eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
739 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خطبه می خواند نبی و حوریان دف می زنند عرشیان و فرشیان دور علی کف می زنند تا گره می خورد دستان دو ماه منجلی زیر لب می گفت حیدر :فاطمه ، زهرا: علی هل أتی محو تماشای رخ زلزال بود رحمه للعالمین خرسند و خوش احوال بود کعبه امشب در طواف سوره ی شمس و ضحی ست حیدر امشب با وضو مهمان بیت مصطفی ست شاخ شمشادی که شد داماد ام المؤمنین نائب بر حق برای رحمه للعالمین دور زهرا گشت حیدر دور حیدر فاطمه دود اسپندست و تکبیرست در این همهمه حضرت خیرالساء چون بر لبش آمد بلی یک نفر می گفت زهرا یک نفر می گفت علی روی پیشانی طه سجده ی شکری نشست خنده ای آرام بر لب های زهرا نقش بست از قدوم خیر و پاک حضرت خیرالنساء کعبه از روز ازل شد سینه چاک مرتضی
دوبیتی چون نکاح علی و فاطمه از امر خداست شادمانی به چنین عقد و نکاحی زیباست دشمن آل علی فانیِ در تاریخ است عزتِ آل علی تا به قیامت برجاست ▪️ جشن تزویج علی و فاطمه باعث شادی بود بهر همه قاسم نار است و جنت مرتضی همسرش عرش علا را قائمه
آسمان می‌خواند امشب، قدسیان دف می‌زنند حوریان کِل می‌کشند و خاکیان کف می‌زنند شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟ آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی آمدی آیینه‌ی انسیه‌ی حورا شدی امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا! شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا! بیش از این ها با دل محبوب ما بازی نکن پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی، مدارا کن علی! «لیلة القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است او «سلام فیه حتی مطلعِ الفجر» تو است از ازل در پرده بود آیینه‌دارش می‌شوی در عبور از کوچه باغ عشق، یارش می‌شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی‌ست وای! وقتی می‌رسد دریا به دریا دیدنی است ماه در اوج برکه دیدنی‌تر می‌شود قدر زهرا با علی فهمیدنی‌تر می‌شود مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بلال! امشب اذانی را که می‌خواهی بگو «اَشهدُ اَنَّ علیاً حجت الله»ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان‌ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن‌ها بسته شد گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است خوب می‌دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا در میخانه امشب روح را پر می‌دهیم دل به چشم کوثر و دستان حیدر می‌دهیم
عرق شرم بر جبینش بود دست حاجت در آستینش بود در هبوتی نجیب سر می‌کرد در سکوتی عجیب سر می‌کرد گرچه بر کار خویش یک‌دله بود کار او بر مدار حوصله بود فاطمه، ذکر هر قنوتش بود یک جهان حرف، در سکوتش بود مصطفی گفت: صحبتی داری؟ به گمانم که حاجتی داری! سخن آغاز کن امیر سخن! باز بنشین تو بر سریر سخن مرتضی گفت: یا رسول الله تو که هستی ز قلب من آگاه کودکی بودم و جوان شده‌ام پهلویت بوده پهلوان شده‌ام سخنت بوده است گفتارم سیره‌ات بوده است رفتارم وقت آن است فکر یار کنم همسری خوب اختیار کنم خواستگارم، غلامتان هستم عبد دار السلامتان هستم در وجودم تمام همهمه است رونق زندگیم فاطمه است آیه‌ی "انّما" شکوفا شد گل لبخند مصطفی وا شد گفت احمد که حُسن خاتمه است حرف آخر کلام فاطمه است پیک جان جای کوثرش آمد مصطفی پیش دخترش آمد گفت با او کلام دلبر را می‌شناسی تو خوب حیدر را دخترم ای بهشت مینویم من که خوشبختی تو می‌جویم ... ای یگانه حبیبه‌ی ازلی راضی استی به ازدواج علی؟ عرق شرم بر جبینش بود دست بیعت در آستینش بود در هبوتی نجیب سر می‌کرد در سکوتی عجیب سر می‌کرد "یاعلی" ذکر هر قنوتش بود یک جهان حرف در سکوتش بود احمد از پیش کوثرش برخواست بانگ الله اکبرش برخواست قند شد آب در دل خورشید ماه آمد به منزل خورشید سائل از خاکبوسی‌اش می‌گفت از لباس عروسی‌اش می‌گفت امّ سلْمه قصیده‌ای می‌خواند غزل نو رسیده‌ای می‌خواند در هیاهوی خانه‌ی زهرا گوشه‌ای بغض کرده بود اسماء آرزوی خدیجه در یادش وعده داده است تا کند شادش تا رسیدند جان و جانانه جا گرفتند کنج یک خانه رو به محراب راز آوردند هر دو با هم نماز آوردند هر دو تا رو به یک خدا کردند خالق عشق را صدا کردند اشک شوق بهشت دیدن داشت لذت سرنوشت دیدن داشت ماه با آفتاب زیبا بود تابش و بازتاب زیبا بود لیف خرما اگر چه فرش شده با شما خانه مثل عرش شده اصلاً این خانه خالی‌اش بهتر آب زمزم زلالی‌اش بهتر رونق خانه‌ی علی زهراست جان و جانانه‌ی علی زهراست خانه خالی ولی صفا دارد مروه هم رو به این سرا دارد خانه‌ای همطراز عرش خدا قبلگاه نماز عرش خدا خانه‌ای دلگشاتر از عالم خانه‌ای "هل اتی" تر از حاتم خانه‌ای جانْ پناه مظلومان خانه‌ای دلنواز محرومان کاش این بیتِ ساقی کوثر در امان باشد از گزند خطر دور باد از کرانه‌اش آتش نرود سمت خانه‌اش آتش ** خانه‌ای را که وحی در می‌زد دست نامحرمی شرر می‌زد در این خانه ازدحام شود کاش این قائله تمام شود بانوی خانه در امان باشد شمع و پروانه در امان باشد ولی افسوس کار بدتر شد آنچه باید نمی‌شد آخر شد
ازدواج حضرت زهرا و امیرالمومنین_ع 🔶🔶🔶🔶🔶 پیوند دو دریا چون خدا خلقت صدیقه کبری میکرد صورت عصمت خود را متجلا میکرد تا علی آیت عظمی نبود بی همتا ذات حق خلقت صدیقه کبری میکرد ازدواج علی و فاطمه با آن برکات چشمه ای بود که پیوند دو دریا میکرد رازی از اعظم اسماء و صفات خود را با یکایک  صفت فاطمه معنا میکرد ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش نور زهرا ز رسل حل معما میکرد مصحف او که امامان همه را در بر بود رازهایی است که روح القدس انشاء میکرد فضۀ خادمه اش مرتبۀ مریم داشت قنبر خانۀ او کار مسیحا میکرد در حضورش همه هستی به رکوع آمده اند فخر از سجدۀ او حی تعالی میکرد ز چه عالم نشود مجری فرمودۀ او کآنچه میخواست خدا فاطمه اجرا میکرد اول خاتمۀ هر سفری پیغمبر عزم دیدار حرمخانۀ زهرا میکرد باز میشد درِ جنات خدا بر رویش تا درِ خانه به روی پدرش وا میکرد مرتضی چشم خدا بود خدا را می دید هر زمان بر رخ زهراش تماشا میکرد گر نمیرفت برون حضرت حوا ز بهشت اندر آن تا به ابد سیر چو حورا میکرد بیش از این قدر که از همسری آدم داشت نیست معلوم دگر مرتبه پیدا میکرد لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش مدحت فاطمه تقریر به حوا میکرد گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل خواهش مادری حضرت زهرا میکرد  ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت کاش آدم همه دم ترک ز اولی میکرد توبه اش تا که نیامیخت به نام زهرا بود بی فایده هر چند خدایا میکرد خوشترین لحظۀ ایام "مؤید" آن بود که مدیح علی و فاطمه انشاء میکرد حاج سیدرضا موید
ومنقبت امشب خدالطف نهان خودهویدامیکند امشب تفاخرفرش بس برعرش أعلامیکند امشب دوتاراجفت هم،ازصنع،یکتامیکند یعنی علی ماهِ رخ زهراتماشامیکند باچشم دل درصورت اوسیرمعنامیکند امشب حسدبرخاکیان،بیحدبرندافلاکیان خندان چمن؛رقصان دمن؛خوشدل زمین؛خرم زمان اهل ولایت شادمان خردوکلان وجزءوکل دردست اسرافیل بین،صورش شده سازودُهُل بانور،دعوتنامه بفرستاده هادیّ سُبُل امضا،زختم المرسلین گیرندگان،خیل رُسل هرکس که آیدهمرهش نی دسته گل؛یک باغ گل درآمدوشداولیا،دررفت وآمدانبیا ای غصّه و ای غم بروای شوق وای شادی بیا ازبهراین ساعت زمان لحظه شماری کرده است وزبهراین وصلت زمین نابردباری کرده است چشم فلک شب تاسحراخترشماری کرده است ایوب دهر ازشوق امشب،بیقراری کرده است دست خداوجه خداراخواستگاری کرده است امشب علی،آن عدل کل برعقل کل دامادشد شاگردممتازنَبی،دامادبراستادشد خوان کرم مخلوق رادعوت به مهمانی کند صدنعمت ازرحمت خدابرخلق ارزانی کند وزطورموسی آمده تاآنکه دربانی کند آیدخلیل،آردذبیحِ خودکه قربانی کند یوسف گرفته مِجمرواسپندگردانی کند کرّوبیان درهلهله،قدوسیان درهمهمه عیسی به دنبال علی،مریم کنارفاطمه امشب به ملک اهل دل مولی الموالی،والی ست برسینهءغم دست ردزن،شب شب خوشحالی ست شام سیه بختی شدو روزهمایون فالی ست کوثرکنارساقی کوثرعلیّ عالی ست زهرابه خانه ئ بخت شدجای خدیجه خالی ست امشب به روی مرتضی،لبهای زهراخنده کرد آن دل گر ازغم مرده بود،ازخندهءخودزنده کرد میخانه بازوهرکسی جام مکیّف میزند ناهید،پامیکوبدوتندربه کف،دف میزند رنگین کمان چون مشتری خودرادرین صف میزند لبخندوصل امشب چه خوش کوثربه مصحف میزند آری نه تنهاخاکیان،هرآسمان کف میزند منشین غمین امشب دلاشادی جان کن برملا خیزومِس خودکن طلا،آیینه ات راده جلا عقدعلی وفاطمه درآسمانهابسته شد درآسمانهابسته شددرکهکشانهابسته شد زین نرگس وسوسن دگرچشم وزبانهابسته شد راه یقینهابازشد،پای گمانهابسته شد بازاریانِ حُسن رادیگردکانهابسته شد خورشیدوماه وآسمان،آیینه گردانی کنند چون درزمین خورشیدوماهی نورافشانی کنند بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بُوَد جبریل مأمورست وفکرمجلس آرایی بود میکال ازعرش آمده گرم پذیرایی بود چشم کواکب خیره گرازچرخ مینایی بود درشهریثرب لاجرم،خوش گِردهم آیی بُوَد خیل مَلک ازعرش،سوی فرش فرش آورده اند بهرجلوس انبیاپَرهای خودگسترده اند امشب زشادی هروجودی خویش راگم میکند گردون تماشای زمین باچشم اَنجُم میکند دریای لطف سرمدی،بیحدتلاطم میکند اهل زمین راآسمان غرق تَنَعُّم میکند هرغنچه بهرواشدن چون گل تبسم میکند امشب زمان شادی بیحدّوبی اندازه شد بادست جانان دفترعشق علی،شیرازه شد امشب صدف،برگوهری،یک بحر،گوهرمیدهد یک گوهراماازدوعالم پربهاترمیدهد صرّاف کل،دردانه ای تحویل حیدرمیدهد خوددست دخترراپدربردست شوهرمیدهد؟ نی نِی،فلک خورشیدرابرماه انورمیدهد؟ تبریک گوبرمصطفی،جبریل ازدادارشد زهراامانت باشدوحیدرامانت دارشد امشب علی درخانهءخودشمع محفل میبرد کشتی عصمت،ناخداراسوی ساحل میبرد مشکل گشای عالمی،حل مسائل میبرد انسان کامل راببین،باخودمکمل میبرد هم آن به این دل میدهد؛هم این ازآن دل میبرد بانغمهءجادویی اش،داوودمداحی کند باخامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟ چشمی ندیده درزمین درهرزمان مانندشان خورشیدومه تبریک گوبروصلت وپیوندشان شادی زهراوعلی پیداست ازلبخندشان شیعه مبارکبادگو،بریازده فرزندشان ای شیعه،دست افشان شووتبریک بردلهابگو برپای خیزوتهنیت برمهدی زهرابگو ای ساقی کوثرکنارخودبهشتی روببین قامت قیامت رانگرطوباببین مینوببین زین پس هلال خویش رادرآن خَم ابروببین هم روزرادرچهره او،هم شب درآن گیسوببین هم لاله زار روببین،هم نافه بارِموببین هرچندماهِ رُخ عیان امشب به توآسان کند روزی رسدکزچشم تورُخسارخودپنهان کند علی انسانی ازدواج حضرت زهرا و امیرالمومنین مدح
پیوند آسمانی زهرا وحیدر است خشنود از آن خدا و رسول مطهر است تا این دو بحر یلتقیان گشته از صفا از بهرشان چو لوئ لوئ و مرجان دو گوهر است۰ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 سبک (نقل بپاشید گل بریزید فصل شادی اومده) 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 اول ذی الحجه شد، پیوند زهرا و علی قلب شیعه شد از این پیوند شادی منجلی بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 موسم دامادی شاه ولایت اومده شادی و خوشحالی ختم رسالت اومده بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 شد عروسی و زفاف دخت ختم المرسلین گشته دامادی مولانا امیرالمومنین بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 عاقد عقدش خدا و شاهدش روح الامین شد بپا شادی در افلاک و صفا اندر زمین بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 فصل شادی گشته و هم موسم شور و شعف شد عروسش فاطمه داماد شد شاه نجف بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 تهنیت بر رهبر و بر مهدی زهرا بود شیعیان را شادی از دامادی مولا بود بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 بر شهید حق درود و بر امام بت شکن لعن و نفرین خدا بر دشمن دین و وطن بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 هم می‌شود بصورت مداحی خوند هم سرود غلامرضامحمودنژاد (ناطق) از قم ۹۹/۰۵/۰۱ _ اول ذالحجه الحرام ۱۴۴۱
به بهانه ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد جشن زیباترین،پاکترین و بابرکت ترین ازدواج عالم مبارک باد
دوبیتی رباعی جشن شادی همه جا گشته به پا شاد گردیده دل اهل ولا خنده زن گشته محمد امشب در عروسی علی و زهرا ❤ هستی امشب به چه زیبا گشته است رحمت یزدان هویدا گشته است مرتضی گردیده داماد رسول موسم شادی زهرا گشته است ❤ ما پیرو راه مصطفاییم همه با مهر و ولای مرتضاییم همه در شام عروسی علی و زهرا از غصه و درد و غم رهاییم همه ❤ امشب به جهان شادی و شور است به پا گل خنده بود بر لب آل طاها شادند محبین محمد امشب در جشن عروسی علی و زهرا ❤ برپا همه جا جشن و سرور است امشب هر جا نگری وادی طور است امشب با وصلت مهر و مه علی و زهرا اندوه و غم از شیعه به دور است امشب ❤ امشب همه جا شادی و شور است به پا از وصلت این دو گل جهان شد غوغا شادی کن و عیدی از خداوند بخواه در جشن عروسی علی و زهرا ❤ آسمان پرتو نور است امشب همه جا شادی و شور است امشب در عروسی علی و زهرا مصطفی غرق سرور است امشب ❤ امشب از لطف خدای ازلی روشن شده عالمی ز دو نور جلی شادند محبان محمد زیرا زهراست عروس و تازه داماد علی ❤ خنده امشب به لبان همه است بر لب حور چنین زمزمه است شاد باشید همه اهل جهان شب عقد علی و فاطمه است ❤ دوباره خانه ی دل گشته آباد قلوب شیعه از بند غم آزاد شده دردانه ی احمد عروس و علی مرتضی گردیده داماد ❤ ز الطاف خدای حی سرمد همه دل ها پر از شادی بی حد علی مرتضی گردیده داماد عروسش فاطمه بنت محمد
بر حیدر و روح پُر فتوحش صلوات بر فاطمه و تخت جلوسش صلوات امشب شب ازدواج زهرا و علی است بر چهره داماد و عروسش صلوات
ازدواج امیر المؤمنين با حضرت فاطمه سلام الله علیها: دونه دونه اشک شوقم جاری از چشای خیسه ساقی کوثر برات کربلا رو من نویسه نم نم بارون رحمت میباره از آسمونا باز دوباره یه ستاره اومده از کهکشونا در دل دارم امیدی......برلب دارم سرودی ........ مولا علی علی حیدر(۲)........ اشک شوق جاری شد از چشم پیمبر برق شادی میزنه سیمای کوثر مصطفی در بر گرفت جانانه اش را بوسه باران می کند دُرّ دانه اش را .......مولا علی علی حیدر(۲)........ شب شادی و شب جشن و سروره 💐گل برزید گل بریزید،شب پیوند دو نوره عاقد باریتعالی.......شاهد حضرت طاها دوماد ساقی کوثر.......عروس ام ابیها تالار قصر بهشته.......مهمان خیل فرشته مهرش آب فراته.......مهرش برگ براته حیدر چه بی نظیره.....زهرا خیر کثیره دوماد فاتح خیبر.......عروس سوره ی کوثر بال ملائک فرشش...... عرشه سفره ی عقدش کاشانی #(صادق) (۱۴٠۲/٠۳/۲۷)