هدایت شده از گاندو
✅ همین سریال گاندو برای حداقل ۱۰ بار اعدام روحانی و مدیرانش کافیست!
✍️مهدی پیش بین
در قسمتی از سریال نشان میدهد سفارت انگلستان یکی از مدیران بلندپایه دولت(روحانی) را دعوت میکند به سفارت، بعد یک خانم جاسوس انگلیسی یک لیست از اسامی به آن مدیر میدهد و میگوید این افراد را در مسئولیت هایی که میخواهم استخدام کنید! بعد هم به آن مدیر بلندپایه میگوید دوست داری بعد از پایان دولت، در راهروهای دادگاه باشی یا سواحل انگلستان؟!
تصویر واقعی این خانم جاسوس که نامش «شارلوت والرِ» است را میتوانید در عکس بالا ببینید. حال باید پرسید دولتی که اینگونه مثل قاجار و پهلوی راه را برای نفوذ اجنبی در بالاترین سطوح مدیریتی کشور باز کرده بود، اصلا صلاحیت تایید مجدد شورای نگهبان را داشت؟! پس از این سوال مجدد باید پرسید، محاکمه چنین دولتی نباید در دستور کار قوه قضائیه باشد؟
#شارلوت #گاندو
#نفوذ
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
هدایت شده از گاندو
🇮🇷@ganndo
شارلوت افسر اطلاعاتی انگلیس (۳۲ساله) با نام مستعار لوتی بود که در انتخابات سال ۹۴ ایران به صورت مخفیانه اقدام به فیلمبردای از مجموعه های حساس کشور کرده بود.
علی قلهکی، فعال رسانهای در یادداشتی تلگرامی دربارهی شارلوت والرِ گاندو۲ نوشت:
شارلوت، افسر اطلاعاتی انگلیس (۳۲ساله) با نام مستعار لوتی بود که در پوشش بخش سیاسی سفارت انگلیس در شهریور ۹۴ وارد ایران شد.
او دارای سطح اطلاعاتی بالا بود به طوری که سفیر انگلیس در تهران و هیچ کدام از اعضای سفارت حق پرسوجو از اقدامات وی را نداشتند و به طور مستقل وارد عمل میشد.
اهانت به سایر دیپلمات ها و معطل نمودن آنها در امور دیپلماتیک، از شاخصه های رفتاری اوست.
لوتی با دیپلمات کشورهای مصر، پاکستان، کویت، گرجستان، آلمان، فرانسه ارتباط داشت و شبکه جمع آوری گسترده اطلاعات را از دیپلماتهای سایر کشورها فراهم کرده بود.
شارلوت علاوه بر ایران، تمرکز ویژه ای بر حوزه یمن، سوریه و نقش ایران در این کشورها داشت و محل جلسات هماهنگی را در سفارت انگلیس و عموما با حضور دیپلمات های فرانسوی برگزار میکرد.
شارلوت در انتخابات سال ۹۴ ایران به صورت مخفیانه اقدام به فیلمبردای از مجموعه های حساس کشور کرده بود.
وی همچنین در زمان حضور خود در ایران به طور جدی پیگیر بورسیه چونینگ (برای جذب نخبگان ایرانی توسط سرویس انگلیس) بود.
پیشتر تصور میشد که شارلوت در سریال گاندو، همان کایلی مور گیلبرت باشد که چند ماه پیش با سه زندانی ایرانی مبادله شد.
#شارلوت #MI6
#گاندو
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
هدایت شده از گانــدو↫ⓖⓐⓝⓓⓞⓞ
📲
تصویری از یک سکانسِ سریال «گاندو ۲» که در شبکههای اجتماعی خبرساز شد!
💭کاربران در فضای مجازی نوشتند:
عضو سفارت انگلستان در ایران، با لباس در استخر سفارتخانه در حالی که مشروبات الکلی میخورد و با نامحرم ارتباط تصویری میگیرد! به پاچههای شلوار خیس در آب توجه کنید...!
#شارلوت #گاندو
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
رمان چــشم تــ🖤ـاریکی
#پارت_14
#محمد
شوکه بودم زبونم قفل کرده بود امیر و رسول فقط نگام کردن
_محمد این سامان کیه
+نفوذی
_نفوذی؟؟؟؟؟؟یعنی میخایی بگی که اونی که خبر داد تو رفتی مهاباد سامانه؟؟
+نه فقط اون باسو بانی فرار لوتی هم سامانه
_.....
یهو داوود اومد پیشومون
¢اقا محمد دوربین های مداربسته اتوبان گفته اخرین بار نزدیک جاده کبودر آهنگ دیده شدن
_پسسس احتمالا میخام برن سقز
+باید بریم اونجا
_یعنی چی که بریم با بچه های اطلاعاتی سقز هماهنگ میکنیم بگیرنش اینطوری بهتره
+میفهمی چی میگی شارلوت افسر رده بالا ام آی سیکسه بگیریمش دردسره
_دردسر گرفتن شارلوت کمتر از مایکل نیست
+مایکل فرق میکرد اون یه خبر نگار و جاسوس بود اما شارلوت هم جاسوسه هم افسر هم رایزن دوم سفارت بریتانیا باید خودمون اقدام کنیم
سرشو به معنای تاسف تکون داد
+تو هم باید با من بیایی
_باشه
+سعید داوود شمام حاضر شید میاید
°چشم
¢بله
وقت برای پرواز نبود با بالگرد رفتیم سمت سقز
+ بچه های مرزبانی اطلاع دادند که دستگیرش کردند
_خوبه پس بردنشون همون قرار قبلی دیگه +آره همونجا
#شارلوت
بازم دستیگر شدم ای لعنت
نفسی از حرص بیرون دادم همش چهره محمد جلو چشمم بود یاد حرف مایکل افتادم
_اگههه تو داری دنننبال ممد میگردی اونن تو رو پیدا کردی چییی......
رفتم کنار در و فریاد زدم
+من افسر ارشدم احمقااااااا
نشستم رو صندلی
#امیر
+محمد
_بله!!!
+فک کنم این خواستم هم احمقانه باشه هم نامتعارف!!
_چیه خواستت
+گفتم اگه بشه من شارلوت رو بازجویی کنم!!
_چی تو مگه تو میدونی کیه مگه...
+میدونم میخایی چی بگی ولی من کلی حرف باهاش دارم به هر حال ارزو اونم یه مامور بود همش لندن بود و آمریکا با یه همچین ادمایی سر و کله میزد اما نمیدونم بعدش کی لوش داد اون لوتی دستور قتل ارزو رو داد که بعدش فقط سرش اومد نه تنش.
با تک تک اون حرفا انگار یه خنجر رو تو سینم فرو میکردند
_پس دنبال ضربه زدنی
+سال هاست دنبال ضربه زدنم خانوادش هنوز منو تو مرگش مقصر میدونن.
یه نفس عمیق کشید
_خیلی خوب برو سراغش عوضش منم تهران گوش مالیش میکنم..
سرم رو تکون دادم
_راستی امیر اون تو رو میشناسه؟؟
+ارزو رو خوب میشناخت، منم میشناسه البته فک کنم یادش رفته هشت نه ساله میگذره.
_خیلی خوب برو پس توکلت به خدا
رفتم تو سرش رو میز بود..
~ You know what I do here
سرش رو بلند کرد که منو بدید جا خورد فک کردم من رو فراموش کرده باشه اما من نکردم.
~you???
+You did not think we would face each other(فک نمیکردی با هم روبرو بشیم)
+فارسیم حرف بزن لطفا .
+به قول آقامحمد گذر پوست به دباغ خانه میفته
با اسم محمد دوباره کابوس اومد جلو چشماش
~تو تو دیگه باورم نمیشه
+نبایدم باور کنی فک کردم بعد قتلت منو فراموش کرده باشی بعد چندین سال
~من ...
و لال شد
فیلمی که اون با رایزن سابق روسیه قرار گذاشته بود رو نشونش دادم حالش بد شد
+دقیقا یک ماه پیش تو همین اتاق به پای محمد افتادی که نزاره ام آی سیکس چیزی بفهمه
همون موقع محمد اومد تو از اون لبخند خبری نبود با چهره ی جدی از پشت سر نظاره گر لوتی بود...
~من هیچ تعهدی ندادم
یهو محمد با داد شروع به حرف زدن کرد
_کی بود اون رو به پا من افتاد که به ام آی سیکس چیزی نگم لابد عمت بوده....
جا خورد
+یادت باشه بلایی که سر مایکل اومد سر توهم میاد ولی ایندفه بدترش سرت میاد یادت باشه این مرام و معرفت منه که اینجوری باهات حرف میزنم مگر نه تویی که قاتله ارزویی داد زدن منم از سرت زیاده ...
..
. بازجویی تموم شد و منو محمد اومدیم بیرون
و سمت تهران برگشتیم
تهران سایت
#محمد
خیلی خسته بودم دارو هامو خوردم...
ای وای بازم اومد
_ خوبی محمد؟؟
+آره چطور مگه
_رنگت پریده درد داری
+آره یکمی دارم قرصام رو بخورم خوبم
_خوب پس برو خونه من می رسونمت
+ آره میخام برم دلم لک زده واسشون
_ باشه پس بریم
+.....
_چیه به چی میخندی؟؟
+مطمئنم موقعی که بری خونه پریا یا با ملاقه یا با ماهی تابه پشت در وایساده میزنه تو ملاجت....
_عهه؟؟چرا اون وقت؟؟؟
+چون باباش رو یادش نمیاد!
_پری هر کی رو فراموش کنه باباش رو فراموش نمیکنه آقای تجدید فراش.
+:///
_چیه حسودیت میشه
_از لحاظ اینکه من دختر دارم شما نداری داری میترکی؟؟؟؟
+من که دختر دار میشم دیر و زود داره سوخت و سوز نداره!:/
_باشه پس بریم!
+بریم
......... چن دقیقه بعد
+خوب من مزاحمت نمیشم
_شما هیچ وقت مراحم نبودی.
+://
ها باید تحویل خانومتون بدم بعد برم
+آی خداااا:(
تق تق تق
سلام
_سلام عطیه خانم محمد تحویل شما
+سلام بانوو
_البته ایشون میزشون رو بیشتر از شما دوست دارن
+امیییر:||||||
_ جدی من جدیه
+فردا دارم برات
-محمدددددد
+باور کن اینجوری نیست خوب تا ما به دیار باقی نشتافتیم فعلا
_باشه فعلا خدانگهدار
اوففف داشت دستم رو میشد
دو ساعت بعد.....