🌀 کلاه ما چقدر قاضی ست؟
✍ حسین رحیمی
🔸تقریبا مطمئنم که هیچ کس نمیتواند من را از بند این مشکلات رها کند؛ نه اینکه بد بین باشم نه! امتحان کردم، همه راه ها را، همه احتمالات را، به هر دری زدم، به هرکه شما فکرش را بکنید متوسل شدم. نشد، نمی شود. مشکل من گره کوری است که با هیچ دستی باز نمی شود.
🔹این دیالوگ تکراری را خود ما، بارها و بارها در زندگی مان، هم گفتهایم و هم شنیدهایم. حالا شاید کمی عبارتش متفاوت بوده، اما اصل حرف همین است که ما انسانها خیلی از اوقات پیشرویمان چاهی میبینیم که پر کردنش از توانمان خارج است. البته هرکسی را بتوانیم بفریبیم، سر خودمان را که نمیتوانیم شیره بمالیم.
متن کامل👇👇
https://rasanews.ir/002iHX
#معنویت
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔰 از جانبازی برگشتگان
⁉️ آيا متن بالا را یک جانباز نوشته؟ گردانندۀ این رسانه کیست؟
🔸اهمیتی ندارد و نمیدانم.
✅ اما خوب میدانم «جانباز واقعی» آنچه را که در راه خدا داده، از ضریح آهنین، شربت نذری یا ... پس نمیگیرد، اگر شفا نگرفت از کسی طلبکار نمیشود، شبههپراکنی نمیکند و قاطی دعواهای تاریخ مصرف گذشته نمیشود!
⚠️ کاش به جای کار رسانهای کمی «عدل الهی» میخواندید و شبهههای تلنبار شدهتان را برطرف میکردید تا «جانباز انقلاب» بمانید نه «وامدار اصلاحات»!
@majid_pakniyat
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔻فرصتهای کرونایی🔻
✍ بهزاد زارع
❇️ این روزها تحلیلهای مختلفی درمورد #کرونا داشتیم و شنیدیم ، کمی هم به فکر فرو رویم و از زوایای دیگری به قصّه بنگریم!
❇️ اینکه قرائنی دال بر تصنُّعی بودن و دخالت مستقیم بشر و جنگ بیولوژیک و احتمالات دیگر و...هم هست.
❇️واینکه باید هوشمندانه مسئولین مربوطه هر بخش اعم از امنیتی تا بهداشتی و درمانی و... تدابیر لازم را بکنند و ما هم متناسب با این نظریات کارشناسی از وظایف فردی و اجتماعی خود غفلت نکنیم و... هم مسلّم است.
✅ اما مامسلمانیم و اعتقاد داریم که هیچ حادثه ای درعالَم بی إذن الهی رخ نمی دهد ، چنانچه درقرآن و روایات هم اشاره فرمودن که : « بدون إذن الهی برگی ازدرختی نمی افتد »
لذا مگرممکن است منهای مشیّت الهی دهها هزار انسان جان دهند؟!
✳️ رهبرمعظم انقلاب مانند همیشه در چند فرمایش اخیر همه ما را به تحلیل توحیدی این موضوع توجه داده اند!
ضمن دعوت خود و همگان به تأمّل بیشتر در این فرمایشات حکیمانه( http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=45320 ) توجه داشته باشیم که فرصتی پیش آمده تا همه ما همّت کنیم و برای غفلت زدایی از خود و جامعه بیشتر از آن استفاده کنیم تا بیشتر به سمت خدا بعنوان منشأ اثرحقیقی عالم متوجه شویم !
❇️ گرچه دراین روزهاجامعه اسلامی ما در مواجهه با پدیده کرونا خوش درخشیده و در مقایسه با جوامع غربی جلوه های زیبایی را از ایثار و... بنمایش گذاشت، اما درقیاس باشأن جامعه اسلامی نکات قابل تأمّل وعبرت آموزی هم هست!
@daneshjumashruti متن کامل
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔴 بیاطلاعی مسئولان فرهنگی از مبانی فکری انقلاب اسلامی
✍️ امین شمشیری
علامه سید جلالالدین آشتیانی به حق یکی از صاحبنظران عرصه عرفان، فلسفه و احیاگر آثار پیشینیان و «خود در شمار برجسته ترين اساتيد فلسفه و عرفان»[1] میباشد. تسلط کمنظیر وی بر تاریخِ عرفان و فلسفه افق تازهای را در دوران استقرار جمهوری اسلامی پیش روی مسئولان، تصمیم گیران و برنامهریزان فرهنگی میگشاید. وی فیلسوفی منتقد و جریان شناس است که سالیانی ساکنِ ارض طوس و در تقابل با مخالفان عرفان و حکمت اسلامی بوده است.
محور اصلی این نوشتار آن است که دور شدن سلاطین صفوی - که خود روحیهای عرفانی داشتهاند- از عارفان و نزدیک شدن آنان به #علمای_قشری_و_ظاهربین در خارج شدن امر حکومت از دست آنان دخیل و در سقوطِ حکومت آنان بیتأثیر نبوده است.
ناکامی صفویه در حفظ حکومت دلایل متعددی داشته است اما میتوان از آثار استاد جلالالدین آشتیانی نکات ناب و ناگفتهای پیرامون این دولت یافت. دولتی که در ابتدای کار خود با گرایشهای عرفانی موفق به تشکیل حکومت شده بود و در حکومتداری بر آراء عارفان و حکیمان تکیه کرده و از آنان مشورت میگرفت، اما در ادامه تحت تأثیر افکار #مخالفان_عرفان_و_حکمت قرار میگیرد.
این تجربه امروز برای ما بسی با ارزش است. تأکیدات مکرر رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای بر حفظ و ترویج مبانی انقلاب چهبسا در حیطه علمی آنچنان مورد توجه قرار نگرفته و تنها جنبهی سیاسی آن تا حدودی دقت شده است. درحالیکه انقلاب اسلامی، استوار بر مبانی عرفانی، فلسفی و فقهی امام خمینی رضوانالله علیه است.
ناآشنایی و بیاطلاعی مسئولان و حتی بسیاری از اهل علم نسبت به مبانی عرفانی و فلسفی انقلاب اسلامی موجب شده است تا نفوذ پارهای اندیشهها که در ضدیت با مبانی ذکر شده میباشد، جدی گرفته نشود و آنان در غفلتی خطرناک به سر برند. بالاتر از آن در پارهای اوقات چهبسا خود، مروج چنین اندیشههای غلطی باشند.
علامه آشتیانی دراینباره اشاره میکند:
ملا رجبعلى [تبریزی] [2] مورد توجه شاهعباس صفوى بود و شاهنشاه صفوى براى تجليل از مقام علم و حكمت به ديدن او مىرفت و با او صميمانه و با علاقه به صحبت مىنشست. وارستگى و زهد واقعى او در پادشاه صفوى اثرى عميق بهجا گذاشته بود. شاهعباس ثانى به صاحب شوارق ملا عبدالرزاق لاهيجى و ملا محسن فيض نيز اظهار مودت و علاقه مىنمود. صاحب شوارق كتاب گوهر مراد را به وى تقديم نمود و شاه در نامهاى او را مورد توجه قرار داد و نيز در نامهاى فيض را جهت نصب به مقام شیخالاسلامی پايتخت به اصفهان دعوت كرد و در دستخط خود وى را ستود. اكثر سلاطين صفوى داراى ذوق عرفانى بودند، شاه سلطان حسين بهواسطهی تبليغ علماى #اخبارى_مشرب_و_تحريك_مخالفان_حكمت_و_عرفان و كمذوقى ذاتى و فطرى بهصورت مخالف حكمت و عرفان درآمد و كار بهجایی رسيد كه به اظهار عداوت نسبت به اهل عرفان پرداخت و درصدد قلعوقمع عرفا برآمد.
اعمال برخى از قلندران بىمايه نيز بهانه به دست مخالفان دادند و بالاخره در كسوت دشمن درجهی اول كسانى برآمد كه به ضرب شمشير و از نتيجه مجاهدات و فداكارى آنان دولت صفويه به وجود آمد و در نتيجه تشيع مذهب رسمى مردم ايران شد. [3]
جای دیگری اشاره میکند:
در عصر شاه سلطان حسين علوم عقلى و تا حدى علوم نقلى نيز رونق خود را از دست داد، مخالفت با فلسفه و عرفان بازار گرمى داشت و كار به جائى رسيد «كه اشباه اهل علم على رؤوس المنابر بر علماى كبار و عرفاى عالىمقدار و بر شيعيان و پيروان نامدار صفويه و اجداد آن دودمان لعن و طعن مىكردند و شاهزادگان صفويه هم همراهى مىنمودند... [4]
متن کامل 👈 @revaghe_marefat
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔸در کنار جهادیها؛
🔶بررسی اعتماد عمومی در کنار گروههای جهادی
✍️ محمدجواد حسنی
ورود جهادگرانه طلاب در حوادث طبیعی و مشکلات اجتماعی، سازمان و متولی مشخصی در بدنه مدیریت حوزه ندارد و نمونهای از کار آتش به اختیار محسوب میشود. روحانیت دستور این حرکت را قرنهاست در منابع روایی دریافت کرده و برای دیگران نیز نقل کردهاند که «مَنْ أَصْبَحَ لاَ یَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» [۱].
یکی از رسالتهای طلاب جهادی، ایجاد آرامش روانی در جامعه بود. متأسفانه فضای رسانهای و مجازی رهاشده کشور، جولانگاه قابلتأملی را در اختیار معاندان و دشمنان دین، مذهب، انقلاب، نظام و مردم قرار داده که آرامش روحی مردم را هدف گرفته و بهسادگی و از نزدیکترین فاصله ممکن، تیرهای خود را شلیک میکنند.
https://rasanews.ir/002iQn
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
✔️قاعده ای که بر عکسش کردیم!
✍️علی خردمردی
❓سوال اصلی این بود:
چرا ما رو به زندگی مجاهدانه نمی آوریم؟
❓چرا فقط به اینکه خوبِ نیم بند باشیم قانع می شویم؟
یعنی سعی می کنیم اصول کلی زندگی مان، اصول مومنانه و بر مدار دین باشد اما در مقام عمل اِلی ماشاءالله از این اصول تخطی می کنیم و گناه را ترجیح می دهیم. گاهی به بهانه ی آبرو، گاهی اولاد، گاهی رودربایستی و تعارف و گاهی تنبلی و تن پروری موجب می شود که زندگی مجاهدانه را انتخاب نکنیم.
❓اما واقعا چرا؟
➰جواب های متفاوتی را می توان به این پرسش داد اما گمان می کنم مشکل اصلی از برعکس قرار دادن یک اصل مهم در زندگی آب می خورد. آن هم اصل "حُسن ظن یا همان خوش بینی".
گمان میکنم که گیر کار در این است که ما دقیقا با مسئله ی حُسن ظن بر عکس کار کردیم.
➰اشتباه اولمان این است که به خدا حُسن ظن نداریم و اشکال دوممان این است که به خودمان و اعمالمان حُسن ظن داریم و تا این روش و مِتُد را بر عکس نکنیم باید زندگی مجاهدانه را در خواب ببینیم.
@alikheradmardii متن کامل
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
💠پیله روشنفکری
✍️محسن آزموده
🔸رمان مشهور و کلاسیک آلبر کامو(1960-1913)، فیلسوف، نویسنده و روشنفکر نامدار فرانسوی مورد استقبال همگانی قرار گرفته است. این اثر برجسته که نخستین بار در سال 1947 به زبان فرانسوی(با عنوان La Peste) منتشر شد، در سال های اخیر کمتر مورد توجه مخطابان بود، شاید به این دلیل که آدمیان وضعیت طاعونی را بسیار دور تلقی می کردند و بعید میدانستند که در روزگار کنونی ، امکان آن باشد وضعیتهای اپیدمک بار دیگر حتی جوامع فوق مدرن را دچار سازد. اما شیوع نابهنگام و سریع و گسترده ویروس کرونا و ابتلای خیل عظیمی از انسان ها به آن، به تلخی نشان داد که چنین نیست و بشر در این عصر طلایی بهداشت و پزشکی حتی در پیشرفتهترین کشورها و جوامع نیز از امکان بیماری های اپیدمک خلاصی ندارد. از این رو در همان هفته های آغاز شیوع جهانی کرونا به ویژه در کشورهای اروپایی، اخباری به گوش میرسید از مراجعه گسترده مخاطبان به طاعون کامو.
🔸رمان مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی آن باشد، داستان فراگیری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردمان با آن به ویژه از خلال روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامه نگار، قاضی شهر و ... آنچه رمان را از حیث بحث حاضر یعنی روشنفکران و مساله کرونا مهم میسازد، مواجهه مسئولانه و متعهدانه آلبر کامو با یک اپیدمی همگانی موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است.
🔸روشنفکر به عنوان یک تیپ اجتماعی مدرن بر آمده روزگار جدید است، البته آن طور که برخی محققان نشان داده اند، میتوان با بر شمردن خصائل و ویژگیها و کارویژههای این تیپ اجتماعی، نمونهها و مثال هایی از این قشر اجتماعی در جوامع پیشامدرن بازشناخت. اما ظهور این قشر یا گروه اجتماعی محصول دوران مدرن است و برخی شروع آن را به آغاز قرن بیستم و قضیه دریفوس مربوط میدانند، یعنی زمانی که اقشار تحصیلکرده و نویسندگانی چون امیل زولا، در واکنش به یک اجحاف اجتماعی، از ابزار قلم بهره میگیرند و به نقد بیپروای جامعه و دولت میپردازند. از این حیث روشنفکر تنها کسی نیست که مثل یک دانشمند یا فیلسوف کار فکری می کند، بلکه در کنار تفکر و تامل و نگارش اندیشه ها، مسئولیتی اجتماعی و سیاسی نیز دارد و آنچه را حقیقت می پندارد، بدون هراس با جامعه و دولت در میان میگذارد و نگران عواقب و پیامدهای ناگوار این حضور حقیقت طلبانه در عرصه اجتماع نیست.
🔸از این حیث آلبر کامو در رمان طاعون در کنار کار نویسندگی در قامت یک روشنفکر نیز ظاهر میشود. او با نگاه تیزبین خود به میان اقشار گوناگون اجتماعی شهر مذکور میرود، واکنش آنها نسبت به یک بیماری فراگیر را وا می کاود، به نقد سیاسی و اجتماعی دولت و راهکارهایش برای مبارزه با طاعون می پردازد و در کنار همه اینها از بحثهای فلسفی و فکری عمیق نیز وا نمی ماند. شمار عظیمی که رمان عمیق کامو را خوانده اند، لابد با مباحث فلسفی و تئولوژیک ژرفی که میان ریو(پزشک عقل گرا و متعهد داستان) با پدر پانلو(کشیش شهر) در می گیرد، آشنا هستند، جایی که پزشک می کوشد توجیهات تئولوژیک و «ترانسندنت» کشیش را با اشاره به آنچه فی الواقع و برای همگان از جمله کودکان، در شهر میگذرد، دچار چالش سازد و او را متقاعد سازد که طاعون(بخوانید کرونا) عذابی برای گناهکاران نیست، بلکه خطری است که می تواند هر جامعه انسانی را دچار سازد، به ویژه جوامعی که غیرمسئولانه و فردگرایانه زندگی می کنند. آنچه از دید کامو اهمیت بیشتری دارد، تعهد همه انسان ها به رستگاری جمعی و مشارکت و همبستگی همگانی نسبت به شرور اعم از شرور طبیعی و انسانی است.
🔸در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می رسد روشنفکران وظیفه مشابهی به دوش دارند. آنها موظفند از گوشه های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می گذرد، صورت پذیرد. به گواه آنچه اخبار و رسانه ها میگویند، ما هنوز در میانه بحران هستیم و کماکان زود است که از پایان کرونا سخن بگوییم. در این شرایط به نظر میرسد وظیفه روشنفکری(یک توتولوژی چرا که اصولا روشنفکری چنان که گفتیم یک تعهد است) ایجاب میکند که یکدیگر را تنها نگذاریم و حتی اگر هیچ کاری از دست مان بر نمیآید، بکوشیم به مرزهای کار ماندگاری که کامو کرد، نزدیک شویم، یعنی به روایت دقیق و سرراست آنچه میگذرد.
@daghdagheha
#کرونا
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
⭕️ #فرید_مدرسی کیست؟
💢 یکی از ابزارهای رسانهای جریان #خط_آتش برای همکاری منظم و متناوب علیه جریان انقلابی است.
💢 سرشبکهها و #سرفرماندهی این جریان، تمرکز امروزشان بر روی حوزه علمیه نجف و مشهد است و تمام تلاششان را برای تضعیف حوزه علمیه قم گذاشتند.
📣 گام بعدی ما معرفی شخصیت پشت پردهای با نام #ابوالفضل_فاتح است. بد نیست که مطالبی درباره او بیان شود. به شرط حیات😉
@ponezs
#جریان_شناسی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | پشتپرده یک اختلال !
🔴 خبرگزاری حوزه در گزارشی به رمزگشایی از اختلال چندباره در برخی شبکههای پیامرسان داخلی در دوران کرونایی پرداخت.
◀️ مشاهده و دریافت با کیفیت بالاتر
#خبرگزاری_حوزه
#کرونا #ایتا
#پیام_رسان_داخلی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔴 توصیه ای متفاوت به منتقدان پایتخت
✍ علی بهاری
"پیروان ما از باقیمانده گل ما خلق شدهاند. با شادی ما شادند و از غصه ما غمگین"
این عبارت یکی از معروفترین احادیث شیعی است. بخش دوم آن یعنی شیعیان ما برای چیزهایی ناراحت میشوند که ما را ناراحت میکند و از چیزهایی خرسند میگردند که ما را خرسند میکند؛ بنابراین اگر کسی میخواهد بداند چقدر شیعه و پیرو اهل بیت است باید ببیند به خاطر چه چیزهایی فریاد انتقاد سرمیدهد و از چه چیزهایی خرسند و راضی میشود. اگر اعتراضش به چیزهایی است که اولویت اهل بیت بوده معلوم است شیعه آنهاست و اگر از چیزهایی انتقاد میکند که در اولویت مرام آنها نیست نشان میدهد هوس خود را به جای هنجار دینی نشانده و به قول امروزیها دارد اشتباه میزند!
این روزها جنجال عجیبی پیرامون سکانس آخر سریال پایتخت به پا شده است. منتقدان، سازندگان سریال را تا پای پادویی برای ضد انقلاب و نوکری برای خارجنشینان پیش بردهاند. در این میان، رئیس صدا و سیما هم از "احتمال نفوذ ستون پنجم دشمن" سخن گفته است! حرفم این نیست که قضیه را پی نگیرند یا تذکر ندهند. سخنم این است که پیروی از اهل بیت یعنی سبک زندگیتان منطبق بر چارچوبهای امامان باشد. اگر میخواهید به اسم دین یقه سریال را بگیرید برای سکانس زمین زدن رحمت توسط پسر کوچک فهیمه بگیرید. اگر میخواهید منتقد باشید منتقد بیاحترامیهای پیاپی بهتاش به دایی نقی باشید. اگر میخواهید بابت چیزی اعتراض کنید به صدا کردن مادر به اسم کوچک اعتراض کنید. اگر بنای مخالفت دارید با مشت زدن پسر به صورت پدر یا لاس زدن زن شوهردار با خواستگارش! مخالفت کنید نه با یک نقیضهسازی نمایشی که در طنز و کمدی، فنی جاافتاده و متداول است!
#سریال_پایتخت
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
#خروج روایتی است از نقشه راه #عدالتخواهی در #گام_دوم_انقلاب...
حتما ببینید...
@gharibreza1
به زودی درباره خروج یادداشتی منتشر می شود
#فیلم_سینمایی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔶 رحمتی که رحمت شد
✍رسول باقری
داستان خروج حاتمی کیا باز هم صدای پابرهنه گان بود که برای گرفتن حق و عدالت خواهی مجبور به ترک روستا و همسران کرده بودند.
رحمت خروج همان حاج کاظم آژانس شیشه ای است همان حاج حیدر بادیگارد است و همان حاج یونس به وقت شام و در یک کلام همان رحمت حاتمی کیاست.
پنبه ای که پنبه اش زده شد و صدقه سر از مابهتران گردید، سد ی که آبش همه جا را شست تراکتوری که از عهد بوق مانده ، پیرمردی خسته و سیگار به لب، سگی وفادار. نگهبانی مسئول و معذور، شهیدی که پدر را الگوی خود قرار داده و یحیی . یحیایی که یحیی فقط اسمش نیست بلکه بیشه اش نیز هم. روستا را که نه مملکت را زنده کرده است با خونش. پیرزنی که مرد است و مردی که زن. پیرزنی که مهربانو است و بانویی از مهر. نیش و کنایه هایی که اشناست نه برای هر کس بلکه برای رزمنده و جانباز و آزاده.
آزاده ای که خود را در دشت حبس کرده. جاده ای بی انتها، تراکتوری که ارام می رود ولی با دوام. پیرمردانی که کودک شده اند و کودکانی که پیر. قلیانی چاق شده، پیرمردی شیمیایی و ملایی ساده که گاه گاهی نه به اختیارش بلکه به تصرف حرفهایی به حق می گوید. تفنگی که فقط نمادش مانده. و نامه هایی که هیچ گاه خوانده نشد فرمانداری که به فکر میزش است و پژویی پلاک_قرمز و دودی . دو دوتاهایی که مشخص نیست چند می شود .کارناوالی از پیران. انسان و ماشین پیر. مسیولی که حرف عوام را نمی فهمد، عامه ای که حرف مسیول را. و دعوای همیشگی محافظه کار و صریح گو. بادمجان دور قاپ چین هایی که فقط خود شیرینی بلدند. و نهایت موبایلی که دورها را نزدیک کرده و نزدیک ها را دور.
سینمای حاتمی کیا. سینماییِ دوئلی است دوئل حق و باطل و شاید دوئل حق و حق و یا دوئل محافظه کار و انقلابی. در چنین دعوایی حق با کدام است مشخص نیست. شاید حق با هر دو باشد. آژانس شیشه ای مصداقی از این دوئل بود. بادیگارد ایضا و این بار خروج
اما انچه مشخص است هیچ کس حرف همدیگر را نمی فهمند. در آژانس مربی حرف مامور را نمی دانست و مامور حق مربی را و می گفت دورت گذشته مربی. در بادیگارد حرف حیدر را نمی دانستند در اینجا حرف رحمت را.
ابراهیم اما همیشه مدافع رحمت و حاج حیدر و حاج کاظم هست و برای آن می جنگد.
#خروج
#حاتمی_کیا
#فیلم_سینمایی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian