eitaa logo
گــــاندۅ😎
344 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
41 فایل
گاندو‌صداےماست🗣 ما همان نسل جوانیم ڪہ ثابت کردیم در ره‍ عشـق جگـر دار تر از صد مردیـم...🙃🙌🏻 🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨ ادمین : @r_ganji_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گاندو
استوری های جدید اشکان دلاوری😌❤️ اون نمایشی که گذاشته ، کار دوستای مجید و اشکانه و بنظرم می‌تونه خوب باشه ولی هیچ اطلاعی دربارش ندارم😂🙄 اون سگ هام که سگن..😂😔 نیاین به من گیر بدین.. مگه سگ منه😂🥲 عکس خودش رو فقط ببینین🥺😂 @gando12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | قاسم سلیمانی ❤️ 🏴 ۲۶ روز تا دوّمین سالگرد 💔 ☫ @sephbod_soleymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | لبخند تو را چند صباحی‌ست ندیدم یک بار دگر خانه‌ات آباد، بخند... 🏴 ۲۹ روز تا دوّمین سالگرد💔 ☫ @sephbod_soleymani
ولادت حضرت زینب (ع) و روز پرستار مبارک😃 بارون بهار گهر آورده کوثر از بهشت کوثر آورده مادر حسین دختر آورده هنوز نیومده دل داداششو برده.
گاندو دو ۳۰ میلیون را رد کرد😎✌️
پارت جدید آماده است😍
گــــاندۅ😎
💫💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫 💫💫💫💫 💫💫💫 💫💫 💫 #رمان_امنیتی_گمنام2 #قسمت_40 رسول: _فرشید؟؟؟چیزی شده؟ _یعنی هیچ
💫💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫 💫💫💫💫 💫💫💫 💫💫 💫 فرشید: _به احتمال زیاد با استفاده از این روانگردان ازش اطلاعات گرفتن.. هم به قصد اطلاعات هم مرگ محمد و گروهش... میخواستن با یه تیر دو نشون بزنن... هوشمندانه بوده. مخصوصا اینکه دیگه رسول از اون زمان چیزی یادش نمیاد.. _پس دیگه اطلاعاتی که رسول داشت سوخته؟؟... _ما اینجور حساب می کنیم... از اونجا که فعلا ویکتوریا رو نتونستیم پیدا کنیم و کیس های مهم تری هم هست من یه پرونده دیگه در اختیارتون میذارم.. البته تا وقتی که گروه جا گزاری شده به جای شما بتونن ویکتوریو رو پیدا کنن... در حال حاظر تا خوب شدن محمد و سرپا شدنش یکی دیگه رو میاریم جاش... _چشم. _فرشید؟؟؟ محمد تو چه وضعیه؟ _دکتر گفته به غیر از جراحات بدنش وضعیت پاش اصلا خوب نیس... میگن خیلی صبر کردیم.. همین امروز باید عمل شه. _یه روز برا خبر دادن و راضی کردن خانواده محمد کمه... خیلی طول می کشه. _درسته...رسول و سعید هم چند وقت دیگه مرخص میشن.. رسول به این زودی ها عمل نمیشه. باید رشد تومورش رو برسی کنن بعد برای عمل تصمیم بگیرن... _و داوود؟؟؟ باز یاد حال خرابش افتادم... داوودی که به زور دستگاه نفس می کشید... شاید لحظه شماری می کردم که شیرینی _بده...خیلی بد... دو روزه بیهوشه.. اگه همین طور پیش بره میره کما.. _ان شاء الله که خیره. ...................... حالا بالا سر محمد بودم.. به خاطر شرایط نامناسبش می ترسیدم... می ترسیدم وقتی از این اتاق بیرون بیاید نتواند با وضع جدیدش کنار بیاید... اگر از من کینه به دل بگیرد چه؟ اگر نا امید شود چه؟ نهههه... محمد خودش می گفت... می گفت هر اتفاقی بیفتد پای کارش هست.. میگفت زندگی یعنی امید... امید به گردش جهانی که خدا خلقش کرده بود... او از پا نمی افتد...حتی اگر پایش... مطمئن شدم اولین جمله ای که بعد از دیدن پایش به ذهنش می اید این است... _خدا خودش میده و خودش پس می گیره.. رسول: _شرمندهههه..محمد جانممم...شرمندتم.. میدونم تقصیر منه ولی به روم نمیاری... اگه به حرفت گوش می کردم و بیشتر مراقب بودم، الان هیچ کدوم از شما تو این وضع نبودید... گریه ام گرفته بود.. سرم را کنار دست محمد گذاشتم.. _ای کاش به جای دستم تمام بدنم تو اون اسید لعنتی حل میشد.. ای کاش نبودم.. اون موقع دیگه لازم نبود التماست کنم برگردی.. داداشششش... این اخرین باریه که صدات می کنم. فقط خوب شو.. قول میدم برم... برم جایی که همتون ازم دل بکنید. تو اون عملیات شهید میشدم بهتر بود... بهتر بود از مرگ طبیعی... چی میخواستم و چی برام رقم خورد.. عطیه: این چند روز حالم بد بود... چند هفته بیشتر به دنیا امدن بچه نمانده بود ولی حالا از محمدم خبری نبود.. چند باری به اقای عبدی زنگ زدم ولی هر بار به بهانه ی عملیات دست به سرم می کرد.. از اینکه برای محمد اتفاقی افتاده باشد می ترسیدم.. صدای زنگ تلفن در خانه پیچید.. عزیز بلند شد.. _سلام.. _....... _درسته... _........ _کجاااا؟؟؟ یک لحظه پاهایش سست شد.. تماس را قطع کرد.. ارام روی صندلی نشست.. از جایم بلند شدم و به سمتش رفتم.. _عزیز چیشدهعه؟؟خوبی؟؟ _نترس عطیه جان.. محمد یکم حالش خراب شده بردنش بیمارستان.. رو به روی زانویش نشستم.. خیسی اشک روی صورتم را حس می کردم.. _یکم یعنی چقدر عزیززز.. _نمی دونم عطیه جانم.. من میرم بیمارستان.. تو اینجا بمون تا برگردم.. _بزارید منم بیام... دلم طاقت نمیاره.. ......................... آنچه در قسمت بعد میخوانید: نگاهم به سمت پایش رفت😰🤧 مگر میشدددد😵 باز همان اتفاق افتاد...😭 غوغای درونم چه ها که نمی کرد... چشمانم سیاهی رفت😔😱 _محمدمممم😩
میلاد با سعادت بانوی صبر و استقامت .بانوی شجاعت و ایستادگی ..حضرت زینب (سلام الله علیها) مبارک باد ..
خب خب به دلیل اینکه فردا عیده ازم درخواست شده که یا پارت به خوبی تموم شه و یا یه روز عقب بندازم😁 منم به خاطر ولادت حضرت زینب فردا رو پارت نمیذارم و در عوض روز بعدش دو پارت مهمونتون می کنم😊✋🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جا نخواهد شد جز مهر زینب در سینہ ام...🌱💟 @RRR138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه چالش بریم؟ برای ماماناتون بفرستید جذابه!👀♥️ همیشه که پرستار تو بیمارستان نیست! گاهی وقتا یکی پرستار دلته! مامان قشنگم.... پرستار‌دلم..... روزت مبارک!♥️ جواباشون ناشناسمووون😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد‌عمه‌زینب‌مبـــــارڪ.......😍☘ ساخت‌خـودم☺️✋ 👩‍⚕ ڪـپۍ؟مجازه عزیز😄😍 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @RRR138 •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از اکیپ سربازان گمنام
19آذر 1400 فقط 29روز مانده تا دومین سالگرد شهادت حاج قاسم قاسم کانال نوپو_صابرین_گاندو_سربازان گمنام _استوری https://eitaa.com/mokq2h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•🌴🌺 یک زن نبود برتر از او، غیر مادرش عالم فدای حضرت زهرا و دخترش😍💜 💟 @RRR138