#سیاهپوشان_محرم
#استقبال_از_محرم
#ورودیه
#دم #واحد #تک_ضرب
▪️نوحه سیاهپوشان محرم
🎙سبک نوحه
یاصاحب الزّمان، شد ایام غم
آقا روضه بخوان، آمد محرم
صاحب عزایی
آقا کجایی
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
از داغ ِ جدّ تو، شد عالم گریان
پیراهنش شده،در عرش آویزان
ماه عزا شد
ندبه به پا شد
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
پیراهن مشکیست بر تن خاتم
دلهای اولیا شد غرق ماتم
لب با شور وشین
گوید یاحسین
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
می بارد جای اشک،خون از هر دیده
حَیَّ عَلَی العزا ، در عرش پیچیده
غریب زهرا
رود کربلا
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
راهی ِ کربلا گشته ثارلله
گویا که می رود سمت قتلگاه
او می دهد جان
با کام عطشان
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
یک طفل رضیع است در کاروانش
دل برده از همه،جان به قربانش
با تیر سه پَر
گردد خون جگر
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
این کاروان دارد،رقیّه سادات
ندارد طاقت ِ ظلم وجنایات
می گردد نیلی
از ضرب سیلی
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
دارد این قافله، علیِ اکبر
مؤذن حرم ،شبه پیغمبر
گردد او پرپر
صدپاره پیکر
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
#علی مهدوی نسب
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#دم #واحد #تک_ضرب
▪️نوحه شب اول محرم
🎙سبک نوحه
یا صاحب الزّمان ای ماه زهرا
راهی کوفه ای با چشم دریا
اشکت شد دائم
از داغ مسلم
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
می بینی در کوفه آواره گشته
در کوچه های شهر،بی چاره گشته
شد طوعه یارش
تنها غمخوارش
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
یک شهر، شد دشمنش،تنهای تنهاست
فکر غریبی ِ فرزند زهراست
کوفه سراسر
شد خصم حیدر
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
با یک لشکر؛ تنها، در کوفه جنگید
از بی وفایی ِ این مردم نالید
با سنگ عدو
شکست سر او
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
از بس جراحت داشت،شد او غرق درد
آخر شد اسیر ِ دشمن نامرد
سرش جدا شد
با خون حنا شد
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
شکر حق که نبود آنجا خواهرش
دیگر ندیده است روی نی سرش
نشد او رها
در بین صحرا
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
#علی مهدوی نسب
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
#علی مهدوی نسب
#دودمه #محرم
#امام_زمان_محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
#علی مهدوی نسب
#دودمه_محرم
#دودمه
#دودمه_ده_شب
دودمه های محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
#علی مهدوی نسب
#امام_زمان
#شهادت_امام_سجاد
#مناجات_مهدوی_حضرت_سجاد_علیه_السلام1
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا
جانم فدای غربت پیوسته ی شما
بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی
زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی
داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین
با داغ های کرب وبلایش شدی قرین
حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او
خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او
او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است
سی سال در عزای پدر گریه کرده است
یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او
شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو
آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او
وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او
وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار
دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار
با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را
بر بوریا نهاده تن پاره پاره را
او را سوار ناقه ی عریان نموده اند
تا شهر شام رفته دو دستش میان بند
بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر
او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر
رفته میان هلهله های حرامیان
شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان
مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام
او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام
در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا
دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا
هر چند او گرفته ز زهر جفا امان
شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان
#علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_مهدوی_حضرت_سجاد_علیه_السلام2
داری میان ناله ی ما ناله می زنی
با روضه های کربوبلا ناله می زنی
حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما
داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی
هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست
حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی
وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست
آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی
حتما کنار قبر امامی که مانده است
عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی
از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن
تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی
مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز
از طعنه های قوم ریا ناله می زنی
هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت
با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی
وقت نگاه بر علم و مشک آب هم
با یاد دست های جدا ناله می زنی
یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز
از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی
تا کی همین که لب به دعا باز می کنی
با یاد خیزران و عصا ناله می زنی
در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر
(کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی
#علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_حضرت_سجاد_علیه_السلام3
گریز: حضرت فاطمه بنت الحسن
همسر حضرت زین العابدین علیهماالسلام
دنیای بی امام، سرای فتن شده
مهد هزار غصه و درد و محن شده
دلها به جای عشق گل نرجس از چه رو
لبریز عشق اطلسی و یاسمن شده
هر نیمه شب، قنوت نماز شب امام
توبه برای جرم و گناهان من شده
ما بیخیال غیبت اوئیم و مادرش
در روضه های غربت او سینه زن شده
گوید کنار لاله ی دور از وطن؛حسین
یک عمر، از چه مهدی من بی وطن شده
در مجلس شهادت چارم امام ما
صحبت ز داغ فاطمه بنت الحسن شده
او هم کشیده داغ ِ روی داغ را ولی
کمتر از او میان مجالس سخن شده
او هم شبیه همسر خود زین العابدین
مضطر ز داغ آن بدن بی کفن شده
مانند زینبین، شکسته دل و حزین
از ناسزای کوفی پیمان شکن شده
در شام روی ناقه به همراه باقرش
خونین جگر ز طعنه ی هر مرد و زن شده
راضی شده به مرگ خودش زین العابدین
وقتی مرامشان زن و کودک زدن شده
در کوچه باز، فاطمه ای را کتک زدند
ذکر علی ، دوباره(گلم را مزن) شده
#علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
تا که اشکت ز دو چشم ترت افتاد زمین
کوفیان سنگ زدند و سرت افتاد زمین
مَلَأِ عام همه دور و برم خندیدند
تاکه از ضرب لگد خواهرت افتاد زمین
به روی ناقه نگاهش به عموجانش بود
که ز سیلیِ عدو دخترت افتاد زمین
کربلا نیزهٔ اغیار امانِ تو برید
یاد دارم که چطور پیکرت افتاد زمین
ته گودال به چَشم خودم آنجا دیدم
قاتلت تیغ کشید مادرت افتاد زمین
از همان لحظه اسارت نقشهٔ دشمن شد
که بَرِ علقمه آب آورت افتاد زمین
#علی اصغر رفیعی
#امام_رضا
تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود
شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود
نیست فرقی بین رب و عبدِ عین رب شده
گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود
مِهر تو در سنگ هم کار خودش را می کند
شیشه در همسایگیِ عطر خوشبو می شود
تو به ما پا می دهی و ما کلیمت می شویم
لال هم در این حرم مرغ سخنگو می شود
دست خالی بودن ما نیست کتمان کردنی
دست ما هر بار سائل می شود، رو می شود
چشم جاری از تمام چشمه ها بالاتر است
آب سقاخانه هم محتاج این جو می شود
این مژه هایم اگر پیش تو باشد بهتر است
لااقل یک گوشه از صحن تو جارو می شود
پنجره پولاد تو آخر شفایم می دهد
باز هم در صحن های تو هیاهو می شود
#علی اکبر لطیفیان
#امام_حسن_عسکری
امروز دیگر سامرا مثل یتیمی
امروز دیگر سامرا آقا نداری
در آسمان آفتابی نگاهت
آن گنبدی که داشتی حالا نداری
دیروز از بال و پر پروانه تو
دیدیم زیر خاک ها خاکسترش را
عیبی ندارد مرقدت گنبد ندارد
جبریل می سازد برایت بهترش را
ای کاش در اینجا مجالی دست میداد
پای گلوی بیصدای تو بمیرم
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم میخواست جای تو بمیرم
با چشم هایی که کبود و تار هستند
روی پسر را بیش از این دیدن محال است
ای تشنه لب با لرزش دستی که داری
آب از لب این ظرف نوشیدن محال است
وقتی لب این کاسه پر آب آقا
بر آستان تشنه ی دندانتان خورد
از شدت برخورد این ظرف سفالی
انگار لب های کبودت خیزران خورد
#علی اکبر لطیفیان
#مناجات_مهدوی_فاطمی
السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وقتی که با گناه، گذشته دقایقم
گویم چگونه در غم هجر تو صادقم
آخر چگونه مدعی عشق تو شوم
رویی نمانده است بگویم که عاشقم
دنیا چقدر فاصله انداخت بین ما
گم شد همیشه یاد تو بین علائقم
یک دم بیا و نوکر خود امر و نهی کن
من با تمام ِآن چه بخواهی موافقم
من حاضرم که جان بدهم در هوای تو
باشد که بگذری ز خطاهای سابقم
ای کشتی نجات، مرا با خودت ببر
بیراهه رفته در همه ی عمر؛ قایقم
غافل شدم ز تو گل نرگس مرا ببخش
عمری فریب خورده ی ناز شقایقم
آقا بدم درست ولی مهلتم بده
بنما برای نوکری خویش لایقم
در فاطمیه، وارث قرآن به یاد تو
در روضه های غربت قرآن ناطقم
کردم دعا برای ظهور تو با غضب
یاد هجوم و کینه ی قوم منافقم
#علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)