هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
بسم الله الرحمن الرحیم
#خیلی_مهم
🌈 عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
تجمع طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه،(1) علی رغم هماهنگی های رسمی با مسولین حوزه علمیه قم، با سانسور شدید تبلیغاتی از سوی رسانه ملی مواجه شد. سانسورگری صداوسیما، با توجه به مناسبات میان دولت اعتدال و این نهادِ ملی، تا حدودی مرسوم و طبیعی به نظر می رسد اما هجمه شدید رسانه های معلوم الحال علیه این تجمع به بهانه یک پلاکارد انتقادی ( با نوشته: ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت)، غیر طبیعی بنظر می رسد. هرچند این هجمه شدید در رسانه ای شدن تجمع عظیم طلاب و رساندن صدای طلاب عدالتخواه به گوش ملت بسیار موثر بود.
✅علی مطهری و برخی از روزنامه های دولتی، تحلیل های امنیتی و غریبی درباره پلاکارد مذکور نوشته و در افقی فراتر از توهم توطئه، این پلاکارد را نشانه قتل عمد آقای هاشمی رفسنجانی دانسته و خواستار پیگیری حقوقیِ حمل کنندگان آن شده و مرزهای تحلیل، برخورد امنیتی و علم حقوق را کیلومترها جابجا کردند! به عمق نگاه امنیتی دولتی ها و برخی وکیل الدوله ها در تحلیل ماجرا توجه کنید «این شعار میتواند سرنخی برای نحوه فوت آن مرحوم[هاشمی] باشد که برای بسیاری از اذهان به صورت یک معما باقی مانده است. در واقع مفهوم این شعار این است که آقای رئیسجمهور، ما همانطور که سر آقای هاشمی را زیر آب کردیم سر تو را هم زیر آب خواهیم کرد. وزارت اطلاعات باید این موضوع را پیگیری و نتیجه را به اطلاع ملت برساند. شاید ماجرای فوت ناگهانی و غیرقابل باور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز روشن شود.»(2)
بر اساس سخنان منتقدان، اولا آقای هاشمی رفسنجانی به قتل رسیده است، ثانیا یک جریان خاص در قتل ایشان دست داشته است که حالا دست خود را با یک تابلو رو کرده است، ثالثا این جریانِ خاص، رئیس جمهور محترم را نیز تهدید به قتل کرده است! بر مبنای سه نتیجه گیری متوهمانه فوق، باید بسرعت طلبه هایی که آقای هاشمی را به قتل رسانده و رئیس جمهور وقت را هم تهدید به قتل کرده اند را شناسایی و به اشد مجازات محکوم کرد. در این میان می توان به هرکسی که سابقه انتقاد از آفتاب برجام، 2030 و قراردادهای خسارت بار نفتی داشته اند را دستگیر کرده و لابد برخی از آنها را به جوخه اعدام سپرد! جالب ترآنکه، همین روزنامه ها و رسانه ها از مخالفین جدی بگیر و ببند بوده و شعار آزادی بیان را مصادره کرده اند. با این حال جای چند سوال از رسانه هایی که تشویق به بگیر و ببند می کنند، باقی می ماند:
1-به اذعان صریح آقای محسن هاشمی از اعضای خانواده آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و هیچ شائبه ای درباره مرگ غیر طبیعی یا قتل ایشان وجود ندارد؛ آیا آقای مطهری و دیگر رسانه ها، شاهد و دلیل محکمه پسندی درباره قتل آقای هاشمی در اختیار دارند و چرا تاکنون دلایل خود را پنهان کرده اند؟
2-اگر آقای هاشمی به قتل رسیده است، اولین مقصر ماجرا چه کسی است؟ نیروهای امنیتی-دولتی ای که وظیفه مراقبت از او را داشته اند یا تعدادی طلبه که در قم مشغول تحصیل و تدریس بوده و هستند؟ آقای هاشمی که در هر حالی دارای دهها محافظ بود، چگونه توسط چند طلبه کشته شد؟!
3-با چه منطقی می توان شعارِ« ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت» را تهدید رئیس جمهور محترم به قتل دانست؟ تهدید به قتل را تنها یک ذهن امنیتی و بشدت علاقمند به بگیر و ببند می تواند فهم کند حال آنکه نوشته در این پلاکارد صرفا اشاره به عاقبت بخیر نشدن کسانی است که راهبردهای خود را در مقابل امام و رهبری قرار می دهند.
4-هدف از هجمه شدید به تعدادی طلبه منتقد دولت چیست؟ آیا برخی رسانه های دولتی تلاش دارند تا حوزه را گروگان دولت قرار دهند به حدی که هیچ صدای منتقدی از سوی حوزه شنیده نشود؟
قطعا ترویج دهندگان شایعه قتل آقای هاشمی مستحق تر به برخورد امنیتی اند تا تعدادی طلبه که تنها در یکی از پلاکاردهایشان جمله اهانت آمیزی نوشته بودند. با این همه باید از تلاش مخالفانِ شنیده شدن صدای حوزه علمیه قم، تشکر کرد زیرا در شرایطی که این تجمع انقلابی بشدت با سانسور مواجه شده بود، در رسانه ای کردن آن نقش مهمی ایفا کردند.
در پایان باید خاطر نشان کرد که طلاب حوزه علمیه قم، که خود زندگی ساده و اغلب محرومی دارند، درد عموم مردم کشور را درک کرده و با آنان همراهی می کنند. اگر همراهی با مستضعفان جامعه و طلب عدالت از کسانی که کشور را به لبه پرتگاه رسانده اند، جرم است، بسم الله؛ همه طلاب را دستگیر کنید! طلاب حوزه نیز باید بدانند که حمایت از محرومین و مردم انقلابی ایران، وظیفه ذاتی آنان است. به فرموده امام خمینی(ره)«آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند حمایت از محرومین و پابرهنه هاست.»(3)
(1)پنجشنبه، 25مرداد با سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی
(2) https://www.isna.ir/news/97052714352
(3) صحیفه نور، ج21،ص98.
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
بسم الله الرحمن الرحیم
#خیلی_مهم
🌈 عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
تجمع طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه،(1) علی رغم هماهنگی های رسمی با مسولین حوزه علمیه قم، با سانسور شدید تبلیغاتی از سوی رسانه ملی مواجه شد. سانسورگری صداوسیما، با توجه به مناسبات میان دولت اعتدال و این نهادِ ملی، تا حدودی مرسوم و طبیعی به نظر می رسد اما هجمه شدید رسانه های معلوم الحال علیه این تجمع به بهانه یک پلاکارد انتقادی ( با نوشته: ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت)، غیر طبیعی بنظر می رسد. هرچند این هجمه شدید در رسانه ای شدن تجمع عظیم طلاب و رساندن صدای طلاب عدالتخواه به گوش ملت بسیار موثر بود.
✅علی مطهری و برخی از روزنامه های دولتی، تحلیل های امنیتی و غریبی درباره پلاکارد مذکور نوشته و در افقی فراتر از توهم توطئه، این پلاکارد را نشانه قتل عمد آقای هاشمی رفسنجانی دانسته و خواستار پیگیری حقوقیِ حمل کنندگان آن شده و مرزهای تحلیل، برخورد امنیتی و علم حقوق را کیلومترها جابجا کردند! به عمق نگاه امنیتی دولتی ها و برخی وکیل الدوله ها در تحلیل ماجرا توجه کنید «این شعار میتواند سرنخی برای نحوه فوت آن مرحوم[هاشمی] باشد که برای بسیاری از اذهان به صورت یک معما باقی مانده است. در واقع مفهوم این شعار این است که آقای رئیسجمهور، ما همانطور که سر آقای هاشمی را زیر آب کردیم سر تو را هم زیر آب خواهیم کرد. وزارت اطلاعات باید این موضوع را پیگیری و نتیجه را به اطلاع ملت برساند. شاید ماجرای فوت ناگهانی و غیرقابل باور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز روشن شود.»(2)
بر اساس سخنان منتقدان، اولا آقای هاشمی رفسنجانی به قتل رسیده است، ثانیا یک جریان خاص در قتل ایشان دست داشته است که حالا دست خود را با یک تابلو رو کرده است، ثالثا این جریانِ خاص، رئیس جمهور محترم را نیز تهدید به قتل کرده است! بر مبنای سه نتیجه گیری متوهمانه فوق، باید بسرعت طلبه هایی که آقای هاشمی را به قتل رسانده و رئیس جمهور وقت را هم تهدید به قتل کرده اند را شناسایی و به اشد مجازات محکوم کرد. در این میان می توان به هرکسی که سابقه انتقاد از آفتاب برجام، 2030 و قراردادهای خسارت بار نفتی داشته اند را دستگیر کرده و لابد برخی از آنها را به جوخه اعدام سپرد! جالب ترآنکه، همین روزنامه ها و رسانه ها از مخالفین جدی بگیر و ببند بوده و شعار آزادی بیان را مصادره کرده اند. با این حال جای چند سوال از رسانه هایی که تشویق به بگیر و ببند می کنند، باقی می ماند:
1-به اذعان صریح آقای محسن هاشمی از اعضای خانواده آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و هیچ شائبه ای درباره مرگ غیر طبیعی یا قتل ایشان وجود ندارد؛ آیا آقای مطهری و دیگر رسانه ها، شاهد و دلیل محکمه پسندی درباره قتل آقای هاشمی در اختیار دارند و چرا تاکنون دلایل خود را پنهان کرده اند؟
2-اگر آقای هاشمی به قتل رسیده است، اولین مقصر ماجرا چه کسی است؟ نیروهای امنیتی-دولتی ای که وظیفه مراقبت از او را داشته اند یا تعدادی طلبه که در قم مشغول تحصیل و تدریس بوده و هستند؟ آقای هاشمی که در هر حالی دارای دهها محافظ بود، چگونه توسط چند طلبه کشته شد؟!
3-با چه منطقی می توان شعارِ« ای آنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت» را تهدید رئیس جمهور محترم به قتل دانست؟ تهدید به قتل را تنها یک ذهن امنیتی و بشدت علاقمند به بگیر و ببند می تواند فهم کند حال آنکه نوشته در این پلاکارد صرفا اشاره به عاقبت بخیر نشدن کسانی است که راهبردهای خود را در مقابل امام و رهبری قرار می دهند.
4-هدف از هجمه شدید به تعدادی طلبه منتقد دولت چیست؟ آیا برخی رسانه های دولتی تلاش دارند تا حوزه را گروگان دولت قرار دهند به حدی که هیچ صدای منتقدی از سوی حوزه شنیده نشود؟
قطعا ترویج دهندگان شایعه قتل آقای هاشمی مستحق تر به برخورد امنیتی اند تا تعدادی طلبه که تنها در یکی از پلاکاردهایشان جمله اهانت آمیزی نوشته بودند. با این همه باید از تلاش مخالفانِ شنیده شدن صدای حوزه علمیه قم، تشکر کرد زیرا در شرایطی که این تجمع انقلابی بشدت با سانسور مواجه شده بود، در رسانه ای کردن آن نقش مهمی ایفا کردند.
در پایان باید خاطر نشان کرد که طلاب حوزه علمیه قم، که خود زندگی ساده و اغلب محرومی دارند، درد عموم مردم کشور را درک کرده و با آنان همراهی می کنند. اگر همراهی با مستضعفان جامعه و طلب عدالت از کسانی که کشور را به لبه پرتگاه رسانده اند، جرم است، بسم الله؛ همه طلاب را دستگیر کنید! طلاب حوزه نیز باید بدانند که حمایت از محرومین و مردم انقلابی ایران، وظیفه ذاتی آنان است. به فرموده امام خمینی(ره)«آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند حمایت از محرومین و پابرهنه هاست.»(3)
(1)پنجشنبه، 25مرداد با سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی
(2) https://www.isna.ir/news/97052714352
(3) صحیفه نور، ج21،ص98.
محرمانه
📍تحلیلی بر انفجار _ فاجعه #بیروت
@secret_file
🔹 انفجار بیروت را از دو منظر میتوان تحلیل کرد. از منظر عامل/عوامل و از منظر نتایج.
بررسی از منظر عوامل نیازمند اطلاعات است و گمانهزنیها شاید دقت لازم را نداشته باشد، اما تمام تحلیلها مبتنی بر دو احتمال کلی است:
▪️الف. #انفجار، اتفاقی و ناشی از خطای انسانی، بیتوجهی و غیرعمدی بوده است.
▪️ب. #انفجار، اقدامی طراحیشده و کاملاً تروریستی بوده است.
🔹 بههر روی، نکته مهم اما این است که از منظر تبعات و آثار بعدی آن مطلقاً تفاوتی نمیکند که عامل یا علت انفجار چه کشور یا گروه و فردی بوده است بلکه در هر دو حالت، از منظر آثار و نتایج حاصله یکسان است که به نکاتی اشاره میشود:
🔻 ۱. بندر بیروت، بندری عادی نبود و شریان حیاتی اقتصاد، واردات و همچنین انبار لبنان بهحساب میآمد. در حال حاضر حدود ۹۰ درصد ذخایر گندم و غلات از بین رفته است و ۳۰۰ هزار نفر نیز آواره شدهاند. لذا نتیجه #کوتاهمدت این انفجار تلاشی است برای تیرخلاص بر دولت حسان دیاب است که مورد حمایت حزبالله و جریان همسو و البته احیای مجدد جریان ۱۴ مارس (سعودی _ آمریکایی) است. از این روست که بلافاصله پس از انفجار، سعد الحریری _ که یکی از متهمان اصلی است و ذخیرهسازی نتیرات در دوره مسئولیت او انجام شده _ اعلام کرد که دولت باید استفعاء کند.
🔻 ۲. واقعیت این است که بهدلیل حجم بسیار بالای خسارت، فارغ از کمکهای پراکنده کشورهای مختلف، دولت لبنان برای نجات از این باتلاق و بحران فوقالعاده بزرگ باید با کشورهای اصلی کمککننده، موثر و ذینفوذ در فضای لبنان یعنی آمریکا، فرانسه، سعودی وارد معامله شود تا بتواند کمکهای اقتصادی انبوه آنها را دریافت کند. برآورد میشود حدود ۱۵ میلیارد دلار خسارت وارد شده است. کشورهای مزبور برای جبران این خسارت؛ امتیازات بزرگ سیاسی _ امنیتی میخواهند که به زعم آنها تعیین تکلیف برخی مسائل #حزبالله در راس بلکه امتیاز اصلی و نتیجه #میانمدت این بازی است.
🔻۳. با توجه به این دو مقدمه، از منظر نتایج، بیشترین منافع سیاسی، امنیتی، اقتصادی حاصله از فاجعه بیروت، در سبد رژیم صهیونیستی، سعودی و آمریکا قرار میگیرد. از این روست که حتی بدون وجود اطلاعات دقیق، میتوان گفت در هر حالتی محور عبری _ سعودی _ آمریکایی یا عامل فاجعه هستند یا بهرهبردار اصلی فاجعه و یا هر دو.
🔻۴. (#خیلی_مهم) در این نوبت برخلاف دفعات قبل که سلاح حزبالله را عامل ناامنی و بحران برای مردم لبنان معرفی میکردند، بسیار خبیثانه، سلاح و توان حزبالله را #مانع_جذب کمکها و حل مشکلات معرفی میکنند. بهعبارت سادهتر حزبالله را عامل انفجار معرفی نکردند بلکه #مانع_کمک معرفی میکنند. یعنی دقیقا حرکت روی خط نیازمندی، احساسات و تحریک مردم فاجعهزده لبنان. از این روست که بازی کاملا خطرناکی در پیش است/تبیین
👌 @howzehenghelabi
📌موسسه علامه مصباح باید #سکولار باشد❗️
#اختصاصی
#خیلی_مهم
🆔 @darseenghelab
«نقدی بر امتداد خط #اعتدال در ژورنالیسم حوزوی توسط فرید مدرسیهای معمم»
🔹 سایت #مباحثات طی یادداشتی تحت عنوان «چه کسی رئیس موسسه امام خمینی(ره) خواهد شد؟» روایتی تحریفآمیز از روند تحولات موسسه امام خمینی(ره) بیان کرده و نهایتا اتخاذ رویه سکولار را به این موسسه توصیه کرده است.
💠 مباحثات، ضمن تقسیم اساتید موسسه به دو گروه «علمی» و «سیاسی»، ورود موسسه به مسائل سیاسی را آفت اصلی این موسسه و عامل سقوط این مرکز علمی تفسیر میکند و مینویسد: «به نظر می رسد آنچه که در سالهای گذشته بیش از هرچیز منجر به تضعیف این مؤسسه گردیده تبدیل شدن جریان سیاسی این مرکز به ویترین مؤسسه و غفلت از معرفی و تقویت بخشها و شخصیتهای علمی این مرکز شده است.»
🔻 پیشفرض سایت #اعتدالی مباحثات آنست که ورود طلاب و اساتید به عرصه سیاسی، مخالف شان علمی ایشان است؛ چنین مفروضی دقیقا همان جمله پاکروان، رئیس #ساواک است که به امام خمینی(ره) گفت سیاست یعنی پدرسوختگی و بهتر است شما در آن دخالت نکنید❗️
🔹مباحثات پس از روایت تحریفآمیز و سکولار از گذشته موسسه، توصیهای #دستوری برای آینده این موسسه ارائه کرده و مینویسد: «باید دید ریاست بعدی این موسسه چه اولویتهایی برای خود تعریف خواهد کرد. قطعا بازگشت به اهداف اصلی موسسه یعنی تربیت طلاب متخصص در علوم انسانی باهدف پاسخگوئی به شبهات و عقائد انحرافی اولویت نخست این موسسه #باید باشد. هدفی که در ۱۵ سال اخیر بخاطر ورود برخی از اعضای آن به تشکیل جناحهای سیاسی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست»
🔻مباحثات در بخش پایانی این یادداشت بدون اشاره به منبع خاصی و صرفا بر اساس خیال و گمانه از آیتﷲ عباس کعبی و سیداحمد رهنمائی به عنوان گزینههای ریاست موسسه سخن گفته است هرچند وزن آیت الله رجبی را بالاتر از این دو بزرگوار تحلیل کرده است.
🆔 @darseenghelab
🖋 در بررسی این یادداشت سه نکته قابل طرح است.
1️⃣ آیا علامه مصباح تنها از سال 88 وارد مسائل سیاسی شد؟ مبارزات سال 42استاد با رژیم پهلوی، مقابله با جریان التقاط و چپگرا، نقد رویکرد دولت خاتمی و..، هیچکدام مساله سیاسی نیستند؟ چرا مباحثات، #تحریف_علامه_مصباح را در دستور کار قرارداده است؟
2️⃣ دوگانه علمی-سیاسی، حکایت از نگرش سکولار این سایت به عرصه #علم و #سیاست دارد. در این نگرش اگر شخص دانشمندی مانند دکتر نبویان یا آقاتهرانی وارد مسائل سیاسی شود، مرتکب امر اشتباهی شدهاند! بنابراین اساتید موسسه باید درکنج عزلت نشسته و تحصیل علم کنند و سیاست #پدرسوخته را به ما #آشنایان به سیاست بسپارند!
3️⃣ سایت مباحثات فاقد شانیت ورود به فضاسازی رسانهای جهت تعیین ریاست موسسه است و ضروری است تا از تلاش برای تفرقه_افکنی میان بزرگان موسسه دست بردارد. تلاشهای این سایت #اعتدالی در تضعیف جایگاه آیت الله رجبی که سالها قائم مقام آیت الله مصباح بوده است، ره به جایی نخواهد برد.
🔍 سوال جدی اینست که طرح مطالب #خیالی که منشا واقعی ندارد، چه سنخیتی با ماموریت حرفهای یک رسانه دارد؟ منبع این گمانه سازی ها کجاست؟ چه کسی از آقایان کعبی و رهنمایی به عنوان گزینههای ریاست بر موسسه نام برده است؟
🔹 مباحثات اگر بنای ورود به پروندههای مهم و جنجالی دارد، میتواند به افشای خط فتنه گران ۸۸ بپردازد که برخی از اعضای تحریریه این سایت در جرگه آن قماش بودهاند و هنوز هم سایت شخصی شان فیلتر است! بررسی پرونده باند مخوف مهدی هاشمی قاتل نیز برای مصون ماندن از انحراف فکری و برای فاصلهگذاری با کانون های فتنهگری مانند بیت منتظری مفید است.
#تفرقه_بیانداز_و_حکومت_کن
#سکولاریسم_حوزوی
🆔 @darseenghelab
@howzehenghelabi