eitaa logo
من شیعه هستم
572 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 لازمه سخن مذكور اين است كه تحوّلى در نيز پيدا شود، يعنى فكر هم از مَجراى عقلى خارج شده و در مَجراى احساس و عاطفه بيفتد و در نتيجه بسيارى از كارهايى كه از نظر فسق و فجور است، از نظر ميلها و احساسات، تقوا و جوانمردى و خوش اخلاقى و خوشرويى شمرده شود. نظير بسيارى از روابطى كه بين جوانان اروپا و بين مردان و زنان آنجا بر قرار است كه زنان شوهردار با مردان اجنبى، و دختران باكره با جوانان، و زنان بی شوهر با سگها، و مردان با اولاد خويش و اقوامشان و نيز روابطى كه مردان اروپا با محارم خود يعنى خواهر و مادر دارند و نيز نظير صحنه هايى كه اروپائيان در شب نشينى ها و مجالس رقص برپا می كنند، و فجايع ديگرى كه زبان هر انسان مؤدّب به آداب دينى، از ذكر آن مى دارد. 📝 و چه بسا كه خوى و عادات دينى در نظر آنان و غريب و مُضحک بيايد، و بر عكس ِآنچه در طريق دينى معمول نيست به نظرشان امرى عادى باشد. همه اينها به خاطر اختلافى است كه در و ادراك وجود دارد، (نوع تفكر دينى و نوع تفكر مادّى). 📝 و در كه صاحبان تفكر مادّى براى خود باب می كنند، (همان طور كه گفتيم) عقل و نيروی تعقّل دخالتى ندارد مگر به مقدارى كه راه زندگى را براى كامروايى و لذّت بردن هموار كند. پس در سنّت هاى احساسى تنها هدف نهايى كه هيچ چيز ديگرى نمى تواند معارض آن باشد، همان است و بس. و تنها چيزى كه مى تواند جلوی شهوترانى و لذّت بردن را بگيرد، لذّت ديگران است. لذا در اين گونه نظامها هر چيزى را كه انسان بخواهد، است (هر چند انتحار و دوئل و امثال آن باشد) مگر آنكه خواست يك فرد، مزاحم با خواست جامعه باشد كه در آن صورت، ديگر قانونى نيست. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🍂🍂🍁🍂 ☘وا محمّداه؛ صلّی عليکَ ملائکةُ السَّماء، هذا حُسينٌ مُرَمّلٌ بالدِّماء، مُقطّعُ الأعضاء و بَناتُک سَبايا... وای ای محمّد (ای پیامبر خدا)؛ سلام فرشتگان آسمان بر تو باد، اين توست... كه بدنش به خونش رنگين شده، و اعضای شريفش پاره پاره گشته، و دختران تو را به گرفته اند... 🌷اما ای دختر پیامبر؛ بعد از گذشت قرن ها؛ چه زیبا مردانی از جنس ایمان و بصیرت به دفاع از حرمت برخاسته و جنگیدند تا دوباره به اسارت نروی، و زنانی که با اقتدا به تو ، زینبی شدند... 💌 کانال " آی💔شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌹🌹🌹 💠 از سوى ديگر در نهاد انسان اين نهفته شده كه : همواره به هر حادثه بر می خورد، از علل آن جستجو كند، و نيز هر پديده اى كه در ذهنش هجوم مى آورد علّتش را بفهمد. و تا نفهمد، آن پديده ذهنى را در خارج تحقّق ندهد. پس هر پديده ذهنى را، وقتى تصميم مى گيرد در خارج ايجاد كند كه علّتش هم در ذهنش وجود داشته باشد. و نيز درباره هيچ مطلبِ علمى و تصديق نظرى، داورى ننموده و آن را نمى پذيرد مگر وقتى كه آن را فهميده باشد، و با تکیه بر آن علّت، مطلب نامبرده را بپذيرد. 💠 اين وضعى است كه دارد، و هرگز از آن تخطّى نمى كند. و اگر هم به مواردى برخوريم كه بر حسب ظاهر بر خلاف اين كليّت باشد، باز با دقّت نظر و باريك بينى شبهه ما از بين مى رود، و پى مى بريم كه در آن مورد هم جستجوى از علّت وجود داشته؛ چون اعتماد و طمأنينه به علّت، امرى است و چيزى كه فطرى شد، ديگر اختلاف و تخلّف نمى پذيرد. 💠 و همين داعى و انگیزه فطرى، انسان را به تلاشهاى فكرى و عملى وادار كرد، كه ما فوق طاقتش بود. چون احتياجات طبيعى او يكى دو تا نبود، و يك انسان نمى توانست همه حوائج خود را بر آورد و در همه آنها عمل فكرى انجام داده و به دنبالش عمل بدنى هم انجام بدهد، و در نتيجه حوائج خود را تأمين كند؛ چرا که نيروى طبيعىِ شخص او وافى و کافی به اين كار نبود. لذا فطرتش راه چاره اى پيش پايش گذاشت و آن اين بود كه متوسّل به زندگى اجتماعى شود، و براى خود بوجود آورد، و حوائج زندگى را در ميان افراد اجتماع تقسيم كند، و براى هر يك از ابواب حاجات، افرادی را موكّل سازد. عيناً مانند يك بدنِ زنده، كه هر عضو از اعضاء آن، يك قسمت از حوائج بدن را بر مى آورد و حاصل كار هر يك، عايد همه می شود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج)🌺
🌼🌼 💠 از سوى ديگر، حدّ معيّنى ندارد تا وقتى به آن رسيد، تمام شود. بلكه روز به روز بر كميّت و كيفيّت آنها افزوده مى گردد؛ و در نتيجه : فنون و صنعت ها و علوم، روز به روز انشعاب جدیدی به خود مى گيرد. و بشر ناگزير براى هر شعبه از شعب علوم و صنايع، به احتياج پيدا مى كند، و در صدد تربيت افراد متخصّص بر مى آيد. 💠 آرى، اين علومى كه فعلاً از حدّ شمارش خارج شده، بسيارى از آنها در سابق يك علم شمرده می شد، و همچنين صنايع گوناگون امروز، (كه هر چند تاى از آن در سابق، جزء يك صنعت بود و يك نفر به تنهایی، متخصّص در همه آنها بود) ولى امروز همان يك علم، و يك صنعتِ ديروز، شده و هر باب و فصل از آن علم و صنعت، علم و صنعتى جداگانه شده (مانند علم طبّ، كه در قديم يك علم بود، و جزء يكى از فروع طبيعيّات به شمار مى رفت، ولى امروز به چند علم جداگانه تقسيم شده) كه يك فرد انسان - هر قدر هم که باشد - در بيشتر از يكى از آن علوم تخصّص پيدا نمى كند. 💠 و چون چنين بود، باز با الهام فطرتش مُلهم شد به اينكه در آنچه كه خودش تخصّص دارد، به علم و آگهى عمل كند، و در آنچه كه ديگران در آن تخصّص دارند، از آنان نموده و به تخصّص و مهارت آنان اعتماد كند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
. 💠 سؤال : چرا خداوند متعال کسانى را که حجّت و راهنما ندارند، می کند؟ 🔸جواب : خداوند سبحان مى فرماید : و إن مِن اُمّةٍ إلّا خَلا فیها نذیرٌ — و هیچ امّتى نبوده مگر اینکه در بین آنها هشدار دهنده اى بوده است (سوره فاطر/24). از این آیه استفاده می شود که براى همه ، اتمام حجّت شده است. ________ 💠 سؤال : به اقوام وحشى در جنگلهاى آمازون چگونه اتمام حجّت شده است ؟ 🔸جواب : آنها مستضعفند. __________ 💠 سؤال : آیا کسى که به تبعیّت از محیط و بر اساس عقاید آباء و اجداد خود، دین دیگرى غیر از اختیار کند و آن را حقّ بداند، و اشتغال به امور دنیوى او را از تفحّص و تحقیق دین حق باز دارد، (مستضعف ) محسوب می شود؟ 🔸جواب : چنین شخصى مستضعف نیست ؛ زیرا احتمال مى داده که در میان ادیانِ موجود، دین حقّى وجود دارد که انسان باید از آن پیروى کند؛ ولى سختی و صعوبتِ امر تحقیق و یا اشتغال به امر معاش، او را از جستجو و تحقیق درباره دین حقّ باز داشته ، چنین شخصى است . ☘ میزان مستضعف بودن را خداوند متعال بیان نموده و مى فرماید : إلّا المُستَضعَفین مِن الرِّجال و النساء و الوِلدان لایستطیعون حیلةً و لایهتدون سبیلاً — مگر مردان و زنان و کودکان فرودستى که چاره جویى نتوانند و راهى نیابند (سوره نساء/98). یعنى کسى که حقّ براى او روشن نشده و احتمال ندهد که دین حقّى وجود دارد، مستضعف است. و اگر احتمال حقّانیت بدهد مستضعف نخواهد بود، زیرا اجمالاً حقّ براى او روشن است و چنین شخصى مسئولیت دارد و باید جستجو کند و حق براى او روشن گردد. ___________ 💠 سؤال : آیا کسى که از روى تحقیق ، حقّ را در فهمیده ، کافر است ؟ 🔸جواب : کافرِ مستضعف است. خداوند مى فرماید : إلّا المستضعفین مِن الرِّجال و النِّساء و الوِلدان لایَستطیعون حِیلةً و لایهتدون سبیلاً (نساء/98). _______ 💠 سؤال : آیا در صورتى که مُعاند (= دشمن) نباشند، مُعذّب خواهند بود؟ 🔸جواب : در روایتى ، راوى از حضرت باقر علیه السّلام مى پرسد : کسانى که امام ندارند، جایشان کجاست ؟ حضرت در پاسخ مى فرماید: آنان مستضعفند. اگر کار خیر کرده باشند، مُنعّم خواهند بود، و ممکن است جهنّمى هم در بین آنها باشند. ___________ 💠 سؤال : آیا در به آنها تکلیف مى شود؟ 🔸جواب : خداوند سبحان مى فرماید: و آخَرون مُرجَون لِأمر الله ، إمّا یُعَذّبُهم و إمّا یَتوبُ علیهم: و عدّه اى دیگر، کارشان موقوف به فرمان خداست، یا آنان را - به عدل - عذاب مى کند، و از آن ها - به لطف - در مى گذرد. (سوره توبه/۱۰۶) ☘ بنابراین آنان، حکم دیگرى غیر از بقیه مردم (در اطاعت و معصیت ، و ثواب و عقاب) دارند، و حسابشان به تأخیر مى افتد. و در حدیث آمده است : آتشى بر افروخته مى گردد و به آنها گفته مى شود که در آن داخل شوند. و امتحان آن ها به این صورت است. 📚 در محضر علامه طباطبایی ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 📝 و اگر خواننده محترم به دقّت اختلاف نامبرده را مورد نظر قرار بدهد آن وقت كاملاً متوجه مى شود كه چرا نظام اجتماعى غربى با مِذاق بشر از نظام اجتماعى دينى است. چيزى كه هست اين را هم بايد متوجه باشد كه اين سازگارتر بودن، مخصوص نظام اجتماعى غربى نيست و مردم تنها آن را بر سنّت هاى دينى ترجيح نمى دهند، بلكه همه سنّت هاى غير دينى داير در دنيا همين طور است، و از قديم الأيّام نيز همين طورى بوده. 📝 حتى مردم، سنّت هاى بَدَوى و صحرانشينى را هم مانند سنّت هاى غربى بر سنّت هاى دينى ترجيح مى دادند، براى اينكه دينِ صحيح همواره به سوى دعوت می كرده و اولين پيشنهادش به بشر اين بوده كه در برابر حقّ خاضع باشند، و بَدَويها (= بشر اوّلیه) از قديم ترين أعصار در برابر بُت و خضوع داشتند. 📝 و اگر خواننده حق اين تأمّل و دقّت را ادا كند، آن وقت خواهد ديد كه تمدّن عصر حاضر نيز معجونى است مركّب از سنّت هاى بت پرستى قديم، با اين تفاوت كه بت پرستیِ قديم جنبه فردى داشت و در عصر حاضر به شكل اجتماعى در آمده و از مرحله سادگى به مرحله فنّى در آمده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌼🌼🌼 💜 منْ اَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ 💛 هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نیست و هر كس فریاد كمك خواهى كسى را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نیست. 📚 تحف العقول ص 356 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌷🌷🌷 📝 و اينكه گفتيم اساس نظام دين اسلام پيروى از است نه موافقت با طبع، روشن ترين و واضحترين بيانِ بيانات قرآن كريم است كه اينك چند آيه از آن بيانات از نظر خواننده می گذرد. ❣هوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ — او كسى است كه فرستاده خود را با هدايت و دين فرستاد. (سوره توبه آيه 34 ) ❣و اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ — و خدا به حكم می كند. (سوره مؤمن آيه 20) و درباره مؤمنين فرموده : ❣و تَواصَوْا بِالْحَقِّ — يكديگر را به رعايت سفارش می كنند. (سوره عصر آيه 3) ❣لقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ — ما با حقّ به سويتان آمده ايم، و حقّ برايتان آورده ايم و ليكن چه كنيم كه بيشتر شما از حقّ داريد. (سوره زخرف آيه 78) در اين آيه ملاحظه می فرمائيد اين اعتراف را كه : « موافق ميل بيشتر مردم نيست». و در جاى ديگر مسأله پيروى از خواست اكثريت را ردّ نموده و فرمود : پيروى از خواست اكثريت، سر از فساد در مى آورد، و آن اين آيه است كه : ❣بلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ، وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ، وَ مَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ — بلكه پيامبر برايشان حقّ را آورده، اما چه بايد كرد كه بيشترشان از حقّ دارند، با اينكه اگر قرار باشد مردم پيروى حقّ نكنند و بلكه پيرو خواست مردم باشد، آسمانها و زمين و هر كس كه در آنها هست همه فاسد مى شوند؛ از اين بالاتر اينكه ما براى آنان هوشيارى آورديم، و ايشان از هوشيار شدن خود گريزانند. (سوره مؤمنون آيه 71) و جريان حوادث هم مضمون اين آيه را تصديق كرد و ديديم كه چگونه فساد روز به روز بيشتر و روى هم انباشته تر شد. و در جاى ديگر فرموده : ❣فما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ — با اينكه بعد از چيزى به جز ضلالت نيست، پس ديگر از حقّ به كجا می گريزند. (سوره يونس آيه 32) 📝 و آيات قرآنى در اين معنا و قريب به اين معنا بسيار زياد است و اگر بخواهى به بيش از آنچه ما آورديم آشنا شويد مى توانيد سوره را مطالعه كنيد كه بيش از بيست و چند بار كلمه "حقّ " در آن تكرار شده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌸🌸🌸 ✅در زندگى اجتماعى، انسان ناچار از است. 💠 اينجاست كه می گوييم : بناى عقلاى عالَم بر اين است كه هر كس به اهل خبره در هر فنّ مراجعه نمايد. و حقيقت و واقع اين مراجعه، همان تقليد اصطلاحى است كه معنايش به دليل اجمالى هر مسئله ای است كه دسترسى به دليل تفصيلىِ (=دلیل کامل) آن، از حدّ و حيطه طاقت او بيرون است. هم چنان كه به حكم فطرتش خود را محكوم می داند به اينكه در آنچه كه در وسع و طاقت خودش است به تقليد از ديگران اكتفاء ننموده، خودش شخصاً به بحث و جستجو پرداخته، دليل تفصيلى آن را به دست آورد. 💠 و ملاك در هر دو باب اين است كه آدمى پيروى از نكند. اگر قدرت بر اجتهاد دارد، به حكم فطرتش بايد به اجتهاد و به دست آوردنِ دليل تفصيلى و علّت هر مسئله كه مورد ابتلاى او است بپردازد؛ و اگر قدرت بر آن ندارد، از كسى كه عالِم به آن مسئله است تقليد كند. و از آنجايى كه است فردى از نوع انسانى يافت شود، كه در تمامى شئون زندگى تخصّص داشته باشد و آن اصولى را كه زندگيش متّكى بدانها است مستقلاً اجتهاد و بررسى كند، قهراً خواهد بود كه انسانى يافت شود كه از تقليد و پيروىِ غير، خالى باشد. و هر كس خلاف اين معنا را ادّعا كند، و يا درباره خود پندارى غير اين داشته باشد (يعنى می پندارد كه در هيچ مسئله از مسائل زندگى تقليد نمى كند) در حقيقت سند خود را امضا کرده است. 💠 بله تقليد در آن مسائلى كه خود انسان ميتواند به دليل و علّتش پى ببرد، و غلط است؛ هم چنان كه اجتهاد در مسئله اى كه اهليّتِ ورود بدان مسئله را ندارد، يكى از رذائل اخلاقى است كه باعث هلاكت اجتماع می گردد، و مدينه فاضله بشرى را از هم مى پاشد. پس افراد اجتماع، نمى توانند در همه مسائل باشند و در هيچ مسئله اى تقليد نكنند؛ همانطور که نمی توانند در تمامى مسائل زندگى باشند و سراسر زندگيشان پيروى محض باشد. چون جز از خداى سبحان، از هيچ كس ديگر نبايد اينطور پيروى كرد (يعنى پيرو محض بود). بلكه در برابر خداى سبحان بايد پيرو محض بود، چون او يگانه سببى است كه ساير اسباب، همه به او منتهى می شود. 💙پایان💙 📚 جلد 1 ص 319 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
تقلید و بنی اسرائیل.pdf
219.6K
. 💠 دیگه چیه؟ همش تقلید تقلید.. 💠 آخه مردم چقدر باید ساده باشن؟😔😔 ✅ همه چیز درباره تقلید فقط در 6 صفحه ✅ اصلا همه چیزشون از هاست http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 💠 و اما اينكه براى اعتبار بخشيدن به خواست اكثريّت گفتند : « پيروى اكثر در عالَم طبيعت هم جارى است »، درست است و نمى توان ترديد كرد كه طبيعت در آثارش تابع است و ليكن اين باعث نمى شود كه حكم عقل ( یعنی وجوب پيروى از حقّ) باطل شود و يا با آن معارضه كند. چون طبيعت خودش يكى از مصاديق است، آن گاه چگونه ممكن است حقّ خودش را باطل كند و يا به معارضه با آن برخيزد؟! ☘ توضيح اين مطلب نياز به بيان چند مقدّمه دارد : 💠 اوّل اينكه : موجودات و حوادث خارجى، كه ريشه و پايه اصولِ عقايد انسان در دو مرحله «علم» و «عمل» هستند، در پديد آمدن و اقسام تحولاتش تابعِ است كه نظامى است دائمى و ثابت، و نظامى است كه به شهادت تمامى دانشمندان و متخصّصين در هر رشته از رشته هاى علوم، و نيز به شهادت قرآن كريم (به بيانى كه در بحث "اعجاز قرآن" در جلد اول عربى اين كتاب گذشت) استثناء نمى پذيرد. پس جريان آنچه در عالَم خارج جارى است، از دوام و ثبات تخلّف ندارد؛ حتى مسأله اكثريّت هم كه در عالَم طبيعت است در اكثريتش طبق قاعده است، و دائمى و مى باشد. مثلاً اگر آتش در اكثر موارد گرمى و حرارت مى بخشد، و نود درصد اين اثر را از خود بروز مى دهد همين نود درصدش دائمى و ثابت است؛ و همچنين هر چيزى كه داراى اثر است. و اين خود مصداقى از كلّىِ است. 💠 دوم اينكه : انسان به حسب فطرت تابع هر چيزى است كه به نحوى آن را داراى واقعيّت و خارجيّت مى داند، پس خود انسان هم كه به حسب فطرت تابع است، خودش نيز مصداقى از است. و حتى آن كسى هم كه وجود علمِ قطعى را مُنكِر است و می گويد : هيچ علمِ قطعى در عالَم نداريم (هر چند كه همين گفتارش، گفته او را ردّ میكند چرا كه اگر اين جمله - كه هيچ علم قطعى در عالم وجود ندارد - قطعى نباشد پس مردود و غير قابل اعتماد است، چون قطعى و صد در صدی نيست. و اگر قطعى باشد پس صاحب اين گفتار يك علم قطعى را پذيرفته است) وقتى از شخصى قاطع، سخنى قاطع مى شنود با خضوع هر چه بيشتر آن را مى پذيرد. 💠 سوم اينكه : حقّ - همانطور كه توجّه فرموديد - امرى است كه خارجيّت و واقعيّت داشته باشد، امرى است كه انسان در مرحله خاضعش شود و در مرحله عمل از آن كند و اما نظر انسان و ادراكش، وسيله و عينكى است براى ديدن واقعيت هاى خارجى و نسبتش به واقعيت ها، نظير نسبتى است كه آينه با مرئى و صورت منعكس در آن دارد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
سلام دوستان عزیز🌹 صبحتون بخیر💗 الحمدلله بحث هم تمام شد. ان شاءالله بحثی درباره اینکه چرا دین اسلام کشتن و خوردن گوشت شون رو اجازه داده، ارائه می کنیم. با مطالعه بحث جدید، شبهاتی مثل : «اسلام مگه نیست پس چرا اجازه داده بعضی از حیوانات رو بکشیم؟» ، « چرا اسلام گوشت بعضی از حیوانات رو کرده؟»، «چرا باید حیوان رو کرد؟ یعنی چرا حتماً باید شکلِ کشتن حیوان بطور خاصی باشه» و... برامون حلّ میشه ان شاءالله.🌷 @ishiaa
🌹🌹🌹 ❇️ عقائد امّتها در مورد خوردن 💠 در اين معنا هيچ شكى نيست كه انسان مانند ساير حيوانات و گياهان مجهّز به است. يعنى دستگاهى دارد كه اجزايى از موادّ عالَم را به خود جذب کرده و به آن مقدارى كه بتواند در آن عمل می کند، و آن را جزء بدن خود ساخته و به اين وسيله، بقاى خود را حفظ می نمايد؛ پس بنابر اين براى اينگونه موجودات مانع طبيعى وجود ندارد از اينكه هر غذايى كه براى او قابل هضم و مفيد باشد بخورد. تنها مانعى كه - از نظر طَبع - تصوّر دارد اين است كه آن غذا براى آن موجودات داشته باشد، و يا مورد آنها باشد. 💠 امّا متضرّر شدن : مثل اينكه در يابد كه فلان چيز خوردنى براى بدن او ضرر دارد، و نظام او را بر هم مى زند، براى اينكه مسموم است و يا خودش سمّ است؛ در چنين مواردى انسان و حيوان و نبات، از خوردن امتناع مى ورزد. و يا مثل اينكه در يابد كه خوردن فلان چيز براى او ضرر دارد، مثل چيزهايى كه در اديان و شرايع مختلفه الهى تحريم شده، و امتناع از خوردن اينگونه چيزها امتناع به حسب طبع انسان نيست، بلكه امتناع فكرى است. 💠 و اما تنفّر عبارت است از : اينكه انسان يا هر جاندار ديگر، چيزى را بداند و در نتيجه طبع او از نزديكى به آن امتناع بورزد، مثل اينكه يك انسانى نجاست خود را بخورد كه چنين چيزى نمى شود، زيرا انسان نجاست خود را پليد مى داند و از نزديكى به آن نفرت دارد. بله گاهى انسانهاى ديوانه و يا كودك ديده شده اند كه نجاست خود را بخورند. گاهى هم مى شود كه تنفّر انسان از خوردن چيزى به حسب طبع و طبیعتش نباشد، بلكه اين امتناعش مستند باشد به عواملى ، مانند مذهب و يا عادت قومى و سنّت هاى مختلفه اى كه در مجتمعات گوناگون رائج است. مثلاً مسلمانان از گوشت خوك نفرت دارند، و مسیحیان آن را خوراكى مطبوع و پاكيزه مى دانند؛ و در مقابل اين دو امّت، ملل هستند، كه بسيارى از حيوانات - از قبيل قورباغه و خرچنگ و موش و امثال آن را - با ميل و رغبت مى خورند، در حالى كه ملل آنها را پليد مى شمارند. اين قسم از امتناع، امتناع بر حسب طبع اوّلى نيست، بلكه بر حسب طبع و قريحه اى است كسبى. (یعنی بخاطر طبیعت دوّمی است که با توجه به عواملی یاد شد، برای خودشان درست کرده اند). ادامه دارد... 📚 جلد5 ص 295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
حقیقت محبّت و دوست داشتن.pdf
359.5K
💗💗💗 ✅ویژه✅ 💠فایل pdf حقیقت محبّت 💠 ریشه عشق به همسر، دوست داشتن زیبایی و هنر و پول و مقام و منصب... ❣فقط 9 صفحه است. 👈پیشنهاد میکنم همه رو با دقّت بخونی👌 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 💞💞💞
🌹🌹🌹 💠 حال كه اين چند نكته روشن گرديد، معلوم شد كه حقّ بودن، صفتِ است. وقتى چيزى را مى گوئيم حقّ است كه - در طبيعت - وقوعش در خارج و يا باشد، كه بازگشت اكثريّتش هم (به بيانى كه گذشت) به همان دوام و ثبات است، پس حقّ بودن هر چيزى بدين اعتبار است، نه به اعتبار اينكه من به آن علم دارم و يا دركش میكنم. به عبارتى ديگر، بودن، صفتِ آن امرى است كه معلوم به علم ما است، نه صفتِ علم ما. پس اگر رأى و علمِ اكثريّت افراد و اعتقادشان به فلان امر تعلق بگيرد، نمى توان گفت اين رأى حقّ است و حقّ دائمى است؛ بايد ديد اين رأى اكثريت مطابق با واقعيّت خارجى است يا مخالف آن، بسا مى شود كه مطابق با واقع است و در نتيجه حقّ است، و بسا مى شود كه به خاطر مخالفتش با واقعيّت خارج، مصداق مى شود؛ و وقتى باطل شد ديگر جا ندارد كه انسان در برابر آن خاضع شود و يا اگر خيال می كرده واقعيّت دارد و در برابرش خاضع مى شده، بعد از آن هم كه فهميد باطل است باز هم دست از خضوعِ قبليش بر ندارد. 💠 مثلاً وقتى شما خواننده عزيز، به امرى پيدا كنيد و آنگاه تمام مردم در آن عقيده با تو مخالفت كنند، تو به خاطر مخالفت همه مردم دست از خضوع خود در برابر آن تشخيص كه داشتى بر نمى دارى و طبيعتاً خاضع تشخيص مردم نمى شوى، و به فرضى هم كه به ظاهر از آنان پیروی كنى، اين پيروی تو بخاطر رو در بايستى و يا ترس و يا عاملى ديگر است، نه اينكه تشخيص آنان را حقّ و واجب الإتّباع بدانى. و بيان در اينكه صِرف اكثريّت دليل بر حقّ بودن و وجوب تبعیّت نيست، بيان خداى تعالى است كه مى فرمايد : ❣بلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ — بلكه آنچه براى آنان آمد حقّ بود، ولى بيشترشان از پذيرفتن حقّ كراهت دارند. (سوره مؤمنون آيه 70) و اگر آنچه اكثريّت مى فهمد حقّ بود، ديگر ممكن نبود كه اكثريّت نسبت به حقّ كراهت داشته باشند و به معارضه با آن برخيزند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌼🌼🌼 💠 سوال : آیا امیرالمؤمنین علیه السلام غیر از کلمات دیگرى هم دارند؟ 🔸جواب : بله ، از میان تمامی صحابه که تعدادشان حدوداً 12 هزار نفر است ، هیچ کدام مانند کلمات حضرت علیه السلام را ندارند. کلمات آن بزرگوار از پُر مغزى مى خواهد منفجر شود. این کتاب است با 11 هزار حکمت که همه آنها در پُر مغزى یکتا، و مِفتاح (=کلید) علوم کثیره است . و مثل آن ، جملات آن حضرت است که اگر آنها هم جمع گردد، 11 هزار دیگر مى شود. 📚 در محضر علامه طباطبایی 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺🌺🌺
🌸🌸🌸 💠 پس روشن شد كه انسان در تغذّى به گوشت ها طُرُق مختلفه اى دارند، طرقى بسيار كه از نقطه «امتناع» شروع و به نقطه «آزادى مطلق» در عرضى عريض ختم مى شود، هر چه را كه مباح و گوارا مى داند دليلش او است، و آنچه را كه حرام و ناگوار مى داند دليلش يا او است يا او. 💠 در سنّت خوردن تمامى گوشت ها تحريم شده، و پيروان اين سنّت هيچ حيوانى را حلال گوشت نمى دانند، و اين طرف «تفريط» در مسأله خوردن گوشت است، و طرف «افراط» آن را وحشى هاى آفريقا (و بعض متمدّنين اروپا و غرب) پيش گرفته اند، كه از خوردن هيچ گوشتى حتى گوشت امتناع ندارند. 💠 امّا عرب در دوران گوشت چهارپايان و ساير حيوانات از قبيل موش و قورباغه را مى خورد، چهارپايان را هم به هر نحوى كه كشته مى شد مى خورد (چه اينكه سرش را بريده باشند، و چه اينكه خفه اش كرده باشند، و چه طورى ديگر مرده باشد،كه در آيه 3 سوره مائده به عنوانهاى "منخنقه" و "موقوذه" و "مترديه" و"نطيحه" و نيم خورده درندگان از آنها ياد شده است) و وقتى مورد اعتراض واقع مى شدند می گفتند : چطور شد كه آنچه خود شما می كُشيد حلال است، و آنچه خدا می كشد حرام است؛ هم چنان كه نيز همين جواب از برخی اشخاص شنيده مى شود كه مگر گوشت با گوشت فرق دارد و همين كه گوشتى سالم باشد و به بدن انسان صدمه وارد نياورد آن گوشت خوردنى است، هر چند كه بى ضرر بودنش به وسيله علاجهاى طبّى صورت گرفته باشد. و خلاصه گوشت آن گوشتى است كه دستگاه گوارش آن را نپذيرد، از آن گذشته همه گوشتها براى اين دستگاه گوشت است، و هيچ فرقى بين آنها نيست. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🔰سلوک إلی الله سلوک الی الله با مراعات دستوراتی که در برای دستیابی به انقطاع رسیده است همچون : «توبه»، «إنابه»، «محاسبه»، «مراقبه»، «صَمت»، «جُوع»، «خلوت» و «بیداری» آغاز می شود. و سالك با به دستورات و انجام عبادات به مجاهدت با نفس می پردازد تا اینکه منجر به انقطاع کامل و غفلت از نفس و توجه تامّ به خداوند سبحان می گردد. در این هنگام «طالعي از غیب» درخشیدن می گیرد و به دنبال آن «نفحات الهی» و «جذبات رحمانی» پی در پی فرا می رسند و موجب محبّت و گرایش بیشتر به معبود که همان ذکر و یاد خداست می شوند. سپس برقی می درخشد که هیچگاه فروکش نمی کند و جَذبه ای طالع می گردد و اشتیاقی دست می دهد تا اینکه سلطان محبّت در دل استقرار می یابد و ذکرْ بر نفس، مستولی و چیره می گردد، و به مقام می رسد و امر پایان می یابد. 📚مجموعه رسائل علامه طباطبایی، ج2، ص86 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 💠 و نيز در عرب رسم بود كه را مى خوردند. و آن را در روده حيوان ريخته، با آن روده كباب می كردند و مى خوردند و به خورد ميهمانان مى دادند. و نيز رسمشان چنين بود كه هر گاه دچار قحطى مى شدند، بدن شتر خود را با آلتى برّنده سوراخ می كردند، و هر چه خون بيرون مى آمد مى خوردند. امروز نيز خوردن خون در بسيارى از امّت هاى غير مسلمان رائج است؛ و اين سنّت در بت پرستان رواج بيشترى دارد، و بطورى كه شنيده مى شود از خوردن هيچ حيوانى حتى سگ و گربه و حتى كِرمها و صدفها و ساير حشرات امتناع ندارند. 💠 و امّا در بين آن سنّت تفريطى و اين روش افراطى، راهى ميانه را رفته. از بين گوشتها هر گوشتى كه طبيعت انسانهاى معتدل و يا به عبارتى طبيعت معتدلِ انسانها آن را پاكيزه و مطبوع مى داند، در تحت عنوان كلّى «طيّبات» حلال كرده، و سپس اين عنوان كلّى را به يعنى بَهائم كه عبارتند از گوسفند و بُز و گاو و شتر (و در بعضى از چهار پايان چون اسب و الاغ به كراهت) و در ميان به هر مرغى كه گوشت خوار نباشد (که علامتش داشتن سنگدان و پرواز به طريق بال زدن و نداشتن چنگال است) و در به ماهيانى كه فلس دارند (به آن تفصيلى كه در كتب فقه آمده) تفسير كرده است. و از اين حيواناتِ حلال گوشت، خون و مُردار و آنچه براى غيرخدا ذبح شده را تحريم كرده، و غرض در اين تحريم اين بوده كه بشر بر طبق سنّت زندگى كند؛ چون بشر در اصل فطرت به خوردن گوشت علاقه مند است و نيز فطرتاً براى فكر صحيح و طَبع مستقيم (كه از تجويز هر چيزى كه نوعاً ضرر دارد و يا مورد نفرت طبع است امتناع مى ورزد) احترام قائل است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
هدایت شده از من شیعه هستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜❤️💜 🌹 😍چند روز دیگه تولدشه - 18 فروردین 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7