eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
416 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت تاریخی امام خمینی در خصوص بی‌عدالتی‌ها پیش از انقلاب اسلامی 🔻 | 24 فروردین 🔹شما ملاحظه کردید سابق هم در ایران چه جور بود وضع، وضع حکومت‌ها در هر‏‎ ‎‏بلادی چه بود. بنده در جوانی، خوب، آن حکومت‌های زمان را دیدم، بعد هم‏‎ ‎‏حکومت‌های زمان این‌ها را. 🔸یک حکومت در یک بلدی که می آمد، مالک جان و مال‏‎ ‎‏مردم کانّه بود و مردم ‏‏[‏‏باید‏‏]‏‏ در مقابل او باید هیچ حرف نزنند. من خودم مشاهده کردم‏‎ ‎‏که حکومتی که در، مال ولایت بود، در مرکزش بود و آمده بود‏‎ ‎‏خمین. من بچه بودم. یکی از تجار درجه یک را که یک آدم بسیار متدین بود،‏‎ ‎‏بسیار آدم خوبی بود؛ حالا چه بهانه ای این مرد خبیث پیدا کرد، ‏‏[‏‏نمی دانم‏‏]‏‏ توی اتاقش‏‎ ‎‏رفته بودند، نشسته بودند، کشیدنش آوردندش توی حیاط، بستندش به چوب و به کف‏‎ ‎‏پایش چوب زدند، بعد هم آن فراش خبیثی که همراهش بود ـ من توی دالان وقتی داشت‏‎ ‎‏می رفت، دیدم ـ با چک به پشت گردنش زد تا بردند. 🔸حالا چی از او گرفتند، آن را دیگر‏‎ ‎‏من نمی‌دانم. وضع حکومت‌ها این‌طور بود. وضع آن بالاتر از حکومت‌ها ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ هم که شما‏‎ ‎‏می‌دانید. خودتان که ادراک کردید زمان چه بود، حالا چه بود. و شما نمی‌توانید‏‎ ‎‏الآن پیدا کنید یک رئیس جمهوری در تمام رؤسای جمهور، مثل این رئیس جمهوری‏‎ ‎‏که ما داریم* ؛ که روحانی باشد و واقعاً روحانی باشد، واقعاً علاقه مند به روحانیت باشد، یا‏‎ ‎‏یک دولتی که مردم همراهش باشند.‏(24 فروردین 61، صحیفه امام، ج 16، ص185) * این سخنرانی در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای انجام شده است. 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢انگیزه رژیم پهلوی از برگزاری جشن‌های اشرافی 2500 ساله 📍سالروز جشن‌های ننگین 2500 ساله/5 🔹انگيزه و انديشه نهان و آشكار برگزاركنندگان و كارگردانان جشن يادشده در «شرح وظايف شوراى مركزى جشن» تا پايه‏اى خود را نمايان ساخته است و با نگاهى گذرا به آن، مى‏توان دريافت كه شاه با راه انداختن اين برنامه، بر آن بوده است: 🔸1. حركتى را كه از سوى از دوران آغاز شده بود تا با شاه‏بازى، «زرتشتى‏نمايى»، باستان‏گرايى و انديشه تنگ‏نظرانه ناسيوناليستى كار اسلام را بسازند ـ و نتوانستند ـ او با بيرون كشيدن و از دل گور و باليدن به استخوان پوسيده شاهان خون‏آشام، دامن زدن به تعصبات قومى و نژادى، رواج ايدئولوژى شاهنشاهى و... آن حركت استعمارى و واپس‏گرايانه را به بار نشاند!... 🔹2. شاه‏بازى، طاغوت‏مآبى، خودكامگى‏ها و نابكارى‏هاى دوران باستان را با مجد و شكوه بنماياند و از ‏آشام و جنايت‏پيشه آن دوران الگو بسازد تا بتواند رفتار وحشيانه، نابخردانه و طاغوت‏مآبانه خود را در ديد ملت آگاه و فروهيده ايران درست، باارزش، درخورپذيرش و شكوهمند وانمود كند و بدين‏گونه از بدبينى و پشت كردن توده‏ها به شاه و رژيم شاهنشاهى پيشگيرى كند و از آنجا كه كوروش با اسير در زندان ‏النصر خوش‏رفتارى كرده و زمينه رهايى آنان را فراهم آورده بود، بى‏ترديد اگر او براى مردم امروز ايران الگو مى‏شد، ارتباط خائنانه شاه با صهيونيست‏ها و بازگذاشتن دست اشغالگران فلسطين در همه شئون سياسى، اقتصادى و فرهنگى ايران، نه تنها شرم‏آور و خيانت‏بار شمرده نمى‏شد بلكه پسنديده و در خور ستايش نيز بود! از اين رو سياستگذاران و كارگردانان جشن‏هاى يادشده، يكباره بيش از 150 سال از تاريخ ايران را كه به دوران سلسله مادها مربوط مى‏شد ناديده گرفتند و كوروش را به عنوان بنيانگذار «شاهنشاهى ايران» وانمود كردند... 🔸3. خودنمايى و برترى‏جويى از ديگر انگيزه‏هاى شاه براى برگزارى جشن يادشده بود. شاه در برابر هماوردان سرشناس و با شخصيتى كه از پايگاه مردمى فراوانى برخوردار بودند، مانند ‏عبدالناصر، ، ، و... سخت خود را ناتوان و ناچيز مى‏ديد و هيچ امتيازى نداشت تا در برابر آنان به خود ببالد. او ديرزمانى بود كه تلاش داشت تا اين «عقده حقارت» خود را به گونه‏اى جبران كند، رفرم «انقلاب سفيد» و ناميدن خود به عنوان رهبر اين انقلاب و به يدك كشيدن عنوان «آريامهر» و... نتوانست شخصيتى جهانى براى او بيافريند و محبوبيت مردمى براى او به ارمغان آورد. 🔹شاه در پى ساليان درازى سرخوردگى و درماندگى بر اين اميد بود كه با گره زدن رژيم خود به كوروش و داريوش و راه انداختن جشن‏هاى دو هزار و پانصدمين سال شاهنشاهى، خود را در برابر ديد جهانيان به شكل فرعونى بى‏مانند و امپراتورى مقتدر و بى‏همتا به نمايش گذارد و براى خود اعتبارى به دست آورد. 🔸اين واقعيت در نوشته برخى از عناصر وابسته به رژيم شاه چنين بازگو شده است: 🔹 ... از اوايل دهه 1960 (1339) اين فكر بر سر شاه افتاده بود كه براى تثبيت پيوندش با سلاطين قبل از اسلام، به برگزارى مراسم پر زرق و برقى نياز دارد و بعد هم كه در تدارک جشن‏هاى 2500 ساله در برآمد، احساس مى‏كرد كه با اجراى اين مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهى در طول تاريخ ايران را به نظر سران دنيا برساند و به تمام پادشاهان، رؤساى جمهور و حكام جهان ـ كه توالى نوع حكومت امروزشان هرگز به دوران باستان نمى‏رسيد ـ ثابت كند كه پس از 2500 سال محمدرضا پهلوى وارث برحق كوروش، بنيانگذار شاهنشاهى ايران است...‏. 🔸4. به نمايش گذاشتن افسانه «جزيره ثبات» ايران و انگيختن سرمايه‏داران و سياستمداران بيگانه به سرمايه‏گذارى در ايران و گماشتن شاه در خليج‏فارس به عنوان ژاندارم منطقه و سرازير كردن سلاح‏هاى سنگين و پيشرفته به سوى ايران 🔹5. سرگرم كردن توده‏هاى نادار و ستمديده كه جانشان از بيكارى، تهيدستى و گرسنگى به لب رسيده بود و بازداشتن آنان از انديشيدن پيرامون عوامل بدبختى و بى‏نصيبى خويش و عقب‏ماندگى كشور 🔸6. رواج دادن فساد و فحشا و بى‏بند و بارى 🔹7. برجسته نشان دادن نقش شاهان در تاريخ ايران و قداست بخشيدن به آنان 🔸8. درخشان نماياندن دوران تاريک پيش از اسلام و ايران باستان 🔹انگيزه ريشه‏اى و نخستين رژيم شاه از برگزارى جشن دوهزار و پانصدمين سال «شاهنشاهى»...جهشى در راه اسلام‏زدايى و رواج دادن انديشه ... ناسيوناليستى و زنده‏كردن ايدئولوژى واپس‏گرايانه ايران باستان بود ...(نهضت امام خمینی، 787-782) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢مواجهه فکری مجتهدان شیعه با لایه های نرم‌افزاری مدرنیته در ایران *️⃣غرب جديد در ايران معاصر در سه مرحله و هر بار با چهره‌اي متفاوت وارد شده است: نخستين چهرۀ آن، چهره تبليغی ـ مسيحی آن است که قريب به سيصد سال (از عصر صفويه تا ابتدای قاجار) به شکل فعال و پس از آن به صورت نيمه‌فعال بوده است. دومين چهرۀ آن، چهره سياسی، نظامی و اقتصادی آن مي‌باشد که از ابتدای قاجار تا آستانۀ مشروطه به شکل فعال بوده است. سومين چهرۀ آن، چهرۀ فکری ـ نرم‌افزاری غرب است که از آستانۀ مشروطه تا انقلاب اسلامی به شکل فعال بوده است. مجتهدان شيعی با چهرۀ فکری ـ نرم‌افزاری غرب در سه مرحله مواجهه داشتند: در مرحلة نخست (از ابتداي قاجار تا آستانة مشروطه)، غرب فکری، صرفاً توصيف شده (غرب‌شناسی توصيفی)؛ در مرحلۀ دوم (قبل و بعد مشروطه)، غرب فکری به ارزيابی و چالش کشيده شده (غرب‌شناسي انتقادی) و در مرحلۀ سوم (عصر انقلاب اسلامی) در برابر غرب فکری، طرحی اثباتی ارائه شده است (غرب‌شناسی اثباتی). نوشتار حاضر به مرحلۀ نخست از مواجهۀ جريان دينی با غرب فکری می‌پردازد. 🖇پیوند مقاله: https://iranemoaser.ir/quarterly-15-article-3/ 🇮🇷 @IRANeMOASER
انگیزه رژیم پهلوی از برگزاری جشن‌های اشرافی 2500 ساله سالروز جشن‌های ننگین 2500 ساله/5 🔹انگيزه و انديشه نهان و آشكار برگزاركنندگان و كارگردانان جشن يادشده در «شرح وظايف شوراى مركزى جشن» تا پايه‏اى خود را نمايان ساخته است و با نگاهى گذرا به آن، مى‏توان دريافت كه شاه با راه انداختن اين برنامه، بر آن بوده است: 🔸1. حركتى را كه از سوى از دوران آغاز شده بود تا با شاه‏بازى، «زرتشتى‏نمايى»، باستان‏گرايى و انديشه تنگ‏نظرانه ناسيوناليستى كار اسلام را بسازند ـ و نتوانستند ـ او با بيرون كشيدن و از دل گور و باليدن به استخوان پوسيده شاهان خون‏آشام، دامن زدن به تعصبات قومى و نژادى، رواج ايدئولوژى شاهنشاهى و... آن حركت استعمارى و واپس‏گرايانه را به بار نشاند!... 🔹2. شاه‏بازى، طاغوت‏مآبى، خودكامگى‏ها و نابكارى‏هاى دوران باستان را با مجد و شكوه بنماياند و از ‏آشام و جنايت‏پيشه آن دوران الگو بسازد تا بتواند رفتار وحشيانه، نابخردانه و طاغوت‏مآبانه خود را در ديد ملت آگاه و فروهيده ايران درست، باارزش، درخورپذيرش و شكوهمند وانمود كند و بدين‏گونه از بدبينى و پشت كردن توده‏ها به شاه و رژيم شاهنشاهى پيشگيرى كند و از آنجا كه كوروش با اسير در زندان ‏النصر خوش‏رفتارى كرده و زمينه رهايى آنان را فراهم آورده بود، بى‏ترديد اگر او براى مردم امروز ايران الگو مى‏شد، ارتباط خائنانه شاه با صهيونيست‏ها و بازگذاشتن دست اشغالگران فلسطين در همه شئون سياسى، اقتصادى و فرهنگى ايران، نه تنها شرم‏آور و خيانت‏بار شمرده نمى‏شد بلكه پسنديده و در خور ستايش نيز بود! از اين رو سياستگذاران و كارگردانان جشن‏هاى يادشده، يكباره بيش از 150 سال از تاريخ ايران را كه به دوران سلسله مادها مربوط مى‏شد ناديده گرفتند و كوروش را به عنوان بنيانگذار «شاهنشاهى ايران» وانمود كردند... 🔸3. خودنمايى و برترى‏جويى از ديگر انگيزه‏هاى شاه براى برگزارى جشن يادشده بود. شاه در برابر هماوردان سرشناس و با شخصيتى كه از پايگاه مردمى فراوانى برخوردار بودند، مانند ‏عبدالناصر، ، ، و... سخت خود را ناتوان و ناچيز مى‏ديد و هيچ امتيازى نداشت تا در برابر آنان به خود ببالد. او ديرزمانى بود كه تلاش داشت تا اين «عقده حقارت» خود را به گونه‏اى جبران كند، رفرم «انقلاب سفيد» و ناميدن خود به عنوان رهبر اين انقلاب و به يدك كشيدن عنوان «آريامهر» و... نتوانست شخصيتى جهانى براى او بيافريند و محبوبيت مردمى براى او به ارمغان آورد. 🔹شاه در پى ساليان درازى سرخوردگى و درماندگى بر اين اميد بود كه با گره زدن رژيم خود به كوروش و داريوش و راه انداختن جشن‏هاى دو هزار و پانصدمين سال شاهنشاهى، خود را در برابر ديد جهانيان به شكل فرعونى بى‏مانند و امپراتورى مقتدر و بى‏همتا به نمايش گذارد و براى خود اعتبارى به دست آورد. 🔸اين واقعيت در نوشته برخى از عناصر وابسته به رژيم شاه چنين بازگو شده است: 🔹 ... از اوايل دهه 1960 (1339) اين فكر بر سر شاه افتاده بود كه براى تثبيت پيوندش با سلاطين قبل از اسلام، به برگزارى مراسم پر زرق و برقى نياز دارد و بعد هم كه در تدارک جشن‏هاى 2500 ساله در برآمد، احساس مى‏كرد كه با اجراى اين مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهى در طول تاريخ ايران را به نظر سران دنيا برساند و به تمام پادشاهان، رؤساى جمهور و حكام جهان ـ كه توالى نوع حكومت امروزشان هرگز به دوران باستان نمى‏رسيد ـ ثابت كند كه پس از 2500 سال محمدرضا پهلوى وارث برحق كوروش، بنيانگذار شاهنشاهى ايران است...‏. 🔸4. به نمايش گذاشتن افسانه «جزيره ثبات» ايران و انگيختن سرمايه‏داران و سياستمداران بيگانه به سرمايه‏گذارى در ايران و گماشتن شاه در خليج‏فارس به عنوان ژاندارم منطقه و سرازير كردن سلاح‏هاى سنگين و پيشرفته به سوى ايران 🔹5. سرگرم كردن توده‏هاى نادار و ستمديده كه جانشان از بيكارى، تهيدستى و گرسنگى به لب رسيده بود و بازداشتن آنان از انديشيدن پيرامون عوامل بدبختى و بى‏نصيبى خويش و عقب‏ماندگى كشور 🔸6. رواج دادن فساد و فحشا و بى‏بند و بارى 🔹7. برجسته نشان دادن نقش شاهان در تاريخ ايران و قداست بخشيدن به آنان 🔸8. درخشان نماياندن دوران تاريک پيش از اسلام و ايران باستان 🔹انگيزه ريشه‏اى و نخستين رژيم شاه از برگزارى جشن دوهزار و پانصدمين سال «شاهنشاهى»...جهشى در راه اسلام‏زدايى و رواج دادن انديشه ... ناسيوناليستى و زنده‏كردن ايدئولوژى واپس‏گرايانه ايران باستان بود ...(نهضت امام خمینی، 787-782) 🇮🇷 @IRANeMOASER