌آمد، به گوشه‌ای نگه‌داری و تک‌تکشان بررسی شد. بعدها آقای محمدی به من گفت که بیشتر به مموری و رم‌هایش، حساس شده بودند تا برای امنیت عراق خطری صورت نگرفته باشد. بعد از خواندن نماز صبح در یکی از موکب‌های نزدیک مرز، به همراه سایر دوستان، حلیم آبکی مخلوط با دارچین و شکر تناول کردیم و چای لب‌سوز و لب‌دوز عراقی، آن شراب طهور را نوشیدیم تا قیامت به عطشمان برای زیارت ارباب، شهادت دهند. 🔗 متن کامل 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
. 💠 خادم الحسین ✍️ روح الله عباسپور، نویسنده و روزنامه‌نگار حوزوی مدل همان مدل سال ۶۱ هجری است، هر کس با هر توانی و هر ظرفیتی میتواند به این کاروان بپیوندد، کاروان دیگر کوچک نیست، به وسعت همه جهان است، یکی مال و منالی دارد، یکی آبرو و اعتباری دارد، آن دیگری هنری یا مهارتی در چنته دارد، یکی شاعر است، دیگری سخنران، آن یکی دوربینی دارد که میتواند ثبت کند این شکوه ۱۴۰۰ ساله را، یکی مراقب امنیت زایران است، یکی مسیر را تمیز می کند، یکی آب دست زایر می دهد، یکی آشپز است، یکی مهر ورود و خروج که بر هر گذرنامه ای می زند با حسرت می گوید التماس دعا، یکی زایران را با وسیله نقلیه اش جابجا می کند، یکی موکب داری می کند، یکی خانه اش را زائر سرا می کند، یکی برای زایران سایه سار درست می کند، یکی نزدیک حرم ایستاده و به زایران توصیه می کند برای ظهور دعا کنند، یکی به کودکان در مسیر هدیه میدهد... 🔗 متن کامل در صفحه تعاملی نویسندگان حوزوی | خبرگزاری فارس 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔻«مسئولیت‌های فرهنگی» و ضرورت «بازنگری در وظایف یا شرایط استانداران» ✍ احمدحسین شریفی شکی نیست که یکی از مهم‌ترین تمایزات و تفاوت‌های حکمرانی اسلامی و نظام جمهوری اسلامی با سایر انواع حکمرانی و نظامات سیاسی، حساسیت‌های فرهنگی آن است؛ و شکی نیست که یکی از جدی‌ترین برنامه‌های دشمنان برای مقابله با جمهوری اسلامی و حکمرانی اسلامی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و جنگ شناختی و شبیخون فرهنگی است. بر این اساس، آرایش مدیریتی و سیاسی کشور هم باید متناسب با ویژگی‌های فرهنگی و همچنین برنامه‌های تهاجمی و براندازانه دشمنان باشد. این در حالی است که مع الاسف چنین نبوده و نیست. به عنوان مثال، استانداران در کشور ما از اختیارات بسیار وسیعی برخوردارند. همه یا اغلب مدیران و مدیرکل‌های شهرها و بخش‌های مختلف یک استان، حتی مدیران فرهنگی، هماهنگ با نگاه استانداران و بر اساس رأی و پیشنهاد آنان تعیین می‌شوند. هر چند رئيس شورای فرهنگ عمومی امام جمعه استان است، اما فی‌الواقع قدرت اصلی در اختیار استاندار است. زیرا اولاً، اغلب اعضای شورای فرهنگی استان مدیرانی هستند که به پیشنهاد استاندار تعیین می‌شوند؛ و ثانیاً، ابلاغ مصوبات شورای فرهنگ عمومی هم در اختیار استانداران است. بنابراین، هدایت شوراهای فرهنگی و حتی برنامه‌های هیئات مذهبی هم به نوعی در اختیار استانداران است! این در حالی است که متأسفانه تاکنون در انتخاب استانداران به ندرت متناسب با مسئولیت‌های فرهنگی و مذهبی و دغدغه‌های اصلی حکمرانی در جمهوری اسلامی، تدبیر و تأمل شده است. به عنوان نمونه، یک «ارولوژیست» یا «میزراه‌شناس» یا «پیشابراه‌شناس» که همه تخصص و دغدغه‌های زندگی او مربوط به حوزه بیماری‌های اعضای خاصی از بدن بوده است، و هیچ تخصص و حتی آگاهی‌ و دانشی درباره فرهنگ و دین و مذهب ندارد، سکان‌دار مدیریت کلان یک استان می‌شود! چنین شخصی ممکن است در حوزه تخصصی خودش موفق باشد، اما قطعاً، اینکه در حوزه مسائل فرهنگی و مذهبی و اخلاقی یک استان هم مسئولیت را به او بدهیم و او را مبسوط الید کنیم، نه معقول است و نه مشروع! زیرا بسیار طبیعی است که نگاه چنین فردی به فرهنگ و اخلاق و خانواده و پوشش و امثال آن همگی از چشم یک «پیشابراه‌شناس» خواهد بود! 🔻پیشنهاد: مجلس شورای اسلامی می‌تواند و می‌باید یکی از دو کار را انجام دهد: یک. بازنگری در شرح وظایف و مسئولیت‌های استانداران؛ دو. بازنگری در حداقل شرایط و اقتضائات دینی و اخلاقی و فرهنگی و علمی و مدیریتی استانداران. 🔸رهبر انقلاب چند سال پیش ضمن اشاره به وظایف و مسئولیت‌های سنگین فرهنگی مسئولان کشور فرمودند: «در مسائل فرهنگی یعنی فرهنگ عمومی، وظایف مسؤولان کشور سنگین‌‌‌‌‌‌تر و حساستر است. امروز حتی دیرباورترین اشخاص نیز خط و نشان دشمنان سوگندخورده‌ی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را در صحنه‌‌‌‌‌ی پرماجرای تهاجم فرهنگی، بوضوح مشاهده می‌کنند. در این تهاجم خطرناک، نه فقط ارزشهای اسلامی بلکه فرهنگ اصیل ملی مردم، و بیشتر باورهای راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گشا و مبارک آنان، آماج تیرهای زهرآگین دشمنان قرار گرفته است ... همه‌‌‌ی این حقایق مهم و هشدار دهنده، مسؤولان فرهنگی کشور را به تدبیری برتر و اهتمامی بیشتر و تلاشی گسترده‌‌تر فرا‌ می‌خواند.» 🔻مع الاسف در اجابت به این دستور حضرت ولایت، نه تنها شاهد «تدابیر برتر»، «اهتمام بیشتر» و «تلاش گسترده‌تر» در حوزه فرهنگ عمومی نیستیم؛ بلکه شاهد یک «رها‌سازی»، «ول‌انگاری» و «بی‌تدبیری تمام‌عیار» در حوزه مسائل فرهنگ عمومی و اخلاق اجتماعی کشور هستم. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی