#در_آینه_تاریخ ؛ فقرا و بیماران جذامی سال #قحطی در آذربایجان
شماره آرشیو: 78-1-8145ع
iichs.ir
@iichs_ir
✳️ حسینی: در پایان جنگ جهانی دوم، راه آهن ایران به مشتی آهنپاره اسقاطی تبدیل شده بود
از پست قبل بخوانید...
حسینی با بیان اینکه این تصرف وسایل نقلیه در ایران توسط #متفقین اثر فاجعهانگیزی بر اقتصاد کشور بر جای گذاشت، از فروپاشی سیستم حمل و نقل کالا و مواد مصرفی و غذا در سطح کشور و درنتیجه گرانی و #قحطی سخن گفت و سپس وارد بحث آسیبهای وارده بر ساختار مالی ایران شد و آن را چنین توضیح داد: تأمین مایحتاج و نیازهای متفقین یکی از وظایف دولت ایران طبق قرارداد تحمیلی عنوانشده بود. راه حلّی که متّفقین برای بهدست آوردن ریال مورد نیاز خود ابداع کردند این بود که تمامی هزینههای ارتشهای اشغالی و هزینه مؤسّساتی که متّفقین برای رساندن کمک به شوروی در ایران ایجاد کرده بودند میبایست توسّط پول کاغذی ایرانی پرداخت میشد. متفقین پول کاغذی مورد نیاز خود را از بانک دولتی ایران دریافت کرده و در مقابل در بانکهای مرکزی انگلستان به استرلینگ، در بانکهای مرکزی آمریکا و شوروی به دلار، دولت ایران را بستانکار میکردند.
او افزود: انتشار اسکناس بدون پشتوانه موجب افزایش حیرتآور پول در گردش، و درنتیجه، کاهش روزافزون ارزش پول ایران و قدرت خرید ریال و تورم، گرانی، قاچاق، قحطی، مرگومیر و... شد؛ بهطوری که ارزش برابری ریال در برابر لیره استرلینگ از 65 ریال در دوره قبل از اشغال به 140 ریال در دوره پس از اشغال رسید.
این پژوهشگر تاریخ در ادامه از وضع کارخانههای ایران بعد از #اشغال کشور سخن گفت و در این میان وضعیت ذوب آهن را چنین توضیح داد: بخشی از صنایع کارخانهای که به آلمان وابسته بود، آسیب بیشتری دید. یکی از مهمترین کارخانههای صنعتی ایران که در این دوران به تعطیلی کشیده شد کارخانه ذوب آهن بود. کشتی حامل ماشینآلات و وسایلی که به آلمان سفارش داده شده بود اندکی پیش از اعلان جنگ دریای بالتیک را ترک کرد، ولی در ساحل شرقی آفریقا انگلیسیها مانع از عبور آن شدند و محمولات آن را در خشکی پیاده کردند. قطعات بر اثر رطوبت بعد از پنج سال زنگ زدند؛ چنانکه بعدا مجبور شدند آنها را با عنوان آهن قراضه به یک شرکت خارجی بفروشند. وسایلی هم که در کرج سوار گردیده بودند بهوسیله انگلیسیها پیاده و به خارج از ایران حمل شدند و ساختمان و تأسیسات آن همه خراب شدند.
کارخانه نساجی فارس، کارخانههای حریربافی چالوس، پارچهبافی و ریسندگی شاهی، گونیبافی شاهی، پارچهبافی بهشهر، کارخانه بلورسازی، کارخانه نساجی بهشهر و کارخانه قند کرج از دیگر کارخانههایی بودند که مریمالسادات حسینی در ادامه صحبتهای خود در این بخش به آنها اشاره کرد و تعطیلی آنها را در نتیجه به واسطه نرسیدن قطعات دانست.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اشغال تعدادی دیگر از کارخانهها توسط متفقین، وضعیت کارگران این صنایع را اسفناک خواند و دراینباره گفت: در طول اشغال حدود بیستهزار کارگر بیبضاعت تهرانی عموما در گودالهایی در جنوب شهر به طرز رقتآوری زندگی میکردند. برخی دیگر از کارگران نیز در بخشهای حمل و نقل کارخانههای مختلف مونتاژ با دستمزد ناچیزی در خدمت متفقین درآمده بودند و مبلغ دستمزد آنها نیز از بودجه دولتی ایران پرداخت میشد.
متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ...
http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ روایت قحطی فراموششده تاریخ ایران در دسترس مخاطبان قرار گرفت؛ «هولوکاست ویکتوریایی» به چاپ دوم رسید
به گزارش روابط عمومی #پژوهشکده_تاریخ_معاصر ؛ کتاب « #هولوکاست_ویکتوریایی »، نوشته #محمدقلی_مجد و ترجمه محمد کریمی، منتخب چهارمین جشنواره کتاب سال فرهنگی دانشجویی، برای بار دوم منتشر شد.
این کتاب، که به یکی از رویدادهای بسیار بزرگ اما اغلب نادیدهگرفتهشده تاریخ ایران را بررسی میکند، برای نخستین بار در سال 1398 منتشر شد و ازآنجاکه روای یکی از سه قحطی بزرگی بود که گریبان ملت ما را گرفت و با استفاده از منابع دست اول گوناگون یک تاریخ مفصل از این فاجعه فراموششده بهدست میداد، با استقبال علاقهمندان مواجه شد؛ بنابراین به همت انتشارات پژوهشکده تاریخ معاصر ایران، این کتاب در سال 1403 برای بار دوم در قطع وزیری در 1000 نسخه و 243 صفحه به چاپ رسید تا مخاطبان بیشتری بتوانند با این حادثه دردناک تاریخ ایران آشنا شوند.
گفتنی است محمدقلی مجد سه کتاب درباره سه #قحطی پیاپی در ایران در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی، یعنی قحطی 1869-1872 با عنوان «هولوکاست ویکتوریایی»، قحطی 1917-1919 با عنوان «قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران (۱۲۹۸–۱۲۹۶ش/ ۱۹۱۹–۱۹۱۷م)» و قحطی جنگ جهانی دوم با عنوان «پل پیروزی؛ سرزمین قحطی (ایران در جنگ جهانی دوم)» نوشته است.
در کتاب «هولوکاست ویکتوریایی»، نویسنده فصول کتاب را بنا بر مناطق جغرافیایی تنظیم کرده و در هر فصل، گستره قحطی و دلایل آن را در جامعه ایران در چند سالی که این فاجعه به درازا کشید از جنوب ایران تا مرزهای آذربایجان در شمال شرح داده است.
eitaa.com/iichs_ir