eitaa logo
جگر گوشه نبی سلام الله علیها
126 دنبال‌کننده
160 عکس
56 ویدیو
16 فایل
فضایی برای نشر فرهنگ، فضائل و تاریخ زندگانی اهل بیت علیهم السلام حجه الاسلام محمد فرمهینی فراهانی دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن عضو گروه تاریخ امامت بنیاد بین المللی امامت ✅ ادمین @moftagher135 ✅ کانال ایتا @hyatefatemi ✅ کانال تلگرام @tarikh_shieh
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ سرنوشت جَمل افتاد به دستان حسن "شاخِ‌شیطان" به زمین‌خورد، ز طوفان حسن... 🔶 در تاریخ آمده است که: در جنگ جمل حضرت علیه‌السلام، محمّد‌بن‌حنفيّه را خواست و نيزه خود را به او داد و فرمود: با اين نيزه متوجه جنگ شو و شتر عايشه را نيزه بزن! وقتى محمّد‌بن‌حنفيه متوجه جنگ گرديد، بَنوضَبّه(مدافعان‌ شتر عایشه) مانع وى شدند. ♦️فَلَمَّا رَجَعَ إِلَى وَالِدِهِ انْتَزَعَ الْحَسَنُ رُمْحَهُ مِنْ يَدِهِ وَ قَصَدَ قَصْدَ الْجَمَلِ وَ طَعَنَهُ بِرُمْحِهِ وَ رَجَعَ إِلَى وَالِدِهِ وَ عَلَى رُمْحِهِ أَثَرُ الدَّمُ 🔹هنگامى كه محمّد به‌سوى پدرش مراجعت نمود، امام حسن علیه‌السلام نيزه را از دستش گرفت و به سمت شتر عايشه حمله کرد و پس از اينكه نيزه‏اى به آن زد و نزد حضرت امير علیه‌السلام بازگشت،ديدند اثر خون در نوك آن مشاهده مى‏شود. 🔻 محمّد بن حنفيه از مشاهده اين صحنه، صورتش برافروخته شد و خجالت کشید. مولا علیه‌السلام به محمّد بن حنفيه فرمود: نگران مباش! زيرا ، پسر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هم است؛ اما تو فقط پسر من هستی.(کنایه از اینکه خون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در رگ‌های علیه‌السلام هست اما در رگ‌های تو نیست). 📚المناقب،ابن‌شهرآشوب،ج۹ ص۱۶۶ ✍ اما اینکه در شعر، از تعبیر شد به "شاخ‌شیطان"؛ از عجیب‌ترین اعترافات و روایاتی که در صحاح ستّه اهل سنت آمده است،اینکه نقل کرده‌اند: خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله روزی در بین اصحاب، قیام نمودند تا خطبه ایراد کنند. در همین حین اشاره به خانه نمودند و فرمودند: هُنَا الْفِتْنَةُ - ثَلَاثًا - مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ 🔻 اينجا جايگاه فتنه است اينجا جايگاه فتنه است اينجا جايگاه فتنه است. از این خانه است که شاخ شيطان بيرون مي‌آيد. 📚صحیح بخاری، ج۴ ص٨٢،حدیث٣١٠۴ 📚صحیح مسلم، ج٨ ص١٨١،حدیث٢٩٠۵ ⚡️فتنه‌های جَمَل از ناقهٔ زن بود فقط به زمین کوفتنش، کار حسن بود فقط... 🌻 @hyatefatemi
⁉️آیا امام مجتبی و امام علیهماالسلام در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان شرکت داشتند؟ 🔻امام و امام علیهما‌السلام در سه نبرد مهم امیرمؤمنان علیه‌السلام [جنگ‌های جمل، صفین و نهروان] شرکت داشتند و بارها در خط مقدم نبرد با دشمن درگیر شدند و به‌همین خاطر امام علیه السلام تأکید داشتند که سپاهیانش در مواقع حساس، مراقب حسنین باشند تا نسل صلی الله علیه وآله و امامت باقی بماند. 👈 ابن عباس می‌گوید: در یکى از روزهاى جنگ صفین، امیرالمؤمنین محمد بن حنفیه را فراخواند و به او فرمود: «بر جناح راست لشکر دشمن حمله کن!». محمّد با یاران خود حمله کرد و طرف راست لشکر معاویه را شکست داد. ... سپس به وى فرمود: «برخیز و بر قلب لشکر دشمن حمله کن!» محمّد حمله کرد و آنان را عقب راند و با جراحات سنگین و با حالتی گریان برگشت. علیه السلام برخاست و میان دو چشم فرزندش را بوسید و به او فرمود: «پدرت به فدایت. قسم به خدا که مرا خوشحال کردى. اکنون چرا گریه می‌کنى؟» 🔻محمّد گفت: چرا گریان نباشم. مرا سه مرتبه در معرض مرگ قرار دادید، ولى به برادرانم حسن و علیه السلام هیچ دستورى ندادی. امام علیه السلام سر محمّد را بوسید و به او فرمود: «عزیزم! تو پسر من هستى. اما ایشان پسران پیامبر خدایند، آیا نباید مراقب آنان باشم؟» محمّد گفت: چرا پدر جان! خدا مرا فداى تو و فداى ایشان نماید. 🌐متن کامل 👇👇 https://emamat.org/andishe-1470/ 🌻@hyatefatemi
📌مواد امام علیه السلام چه بود؟ آیا این درست است که امام علیه السلام بر سر مسائل هم کرد؟ آیا امام دنبال اموال و بود؟ 📍در بررسی اسناد تاریخی و در پاسخ به پرسش اول می توان گفت، موارد ذیل جزو مواد اصلی صلح نامه است: ◀️جلوگیری از موروثی شدن خلافت بنی امیه، ◀️نگه داشتن حرمت علیهم السلام ، ◀️حفظ خون به ویژه ، ◀️عدم ناسزاگویی به امیرمؤمنان علیه السلام حتی در قنوت نماز؛ بنابر گزارش بَلاذُری(م279ق) مفاد صلح نامه این بود: « بن على علیه السلام با صلح می كند و خلافت را به وى وامیگذارد، به اين شرط كه معاویه به كتاب خدا و صلی الله علیه و آله عمل كند. ◀️معاويه، نبايد جانشين براى خود مشخص كند و انتخاب خليفه باید به شورا باشد و مردم بر جان و مال و خانواده خود در امان هستند. معاويه، نبايد در نهان و آشكارا، شورش و براى بن على علیه السلام برپا كند و حتی ياران او را نيازارد.» بنابراین، تا کنون چیزی درباره مسائل مالی مطرح نبود. درباره مسائل مالی باید گفت: ◀️چنین شرطی در مفاد صلح نامه نیامده است. بلکه این تهمتی است که منابع عامه(اهل تسنن) بیان کرده اند که امام علیه السلام به دنبال تصاحب (درآمد) ، و اموال موجود در بيت المال بوده است‏. ◀️لازم به ذکر است که مسائل مالی معاویه بود و امام آن را نپذیرفت و فرمود: ◀️ نمیتواند در بيت المال مسلمانان تعهدى را براى من بپذيرد. ◀️شاهد دیگر آنکه حتی کسانی به امام اعتراض کردند که چرا برای خود سهمی از اموال بیت المال قرار نداده است. 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص29، 41. 📚اربلّی، کشف الغمه في معرفة الأئمه، ج1، ص547. 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج‏4، ص۳۳. 📚ابن شُعبه حرّانى، تحف العقول عن آل الرسول، ص233. 📚ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص406. 🌻 @hyatefatemi
📌اگر حکومت دست بیفتد چه می شود؟ امام مجتبی علیه بعد از با فرمود: «اگر یار و یاوری می‌یافتم، حکومت را به واگذار نمی‌کردم؛ زیرا حکومت بر بنی‌امیه است. شگفت از ملتی که نه دارند و نه هیچ مرتبه‌ای از مراتب را دارند؛ وای بر شما! به خدا سوگند، معاویه به آنچه برای شما در کشتن من ضمانت کرده است، نخواهد کرد. من می خواستم برای شما دین حق را برپا دارم، ولی من را یاری نکردید. اگر من امر را به معاویه تسلیم نمایم، پس به خدا قسم هیچ‌گاه شما در دولت بنی‌امیه، گشایشی نخواهید یافت. سوگند به خداوند متعال، با بدترین عذاب و آزار به شما بدی خواهند کرد.» 📚قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص576. 🌻 @hyatefatemi
📌 لبخند آفتاب ✍ می‌گوید: 💠 بهشتیان، آن هنگام که در هستند، چیزی مانند خورشید تابان را می‌بینند که بهشت را تابناک می‌کند و می‌گویند: 💠 خداوندا! تو در فرمودی: «لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا»(در آن خورشید را نمی‌بینند)، پس خداوند عزّ و جلّ علیه‌السلام را نزد آنها می‌فرستد و می‌فرماید: این آفتاب نیست، بلکه و علیهما السلام هستند که خندیدند و از نور خنده آنها، بهشت درخشان شده است. 📚 امالی صدوق، ص۲۱۲. 🌻 @hyatefatemi
📌 مادرِ ما ✍ علیه السلام فرمودند: 👈 وقتی یکی از اطفال مؤمنان از دنیا می‌رود، منادی در ملکوت آسمان ها و زمین ندا می‌دهد: آگاه باشید که فلانی فرزند فلانی از دنیا رفت. اگر یکی از والدین یا بستگانش پیش از او از دنیا رفته باشد این کودک را به او می‌دهند تا رسیدگی کند؛ و الا دُفِعَ الی فاطمه علیها السلام؛ و گر نه او را به سلام الله علیها می‌دهند تا برای او مادری کند. 📚 من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۴۹۰. 🌻 @hyatefatemi
📌اعلام امیرمؤمنان (عليه‌السلام) در روز پیامبر(صلی الله علیه و آله) (عليه‌السلام) فرمود: پیامبر(ص) هر سال در کوه به می پرداخت و جز من کسی او را نمی دید. من در همان دوران کودکی، در حرا کنار پیامبر(ص) بودم. نور و را که به سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) سرازیر بود، استشمام می کردم. هنگام نزول وحی بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) صدای ناله ای به گوش من رسید؛ به رسول خدا(ص) عرض کردم این چیست؟ (صلی الله علیه و آله) فرمود: این ناله است و علت ناله اش این است که پس از من، از اینکه در روی زمین اطاعت شود، نومید شده است. سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به من- (عليه‌السلام)- کرد و فرمود: آنچه را که من می شنوم و می بینم، تو هم می شنوی و می بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی؛ بلکه من هستی. 📚نهج البلاغه، خطبه قاصعه 📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ج۱۳،ص۲۰۸، ۱۹۷، ۳۱۰ 🌻@hyatefatemi
📌 به سر گرفتن مولا برای احقاق حق از ابوصالح حنفي نقل شده است: بن أبي طالب(عليه‌السلام) را دیدم كه قرآن را مي‌گرفت و بر سر مي‌گذاشت؛ تا جائي كه من صداي حركت ورق‌هاي آن را مي‌شنيدم. سپس مي‌فرمود: خدايا آنان(خلفا) مانع شدند كه من در ميان امت نمايم؛ پس خدايا ثواب آن را به من عطا فرما... 📚فسوی، المعرفة والتاريخ، ج۲، ص۷۵۱، 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۸، 📚ابن كثير، البداية والنهاية، ج۷، ص۶۱۰، 📚ذهبي، سير أعلام النبلاء، ج۳، ص۱۴۴. 🌻 @hyatefatemi
📌 دلیل اصلی با (عليه‌السلام) عبدالله بن عبیدالله می گوید: پدرم عبیدالله هرگاه نماز جمعه می خواند و می خواست از (عليه‌السلام) کند، لکنت زبان می گرفت. 🌞روزی از وی پرسیدم: چرا هنگام بدگویی از زبانت نارسا می گردد؟ وی گفت: آيا تو نیز این موضوع را فهمیده ای؟ گفتم بله. گفت: فرزندم! اگر آنچه را ما از (عليه‌السلام) می دانیم، مردم بدانند از اطراف ما پراکنده شده و به فرزندان (عليه‌السلام) روی می آورند. 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۱۹۵ 🌻 @hyatefatemi
📌 علوی ام عثمان از همسران امیرمؤمنان (عليه‌السلام) نقل کرده است: «در حالیکه بر آن حضرت وارد شدم که از مخمل(قَرَنفُل) متعلق به در مقابل امام بود. گفتم: این را به دخترم ببخش. آن حضرت گفت: این گردنبند مال مسلمانان است. صبر کن تا زمان تقسیم بیت المال فرا برسد. من از سهم خودم، گردنبندی به او می دهم.» 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج2، ص109. 🌻 @hyatefatemi
📌رفع نزاع و دستگیری از مردم در زمان عمر، نزاعی میان زنی با پسرش رخ داد. وقتی به امیرمؤمنان (عليه‌السلام) مراجعه کردند، آن حضرت با تدبیر و کمک چهارصد درهم از اموال شخصی، نزاع آنان را حل کرد. در گزارش دیگری، زمانی شخصی مستأجر در نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) از رفتار صاحب خانه خود شکایت کرد. چون میان آنان صلح برقرار نگردید، ایشان، مزرعه کوچکی در داشت که آن را با خانه مالک معاوضه کرد و خانه را به همان بخشید. 📚کلینی، الکافی، ج7، ص423، ح6. 📚ابن فرات کوفی، تفسیر، ص566. 🌻 @hyatefatemi
📌شب های در سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) حضرت (سلام الله علیها)، فرزندان را افزون بر انجام واجبات به انجام مستحبات ترغیب میکرد. برای نمونه، در آستانه شب بیست و سوم ماه ، بچه ها را به خوابیدن در طول روز ترغیب میکرد تا را از دست ندهند و فرمود: «محروم کسی است که از خیر امشب، بماند.» 📚قاضی نعمان مغربى، دعائم الاسلام، ج1، ص282. 🌻 @hyatefatemi
📚 «فتنه در حضرت علیه‌السلام»/ نوشته‌ی ولی‌الله عیسی‌زاده 📜پیدایش فرقه «» که به ظاهر در جنگ «صفّین» شکل گرفت، زخم تازه‌ای بر پیکر جامعه اسلامی بود. این گروه متعصب و پرخاشگر که نقاب تقوا و دین‌داری بر چهره داشت، با عقاید و باورهای عجیب و دور از منطق خود، همواره برای حکومت نوپای امام علیه‌السلام دردسر ساز بودند و با فتنه‌‌انگیزی‌های پی در پی، مشکلات زیادی برسر راه حاکمیتِ اسلام پدید آوردند؛ از این رو علیه‌السلام که آن‌ها را مردمی کم عقل و بازیچه‌ی شیطان می‌دانست، در مراحل مختلف، برخوردهای متفاوتی با آنان داشت و ضمن بیان نظر صریح اسلام درباره حکمیت و برخی مسایل دیگر، توانست گروهی بی‌غرض از این بی‌خردان را از سراشیبی سقوط نجات دهد، ولی دسته‌ای دیگر که هم‌چنان بر لجاجت و عصیان خود اصرار می‌ورزیدند، در نبردی سخت با سپاهیان اسلام، به هلاکت رسیدند و باقی‌ماندگان این گروه با هم‌فکری همدستان خویش، توطئه قتل امیر مؤمنان علیه‌السلام را پی‌ریزی کردند و متأسفانه در این توطئه شوم موفق شدند. مشاهده مقاله 👇👇👇 https://emamat.org/andishe-1481/ 🌻@hyatefatemi
ابن ملجم ملعون کجاست؟  🛑ورأيت بغربيّ جبّانة الكوفة موضعا مسودا شديد السواد في بسيط أبيض فأخبرت انّه قبر الشقيّ ابن ملجم، وان أهل الكوفة يأتون في كلّ سنة بالحطب الكثير فيوقدون النار على موضع قبره سبعة أيّام 🔰 ابن بطوطة نقل میکند: هنگامی که به کوفه مسافرت کردم، در غربی جبانه کوفه، در زمینی سرتاسر سفید، زمینی بسیار سیاه دیدم و از روی کنجکاوی علت آن را پرسیدم، و چون به تحقیق مشغول شدم مردم آن دیار گفتند: اینجا قبر ابن ملجم، قاتل حضرت (علیه‌السلام)، است و عادت اهل این است که هر سال هیزم زیادی در سر ابن ملجم جمع می کنند و به مدت هفت روز آن ها را در این مکان می سوزانند. 📚:رحله ابن بطوطة ج 2ص55 👇کتاب رحله👇 نام کتابی هست که در اصل سفرنامه ابن بطوطه هست که در اواسط قرن ۸ نوشته شده است نام اصلی نویسنده ابو عبدالله ابن بطوطه است 🌻 @hyatefatemi
😭 لحظات آخر عمر مبارک علیه السلام قسمت اول حدیث 🛑عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ اَلْعَبْدِيِّ قَالَ : لَمَّا ضَرَبَ اِبْنُ مُلْجَمٍ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ غَدَوْنَا عَلَيْهِ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَا وَ اَلْحَارِثُ وَ سُوَيْدُ بْنُ غَفَلَةَ وَ جَمَاعَةٌ مَعَنَا فَقَعَدْنَا عَلَى اَلْبَابِ فَسَمِعْنَا اَلْبُكَاءَ فَبَكَيْنَا فَخَرَجَ إِلَيْنَا اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ يَقُولُ لَكُمْ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ اِنْصَرِفُوا إِلَى مَنَازِلِكُمْ فَانْصَرَفَ اَلْقَوْمُ غَيْرِي وَ اِشْتَدَّ اَلْبُكَاءُ مِنْ مَنْزِلِهِ فَبَكَيْتُ فَخَرَجَ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمُ اِنْصَرِفُوا فَقُلْتُ لاَ وَ اَللَّهِ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ مَا تُتَابِعُنِي نَفْسِي وَ لاَ تَحْمِلُنِي رِجْلِي أَنْ أَنْصَرِفَ حَتَّى أَرَى أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ فَتَلَبَّثْ فَدَخَلَ وَ لَمْ يَلْبَثْ أَنْ خَرَجَ فَقَالَ لِيَ اُدْخُلْ فَدَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا هُوَ مُسْتَنِدٌ مَعْصُوبُ اَلرَّأْسِ بِعِمَامَةٍ صَفْرَاءَ قَدْ نُزِفَ وَ اِصْفَرَّ وَجْهُهُ مَا أَدْرِي وَجْهُهُ أَصْفَرُ أَوْ اَلْعِمَامَةُ 🔰اصبغ بن نباتۀ عبدى گويد: چون ابن ملجم بر امير المؤمنين بن ابى طالب(عليه السّلام)ضربت زد ما چند نفر از ياران،من و حارث(بن عبد اللّٰه اعور)و سويد بن غفله و گروهى ديگر صبح زود بديدن آن حضرت رفتيم، بر در خانه نشستيم و صداى گريه از خانه شنيديم و ما نيز گريستيم، امام مجتبى(عليه السّلام) از خانه بيرون آمد و فرمود:امير المؤمنين(عليه السّلام)مى‌فرمايد:به خانه‌هاى خود برويد. بجز من همه رفتند، و صداى گريه و ناله از منزل آن حضرت بلند شد و من نيز گريه كردم، امام حسن(عليه السّلام)بيرون آمد و فرمود:مگر نگفتم برويد؟عرضكردم: نه،بخدا سوگند اى پسر رسول خدا 👈نفسم با من يارى نمى‌كند و پاهايم بار تنم را نمى‌كشد كه بروم جز اينكه امير المؤمنين صلوات اللّٰه عليه را ببينم. حضرت اندكى درنگ كرد و درون خانه رفت،چيزى نگذشت كه بيرون آمد و بمن فرمود:داخل شو،پس بر امير المؤمنين(عليه السّلام)وارد شدم ديدم حضرت تكيه داده و دستمالى زرد بسر مبارك بسته،و👈 از كثرت خونريزى رنگ چهرۀ مباركش بقدرى زرد شده بود كه نمى‌دانم صورت مباركش زردتر بود يا دستمالى كه بسر بسته بود ✍: ادامه دارد انشاءالله.... 📚:الأمالي (للمفید)ج۱ ص۳۵۱   🌻 @hyatefatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭 لحظات آخر عمر مبارک علیه السلام قسمت دوم 🛑فَأَكْبَبْتُ عَلَيْهِ فَقَبَّلْتُهُ وَ بَكَيْتُ فَقَالَ لِي لاَ تَبْكِ يَا أَصْبَغُ فَإِنَّهَا وَ اَللَّهِ اَلْجَنَّةُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَعْلَمُ وَ اَللَّهِ أَنَّكَ تَصِيرُ إِلَى اَلْجَنَّةِ وَ إِنَّمَا أَبْكِي لِفِقْدَانِي إِيَّاكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ جُعِلْتُ فِدَاكَ حَدِّثْنِي بِحَدِيثٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِنِّي أَرَانِي لاَ أَسْمَعُ مِنْكَ حَدِيثاً بَعْدَ يَوْمِي هَذَا أَبَداً فَقَالَ نَعَمْ يَا أَصْبَغُ دَعَانِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَوْماً فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ اِنْطَلِقْ حَتَّى تَأْتِيَ مَسْجِدِي ثُمَّ تَصْعَدَ عَلَى مِنْبَرِي ثُمَّ تَدْعُوَ اَلنَّاسَ إِلَيْكَ فَتَحْمَدَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تُثْنِيَ عَلَيْهِ وَ تُصَلِّيَ عَلَيَّ صَلاَةً كَثِيرَةً ثُمَّ تَقُولَ أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ رَسُولِ اَللَّهِ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ أَلاَ إِنَّ لَعْنَةَ اَللَّهِ وَ لَعْنَةَ مَلاَئِكَتِهِ اَلْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ اَلْمُرْسَلِينَ وَ لَعْنَتِي عَلَى مَنِ اِنْتَمَى إِلَى غَيْرِ أَبِيهِ أَوِ اِدَّعَى إِلَى غَيْرِ مَوَالِيهِ أَوْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ 🔰اصبغ بن نباته می گوید: خود را بروى حضرت انداختم و او را بوسيدم و گريستم.بمن فرمود:اصبغ! گريه مكن،بخدا سوگند به بهشت مى‌روم،عرضكردم:فدايت شوم بخدا سوگند مى‌دانم كه شما به بهشت مى‌رويد و همانا گريۀ من بخاطر آن است كه شما را از دست مى‌دهم. اى امير المؤمنين.فدايت شوم يكى از احاديثى را كه از رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)شنيده‌اى برايم بازگو كه من فكر كنم از اين روز به بعد ديگر نتوانم از شما حديثى بشنوم .فرمود: آرى اى اصبغ،روزى رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)مرا فرا خواند و فرمود:اى على برو بمسجد من،سپس بر منبر بالا مى‌روى و مردم را سوى خود فرا مى‌خوانى،پس حمد و ثناى خدا-عزّ و جلّ‌-بجاى مى‌آورى و درود فراوان بر من مى‌فرستىآنگاه مى‌گوئى:اى مردم،من فرستادۀ رسول خدا بسوى شما هستم،و ايشان بشما مى‌فرمايد: 👈«آگاه باشيد،لعنت خدا و لعنت فرشتگان مقرّب و پيامبران مرسل خداوند و لعنت من بر هر كس كه خود را به غير پدر خودش منتسب كند،يا خود را از آن غير صاحبان خود بداند،يا مزد كارگرى را كم گذارد و باو ستم روا دارد»👉 ✍: ادامه دارد انشاءالله.... 📚:الأمالي (للمفید)ج۱ ص۳۵۱   🌻 @hyatefatemi
😭لحظات آخر عمر مبارک علیه السلام قسمت سوم و آخر 🛑فَأَتَيْتُ مَسْجِدَهُ وَ صَعِدْتُ مِنْبَرَهُ فَلَمَّا رَأَتْنِي قُرَيْشٌ وَ مَنْ كَانَ فِي اَلْمَسْجِدِ أَقْبَلُوا نَحْوِي فَحَمِدْتُ اَللَّهَ وَ أَثْنَيْتُ عَلَيْهِ وَ صَلَّيْتُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ صَلاَةً كَثِيرَةً ثُمَّ قُلْتُ أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ رَسُولِ اَللَّهِ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ أَلاَ إِنَّ لَعْنَةَ اَللَّهِ وَ لَعْنَةَ مَلاَئِكَتِهِ اَلْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ اَلْمُرْسَلِينَ وَ لَعْنَتِي عَلَى مَنِ اِنْتَمَى إِلَى غَيْرِ أَبِيهِ أَوِ اِدَّعَى إِلَى غَيْرِ مَوَالِيهِ أَوْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ قَالَ فَلَمْ يَتَكَلَّمْ أَحَدٌ مِنَ اَلْقَوْمِ إِلاَّ عُمَرُ بْنُ اَلْخَطَّابِ فَإِنَّهُ قَالَ قَدْ أَبْلَغْتَ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ وَ لَكِنَّكَ جِئْتَ بِكَلاَمٍ غَيْرِ مُفَسَّرٍ فَقُلْتُ أُبْلِغُ ذَلِكَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَرَجَعْتُ إِلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبَرْتُهُ اَلْخَبَرَ فَقَالَ اِرْجِعْ إِلَى مَسْجِدِي حَتَّى تَصْعَدَ مِنْبَرِي فَاحْمَدِ اَللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ صَلِّ عَلَيَّ ثُمَّ قُلْ أَيُّهَا اَلنَّاسُ مَا كُنَّا لِنَجِيئَكُمْ بِشَيْءٍ إِلاَّ وَ عِنْدَنَا تَأْوِيلُهُ وَ تَفْسِيرُهُ أَلاَ وَ إِنِّي أَنَا أَبُوكُمْ أَلاَ وَ إِنِّي أَنَا مَوْلاَكُمْ أَلاَ وَ إِنِّي أَنَا أَجِيرُكُمْ۱ 🔰امیرالمومنین علیه السلام: . من بمسجد آن حضرت رفتم،حمد و ثناى الهى بجاى آوردم و درود فراوانى بر رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)فرستادم،سپس گفتم: «اى مردم من فرستادۀ رسول خدا(صلّى الله عليه و آله) بسوى شما هستم،و ايشان بشما مى‌فرمايد :آگاه باشيد لعنت خدا و لعنت فرشتگان مقرّب و پيامبران مرسل خدا و لعنت من بر هر كس كه خود را به غير پدر خودش منتسب كند،يا خود را از آن غير صاحبان خود بداند،يا مزد مزدبرى را كم گذارد.». پس هيچ يك از مردم سخنى نگفت جز عمر بن خطّاب كه گفت:اى ابا الحسن پيام را رساندى ولى سخنى سربسته و بدون شرح و تفسير آوردى، گفتم: برسول خدا(صلّى الله عليه و آله)مى‌گويم. پس خدمت پيامبر(صلّى الله عليه و آله)بازگشتم و داستان را بآن حضرت گزارش دادم. فرمود: بمسجدم باز گرد، و بر منبر رو و حمد و ثناى الهى بجاى آر و بر من درود فرست،سپس بگو:اى مردم ما چيزى براى شما نياوريم جز اينكه تأويل و تفسير آن را بنزد خود داريم. آگاه باشيد،منم پدر شما👈(اشاره به حدیث عَنِ اَلنَّبِيِّ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ۲» من و علی دو پدر این امت هستیم). آگاه باشيد منم مولا و صاحب اختيار شما،👈(اشاره به حدیث غیر و آیه شریفه۶ سوره احزاب) آگاه باشيد منم اجير و مزدبر شما.👈(اشاره به آیه شریفه:قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ۳ ۗ : بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید) 📚:منابع: 1:الأمالي (للمفید) ج۱ص۳۵۱   2:علل الشرائع ج 1ص127 3: 23 شوری 🌻 @hyatefatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ سِرّ مستور شب قدر ، از این نکته بدان افضل‌از ذکر‌ و‌ دعا،‌ «گریه به غم‌های حسین»... در روایت آمده است: در حضور یکی از أئمه طاهرین علیهم‌السّلام، سخن از شبی از شبهای مبارکه قدر و فضیلت آن شب و ثواب احیاء و اعمال خیری که در آن شب می‌توان انجام داد، به میان آمد. شخصی در آن مجلسی حاضر بود گفت: آه... که من در آن شب غافل شدم و آن شب را به غفلت گذرانیدم و بر فوت آن شب تأسف می‌خورم. امام علیه‌السّلام رو به شخص کرده و فرمودند: تو در آن شب، عملی انجام دادی که اجر و ثواب آن از همه اعمال دیگر ، بیشتر بوده است؛ در آن شب ، آب خوردی و امام حسین علیه‌السّلام را یاد کردی و بر آن ظالمانی که بر او ظلم کرده‌اند لعنت فرستادی و از ایشان تبرّی نمودی؛ این عمل تو از همه اعمال در آن شب، افضل بوده است. 📚حدیقة الشیعة، مقدس اردبیلی، ص۶۷۷ 🆔 @hyatefatemi
📌 بین و امام (عليه‌السلام) فرمود: «امیرمؤمنان (عليه‌السلام) در شدت گرما به خانه باز مى ‏گشت، ناگهان زنى را ديد كه مى‏ گفت: شوهرم بر من كرد، من را ترساند، به من بی احترامی كرد و سوگند خورد كه من را خواهد زد. امیرمؤمنان (عليه‌السلام) فرمود: صبر كن تا هوا خنك شود، آن وقت ان شاءالله براى تو خواهم آمد. زن گفت: در اين صورت خشم و شوهرم بيشتر خواهد شد. آن حضرت سر پايين انداخت و پس از مدتی سر برداشت و فرمود: به خداى سوگند! بايد كه حق ، بدون كمترين نگرانى، گرفته شود، خانه‏ ات كجا است؟ پس همراه او به راه افتاد و بر در خانه‏ اش رسيد و گفت: السّلام عليكم؛ جوانى از خانه بيرون آمد، (عليه‌السلام) به او فرمود: اى بنده خدا! از خدا بترس، زنت را ترسانده و از خانه بيرون رانده‏ اى؛ جوان گفت: تو را چه به اين كار؟! به خدا سوگند كه براى خاطر اين سخن تو او را خواهم زد! اميرمؤمنان- كشيد و- فرمود: من تو را امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنم و تو منكر انجام می دهی و معروف را بد مى‏ شمارى؟ پس مردم از راه رسيدند و مى‏ گفتند: سلام عليكم یا امیرمؤمنان. آن جوان كه فهميد- در مقابل امام است- و بد كارى كرده است، صورت روى دست (عليه‌السلام) گذاشت و گفت: اى اميرمؤمنان! لغزش من را ببخش، به خداى سوگند براى او همچون زمينى خواهم شد كه آن را لگد مال كند. امام نیز شمشير را در غلاف كرد و فرمود: اى زن! به خانه‏ ات برو و شوهرت را به اينگونه رفتارها ناگزير مكن.» 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ج2، ص106. 🆔 @hyatefatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟡 لیله جُهَنی (شب۲۳ ) ✅ امام علیه السلام فرمودند: 🔷 مردی به نام عبدالرحمن بن انیس انصاری (معروف به جُهَنی) در ماه رمضان خدمت اکرم صلی ‌الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: من شتران و گوسفندان و غلامانی دارم و در بیرون مدینه به سر می برم. 🔷 نمی توانم هر شب در حاضر شوم، دوست دارم شبی را به من معرفی کنید تا آن شب را به مدینه بیایم و در نماز و عبادت حاضر شوم. 🔷 صلی ‌الله علیه و آله و سلم او را به نزد خود فراخواندند و سر مبارکش را به گوش او نزدیک کردند و آهسته آن شب را معرفی کردند. 🔷 جُهَنی پس از شنیدن این مطلب، هر سال وقتی شب بیست و سوم ماه رمضان فرا می رسید، با همه خانواده و فرزندان و غلامان خویش به مدینه می آمد و آن شب را به نماز و عبادت مشغول می شد و صبحگاهان به محل زندگی خود بر می گشت. 📚 بحارالانوار، ج ۹۴ ص ۹ 🆔 @hyatefatemi
📌 هنر ... که از شاگردان امام (عليه‌السلام) است می گوید: در حال غم و اندوه بر امام (عليه‌السلام) وارد شدم. امام پرسید: سکونی، سبب غصه تو چیست؟ گفتم: دختردار شدم. امام فرمود: دختر را خدا می دهد. و بدان که از رزق تو نمی خورد. سکونی می گوید: به خدا قسم غصه و رنج از من برطرف شد، سپس حضرت از من پرسید: چه نامی بر او نهاده ای؟ گفتم: . امام دست بر پیشانی من گذاشت و سپس فرمود: اکنون که نام او را فاطمه گذاشته ای، 1⃣ نام او را نیک بدار، 2⃣ سوره نور را به او یاد بده، 3⃣ به او مگو، لعنتش مکن، او را نزن. 📚کلینی، كافى، ج۶، ص۴۹ 🆔 @hyatefatemi
📌 چرا از (عليه‌السلام) رویگردان بودند؟ 🌞روزی زنان به ملاقات حضرت (سلام الله علیها) آمدند و احوال وی را جویا شده و گفتند چگونه ها را تحمل میکنی؟ (سلام الله علیها) فرمودند: به خدا سوگند در حالی صبح می کنم که از دنیای شما منزجر و نسبت به مردان شما خشمناکم. وای بر آنان. مگر (عليه‌السلام) چه ایرادی داشت؟ ایراد آنان به (عليه‌السلام) این بود که، 1⃣شمشیر (عليه‌السلام) در راه تغییر منکرات برنده بود، 2⃣در راه اطاعت حق بسیار ایستادگی می کرد، 3⃣خلافکاران را مجازات می کرد، 4⃣خشم و غضب وی در راه خدا بود. آنان تحمل این رفتارها را نداشتند و علی (عليه‌السلام) را بخاطر آنکه حرف خدا را می زد، کنار گذاشتند. 📚شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۴۵ 📚مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۸ 🆔 @hyatefatemi