اسمش مصطفی بود ، بهش میگفتن سید ابراهیم ...
چرا؟
مدتی بود اجازه نمیدادن ایرانیا اعزام بشن به سوریه ، حالا اراده سرباز ابولفضلی رو ببنید:)
در عرض دو ماه و نیم زبان افغانستانی با لهجه غلیظ و محلی یاد میگیره
میره میزنه به این در اون در ، شناسنامه جعلی درست میکنه
بهش میگن چه اسم و فامیلی میخوای ؟
به عشق رسول الله (ص) گفت فامیل بنویسید احمدی
و اسم :
ایلیا🇵🇸 ༄
ســــــــید ابــــــراهــــــیــــــــــم :)
چرا؟
رفیق شهیدش اقا ابراهیم هادیِ با مرام بود 🙂
و چرا سید ؟
هدایت شده از سـخـنِ شـمـ༊ـا ◡◡
https://eitaa.com/iliya_52_110/2795
داستانشو بگید لطفا
اخه چه ضرری میکنید اگر بگید
•
•
بزرگوار مقصودم فقط این بود خودتون جواب سوالتون رو پیدا کنید .
ایشون میرزا بودن یعنی مادر بزرگوار شون سیده هست ، وقتی بچه بودن پسر دایی هاشون مسخره اش میکردن میگفتن ما سید هستیم تو نیستی ما بچهای امام علی هستیم تو نه ، و خلاصه خیلی سر به سرشون میزارن تا به گریه میوفتن میرن به مامانشون میگن همچین شده انقد گریه میکنن تا خوابشون میبره
وقتی بیدار شدن بدو بدو میرن پیش سیده و میگن مامان خواب دیدم یه خانوم خیلی مهربونی منو بغل میکنه و یه کلاه حاج اقایی(امامه) سیاه میزاره سرم میگه تو پسر من هستی و سید هم هستی ناراحت نباش عزیزم اشکامو پاک کرد و بوسید سرمو ...🙂
و این میشه سند سیادتشون و اسم ابراهیم به این دلیل بود که برادر شهیدشون و الگوی زنگیشون شهید والامقام ابراهیم هادی بوده ..
این شد که برادر مصطفی میشه آسید ابراهیم شیر بیشه لشکر فاطمیون :)
پاسدار ؟ ارتشی ؟ جانباز ؟ فرزند ایت الله فلانی ؟ دکترای حوزه؟
نه بچها
آسید ابراهیم قصه مون فقط یه بسیجی بود :)
با بچه محلا پول میزاشتن رو هم که تو پایگاه بسیج فعالیت فرهنگی کنن ،، رفقا گفتم بهتون صاحب هیچ کدوم از اون سِمَت ها نبود ؛
ولی مشتی بود 🙂
ابوالفضلی !
با مرام ، مرد !
نقطه پیروزی این شهید میدونید چیبود؟
تفاوتش با من چیبود ؟
این عزیز دنبال شهادت دوید
به قول بچهای هیاتمون:
خودشو کشت تا شهید شد :)
اون وقت ما میخوایم بدون خط و خش باب شهادت واسمون باز باشه
اصلا فرق من و شهدا همینه !
من شهادت میخوام و وایسادم با بهانه ها خودمو گول میزنم
اون وقت سید ابراهیم ها این بود :
تو معنویت از در انداختنت بیرون از پنجره بیا داخل (کلام شهید)..
شنیدم کہ همہ رو بہ یک چشم مۍدیدند ..
یعنۍ چۍ ؟
یعنۍ اصلا براشون مھم نبود کہ یکۍ فقیر هست ، یکۍ ثروتمند ..
یکۍ زیبا و دیگرۍ زشت ..
بہ همـ احترام مۍ گذاشتند ..
آقا مصطفی تو این قضایا خیلۍ مقید بودند ..
ایلیا🇵🇸 ༄
شنیدم کہ همہ رو بہ یک چشم مۍدیدند .. یعنۍ چۍ ؟ یعنۍ اصلا براشون مھم نبود کہ یکۍ فقیر هست ، یکۍ
یعنۍ درون ِ قلـــ♥️ـــب ها نفوذ کرده بود :) ..