eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
940 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
80 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ابو تراب ای رمزِ به لفّافه‌ی  این الرجبیون عاقل شدم آن روز که گشتم به تو مجنون زان روز که گفتم ز تو ، هستم به تو مدیون صد شکر نوشتند مرا از  علویّون اکسیر تو بر خاک من آمیخت و زر شد در حوض دلم نقش تو افتاد و قمر شد از باب تراب، قطعه ی خاکی به من افتاد از طینت پاکت گل پاکی به من افتاد از مضجع تو شاخه ی تاکی به من افتاد در مکتب عشقت دل چاکی به من افتاد تا آتش عشقت به دلم کارگر افتاد بر ملک دلم دولت پاینده تر افتاد منصور انا الحق زد و غافل ز وجودت ای حق مسلّم که معما است حدودت معنای صلاتی و نبی خوانده عمودت تصویر خداوند جهان بود نمودت محبوب تر از ذکر تو دیگر عملی نیست در هیچ غمی چاره به جز  نادعلی نیست شک نیست که منظور ز خیرالعملی تو مشتق شده از نور خدا در ازلی تو ای فاتح خیبر همه دانند یَلی تو هر وصف بگویم ز شما هست، ولی تو معروف ترین قسمت الفاظ اذانی ای حضرت مولا تو امیر دو جهانی  والعصر که بی حبّ علی (ع) نیست هدایت ایمان به خدا بی مددش نیست کفایت ای آنکه تو میزانی و ایمانی و آیت اسلام بنا گشته به ارکان ولایت سوگند که مردم همه هستند لَفی خُسر جز شیعه‌ی تو چون که خدا گفته تویی یُسر هرگز نتوان یافت کسی را به تو مانند دزدانِ لقب واژه ی  صدیق چه دانند  فاروق تویی سلطه گران، مفت گرانند هرآنچه که گویند به حالِ هذیانند بدخواه تو در هردو جهان از نظر افتاد `با آل علی (ع) هرکه در افتاد ور افتاد” هرچند که آلوده و بی عذر و جوابم در روز جزا فرض که از اهل عذابم برگردنم اویخته باشند کتابم می خواست خداوند بپرسد ز حسابم بر مصحف من گرچه گنه بود و سزایش بسم اللهِ آن حبّ علی (ع) بود و ولایش هرچند قلم مدح تو بنوشت و گهر سُفت تحریر علی (ع) لرزه به جانش زد و آشفت هندو و مسلمان و مسیحی ز علی(ع) گفت گفتند ولی وصف تو پایان نپذیرفت وقتی که علی وجه خداوند جهان است هرچند بگویند از او باز نهان است
ابو تراب ای رمزِ به لفّافه‌ی  این الرجبیون عاقل شدم آن روز که گشتم به تو مجنون زان روز که گفتم ز تو ، هستم به تو مدیون صد شکر نوشتند مرا از  علویّون اکسیر تو بر خاک من آمیخت و زر شد در حوض دلم نقش تو افتاد و قمر شد از باب تراب، قطعه ی خاکی به من افتاد از طینت پاکت گل پاکی به من افتاد از مضجع تو شاخه ی تاکی به من افتاد در مکتب عشقت دل چاکی به من افتاد تا آتش عشقت به دلم کارگر افتاد بر ملک دلم دولت پاینده تر افتاد منصور انا الحق زد و غافل ز وجودت ای حق مسلّم که معما است حدودت معنای صلاتی و نبی خوانده عمودت تصویر خداوند جهان بود نمودت محبوب تر از ذکر تو دیگر عملی نیست در هیچ غمی چاره به جز  نادعلی نیست شک نیست که منظور ز خیرالعملی تو مشتق شده از نور خدا در ازلی تو ای فاتح خیبر همه دانند یَلی تو هر وصف بگویم ز شما هست، ولی تو معروف ترین قسمت الفاظ اذانی ای حضرت مولا تو امیر دو جهانی  والعصر که بی حبّ علی (ع) نیست هدایت ایمان به خدا بی مددش نیست کفایت ای آنکه تو میزانی و ایمانی و آیت اسلام بنا گشته به ارکان ولایت سوگند که مردم همه هستند لَفی خُسر جز شیعه‌ی تو چون که خدا گفته تویی یُسر هرگز نتوان یافت کسی را به تو مانند دزدانِ لقب واژه ی  صدیق چه دانند  فاروق تویی سلطه گران، مفت گرانند هرآنچه که گویند به حالِ هذیانند بدخواه تو در هردو جهان از نظر افتاد `با آل علی (ع) هرکه در افتاد ور افتاد” هرچند که آلوده و بی عذر و جوابم در روز جزا فرض که از اهل عذابم برگردنم اویخته باشند کتابم می خواست خداوند بپرسد ز حسابم بر مصحف من گرچه گنه بود و سزایش بسم اللهِ آن حبّ علی (ع) بود و ولایش هرچند قلم مدح تو بنوشت و گهر سُفت تحریر علی (ع) لرزه به جانش زد و آشفت هندو و مسلمان و مسیحی ز علی(ع) گفت گفتند ولی وصف تو پایان نپذیرفت وقتی که علی وجه خداوند جهان است هرچند بگویند از او باز نهان است
ناحلة الجسم من، یک دمی آرام باش شهد به کامم در این، تلخی ایام باش آینه ی پاک من، گرچه ترک خورده ای بهر علی (ع) باز هم، آینه و جام باش گرچه در این کوچه ها ، نیست کسی یار من خیز و پناه علی (ع) ، در ملأ عام باش من اسداللهم و، بند به دستم زدند فاطمه (س) همدرد این، شیر، در این دام باش سوخت علی (ع) از غمت، جان به فدای قدت چند قدم با علی (ع) ، همره و همگام باش حجتِ بر اهل بیت (ع) ، قبله نمای ولی پای به پای علی (ع) ، حُجة الاسلام باش ای غم تو قاتلم، داغ نزن بر دلم حل بنما مشکلم، مرهم آلام باش دانه ی درّ نبی (ص) ، کم نشود قدر تو گر شده رویت کبود، درّ سیه فام باش ای گل نیلوفری، ای گل یاس علی (ع) جای کفن فکر  یک، جامه ی احرام باش خاستگه هل اتی، لحظه ی افطار شد باز  مهیای یک، سفره ی اطعام باش داغ تو مرگم دهد ، هجر شکستم دهد پشت و پناه علی (ع) ، حیدر صمصام باش فکر علی (ع) نیستی، در پی یک چاره بر گریه ی اطفال خود، وقت شب هنگام باش عزم نکن بر سفر، خورده به جانم شرر چند صباح دگر، مادر ایتام باش راحت جانم نرو یار جوانم نرو نیست توانم نرو، فکر سرانجام باش گشته وجودت خیال ، گشت شفایت محال رفتی رفتی اگر ساکنِ، مرقد گمنام باش شام غریبان تو، روز سیاه علی است همدم من،  چاره ی، غربت آن شام باش
ابو تراب ای رمزِ به لفّافه‌ی  این الرجبیون عاقل شدم آن روز که گشتم به تو مجنون زان روز که گفتم ز تو ، هستم به تو مدیون صد شکر نوشتند مرا از  علویّون اکسیر تو بر خاک من آمیخت و زر شد در حوض دلم نقش تو افتاد و قمر شد از باب تراب، قطعه ی خاکی به من افتاد از طینت پاکت گل پاکی به من افتاد از مضجع تو شاخه ی تاکی به من افتاد در مکتب عشقت دل چاکی به من افتاد تا آتش عشقت به دلم کارگر افتاد بر ملک دلم دولت پاینده تر افتاد منصور انا الحق زد و غافل ز وجودت ای حق مسلّم که معما است حدودت معنای صلاتی و نبی خوانده عمودت تصویر خداوند جهان بود نمودت محبوب تر از ذکر تو دیگر عملی نیست در هیچ غمی چاره به جز  نادعلی نیست شک نیست که منظور ز خیرالعملی تو مشتق شده از نور خدا در ازلی تو ای فاتح خیبر همه دانند یَلی تو هر وصف بگویم ز شما هست، ولی تو معروف ترین قسمت الفاظ اذانی ای حضرت مولا تو امیر دو جهانی  والعصر که بی حبّ علی (ع) نیست هدایت ایمان به خدا بی مددش نیست کفایت ای آنکه تو میزانی و ایمانی و آیت اسلام بنا گشته به ارکان ولایت سوگند که مردم همه هستند لَفی خُسر جز شیعه‌ی تو چون که خدا گفته تویی یُسر هرگز نتوان یافت کسی را به تو مانند دزدانِ لقب واژه ی  صدیق چه دانند  فاروق تویی سلطه گران، مفت گرانند هرآنچه که گویند به حالِ هذیانند بدخواه تو در هردو جهان از نظر افتاد `با آل علی (ع) هرکه در افتاد ور افتاد” هرچند که آلوده و بی عذر و جوابم در روز جزا فرض که از اهل عذابم برگردنم اویخته باشند کتابم می خواست خداوند بپرسد ز حسابم بر مصحف من گرچه گنه بود و سزایش بسم اللهِ آن حبّ علی (ع) بود و ولایش هرچند قلم مدح تو بنوشت و گهر سُفت تحریر علی (ع) لرزه به جانش زد و آشفت هندو و مسلمان و مسیحی ز علی(ع) گفت گفتند ولی وصف تو پایان نپذیرفت وقتی که علی وجه خداوند جهان است هرچند بگویند از او باز نهان است