eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
417 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اشغال پایگاه روحانیت توسط رژیم شاه 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/98 🔹 رژيم شاه به عنوان نخستين واكنش در برابر حركت امام از و به منظور فروپاشيدن پايگاه طلاب مبارز و برداشتن عكس‏هاى امام و پايان دادن به شعارنويسى‏ها بر در و ديوار فيضيه از تعطيلات تابستانى و غيبت روحانيان و محصلان علوم اسلامى استفاده كرد و در روز هفت شهريور 1346 و را مورد حمله قرار داد و ضمن محو شعارها و برداشتن عكس‏هاى امام درب حجره‏ها را يكى پس از ديگرى شكست و دار ‏‏و ‏‏ندار ساكنان مدرسه را به ساواک انتقال داد و درب مدرسه را نيز با دستاويز تعمير مدرسه بست. 🔸ساواک قم درباره چگونگى تصرف مدرسه فيضيه و تسخير آن چنين گزارش داده است: 🔹... از ساعت 3 بامداد در اجراى اوامر صادره، كليه مأمورين در محل‏هاى خود حاضر و پس از بازشدن درب مدرسه ساعت شش صبح جارى طبق تصميمات قبلى نسبت به بستن درب و وسيله مأمورين انتظامى اقدام و پس از نصب اعلانى مبنى بر شروع تعميرات از طرف آستانه به سر درب فيضيه به كليه طلاب مقيم مدارس مذكور وسيله آقاى صعودى، نماينده توليت ابلاغ شد كه چون تعميرات مدارس شروع شده، طلاب نسبت به تخليه حجره‏هاى خود اقدام و پس از خاتمه تعميرات به دفتر آستانه جهت نام‏نويسى مراجعه فرمايند و براى به ثمر رساندن اين اقدامات، بلادرنگ عمله و بنا شروع به تخريب قسمت‏هايى از مدرسه نموده كه عده‏اى از طلاب مدرسه خارج و به ديگران 24 ساعت فرصت داده شد كه نسبت به تهيه مسكن و تخليه حجره‏هاى مربوطه اقدام نمايند. 🔸در حال حاضر مأمورين انتظامى با حضور نماينده دادستان و نماينده توليت، مشغول بازرسى از حجره‏هاى مقفل مى‏باشند و كليه تصاوير خمينى اعم از كوچك و بزرگ جمع‏آورى و كليه اقدامات زيرنظر اين ساواک انجام و تاكنون اتفاق قابل عرضى رخ نداده است. مهران (نهضت امام خمینی، ج2، ص365) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴اختصاصی ⬅️روایت کم‌تر دیده شده شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی از قیام پانزده خرداد/1 💠متن حاضر بخشی از یادداشت‌های آیت‌الله شهید حاج سیدمصطفی خمینی در خصوص قیام 15خرداد1342 است که برای اولین‌بار در فصلنامه تخصصی پانزده خرداد منتشر شد. این یادداشت برگرفته از نوشته‌هایی است که مرحوم سیدمصطفی خمینی درباره زندگی حضرات معصومین علیهم‌السلام نوشته است و در ضمن آن گریزی به مسائل روز می‌زدند. 🔸«...شاه خوب فهمید که بعد از خطابه که در روز عاشورای سال ۱۳۸۳ مطابق با ۱۵ خرداد ماه سال ۱۳۴۲ در مقابل ده‌ها هزار نفر جمعیت قم و مسافرین صورت گرفت دیگر نمی‌تواند زندگی کند و چارگی جز علیه ملت نیست و در نتیجه روز ۱۲محرم همان سال [۱۳۴۲ش] قبل از طلوع فجر به منزل شخص ایشان امام خمینی با قوای مسلح حمله کردند و حضرتش را به جانب و زندان بردند و از اینکه موافقت کنند که نماز صبح [به جا آورد] خودداری کردند. 🔹دنبال این قضیه که من خودم شاهد بودم و در مقابل من ایشان را با فولكسی به درب مریضخانه قم بردند و از آنجا با یک ماشین آخرین سیستم به تهران منتقل نمودند. اهالی شهرستان قم که از خواب بیدار شدند قضیه را فهمیدند و از سوابق ایشان و کارهای آن مرد به مقدار کافی مطلع بودند به منزل ایشان آمدند و من با جمعی از آنان به صحن قم رفتیم و جمعیت تدریجا جمع شدند. 🔸و اين جانب... به فراز منبر رفتم... و روز عجیب بود، روزی بسیار شگفت‌انگیز بود، هر مردی انگار بهترین عزیز خود را از دست داده بود، هر زنی گویی بهترین جوان ناکام خود را در شعله آتش می‌دید. 🔹نمی توانم بگویم که چه روزی بود. تمام دكاكين بسته مردم گرسنه هوای گرم تابستان، چنان جمعیت در هم فشرده شدند که من فکر کردم الان ممکن است چند صد نفر تلف شوند. از این رو جمعیت را به خارج صحن سوق دادم که از جهتی از خطر نجات پیدا کنند و از جهتی بر ابهت قضیه افزوده شود و بلکه دست ظالم کوتاه گردد. غافل از آن‌که قوای مسلح در نزدیکی قم در کمین جمعیت است. 🔸جمعیت هم که نهایت عصبانیت را دارد و هر چیزی که از مظاهر دولت است او را از بین می بردند تا آنجا که به اتومبیل‌های حامل سرباز مسلح حمله بردند و آنان هم که در این موضع دستور داشتند شلیک کنند چنان کردند که شایسته نبود. صدای تیر از طرفی در هوای قم طنین انداز بود. جمعیت‌های مختلف از هر گوشه قم به طرف صحن آمده بودند و دسته‌ای هم از که واقعا این نهضت را کمک نمودند و به آن آبرو دادند در میان مردم شاهد شیر بچه‌های کوچک شیرخوار بودم که روی دست به طرف می‌روند. 🔹ساعت‌های متوالی روحانیون قم و در پایین منبر من بودند و صدای تیر از هر طرف به گوش می‌رسید. در این اثنا بود که جنازه‌ای بر دوش مردم به نام فروش وارد صحن شده و به پای منبر آوردند. اعلام قم نمی‌دانستند که چه باید بکنند بگویند مردم متفرق شوند دیگر بعدا نمی‌توانند زندگی کنند از این رو من به خاطرم آمد که مردم را به خاطر جهاتی که در دستم بود، متفرق کنم دعوت عمومی به عمل آوردم از مردم که برای ساعت پنج بعد از ظهر مراجعت کنند به آستانه قدس معصومی و مراجع هم آنجا جمع می‌شوند تا نصمیم قطعی گرفته شود. 🔸این مطلب را نگارنده به مردم ابلاغ کرده و ضمن چند دقيقه صحبت اعلام داشتم که این موضوع یک مطلب همگانی است. و نظر به اینکه محتاج به تأمل است باید ملت مراجعت کنند. این بود که بعد از مراجعت ملت انتظاميان آستانه را محاصره کردند و نا ده روز قم به صورت یک شهر نيمه ورشکسته و از جنگ فارغ شده در آمده بود. خدای می‌داند که در روز ششم یا هفتم بود که از کنار شهر قم عبور کردم چشمم افتاد به آن کامیون ها که مورد حمله ملت غیور شهر قم بود. گوئی که اینها از جنگ با متفقين برگشته بودند...(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش55، بهار1397) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢گزیده‌ای از گزارش ویژه روزنامه کیهان از ورود امام خمینی به قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی 📍سالروز ورود امام خمینی به شهر مقدس قم 🔹حضرت آیت‌الله خمینی پس از یک اقامت 28روزه در ، بامداد امروز با اتومبیل به قم عزیمت کردند. اتومبیل حامل امام خمینی و همراهان ساعت 7 بامداد امروز از خانه دخترش واقع در سه راه ضراب‌خانه حرکت کرد و حدود ساعت 10 صبح وارد شهر قم شد. 🔸امام خمینی پیش از رسیدن به قم، در پادگان منظریه واقع در 20 کیلومتری شهر توقف نمودند و ساعتی را به استراحت پرداختند. حضرات آیات عظام آیت‌الله ، ، و عده دیگری از علما و روحانیون و مدرسان حوزه علمیه قم برای استقبال از ورود امام خمینی به 10 کیلومتری شهر آمده‌اند. امام خمینی در توقف کوتاه‌شان در نطق کوتاهی ایراد کردند و پس از آن مقارن ساعت 9:30 صبح به‌سوی قم به‌راه افتادند. جنب و جوش زیادی در شهر به‌چشم می‌خورد در تمام طول خیابان‌های به‌خصوص خیابان‌های مسیر، جمعیت کثیری از مستقبلین دیده می‌شود. نظم و آرامش به‌شدت رعایت می‌شود. روح همبستگی و پیوند مردم قم با تمامی هم‌وطنان ایران ستودنی است. مردم قم برای پذیرائی از حضرت آیت‌الله خمینی که بعد از 15 سال و چندماه به این شهر باز می‌گردند، سراپا شور و هیجان‌اند. 🔹تعداد زیادی از روحانیون و دیگر مردم قم به بالای مناره‌های حرم حضرت معصومه (ع) و مساجد اطراف حرم رفته‌اند و از بلندترین نقاط، ناظر ورود و استقبال از امام خمینی است. 🔸دانش‌آموزانی که در حیاط اجتماع کرده‌اند، سرودهایی می‌خوانند و لباس‌های متحدالشکلی پوشیده‌اند. سرودهایی که این دانش‌آموزان می‌خوانند عبارت است از سرود «خمینی ای امام»، «جمهوری اسلامی» و چند سرود دیگر. 🔹اکثر طلاب حوزه علمیه قم با جوانانی که مسئولیت انتظامی شهر را عهده‌دار هستند، همکاری می‌کنند. مردم و کسانی که استقبال از امام در حاشیه خیابان ایستاده‌اند، تصاویر کوچک پارچه‌ای از حضرت آیت‌الله خمینی را روی لباس‌هایشان چسبانده‌اند و به شعارهایی که از سوی طلاب داده می‌شود، پاسخ می‌دهند. 🔸در خیابان تهران، خیابانی که مدخل شهر محسوب می‌شود، گروه زیادی از افسران و کادر شهربانی قم با لباس فرم و در حالی که گل‌های میخک به سینه دارند، ایستاده‌اند و انتظار ورود امام را دارند و روی اکثر پشت‌بام‌ها، جوانان مسلح به‌ویژه تعداد زیادی از طلاب با اسلحه کمری و تفنگ ژ-ث دیده می‌شوند... 🔹قم از هفته گذشته تدارک برای استقبال از امام خمینی را آغاز کرد. امروز تمامی خیابان‌ها و میدان‌ها و خانه‌ها و مغازه‌ها با پرچم‌های سبز-تصاویر کوچک و بزرگ امام و پلاکاردهای خوش‌آمد پوشیده است. حتی بر پلاکاردها شعارهای خوش‌آمد و تقدیر از رهبر انقلاب به زبان‌های انگلیسی، آلمانی و فرانسه نوشته شده تا خبرنگاران خارجی از احساسات مردم شهر غافل نمانند... 🔸از عصر سه‌شنبه به‌تدریج ورود مستقبیل به قم آغاز شده است. تا صبح امروز به گفته یکی از مسئولان ستاد استقبال بیش از 300هزار نفر از شهرهای مختلف ایران به قم وارد شده‌اند تا در مراسم استقبال امام حضور داشته باشند. 🔹اگر در خیابان‌های شهر گشتی بزنید، حضور مو بورها و چشم آبی‌ها را به‌وضوح در تمام شهر حس می‌کنید. این‌ها خبرنگاران خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و رادیو تلوزیون‌های اروپا و آمریکا هستند که برای گزارش مراسم ورود امام به شهر قم از دو-سه روز پیش به این‌جا آمده‌اند. به گفته یکی از مسئولین کمیته استقبال تا کنون نزدیک به 200خبرنگار و عکاس و فیلمبردار خارجی وارد قم شده‌اند و تدارک کارهایشان را دیده‌اند...(روزنامه کیهان، 10اسفند1357، ص2) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️پیام امام خمینی به مناسبت شهادت آیت‌الله مطهری ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏انا لله و انا الیه راجعون‏ ‏‏🔹اینجانب به اسلام و اولیای عظیم‌الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز‏‎ ‎‏ایران ضایعه اسف‌انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی‌مقام مرحوم آقای‏‎ ‎‏حاج شیخ ـ قدس سره ـ را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. تسلیت در‏‎ ‎‏شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف‏‎ ‎‏کرد و با کج‌روی‌ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در‏‎ ‎‏اسلام‌شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم‌نظیر بود. 🔸من فرزند بسیار عزیزی را از‏‎ ‎‏دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیت‌هایی بود که حاصل عمرم محسوب‏‎ ‎‏می‌شد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمه‌ای وارد شد که‏‎ ‎‏هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیت‌های فداکار که در زندگی و‏‎ ‎‏پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می‌کنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با‏‎ ‎‏شعاع فروزان خود مردگان را حیات می‌بخشند و به ظلمت‌ها نور می‌افشانند، به ، مربی انسان‌ها و به امت اسلامی تبریک می‌گویم. من گرچه فرزند عزیزی را که‏‎ ‎‏پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود‏‎ ‎‏داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت‏‎ ‎‏و به ملأ اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و‏ ‎‏فلسفی اش نمی‌رود.‏ ‏🔹تروریست‌ها نمی‌توانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به‏‎ ‎‏خواست خدای توانا با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و‏‎ ‎‏استعمار مصممتر می شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه‌های گندیده رژیم‏‎ ‎‏سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمی‌نشیند. اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن‏‎ ‎‏عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توأم با شهامت بوده.‏‎ ‎‏قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامه‌های اسلام است. ‏‏مَا لَکُم لاتُقاتِلونَ فِی سَبیلِ الله ِ‏‎ ‎‏وَالمُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَالنّساءِ وَالولدانِ. ‏‏🔸‏‏اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیرانسانی می‌خواهند‏‎ ‎‏انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کرده‌اند. از هر‏‎ ‎‏موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین می ریزد، انسان‌های مصمم و مبارزی‏‎ ‎‏به وجود می‌آید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید والاّ ترور فرد هر چه بزرگ‏‎ ‎‏باشد، برای اعاده چپاول‌گری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای‏‎ ‎‏احیای اسلام بپا خاسته با این تلاش‌های مذبوحانه عقبگرد نمی کند. ما برای فداکاری‏‎ ‎‏حاضر و برای شهادت در راه خدا مهیا هستیم.‏ ‏🔹اینجانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و‏‎ ‎‏مجاهد در راه اسلام و ملت، عزای عمومی اعلام می‌کنم و خودم در روز‏‎ ‎‏پنجشنبه و جمعه به سوگ می‌نشینم. از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت‏‎ ‎‏و غفران و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسئلت می نمایم. سلام بر شهدای راه حق و‏‎ ‎‏آزادی.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج7، صص179-178) 🇮🇷 @IRANeMOASER
امام قیام 🔴قیام خون/17 ▫️سال 42 - یعنی سال دوم مبارزه - رسید که سال شدّت عمل‌ها و فشارها و کشتارها بود. آن‌جا امام مثل خورشیدی در آسمانِ امیدهای ملت ایران ظاهر شد. در موضع یک مرد و یک آتشفشان؛ کسی که همه احساسات لازم برای یک ، یک ، یک در او جمع است؛ شجاعت لازم را دارد، قدرت بسیج عظیم مردم را دارد، صراحت لازم را دارد؛ چه در اوّل سال 42 که ماجرای حمله کماندوها به و پیش آمد و چه در سال 42 که عظمت امام در آن‌جا آشکار شد. ملت ایران ناگهان احساس کرد که پشت و پناهی دارد؛ قلّه عظیمی وجود دارد که میتواند به او چشم بدوزد و به آن توجّه کند. امام در پانزده خرداد اینگونه در صحنه ظاهر شد.(مقام معظم رهبری 14خرداد1378) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴اختصاصی ⬅️روایت کم‌تر دیده شده شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی از قیام پانزده خرداد/1 📌متن حاضر بخشی از یادداشت‌های آیت‌الله شهید حاج سیدمصطفی خمینی در خصوص قیام 15خرداد1342 است که برای اولین‌بار در فصلنامه تخصصی پانزده خرداد منتشر شد. این یادداشت برگرفته از نوشته‌هایی است که مرحوم سیدمصطفی خمینی درباره زندگی حضرات معصومین علیهم‌السلام نوشته است و در ضمن آن گریزی به مسائل روز می‌زدند. 🔹«...شاه خوب فهمید که بعد از خطابه که در روز عاشورای سال ۱۳۸۳ مطابق با ۱۵ خرداد ماه سال ۱۳۴۲ در مقابل ده‌ها هزار نفر جمعیت قم و مسافرین صورت گرفت دیگر نمی‌تواند زندگی کند و چارگی جز علیه ملت نیست و در نتیجه روز ۱۲محرم همان سال [۱۳۴۲ش] قبل از طلوع فجر به منزل شخص ایشان امام خمینی با قوای مسلح حمله کردند و حضرتش را به جانب و زندان بردند و از اینکه موافقت کنند که نماز صبح [به جا آورد] خودداری کردند. 🔸دنبال این قضیه که من خودم شاهد بودم و در مقابل من ایشان را با فولكسی به درب مریضخانه قم بردند و از آنجا با یک ماشین آخرین سیستم به تهران منتقل نمودند. اهالی شهرستان قم که از خواب بیدار شدند قضیه را فهمیدند و از سوابق ایشان و کارهای آن مرد به مقدار کافی مطلع بودند به منزل ایشان آمدند و من با جمعی از آنان به صحن قم رفتیم و جمعیت تدریجا جمع شدند. 🔹و اين جانب... به فراز منبر رفتم... و روز عجیب بود، روزی بسیار شگفت‌انگیز بود، هر مردی انگار بهترین عزیز خود را از دست داده بود، هر زنی گویی بهترین جوان ناکام خود را در شعله آتش می‌دید. 🔸نمی توانم بگویم که چه روزی بود. تمام دكاكين بسته مردم گرسنه هوای گرم تابستان، چنان جمعیت در هم فشرده شدند که من فکر کردم الان ممکن است چند صد نفر تلف شوند. از این رو جمعیت را به خارج صحن سوق دادم که از جهتی از خطر نجات پیدا کنند و از جهتی بر ابهت قضیه افزوده شود و بلکه دست ظالم کوتاه گردد. غافل از آن‌که قوای مسلح در نزدیکی قم در کمین جمعیت است. 🔹جمعیت هم که نهایت عصبانیت را دارد و هر چیزی که از مظاهر دولت است او را از بین می بردند تا آنجا که به اتومبیل‌های حامل سرباز مسلح حمله بردند و آنان هم که در این موضع دستور داشتند شلیک کنند چنان کردند که شایسته نبود. صدای تیر از طرفی در هوای قم طنین انداز بود. جمعیت‌های مختلف از هر گوشه قم به طرف صحن آمده بودند و دسته‌ای هم از که واقعا این نهضت را کمک نمودند و به آن آبرو دادند در میان مردم شاهد شیر بچه‌های کوچک شیرخوار بودم که روی دست به طرف می‌روند. 🔸ساعت‌های متوالی روحانیون قم و در پایین منبر من بودند و صدای تیر از هر طرف به گوش می‌رسید. در این اثنا بود که جنازه‌ای بر دوش مردم به نام فروش وارد صحن شده و به پای منبر آوردند. اعلام قم نمی‌دانستند که چه باید بکنند بگویند مردم متفرق شوند دیگر بعدا نمی‌توانند زندگی کنند از این رو من به خاطرم آمد که مردم را به خاطر جهاتی که در دستم بود، متفرق کنم دعوت عمومی به عمل آوردم از مردم که برای ساعت پنج بعد از ظهر مراجعت کنند به آستانه قدس معصومی و مراجع هم آنجا جمع می‌شوند تا نصمیم قطعی گرفته شود. 🔹این مطلب را نگارنده به مردم ابلاغ کرده و ضمن چند دقيقه صحبت اعلام داشتم که این موضوع یک مطلب همگانی است. و نظر به اینکه محتاج به تأمل است باید ملت مراجعت کنند. این بود که بعد از مراجعت ملت انتظاميان آستانه را محاصره کردند و نا ده روز قم به صورت یک شهر نيمه ورشکسته و از جنگ فارغ شده در آمده بود. خدای می‌داند که در روز ششم یا هفتم بود که از کنار شهر قم عبور کردم چشمم افتاد به آن کامیون ها که مورد حمله ملت غیور شهر قم بود. گوئی که اینها از جنگ با متفقين برگشته بودند...(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش55، بهار1397) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴تقابل دو هیئت: حسینی یا سکولار؟! عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی/1 وقایع دنباله‌دار تاریخی با محور «پیوند هیئت و سیاست» برگرفته از کتاب «نهضت امام خمینی» ▫️همزمان با فرارسيدن محرم 1383 (خرداد 1342) امام اعلاميه‏‌اى صادر كرد و خطاب به گويندگان اسلامى و سران هيأت‌‏هاى عزادارى، شيوه سوگوارى در و عاشوراها را نشان داد. اين رهنمودنامه كه در حقيقت، زنده‏‌كننده و اهداف عاشوراى حسينى بود در شرايطى انتشار يافت كه رژيم شاه در سراسر كشور دست به سانسور شديدى زد و كوشيد كه از گويندگان و سران هيئات التزام بگيرد كه در ايام عاشورا از مبارزه دم نزنند، شورش و انقلاب به‌‏پا نكنند، عاشوراى ديگرى نسازند و به جاى برافراشتن درفش سرخ و خونين حسينى، پرچم سياه دودمان اموى و عباسى و پهلوى را بياويزند. ▪️ساواک التزام‌نامه‌‌اى براى روحانيان و گويندگان مذهبى در سراسر كشور تنظيم كرده بود و همه كسانى را كه در آن سال مى‌‏خواستند به منبر بروند وادار مى‌‏كرد كه آن را امضا كنند. در آن التزام‌نامه آمده بود: ▫️1. كليه مطالبى كه اظهار مى‌‏دارم، جنبه مذهبى و دينى داشته و به خاطر ارشاد مردم است. متعهد مى‌‏شوم از ايراد بياناتى خارج از برنامه مذهبى خوددارى نمايم. ▪️2. از ‏اللّه_ خمينى و به هيچ عنوان اسمى نخواهم برد. ▫️3. از ايراد مطالبى كه جنبه انتقادى از لوايح شش‌گانه داشته باشد، جداً خوددارى خواهم كرد. ▪️4. مطالبى كه خلاف مصالح مملكت بوده، نظم عمومى را مختل سازد، تحت هر عنوان و به هرصورت كه باشد نخواهم گفت. اجراى دستورات چهارگانه فوق الزامى بوده، عدم رعايت هر يک از دستورات بالا، تحريک مردم بر عليه مصالح عمومى كشور تلقى و محرک، تحت تعقيب قانونى قرار خواهد گرفت. ▫️ساواک شاه علاوه بر تنظيم التزام‌‏نامه بالا، در كميسيونى كه در تاريخ 29‏‏ارديبهشت‏‏42 بنا به فرمان معاون رئيس «سازمان امنيت» تشكيل داد، طرح و برنامه ويژه‌‏اى براى محرّم آن سال تصويب كرد. برخى از مصوبات آن كميسيون را در پى مى‌‏آوريم: ▪️«1. احضار روحانيون طراز اول به حضور هيأت رئيسه ساواک، به منظور تفهيم موقعيت كشور و برحذر داشتن آنان از هرگونه تحريک در مجالس عزادارى. (صورت اسامى افرادى كه بايد احضار شوند، وسيله رئيس دفتر روابط عمومى ساواک تهيه و تقديم خواهد شد.) ▫️2. احضار كارگردانان و بانيان مجالس روضه‏‌خوانى و دستجات سوگوارى تهران، وسيله ساواک تهران و پليس تهران، داير به تذكرات لازم در مورد جلوگيرى از هرگونه تحريک و حفظ نظم كامل در كليه مراسم. ▪️3. تأمين مأمورين انتظامى لازم (احتياط آماده) در مركز پليس تهران و گماردن تعدادى افراد آماده در نقاط حساس شهر، بدون تظاهر از طريق پليس تهران. ▫️4. تعيين تعداد تكايا برحسب درجه‌‏بندى آن‌ها به درجه 1، 2، 3 از نقطه‌‏نظر ميزان تندروى و مخالفت احتمالى آنان (به وسيله ساواک تهران و پليس). ▪️5. تعيين تعداد خانه‏‌ها و منازلى كه مستقلاً مراسم عزادارى انجام مى‌‏دهند...‏‏. ▫️6. تقسيم مجالس روضه‏‌خوانى به منظور گماردن مأمورين نفوذى براى كسب اخبارِ به موقع، بين عوامل اداره يكم عمليات و ساواک تهران و مأمورين مخفى شهربانى به‏ طور جداگانه (تفكيک مسئوليت). ▪️7. تشكيل يک كميسيون دائمى با حضور نمايندگان ساواک و شهربانى كل كشور و نماينده اداره دوم ستاد بزرگ و ژاندارمرى كل كشور در تمام ايام عزادارى به منظور بررسى اطلاعات واصله و اتخاذ تصميمات مشترک در مورد پيشامدهاى ناگهانى در ساواک تهران. ▫️8. صدور دستورات مشابه به ساواک‌‏هاى خارج از تهران از طريق اداره كل سوم...‏‏. (نهضت امام خمینی ج1 ص463-461) ✳️ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
♨️پیک امام ⬅️خاطره مورخ خبیر انقلاب اسلامی حجةالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ حسن صانعی به‌مناسبت ارتحال حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ حسن صانعی 🔹امام خمینى به دنبال درگذشت ، رسالت خود را به منظور روشنگرى و آگاهانیدن مقامات روحانى قم و آشکار کردن اوضاع سیاسى پشت پرده و خطرهایى که متوجه اسلام و کشور بود دنبال مى‌کرد و با گفتگوهاى شفاهى، ارسال پیام‌ها و از هر راه دیگر، وظایف و مسئولیت‌هاى سنگین پیشوایان اسلام را به‌ویژه در آن برهه حساس یادآور مى‌شد و همانند دیده‌بان همیشه بیدار، اوضاع ایران و جریاناتى را که در حوزه علمیه قم به وقوع مى‌پیوست زیر نظر داشت و در تأیید و تشویق نسل جوان روحانى حوزه قم و دمیدن در آنان کوشش ویژه‌اى به عمل آورد. 🔸هنوز از درگذشت آیت‌اللّه‌ بروجردى زمانى نگذشته بود که زمزمه بناى تأسیس و در قم بر سر زبان‌ها افتاد و خبر دایر شدن عشرت‌کده و مرکز فحشا، در گوشه و کنار شهر قم، شنیده شد. روحانیان جوان حوزه علمیه قم که احساس مى‌کردند نقشه به فساد کشانیدن آن شهر مقدس در دست اجرا قرار دارد، طومار بلند بالایى ـ که نگارنده شخصاً دست‌اندرکار تنظیم آن بود ـ درست کردند و در آن، اقدام فورى علماى قم را براى حفظ آن شهر مقدس مذهبى از آلودگى‌ها و فساد خواستار شدند و لزوم پیشگیرى فورى و اقدام اساسى را پیش از گذشت وقت و از دست رفتن فرصت به آنان گوش‌زد کردند. 🔹طومار مزبور که با امضاى صدها نفر از اساتید و محصلان روحانى حوزه قم همراه بود، به یکایک مقامات روحانى قم رسانیده شده، ظاهراً هیچ‌کدام از آنان واکنشى از خود نشان ندادند و اقدامى نکردند! جز امام خمینى که بى‌درنگ رئیس شهربانى قم را به حضور طلبید و آن طومار را به او نشان داد و در مورد حفظ حرمت آن شهر مذهبى سفارشات لازم را به عمل آورد. 🔸نکته درخور اهمیت اینکه: به یاد دارم در همان روزها، یک شب در بودم که آقاى ـ که افتخار خدمتگزارى در محضر امام خمینى را داشت ـ مرا صدا زد و اظهار کرد که: «آقاى خمینى فرمودند افرادى را که به تنظیم این طومار اقدام کرده‌اند یا بخواهید که بیایند پیش من و یا آنکه خودتان از طرف من آنان را تشویق و تأیید کنید و نگذارید این روحیه‌هاى زنده، خمود و سرخورده شود»! این برخورد به خوبى روشن مى‌سازد که امام در آن روز داراى چه اندیشه، ایده و برنامه‌اى براى آینده بود و چه مسئولیتى احساس مى‌کرد. (نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 120و121) 🇮🇷 @IRANeMOASER
⚫️قم؛ تکرار کربلا عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /14 ▫️صبح عاشورا در حالى كه هزاران نفر در منزل امام گرد آمده، مشغول عزادارى بودند و امام نيز در ميان آنان نشسته بود و به سخنان گوينده مذهبى گوش فرامى‌‏داد، يكى از مقامات «ساواک» خود را به او رسانيد و پس از معرفى خود اظهار داشت: ▪️«من از طرف اعليحضرت مأمورم به شما ابلاغ نمايم كه اگر امروز بخواهيد در سخنرانى نماييد، كماندوها را به مدرسه مى‌‏ريزيم و آنجا را به آتش و خون مى‏‌كشيم» ▫️امام بدون اينكه خم به ابرو بياورد بى‌‏درنگ پاسخ داد: «ما هم به كماندوهاى خود دستور مى‏‌دهيم كه فرستادگان اعليحضرت را تأديب كنند» ▪️مقام سازمان امنيت كه خود را براى چنين پاسخى آماده نكرده بود، چنان دستپاچه شد كه بسيارى از حاضرين در مجلس كه ناظر جريان بودند با اين‌كه گفت و شنود او با امام را نمى‌‏شنيدند، اين نگرانى را در قيافه او خواندند. مأمور ابلاغ شاه، چنان دست و پاى خود را گم كرده بود كه نمى‌‏فهميد از چه راهى آمده و از چه راهى بايد برود! و در حالى ‏‏كه تعادل خود را از دست داده بود، مجلس را ترک گفت. ▫️رژيم شاه دريافت كه ديگر از هيچ راهى امكان ندارد كه عزم راسخ و اراده آهنين امام را درهم بشكند؛ ليكن عناصر زبون و خودباخته تا آخرين لحظه دست‌‏بردار نبودند و مى‌‏كوشيدند شايد بتوانند او را از سخنرانى بازدارند. چند دقيقه پيش از حركت او به طرف براى سخنرانى، يكى از مقامات روحانى تلفنى با او تماس گرفت و اظهار داشت كه از مقامات موثقى به دست آورده‏‌ام كه هزاران كماندوى مسلح و زره‌‏پوش در خارج قم مجهز و آماده حمله به مدرسه فيضيه مى‌‏باشند. ▪️او بى‏‌آنكه جوابى بدهد، به قصد ايراد نطق، روانه مدرسه فيضيه شد. ساعت، 7 بعدازظهر را اعلام مى‏‌كرد. شهر مذهبى از انبوه انقلابيان و توده‌‏هاى مسلمان موج مى‌‏زد، جمعيت از درب خانه امام تا مدرسه فيضيه صف كشيده بودند، صحن‏‌هاى فيضيه، و آستانه حضرت معصومه(ع) و مسجد اعظم، نيز ميدان آستانه، خيابان آستانه تا جلوى مسجد امام و خيابان حضرتى كه به مدرسه دارالشفاء متصل است، پر از جمعيت بود. ▫️رعب و وحشت ـ كه به علت تبليغات تهديدآميز ساواک پديد آمده بود ـ در محيط قم حكم‌فرمايى مى‌‏كرد. كسى شک نداشت كه كماندوها و آدم‌كشان شاه در ساعت سخنرانى امام به فيضيه يورش خواهند برد. از اين ‏رو بسيارى وصيت كرده، با خانواده‌‏هاى خود توديع نموده، براى كشتن و كشته شدن آماده شده بودند. بسيارى از رزمندگان و مردان انقلابى، خود را به اسلحه‏‌هاى گرم و سرد مجهز و مسلح ساخته، آماده دفاع و پيكار بودند. برخى از افراد ورزيده و ماهر در پشت‌‏بام‏‌ها و بعضى از غرفه‌‏هاى مدرسه فيضيه، سنگر گرفته، رفت و آمد و حركات را زير نظر داشتند و آماده بودند كه اگر حمله‌‏اى آغاز شد، به مقابله پردازند و تا آنجا كه ممكن است از جان امام دفاع كنند. ▪️بلندگوهاى متعدد از فيضيه به تمام خيابان‌‏هاى اطراف صحن مطهر و مسجد اعظم كشيده شده بود و براى پيشگيرى از قطع برق از طرف رژيم، چند باترى قوى در زير منبر تعبيه شده بود. امام از منزل خارج شد. انبوه جمعيتى كه در مقابل منزل گرد آمده بودند با ديدن او در ميان خود ابراز احساسات كردند، صداى صلوات در آسمان قم طنين افكند و شور و احساسات توده‌‏ها به اوج خود رسيد. امام به ماشين روبازى كه جلوى منزل آماده بود، سوار شد؛ ليكن جمعيت آن‌قدر زياد بود و به ماشين چسبيده بودند كه حركت آن ممكن نبود. ▫️مردم ماشين را با حركت بازوان خود تا مدرسه فيضيه رساندند. فريادهاى «خمينى خمينى» قم را به لرزه در آورده بود. از مأموران دولتى با لباس رسمى ديده نمى‌‏شد. امام، در برابر مدرسه فيضيه از ماشين پياده شد. در حالى كه قهرمانان دلاورى او را «اسكورت» مى‏‌كردند از ميان صفوف جمعيت وارد فيضيه گرديد. شعار صلوات و ابراز احساسات توده‌‏ها براى لحظه‌‏اى قطع نمى‌‏شد. امام بر بلنداى منبر قرار گرفت، صدها ضبط صوت در پاى منبر آماده ضبط سخنانش بود و صدها نفر با قلم و كاغذ آماده نوشتن و يادداشت كردن بودند. شور و هيجان توأم با وحشت و نگرانى، در مجلس حكم‌فرمايى مى‌‏كرد. خمينى لب به سخن گشود... (نهضت امام خمینی ج1 ص495-492) ✳️ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
پاسخی به شبهه‌پراکنی آقای منتظری علیه شهید قدوسی ⚫️به مناسبت سال‌گرد شهادت آیت‌الله قدوسی ▫️آقای در خاطرات خود سعی دارد بگوید که تا سال‌های نخست دهه 50، خصوصا در دوره مدیریت شهید قدوسی فعالیت سیاسی نداشته است و تمام تکیه‌اش روی تحصیل و انضباط بود. آقای منتظری می‌گوید: ▪️«...آقای قدوسی از طرح مسائل انقلاب در مدرسه حقانی که یک مدرسه با برنامه محسوب می‌شد و مسئولیتش به عهده ایشان بود به‌شدت پرهیز می‌کرد و اجازه نمی‌داد مسائل انقلاب و حرف‌های آقای خمینی به آن‌جا راه پیدا کند و این‌ها را به ضرر مدرسه می‌دانست و گاهی حتی از تدریس رساله آیت‌الله خمینی و نقل فتواهای ایشان در مدرسه جلوگیری می‌شد و این از چیزهایی بود که ما را زجر می‌داد.» ▫️تاریخ‌نگار پیشتاز انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام و المسلمین در واکنش به این مطلب می‌نویسد: «داوری آقای منتظری درباره آقای قدوسی و مدرسه حقانی، زنده‌ترین و آشکارترین گواه بر بی‌خبری و ناآگاهی نامبرده از چگونگی مبارزاتی است که در حوزه قم دنبال می‌شد و نیز عدم شناخت او را از مجاهدان و مبارزان راستین حوزه قم و مجامع علمی و روحانی به نمایش می‌گذارد.... ▪️باید از او پرسید اگر آقای قدوسی از طرح مسائل انقلاب در مدرسه حقانی به‌شدت پرهیز می‌کرد و اجازه نمی‌داد مسائل انقلاب و حرف‌های آقای خمینی به آن‌جا راه پیدا کند، چگونه طلاب مدرسه حقانی در تظاهرات و درگیری‌های حوزه قم با رژیم شاه، همیشه حضور داشتند و جان‌فشانی می‌کردند؟ در قیام 17خرداد54، شماری از طلاب مدرسه حقانی بودند که در در تحصن و اعتصاب حضور داشتند و حماسه‌آفرینی کردند، در قیام 19دی56، این طلاب بودند که در درگیری با پلیس کشته و زخمی دادند، از شهدای 19دی از طلاب مدرسه حقانی بود. ▫️...آیا و آقای که از مسئولان آن روز مدرسه حقانی بودند از مخالفان امام بودند؟ ثانیا آیا در میان اساتید و فضلای آن روز حوزه قم یک نفر را می‌توان یافت که این ادعای دروغ را تأیید کند؟...»(عمار انقلاب، صص414-413) 🇮🇷 @IRANeMOASER
خمینیِ بیرجند «بخشی از مصاحبه اختصاصی استاد سیدحمید روحانی با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در مورد وقایع پیش از 15خرداد سال 42 بازنشر به‌مناسبت دیدار مقام معظم رهبری با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان 🔹خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجت‌الاسلام والمسلمین با رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری در دهه 60 انقلاب اسلامی است که برای اولین‌بار توسط فصلنامه پانزده خرداد منتشر شد.در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر می دهد.گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: 🔸«[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای:] من آن روز (هفتم محرم سال 42) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگ‌ترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد. 🔹صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز می‌خواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما می‌گویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «أستخیرالله برحمته خیرة فی عافیة» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری می‌شود و نمازش را خواندم و بنا کردم أستخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم. 🔸[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرف‌ها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمی‌توانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سخت‌گیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرف‌ها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. 🔹مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرف‌ها را می‌زد فرصت فکر کردن برای مردم نمی‌ماند روز هفتم که آدم این حرف را می‌زد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیم‌گیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی می‌ماند حرف دهان به دهان می‌گشت و همین شد. 🔸من روز هفتم این حرف‌ها را زدم، مردم فهمیدند که من هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من می‌گفت این‌ها می‌خواستند بیایند به شهربانی حمله کنند می‌گفت من گفتم بابا! خون راه می‌افتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکل‌تر می‌شد. ایشان گفته بود من آزادش می‌کنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود. 🔹آن‌ها هم از خدا می‌خواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانی‌چی‌ها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان می‌آورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم. 🔸وضعیت دستگیری و اخراج من از کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدت‌ها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علم‌الهدی را می‌شناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم می‌رفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو شده‌ای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود. (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴) 🇮🇷 @IRANeMOASER
1402.06.29.pdf
1.03M
نقد فکری منصفانه بدون اشاره به اشخاص انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش هفتاد و نهم 🔹 آیت‌الله مصباح یزدی : «..یادم هست یک شب، بعد از نماز که از آمدیم بیرون، آقای غلامرضا دانش‌آشتیانی بـحث همین آقا (شریعتی) را مطرح کرد که: «نظر تو چیست؟» گفتم: «اجمالاً ایشان دارد حرف‌هائی را می‌زند‌ که خطرناک است». گفت: «چه پیش‌بینی‌ای می‌کنی؟» گفتم: «پیش‌بینی می‌کنم که حرف‌هایش خیلی رواج پیدا خواهد کرد». گفت: «چطور؟» گفتم: «برای این‌که زبـان دانـشجو و نسل جوان را می‌داند، ژستش جوان‌‌پسند است و جوان‌‌ها هم که اطلاعات‌ دینی عمیق‌ و کافی ندارند و نمی‌توانند تشخیص بدهند که کجای این حرف‌ها درست و کجا غلط است، به خصوص که بعضی از متدینین و حتی روحـانیین هم از ایشان حمایت می‌کنند‌»... 🔸پرسید: «حالا چه بـاید کرد؟» گـفتم: «مـن‌ کاری‌ بلد نیستم. خیلی هنر‌ بکنم‌، شبهات را مـطرح مـی‌کنم و جوابش را می‌دهم». گفت: «شما موافق نیستید بروید و با ایشان یک بحثی بکنید؟» شاید هم اول این‌جور نگفت و گفت: «اگر ایشان حاضر شود بـا یـک کـسی بحث کند، به نظر‌ شما چطور است؟» گفتم: «فکر نمی‌کنم ایشان حـاضر شود با کسی بحث کند». گفت: «حالا اگر حاضر شد، به نظر شما خوب است با چه کسی بحث کند؟» گـفتم: ...«مثلاً آقای . واقعاً اگر ایشان طـالب حـقیقت باشد، آقای طباطبائی اهل منطق و ملایم ‌‌است‌، ولی من باور نمی‌کنم که حاضر شود». 🗞متن کامل در : ضمیمه | روزنامه کیهان،29شهریور1402، صفحه 6. متن کامل 🇮🇷 @IRANeMOASER