eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 شناخت ضدِ عمل از عوامل پیشران‌ افراد در وقت خمودگی و خستگی است. 👇 تنبلی، محافظه‌کاری و ناامیدی نقطه مقابل عملگرایی است. @HOWZAVIAN
📢 کار ظریف فرهنگی! چرا ما فکر می‌کنیم گسترش فرهنگ مطالعه در ایران فقط وظیفه‌ی وزارت ارشاد است؛ نه واقعاً چرا؟ بدیهی است که کار به این بزرگی نیازمند ورود سایر نهادها و وزارتخانه‌ها هم هست؛ حتی وزارتخانه‌ای مثل امور خارجه. چرا که نه؟ کار فرهنگی عیب است؟ نه. حتماً می‌فرمایی آخر این وزارتخانه چه کاری می‌تواند بکند در این زمینه؟ خیلی کارها. یکی‌اش اینکه می‌تواند مسابقه‌ی کتاب‌خوانی برگزار کند برای پرسنل خودش؛ مثلاً همین متن برجام را. خب دوستان موقع مذاکره با طرف‌های خارجی فرصت مطالعه‌ی آن را که نداشته‌اند، اشکالی هم ندارد؛ قابل‌درک است؛ ولی الان که یک خرده سرشان خلوت شده، بخش فرهنگی وزارتخانه مسابقه‌ای ترتیب بدهد و جایزه هم بگذارد که پرسنل انگیزه‌ی بیشتری پیدا کنند؛ مثلاً جایزه‌اش می‌تواند اشتراک مصرف یک سال گلابی باشد. خب شما فکر کنید اگر هر وزارتخانه‌ای بیاید در حیطه‌ی خودش از این کارهای فرهنگی ظریف انجام بدهد، چقدر فرهنگ مطالعه گسترش پیدا می‌کند. ✍ جیم جواتی @HOWZAVIAN
✍ فلسفه فیزیک در اندیشه شهید فخری‌زاده 🔴 چالشی در "فلسفه علم" شهید ترور، محسن فخری‌زاده، که او و همه شهدای هسته‌ای را باید از جمله شهدای تمدن‌سازی معاصر ایرانی، اسلامی دانست در نقطه وصل فیزیک و فلسفه، نظریه‌پردازی کرده است. او به منظر اپیستمولوژی صدرایی در فلسفه علم و شباهتی میان "آزمایش فیزیکی" با "تعقل فلسفی" توجه می‌داد که چگونه فیزیکدان برای شناخت طبیعت، چاره‌ای جز دخالت در آن ندارد و همین دخالت دانشمند، واقعیت را از موقعیت "ماقبل شناخت" یعنی از نفس‌الامر پیشین خارج می‌کند؛ بنابراین آنچه دانشمند در طبیعت، شناسایی می‌کند همان موجود قبل از شناسایی نیست. برای مشاهده الکترون باید از فوتون بهره‌ برد اما به محض تماس فوتون با الکترون، وضعیت در هم می‌ریزد و دیگر این الکترون، آن الکترون نیست. این نکته گرچه در فیزیک کلاسیک هم شناخته‌ شده بود اما ارزش عملی آن را نمی‌دانستند. در فیزیک و در علوم آزمایشگاهی، امکان علم دقیق به واقعیت پدیده‌ مادی با قطع نظر از دخالت دانشمند(که برای درک آن پدیده، ضروری است) وجودندارد. در سطح ساده‌تر وقتی دماسنج را وارد آب می‌کنید تا دمای آن را اندازه بگیرید، از آب، انرژی‌هایی می‌گیرید و به آن انرژی‌هایی می‌دهید؛ پس آب اندازه‌گیری شده، آب دیگری است و در هیچ آزمایشگاهی، "آب پیش از اندازه‌گیری" عینا قابل اندازه‌گیری نیست و انحراف محاسبه هرگز به صفر نمی‌رسد. در فیزیک جدید نیز فوتون، کوچکترین ابزار مشاهده با کمترین تاثیر در واقعیت، نمی‌تواند مانع خطا شود و البته چاره‌ای از این خطا در فیزیک نیست.  شهید می‌پرسد وقتی در فیزیک، "عالم و معلوم" بر یکدیگر تاثیری چنین متقابل می‌گذارند به حدی که واقعیت نفس‌الامری، جدا از دخالت فیزیکدان و فیزیکدان بدون تاثر از آزمایش، قابل آزمایش نیست چرا مثلا به معرفت‌شناسی ملاصدرا و علم‌النفس حکمت متعالیه توجه نکنیم که چگونه در "نظریه تجرید" صدرایی، مراتب ادراک، وابسته به میزان تجرید است، یعنی با تجرید ناقص‌تر به "ادراک حسی" و وقتی بیشتر شود به "ادراک خیالی" و با تجرید کامل‌تر به "ادراک عقلی" می‌رسیم؛ بنابراین پابه‌پای مراحل ادراک، هم "درک‌کننده" و هم "درک‌شونده"، هر دو ارتقا می‌یابند. آنچه مانع ادراک وجهی از حقیقت می‌شود از عوارض ماهیت نیست بلکه نحوه وجود و عینا خود واقعیت است که ماهیت با آن موجود می‌شود و این یعنی که سخن از یک مرتبه از یک حقیقت نیست بلکه با تجرید کمتر، به واقعیت محسوس، با تجرید بیشتر به صور خیالی و آنگاه به ادراک عقلی ارتقا می‌یابید. 👈 خواندن بیشتر 👉 @HOWZAVIAN
📛 انقلاب اسلامی و «مول»‌های حرفه‌ای ◀️ به زبان ساده: برخی از مردم باور داشتند که گاهی زنان باردار به جای نوزادِ آدمی، مول به دنیا می‌آورند. این موجود مرموز، به‌ویژه در افسانه مردم اصفهان در آغاز بارداری، خود را توی رحم مادر جا می‌دهد و خودش را با خوردن یا کنار زدن جنین غالب می‌کند به آن مادر از همه چیز و از همه جا بی‌خبر تا اینکه پیش از موعد وضع حمل و در کمتر از نه ماهگی به دنیا می‌آید و سری دارد شبیه مارمولک یا موش و تند و تیز خودش را می‌چسباند به دیوار و از آن بالا می‌رود. گویا اعتقاد جازم بر این است که باید زود او را گرفت و کشت؛ وگرنه رسوایی و بدبختی به بار می‌آورد. ◀️ به زبان کمی دشوار: از جمله معانی که دهخدا در لغت‌نامه، درباره مول آورده، جنینی است که از رابطه غبرمشروعی پدید آمده است یا به بیان دیگر، بچه حرامزاده. ◀️ به زبان دشوارتر: مولوی در مثنوی می‌گوید: مول مولی می‌زند آنجا جان او/در فضای رحمت و احسان او. مول مولی نیز یعنی این دست و آن دست کردن و تاخیر انداختن در کارها. ◀️ به زبان دشوار: اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی ایران در زمانه جهان دو قطبی سوسیالیسم شرق و امپریالیسم غرب با اصل نه شرقی و نه غربی پدید آمد و انقلابِ آب و نان و نقل و نبات نبود؛ بلکه در سطح طرح مکتبی فکری و جهان‌بینی نوپدیدی بر پایه نظام فکری اسلامی، البته با قرائت اهل‌بیت رسول خدا، صلی‌الله علیه و آله ظهور کرد، باید بپذیریم که هم‌آوایی این انقلاب در هر سطحی با دو قطب شرق و غرب چیزی شبیه رابطه نامشروع با بیگانه است که در نهایت به خلق موجودی شبیه مول می‌انجامد؛ چه در معنای عامیانه خود که مارمولک یا موش است و چه در معانی لغوی خود که جنین نامشروع و حرامزاده. مجاهدین خلق در اوان انقلاب، اسلام و سوسیالیسم را در هم آمیختند و موجودی به نام منافقین ساختند که طبق آمار حدود بیست‌هزار نفر از مردم ایران و غیر ایران را به سینه قبرستان فرستادند. مردمی که حق همه چیز داشتند؛ جز مرگ؛ اما به هر رنگ و رو و ضرب و زوری که بود انقلاب اسلامی این مول‌های سوسیالیست را از خود راند و دور انداخت و با آنان درافتاد. سخن درباره ضلع دوم یعنی مول‌های امپریالیسم است که به لیبرال‌های اسلامی شهرت و آوازه یافته‌اند. این طیف از آغاز انقلاب تا اکنون همواره و با هر حربه و حیله‌ای در رحم انقلاب نفوذ کرده‌اند و با شعار امام و اسلام و انقلاب به دایه مهربان‌تر از مادری تبدیل شده‌اند که به دشواری می‌شود نامادری بودن آنان را تشخیص داد. مول‌های لیبرال در بطن و متن نظام جمهوری اسلامی، پدرخوانده انقلاب و صاحب بی‌چون و چرای همه چیز آنند. مول‌های این طیف تخس‌ترین و نازک‌نارنجی‌ترین فرزندان - بی‌گمان نامشروع_ انقلاب از آغاز تا اکنون بوده‌اند. مول‌ها در این ضلع نامتجانس به جای فرستادن ملت به سینه قبرستان، به نام مردم و به کام سرمایه‌داری حوادث تلخ و نامبارکی را بر انقلاب و جمهوری اسلامی تحمیل کرده‌اند. مول‌ها همانند اختاپوس همه جا دست دارند و فرقی هم ندارد از جناح راست باشند یا چپ، ریش داشته باشند یا کروات، بدانند مول‌اند یا ندانند. یک وجه مشترک برای مول بودن آنان کفایت می‌کند: تفکر التقاطی و ترکیبی اسلامی_لیبرالی. ◀️ پایانه مول‌ها هنر دیگری هم دارند: مول مول کردن؛ یعنی هرگز هول نمی‌شوند و با صبر و حوصله بلدند چطور کارها را پیش ببرند. نکته اینجاست که آیا نظام اسلامی از زایش این همه مول خبر دارد؟ اگر دارد چگونه می‌تواند خود را از گزند رسوایی و بدبختی آنان نجات دهد؟ ✍ سعید احمدی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 قانون شکنی نرم 🔹... قانون اساسی منشور نظم اجتماعی و شهروندی ما است. همه ی ما می دانیم که رعایت قانون برای زندگی و آرامش بیشتر ما لازم است. با این حال گاهی از قانون می گریزیم و اگر دستمان برسد آن را دور می‌زنیم. قانون گریز و گاهی قانون ستیز می شویم. عجیب این است که همه انتظار داریم قوانین و مقررات از جانب دیگران رعایت شود و البته اگر عدم رعایت قانون به ضرر ما تمام شود ناخرسند می شویم. 🔹کارشناسان می گویند: دو نوع قانون شکنی داریم؛ یکی از آنها «قانون‌شکنی سخت» نام گرفته است. نظیر: سرقت، ضرب و شتم، رعب و وحشت در جامعه، آدم ربایی و ترور. این نوع قانون شکنی اغلب قابل تحمل نیست. مردم خواهان مجازات دزدان و سارقان اند. این افراد جامعه را ناامن می کنند. اساسا بین ناامنی و قانون شکنی سخت نسبت معکوس حاکم است، هرچه قانون شکنی سخت بیشتر باشد، جامعه ناامن تر است. 🔹نوع دیگری از قانون شکنی اصطلاحا «قانون‌شکنی نرم» نام دارد. تخلف از قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، پرداخت نکردن مالیات و رشوه از این نوع است. اغلب ما نسبت به فرار مالیاتی و رشوه حساسیم اما کمابیش به خاطر رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی جریمه شدیم. این به دلیل شکسته شدن قبح قانون شکنی نرم است. 🔹 دلایل عادی شدن برخی از تخلفات فراوان است، یکی از آنها که جنبه ی اخلاقی اش پررنگ تر است، تغییر عنوان عمل قانون شکنانه است. مثلا رشوه در عرف قانون شکنان به شیرینی تغییر نام می دهد. مردم حاضر نیستند رشوه بدهند یا بگیرند؛ اما با شیرینی به سادگی کنار می آیند. تکرار این وضع تبدیل به رویه می شود. شاید یکی از دلایل عادی جلوه داده شدن قانون شکنی بین مردم و شکسته شدن قبح برخی از آنها عدم اطلاع از ماهیت یکسانشان حتی در صورت تغییر اسم است. یعنی گاهی نمی دانیم که مشکل رشوه با تعییر اسم به شیرینی حل نمی شود. ادامه دارد. ✍️ محمد صدرا مازنی @HOWZAVIAN
📌چند روز پیش، کتابی به نام "تاب آوری در بحران کرونا" در فضای مجازی منتشر شد که در صفحه ۶۶ آن،آشکارا توصیه به خودارضایی می‌کند که یک رفتار نامشروع و موجب تعزیر شرعی است. پس از اعتراض گسترده مؤمنان به مجوز گرفتن این کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشار آن، روابط عمومی معاونت امور فرهنگی این وزارتخانه، عصر روز شنبه ۱۵ آذر ۹۹ پاسخی به این شرح در این باره منتشر کرد: ۱. بر اساس اعلام ناشر، کتاب مذکور در مرحله ویرایش و اصلاح بوده و هنوز به مرحله چاپ و توزیع نرسیده است. اینکه فایل مربوطه از چه طریقی بدون اجازه ناشر در اختیار برخی سایت‎های اینترنتی قرار گرفته، موضوعی است که این دفتر با جدیت پیگیری کرده و... ۲. دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی...، ضمن توقف فرآیند اعلام وصول و انجام مقدمات برای جلوگیری از توزیع احتمالی کتاب، بلافاصله در تماس با سایت‎های مجاز ارائه کتاب‎های الکترونیکی، نسبت به عدم انتشار  فایل مربوطه اقدام مقتضی را به عمل آورد که متعاقب این دستور محتوای مورد اشاره  از سایت‌های مذکور برداشته شده است. ولی گروهی در تلاش‌اند تا هرطور شده این کتاب را پخش کنند؛ زیرا با وجود بیانیه بالا، همچنان فایل کتاب را عرضه می‌کند. البته ظاهراً این کتاب حذف شده است و با جست‌وجوی عنوان آن در نرم‌افزار، چیزی مشاهده نمی‌شود؛ ولی با جست‌وجوی عمومی در اینترنت و از طریق یک لینک، می‌توان به نسخه پی دی اف این کتاب دسترسی پیدا کرد. فقط تا عصر روز شنبه، این کتاب با قیمت ۴۵۰۰۰ت عرضه می‌شد و حالا رایگان.مرتضی رجایی @HOWZAVIAN
تلنگر؛ بیگانگی اجتماعی-سیاسی 🔹لِوین استاد علوم سیاسی دانشگاه بوستون بیگانگی اجتماعی-سیاسی را زمانی می‌داند که فرد احساس می‌کند کنش‌ها و اعمالش هیچ‌گونه تأثیری در روند وضعیت اجتماعی-سیاسی ندارد. احساسی که این روزها بسیاری از مردم و نخبگان را در بر گرفته است. احساس بیگانگی نه لزوما به معنای بی‌تفاوتی نسبت به وضع موجود بلکه به معنای نوعی ناامیدی در تأثیر است. زمانی که دیگر، نخبگان وضعیت را فقط حاصل عملکرد برخی از مجریان می دانند و مردم نیز لاجرم فقط به امرار معاش روزانه فکر می کنند. 🔸بیگانگی نخبگان نشأت گرفته از یک احساس انسداد و انزوای "نظر" است. اندیشمند تلاش فراوان در وادی نظر کرده و برای بسیاری از مسائل کشور راه حل نظری دارد اما نه مسیری برای ارائه آن ها یافت می شود و نه مجریانی برای اجرای آن‌ها. 🔹این وضعیت را اوضاع نابسامان اقتصادی تشدید می کند. هنگامی که امرار معاش نه فقط برای مردم حتی برای همان اندیشمند نیز به اولویت تبدیل می شود و دیگر احساس بیگانگی اجتماعی به اوج خود می رسد. و در این بین فضا برای مجریانِ فاقدِ نظریه و صرفا آشنا به ساختار کاملا باز و هموار است. 🔸این حالت زمانی بحرانی تر می شود که احساس بیگانگی به قول لوین به احساس بی معنایی مبدل شود. معانی بلند و والا دیگر اصالتی ندارند و اساسا فرقی نمی کند چه اتفاقی می افتد. این احساس بی معنایی به مردم القا می کند که دیگر حضور در انتخابات، وام سود دار گرفتن، گران فروشی و ... معنای خاصی ندارد بلکه یک روند طبیعی در جامعه است که باید بگذرد. نه قرار است مطلوبیتِ معناییِ خاصی اتفاق بیفتد و نه اصلا اتفاق بدی در این بی معنایی خواهد افتاد. 🔹و این لحظه، لحظه گریستن است. لحظه ای که نخبگان جامعه و مردم احساس بیگانگی و بی معنایی کنند و به روزمرگی مشغول گردند. روزمرگی هایی که فرایند نظر با عمل را خالی از عدالت فرایندی می کند. ✍️ احمد اولیایی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🌱 روز طلبه 🍃 طلاب هویت حقیقی خویش را نه از روزهای تقویم، بلکه از عقیده‌ای که به پای آن جان می‌دهند می‌گیرند؛ اما این امر نباید بستر بی‌توجهی به آنان را فراهم نماید. 🍃چه نیکوست همان‌گونه که نام دانشجو در تقویم حداقل سالی یک بار مسئولان را متوجه مشکلات دانشجویان می‌کند، روزی هم به نام طلاب اختصاص داده شود تا لااقل سالی یکبار نیز توجه مسئولان به مشکلات طلاب معطوف گردد. 🔅خبرگزاری حوزه 👈 متن کامل 👉 ✍ زهرا ابراهیمی @HOWZAVIAN
فریب شعارهای احزاب، سیاسیون بخصوص لیبرال ها رو نخورید... قرآن به نیزه کردن فقط مختص به جنگ صفین نبوده و نیست... ✍هادی حمیدی @HOWZAVIAN