eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
482 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📝نظر استاد مطهری درباره نسبت کثرت طلاق به حضرت مجتبی علیه السلام 🔹در برخی از روایات، حضرت مجتبی علیه السلام مطلاق (کسی که زیاد طلاق می‌دهد) عنوان شده است. به عنوان نمونه در کتاب جلد6 صفحه56 دو روایت درباره کثرت حضرت علیه السلام نقل شده با این مضمون که علیه السلام در بالای منبر فرمودند که "دخترتان را به ازدواج فرزندم درنیاورید چون که او زیاد طلاق می‌دهد." 🔸این نقل با نصوص متعدد دیگر در مذمت طلاق و خصوصا شخص مطلاق سازگاری ندارد. در حاشیه کتاب کافی چاپ دار الحدیث جلد11 صفحه468 نظرات مختلفی را پیرامون این روایت جمع آوری کرده‌اند که یکی از آنها جعلی بودن این روایات است. استاد مطهری از جمله کسانی است که توضیحات نسبتا مبسوطی را در راستای جعلی بودن این اتهام داده‌اند. آنچه در ادامه ذکر می‌شود توضیحات ایشان پیرامون این نسبت در کتاب "فقه و حقوق" است. 💬لازم است به يك شايعۀ بى‌اساس كه دست جنايتكار خلفاى عباسى آن را به وجود آورده و در ميان عموم مردم شهرت يافته، اشارۀ مختصر بكنم. در ميان عموم مردم شهرت يافته و در بسيارى از كتابها نوشته شده كه امام مجتبى فرزند برومند عليه السلام از كسانى بوده كه زياد زن مى‌گرفته و طلاق مى‌داده است. 💬چون ريشۀ اين شايعه تقريباً از يك قرن بعد از وفات بوده است به همه جا پخش شده است و دوستان آن حضرت نيز [آن را پذيرفته‌اند] بدون تحقيق در اصل مطلب و بدون توجه به اينكه اين كار از نظر يك كار مبغوض و منفورى است و شايستۀ مردم عياش و غافل است نه شايستۀ مردى كه يكى از كارهايش اين بود كه پياده به حج مى‌رفت، متجاوز از بيست بار تمام ثروت و دارايى خود را با فقرا تقسيم كرد و نيمى را خود برداشت و نيم ديگر را به فقرا و بيچارگان بخشيد، تا چه رسد به مقام اقدس امامت و طهارت آن حضرت. 💬چنانكه مى‌دانيم در گردش از امويان به عباسيان، بنى الحسن يعنى فرزندزادگان با بنى العباس همكارى داشتند، اما بنى الحسين يعنى فرزندزادگان - كه در رأس آنها در آن وقت بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اينكه در ابتدا خود را تسليم و خاضع نسبت به بنى الحسن نشان مى‌دادند و آنها را از خود شايسته‌تر مى‌خواندند، در پايان كار به آنها خيانت كردند و اكثر آنها را با قتل و حبس از ميان بردند. 💬بنى العباس براى پيشبرد خود شروع كردند به تبليغ عليه بنى الحسن. از جمله تبليغات نارواى آنها اين بود كه گفتند - كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- نبود و از دنيا رفت و اما كه عموى ديگر پيغمبر است و جد اعلاى ماست مسلمان شد و مسلمان از دنيا رفت. پس ما كه اولاد عموى مسلمان پيغمبريم از بنى الحسن كه اولاد عموى كافر پيغمبرند براى خلافت شايسته تريم. در اين راه پولها خرج كردند و قصه‌ها جعل كردند. 💬موضوع دومى كه بنى العباس عليه بنى الحسن عنوان كردند اين بود كه گفتند نياى بنى الحسن بعد از پدرش به خلافت رسيد و اما چون مرد عياشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنيامد؛ از كه رقيب سرسختش بود پول گرفت و سرگرم عياشى و زن گرفتن و طلاق دادن شد و خلافت را به معاويه واگذار كرد. 💬خوشبختانه محققان با ارزش عصر اخير در اين زمينه تحقيقاتى كرده و ريشۀ اين دروغ را پيدا كرده‌اند. ظاهراً اول كسى كه اين سخن از او شنيده شده است قاضى انتصابى منصور دوانيقى بوده كه به امر منصور مأمور بوده اين شايعه را بپراكند. به قول يكى از مورخان: اگر امام حسن اينهمه زن گرفته است، پس فرزندانش كجا هستند؟! چرا عدد فرزندان امام اين قدر كم بوده است؟ امام كه عقيم نبوده و از طرفى رسم جلوگيرى يا سقط جنين هم كه معمول نبوده است. 💬من از ساده‌دلى بعضى از ناقلان حديث شيعى مذهب تعجب مى‌كنم كه از طرفى از پيغمبر اكرم و ائمۀ اطهار اخبار و احاديث بسيار زيادى روايت مى‌كنند كه خداوند دشمن مى‌دارد يا لعنت مى‌كند مردمان بسيار طلاق را، پشت سرش مى‌نويسند: امام حسن مرد بسيار طلاقى بوده. 💬اين اشخاص فكر نكرده‌اند كه يكى از سه راه را بايد انتخاب كنند: يا بگويند طلاق عيب ندارد و خداوند مرد بسيار طلاق را دشمن نمى‌دارد، يا بگويند امام حسن مرد بسيار طلاق نبوده است، يا بگويند- العياذ باللّٰه- امام حسن پابند دستورهاى اسلام نبوده است. اما اين آقايان محترم از يك طرف احاديث مبغوضيت طلاق را صحيح و معتبر مى‌دانند و از طرف ديگر نسبت به مقام قدس امام حسن خضوع و تواضع مى‌كنند و از طرف ديگر نسبت بسيار طلاقى را براى امام حسن نقل مى‌كنند و بدون اينكه انتقاد كنند از آن مى‌گذرند. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج19، ص255. 🆔 @islam_history