eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
751 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5832581092799940998.mp3
12.24M
هدیه به حضرت ام البنین صلوات زمینه ی حضرت ام المبنین دارم میرم با قلبی اروم از دنیا شعررضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس مداح خوش نفس نوجوان اصفهان حسین نصر اصفهانی
❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤           ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ تقدیم به حضرت ام البنین(س)           ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ همسری دارد امیرالمومنین نامِ نیکویش بُوَد ام البنین او زنی والا مقام و ساده بود با نسب ، با ریشه و آزاده بود بعدِ زهرا از لحاظ مرتبت کَس ندارد این مقام منزلت چار فرزندش به راه دین دهد هر چه دارد در ره آیین دهد چونکه او آمد به بیت مرتضی گفت با آن شهسوار   و مقتدا من کنیز و خادم این خانه ام گِرد شمع کودکان پروانه ام آمدم تا خدمتِ ایشان کنم جان فدای مقدم جانان کنم بعدِ چندی گفت او با مرتضی نامِ من تغییر ده ای با وفا چون مرا تو فاطمه کردی خطاب در دلِ طفلان بیفتد اضطراب پس علی نامش همی تغییر داد خواب او را زین سبب تعبیر داد دیده بُد در خواب او در کودکی میشود شیرین  برایش   زندگی دامنش خود نور باران میشود صاحب خورشید تابان میشود محفلش پر از ستاره میشود جای چندین ماه پاره میشود مدتی در فکر و ذکر خواب بود بهر تعبیرش همی بی تاب بود چون علی ام البنینش نام داد این بشارت را به او اعلام داد گفت تو ام البنینی ای صنم مادری بس نازنینی محترم دامن تو   شیر   پرور   میشود صاحب چندین غضنفر میشود القَرَض اولاد اول چون رسید مرتضی چون وارث خود را بدید پس ز جان او را به آغوشش کشید این سخن آهسته در گوشش کشید کی غضنفر تو امیرِ لشکری کربلا تو بر حسینم یاوری چون که رفتی هم ره او کربلا درمیان صحنه‌ی جنگ و بلا از حسینم کن حمایت ای پسر تا شود راضی ز تو مام و پدر این سخن ام البنینش چون شنید اشکِ مولا را ‌در آن صحنه چو دید از علی کردی سوال آن نازنین پاسخی دادی امیرالمونین این پسر عباسِ نام آور شود بس شجاع و شیر و جنگاور شود چون حسینم میرود در نِینوا تا نماید یاریِ دینِ خدا در رکابش این پسر غوغا کند محشری بر پا در آن صحرا کند هردو دستش میشود از تن جدا فرقِ او در راه حق گردد دو تا چونکه مادر گفته‌ی مولا شنید از دلش آه و فغانی بر کشید شد ز جا و حضرت عباس را باب حاجاتِ تمامِ ناس را خدمت سلطان مظلومان بِبُرد بر سرش گرداند و دستِ او سپرد گفت این باشد غلامی محضرت خادم در گاه زینب خواهرت پس چو عباسش شدی در کربلا با برادر ها شهید و سر جدا در مدینه گفت پس ام البنین جمله ای با آه و افغان این چنین بعد از این امِ بنین من نیستم خود ندانم چیستم یا کیستم یک زمان شاهی چو حیدر داشتم چار فرزندی دلاور داشتم این زمان بیچاره و مضطر شدم همچو باغی بی گل و بی بَر شدم با وجود این همه رنج و ملال قتل این نام آوران و این رجال این بُوَد بس افتخارم در جهان چون که هستم مادر آن" شاهدان" جمله فرزندان از جان بهترم شد فدایی حسین تاج سرم صد چو عبدِالله و عباسِ رشید باد قربانیِ آن شاهِ شهید گریه نه بر عُون و جعفر میکنم نه‌ بر عباسِ دلاور میکنم چونکه اینان جمله مادر داشتند در مدینه یارو یاور داشتند گریه ام باشد برای شاهِ دین بر حسین و اکبر و بر عابدین نوحه بر زینب کنم من روز و شب از غمش هستم همی در تاب و تب این ادب از مادرش ام البنین منتقل گشتی به عباسش یقین چونکه عباس به دورِ زندگی با تمام شوکت و آزادگی خویش را عبدِ حسینش خوانده است چون غلامی در کنارش مانده است در دمِ آخر فقط در کربلا گفته است با شاهِ دین ادرِک اخا این وراثت را ز مادر برده بود شیر از آن عباس پرور خورده بود الاسف این بانویِ نیکو‌ خصال باتمام عزت و فخر و کمال در مدینه مرقدش ویرانه است بی گل و شمع‌ و بی پروانه‌است کی شود روزی در آن صحن و مکان بقعه ای سازند از نو شیعیان ای طریقت گر به دل درد و غم است حضرت ام البنینش مرهم است عرض حاجت نزد آن بانو بگو چاره‌ی دردت ز کویِ او بجو           ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت           ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌹اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمد‌وعجل‌فرجهم🌹
فدای حُسن دل انگیز باغبان شده بود بهار، با همه سرسبزی اش خزان شده بود چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد برای عرض ادب، سخت امتحان شده بود به عشق «شیر خدا» از یل دلاور خود گذشت اگر چه در این راه نیمه جان شده بود چه امتحان بزرگی که در رثای حسین و نه به خاطر فرزند روضه خوان شده بود اگر چه پیر شد از داغِ بی امان، اما به پشتوانهٔ زینب دلش جوان شده بود فدای «اُمّ اَبیها» شدن علامت داشت به این سبب قد «اُمّ البنین» کمان شده بود سیدمهدی موسوی حضرت ام البنین (س) روضه
4_5805335851793646255.mp3
7.63M
🍃🌷﷽🌷🍃 ❣ 🍁🍁334🍁🍁 ✅بنداول دارم میرم. باقلبی آروم از دنیا دارم میرم. کنارحضرت زهرا(س) دلم تنگه برای سرور مولام دلم تنگه برای کربلایی هام دلم تنگه برای گلهای یاسم براجعفر برا عثمان وعباسم دلم تنگه برا عبدالله واکبر(ع) برای عون. رقیه و علی اصغر(ع) دیگه بسه رسیده جون من برلب دلم تنگه. براحسین برا زینب(س) دلم تنگه دلم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بنددوم ابالفضلم. ای عباس رشید من ابالفضلم گل من ای امید من ابالفضلم بگردم دوره تو مادر ابالفضلم یل خوش قامت حیدر ابالفضلم. شدم بی کس تو این دنیا ابالفضلم. شدم بعد ازشما تنها ابالفضلم رسیده بر لبم جونم ابالفضلم شب و روز روضه می خونم ابالفضلم. چقد قبر تو شد کوچک ابالفضلم این قبر توست یا یک کودک ابالفضلم شکسته پرُوبال تو ابالفضلم شیرم مادر حلال تو ابالفضلم بریدن دست و بازوتو ابالفضلم زدن تیر چشم و ابروتو ابالفضلم شنیدم هستی زینب(س) توعلقمه رو خاک افتادی ازمرکب ابالفضلم تو هم مثل بابات حیدر ابالفضلم عمود خورد به سرت مادر ابالفضلم شنیدم بدتورو کشتن ابالفضلم سرت را روی نی بستن ابالفضلم شنیدم توی علقمه سرت بوده روی دامان فاطمه(س) ابالفضلم شنیدم توی کربلا تنت افتاد به روی خاک این صحرا ابالفضلم. شنیدم من توی گودال تن خونیش به زیر مرکبا پامال شنیدم که تنش رو زیر رو کردن توی قلبش چندتا نیزه فرو کردن شنیدم من که خیمه هابه غارت رفت شنیدم من که زینب به اسارت رفت بعدتو شد سرحسین من جدا سر تو باحسین رفت روی نیزه ها شعر رضا نصابی. مجید مراد زاده
چار فرزندم فدای نام پاک مادرت یابن زهرا یا حسین این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت یابن زهرا یا حسین ... بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین می رود ام البنین ای ابالفضلم بیا جان دادن من را ببین می رود ام البنین .... این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه فاطمه یا فاطمه گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه فاطمه یا فاطمه . چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین جان به قربان حسین چار فرزندم فدای آه طفلان حسین جان به قربان حسین .... هر چه که ام البنین دارد فدایت یا حسین یا حبیبی یا حسین بچه های من فدای بچه هایت یا حسین یا حبیبی یا حسین
پسر - پشت و پناه مادره پسر - گرمی آه مادره پسر - نور نگاه مادره ۲ وای از آسمون بی ستاره وای از مادری که بی قراره وای از سینه ای که غرق آهه وای از ناله ای که گریه داره: "دیگر مرا ام البنین نخوانید / نخوانید ۲ زیرا که من دیگر پسر ندارم / ندارم ۲" واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ‌۳ میگن - یه روضه ای به پا شده میگن - دست عمو جدا شده میگن - بابا دیگه تنها شده ۲ وای از پیکر در خون نشسته وای از مشک پاره؛ چشم بسته وای از ناله‌های اهل خیمه با چشمای گریون؛ دلشکسته: "سقای دشت کربلا اباالفضل / اباالفضل ۲ دستش شده از تن جدا اباالفضل / اباالفضل ۲" واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ‌۳ پدر - غرق غم برادره پدر - دیگه بدون لشکره پدر - حالا غریب مادره ۲ وای از خیمه‌ای که چشم به راهه وای از تشنه ای که بی سپاهه وای از مادری که قد کمونه تنها روضه خونِ قتلگاهه: "اگر کشتند چرا آبت ندادند / ندادند ۲ چرا زان درّ نایابت ندادند / ندادند ۲" واویلتا واویلتا - واویلا واویلا ‌۳
اینکه میگن ابالفضل قول داده آب بیاره و ، اما نشد درسته ؟ اینکه میگن ابالفضل تشنه رسید لب فرات ، آبی نخورد درسته ؟ نه باورم نمیشه  که ، پهلوونم خورده  زمین میگن که پاشیده سرش ، با یه عمود آهنین نه باورم نمیشه که ، دستاش بریده باشه و تصورش سخته برام ، چشماش دریده باشه و اینکه میگن تو میدون شش ماهه رو رو دستای ، بابا زدن درسته ؟ اینکه میگن تو میدون اصغرو با سه شعبه ی ، اسبا زدن درسته ؟ نه باورم نمیشه که ، حرمله خنده سر میداد الهی این غم حسین ،  به سر کافرم نیاد نه باورم نمیشه که ، افتاد سر اصغر زمین سرش به نیزه بسته بود ، آخ بمیره ام البنین اینکه میگن تو گودال تن حسین شده لگد ، با اسباشون درسته ؟ اینکه میگن تو گودال از خولی و  سنان و شمر ، یا ساربون درسته ؟ نه باورم نمیشه که ، قرآن بشه ورق ورق سرش تو خورجین و تنور ، یا روی نی یا تو طبق نه باورم نمیشه که ، برهنه مونده پیکرش بالای پیکرش زدن ، سیلی به روی دخترش اینکه میگن  رقیه صورت کبود و موسپید ، شکسته بود درسته ؟ اینکه میگن سکینه تو مجلس حرومیا ، نشسته بود درسته ؟ نه باورم نمیشه که ، زینب اسیری رفته و ... یا اسم خانومو کسی ، تو حال مستی گفته و ... نه باورم نمیشه که ، رباب کجا و بزم می سر همه زخمی شده ، بسکه زدن با کعب نی
ای به حرم، هدیۀ پروردگار بحرِ کرم، واسطۀ کردگار ای دلت از غیرِ تولا جدا صاحبِ اِجلال، کنیز خدا ای ز ازل منتصبِ مصطفی تا به ابد منتخبِ مرتضی یارِ علی بوده ای از دیرباز ساخته ای فاطمه را سرفراز مَرتبَتت، مادریِ ماهتاب مَنزلَتت، همسریِ آفتاب کیست شود فاطمه را جانشین همچو تو ای حضرت ام البنين بال و پرِ معنویِ بیت وحی فاطمۀ ثانویِ بیت وحی چار گل فاطمه را مادری مادرِ پُر مهرِ چهار اختری مادر چار عاشقِ سر باخته دل به قضا، جان به قدر باخته . . مادر دلدار، سلامٌ علیک اُمِ علمدار،  سلامٌ علیک بسکه دلت بوی گلِ یاس داد خالقِ گُلها به تو عباس داد هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین از تو ذخیره ست، بر آن نورِ عین مهدِ دلیران، سرِ دامان توست روحِ شجاعت، ز شبستان توست ای بفدای گُلِ بستانِ تو روشنیِ شمعِ شبستانِ تو ماهِ حرم، روی ابالفضل بود تکیه به بازوی ابالفضل بود بود در آن قلقلۀ دشمنان هیبتِ سقای حرم پاسبان هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟ قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟ چون پسر فاطمه بی‌تاب شد رفت که آب آورد و آب شد آه ز یادآوریِ نخل‌ها دشمن و پنهانگری نخل‌ها من چه بگویم، ز رشیدی غریب در وسطِ حیله و مکر و فریب دستِ علمدار کمین خورد، وای ساقیِ دلدار زمین خورد، وای با همه بی دستی و بی یاوری باز رجز خواند سوی لشکری تا که به یاریِ حسینت شتافت تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت تیر به چشمانِ قمر تا نشست پشت و پناهِ حرم از پا نشست گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین دیدنِ عباس بیا یاحسین ساقی اَت از شوقِ لقا مست شد در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد نامِ تو دارم به لبم زمزمه آمده بالینِ سرم فاطمه
وقتی که غم. میگیره دلت باشه اگه. تو سینه ت یقین حتما غمت . میشه برطرف با گفتن .یاام البنین مادر ابالفضل. تاج سر ابالفضل از تموم عالم . مودب تره ابالفضل این ادب رو بی شک. از تو داره ابالفضل یا ام الوفا ذکر روز شنبه ی  .اهل کربلا کی لیاقت داره که بعد فاطمه فاطمه بشه توی بیت مرتضی یا ام البنین... وقتی میشد. راهی قافله گفتی ابالفضل من بیا داری الان میری با حسین پس بی حسین . برنگردیا یار آل حیدر . دلدار آل حیدر مادرانه بودی. غمخوار آل حیدر باتو شد ابالفضل .علمدار آل حیدر یا ام البنین روضه دار خونه ی. زین العابدین تشنه بود و پسرت به آب لب نزد به به به تربیت کردنت ! آفرین یا ام البنین...