💙💙💙
#ishiaa
#حقیقت_محبت
#قسمت2
#المیزان
❤️حقیقت حُبّ به همسر
📝 در اين حُبّ نيز اگر نيك بنگريم، مى بينيم كه اين حُب هم كار ما نيست بلكه كار دستگاه تناسلى ما است، به اين معنا كه دستگاه تناسلى تشنه عمل لقاح ميشود و آن را دوست ميدارد و چون اين عمل با همسرى انجام ميشود، مى گوييم : #من_همسرم_را_دوست_ميدارم، در حالى كه اگر واقع قضيه را بشكافيم، مى بينيم پاى من در كار نيست، بلكه اولاً و بالذّات دستگاه تناسلى عمل خود را دوست ميدارد و ثانياً و بالتبع #همسر را، چون عملش با او قابل انجام است، همانطور كه در طعام گفتيم، پاى من در كار نيست، بلكه دستگاه گوارش اولاً و بالذات عمل خود را دوست ميدارد و ثانيا و بالتبع غذا را دوست ميدارد. و عمل لقاح اثر نيرويى است كه خداى تعالى در هر جاندارى به وديعت نهاده، هم چنان كه عمل تغذيه نيز اثر نيرويى است كه خدا در او به وديعت سپرده است.
📝 از همين جا معلوم ميشود كه اين دو حُبّ (يعنى حب به غذا و حب به همسر) برگشتش به يك حُب است، براى اينكه #دستگاه_گوارش و #دستگاه_تناسلى به هم مربوطند و كمالى هم كه از كار اين دو دستگاه حاصل ميشود، به هم ارتباط دارند.
📝 و چون چنين است احتمال دارد كه حُب عبارت باشد از « يك تعلّق كه خاص اين دو مورد است، و در غير اين دو مورد اصلا يافت نشود» و ليكن آزمايش از راه آثار، اين احتمال را دفع مىكند، زيرا اين تعلق كه نامش حُب است، اثرى در دارنده اش دارد و آن اين است كه قوّه ( #استعداد ) را به سوى فعليّت - اگر فعليت نداشته باشد -مى كشاند و اگر فعليت داشته باشد، به سوى ترك آن جذب مى كند و اين دو خاصيت و يا يك خاصيت را در تمامى موارد قواى ادراكى احساس مى كنيم كه حُب، آن قوا را به سوى افعالش به حركت در مى آورد.
📝 قوه #باصره ، #سامعه ، #حافظه ، #متخيّله ، ساير قوا و حواس ظاهرى و باطنى كه در ما است (چه قواى فاعله و چه منفعله) همه اين حالت را دارند كه هر يك فعل خود را دوست ميدارد و اين دوستى، او را به سوى فعلش جذب مى كند، چشم را به سوى ديدن آنچه دوست دارد جذب مى كند و گوش را به سوى شنيدن و همچنين هر قوه ديگر را. و اين نيست مگر بخاطر اينكه كار هر قوّه #كمال او است و هر قوه اى با كار مخصوص به خود، نقص خود را تكميل نموده، حاجت طبيعى خود را بر می آورد.
📝 اينجاست كه معنا و مفهوم حُب مال و حب جاه و حب علم، براى ما روشن مى گردد، چون انسان با هر يك از مال و جاه و علم، استكمال (= طلب کمال) مى كند و به همين جهت آنها را دوست ميدارد.
📝 پس از اينجا نتيجه مى گيريم كه حُبّ ، تعلّقى است خاص و انجذابى است شعورى و مخصوص بين انسان و كمال او. و تجربه هاى دقيق كه از طريق آثار و خواص حب صورت گرفته، ثابت كرده كه حُب در #حيوانات نيز هست.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 به کانال " آی💚شیعه " بپیوندید :
http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹
#ishia
#گوشتخواری_و_دین_رحمت
#قسمت1
#المیزان
❇️ عقائد امّتها در مورد خوردن #گوشت
💠 در اين معنا هيچ شكى نيست كه انسان مانند ساير حيوانات و گياهان مجهّز به #دستگاه_گوارش است. يعنى دستگاهى دارد كه اجزايى از موادّ عالَم را به خود جذب کرده و به آن مقدارى كه بتواند در آن عمل می کند، و آن را جزء بدن خود ساخته و به اين وسيله، بقاى خود را حفظ می نمايد؛ پس بنابر اين براى اينگونه موجودات #هيچ مانع طبيعى وجود ندارد از اينكه هر غذايى كه براى او قابل هضم و مفيد باشد بخورد. تنها مانعى كه - از نظر طَبع - تصوّر دارد اين است كه آن غذا براى آن موجودات #ضرر داشته باشد، و يا مورد #تنفّر آنها باشد.
💠 امّا متضرّر شدن : مثل اينكه در يابد كه فلان چيز خوردنى براى بدن او ضرر دارد، و نظام #جسمى او را بر هم مى زند، براى اينكه مسموم است و يا خودش سمّ است؛ در چنين مواردى انسان و حيوان و نبات، از خوردن امتناع مى ورزد. و يا مثل اينكه در يابد كه خوردن فلان چيز براى #روح او ضرر دارد، مثل چيزهايى كه در اديان و شرايع مختلفه الهى تحريم شده، و امتناع از خوردن اينگونه چيزها امتناع به حسب طبع انسان نيست، بلكه امتناع فكرى است.
💠 و اما تنفّر عبارت است از : اينكه انسان يا هر جاندار ديگر، چيزى را #پليد بداند و در نتيجه طبع او از نزديكى به آن امتناع بورزد، مثل اينكه يك انسانى نجاست خود را بخورد كه چنين چيزى نمى شود، زيرا انسان نجاست خود را پليد مى داند و از نزديكى به آن نفرت دارد. بله گاهى انسانهاى ديوانه و يا كودك ديده شده اند كه نجاست خود را بخورند.
گاهى هم مى شود كه تنفّر انسان از خوردن چيزى به حسب طبع و طبیعتش نباشد، بلكه اين امتناعش مستند باشد به عواملى #اعتقادى، مانند مذهب و يا عادت قومى و سنّت هاى مختلفه اى كه در مجتمعات گوناگون رائج است. مثلاً مسلمانان از گوشت خوك نفرت دارند، و مسیحیان آن را خوراكى مطبوع و پاكيزه مى دانند؛ و در مقابل اين دو امّت، ملل #غربى هستند، كه بسيارى از حيوانات - از قبيل قورباغه و خرچنگ و موش و امثال آن را - با ميل و رغبت مى خورند، در حالى كه ملل #مشرق_زمين آنها را پليد مى شمارند.
اين قسم از امتناع، امتناع بر حسب طبع اوّلى نيست، بلكه بر حسب طبع #ثانوى و قريحه اى است كسبى. (یعنی بخاطر طبیعت دوّمی است که با توجه به عواملی یاد شد، برای خودشان درست کرده اند).
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان جلد5 ص 295
#دین_رحمت
💌 کانال " آی💚شیعه " :👇
http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺