eitaa logo
من شیعه هستم
569 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
💙💙💙 ❤️حقیقت حُبّ به همسر 📝 در اين حُبّ نيز اگر نيك بنگريم، مى بينيم كه اين حُب هم كار ما نيست بلكه كار دستگاه تناسلى ما است، به اين معنا كه دستگاه تناسلى تشنه عمل لقاح ميشود و آن را دوست ميدارد و چون اين عمل با همسرى انجام ميشود، مى گوييم : ، در حالى كه اگر واقع قضيه را بشكافيم، مى بينيم پاى من در كار نيست، بلكه اولاً و بالذّات دستگاه تناسلى عمل خود را دوست ميدارد و ثانياً و بالتبع را، چون عملش با او قابل انجام است، همانطور كه در طعام گفتيم، پاى من در كار نيست، بلكه دستگاه گوارش اولاً و بالذات عمل خود را دوست ميدارد و ثانيا و بالتبع غذا را دوست ميدارد. و عمل لقاح اثر نيرويى است كه خداى تعالى در هر جاندارى به وديعت نهاده، هم چنان كه عمل تغذيه نيز اثر نيرويى است كه خدا در او به وديعت سپرده است. 📝 از همين جا معلوم ميشود كه اين دو حُبّ (يعنى حب به غذا و حب به همسر) برگشتش به يك حُب است، براى اينكه و به هم مربوطند و كمالى هم كه از كار اين دو دستگاه حاصل ميشود، به هم ارتباط دارند. 📝 و چون چنين است احتمال دارد كه حُب عبارت باشد از « يك تعلّق كه خاص اين دو مورد است، و در غير اين دو مورد اصلا يافت نشود» و ليكن آزمايش از راه آثار، اين احتمال را دفع مىكند، زيرا اين تعلق كه نامش حُب است، اثرى در دارنده اش دارد و آن اين است كه قوّه ( ) را به سوى فعليّت - اگر فعليت نداشته باشد -مى كشاند و اگر فعليت داشته باشد، به سوى ترك آن جذب مى كند و اين دو خاصيت و يا يك خاصيت را در تمامى موارد قواى ادراكى احساس مى كنيم كه حُب، آن قوا را به سوى افعالش به حركت در مى آورد. 📝 قوه ، ، ، ، ساير قوا و حواس ظاهرى و باطنى كه در ما است (چه قواى فاعله و چه منفعله) همه اين حالت را دارند كه هر يك فعل خود را دوست ميدارد و اين دوستى، او را به سوى فعلش جذب مى كند، چشم را به سوى ديدن آنچه دوست دارد جذب مى كند و گوش را به سوى شنيدن و همچنين هر قوه ديگر را. و اين نيست مگر بخاطر اينكه كار هر قوّه او است و هر قوه اى با كار مخصوص به خود، نقص خود را تكميل نموده، حاجت طبيعى خود را بر می آورد. 📝 اينجاست كه معنا و مفهوم حُب مال و حب جاه و حب علم، براى ما روشن مى گردد، چون انسان با هر يك از مال و جاه و علم، استكمال (= طلب کمال) مى كند و به همين جهت آنها را دوست ميدارد. 📝 پس از اينجا نتيجه مى گيريم كه حُبّ ، تعلّقى است خاص و انجذابى است شعورى و مخصوص بين انسان و كمال او. و تجربه هاى دقيق كه از طريق آثار و خواص حب صورت گرفته، ثابت كرده كه حُب در نيز هست. ادامه دارد... 📚 💌 به کانال " آی💚شیعه " بپیوندید : http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 ❇️ عقائد امّتها در مورد خوردن 💠 در اين معنا هيچ شكى نيست كه انسان مانند ساير حيوانات و گياهان مجهّز به است. يعنى دستگاهى دارد كه اجزايى از موادّ عالَم را به خود جذب کرده و به آن مقدارى كه بتواند در آن عمل می کند، و آن را جزء بدن خود ساخته و به اين وسيله، بقاى خود را حفظ می نمايد؛ پس بنابر اين براى اينگونه موجودات مانع طبيعى وجود ندارد از اينكه هر غذايى كه براى او قابل هضم و مفيد باشد بخورد. تنها مانعى كه - از نظر طَبع - تصوّر دارد اين است كه آن غذا براى آن موجودات داشته باشد، و يا مورد آنها باشد. 💠 امّا متضرّر شدن : مثل اينكه در يابد كه فلان چيز خوردنى براى بدن او ضرر دارد، و نظام او را بر هم مى زند، براى اينكه مسموم است و يا خودش سمّ است؛ در چنين مواردى انسان و حيوان و نبات، از خوردن امتناع مى ورزد. و يا مثل اينكه در يابد كه خوردن فلان چيز براى او ضرر دارد، مثل چيزهايى كه در اديان و شرايع مختلفه الهى تحريم شده، و امتناع از خوردن اينگونه چيزها امتناع به حسب طبع انسان نيست، بلكه امتناع فكرى است. 💠 و اما تنفّر عبارت است از : اينكه انسان يا هر جاندار ديگر، چيزى را بداند و در نتيجه طبع او از نزديكى به آن امتناع بورزد، مثل اينكه يك انسانى نجاست خود را بخورد كه چنين چيزى نمى شود، زيرا انسان نجاست خود را پليد مى داند و از نزديكى به آن نفرت دارد. بله گاهى انسانهاى ديوانه و يا كودك ديده شده اند كه نجاست خود را بخورند. گاهى هم مى شود كه تنفّر انسان از خوردن چيزى به حسب طبع و طبیعتش نباشد، بلكه اين امتناعش مستند باشد به عواملى ، مانند مذهب و يا عادت قومى و سنّت هاى مختلفه اى كه در مجتمعات گوناگون رائج است. مثلاً مسلمانان از گوشت خوك نفرت دارند، و مسیحیان آن را خوراكى مطبوع و پاكيزه مى دانند؛ و در مقابل اين دو امّت، ملل هستند، كه بسيارى از حيوانات - از قبيل قورباغه و خرچنگ و موش و امثال آن را - با ميل و رغبت مى خورند، در حالى كه ملل آنها را پليد مى شمارند. اين قسم از امتناع، امتناع بر حسب طبع اوّلى نيست، بلكه بر حسب طبع و قريحه اى است كسبى. (یعنی بخاطر طبیعت دوّمی است که با توجه به عواملی یاد شد، برای خودشان درست کرده اند). ادامه دارد... 📚 جلد5 ص 295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺