eitaa logo
💗رمان جامانده💓
414 دنبال‌کننده
98 عکس
26 ویدیو
0 فایل
✨﷽ 🚫خواننده عزیز ❗ #کپی‌برداری از این داستان #حرام و پیگرد #قانونی‌و‌الهی دارد .🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸 ♥️ هر کار خیری که میکنم ثانیه به ثانیه اش و ذره به ذره اش از طرف مهدی فاطمه و تقدیم میکنم به خود اقا در عوض این کار هیچ خواسته ای ندارم جز کسب اعتقاد صحیح و ثبات قدم در این راه و نوکری اقا امام زمان همین بعد از تموم شدن حرفهام احساس خوشحالی عجیب غریبی بهم دست داد ، انگار گمشده ی چند ساله پیدا مردم یا چیزی شبیه همین حس دیگه نمی تونستم اونجا بشینم برای همین سریع زیارتی کردم و رفتم سمت خونه نزدیک ظهر بود و میثم داشت کتاب میخوند ، نشستم کنارش و سکوت کردم ، بعد از فارغ شدنش از کتاب خوندن قضیه رو تعریف کردم اون رو اقای محسنی بالا نیومد و میثم‌گفت احتمالا کلاس داره و باید به کارخونه اش هم سر بزنه شب که شد اقای محسنی هم اومد و بعد از کلی صحبت شب رو‌صبح کردیم و بعد از خدا حافظی سمت زنجان حرکت کردیم بعد از خدا حافظی از اقای محسنی دلم گرفتولی بروم نیاوردم ، البته بعدها دلیلش رو مطلع شدم نزدیکای عصر رسیدیم طارم و بعد از دو روز موندن تو طارم و ردیف کردن کارها به زنجان برگشتم و قبل از اینکه برم خونه رفتم بازار و کلی خرید کردم و رفتم سمت خونه تا با دست پر و کیف پر سوغاتی به خونه رسیده باشم. چند روز نگذشته بود که دوباره حالت افسردگی بهم دست داد که علتش کاملا واضح بود دوری از دوست و همراه مومن تو این چند روز هر کی رو میدیدم فقط از پول و مسافرت و تفریح و خرید .... حرف میزد در صورتی که حرفی از امام زمان نبود اگرم از امام زمان حرفی میزدم میگفتن بیخیال شو اومدیدم چند دقیقه ای خوش بگذرونیم و... مولای من چقدر سخته بین محبین و شیعه ها غریب باشی حالم خیلی بد شده بود و روم نمیشد به میثم زنگ بزنم ، تا جایی که دوباره تو‌خونه دراز میکشیدم و خیره میشدم به یه گوشه تا اینکه خواهرم اومد پیشم علتشو پرسید ولی درد این بود علت اصلیشو نمیدونستم _مهدی ، فکر نمیکنی چیزی تو زندگیت کم داری؟چیزی که دوستات دارن و تو‌نداری؟ میدونستم میخواد روحیه ام رو‌عوض کنه برای همین باهاش همراه شدم تا دلش نشکنه هر چند برام سخت بود 🚫خواننده عزیز از این داستان و پیگرد دارد .🚫 🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸