#امام_حسین
#خروج_از_مدینه
#دوبیتی
این سفر بى حساب غم دارد
دل از این رو بسى الم دارد
می کشد این کلام عالم را
کاروانت رقیه هم دارد
#عرفان_ابوالحسنی
#یوم_الترویه
این سفر بى حساب غم دارد
دل از این رو بسى الم دارد
می کشد این کلام عالم را
کاروانت رقیه هم دارد
#عرفان_ابوالحسنی
هر کس که دید از او کرمش را مرید شد
هر کس مرید او شده بی شک سعید شد
یا محسن به حق حسن گفتم و سپس
دیدم تمام معصیتم ناپدید شد
غربت ببین که هیچ کسی یاورش نبود
از همسرش هم آخر سر ناامید شد
ای کاش ذات جعده شببه رباب بود
اما ز کینه توزی اش این زن پلید شد
قربان آن غریب که در سن کودکی
یک صحنه دید و یک شبه مویش سپید شد
زهرا که رفت ، هیچ کلامى بیان نکرد
رنج سکوت برغم هجران مزید شد
هر چند خورده زهر به ظاهر ولی حسن
وقتی که دید ضربهی سیلی شهید شد
چوبی که تیر گشت و به تابوت اون نشست
تغییر کرد و چوب به دست یزید شد
تقصیر نعل شد که شناسایی بدن
دیگر برای زینب کبری بعید شد
دردا که تازه بعد جسارت اسارت است
اینطور شد مصائب خواهر شدید شد
#عرفان_ابوالحسنی
#یوم_الترویه
این سفر بى حساب غم دارد
دل از این رو بسى الم دارد
می کشد این کلام عالم را
کاروانت رقیه هم دارد
#عرفان_ابوالحسنی
شمعی و من دور سرت پروانه زهرا
سوسو مزن اینقدر در کاشانه زهرا
باشد، رخت را پشت پوشیه نهان کن
اما نرو اینگونه از این خانه زهرا
آن خانه ای را که نباشی در میانش
فرقی ندارد هیچ با ویرانه زهرا
قامت کمان گردیدنت ثابت نموده
ماندی به پای عشق من مردانه زهرا
من تازه فهمیدم چه آمد بر سر تو
وقتی نشد موی حسینم شانه زهرا
با اینکه با رفتن عجینی ، " کلّمینی "
آمادهی کوچی چه بی صبرانه زهرا
ای یاس پرپر گشتهی هجده بهارم
شد واژگون عمر تو از پیمانه زهرا
آیا خبر داری که در این چند مدت
در شهر پیغمبر شدم بیگانه زهرا ؟!
ذکر قنوتت مرتضی را پیر کرده
دیگر مگو "عَجِّل وَفاتی"جانِ زهرا
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#عرفان_ابوالحسنی
#یوم_الترویه
این سفر بى حساب غم دارد
دل از این رو بسى الم دارد
می کشد این کلام عالم را
کاروانت رقیه هم دارد
#عرفان_ابوالحسنی