eitaa logo
💗رمان جامانده💓
464 دنبال‌کننده
98 عکس
26 ویدیو
0 فایل
✨﷽ 🚫خواننده عزیز ❗ #کپی‌برداری از این داستان #حرام و پیگرد #قانونی‌و‌الهی دارد .🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی🌸 ان شاء الله عازم زیارت حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت سید الشهدا هستم🌹 تا شنبه روزی یک پارت از طرف ادمین محترم در کانال بارگزاری میشه نائب الزیاره همه دوستان میباشم🙏 یاعلی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸 ♥️ این کار میثم باعث شد مطلبی رو که معذب بودم بگم و شاید تا ماه ها از بیانش عاجز بودم تو اولین قدم و قبل از شروع برنامه بیان کنم تا تکلیفم مشخص و خیالم راحت بشه نگاهی از روی عصبانیت به میثم کردم ، میثم با لبخندی ملیح چشمشو به چشمم دوخت و گفت _ دکتر منتظره مهدی جان! رو کردم سمت دکتر و گفتم _ از اینکه الان و تو این موقعیت این موضوع رو مطرح میکنم عذرخواهی میکنم ، نمیدونم وقت مناسبی هست یا نه ولی برای اینکه کمی از ارامش از دست داده ام رو برگردونم مجبور به بیان موضوع هستم اقای دکتر من خیلی خوب میدونم که یادگیری هر هنر و علم و صنعتی مستلزم هزینه هست و چه هنری بهتر از هنر طبابت که البته و متاسفانه الان به تجارت تبدیل شده این از مقدمه و یک راست میرم سر اصل مطلب اموزش شما چقدر زمان میبره و همچنین من چقدر باید هزینه پرداخت کنم تا به موقعیتی برسم که بتونم به عنوان مشاور فعالیت کنم؟ سکوت سنگینی بعد از تموم شدن حرفهام تو اتاق حکم فرما شد ، لحظه ای گذشت تا دکتر جواب داد _ برای یادگیری هر علمی نمیشه زمان مشخص کرد مخصوصا طبابت که اگر تا اخر عمر هم شاگردی کنید کمه اما در مورد هزینه شما نظرتون چیه؟ _ بنظرم نمیشه قیمتی رو این علوم گذاشت چون ارزشش رو پایین میاره ، این حرفها رو گفتم تا بدونید خدمات بدون مزد قبول نمیکنم ببخشید این حرفو میگم ولی دوست ندارم زیر دین کسی باشم حرفهام که تموم شد دکتر خندید و گفت _ از اخلاق و روحیاتتون خوشم اومد ، من برای پول شما رو قبول نمیکنم اما مجبورم هزینه بگیرم چون اولا با این کار ارزش علم رو پایین نمیارم و دوما باعث میشه شما برای چیری که هزینه کردید تلاش کنید از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم ، میثم گفت _اقای دکتر مهدی فعلا دست و بالش بسته است ولی فعلا ، اما در اینده نزدیک میدونم وضعیتش بهتر میشه 🚫خواننده عزیز از این داستان و پیگرد دارد .🚫 🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و سلام بر ! و تمام غصه‌ها و... روضه‌ها و... اشک‌های بی‌پایانش در مصبیت عظیم ... یعنی .. بازمانده عاشورا باشد امام شیعیان باشد اما روز شهادتش زائری نداشته باشد ...💔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸 ♥️ _واقعا ؟ چطور؟ _منم نصف باغ زیتون نزدیک روستا رو بهش فروخته ام البته همه مبلغ رو وام گرفته و از طرفی دانشگاهم ثبت نام کرده، اگر هر سال شرایط خوب باشه با یک بار برداشت محصول میتونه وام اون سال و دانشگاهشم بده و نصف مبلغ هم برای خودش میمونه که این این مبلغ میتونه هزینه کنه دکتر نگاهی بهم کرد و گفت _ نظرتون چیه اقا مهدی؟ مات و مبهوت مونده بودم خودشون بریدن و خودشون دوختن بدون اینکه ضرری به من برسه _نظر من؟ فکر کردن نمیخواد بقیه درامد رو حاضرم برای یاد گیری طب بگذارم، این نهایت لطف خدا و شماست که شامل حال من میشه اقای محسنی شیرینی برداشت و گفت _ خب خدا رو شکر ، دهنتون رو شیرین کنین تا بریم که کلی کار دارم چقدر خوبه ادم یدونه رفیق داشته باشه ولی مثل کوه پشت هم باشن؟گاهی رفیق از خانواده به ادم نزدیکتر میشه اما لطف خدا باید شامل حال ادم بشه تا رفیقش ادم خوب و خدا ترس و با اخلاقی باشه بعد از خوردن شیرینی و خدا حافظی ، قرار شد با دکتر در مورد زمان شروع اموزش هماهنگ بشم. از خونه دکتر خارج و سمت حرم حرکت کردیم، ماشین رو پارک و سمت درب ورودی حرکت کردیم ، گرمای افتاب از یک طرف و گرمایی که از کف خیابون به صورت میزد از طرف دیگه باعث شد قدر هوای عالی زنجان رو‌بدونم و از ته دل یه الحمدلله بابت این نعمتی که اصلا دیده نمیشه بگم وارد حرم شدیم و بعد از زیارت اقای محسنی شروع کرد به نماز خوندن و دعا و میثم هم پا بپاش نماز میخوند ، منم از این توفیق بی بهره نموندم و شروع کردم بعد از اتمام نماز و متن زیارات ، به دیواری تکیه دادیم که روبرومون ضریح زیبا و مطهر حضرت معصومه بود ، سرمو به دیوار تکیه دادم ، درسته امروز روز خوبی برام بود ولی من ادمی نبودم که با این چیزا درد جدایی رو فراموش کنم و مشغول بازی با اسباب بازیهای ادم بزرگها باشم 🚫خواننده عزیز از این داستان و پیگرد دارد .🚫 🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ شمعی نیست که به امید سپیده ظهور، تا صبح فرج، در شبستان انتظار نسوزد. با تو از کدام دلتنگی خود بگویم؟ از تلخی فراق، یا سختی طعنه هایی که می‌شنویم و دلخسته از آن می‌گذریم؟ ای همه آرزوهایم! من اگر مشتی گناه و شقاوتم، دلم را چه می‌کنی؟ با چشمهایم که یک دریا گریسته‌اند، چه می‌کنی؟ به ندبه‌های من که در هر صبح غیبت، از آسمان دلتنگی‌هایم فرود می آیند، چگونه نگاه خواهی کرد 💚
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸 ♥️ درد از دست دادن بهار و نرفتن به کربلا جوری جگرم رو سوزونده بود که ممکن بود لحظاتی درد رو‌فراموش کنم اما..... دلم خیلی گرفت ، هر کسی با دیدن چهره ام به راحتی میفهمید دارم به موضوع ناراحت کننده ای فکر میکنم ولی خب شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند با اینکه دل شکسته و غمگین بودم دو رکعت نماز شکر خوندم بخاطر لطفی که خدا امروز شامل حالم کرد ارزوی چندین ساله ام رو بابت پیدا کردن یک استاد مومن و دلسوز طب به حقیقت پیوست و تنها کاری که میتونستم بکنم نماز شکر و تشکر از حضرت معصومه س بود ، بعد از اتمام نماز اقای محسنی که به حالم پی برده بود بهم گفت _میدونید برای چی مانع رفتن شما با میثم جان به حرم شدم؟ میدونستم از موضوعی ناراحت و غمگین هستید بنابراین احتمال دادم اگر با اون روحیه به حرم برید بی شک شروع به گله و شکایت خواهید کرد بنابراین توکل بر خدا کردم و متوسل به امام زمان عج شدم و صبر کردم تا اینکه این اتفاق ها پیش اومد و شما به یکی از ارزوهاتون رسیدید و مراحل فراگیری علم طب براتون هموار شد حالا بجای گله و شکایت از خدا شاکرید و سپاس گزار ، اینطوری بهتره همه حدس و گمان هاش درست بود ولی... _اقای محسنی ، واقعیت اینه مشکل اصلی که روحم رو ازرده یه چیز دیگه است _ اگر لازمه بفرمایید شاید فرجی اتفاق بیافته _طولانی تر از اونیه که با پنج دقیقه تموم کرد لبخندی زد _ کار ما بندگی صادقانه خداوند بزرگ و کمک به همه دیگه هست ، سالهاست عمر و وقت من نذر نوکری شیعیان و محبین اهل بیت و عاشقان امام زما عج هست ، لازم نیست نگران زمان باشید با شنیدن این حرفها خیالم راحت شد ، کل اتفاقات و داستان عشق و عاشقی رو به اقای محسنی تعریف کردم و ایشون بدون اینکه جمله بگن فقط و فقط گوش دادن 🚫خواننده عزیز از این داستان و پیگرد دارد .🚫 🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا