#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم_مدح
بگو خورشید بین سایهها پنهان نخواهد شد
که روح کبریا محصور در زندان نخواهد شد
شما هستی که ما هستیم بی تردید این وادی
بدون مشهد و شیراز و قم، ایران نخواهد شد
نگاه چون تویی عابد کند فحشای مطلق را
و بیمهرت مسلمان نیز با ایمان نخواهد شد
چنان بر خود بلا را خواستی در صبح محشر هم
سزای شیعیانت دادن تاوان نخواهد شد
تو را در طور تاریکی نگهدارند! عیبی نیست
اگر موسی تویی این قوم سرگردان نخواهد شد
الا موسی هارون دشمن! ای محبوس در عسرت
به فرمانی بگو گوساله چون یزدان نخواهد شد
علی حق است و ناحق غاصبان حق او هستند
به این حکم خداوندی ولی اذعان نخواهد شد
تو را با سندی شاهک چه نسبت بود در تاریخ
مگر در شعر بنویسم که زندانبان نخواهد شد
کفن آوردهاند عریان نماند پیکرت اما
چه جای شکر وقتی کربلا جبران نخواهد شد
#سیدمحمدحسین_حسینی
#امام_کاظم_مدح
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
روز و شب درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
#عباس_خوشعمل_کاشانی
#امام_کاظم_مدح
واژه در واژه همه عمر غزل خوان بودی
سندِ محکمِ زیبایی قرآن بودی
چارده سال غریبانه به زندان بودی
همه ی عمر سرِ سفره ی باران بودی
حضرتِ گل چه قدَر خار که بر تَن داری
دوستی با همه و این همه دشمن داری
" کاظِم الغَیظ " شکوفا شدنِ لبخندی
الگویِ مهر و محبَّت به زن و فرزندی
شال و عمّامه شبیهِ پدرت می بندی
همه بیگانه ولی با همه خویشاوندی
هیچ مسکین و اسیری نرود از یادت
" بِشرِ حافی " شود آنکس که شود آزادت
خانه ات نورِ علی نور ... فقط زیبایی است
شعر در شعر بهشت است غزل آرایی است
پسرِ خانه عجب حیدرِ خوش سیمایی است
دخترِ حضرتِ موسی چه قدَر بابایی است
بنویسید سرِ خُم به سلامت باشد
حضرتِ فاطمه ی قم به سلامت باشد
مردمِ شهر به این واقعه اذعان دارند
همه از رایحه ی چشمِ تو باران دارند
سرِ این سفره نشستند اگر نان دارند
و مسلمانِ تو هستند که ایمان دارند
گوش کن گوش صدایِ جرسی می آید
دارد انگار از آن دور کسی می آید ...
کیست این مثلِ علی در دلِ شب آهسته
کیسه بر دوشِ شکسته دلِ قامت خسته
خانه خانه همه ی شهر به او وابسته
او که حتی دلِ دشمن هم از او نشکسته
شهر خاموش شد و نقشِ تو بر ماه افتاد
ماه هم کوچه به کوچه پیِ تو راه افتاد
کفر افتاد به پایِ تو مسلمان برگشت
مور آمد در این خانه سلیمان برگشت
زنِ بدکاره تو را دید و پشیمان برگشت
آه... وقتی که نگهبانِ تو گریان برگشت
دستِ یک شهر به دامانِ عبایت افتاد
اشک حلقه زد و زنجیر به پایت افتاد
مثلِ یک معجزه ای خوب که معلوم شدی
سوره شمسی و از نور که محروم شدی
روز ، زندانی شب بود که محکوم شدی
سوختن ارثیه ات بود که مسموم شدی
جگرت سوخت غمِ کرب و بلایی ها را
دشتِ لب های تو خشکاند لبِ دریا را
تو کریم بن کریمی پُرِ احسان هستی
پسرِ خاکی و از مادرِ باران هستی
جانِ عالم به فدایت که خودت جان هستی
پدرِ واقعیِ کشورِ ایران هستی
گندمی گونه ای و خوشه ی گندم داری
یک رضا مشهد و یک فاطمه در قم داری
#ابراهیم_زمانی
#امام_کاظم_مدح
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
روز و شب درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
#عباس_خوشعمل_کاشانی
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم_مدح
بگو خورشید بین سایهها پنهان نخواهد شد
که روح کبریا محصور در زندان نخواهد شد
شما هستی که ما هستیم بی تردید این وادی
بدون مشهد و شیراز و قم، ایران نخواهد شد
نگاه چون تویی عابد کند فحشای مطلق را
و بیمهرت مسلمان نیز با ایمان نخواهد شد
چنان بر خود بلا را خواستی در صبح محشر هم
سزای شیعیانت دادن تاوان نخواهد شد
تو را در طور تاریکی نگهدارند! عیبی نیست
اگر موسی تویی این قوم سرگردان نخواهد شد
الا موسی هارون دشمن! ای محبوس در عسرت
به فرمانی بگو گوساله چون یزدان نخواهد شد
علی حق است و ناحق غاصبان حق او هستند
به این حکم خداوندی ولی اذعان نخواهد شد
تو را با سندی شاهک چه نسبت بود در تاریخ
مگر در شعر بنویسم که زندانبان نخواهد شد
کفن آوردهاند عریان نماند پیکرت اما
چه جای شکر وقتی کربلا جبران نخواهد شد
#سیدمحمدحسین_حسینی
#امام_کاظم_مدح
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
روز و شب درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
#عباس_خوشعمل_کاشانی
#امام_کاظم_مدح
واژه در واژه همه عمر غزل خوان بودی
سندِ محکمِ زیبایی قرآن بودی
چارده سال غریبانه به زندان بودی
همه ی عمر سرِ سفره ی باران بودی
حضرتِ گل چه قدَر خار که بر تَن داری
دوستی با همه و این همه دشمن داری
" کاظِم الغَیظ " شکوفا شدنِ لبخندی
الگویِ مهر و محبَّت به زن و فرزندی
شال و عمّامه شبیهِ پدرت می بندی
همه بیگانه ولی با همه خویشاوندی
هیچ مسکین و اسیری نرود از یادت
" بِشرِ حافی " شود آنکس که شود آزادت
خانه ات نورِ علی نور ... فقط زیبایی است
شعر در شعر بهشت است غزل آرایی است
پسرِ خانه عجب حیدرِ خوش سیمایی است
دخترِ حضرتِ موسی چه قدَر بابایی است
بنویسید سرِ خُم به سلامت باشد
حضرتِ فاطمه ی قم به سلامت باشد
مردمِ شهر به این واقعه اذعان دارند
همه از رایحه ی چشمِ تو باران دارند
سرِ این سفره نشستند اگر نان دارند
و مسلمانِ تو هستند که ایمان دارند
گوش کن گوش صدایِ جرسی می آید
دارد انگار از آن دور کسی می آید ...
کیست این مثلِ علی در دلِ شب آهسته
کیسه بر دوشِ شکسته دلِ قامت خسته
خانه خانه همه ی شهر به او وابسته
او که حتی دلِ دشمن هم از او نشکسته
شهر خاموش شد و نقشِ تو بر ماه افتاد
ماه هم کوچه به کوچه پیِ تو راه افتاد
کفر افتاد به پایِ تو مسلمان برگشت
مور آمد در این خانه سلیمان برگشت
زنِ بدکاره تو را دید و پشیمان برگشت
آه... وقتی که نگهبانِ تو گریان برگشت
دستِ یک شهر به دامانِ عبایت افتاد
اشک حلقه زد و زنجیر به پایت افتاد
مثلِ یک معجزه ای خوب که معلوم شدی
سوره شمسی و از نور که محروم شدی
روز ، زندانی شب بود که محکوم شدی
سوختن ارثیه ات بود که مسموم شدی
جگرت سوخت غمِ کرب و بلایی ها را
دشتِ لب های تو خشکاند لبِ دریا را
تو کریم بن کریمی پُرِ احسان هستی
پسرِ خاکی و از مادرِ باران هستی
جانِ عالم به فدایت که خودت جان هستی
پدرِ واقعیِ کشورِ ایران هستی
گندمی گونه ای و خوشه ی گندم داری
یک رضا مشهد و یک فاطمه در قم داری
#ابراهیم_زمانی
#امام_کاظم_مدح
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
روز و شب درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
#عباس_خوشعمل_کاشانی
#امام_کاظم_مدح
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
روز و شب درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
#عباس_خوشعمل_کاشانی
#امام_کاظم_مدح
واژه در واژه همه عمر غزل خوان بودی
سندِ محکمِ زیبایی قرآن بودی
چارده سال غریبانه به زندان بودی
همه ی عمر سرِ سفره ی باران بودی
حضرتِ گل چه قدَر خار که بر تَن داری
دوستی با همه و این همه دشمن داری
" کاظِم الغَیظ " شکوفا شدنِ لبخندی
الگویِ مهر و محبَّت به زن و فرزندی
شال و عمّامه شبیهِ پدرت می بندی
همه بیگانه ولی با همه خویشاوندی
هیچ مسکین و اسیری نرود از یادت
" بِشرِ حافی " شود آنکس که شود آزادت
خانه ات نورِ علی نور ... فقط زیبایی است
شعر در شعر بهشت است غزل آرایی است
پسرِ خانه عجب حیدرِ خوش سیمایی است
دخترِ حضرتِ موسی چه قدَر بابایی است
بنویسید سرِ خُم به سلامت باشد
حضرتِ فاطمه ی قم به سلامت باشد
مردمِ شهر به این واقعه اذعان دارند
همه از رایحه ی چشمِ تو باران دارند
سرِ این سفره نشستند اگر نان دارند
و مسلمانِ تو هستند که ایمان دارند
گوش کن گوش صدایِ جرسی می آید
دارد انگار از آن دور کسی می آید ...
کیست این مثلِ علی در دلِ شب آهسته
کیسه بر دوشِ شکسته دلِ قامت خسته
خانه خانه همه ی شهر به او وابسته
او که حتی دلِ دشمن هم از او نشکسته
شهر خاموش شد و نقشِ تو بر ماه افتاد
ماه هم کوچه به کوچه پیِ تو راه افتاد
کفر افتاد به پایِ تو مسلمان برگشت
مور آمد در این خانه سلیمان برگشت
زنِ بدکاره تو را دید و پشیمان برگشت
آه... وقتی که نگهبانِ تو گریان برگشت
دستِ یک شهر به دامانِ عبایت افتاد
اشک حلقه زد و زنجیر به پایت افتاد
مثلِ یک معجزه ای خوب که معلوم شدی
سوره شمسی و از نور که محروم شدی
روز ، زندانی شب بود که محکوم شدی
سوختن ارثیه ات بود که مسموم شدی
جگرت سوخت غمِ کرب و بلایی ها را
دشتِ لب های تو خشکاند لبِ دریا را
تو کریم بن کریمی پُرِ احسان هستی
پسرِ خاکی و از مادرِ باران هستی
جانِ عالم به فدایت که خودت جان هستی
پدرِ واقعیِ کشورِ ایران هستی
گندمی گونه ای و خوشه ی گندم داری
یک رضا مشهد و یک فاطمه در قم داری
#ابراهیم_زمانی
#امام_کاظم_مدح
هفتمین خورشید آفاق هدایت کاظم است
چشمه ی سیال فیض بی نهایت کاظم است
معنی روشن تر از خورشید قاموس جهاد
زندگی را تا نهایت از بدایت کاظم است
سالکان پایمرد وادی اخلاص را
با زلال کوثر حق در سقایت کاظم است
پیشوایی کز نفوذ حکمت و تدبیر او
منسجم گردیده ارکان هدایت کاظم است
«کاظمین الغیظ و عافین عن الناس» از کتاب
گفت پیر معرفت مصداق آیت کاظم است
بر فراز منبر دین محمد چون علی
استقامت را به تفسیر و روایت کاظم است
کاروان مانده در ظلمات را تا ملک نور
معنی ارشاد و مفهوم هدایت کاظم است
غیرت آموزی که از ناموس قرآن کریم
کرده با ایثار جان خود حمایت کاظم است
روز و شب درپهنه ی هستی چراغ افروزراه
تا به اقلیم سعادت با درایت کاظم است.
#عباس_خوشعمل_کاشانی