eitaa logo
گروه جهادی ایران جوان 🇮🇷
409 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
604 ویدیو
16 فایل
گروه جهادی ایران جوان 🇮🇷 تشکلی مردمی جهت انجام امور فرهنگی ، تبلیغی و حمایتی در راستای جوانی جمعیت ایران اسلامی ومقتدر 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ارتباط با ما از طریق 👈 @maahtabb https://eitaa.com/iranejavaan
مشاهده در ایتا
دانلود
👶🌱👶🌱👶🌱👶🌱👶🌱 🌸🌸🌸 تا میخواهم تلفن☎️ را بردارم پایم روی دانه های انگور 🍇میرود. حواسم به پشت خط است، له میکنم و رد میشوم.🤦‍♀️ خداروشکر روی خیسیِ فرشی که تازه نجس‌کاری اش را آب💦 کشیدم پایم تمیز میشود و رد میشوم. 🙂 دم آشپزخانه، پایم روی تاس منچ میرود، چقدر سر پنج وشش، 🎲 همدیگر را میزنند، 👊حق هم دارند، همه دوست دارند بی نظیر باشند و برنده. دیشب خیلی دیر خوابیدند.😴 پایم روی خرمایی می‌‌رود که تازه خورده و چون دوست نداشته، بقیه اش را به فرش چسبانده🤦🏻‍♂️ وقتی حالم خوب است، هربار پایم👣 روی جسم نامتعارفی میرود و چندشم میشود🤢، به خانه هایی🏠 فکر میکنم که تر و تمیز ولی سوت و کور و بی روح است، اما حالا که کوه خستگی ام، با خودم نق میزنم، من هم دوست دارم خانه ام مرتب باشد، به‌هم‌ریختگی، کلافه ام می‌کند 😩، لکه دست های کوچک و کوچک‌تر روی شیشه و آینه و درهای کابینت مدام روی مغزم🧠 راه می‌رود 🔰 راستش را بخواهید من هم گاهی احساس میکنم. ارزش جان و جوانی ام🧕🏻 بیشتر از این است که از این طرف جمع کنم از آن طرف بریزند .😒 چندبار گفتم من؟ 🤔 بله دقیقا، با بچه داری👦🏻👧🏻 من پایم را روی "منیت"خودم می‌گذارم. بزرگ می‌شوم و رد می‌شوم .💪 ✅ آنقدر باید نفسم را زیر پا کنم🤜 تا قدم به بهشتی که خدا وعده داده بگذارم، و الا این تک و توک بچه های ما👦🏻👧🏻، کجای بحران جمعیتی کشور را چاره کنند؟ مگر اینکه دست بالاسری باشد🤲🏻، خدایی که به زنبور، عسل🐝 شفابخش عنایت کرد ، چون با دهانش قصد خاموش کردن آتش🔥 ابراهیم را داشت، پس یکی دوتای ما هم در رشد امت اسلامی مؤثر خواهند بود🙏 حتی اگر در نمودارها 📊تغییری حاصل نشود. اگر دست بالاسری باشد، که هست، کلاف نخی هم از ما می‌خرند💰 چه برسد به این که ما همه زندگی مان را به پای قد کشیدن اینها میریزیم ، حتی اگر غم کوچکی از دل آقایمان بردارند، می ارزد.😊 ❤️ برای فرزند بعدی، دل دل نکن شیرزن!👍 دست بالاسری هست... 😇🤲🏻 پیر👵 که همه می‌شوند، مهم این است کوله بارت 🎒خالی نباشد. از تو، ذره ذره رنج هایت را، گران میخرند.💎 انشاالله همگی فرزندانمون از سربازان آقا باشن🙏🙏😊 @iranejavaan
﷽ ------- امشب به مناسبت میلاد مولانا الکریم حسن بن علی المجتبی خاص ترین و بهترین و زیباترین و نورانی ترین تبریک های دنیا به مهربان ترین و والاترین و نازنین ترین و برترین "مادر دنیا" 😍 --------------- بانو مادرشدنتان مبارک! 💗 گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت؛ آن لحظه که برای اولین بار قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید و نگاهتان به چشم های معصوم مولای کریم ما گره خورد! اصلاً فکر میکنم با تولد نوزاد شما و جوشش مهر مادرانه شما متولد شد!... و نه! اشتباه میکنم! مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟... و حتی مادر پدرتان؟ مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود! و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»! آن روز ما را چه پناهی جز پر چادرتان، حضرت مادر؟... 🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸 را دوست دارم چرا که شأنی از شئون شماست! اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم حتی شده فقط در دل با ضعف در عمل... با تولد هر فرزند، هربار که مادر میشوم، حس میکنم مرا برداشته اند از خاک تکانده اند و نشانده اند در طاق افلاک کنار شما! یا نه، حتی شده گوشه ای، کُنجی از آن سَرسَرای باشکوه مادری! هر بار که میشوم حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف -که امتدادش میرسد به بهشت- دست بر سرم میکشید؛ چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند... . . را دوست دارم چرا که اگر نبود خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد! مادری را دوست دارم چرا که اگر به و نمیرسید، بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد! مادری را دوست دارم چرا که اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد! مادری را دوست دارم چون شأنی از شئون شما و وجهی از وجوه شماست. مرا به شما نزدیک میکند و این است که با عشق و بی منت، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم🦋 🖋هـجرتــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 سلام الله علیها علیه السلام 💚
﷽ ---- فکر میکنم شب هفتم دهه محرم، مردها بروند بیرون! روضه را بگذارند برای ما زن ها؛ امشب، *شبِ جان دادنِ ما هاست...* - لا لا لا لا علی آروم بگیر نازدونه‌ام... - 〰〰〰〰🖤〰〰〰〰 نه! نه! مردها بمانند! برای یاری حسین برای آن وداعِ داغ برای آن نگاه متحیر به اتفاقِ «من الاُذُن الی الاُذُن» ، برای آن قدم های لرزانِ جلو رونده - عقب برگشته تا پشت خیمه گاه، برای آن با نوکِ شمشیر خاک را قد پیکر یک شیرخواره ذبح شده کنار زدن، برای آن *رویارویی شرمگینِ سنگینِ غمگین با اهل حرم....* 〰〰〰〰🖤〰〰〰〰 برای ما زن‌ها، یک روضه دیگر هست، که بی حد است. مردان را به این بخش از مصیبت راه نیست؛ اصلاً مردی نمیتواند بفهمد چقدر درد دارد آن لحظه، چقدر داغ دارد آن جریان... آن جا که بعد از واقعه، به اهل حرم ** رسید آه آب چه کردی با رباب؟!..... حالا رباب مانده و طعام و شراب طفلش حالا رباب مانده و آغوش خالی حالا رباب مانده و گهواره بی علی.... *مرا همین جا پای همین صحنه خاک کنید.....* ✍ هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon @iranejavaan
دو ساعت تلویزیون روزانه رو‌ دیده بود و بلکه شده بود ۳ ساعت و لذا گفتم خاموش کنه. خواهراش کلاس بودن، حوصله‌ش سر رفت. اومد گفت: مامان میشه پویا ببینم؟ داداششم اومد کنارش، پیش من. گفتم بذار یه کم متفاوت "نه" بگم! گفتم: عه یه لحظه ساکت، ساکت، دهن بسته.... وای چشمات میخوان یه چیزی بگن! بعد با چشمام یه ذره ادا درآوردم و گفتم: آخی... میگن(لحنم رو غمگین و بیچاره کردم): لطفا ما رو نجات بده مامانش! چقد دیگه به تلویزیون خیره بشیم! کور شدیم، خشک شدیم، ضعیف شدیم! کمکمون کن! خوشش اومد و خنده‌ش گرفت! ولی با همون خنده زد به در انکار و‌ تعجب: نخیر! اصلنم! گفتم: بله، چرا که نه! چشما هم برا خودشون حقی دارن! راستی! میدونی اعضای بدن تو روز قیامت به همه‌شون خدا اجازه میده که حرف بزنن و یه چیزایی بگن؟ و دیگه شروع شد! کلی مثال و حرفِ جدی و شوخی، قاتی! گفتم : مثلا دست یه پسر بچه (😉) اونجا میگه: خدایا من شهادت میدهم که این پسرِ بزرگ با من زد به داداش کوچولوش و دردش گرفت! یا دندونای یه پسرررری (🙃) میگن: خدایا ما شهادت می‌دهیم که این پسر با ما شکلات میخورد و ما را مرتب مسواک نمیزد😭😭 (ادای گریه) خیلی خوششون اومده بود. منم! همینجور درس اخلاق بود که میدادم😜 پسرم: مامان شکم! شکم چی؟ من: شکمِ کی؟ - شکم داداش - اون میگه: خدایا من شهادت میدهم که هی توی منو با خرت و پرت های مضر پر میکرد! و هی از طرف من میگفت من گشنمه من گشنمه! - شکم من چی؟ - اون میگه خدایا این بچه منو خیلی گرسنه نگه می‌داشت. من لاغر و ضعیف شدم و انرژی نداشتم به بقیه بدنش بدهم! 😢 بعد گفتم: البته فقط چیزای بد نمیگنااا. کلی هم چیز خوب میگن! مثلا پاها میگن (با لحن مهربان و متین): خدایا من شهادت میدهم که این بنده تو روی من می ایستاد و‌ نماز میخواند! - مامان مامان من میخوام الان برم نماز بخونم. - باشه هروقت خواستی برو 🤭😅 یا مثلا باز پاها میگن: ما شهادت می‌دهیم که صاحب ما با ما به زیارت کربلا میرفت، به مسجد میرفت. یا چشم ها میگن(با لحن لطیف و محزون): خدایا ما شهادت میدهیم که با ما برای حسین تو گریه میکرد... - مامان قلب چی میگه؟ - میگه خدایا من شهادت میدهم که این انسان مرا از محبت امیرالمؤمنین پر کرده بود! این فرد مهربان بود و نسبت به همه مردم شفقت داشت (از عمد گاهی بین جملات، واژه‌های سخت‌تر به کار میبرم) - مامان، چیزای دیگه چی میگن؟ - چی مثلا؟ - مثلا درخت - درخت اگر یکی برگشو بکنه یا شاخه‌شو بشکنه تو قیامت شکایت میکنه. میگه خدایا این آدم بی دلیل برگ مرا کند! میدونی شکستن شاخه درخت مثل شکستن بال فرشته است؟ - آره... مامان اگر بچه‌ها از درخت برن بالا و رو شاخه‌هاش بشینن چی؟ - بستگی داره. اگر تنومند باشه نه خوشحالم میشه که بچه‌ها باهاش بازی میکنن. اما اگر بهش فشار بیاد ناراحت میشه. - مامان لوبیاها و برنج ها خوشحال میشن ما بخوریمشون؟ - آره همه خوردنی‌ها خوشحال میشن که آدم‌های خوب بخورنشون - چرا؟ - چون خدا اونها رو برای همین آفریده که تبدیل بشن به نیروی آدم های خوب که کارهای خوب بکنن - مامان، این فرش تو قیامت چی میگه؟ - حالا همه که دیگه تو قیامت حرف نمیزنن که! ولی اگر خدا ازش بخواد حرف بزنه میگه خدایا من خوشحالم که اینها روی من روضه گرفتن، روی من نماز خوندن، روی من بچه‌ها با همدیگه بازی کردن.... و همینجور سؤال و‌ جواب جدی و شوخی. تا اینکه زنگ در خورد و خواهرها اومدن ‌و من خیلی آرام از صحنه فرار کردم! 😅 ✍ هـجرتــــــ بله و ایتا @hejrat_kon روبیکا @dr_mother8_hejrat
سازندگی و خلاقیت دخترام با مهره های رنگی رنگی 😍😍😍 خیلی خوبه که بچه ها یه هنری رو یاد بگیرن وباهاش کیف کنن و لحظه هاشونو بسازن😇😇 @iranejavaan
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 معجزه مادری...💞 چه جوری یه مادر فهیم، می‌تونه از یه بچه معلول ، یه مدیر موفق و یه کارخونه دار بسازه⁉️ 🎥 محمد موسوی ؛ مدیرعامل و مالک برند فیروز 😭😢❤️ @iranejavaan