eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
💞💞💞 📝 و همين نمونه ی اندك از با اينكه عمرى كوتاه داشت، (و میتوان گفت از اول تا به آخرش سيزده سال بيشتر طول نكشيد) و با اينكه عرصه حكومتش بسيار تنگ بود، (و تنها قسمت غربى و جنوبى شبه جزيره عربستان را شامل مى شد) ديرى نپائيد - يعنى در مدّت كمتر از نيم قرن - که بر مشارق و مغارب عالَم يافت و تحوّلى جوهرى و ريشه دار در تاريخ بشريت پديد آورد، تحوّلى كه آثار شگرفش تا به امروز باقى است و از اين به بعد نيز باقى خواهد ماند. 📝 جامعه_شناسان و روانكاوان در تاريخ نظرى، نمى توانند از اين اعتراف خوددارى كنند كه مَنشأ (البته نَه منشأ دور بلكه منشأ خيلى نزديک) تحوّل عصرحاضر و عاملِ تمام تأثير آن، همانا ظهور و طلوع خورشيد آن در جهان بود. و بيشتر دانشمندان اروپا پيرامون تأثيرى كه تمدن اسلام در تمدن غرب داشت بطور كافى و لازم بحث كرده اند و به آن اعتراف نموده اند مگر عدّه اى كه يا دچار بوده اند و يا به اين حق كُشى وادارشان ساخته؛ و گرنه چگونه نهضت و حركتِ تمدن عصر جديد را، نهضتى از جانب مسيحيّت دانسته و بگويد : رهبر و پرچمدار اين جنبشِ پيشرفته، حضرت مسيح (ع) بوده است؟ 📝 با اينكه مسيح (ع) در كلماتش تصريح كرده به اينكه كارى به كار و به جنبه جسمى بشر ندارد و در كار دولت و مداخله نمى كند و تمام كوشش و همّش اصلاح جان بشر است؛ به خلاف اسلام كه بشر را به اجتماع و تألّف مى خواند و در تمام شؤون فردى و اجتماعى بشر مداخله می كند، بدون اينكه شأنى از آن شؤون را استثنا كرده باشد. و آيا اگر دانشمندى به خود اجازه چنين بى انصافى را بدهد جز اينكه بگوئيم در صدد خاموش كردن نور اسلام است محل ديگرى دارد؟ (هر چند كه نور خود را تمام می كند، چه دشمنان بخواهند و چه نخواهند) و آيا جز اين است كه به انگيزه بَغى و دشمنى مى خواهد با اين حق كُشى خود، اثر دين اسلام را از دلها بزدايد و آن را به عنوان يك مليّت و نژاد كه جز انشعاب نسلى از نسلهاى ديگر اثرى ندارد معرفى كند؟ ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 💠 كوتاه سخن، براى هيچ عاقلى جاى ترديد نيست كه انسان در مجتمع انسانى حتى در يك لحظه، باعث اختلال نظام اجتماعى شده و در لحظه، وضع اجتماع را در هم مى ريزد. پس اينكه گفتند حُرّيت، و ارتكازى بشر است - و ما نيز آن را قبول داشتيم - دليل بر اين نمى شود كه حتى افراد در ياغی گرى و بر هم زدن اوضاع اجتماعى هم آزاد باشند. براى اينكه تنها حرّيت فطرى نيست، احتياج به تشكيل اجتماع نيز و ارتكازى بشر است، و همين ارتكاز، اطلاقِ حرّيتش را (كه آن هم موهبت اراده و شعور غريزى اوست) مقيّد و محدود مى سازد؛ زيرا همانطورى كه تشكيل و اجتماع با بطلان «اصل آزادى» دوام نمى يابد، همين طور نیز جز به اينكه آزادى هاى فردى تا اندازه اى «محدود» شود قابل دوام نخواهد بود. 💠 و لذا مى بينيم جوامعى كه بين اين دو حدّ «افراط و تفريط» در به سر مى برده اند، محفوظ و پايدار مانده اند. و تاريخ از اينگونه جوامع بسيار نشان مى دهد و چيز نو ظهورى نيست، گر چه بسيارى از ماها در اثر از حدّ گذشتن تبليغات ملل غرب خيال مى كنند كه اسم آزادى را در دهن ها انداخته و معنايش را هم همانها اختراع و ابتكار كرده و توانسته اند آزادى علی الإطلاق را حفظ كنند. 💠 به هر حال پيكره يك اجتماع مانند يك است، همانطورى كه قُواى طبيعى روحى و جسمى يك فرد يكديگر را محدود داشته و بعضى از قُوا بخاطر بعضى ديگر از كار دست مى كشد مثلاً قوّه باصره (= بینایی) كه منشأ ديدن هر چيز قابل رؤيتى است وقتى لامسه ی چشم و يا قُواى فكرى خسته و مانده شوند، او نيز به منظور همراهى با همكارانش متوقف مى شود، و قوّه ذائقه كه از اعمال دستگاه گوارش (از گرفتن لقمه و جويدن و فرو بردنش) لذّت مى برد وقتى عضلات فك خسته و مانده شدند او نيز دست از اشتهاى خود بر مى دارد، هم چنين هم كه خود امرى است فطرى، براى هيچ قومى دست نمى دهد مگر اينكه بعضى از افراد، مقدارى از آزادى را كه مى خواهند در عمل و در تمتّعات خود داشته باشند فداى ديگران كرده و به محدوديّت تن در دهند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹 ❇️ احكام اختصاصی و احكام مشترك زن و مرد در اسلام 💠 و امّا احكام مشترك بين زن و مرد و احكامى كه مختصّ به هر يك از اين دو طائفه است : در زن در تمامى احكام عبادى و حقوق اجتماعى شريك مرد است، او نيز مانند مردان مى تواند مستقل باشد، و هيچ فرقى با مردان ندارد (نه در ارث و نه در كسب و انجام معاملات، و نه در تعليم و تعلّم، و نه در به دست آوردن حقّى كه از او سلب شده، و نه در دفاع از حقّ خود و نه احكامى ديگر) مگر تنها در مواردى كه طبيعت خود اقتضا دارد كه با مرد فرق داشته باشد. و عمده آن موارد، مسأله عهده دارى حكومت و قضا و جهاد و حمله بر دشمن است (و امّا از صِرف حضور در جهاد و كمك كردن به مردان در امورى چون مداواى آسيب ديدگان محروم نيست) و نيز مسأله ارث است كه نصف سهم مردان ارث مى برد، و يكى ديگر حجاب و پوشاندن مواضع زينت بدن خويش است، و يكى اطاعت كردن از شوهر در هر خواسته اى است كه مربوط به تمتّع و بهره بردن باشد. و در مقابل، اين محروميّت ها را از اين راه تلافى كرد كه «نفقه» را يعنى هزينه زندگى را به گردن پدر و يا شوهرش انداخته، و بر شوهر واجب كرده كه نهايت درجه توانايى خود را در حمايت از همسرش به كار ببرد، و حقّ فرزند و پرستارى او را نيز به زن داده است. و اين تسهيلات را هم براى او فراهم كرده كه : جان و ناموسش و حتّى آبرويش را (از اينكه پشت سرش حرف بزنند) تحت حمايت قرار داده، و در ايّام عادت حيض و ايّام نِفاس، عبادت را از او ساقط كرده، و براى او در همه حالات، ارفاق لازم دانسته است. 💠 پس، از همه مطالب گذشته، اين معنا به دست آمد كه زن از جهت كسب ، بيش از علم به اصول معارف و فروع دين (يعنى احكام عبادات و قوانين جاری در اجتماع) وظيفه وجوبى ديگر ندارد، و از ناحيه هم همان احكامى را دارد كه مردان دارند، به اضافه اينكه اطاعت از شوهرش نيز واجب است، البته نه در هر چيزى كه او بگويد و بخواهد، بلكه تنها در مسأله مربوط به بهره هاى جنسى، و امّا تنظيم امور زندگى فردى يعنى رفتن به دنبال كار و كاسبى و صنعت، و نيز در تنظيم امور خانه، و نيز مداخله در مصالح اجتماعى و عمومى، از قبيل دانشگاه رفتن و يا اشتغال به صنايع و حرفه هاى مفيد براى عموم و نافع در اجتماعات، با حفظ حدودى كه برايش معيّن شده، هيچ يك بر زن واجب نيست. و لازمه واجب نبودن اين كارها اين است كه وارد شدنش در هر يك از رشته هاى علمى و كسبى و تربيتى و امثال آن، فضلى است كه خود نسبت به جامعه اش تفضّل كرده، و افتخارى است كه براى خود كسب نموده، و اسلام هم اين تفاخر را در بين زنان دانسته است، بر خلاف مردان كه جز در حال جنگ نمى توانند تفاخر كنند، و از آن نهى شده اند. اين بود آنچه كه از بيانات گذشته ما به دست مى آمد كه سنّت پیامبر(ص) هم مؤيّد آن است، و اگر بحث ما بيش از حوصله اين مقام طول نمى كشيد، نمونه هايى از رفتار رسول خدا (ص) با همسرش خديجه (س) و دخترش فاطمه (س) و ساير زنانش و زنان امّت خود و آنچه درباره زنان سفارش كرده و نيز شمّه اى از طريقه ائمه اهل بيت (ع) و زنانشان مانند زينب دختر على (ع) و فاطمه و سكينه دختر حسين (ع) و غير ايشان را نقل مى كرديم، و نيز پاره اى از كلماتى كه در مورد سفارش درباره ، از ايشان رسيده مى آورديم، و شايد در بحث هاى روايتى مربوط به آيات سوره نساء بعضى از آن روايات را بياوريم ان شاء اللَّه، خواننده محترم مى تواند به جلدهاى بعدى (تفسیر المیزان) مراجعه كند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa