🎬 «هنرمندان بیایند به میدان»
🛳 صبح روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارکنان و خانوادههای ناوگروه ۸۶ ارتش که چندی پیش با موفقیت مأموریت گردش ۳۶۰ درجه به دور کرهزمین را از سرگذراندند؛ از همه هنرمندان در عرصههای مختلف بویژه اهالی سینما و تلویزیون دعوت کردند که برای خلق اثر و ثبت داستان این مأموریت مهم و سربلندانه به میدان بیایند.
این سطح از توجه رهبری به اهمیت نقش رسانه و هنر در ثبت وقایع و پیروزیهای ملت ایران بسیار ارزشمند و دلگرمکننده بوده، تلنگر بسیار بههنگامی بر پیکرهی خوابآلودهی سینما و تئاتر و... در تولید آثار ماندگار و فاخر است.
🔆 ایشان خاطرنشان کردند: «قضایای اتفاق افتاده بر کارکنان ناوگروه ۸۶ آنی نیست که در یک گزارش چندصفحهای یا سخنرانی چند دقیقهای بگنجد، ایشان به زیبایی اشاره کردند هرکدام از شما ۳۵۰ نفر در این سفر احساسی داشتید، کاری داشتید، فکری داشتید، حرکتی انجام دادید، خوشیها و ناخوشیهایی وجود داشته، اینها همهش در مجموع یک داستان بلند، آموزنده و پرمعناست، برای اینکه معرفی بشود اینکار میتواند در یک قالب هنری، در یک قالب سینمایی، تلویزیون ارائه بشود؛ این کار هنرمندان است که اینکار را انجام بدهند».
📽 آقایان فیلمنامهنویس نمایشنامه نویس، آقایان کارگردان، آقایان تهیهکننده و... بسمالله
یک پیروزی ملی با حداقل ۳۵۰ داستان از ۳۵۰ قهرمان، میتواند بهترین گزینه برای ساخت بهترین، هیجانانگیزترین و جذابترین آثار سینمایی، نمایشی و تلویزیونی و.. باشد.
📝نرجس احمدی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🔴بازگشت امثال مدیری و رشیدپور و..به صداوسیما
🔻در روزهای اخیر اخباری مبنی بر بازگشت افرادی مانند مهران مدیری، رامبد جوان و رضا رشیدپور و...به صداوسیما مطرح شده است.
🔻برخی از نیروهای سازمان بازگشت این افراد را در قاعده جذب حداکثری تحلیل میکنند و معتقدند اظهار پشیمانی در جلسات محدود کفایت کننده است!
🔻فارغ از اینکه جای این افراد در تلویزیون نیست و باید قواعد جذب را در نظر گرفت، این نوع سطحینگری مدیران سبب دلزده کردن عموم مردم خواهد شد.
حال اگر مدیران سازمان به این جمعبندی رسیدند که راهشان برای در انداختن ایده و طرح نو و جذاب بسته است و راهکار جذب مخاطب میدان دادن به این افراد است، حداقل کاری که میتوانند بکنند علنی کردن «رسانهای پشیمانی و توبه» این افراد توسط خودشان و در رسانههاست.
🔔خطا را در رسانهکردهاند و توبه را نیز در رسانه بکنند نه درِ گوش مدیران.
این راهکار هم منطقیست و هم دینی. جناب حر نیز که شاهد مثال برای توجیه عملکرد سلبریتیها است، در عمل، توبه خویش را اثبات کردند.
🔻این افراد نیز باید با حداقلیترین روشِ ممکن که حتی بدون ضرر و زیان مادی و جانی است، پشیمانی خود از اقدامات گذشته را ابراز کنند کما اینکه هنرمندان «قبل از انقلاب» نیز توبه کردند و در «عمل» راستین بودن آن را اثبات کردند. تا حدی که برخی از آنان که تنگ نظری جریان متحجر آن روز و جریان مخالف امروز شامل حالشان شد تا پایان عمرشان بر توبه خویش باقی ماندند و علیرغم بیمهریها خیانت نکردند.
📝روبش
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
وایپ
🔴تربیت نوجوان امروزی با الگوهای ونزدی 🔻باز هم پای نتفلیکس در میان است. موج عجیب سریالسازی در ساله
🔺به طور یقین یکی از برتریهای سریال برای شرکتهای فیلمسازی امکان بهرهبرداری بیشتر از یک موضوع و همچنین تاثیرگزاری بیشتر بر مخاطب است.
سریال معمایی فانتزی «ونزدی» با چاشنی طنز در پاییز ۲۰۲۲ پخش خود را آغاز کرد و خیلی سریع مورد توجه «مخاطبان نوجوان» قرار گرفت.
🔺داستان اصلی حول «دختری بی روح و عاطفه» و با اعتماد به نفس بالا به نام ونزدی میگردد که به دلیل کارهای خشونت آمیز، والدینش تصمیم میگیرند او را راهی آکادمی نورمور کنند.
آکادمی نورمور در این سریال مدرسه ای مخصوص «طرد شدههاست» و بسیاری از منتقدان آن را الگویی از مدرسه ی هاگوارتز در هری پاتر می دانند.
🔺استفاده افراطی از «رنگ مشکی»، چهرهای بیروح بدون لبخند، «سرکشی»، خودخواهی و خودبرتر بینی، انتقامجویی، رفتارهای خشونت آمیز، «بیاحترامی به والدین» و... نمونههایی از خصوصیات بارز شخصیت ونزدی است که به صورتی «جذاب» برای «مخاطب نوجوان» به تصویر کشیده شده است.
🔺طبق الگوی دیگر سریالهای نتفلیکس، ونزدی نیز در ترویج «همجنسگرایی» بینصیب نمانده و در یکی از قسمتها دو زن در کنار هم والدین یکی از بچههای آکادمی نورمور معرفی میشوند؛ بنظر میرسد تیم برتون با همین اشاره کوتاه دِین خود را به این جماعت منحرف ادا کرده است.
🔺در این سریال مانند بسیاری از آثار مشابه شاهد عادیسازی موجودات و «انسانهای عجیب و غریب» و «شبیه جنیان» هستیم، غیرطبیعیهایی که باید بپذیریمشان و به موجودیتشان احترام بگذاریم! و حتي به دلیل نیروهای و قدرت بیشتر، بالاتر از انسان عادی به حسابشان بیاوریم!
این تفکر بیپایه و اساس سالهاست به واسطه فیلم و سریالهای متعدد به خورد نوجوانان داده میشود.
🔺 شخصیت غیرطبیعی ونزدی و سایر اعضای مدرسه، در این سریال و در فیلمها و سریالهای دیگر، دور از ذهن بوده و تخیلی است اما در واقعیت علاوهبر القا برتر بودن موجودات عجیب و شبهجن؛ یک پیام اصلی در خود پنهان کرده؛ این تفکر به کودکان و نوجوانان اینگونه القا میکند که اگر از نظر اطرافیان و جامعه شخصیتی غیرمعقول و غیرطبیعی دارید، این مشکل شما نیست مشکل از آنهاست که از پذیرش شما عاجز هستند، شما آزادید همانطور که فکر میکنید زندگی کنید با هر نظر و عقیده ای و هر شکل و شمایلی!
به هرچه هستید افتخار کنید چون معیار درست و نادرست بودن را تنها خودتان تعیین میکنید...همانند شخصیت ونزدی.
🔺و این داستان همچنان ادامه دارد؛ آنها در الگوسازی با پشتکار در تلاشند و ما نظارهگر که چگونه نوجوانانمان هر روز از باورها و ارزشهای ملی و مذهبی دور می شوند...
📝زهرا تیمورینژاد
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍به بهانه ابراز نظر مت والش درباره فیلم سینمایی باربی
🔸مت والش، مفسر سیاسی و نویسنده آمریکایی که مستند «زن چیست؟» او در سال ۲۰۲۲ مورد توجه بسیاری از منتقدین قرار گرفته، اینبار نظر خود را در مورد فیلم سینمایی «باربی» با دیگران به اشتراک گذاشته است.
وایپ
✍به بهانه ابراز نظر مت والش درباره فیلم سینمایی باربی 🔸مت والش، مفسر سیاسی و نویسنده آمریکایی که مس
🔸 در مستند «زن چیست؟» مت والش به عنوان راوی در جستجوی یافتن پاسخی برای سوالی به ظاهر ساده به ایالتهای مختلف آمریکا سفر می کند و با افراد مختلفی از جمله روانکاو، جراح تغییر جنسیت، استاد دانشگاه، روانپزشک، محقق، نماینده کنگره، ورزشکار و... این سوال را درمیان میگذارد و وقتی به پاسخ دقیقی نمیرسد به سراغ قبیله ماسایی در کنیا میرود تا نظر آنان را در مورد چیستی زن بداند.
🔸این مستند با دستمایههایی طنزآلود به طور جدی نظریه احمقانه «هویت جنسیتی» را زیر سوال می برد.
در نظریه هویت جنسیتی، جنس (sex) و جنسیت (gender) دو مقوله جدا از هم شناخته میشود. درواقع هر فردی در جامعه حق دارد جدا از ظاهر فیزیکی و جنسی که با آن به دنیا آمده، خود را زن، مرد، بدون جنسیت و یا حتی حیوان بنامد و در این شرایط بقیه افراد جامعه موظفند به خواستهی او احترام بگذارند، در غیر این صورت مجرم شناخته میشوند.
🔸یکی از دغدغه های مستند «زن چیست؟» تزریق افکار هویت جنسیتی به کودکان است. والش که پیش از این مستند با نوشتن کتاب کودکانهی «جانیِ شیردریایی» مورد توجه قرار گرفته بود _کتابی در رابطه با حل مسئله آشفتگی جنسیتی (Gender dysphoria) یک کودک_ در بخشی از این مستند نیز به سراغ عوامل مخرب آموزش «نظریه هویت جنسیتی» در مدارس میپردازد.
🔸مت والش با داشتن چهار فرزند، قانونی که به کودکان حق میدهد جنسیتشان را خودشان انتخاب کنند را زیر سوال میبرد و با آوردن دلایل علمی توسط متخصصان نگرانی خود را به مخاطب انتقال میدهد. در این قانون حتی والدین هم حق ندارند فرزندشان را از داشتن این آزادی محروم کنند، به این ترتیب «بدون اجازه والدین» هورمون درمانی از سنین پایین آغاز می شود و با رسیدن به ۱۶سالگی میتوانند جراحیهای مربوط به «تغییر جنسیت» را انجام دهند.
🔸دکتر گراسمن(روانپزشک و دکتر) در مستند «زن چیست؟» شروع این افکار و عقاید بیپایه و اساس در رابطه با کودکان را نظرات و تحقیقات دروغین آلفرد کنزی (اصلاح طلب اجتماعی) میداند که بعدها توسط جان مانی (روان شناس و استاد دانشگاه هاپکینز) به نظریه هویت جنسیتی ختم میشود.
🔸در بخشی از این مستند، مت والش به طور هوشمندانهای موضوع هویت جنسیتی را به برخی افراد ربط میدهد که باوجود داشتن بدنی سالم احساس میکنند معلول هستند، مثلا مردی دو دست دارد اما احساس میکند باید یک دست داشته باشد!
🔸والش از دکتر مارسی باورز (برجسته ترین جراح «تغییر جنسیت» با بیش از دو هزار عمل جراحی که خود نیز یک زن تراجنسیتی است) میپرسد اگر این مرد برای قطع دستش به پزشک مراجعه کند شما چه نظری درمورد او میدهید؟ مارسی باورز این فرد را دچار یک «عارضه روانشناختی» میداند و مقایسه این قضیه با هویت جنسیتی را بیربط میبیند.
🔸اگر چه مت والش در این مستند به پاسخ واضحی برای سوال «زن چیست؟» نمیرسد و توسط بسیاری از افراد بعنوان فردی افراط گرا و ترنس هراس شناخته میشود، اما با آگاهی دادن به مخاطبانش سعی دارد آنها را از عواقب ناشی از تفکرات و عقاید مخرب و اشتباه درمورد جنسیت آشنا کند؛ تفکرات و عقایدی که تبدیل به «قانون» شده و به طور گسترده در حال تبلیغ و عادیسازی در رسانهها و حتی آموزش و پرورش است!
📝زهرا تیمورینژاد
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
۱. عدهای به نفع باورها و مصالح جامعه ایران اسلامی موضعگیری میکنند.
۲. کسانی که بنابر مصالح خودشان، یا ترس از مخالفین یا بیتوجهی به مسائل هیچگونه موضعی نمیگیرند که البته موضعِ بیتفاوتی، خود موضعی است.
۳. کسانی که همسو با دشمنان مردم ایران و برای پر کردن رزرومه و خوشخدمتی به آنها موضع میگیرند.
❓برخورد رسانههایی با خاستگاه مردمی و دلسوز به آرمانهای انقلاب اسلامی در برابر هر دسته چگونه باید باشد؟
قاعدتا باید:
دستهی اول را با توجه به ظرفیتشان و در حد موضعشان «تمجید» کرد و «حمایت» نمود
دستهی دوم را با دادن «زنهارهای» به موقع به مسئولین مربوطه عمل کرد که با «ایجاد منافعی» برای آنان، آنها را بازیگران بازی خودی کنند و در قاعده نگه دارند.
اما دسته سوم را باید با نشان دادن ذات واقعیشان به مردم، از صحنه دور کرد و با «شدت عمل» از مسئولین مربوطه خواست به «توبههای یواشکی» آنان گوش ندهند و با توجیه «ذائقهی مردم» آنها را به عرصه بازنگردانند.
🔰به عنوان نمونه بیایید یک مورد از موضعگیری رسانهها را بررسی کنیم:
⚠️بعد از فتنه پاییز ۱۴۰۱ فضای سنگینی بر فضای مجازی حاکم شد، جوری که ابراز هرگونه نظر مخالف با طرفداران فتنه با شدیدترین واکنش و رکیکترین الفاظ روبرو میشد. این نوع رفتار در محرم نیز ادامه داشت.
بعضی از سلبریتیهای جرئت ابراز ارادت به امام حسین علیهالسلام را نداشتند و جزو دسته دوم قرار گرفتند.
🔹در این فضای مسموم سلبریتیهایی مانند «مهران غفوریان»، «رضا صادقی»، «مصطفی راغب»، «محسن چاووشی»، «شهرزاد کمالزاده»، «علیرضا استادی» «داریوش فرضیایی» و چند نفر معدود دیگر با وجود خوراک فکری مسموم دست به انتشار استوریهایی زدند که کاملا خلاف جریان آب مرسوم در این روزهای فضای مجازی است. بهعبارتی پیه قضاوت شدن از سوی فتنهگران را به تن مالیدند و با شجاعت اعتقاد خود را بر زبان آوردند و در مورد ارادت به حسیــــــن علیهالسلام موضعگیری دستهی اول را داشتند.
حال آنکه برخی یا حتی همه این افراد ممکن است به هر دلیلی خطا و گناهی را در گذشته یا حال و آینده انجام بدهند و نسبت به سایر حوادث، موضعگیری مناسب نداشته باشند اما در این مورد، آیا نباید در «قضاوت و تذکر» به این افراد صف آنها را از کسانی که در نقطه مقابل قرار دارند جدا کرد؟
✅طبیعتا تذکر مهربانانهتر نسبت به عمل خطا و ضریب دادن به ابراز اعتقاد رفتار، حرکتی عاقلانهتر و مبتنی بر آموزههای اسلامی است.
🔹به نظر میرسد اگر انسان تصور کند در صورت قرار گرفتن در موقعیت مشابهِ سلبریتیهای فوق، چه عملکردی خواهد داشت درک و بهره بهتری خواهد داشت.
اعتقادات قلبی این افراد «امتیاز مثبتی» است که باید به آن توجه داشت و در انتقادات به آنان «جانب انصاف» را رعایت کرد و آنان را به آغوش دشمن نراند.
🔻در همین روزها که رسانههای انقلابی و غیرانقلابی هر یک به نوعی در حال نواختن دستهی اول بودند، «پرویز پرستویی»، «بهناز جعفری»، «هومن سیدی»، «سحر دولتشاهی»، «علی شادمان»، «عباس غزالی»، «ویشکا آسایش»، «هانیه توسلی» و... با انتشار عکس و استوری به دشمنان یا مخالفان مردم ایران «ابراز ارادت» کردند اما با هیچ یک از آنان رفتاری مشابه «مهران غفوریان» نشد!
اگرچه انتقادهای درستی به امثال غفوریان مطرح شد اما نوع ادبیات به کار رفته در مقابل سایر سلبریتیها با شرایط مشابهِ آن، بسیار تندتر بود که نیاز به کمی «هوشیاری» دارد.
🔻ممکن است رسانهها ضرورتی در پرداختن به افراد فوق ندیده باشند، اما باید بلندگوهای رسانههای انقلابی تفکر «برخی از این افراد» را که روی خطای خود «اصرار» دارند، روشن کنند که مبادا مسئولین مربوطه حتی فکر استفاده از آنها را در عرصه هنر در سر داشته باشند.
✍وقتی تیرها به سمت دیگری شلیک شود، تیر دشمن به قلب تیرانداز شلیک میشود.
📝روبش
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
♨️به حکمتها عمل نکنید لگد میخورید
♦️ امیرالمومنین علی علیهالسّلام در حکمت 168 از نهجالبلاغهی شریف، یک اصل مهم در برخورد با کسی که کار سوء و بد انجام میدهد را معرفی کرده و میفرمایند:
ازْجُرِ الْمُسِي ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ؛
با پاداش دادن به نيكوكار، بدكار را تنبيه كن.
♦️ این اصل مهم، میتواند راهکاری عملی برای مسئولین حوزهی رسانه باشد:
افرادی که به هنگام فتنهها، در حال لگد زدن به نظام و بالاتر از آن، ایجاد عدم امنیت روانی برای مردم هستند باید از طرف قوه قضاییه جریمه شده و بعد از آن در حوزهی رسانه نادیده انگاشته شوند و با دادن میدان به افرادی که همواره در خدمت نظام و ایجاد امنیت روانی برای مردم بودهاند مورد تنبیه قرار گیرند.
♦️ در ارتباط با زمزمههای بازگشت مجری معلومالحال فعال در فتنه بدون عذرخواهی رسمی، دقیقا عکس این حکمت عمل شده و عملا تنبیهی برای خوبها شده است.
♦️اگر به حکمتها عمل نشود با لگدها از مناصب پایین آورده میشوید آن هم لگدهای همین معلومالحالها.
باز هرطور صلاح است!
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
"چهرهها و رسانه دو بازوی گسترش انحرافات جنسی"
⁉️آنجلینا جولی، والت دیزنی و... قطعههای کدام جورچین هستند!؟
📌اخیرا اخباری مبنی بر تاسیس رسمی خانه ترنس با مدیریت یک بازیگر منتشر شده.
با وجود مضرات رسانهای شدن و عادیسازی این مسئله، چهکسی و بر مبنای چه معیاری یک "چهره (سلبریتی)" را بهعنوان مدیریت چنین مکانی انتخاب کرده!؟
🔹 شاید این موضوع در ابتدا چندان مهم به نظر نیاید، اما با نگاهی کلان به چینش اجتماعی جهان و نقشه شیطان برای به اسارت کشیدن روح انسانی با استفاده گسترده از رسانهها و چهرهها، ورق برخواهد گشت...
🔸 آیا اختلال هویت جنسی (ترنسکشوال) درست و کامل به ما معرفی شده است؟
🔺 همهچیز ساده به نظر میرسد، یک اشتباه در خلقت!!؟ یک احساس غیرقابلهضم، یک عمل جراحی، بیشمار عکس یادگاری...
❓آیا بهاندازه عادیسازی عمل تغییر جنسیت، برای رواج دادن جلسات روانکاوی پیش از عمل هم تلاش میکنند؟
آیا تا به حال درمورد عوارض جسمی عمل هشدار دادهاند؟
آیا همه از نتیجه عمل راضی هستند؟ یا عوارض روحی، حس شکست و بنبست و طردشدگی را هم تجربه میکنند؟
آیا برنامهای برای تبیین جایگاه خانواده و نقش آن در تثبیت هویت جنسی کودکان دارند؟
🔔برای آشنایی با ابعاد مختلف و جالبتوجه این موضوع، که در صورت غفلت چالش جدی آینده خواهد شد، آسیبهای غیرقابل جبران آن "بهویژه برای کودکان و نوجوانان" و نقش آن در فروپاشی خانواده متن کامل را مطالعه کنید 👇
http://roubesh.ir/post/879
📝 معصومه عمرانی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
وایپ
🔴ترویج عشقهای غیرطبیعی در پویانماییها ♦️در پویانمایی «المنتال:Elemental» محصول جدید پیکسار، عنصر
این رابطه از طرف خانوادهی پسر که شهری و از طبقه متمول هستند کاملا قابل پذیرش و دوستداشتنی است اما این عشق از طرف خانوادهی دختر که تعصب سنتی دارند در طی ماجراهایی مورد پذیرش قرار میگیرد.
ماجرا آنجا جالب میشود که این رابطه به علت امکان بخارشدن آب یا خاموش شدن آتش تا اواسط پویانمایی به شکل رابطه دوستی معمولی بود اما با یک جمله که «بگذار کمکم امتحان کنیم شاید اتفاقی نیفتد»، تغییر کرد و نه تنها اتفاقی نیفتاد بلکه هردو زیباتر و درخشانتر شدند.
♦️این نوع رابطهی غیرطبیعی در پویانمایی «زوتوپیا: Zootopia» نیز دیده میشود، رابطهای عاشقانه بین دو موجودی که در واقعیت یکی غذای دیگری است، غیرمنطقی است اما در این پویانمایی جذاب و دوستداشتنی نمایانده میشود.
♦️در پویانمایی «عروس مرده: Corpse Bride» نیز رابطهی غیرطبیعی بین عروس مرده و پسر جوانی نمایش داده میشود! که البته عروس مرده، در پایان به یک رابطهی طبیعی رسمیت میبخشد.
🔻وجود رابطههای عاشقانهی غیرطبیعی و غیرفطری در این پویانماییها به ویژه «المنتال» که دوعنصر متضاد در آن به وصال هم رسیدند، وصلتی ضدطبیعت است! که متاسفانه جامعه غرب به شدت در حال تبلیغ و ترویج آن است!
🔻این نوع وصلت سبب ایجاد زمینه برای پذیرش روابط غیرمعمول و عادیسازی آنان میشود، به گونهای که «LGBT» و «روابط با اجنه» برای بینندگان این پویانماییها قابل پذیرش است زیرا در ناخودآگاه خود از روابط عاشقانه دو حیوان شکار و شکارچی، دوعنصر آتش (نماد اجنه) و آب و زن مرده و مرد زنده با جذابیت بالا تاثیر پذیرفته است.
‼️پس چرا نتواند گونههای مختلف انحرافات جنسی حاصل از طبیعتِ مست تمدن غرب را عادی انگارد؟!
⁉️براستی چرا ما از ظرفیت صنعت پویانمایی برای «مفاهیم غنی» خود کمتر بهره میبریم؟ ظرفیتی که میتواند به عادیسازی چنین مفاهیم پستی بپردازد آیا قادر نیست گوشهای شنوای جهان را با نور «عشق واقعی» آشنا سازد؟
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe