وجودم به قربان نامت که ذکرش، کم از لذت ختم قرآن ندارد ... #یااباصالح‌‌المهدی‌ادرکنی شبتون بخیرهمه داروندارم @Emamkhobiha🌹

سلام_امام_زمانم 🌸 با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من زِ شما آقا جان چه کریمانه به یاد همه‌ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان اللهم عجل لولیک الفرج 🌷

🤚سلام به اعضای محترم کانال‌ ☀️ صبحتون بخیر، خوشی و سلامتی ⁦✴️⁩ امروز قرآن فراموش نشه🌷🌷🌷 🔻 امروز صفحه‌ی ۳۶۱ قرآن 😊 به نیّت سلامتی و تعجیل ظهور امام زمان عزیزمون؛ ثوابش هم هدیه🎁 به شهدا و اموات‌مون ان‌شاءالله. روزتان پراز رحمت الهی زندگیتان پراز برکت و موفقیت🌸🍃 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah

#مهارتهای_انتخاب_همسر ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 🔴 گفت و گوی خواستگاری   ✅ تا این جا به دنبال آن بودیم که معیارهایی را برای همسر خود انتخاب کنیم؛ معیارهایی متناسب با آنچه در زندگی به دنبال آن می‌گردیم. ❓حالا باید دید که آیا این معیارها در طرف مقابل وجود دارد یا نه؟ ✔️ اوّلین راه برای یافتن پاسخ، گفت و گوی خواستگاری است. 🔹در حال حاضر، دختر و پسر در جلسۀ خواستگاری به اتاقی می‌روند و با هم در بارۀ شرایط و معیارهای زندگی صحبت می‌کنند. 🔹این، رسمِ خیلی خوبی است؛ ولی رسمِ خوبِ ضایع شده، چراکه دو طرف بدون رعایت نکات لازم، چند دقیقه‌ای با هم به گفت و گو می‌نشینند و بی آن‌که این گفت و گو به شناخت دو طرف از یکدیگر بینجامد، تمام می‌شود‌. 🔰با توجّه به نکات ذیل، می‌توان گفت و گوی خواستگاری را به گونه‌ای انجام داد که موجبِ شناخت نسبیِ دو طرف از یکدیگر شود: 1⃣ سؤالاتی با جواب‌های توضیحی 2⃣ تنظیم زمان گفت و گو، به اندازۀ فهم معیارها و روحیّه‌های یکدیگر 3⃣ صداقت در گفت و گوی خواستگاری 4⃣ تبادل احساسات، ممنوع! 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۶۹ ❤️❤️❤️♥️♥️♥️ #نیمه_دیگرم #کتاب_اول #از_من_بودن_تا_ما_شدن #ازدواج 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah

تهدید مغز؟! @Teb340_ir @Teb340_ir #طب_سنتی #صبحانه #قند #چربی #فشار_خون #ورزش #سلامتی #چربی #پیتزا #ساندویچ #فست_فود #افسردگی #تنهایی #خواب

3⃣ در جبهه انقلاب انقدر نگران این شخصیت هایی هستند که الان اومده وارد لوازم التحریر، لباس ها و زندگی های ما شده! ❌غافل از اینکه خودمون با غفلت از شخصیت های ماورایی خودمون، داریم زمین بازی رو میسپریم به غرب😔 🔅بله! حتما *باید از شهدا برای بچه ها گفت*🌼 ✅ما میل به شهادت رو باید تو بچه هامون ایجاد کنیم. بچه های ما حتی قبل از بلوغ باید میل به شهادت پیدا کنند. ✅ قله تربیت توی فرهنگ ولایی و شیعی کربلاست قاسم ابن حسن 13 ساله قله تریبت نوجوانی ماست👌 عبد الله ابن حسن قله تربیت فرزنده.⛰ ما اینهارو خوندیم و گریه کردیم ولی از این زاویه بهش نگاه نکردیم. 😔 ‼️روانشناسی غربی گفت اصلا حرف مرگ و شهادت رو برای بچه ها نزنید، افسرده میشوند😳😳😳 ✅در 8 سال دفاع مقدس ما، مگه کم داشتیم زیر 18 سالی که شهید شدند؟ الان بچه 12-13 ساله رو یه جوری دارن پرورش میدن که حوصله جمع کردن خودش هم نداره. این نتیجه اون تربیت غربیِ.‼️‼️‼️🤔😏😔 ✅اما... راه درست مقابله با این شخصیت های کارتونی و... این نیست که فقط بیایم عکس شهدا رو روی دفترها بذاریم.❌ این راهبرد و شیوه ، یک قطعه از پازل است و ما آن را از وسط برداشتیم و گذاشتیم. اگر من بخوام دفتر طراحی کنم،حتما از عکس شهید استفاده میکنم. اما... ✅ قبل از اینکه این بچه بره تو مدرسه و مواجه بشه با این لوازم التحریر، شخصیت ماورایی اهل بیت علیهم السلام تبدیل بشه به شخصیت محوری بچه ها بعد شهید ستاری، همت، صیاد و ... ذیل این شخصیت محوری به عنوان یاران امیر المومنین علی علیه السلام ، امام زمان علیه السلام معرفی بشن، که وقتی این دفتر رو دید، دفتر آرزوهاش رو ببینه نه فقط عکس آدم های مقدس رو #شخصیت_محوری #استاد_عباسی_ولدی #جلسه_ششم #شهید #شهادت_طلبی #قاسم_ابن_الحسن

تست غربالگری خانم دکتر مریم اردبیلی #سلامت_بارداری #سقط_جنین http://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4

در چه روز هایی نزدیکی داشته باشیم تا باردار شویم؟ 💟 خانم هایی که سیکل ۲۸ روزه دارند، یعنی از روز اول قاعدگی تا قاعدگی بعدیشان ۲۸ روز می شود( اگر ۷ روز خونریزی دارند، ۲۱ روز پاک هستند.) ✅ تخمک گذاری در این خانم ها معمولا در بین روزهای ۱۲ تا ۱۶ سیکل اتفاق می‌افتد.( یعنی حدود یک هفته بعد از پاکی) ‼️ با توجه به اینکه تخمک، زمان زیادی برای زنده ماندن ندارد، بهتر است از روزهای دهم تا هجدهم سیکل، هر یک یا دو روز در میان نزدیکی اتفاق بیفتد تا احتمال بارداری بالاتر رود. 💟 خانم هایی که سیکل هایشان کوتاه تر یا بلند تر است ✅ معمولا تخمک گذاری شان حدود دو هفته قبل از قاعدگی بعدی رخ می دهد. #بارداری ╭═🌼⊰🌺⭐️🌺⊱🌸═╮ @ghalbekhanevadeh ╰═🌸⊰🌺⭐️🌺⊱🌼═╯

شناخت زن و مرد ⁦3️⃣⁩ #دکتر_حبشی 💠 مبحث: بنیان‌های روانی زن و مرد ادامه: گفت:إ خب منو دوست داره⁦⁦‼️⁩⁩⁦‼️⁩ 🔹 به منِ کارشناس هم تشر زد گفت: شما هم مثل خانواده‌ها می‌مونید که فکر می‌کنید شرایط، امکانات مهمه؟😕 پس عشق و محبت⁦❤️⁩ چی میشه؟ 🔻 پرسیدم تو گمان می‌کنی علت اصرارت به این آقا بخاطر علاقه است؟ ➖ گمان نمی‌کنم مطمئنم.🙄 ➖ نه عزیزم❗این یک رویه ایه عمقش چیز دیگه ایه. ➖ پس دلیلش چیه؟ 🔻 گفتم می‌دونی چرا به آدمی اصرار داری در حالیکه امتیازاش پایینه؟ چون تو در پنهان ذهنی خودت گمان کردی اگر با مردی🧔 ازدواج کنی که به تو اصرار و علاقه داره پس لابد تو زندگی هر چی ازش بخوام هر چی بهش بگم میگه: چشم. تو دنبال اون چشم گفتنه هستی. ⁦❇️⁩ لذا دیدی تو همین مدت کوتاه خانمه🧕 چی میگه؟ میگه اگه دوستم⁦❤️⁩ داری پس... ⁦❇️⁩ آقاهه میگه اگه میخوای دوستت داشته باشم پس...‌ ⁦⬇️⁩ این همون فردیت هست که گرفتار می‌کنه زندگی‌ها رو. ادامه دارد.... 💞 @jahadalmarah

📗🖌📗 🖌📗 📗 #رمان_چمران_از_زبان_غاده🕊🥀 #قسمت_سی_و_یکم↩️ می گفتم: اما امروز ظهر دیگر تمام می شود . هنوز خانه اش بودم که تلفن زنگ زد ، گفتم: برو بردار که می خواهند بگویند مصطفی تمام شد . او گفت: حالا می بینی اینطور نیست ، تو داری تخیل می کنی . گوشی را برداشت و من نزدیکش بودم ، با همه وجودم گوش می دادم که چه می گوید و او فقط می گفت: نه ! نه ! بعد بچه ها آمدند که ما ببرند بیمارستان . گفتند: دکتر زخمی شده . من بیمارستان را می شناختم ، آن جا کار می کردم . وارد حیاط که شدیم من دور زدم طرف سردخانه . خودم می دانستم که مصطفی شهید شده و در سردخانه است ، زخمی نیست . به من آگاه شده بود که مصطفی دیگر تمام شد . رفتم سردخانه و یادم هست آن لحظه که جسدش را دیدم، گفتم: اللهم تقبل منا هذا القربان . آن لحظه دیگر همه چیز برای من تمام شد ، آن نگرانی که نکند مصطفی شهید ، نکند مصطفی زخمی ، نکند ، نکند. اورا بغل کردم و خدا را قسم دادم به همین خون مصطفی ، به همین جسد مصطفی، که آنجا تنها نبود ، خیلی جسد ها بود، که به رفتن مصطفی رحمتش را از این ملت نگیرد . احساس می کردم خدا خطرات زیادی رفع کرد به خاطر مرد صالحی که یک روز قدم زد دراین سرزمین به خلوص . وقتی دیدم مصطفی در سردخانه خوابیده و آرامش کامل داشت احساس کردم که او دیگر استراحت کرد . مصطفی ظاهر زندگی‌اش همه سختی بود. واقعاً توی درد بود مصطفی . خیلی اذیت شد . آن روزهای آخر ، مسئله بنی صدر بود و خیلی فشار آمده بود روی او . شبها گریه می کرد ، راه می رفت ، بیدار می ماند. احساس می کردم مصطفی دیگر نمی تواند تحمل کند دوری خدارا . آن قدر عشق در وجودش بود که مثل یک روح لطیف می خواست در پرواز باشد . تحمل شهادت بهترین جوانها برایش سخت بود . آن لحظه در سردخانه وقتی دیدم مصطفی با آن سکینه خوابیده ، آرامش گرفتم . بعد دیگران آمدند ونگذاشتند پیش او بمانم . نمی دانم چرا این جا جسد را به سردخانه می برند. در لبنان اگر کسی از دنیا می‌رفت می‌آوردند خانه اش ، همه دورش قرآن می خوانند ، عطر می زنند .    برای من عجیب بود که این یک عزیزی است که این طور شده ، چرا باید بیندازیش دور ؟ چرا در سردخانه . خیلی فریاد می‌زدم؛ این خود عزیز ماست . این خود مصطفی ماست ، مصطفی چی شد ؟ مگر چه چیز عوض شده ؟ چرا باید سردخانه باشد ؟ اما کسی گوش نمی کرد . #ادامه_دارد....... ✍از زبان همسرشان غاده 🌹به نیت شهید سردار سلیمانی و شهید چمران برای تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات بفرستیم😊 صآحِب‌الزمآݩ‌دوستَٺ‌دآرَم🌸👇🏻 | @sahebzaman_dosetdaram | 📗 ✏️📗 📗✏️📗