eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
710 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه (س) در و دیوار «قم» از غم به تن، رخت عزا کرده چنان‌که «شهر قم» را در غمت، ماتم‌سرا کرده تو مهمان بودی ای دریای رحمت! در کویر قم ولی قم را غم جان‌سوز تو ، صاحب‌عزا کرده به دیدار برادر راهی مشهد شدی ؛ اما... به ساوه دشمنت مَسموم با زهر جفا کرده سعادت داشت شهر قم که باشد میزبان تو چنان‌که مَرقدت این شهر را دارالشِفا کرده ببالد قم به‌خود که هرکه آمد در حریم قم غبار بارگاهت را به چشمش توتیا کرده تویی اسطوره‌ی عصمت پس از زهرا درین عالم که حق، نام تو را هم‌شأن دختِ مصطفا کرده تو هستی فاطمه، معصومه، دخت حضرت موسیٰ که از تو فخر بر عالم، علی موسی الرضا کرده نه تنها خواهر هشتم امام و، دخت موسایی که ایزد شافعت از رتبه در روز جزا کرده اگرچه عشّ آل مصطفیٰ باشد یقیناً قم ولی قم را کرامات تو فارغ ، از بلا کرده چو در تقوا و زهد و عِلم ، دارای مقاماتی ـ چنین کشف و کراماتی، خدا بر تو عطا کرده چو هستی مَظهر عِلم و فضیلت «حائری‌یزدی» جوار بارگاهت، «حوزه‌ی قم» را بنا کرده که قم شد مرکز عِلم و فقاهت در همه عالم بسی عالِم که زیر سایه‌ات کسب ضیا کرده خوشا آن‌کس که بوسد آستانت را به قم زیرا عنایات تو ، زُوّار تو را از غم ، رها کرده ببالد (ساقی) ای بانوی آب و آینه! بر قم که از بَدو ِ تولد ، با تو ، او را آشنا کرده... سید محمدرضا شمس (ساقی) 1403/07/06
در خانه خود پر از غم و تشویشم بیگانه از آشنا و دور از خویشم در صحن تو آنقدر سبک بالم که حتی به بهشت هم نمی اندیشم
قلب کویر با تو بهشت خدا شده ست قم قبله ی ارادت دل های ما شده ست این خاک با حضور تو دارالشفا شده ست اینجا حریم روشن آیینه ها شده ست با تو بهار در دل این خاک پا گرفت مهرت نسیم بود و جهان مرا گرفت دردیم و جز به مهر تو درمان نمی شویم ابریم و بی نگاه تو باران نمی شویم دل مرده ایم و بی مددت جان نمی شویم ما نوکر تواییم و پشیمان نمی شویم احسانت آیه ی کرم اهل بیت شد قم با حضور تو حرم اهل بیت شد ای آفتاب سر زده از گنبد شما بی انتهاست مرحمت بی حد شما قم شهر ماست،مشهد ما مشهد شما پیداست قبر گم شده در مرقد شما اشکیم و می چکیم به پای شما فقط عمریست نوکریم برای شما فقط گشته غبار چادر تو آبروی قم عطر بهشت می وزد از عطر و بوی قم در رفت و آمدند ملائک به سوی قم باشد حرام آتش دوزخ به روی قم ما را به حشر جزو محبان حساب کن ما را بیا و زائر کویت خطاب کن ما خشک سال و حضرت بارانمان تویی ما رعیتیم و خواهر سلطانمان تویی ماه همیشه کامل ایرانمان تویی آسایش بهار و زمستانمان تویی تاریک بوده ایم و تو خورشیدمان شدی یک عمر صبح روشن امیدمان شدی قبل از تو این کویر فقط شوره زار بود این خاک چار فصل تنش بی بهار بود قم سال های سال پیِ یک نگار بود در آرزوی وصل شما بی قرار بود قم با شما سرآمد این روزگار شد بعد از تو با بهشت خدا هم جوار شد مهمان عطر فاطمه ام با زیارتت دل بسته ام به وعده ی صدق شفاعتت چرخیده چرخ زندگی ام با سخاوتت از غم خیال نیست به لطف و عنایتت با صد امید و شوق بر این خانه رو زدم من پیک آشنای حرم، اهل مشهدم تو آمدی و کعبه ی محبوب ما شدی اهل حجاز و هم وطن خوب ما شدی مرهم ترین دوای دل آشوب ما شدی نوری برای این دلِ محجوب ما شدی از لحظه ی ورود تو قم آسمانی است نامت همیشه آینه ی مهربانی است
مرثیه حضرت معصومه سلام الله علیها اگر چه سنگ صبور برادرش باشد نشد کنار نفس های آخرش باشد اگر چه همدم دلتنگی برادر بود نشد زمان غم و درد دلبرش باشد رضا رضا به لب و اشک نامه خوانش بود سپرد سر به سفر تا کبوترش باشد گذاشت پا به بیابان هجر تا شاید فراق سر برسد تا که در برش باشد تب فراق برادر اگرچه او را کشت نشد که شاهد تاراج پیکرش باشد نکشته پیش نگاهش کسی برادر را ندیده نیزه نشین رأس انورش باشد امام زاده ی موسی ابن جعفر است و ندید نگاه قوم حرامی برابرش باشد نگشته ذوب دلش در حرارت گودال نشد که زائر رگ های حنجرش باشد ندیده خنده ی بی شرم ساربانی را ندیده حرمله ای سایه ی سرش باشد ندیده کوچه ی پر کینه ی یهودی را که با شکنجه نگهبان معجرش باشد
. (خداحافظ) 🔘🔘🔘 سلام بانو.   سلام ای قبله ی حاجات سلام بانو.     سلام ای عمه سادات سلام بانو.    سلام ای صاحبه ایران سلام بانو.    سلام ای خواهر سلطان سلام بانو.   سلام ای دختر طاها سلام بانو.    سلام ایینه ی زهرا سلام من به صحن باصفات بی بی به گنبد و به اون گلدسته هات بی بی دلم سمت حریم تو به پروازه خاک صحنت هزار علامه میسازه سلام بی بی (4) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بند دوم پر از غم بود دلت از محنت و دوری جدایی از رضا و دردمهجوری تو شهر قم نشد دور و برت غوغا   نشد برتو جسارت ها  اهانت ها توشهرقم نبود  تلُّ و نبود گودال نشد جسم برادر روبه روت پامال تو شهر قم   نرفتی بین  ازدحام تو شهر قم    نخوردی سنگِ از رو بام حسین جانم 4 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم تو شهر  قم. چقدمردم گل اوردن ولی تو شام. با سنگ عمه ت رو ازردن توشهرقم نشد گوشی بی گوشواره مث زینب ندیدی حنجره پاره تو شهر  قم نداشتی اضطراب بی بی نبود نامرد نبود شام خراب بی بی توشهرقم. ندیدی سر به روی نی ندیدی زجر ندیدی بی بی بزم می ✍ .👇
❣﷽❣ ◼️ 🔰 امیری حسین و نعم الامیر ◼️ سلام علی ساکن کربلا الا بنت طاها گل فاطمه تویی نور والا گل فاطمه تو برتری از مریم و ساره در عشیره ی طاها گل فاطمه ◼️مدد بنت زهرا یا اخت الرضا تو بالاتر از آسمانی و عرش تجلّی اسما گل فاطمه ز حق جلوه گاه کرامت شدی به اهل دو دنیا گل فاطمه ◼️مدد بنت زهرا یا اُخت الرّضا کریمه ی آل علی هستی و شبیهی به زهرا گل فاطمه برای رضای رضا ی خدا سفر کردی اما گل فاطمه ◼️مدد بنت زهرا یا اُخت الرّضا همه همرهانت اسیر و شهید تو تنهای تنها گل فاطمه غریبانه ماندی ز جور عدو میانه ی صحرا گل فاطمه ◼️مدد بنت زهرا یا اُخت الرضا زهجران یارت تو جان داده ای شهیده ی گل ها گل فاطمه رسید از خراسان به غسل تنت برادر به آن جا گل فاطمه. ◼️مدد بنت زهرا یا اُخت الرّضا به همراه عالم فدایی تو من بی سر و پا گل فاطمه همیشه بخوانم تو را تا ابد یا اخت الرضا یا گل فاطمه ◼️مدد بنت زهرا یا اُخت الرّضا ۴ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
1_7169304589.mp3
1.04M
❣﷽❣ کجایی ای خواهر من،ببین که چشم انتظارم عزیز زهرا و حیدر،تو هستی دار و ندارم کجایی ببینی من غریبم نگاهِ تو می باشد طبیبم نشسته به لب اَمَ یُّجیبم ای مظلومه یا معصومه... اَلا ای آنکه تو نورِ،مَهِ کَشّافُ الکُروبی شِنیدم در شهر قم شد،زِ تو اِستقبالِ خوبی رسد جان ز درد و غصه بر لب چه غم ها شده وارد به مکتب امان از دل محزون زینب ای مظلومه یا معصومه... به عمه ی ما به کوفه،چه درد و غم ها رسیده به همراه دیگران دید،به نیزه رأسِ بریده صدا زد اَلا ای بیکرانه نظر کن تو اِی ماهِ یگانه عدو زد مرا با تازیانه یا ثارَالله یابن الزّهرا... شاعر: 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
(نوحه حضرت معصومه س) دختر موسی جعفری تو شافع ما صف محشری تو دختر هفتمین رهبر دین شیعه از داغ تو گشته غمگین تسلیت تسلیت یا رضاجان آمدی بانو سوی خراسان قلب سوزان و با چشم گریان بین ره از عدو دیدی آزار گشته ای بین ره بانو بیمار تسلیت تسلیت یا رضاجان داری بانو ز زینب نشانه بین ره اشک تو شد روانه آمدی ای گل بی قرینه شهر قم ای عزیز مدینه تسلیت تسلیت یا رضاجان گشته ای بر قمیون تو مهمان مردم قم به تو کرده احسان شهر قم رفته ای تو ز دنیا بزم غم بهر تو گشته برپا تسلیت تسلیت یا رضاجان پیکرت بر روی دوش خوبان مردم قم ز داغت پریشان مرقد تو چو باغ بهشت است مهر و حب تو اندر سرشت است مرقد تو چو دارالامان است صحن تو جنت شیعیان است تسلیت تسلیت یا رضاجان
(به یاد شاه بانوی قم) دوباره مثل دلِ شعله‌ها پریشانم به آهِ زلزله ای بیقرار و ویرانم دلم شکسته‌تر از کوزه‌های در خاک است که زیر بار غبارینِ غصه پنهانم شدم مترسک بی اختیار و آه از این که پای‌بند به قانون جبرِ انسانم دوباره آمده‌ام زیر چتر تو بانو که مثل برکه پُر از حرف‌های بارانم تو عینِ ساحل آرامشی، ولی افسوس من از جزیره جدا مانده، شکلِ طوفانم رسیده‌ام تهِ خط، در قطار بی برگشت شبیه نقطه‌ی تاریکِ خط پایانم  برای بارشِ آیینِ "ایلیا"ییِ تو نیازمندتر از خواهشِ درختانم بتاب بر دل یخ بسته‌ام که می‌دانی از انجمادِ خودم خسته و گریزانم تو از تبار تب و تاب و تابشی، بانو  من از قبیله‌ی افسرده‌ی زمستانم حسین ️محمدی مبارز (ایلیا)
به جز از دوری هجران تو ، گریان نشدم من اسیر غم و اندوه فراوان نشدم از سر بام همه گل به سرم ریخته اند از عبورم ز سر کوچه پشیمان نشدم نه تنم نه کف پایم اثر از زخمی نیست زخمی از کعب نی و خار مغیلان نشدم خاطرت جمع کسی سنگ نزد بر رویم خاطرت جمع که من پاره گریبان نشدم بازهم شکر که دوروبر من دف نزدند بازهم شکر در این شهر پریشان نشدم چادرم زیر لگدهای کسی گیر نگرد زیر یک چادر پاره شده پنهان نشدم خواهرت را سربازار نبردند رضا وسط هلهله و رقص که حیران نشدم
اهل قم خیر ببینید که غوغا کردید احترامی که به این دختر زهرا کردید اهل قم خیر ببینید پناهم دادید با سلام و صلوات آمده راهم دادید همه گفتید به هم عمه سادات آمد گوییا فاطمه از سوی سماوات آمد اهل قم خیر ببیند چه مسرور شدید غیر زنها همه از محمل من دور شدید اهل قم خیر ببینید گلاب آوردید تا که دیدید که لب تشنه ام آب آوردید اهل قم خیر ببینید شما کف نزدید دور ناموس خدا ساز و نی و دف نزدید اهل قم خیر ببینید به خواهر نزدید طعنه ام بر سر هر کوچه و معبر نزدید اهل قم خیر ببینید مراقب بود تا نیفتم زروی ناقه مواظب بودید اهل قم خیر ببینید خدایی مردید چقدر چادر و پوشیه نثارم کردید اهل قم خیر ببینید محبت کردید کوچه را وقت ورودم همه خلوت کردید اهل قم خیر ببینید مودت دارید سر ناموس خدا این همه غیرت دارید شاد کردید شما قلب رضا را به خدا همچو زینب سر بازار نبردید مرا اینکه با گریه معصومه مدارا کردید همه جبران غم زینب کبری کردید بعد از آن خستگی راه توانم دادید بهترین نقطه این شهر مکانم دادید به خدا حق مرا خوب رعایت کردید روز و شب از من بیمار عیادت کردید زحمتی بود اگر غرق ملالم نکنید من دگر رفتنی هستم ،حلالم بکنید غربت و درد و غم و غصه هماهنگ شده بهر بابای غریبم دلم تنگ شده بعد مرگم اگر از کوی رضا میگذرید کمی از خاک مزارم به خراسان ببرید تا که در قبر شود یار من و همسخنم نامه اش را بگذارید درون کفنم اهل قم اجر شماها همگی با زهرا وقت تشییع بگویید فقط یا زهرا مادرم فاطمه شب دفن شد و یار نداشت به جز از هفت نفر او که عزادار نداشت نیمه ی شب چه غریبانه و مظلومانه بدن مادر ما رفت برون از خانه لرزه ها بود که بر عرش برین می افتاد پی تابوت علی هی به زمین می افتاد.   عبدالحسین میرزایی