هدایت شده از ذخیره کانال
#قابل_تامل
🔺دو نفر زندانی
👈در زمان حضرت #موسی (ع) #دو نفر به #زندان افتادند. پس از مدتی آنها را #رها ساختند، یکی #چاق و سرحال بود و دیگری
#لاغر و ضعیف گشته بود.
👈حضرت موسی از آن #مرد #چاق پرسید:
چه سبب شد که تو را #فربه ساخت؟
❌گفت: #گمانم به #خدا #نیک بود و
#حسن_ظن به خدا داشتم.
👈از دیگری پرسید: چه چیز سبب شد که تو را #بدحال و لاغر ساخت؟ گفت: #ترس از خدا،
مرا به این #حالت افکنده است.
👈حضرت موسی (ع) دست به سوی خدا برداشت و عرض کرد: بارالها! گفتار این دو نفر شنیدم، مرا #آگاه ساز که کدام یک #برترند؟
و #خداوند فرمود:
👈آن که #گمان_نیک و حسن ظن به من دارد،
#برتر است.
📒نمونه معارف ج4
♥️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج♥️
@iranjan60
✊ بانوی مبارز، انقلابی و خستگیناپذیر
🌷 امروز سالگرد درگذشت خانم مرضیه حدیدچی دباغ در سال ۹۵ است.
📜 رهبر انقلاب در پیامی که در پی درگذاشت ایشان صادر کردند، چندین خصوصیت برجسته را برای ایشان ذکر فرمودند که در ادامه با هم میخوانیم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
⚫️ درگذشت بانوی مبارز و انقلابیِ خستگیناپذیر خانم مرضیه حدیدچی دباغ را به بازماندگان محترم و دوستان و همرزمان ایشان تسلیت میگویم.
🔸 این بانوی #شجاع و #فداکار
🔹 در دوران طاغوت در شمار #مبارزان مؤمنی بود
🔸 که #زندان و شکنجههای شدید نتوانست او را از این راه دشوار منصرف کند
🔰 و در دوران جمهوری اسلامی نیز در مسئولیّتهایی مانند فرماندهی سپاه پاسداران در همدان
🔹 و نمایندگی مجلس شورای اسلامی
🔸 و تدریس در دانشگاه
🔹 و حضور در سازمانهای خدماتی انجام وظیفه کرد
🔸 و مفتخر به عضویّت در هیئت اعزامی امام راحل برای رسانیدن نامهی معروف ایشان به سران شوروی سابق شد.
🌺 غفران و رضوان الهی شامل حال این بانوی بااخلاص و فداکار باد.
زن، خانواده و سبک زندگی در نگاه رهبر انقلاب👇
❣️ @khamenei_reyhaneh
✊ بانوی مبارز، انقلابی و خستگیناپذیر
🌷 امروز سالگرد درگذشت خانم مرضیه حدیدچی دباغ در سال ۹۵ است.
📜 رهبر انقلاب در پیامی که در پی درگذاشت ایشان صادر کردند، چندین خصوصیت برجسته را برای ایشان ذکر فرمودند که در ادامه با هم میخوانیم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
⚫️ درگذشت بانوی مبارز و انقلابیِ خستگیناپذیر خانم مرضیه حدیدچی دباغ را به بازماندگان محترم و دوستان و همرزمان ایشان تسلیت میگویم.
🔸 این بانوی #شجاع و #فداکار
🔹 در دوران طاغوت در شمار #مبارزان مؤمنی بود
🔸 که #زندان و شکنجههای شدید نتوانست او را از این راه دشوار منصرف کند
🔰 و در دوران جمهوری اسلامی نیز در مسئولیّتهایی مانند فرماندهی سپاه پاسداران در همدان
🔹 و نمایندگی مجلس شورای اسلامی
🔸 و تدریس در دانشگاه
🔹 و حضور در سازمانهای خدماتی انجام وظیفه کرد
🔸 و مفتخر به عضویّت در هیئت اعزامی امام راحل برای رسانیدن نامهی معروف ایشان به سران شوروی سابق شد.
🌺 غفران و رضوان الهی شامل حال این بانوی بااخلاص و فداکار باد.
زن، خانواده و سبک زندگی در نگاه رهبر انقلاب👇
❣️ @khamenei_reyhaneh
@iranjan60
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🚨 سلول بیست
🔘#شهید_رجایی در خاطراتش درباره #زندان سال ۱۳۵۳ می گوید:
💠 سلولی که بودم ، سلول هجده بود که در سلول مجاور آن یعنی #سلول_بیست ، آیت الله خامنه ای زندانی بود .
من در سلول ، زدن #مورس را یاد گرفته بودم . اکثراً با سلولهای مجاورم از طریق زدن مورس اخبار را میدادیم و می گرفتیم. از جمله اخبار را به سلول پهلویی میدادم و آن هم به #آیتالله_خامنهای و ...
خاطرم هست که #ریش ایشان را تراشیده بودند و برای تحقیر ، #سیلی به صورت ایشان زده بودند و ایشان هم مقاوم و محکم بلوز زندان را به صورت #عمامه به سرشان می بستند و رفت و آمد می کردند. من یک روزی در دستشویی بودم که با حالت شادی و شعف با ایشان روبرو شدم .
علی رغم همه این فشارها و شکنجه ها، #ساواک نتوانست پی به اسرار این #شاگرد_مقاوم_امام ببرد و محکومیتی برای او درست کند.
📚 مرجعیت آیتالله خامنهای از دیدگاه فقها ، ص ۵۶
@iranjan60
✅ #سیره_سیاسی_آقا
🛑خاطرات رهبر انقلاب از #زندان ستمشاهی!
🚨من خودم را برای #اعدام آماده کردهام
🔘 رهبر انقلاب :
💠 [بازجو پرسید:] شما این حرف ها را در #منبر زدهاید؟ اشاره کرد به بعضی از حرفهایی که زده بودم؛ از جمله دعوت مردم به شورش و قیام . من #انکار کردم.
-گفت: پس در منبر چه حرفهایی زدهاید؟
-گفتم: درباره #مدرسه_فیضیه و فجایعی که در آنجا اتفاق افتاد صحبت کردم ، چون من #طلبهام، #مسلمانم، از فجایعی که در مدرسه فیضیه گذشت، سخت متاثرم، خواستم مردم نیز بدانند که بر سر طلبهها چه آمده است.
شروع کرد مرا نصیحت کردن و در پایان گفت: #قول بدهید که دیگر از این حرفها نزنید و بروید.
-گفتم: من چنین قولی نمی توانم بدهم.
-گفت: اگر قول ندهید من مجبورم به شما #سخت بگیرم، زیرا که مأمورم.
-گفتم: من هم #مأمورم، من هم مأمورم که این حرفها را بزنم. یکباره چشمش گرد شد که من چه ماموریتی دارم و از طرف چه کسی مأمورم.
-پرسید: از طرف چه کسی مامورید؟ -گفتم: #از_جانب_خدا.
-سخت تحت تاثیر قرار گرفت و گفت: این کار خطر دارد، مشکلات دارد، شما #جوانید.
-گفتم: من فکر نمیکنم بالاتر از #اعدام کاری باشد. شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کردهام ، همه کارهای شما زیر اعدام است.
-واقعاً #مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کردهاید، من به شما چه بگویم. پس در اتاق تشریف داشته باشید....
📚شرح اسم ، ص ۱۳۶
@iranjan60
🕯#مشعل_روشنگر...
🔰رهبرانقلاب: شخصیت حضرت #موسی_بن_جعفر(ع) در داخل #زندان هم همان شخصیت مشعل روشنگری است که تمام اطراف خودش را روشن میکند، ببینید حق این است...
@iranjan60
✅ #سیره_خانوادگی_آقا
🚨رهبر انقلاب #جوانی خود را چگونه گذراندند؟
🔘 رهبرانقلاب:
💠من خودم شخصاً جوانىِ بسیار #پرهیجانی داشتم. هم قبل از شروع انقلاب، به خاطر فعّالیتهای ادبی و #هنری و امثال اینها، هیجانی در زندگی من بود و هم بعد که #مبارزات در سال ۱۳۴۱ شروع شد، که من در آن سال، ۲۳ سالم بود.طبعاً دیگر ما در قلب هیجان های اساسی کشور قرار گرفتیم و من در سال ۴۲ ، دو مرتبه به #زندان افتادم؛ بازداشت،زندان، بازجویی.می دانید که اینها به انسان هیجان می دهد.
بعد که انسان بیرون می آمد و خیل عظیم مردمی را که به این ارزشها علاقهمند بودند، و رهبری مثل #امام رضوانالله علیه را که به هدایت مردم می پرداخت و کارها و فکرها و راهها را تصحیح میکرد، مشاهده مینمود، هیجانش بیشتر میشد.این بود که زندگی برای امثال من که دراین مقولهها زندگی و فکر میکردند، خیلی پرُهیجان بود؛ اما همه اینطور نبودند.البته #جوانان طبعاً دور هم که جمع می شوند،چون طبیعتاً دلشان گرم است، یعنی یک نوع حالت سرزندگی و شادی در طینتشان است. شما باور نمی کنید که انسان وقتی از سنین #جوانی گذشت،آن لذّتی را که شما مثلاً از یک غذای#خوشمزه می برید، دیگر نمیبرد و نمی داندچیست! آن وقتها گاهی بزرگترهای ما چیزهایی می گفتند که ما تعجّب می کردیم چطور اینها اینگونه فکر میکنند؟ حالا میبینیم نخیر؛ آن #بیچارهها خیلی هم بیراه نمیگفتند.
البته من خودم را بهکلّی از جوانی #منقطع نکردهام.هنوز هم در خودم چیزی از جوانی احساس میکنم و نمی گذارم که به آن حالت بیفتم.الحمدلله تا بهحال نگذاشتهام و بعد از این هم نمی گذارم. ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
@iranjan60
🚨 نویسندگی در زندان
💠 #ترجمه کتاب الاسلام و مشکلات الحضاره سید قطب را در همین #زندان (زندان سوم، سال ۱۳۴۶) شروع کردم، بیشتر کتاب را ترجمه کردم؛ اما حالت دلتنگی و ناراحتیِ ناشی ماندن مدتی طولانی در سلّولی کوچک و تاریک که حالت یکنواختی و تکرار بر آن حاکم فرما بود مانع از آن شد که کار ترجمه را به اتمام برسانم و مقدمه را بنویسم، این کار به صورت ناقص باقی ماند، تا اینکه در اثنای چهارمین زندان آن را تکمیل کردم، لذا کار کتاب در یک زندان آغاز شد و در زندانی دیگر به پایان رسید.
📘 #خون_دلی_که_لعل_شد، ص ۱۵۲
https://rubika.ir/rozesor
http://eitaa.com/iranjan60
🚨 افطاری مورد علاقه #رهبر_انقلاب
💠 رهبر انقلاب نقل میکنند #ماه_رمضان ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادیآور سر سفره افطار در کنار خانواده، با #سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. خوردنیهای سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه #ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدیها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه میشود و به شیوه خاصی آن را میپزند. #همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. #روز_دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به #زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
📙 کتاب خون دلی که لعل شد
https://rubika.ir/Qassem1399
http://eitaa.com/iranjan60
https://rubika.ir/rozesorkh