#معرفی_کتاب 📚
#خاطرات_عزت_شاهی 📗
✍️تدوین و تحقیق: #محسن_کاظمی
#انتشارات_سوره_مهر
عزت شاهی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی است که در جریان رویارویی قهرآمیز با رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجههای روحی و جسمی دوران بازجویی و زندان جان نه چندان سالم (اما زنده) به در برد و خود را به پیروزی انقلاب رساند. او که چند صباحی خود از برنامهریزان و مجریان نظام نوپای جمهوری اسلامی بود، در این گذرگاه نماند و ترجیح داد فقط نظارهگر وقایع سالهای بعد و آثار آن باشد.
عزت با بیان خاطراتش در این کتاب، بیهیچ واهمه و تعارفی بسیاری از جریانها و شخصیتهای مطرح سیاسی تاریخ معاصر را به چالش کشیده است. خاطرات و تحلیلهای او به دور از هر پسند این و آنی و بیملاحظه نسبت به منافع و ضررهای شخصی و شخصیتی و جناحی و حزبی و فقط به زعم او برای ایفای وظیفه در قبال تاریخ بیان شده است.
#بریده_کتاب📖
سلولهای جدید به سبک آمریکایی و در ابعاد ۲×۲/۵ متر ساخته شده بود و همه سلولهای اوین تک نفری بود و هیچ وقت دو نفر را در یک سلول میانداختند مگر در موارد استثنا مثلاً دو نفر اعدامی را در یک سلول قرار میدادند. هر سلول یک توالت فرنگی، یک دستشویی کوچک با شیر آب سرد و گرم و هواکش کوچک داشت. هواکش کار نمیکرد و اگر بادی به آن میخورد حرکت میکرد. در بالای دیوار سلول پنجره مشبک با میلههای آهنی قرار داشت که با توری مسدود شده بود. این پنجره مجرای تابش نور به داخل سلول بود. فقط حدود ۲ ساعت در صبح به سلولها آفتاب میتابید.
#دهه_فجر
#مه_شکن
https://eitaa.com/istadegi
#معرفی_کتاب 📚
#خاطرات_مرضیه_حدیدچی_دباغ 📘
✍️نویسنده: #محسن_کاظمی
#انتشارات_سوره_مهر
کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)، یکی از مبارزان زن پیش از انقلاب، به ذکر خاطرات و جانفشانیهایش در راه انقلاب میپردازد تا به همگان یادآوری کند که مردان تنها مبارزان این عرصه نبودند و زنانی هم بودند که زنانه بر سر اعتقادات و آرمانهایشان جنگیدند تا این پیروزی را نصیب مردم ایران کنند.
طاهره دباغ که به او لقب مادربزرگ انقلاب را دادهاند، از شاگردان آیتالله سید محمدرضا سعیدی بود و با جامعه روحانیت مبارز همکاری داشت. در سال ۱۳۵۳ و پس از دو بار بازداشت توسط ساواک با کمک محمد منتظری و با پاسپورت جعلی از کشور خارج شد. وی و دخترش رضوانه میرزا دباغ، در خاطراتشان از زندان به شکنجههای شدید توسط ساواک اشاره کردهاند.
#بریده_کتاب📖
شکنجهها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جانفرسا شروع شد. چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد میکردند که موجب رعشه و تکانهای تند پیکرم میشد. شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفهای صورت میگرفت. در مواقع حرفهای آنقدر شلاق بر کف پاهایم میزدند که از هوش میرفتم. بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور میکردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی میشد طاقتفرسا و جانکاه بود.
#دهه_فجر
#مه_شکن
https://eitaa.com/istadegi
#معرفی_کتاب 📚
#خاطرات_احمد_احمد 📒
✍️نویسنده: #محسن_کاظمی
#انتشارات_سوره_مهر
احمد احمد از مبارزان سیاسی دوره پهلوی دوم است که به علت گونه مبارزاتش (فعالیت در حزب مخفی ملل اسلامی به رهبری سیدمحمد کاظمی بجنوردی) و گروههای انقلابی خیلی همکاری و فعالیت داشته و به سبب آن چندین بار دستگیر، شکنجه و زندانی شده است.
نویسنده خاطرات تلخ و شیرین مردی را که از جایگاه معلمی در مدارس به پشت میز محاکمه و شکنجه کشیده شد و مدت ها تحت آزار و اذیت های شدید جسمی و روحی قرار گرفت ولی حاضر نشد دست از مقاومت بکشد و به خواستههای حکومت پهلوی تن در دهد در قالب روایتی دلربا و اثربخش به مخاطب ارائه کند.
#بریده_کتاب📖
در اوایل بهمن ماه، پس از صد روز سکوت مطبوعاتی رژیم با جار و جنجال زیاد و در سطحی وسیع، اخبار کشف حزب ملل اسلامی را پخش کرد و عکس من هم در صفحه اول روزنامه اطلاعات و کیهان چاپ شد. با غوغاسالاری در مطبوعات بچهها دریافتند که به زودی دادگاه تشکیل خواهد شد. از این رو بچهها دور هم جمع شدند تا درباره نحوه تنظیم دفاعیه بحث و مشورت کردند. تقریبا برای هر فرد مشخص شد که چگونه دفاع خود را شروع کنند، به اوج برسانند و بعد آن را به پایان ببرند.
قرار بر این شد که هرکس تنها از خود دفاع کند و مسئولیت کارهای دیگری را برعهده نگیرد. بنا بر این شد که دفاعیهها مکتوب باشد. بچهها دفاعیهها را نوشتند؛ یکی از یکی تندتر و شدیدتر. ما که میدانستیم حکممان به اعدام نخواهد رسید، در بیان حرفها و نظراتمان هیچ ملاحظهای نکردیم.
#دهه_فجر
#مه_شکن
https://eitaa.com/istadegi