eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
938 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
80 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️نوحه شب هفتم محرم ای گل زیبا، علی اصغر گریه مکن تو، عزیز مادر مادر دیگه برا تو شیر نداره عزیزم عزیزم رفته عمو برامون آب بیاره عزیزم عزیزم واویلتا واویلتا واویلا واویلا... چند روزه خیمه، قحطی آبه برای اصغر، آب یه سرابه خورده ترک لبای خشک اصغر واویلا واویلا آتش زده به قلب خون مادر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... اصغر با بابا، رفته به میدون تا آب بگیره، براش بابا جون حسین نشون نده گلوی اصغر واویلا واویلا بلند شده حرمله توی لشگر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... شش ماهه سرباز، رو دست بابا سیراب خون و، رفته ز دنیا تیر سه شعبه حلق ناز اصغر واویلا واویلا منتظرش باشه تو خیمه مادر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... سر دو راهی، مونده یه بابا قنداقه رو دست، غریب و تنها پاشید خون اصغرشو آسمون واویلا واویلا به پشت خیمه میره چشم گریون واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه تیری بدتر از شمشیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد به دیده بدترین تصویر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه صیادی در این نخجیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد مگر شش ماهه کشتن تیر خواهد گل قنداقه تن شمشیر خواهد کسی با ناجوانمردان بگوید علی کشتن کجا تکبیر خواهد ؟! سه شعبه تا بنا گوشت دریده تمام پیکرت در خون کشیده چرا خاموش و بی حرکت شدی تو؟! مگر آبی به حلقومت رسیده ؟! علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد علی تا روی دستم پر گشودی لالایی با عطش در خون سرودی بخواب ای کودک حنجر بریده که آغوش مرا مقتل نمودی دل سنگی که خونین کرده رویت نشانده با مهارت در گلویت خدایا بشکند دست و بسوزد زبان دشمن تکبیر گویت علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه غوغایی به پا شد تیر خوردی عطش را دست تیر غم سپردی گمانم با صدای پره تیر گلویت را به سوی آب بردی علی با نوک پیکان سیر شد سیر جواب العطش ها تیر شد تیر درون خیمه با گهواره دیدن رباب از داغ اصغر پیر شد پیر علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد لبانت از عطش مانند ماهی مثال غنچه اما در سیاهی علی جان روز محشر این جنایت دهم در محضر ایزد گواهی به دنیا شد نصیبت تیر نوشی که آب از تیر با تکبیر نوشی علی نوباوگان را سروری تو به جنت از ملائک شیر نوشی علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد ✍محمد رضا سروری
▪️نوحه شب هفتم محرم روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم آخرین سرباز بابا ای علی جان کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان ای علی جان ای علی جان ای علی جان... کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر ای علی جان ای علی جان ای علی جان... کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را آخرین گل کرده دنیا را معطر می درخشد هر زمانی، همچو اختر ای علی جان ای علی جان ای علی جان... مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است رفته از دستم خدایا راه چاره من چسازم با گلوی پاره پاره ای علی جان ای علی جان ای علی جان... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم ای علی اصغر، شش ماهه دلبر به روی دستم، زدی تو پرپر سیراب از خون گلو گشتی علی جان بر پدر خود آبرو گشتی علی جان جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ تیر سه شعبه، آمد بسویت بریده آن تیر، کل گلویت دیدار ما افتاد بابا در قیامت لعن خدا بر حرمله آن بی مروت جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ جانم بسوزد، بهر تو بابا تو تشنه بودی، رفتی ز دنیا لبخند تو بابا شرر برجان من شد حسن ختام لحظه ی پایان من شد جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ مادر به خیمه، چشم انتظار است بهر تو بابا، او بی قرار است بابا بیفتاده گره حالا به کارم ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ در پشت خیمه، غلاف شمشیر یک قبر کوچک، این طفل بی شیر ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا صبری نما بینم گل خود یابن زهرا جانم علی جانم علی جانم علی جان۲ ✍اسماعیل تقوایی
▪️زمزمه نوحه شب هفتم محرم میان گهواره،تشنه و بیتاب است غنچه ی نشکفته به حسرت آب است لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم پریده رنگ او،شبیه مهتاب است وای علی اصغر... عموی او رفته،همره مشک آب دل علی آرام،رفته کمی درخواب علقمه نزدیک است،چرا نیامد او اصغر معصومم،دگر نخواهد آب وای علی اصغر... ز بی کسی خود،حرفی مزن بابا مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها مرا ببر میدان،شش ماه سربازم راه سعادت را،به روی من بگشا وای علی اصغر... سپیدی زیرِ، گلوی او را دید حرمله با تیرش،گل حسین را چید دلخوشی بابا،این گل شش ماهه پرپر شد اما بر،روی پدر خندید وای علی اصغر... رباب در خیمه،منتظر اصغر حسین در میدان،درمانده ومضطر خدا چه سازم من،چسان روم خیمه به مادرش گویم،گلش شده پرپر وای علی اصغر... ✍اسماعیل تقوایی
▪️نوحه شب هفتم محرم آماده ام آماده ی جهادم در راه تو سر را به کف نهادم بابا ببر میدان سرباز شش ماهه بابای مظلومم... هل من معینت را که من شنیدم از بین گهواره برون پریدم بابا مشو غمگین اصغر شود یارت بابای مظلومم... ای حرمله تیر خودت کمان گیر آماده ی رزمم مکن تو تاخیر سرباز میدانم بر کف بود جانم بابای مظلومم... سیراب از خون گلوی خویشم جانم شده بابا فدای کیشم جان در رهت دادم مسرور و دلشادم بابای مظلومم... ای اصغرم رفتی و دل کبابم از بهر تو شرمنده ی ربابم رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر بابای مظلومم... ✍اسماعیل تقوایی
▪️دودمه شب هفتم محرم 1⃣ طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است 2⃣ خنده بر روی پدر زد یعنی ای مولای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من می شود آغوش زهرا بعد از این مأوای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من 3⃣ ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب 4⃣ نوه ی آخر شاهنشه خیبر شکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم مادرم بسته دو دستم که قيامت نکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
دودمه های محرم ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب
آجرک الله یا امام زمان بْنْما فرج بر کار ما شیعیان ماه محرم موسم عزا شد هر سینه ی غم دیده کربلا شد پیغام من را بشنو پور حیدر رو سوی کوفه زینبت نیاور اينجا شود گلهای لاله پرپر اینجا شود سبط پیمبر بی سر شیب الخضیب من پدر پرت کو؟ ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟ کردم خطا اما مرا ببخشا بر جان زینب ای شها ببخشا محمد و عون منند فدايی در راهِ تو شهیدِ کربلایی عمو فدای تو تن و جان من عبدالَّهم من نونهال حسن در کام من شهدِ عسل نشسته در چَشم من خَشمِ جمل نشسته آه از بُریده حَنجرت علی جان شرمنده ام از مادرت علی جان اُميد من بودی به وقت پیری کی باورم میشد که تو بمیری عباس من پُشتِ مرا شکستی ازچه میان موج خون نشستی امشب علی در آغوش رباب است فردا دلش از داغ او کباب است امشب دل زينب به شوروشين است فردا روی نیزه سرِ حسین است از زبان حضرت زینب👇 من که جدا از تو نبودم یک آن من را به همراهت بِبَر حسین جان از زبان امام حسین👇 خواهر بِمان و خیمه را یاری کن از بعدِ عباسم علمداری کن جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است ای حرمت فوق جَنان یاحسین بر حَرمت ما را رِسان یاحسین مهدوی نسب
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا مهدوی نسب