eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
530 ویدیو
185 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣 💠 سواد رسانه‌ای از منظر قرآن در ماه قرآن(۲) ✍️ ابراهیم شریفی، پژوهشگر اخلاق و رسانه 🌐 قرآن کلام خداوند است و طریق بیانش، اسلوبی است برای طریق بیانی انسانها؛ لذا در ادامه به خبرهای قرآنی می پردازیم و سعی می کنیم ببینیم این اخبار و محتوا و پیامها دارای چه ویژگی ها و ارزش هایی هستند که انشالله در ادامه به تعدادی از آنها به صورت مختصراشاره می کنیم : ✳️۱) انعکاس واقعیت بدون سوگیری؛ در تمام مراحل خبر، از خبردهی و خبرگیری و خبر پروری و خبر رسانی و خبرداری و خبرپراکنی این ملاک محور است که واقعیت صرفا محور و اصل باشد بدون کمترین تحریف يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا (احزاب ۷۰) ❇️۲) آگاهی بخشی و بصیرت افزایی؛ حتی قصه گویی و تاریخ گذشتگان را ذکر کردن در همین راستا است نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ(یوسف ۳) ✳️۳) امید آفرینی(بشارت) ؛ برخلاف آنچه در دنیای کنونی گرفتاری عمده جوامع شده که اکثریت اخبار را اخبار سیاه تشکیل می دهند وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا(احزاب ۴۷) ❇️۴) اخلاق پروری؛ ارزش های الهی برای سعادت بشریت است و به نوعژ فطری انسانهاست لذا قرآن به شدت با رذائل مقابله میکند و با ترویج اخلاق و کار حسنه همراهی دارد و الگوسازی می کند وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ(انعام ۲۱) ❇️۵) مستندسازی؛ هم اکنون یکی از اصول اصلی خبرنگاری نوین، منبع خبر است. البته با تکنیکی همچون «دروازه بانی خبر» عمدتا اخبار، تحریف می شوند ولی در قرآن بر صیانت از خبر از جهت منبع و سند تاکید فراوانی می شود. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ(حجرات ۶) @HOWZAVIAN
〽️ منزلت اجتماعی روحانیت (1) 🔰 از «روایت» تا «فَرا روایت» ✍️ عبدالحسین مشکانی به‌نظر می‌رسد قاطبه روحانیون، متدینین و مخالفین و معاندینِ روحانیت، درباره روحانیت، به یک باور مشترک در طیف‌های گوناگون رسیده‌اند و آن‌هم «کاهش منزلت اجتماعی روحانیون» است. در این‌باره چندین نکته و نظر وجود دارد که إن‌شاءاللّٰه تلاش خواهدشد تا به‌مرور زمان، به آن‌ها پرداخته شود. در این مرقومه، تلاش دارم تا نگاهی به نسبت بین این «روایت» و «سنجش‌ها»ی مستند آن، بیافکنم. سنجش‌ها، حتی از نوع علمیِ آن، در چند نقطه می‌توانند دارای سوگیری باشند: «نظریه پشتیبان»، «گویه‌های برآمده از آن»، «نوع نمونه‌گیری» و «دستگاه تحلیل داده‌ها». ازاین‌جهت، اگر پژوهش‌گر، اهل بی‌تقوایی در پژوهش باشد، یا اگر دقت کافی در هرکدام از موارد فوق را از دست بدهد، امکان «روایت‌سازی غیر واقع»، در آن وجود دارد. به‌نظر می‌رسد اگر روایت برآمده از یک سنجش را نتوان به‌صورت پسینی، مؤید به ادلّه، شواهد و قرائن نمود، استناد به آن، جای تأمل دارد؛ به‌خصوص اگر استناد به چنین روایتی، جهت «سیاست‌گذاری کلان» یا «شکل‌دهی به فرهنگ عمومی و باورهای رایج»، صورت پذیرفته باشد. سنجش‌های علمی و یا ارتکازی موجود، باید بتواند به‌صورت پسینی، از روایت ارائه‌شده که «کاهش منزلت اجتماعی روحانیت» است، دفاع نماید. برخی از پرسش‌ها و چالش‌هایی که این روایت را محتاج استناد پسینی می‌سازد، از این‌قرار است: 1️⃣⟩ «منزلت اجتماعی روحانیت» با «قداست اجتماعی روحانیت» چه نسبتی دارد؟ آیا لزوماً کاهش قداست اجتماعی، با کاهش منزلت اجتماعی همراه است؟ (ادبیات نظریِ پشتیبان و گویه‌های سنجش) 2️⃣⟩ بین منزلت اجتماعی روحانیت و نقش‌های جدیدِ تعریف‌شده برای روحانیت، چه نسبتی برقرار است؟ به‌صورت روشن و شفاف، آیا انتقال و انقلاب در «پرسش‌گری و مطالبه‌گری مردم» از سؤالات و مطالبات پیرامون طهارت، صوم و صلاة، به پرسش‌ها و مطالبات حاکمیتی و تمدنی که از نظر کمّی و کیفی، قابل‌مقایسه نیستند، نشان‌دهنده کاهش منزلت اجتماعی است؟ (ادبیات نظری پشتیبان) 3️⃣⟩ روایت پیشینی قالب و غالب در بین مردم از نارضایتی از روحانیون چه تأثیری در «باز سنجش‌ها» و «بازخوردگیری‌ها» داشته و دارد؟ به‌شکل واضح و روشن: وقتی به‌هر علتی، در یک همراهی بین سه قشر پیش‌گفته («روحانیون»، «متدینین»، «مخالفین و معاندین») گزارهٔ نارضایتی، روایت قالب و غالب شده است، در سنجش‌های جدید، به‌صورت فزاینده، این گزاره تأیید نخواهد شد؟ (گویه، جامعه آماری، دستگاه تحلیلی) 4️⃣⟩ نقض تحلیل: قریب‌به‌اتفاق کسانی‌که در تحقیقات اجتماعی با آن‌ها روبرو شده‌ام، علی‌رغم «نقد بنیادین»،‌ «تخریب» و «تهاجم» به روحانیت، یک گزاره را مطرح می‌کردند که دالّ بر حاکم‌بودن یک «فراروایت»، بر روایتی با اشکالات فوق‌الذکر بود. تمامی این افراد اذعان می‌کردند که «مسئول روحانی، دوست و یا دوستانی روحانی دارند که استثناء محسوب می‌شوند و بسیار آدم‌های شریفی هستند». ⁉️ به نظرتان: تکرار حداکثری و چه‌بسا کامل این گزاره، نشان‌دهنده چه چیزی است؟ آیا چنین نمی‌نمایاند که گویا همهٔ مردم، علی‌رغم ناراضی‌بودن و ناراحت‌بودن از «جامعه روحانیت»، اما همه‌شان یک یا تعدادی روحانی می‌شناسند که مورد قبول و وثوق‌شان است و این‌ها را استثناء می‌کنند؟! ➕ به‌نظر می‌رسد که با پاسخ به پرسش‌های فوق و ارائه تناقضات موجود در تحلیل‌های رایج در این‌باره، می‌توان به فراروایتِ روایتِ مذکور پی بُرد. 🔸 پ.ن: ⟨1⟩ نگارنده، به «کاهش نسبی قداست اجتماعی روحانیت» که از قضا آن‌را مثبت می‌داند، «وجود مطالبه‌گری شدید مردم از روحانیت» که آن‌را نشانه‌ای بر ارتقاء کیفی منزلت اجتماعی روحانیت می‌داند و «وجود نارضایتی شدید در بخشی از جامعه نسبت به روحانیت» قائل است و در این یادداشت، تنها درصدد ارزیابی روایت فوق‌الذکر است. ⟨2⟩ وقایعی مانند حمله تروریستی حرم مطهر و تلاش در جهت قراردادن آن در طول روایت فوق‌الذکر و پخش کلیپی از سوی شخصی مجهول‌الهویه (حجت‌الاسلام ذکایی) جهت بازگویی رسانه‌ای و عوامانه روایت فوق و…، نشانه‌هایی از وجود چنین فراروایتی است. @HOWZAVIAN
«جهاد تبیین در دهکده جهانی ارتباطات» ✍️ الهه دهقانی 🔹به‌جای فرار از فضای مجازی یا دهکده جهانی، با این واقعیت روبرو شویم ولی از این اسلحه به نفع خودمان استفاده کرده و هویت غرب را آشکار نماییم. اکنون همان‌طور که رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای (حفظه‌الله) فرمودند وظیفه‌ی ما جهاد تبیین است... 🔹به قول شهید آوینی در عرصه‌های ارتباطی، نباید یک شهروند چشم و گوش بسته و مطیع محض غرب باشیم؛ بلکه باید قدرت تحلیل انتقادی داشته و اطلاعات درست را از نادرست تشخیص دهیم. 🔗 متن کامل را در ندای اصفهان بخوانید. @HOWZAVIAN
🔸عاشقانه‌های سجده ✍️ علی کردانی بندگی پُرنورترین و باارزش‌ترین لحظه‌های بودن است، بودن و سرودن، ماندن‌ و رفتن‌، کم‌امیدی و پرامیدی، خلوت و رحمت؛ تمام این‌ها هنگام عبادت و بندگی تجلی می‌یابد. اما آن‌چه دل را می‌رباید و قابِ بندگی را تمام‌زیبا نشان می‌دهد، افتادن و خود را ندیدن است، همان حالتی که در نماز و جز نماز نیز اتفاق می‌افتد. سجده نعمتی از خدا برای بنده است که در خلوت‌گاه عشق وجود خود را به زیر اندازی و خود را در برابر معبودِ والا پایین ببینی و در آن حال است که دیگر خود را نمی‌بینی؛ نه اینکه تو نیستی یا وجود حقیقی نداری، بلکه هستی، اما هستت رحمت و نیستت حکمتی از سوی اوست؛ پس لایق افتادن و کُرنش ‌است. به‌راستی که او ستودنی است و طعم ستایشش را در سجده‌های عاشقی می‌توان چشید. @HOWZAVIAN
🔴 پرده دیگری از بیانیه زنان سینماگر ✍️ بابک شکورزاده بعد از بیانیه سینماگران زن در مورد وجود فساد جنسی در سینما و محکومیت این معضل واکنش‌هایی درفضای رسانه‌ای به این بیانیه داده شد. اصل این مطلب که خود اهالی سینما خواستار ساماندهی به این وضعیت تأسف بار و مفتضحانه شده‌اند نکته مثبتی است؛ ولی نکته جالب توجه این جاست که برخی از کسانی که جزء امضاکنندگان این بیانیه بوده‌اند سال‌ها قبل منکر این وضعیت در سینما بودند و وقتی شخص متعهدی مثل مرحوم فرج الله سلحشور وجود فساد و فحشاء را مطرح کرد در مقابل او موضع گیری کردند و به شدت ایشان را محکوم کردند؛ مثلا در برنامه هفت زمانی که فریدون جیرانی مجری آن برنامه بود و به صورت زنده از شبکه 3 پخش می‌شد، مریلا زارعی به عنوان مهمان تلفنی به شدت بر علیه مرحوم سلحشور موضع‌گیری کرد. افراد دیگری نیز به نوبه خود به این موضوع واکنش نشان داده بودند . در همین رابطه روزنامه جوان نیز در یادداشتی به همین موضوع پرداخته است و با نام بردن از نگار جواهریان و ترانه علیدوستی همین انکار فساد در گذشته را گوشزد کرده است. درفرازی از این یادداشت می‌خوانیم: «موضوع وجود برخی فساد‌های اخلاقی در سینما اولین بار ۱۱ سال پیش و در پاییز سال ۹۰ توسط مرحوم فرج‌الله سلحشور بیان شد که با انتقاداتی از سوی برخی امضاکنندگان همین بیانیه اخیر صد‌ها نفره زنان دست‌اندرکار سینما که نسبت به خشونت علیه زنان در این عرصه اعتراض و افشاگری کرده‌اند، روبه‌رو شد. آن ایام تکفیر مرحوم سلحشور تا آنجایی بالا گرفت که سایت خبری خبرآنلاین حکم مهدورالدم بودن این سینماگر فقید را هم صادر کرد. کسانی مثل ترانه علیدوستی و نگار جواهریان که جزو اسامی امضاکننده این بیانیه هستند، آن روز‌ها ضمن تکذیب وجود چنین حقایقی در بخش‌هایی از سینما آن مدعا‌ها را افترا خواندند و از او می‌خواستند که سینما را به حال خود رها کند. در واقع افشاگران امروز فساد در بخش‌هایی از سینما همان منکران دیروز این واقعیت هستند که به هر شکلی در دفاع از اوضاع سینما ظاهر می‌شدند.» البته ناگفته نماند که چه بسا تعریفی که برخی از این بازیگران از فساد دارند با تعریفی که در واقع متناسب با فساد است فرق می‌کند. بعضی از روابط و رفتار نامشروعی که از این جماعت سر می‌زند مصداقی از فساد نیست. مثلا وقتی حریم چندانی برای محرم و نامحرم قائل نیستند، حجاب درستی ندارند و با انواع و اقسام آرایش‌ها و پوشش‌های زننده خودنمایی می‌کنند و این‌ها را جلوه‌ای از آزادی می‌دانند طبیعی است که نسبت به انتقاد از فساد موضع گیری کنند. مهم این است که همگان به این باور برسیم که اگر می‌خواهیم سوء استفاده‌های جنسی در این عرصه و یا هر عرصه دیگری به حداقل برسد و در شرایط ایده‌ال منتفی شود، راه اصولی آن دور بودن از مظاهر فساد و کارهایی است که مقدمه آن سوء استفاده‌ها می‌شود و به عبارتی عمل کردن به احکام نورانی اسلام راه‌گشای جدی در این باره است. @HOWZAVIAN
. 💎 کسب مقام برتر نویسنده حوزوی در جشنواره ابوذر ✍️ فاطمه جمال زاده از نویسندگان حوزوی و گزارشگران خبرگزاری فارس با اثر «شغل‌های هزار رنگ هنوز زیر آسمان یکرنگ قم نفس می‌کشند» رتبه نخست بخش گزارش جشنواره ابوذر را از آن خود کرد. 📎 لینک: برترین‌های جشنواره ابوذر در قم تجلیل شدند @HOWZAVIAN
⭕️ ناامنی جهان با تفکر استکباری ✍️ هادی قطبی نشست اسرائیل، امارات و مصر در پس حمله ایران به مرکز جاسوسی اسرائیل در عراق و نیز با گذشت چند هفته از جنگ روسیه و اکراین و نیز مقاومت و دفاع جانانه مردم یمن و آتش زدن آرامکو (تاسیسات صادرات نفت عربستان) و دیگر اتفاقات ریز و درشت در سایر اقصا نقاط جهان، برخی تحلیل گران را به فکر وقوع عنقریب جنگ جهانی سوم فرو برده است. حقیقت آن است که وضعیت کنونی جهان بر اساس تفکر منفعت طلبی و منفعت جویی آمریکا و استکبار جهانی است که خود را در جایگاهی قرار داده که شایسته آن نیست. بایدن و یا هر مدعی قدرت دیگر در جهان، به حکم عقل و بر مبنای ادیان توحیدی، اصولا شانیت چنین جایگاهی را ندارند که بخواهند تنها به فکر منافع خود بوده و به خاطر آن ملت ها را به جان یگدیگر بیندازند. برای تحقق صلح بین‌الملل بر اساس تفکر توحیدی، راهی جز پذیرش حاکمیت و ربوبیت الهی نیست: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ...»(آل عمران/64) و نیز پذیرش سلسله مراتب ولایت الهی: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...»(نساء/59) و نیز رعایت اصل عمل صالح و رفتار در چارچوب مصلحت بشری: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»(عصر/2و3) و نیز رعایت اصل امر به معروف و نهی از منکر و نظارت عمومی: « وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»(عصر/3) بر همین اساس، اگر دولت یا کشوری در برابر این اصول بایستد یقینا صلح بین الملل را دچار مخاطره کرده و ملت‌ها را به بیراهه می کشاند و اصولی را برای نجات بشریت ذکر می‌کند که ماهیتا نمی‌تواند صلح و مصلحت بشری را در پی داشته باشد. تفکر منفعت طلبی استکبار، موجب نابودی حرث و نسل می‌شود و این همان جنگ جهانی است که قرآن از آن یاد می‌کند: «وَإِذا تَوَلّى سَعى فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ»(بقره/205) سیاست‌ورزان ما باید با رعایت اصول و شیوه‌های قانونی و ابلاغی از سوی ولی امر، با چنین تفکری مبارزه کنند تا ملت‌ها و دولت‌ها را از شر سلطه مستکبران نجات داده و زیر لوای توحید درآورند. @HOWZAVIAN
و تحلیلی بر آن 📌 آگرمان (Agreman) ✍️ محمد ملک‌زاده آگرمان یا پذیرش (Agreement)، اصطلاحی با ریشه فرانسوی است و به اجازه‌نامه‌ای گفته‌ می‌شود که توسط یک کشور برای پذیرش سفیر اعزامی از کشور دیگر صادر می‌شود. در عرف دیپلماتیک صدور چنین اجازه‌نامه‌ای پس از بررسی سوابق سفیر ارسالی توسط کشور پذیرنده انجام می‌شود و در صورت عدم صدور اجازه‌نامه، مقامات کشور پذیرنده نیز ملزم به ارائه توضیحات و دلایل عدم پذیرش سفیر موردنظر نمی‌باشند. البته این عرف مربوط به سفارتخانه‌های موجود در کشورها و دیپلماتهای شاغل در آن است نه سازمانهای بین‌المللی مانند سازمان ملل که دارای ماهیت جهانی و بین‌المللی است و در خاک یک کشور مانند آمریکا قرار دارد. پذیرش یا رد دیپلماتهای کشورها در سازمان‌های بین‌المللی به عهده کشور میزبان نیست و کشورهایی که میزبان چنین سازمانهایی در خاک خود می‌باشند، نمی‌توانند مانع از ورود دیپلماتهای کشورها در سازمانهای بین المللی مانند سازمان ملل متحد شوند. با این وجود دولت آمریکا گاه با دلایل سیاسی مانع از ورود سفرا و دیپلماتهای کشورهای مخالف خود به ویژه جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل شده است. در یک مورد پس از معرفی آقای ابوطالبی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل، دولت آمریکا در اقدامی خلاف منشور سازمان ملل، به بهانه‌های سیاسی مانع از پذیرش وی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل شد. این اقدام دولت آمریکا از دیدگاه کارشناسان بین‌المللی، نقض قوانین بین المللی و نیز نقض تعهد آمریکا بر اساس منشور سازمان ملل متحد تلقی گردید. روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در تاریخ 23/1/1393 با اشاره به پیامدهای این اقدام آمریکا آن را نوعی سوء استفاده دولت آمریکا از جایگاه خود به عنوان کشوری که میزبان یک سازمان بین المللی (سازمان ملل متحد) در خاک خود می‌باشد توصیف نمود. پروفسور ویلیام بیمن، استاد دانشگاه مینه سوتای آمریکا نیز این اقدام دولت آمریکا در عدم پذیرش سفیر جمهوری اسلامی ایران را نقض قطعی قانون بین الملل خواند که در اثر فشار لابی صهیونیستی بوجود آمده است. گرچه چنین اقدامات غیرقانونی از سوی آمریکا علیه کشورهای مستقل تازگی نداشته و به این مورد محدود نمی‌باشد اما از نگاه کارشناسان خارجی و تحلیلگران بین المللی چنین اقداماتی ضرر چندانی به جمهوری اسلامی ایران نمی‌زند، اما رفتار غیرقانونی آمریکا در بی‌توجهی به قوانین بین‌المللی و سنگ اندازی وی در مسائل بین المللی کشورها و تعامل آنها با سازمان ملل را برای همگان آشکار می‌سازد. @HOWZAVIAN
💐 دلیل جمع بودن خطاب ادعیه نسبت به امام زمان(عج) سؤال: در بسیاری از ادعیه به ویژه دعای ندبه خطاب‌ها نسبت به امام زمان(ع) جمع است، مانند «أَیْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَهُ؟أَیْنَ الْأَقْمارُ الْمُنیرَهُ؟أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَهُ …» دلیل این جمع آمدن چیست؟ پاسخ: خطاب جمع آمدن فرازهایی از ادعیه درباره امام زمان(عج) نشان دهنده ادب و اهمیت شخصیت ایشان است. مطابق با روایات این خطاب‌ها در برگیرنده تمام ائمه معصومین(ع) است و برخی دلایل همچون امت بودن ایشان همان‌گونه که نسبت به حضرت ابراهیم(ع) بیان شده، دلیل بر جمع آمدن خطاب است. در این باره می‌توان دلایلی را ذکر نمود از جمله اینکه گاهی در ادبیات، جهت حفظ احترام، فرد را به صورت جمع مورد خطاب قرار می‌دهند مثلا گفته می شود، استاد فرمودند یا پدر فرمودند، استاد تشریف فرما شدند؛ این نکته در مورد معصومین(ع) بنیز وجود دارد و در قرآن، روایات و ادعیه این نکته مورد توجه قرار گرفته‌ و آنها را به گونه‌ای مودبانه مورد خطاب قرار داده‌اند. در مورد حضرت مهدی(عج) مسئله را به نحو دیگری نیز باید بررسی نمود؛ در روایات آمده‌ است: «سُئِلَ ابوعبدالله(ع) هل وُلِدَ القائم؟ قال: لا، و لو أدرکْتُه لخدمْتُه أیّامَ حیاتی» از امام صادق(ع) در مورد تولد امام زمان(عج) سؤال شد که آیا حضرت قائم(عج) متولد شده‌اند؟ امام فرمود: نه، حضرت متولد نشده‌ است. اگر من او را درک می‌کردم، تمام عمر خود خادم او می‌شدم. قرآن در مورد حضرت ابراهیم(ع) نیز چنین خطابی دارد می‌فرماید: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّه قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛ همانا ابراهیم (به تنهایی) یک امت بود، در برابر خدا خاضع و فرمان‌بر و حق گرا بود، و از مشرکان نبود.﴾ (نحل:۱۲۰) در این آیه خداوند حضرت ابراهیم(ع) را به تنهایی یک امت دانسته‌ است. @HOWZAVIAN
💠🔹امام حسن مجتبی علیه‌السلام: 《أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ یَهْجُسْ فِی قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ یَدْعُوَ اللهَ فَیُسْتَجَابَ لَهُ》 کسی که در قلبش جز رضا و خشنودی خدا خطور نکند چون خدا را بخواند من ضامن اجابت دعای او هستم 📗اصول کافی، جلد۲، صفحه۶۲ @HOWZAVIAN
💠 حکایتی در باب «حلم» حسنی(ع) ✍️ احمدحسین شریفی علی بن عثمان هجویری از صوفیان بزرگ قرن قرن پنجم، در کتاب کشف المحجوب می‌گوید: «و اندر حکایات یافتم که اعرابیی از بادیه درآمد. او بر در سرای حسن ابن علی نشسته بود اندر کوفه. اعرابی وی را دشنام داد و مادر و پدرش را. وی برخاست و گفت: «یا اعرابی، اگر گرسنه‌ای تا نانت آرند و یا تشنه‌ای تا آبت آرند، یا ترا چه رسیده است؟» و وی می‌گفت: «تو چنین، و مادر و پدرت چنین.» حسن رضی‌الله‌عنه فرمود تا یک بدرهٔ دینار بیرون آوردند و بدو دادند. و گفت: «یا اعرابی، معذور دار، که اندر خانهٔ ما بیش از این نمانده است والّا از تو دریغ نداریمی.» چون اعرابی این سخن بشنید، گفت: «أَشهد أَنّکَ ابنُ رسول اللّه...» و این صفت محقّقان مشایخ باشد –رضوان‌الله علیهم– که مدح و ذمّ خلایق به نزدیک ایشان یکسان شده باشد و به جفا متغیّر نشوند.» @HOWZAVIAN
🌐 تاریخ تمدن ویل دورانت یا حياة القلوب علامه مجلسي؟! ✍️ قاسم یزدانی مقدم تاریخ: گنجینه ای به بلندای زندگی بشر. هدایتکده ای که حضرت پدر، آنقدر در احوالاتش اندیشیده که گویی با اولین تا آخرین مردمانش زندگی کرده و حتی جزئی از آنان شده(نهج البلاغه نامه ۳۱). بنابر معارف قرآنی، همانقدر که آینده و معاد مهم است، تاریخ و گذشته هم عبرت آفرین است و ارزشمند. اما مهمتر این است که تاریخ چه کسانی را بخوانی و یا بهتر بگویم: چه کسانی را تاریخ ساز بدانی و محور روایت! پادشاهان را یا انبیا و اولیای الهی را؟ در این ميان اما، راه جستن از تاریخ تمدن ویل دورانت به عنوان یکی از بارزترین نمونه ها، یعنی گم شدن در هزارتوی اطلاعات غیر ضرور، که اساسا این کتاب به قصد "فاعتبروا يا أولي الأبصار" (حشر ۲) و "فانظروا كيف كان عاقبة الذين من قبل"(روم ۴۲) نگاشته نشده. سخن در این است که ما به یک الگوی روایت "هدایت محور" نیاز داریم، چرا که اگر گذشته را قرآنی فهم نکنیم، آینده را قرآنی نخواهیم ساخت.بنابراین در تاریخ تمدن ما، اساس روایت بر پایه سه گانه ی کفر، ایمان و نفاق خواهد بود. تاریخ بشر نیز به محوریت بزرگترین تاریخ سازان، یعنی انبیای اولوالعزم به دو دوره تقسیم خواهد شد. دوران اقوام اولین، چهار پیامبر و اقوام آخرین که دوران رسالت پیامبر خاتم صلوات الله علیهم اجمعین است(واقعه ۱۲و۱۳).طرح پیشرفته ای که کتاب حياة القلوب علامه مجلسي، آغازی بر آن راه مبارک است. مشابه: کدکس آلیمنتاریوس یا شیخ حرّ عاملی @HOWZAVIAN