مهشکن🇵🇸🇮🇷
🔸️نشست تخصصی نخبگانی دانشجویان مرکز شهید رجایی با حضور جناب آقای داریوش سجادی روزنامه نگار و تحلیلگر
توی اتاق کنفرانس نشسته بودم و بجز یکی دوتا عکاس، کس دیگری آنجا نبود. وقتی به این فکر میکردم که قرار است چکار کنم و متنم را مرور میکردم، بغض گلویم را میگرفت.
جنس این بغض را میشناختم؛ همان جنس بغضِ اربعین چهارصد و یک بود؛ وقتی برای اولین بار موکب لشکر فرشتگان را برپا کردم. بغض یک سرباز شطرنج بود؛ سرباز شطرنجی که باورش نمیشود نقشش انقدرها دربازی مهم باشد؛ اما هست.
من همان سرباز شطرنج بودم که وقتی اولین بار در سیزده سالگی داستان زهره را خواندم و دلم بند بانوان شهید شد، صاحب بازی مرا یک خانه گذاشت جلو. وقتی توی مهشکن از شهدا نوشتم، یک خانه دیگر. وقتی موکب را برگزار کردم، یک خانه دیگر...
من چیزی جز یک سرباز شطرنج نیستم؛ یک زبان، یک حنجره برای شکستن سکوتی چهل و چند ساله. و نام شهدا مثل یک جریان آب است، مثل رودی ست که دارد راهش را آرامآرام باز میکند.
مهمانهای نشست، نمایندگان اتحادیه بینالمللی زنان برای صلح و آزادی بودند؛ یک سازمان بینالمللی مردمنهاد که در سازمان ملل هم نقش مشورتی دارد. در یک سال گذشته، مواضع ضدصهیونیستی داشته و هدف اصلیاش همان است که در نامش آمده: صلح و آزادی.
از پنج مهمان، دونفر غیرایرانی بودند و سه نفر ایرانیهای خارجنشین. دو مرد و سه زن؛ همه مسن و با چفیه فلسطینی و شال پرچم فلسطین.
دانشگاه فرهنگیان شهید رجایی دعوتم کرده بود؛ قرار بود درباره بانوان شهیده صحبت کنم.
بانوان شهیده!
اینجاست که بغض سرباز شطرنج سراغم میآید؛ با این فکر که شهدا خواستهاند از پرده بیرون بیایند و باز هم منِ هیچ را، منِ سرباز را یک خانه گذاشتهاند جلو.
چقدر غصه میخوردم از مظلومیت و گمنامی این شهدا. چقدر دلم میخواست صدایشان را به دنیا برسانم. چقدر دلم میخواست همه بشناسندشان... حالا فرصتی پیش آمده بود که صدایشان به دنیا برسد. هرچند نشست کوچکی بود؛ ولی همین هم غنیمت بود.
چهار شهیدهی اصفهان را انتخاب کرده بودیم: زهرا زندیزاده، بتول عسگری، زینب کمایی و زهره بنیانیان. کاش فرصتم بیشتر بود، چقدر حرف داشتم برای زدن! چقدر جای الگوی سوم زن در جهان خالی ست!
رهبری فرموده بودند باید جهاد بزرگ زن ایرانی را به جهان نشان داد و بانوان شهید معلم ثانی برای زنان آزاده جهانند؛ حالا وقتش بود. لشکر فرشتگان دارند خرامان خرامان از آسمان به زمین بازمیگردند، از پرده بیرون میآیند و آرام آرام صدای خود را به گوش دنیا میرسانند.
✍️ش. شیردشتزاده
#لشگر_فرشتگان
سلام
متاسفم که غیبتم طولانی شده و کمکار شدم. راستش علتش بیشتر از این که ازدواج باشه، سنگینیِ درسهای ارشده😕
ممنونم از صبوری شما و محبتتون🌷
ببخشید دیر پاسخ دادم.
مجموعه پوستر با کیفیت بانوان شهیده:
https://eitaa.com/shohadazan
از همه عزیزانی که پیام داده بودن و من پیامشونو پاسخ ندادم عذر میخوام. حلال کنید