#امام_زمان_عجل_الله_فرجه_الشریف
#جمعه_های_انتظار
با درد مانوسم ، کجایی ای طبیبم
بی تو گرفتار غم و آهی عجیبم
دیگر کسی من را نمی خواهد عزیزم
آقا بیا بی تو در این دنیا غریبم
آهِ قنوتم از فراق تو در آمد
خسته شده از اشک ها ، اَمن یجیبم
دنبال یارم هر نفس ، امّا چرا تو؟
صحرا به صحرا می روی تنها حبیبم
ترسم بمیرم در غم چشم انتظاری
کی می شود بوسیدن رویت نصیبم؟
کرب و بلا می خواهد این نوکر ، کمک کن
دلتنگشب های حرم با بوی سیبم
مولا وساطت کن مرا در پیش زهرا
من گریه کن در ماتمِ شیب الخضیبم
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
(زبانحال حضرت زینب کبری(س))
سلام به عشق زینب و -به نورِ عین زهرا
سلام به ماهِ شبهام_سلام حسین زهرا
سلام به تربت تو_ نیزه سوارِ خواهر
سلام تمومِ هستم _سلام غریب مادر
روی دلم هزار گله س-پاهای من پر آبله س
صدایی که تو گوشمه-صدای سوت و هلهله س
فدا سرت اسیر شدم-میسوزم از درد و غمت
یادته گفتم میمیرم-سه روز اگه نبینمت
الان یه اربعینه که -خبر نداری از دلم
این خنده های حرمله- یه روزی میشه قاتلم
پیر شدم از اهانتا- دلگیرم از زمونه
میاد جلوی چشمام- اون چوبِ خیزرونه
میرم ولی بدون که - دلم کنار یاره
تا روزی زنده باشم-چشام برات میباره
قسمتمون جداییس- خدارو شکر گذارم
میسوزم و میسازم-دیگه تو رو ندارم
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
همی نالم من از دست زمانه
قدم از غصه ی یاران کمانه
کنار قبرت آرامش بگیرم
زنم حرف دلم را خواهرانه
از آن ساعت که رفتی بر سر نی
فلک با زینبت نامهربانه
عجب رسمی به شام و کوفه دیدم
سلام با ضربه های تازیانه
بسوزم از غمت لحظه به لحظه
غم عشقت کشد در دل زبانه
کنون یک اربعینی میشود که
بهارِ خواهرت رنگ خزانه
مپرس حال گل دردانه ات را
که زینب در عزایش روضه خوانه
غرور دختِ حیدر را شکستند
به تن دارم ز مادر صد نشانه
الهی عمر من کوتاه گردد
که بعد از تو شدم بی آشیانه
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
همی نالم من از دست زمانه
قدم از غصه ی یاران کمانه
کنار قبرت آرامش بگیرم
زنم حرف دلم را خواهرانه
از آن ساعت که رفتی بر سر نی
فلک با زینبت نامهربانه
عجب رسمی به شام و کوفه دیدم
سلام با ضربه های تازیانه
بسوزم از غمت لحظه به لحظه
غم عشقت کشد در دل زبانه
کنون یک اربعینی میشود که
بهارِ خواهرت رنگ خزانه
مپرس حال گل دردانه ات را
که زینب در عزایش روضه خوانه
غرور دختِ حیدر را شکستند
به تن دارم ز مادر صد نشانه
الهی عمر من کوتاه گردد
که بعد از تو شدم بی آشیانه
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
(زبانحال حضرت زینب کبری(س))
سلام به عشق زینب و -به نورِ عین زهرا
سلام به ماهِ شبهام_سلام حسین زهرا
سلام به تربت تو_ نیزه سوارِ خواهر
سلام تمومِ هستم _سلام غریب مادر
روی دلم هزار گله س-پاهای من پر آبله س
صدایی که تو گوشمه-صدای سوت و هلهله س
فدا سرت اسیر شدم-میسوزم از درد و غمت
یادته گفتم میمیرم-سه روز اگه نبینمت
الان یه اربعینه که -خبر نداری از دلم
این خنده های حرمله- یه روزی میشه قاتلم
پیر شدم از اهانتا- دلگیرم از زمونه
میاد جلوی چشمام- اون چوبِ خیزرونه
میرم ولی بدون که - دلم کنار یاره
تا روزی زنده باشم-چشام برات میباره
قسمتمون جداییس- خدارو شکر گذارم
میسوزم و میسازم-دیگه تو رو ندارم
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
(زبانحال حضرت زینب کبری(س))
سلام به عشق زینب و -به نورِ عین زهرا
سلام به ماهِ شبهام_سلام حسین زهرا
سلام به تربت تو_ نیزه سوارِ خواهر
سلام تمومِ هستم _سلام غریب مادر
روی دلم هزار گله س-پاهای من پر آبله س
صدایی که تو گوشمه-صدای سوت و هلهله س
فدا سرت اسیر شدم-میسوزم از درد و غمت
یادته گفتم میمیرم-سه روز اگه نبینمت
الان یه اربعینه که -خبر نداری از دلم
این خنده های حرمله- یه روزی میشه قاتلم
پیر شدم از اهانتا- دلگیرم از زمونه
میاد جلوی چشمام- اون چوبِ خیزرونه
میرم ولی بدون که - دلم کنار یاره
تا روزی زنده باشم-چشام برات میباره
قسمتمون جداییس- خدارو شکر گذارم
میسوزم و میسازم-دیگه تو رو ندارم
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
همی نالم من از دست زمانه
قدم از غصه ی یاران کمانه
کنار قبرت آرامش بگیرم
زنم حرف دلم را خواهرانه
از آن ساعت که رفتی بر سر نی
فلک با زینبت نامهربانه
عجب رسمی به شام و کوفه دیدم
سلام با ضربه های تازیانه
بسوزم از غمت لحظه به لحظه
غم عشقت کشد در دل زبانه
کنون یک اربعینی میشود که
بهارِ خواهرت رنگ خزانه
مپرس حال گل دردانه ات را
که زینب در عزایش روضه خوانه
غرور دختِ حیدر را شکستند
به تن دارم ز مادر صد نشانه
الهی عمر من کوتاه گردد
که بعد از تو شدم بی آشیانه
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
همی نالم من از دست زمانه
قدم از غصه ی یاران کمانه
کنار قبرت آرامش بگیرم
زنم حرف دلم را خواهرانه
از آن ساعت که رفتی بر سر نی
فلک با زینبت نامهربانه
عجب رسمی به شام و کوفه دیدم
سلام با ضربه های تازیانه
بسوزم از غمت لحظه به لحظه
غم عشقت کشد در دل زبانه
کنون یک اربعینی میشود که
بهارِ خواهرت رنگ خزانه
مپرس حال گل دردانه ات را
که زینب در عزایش روضه خوانه
غرور دختِ حیدر را شکستند
به تن دارم ز مادر صد نشانه
الهی عمر من کوتاه گردد
که بعد از تو شدم بی آشیانه
#مرتضی_عابدینی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
(زبانحال حضرت زینب کبری(س))
سلام به عشق زینب و -به نورِ عین زهرا
سلام به ماهِ شبهام_سلام حسین زهرا
سلام به تربت تو_ نیزه سوارِ خواهر
سلام تمومِ هستم _سلام غریب مادر
روی دلم هزار گله س-پاهای من پر آبله س
صدایی که تو گوشمه-صدای سوت و هلهله س
فدا سرت اسیر شدم-میسوزم از درد و غمت
یادته گفتم میمیرم-سه روز اگه نبینمت
الان یه اربعینه که -خبر نداری از دلم
این خنده های حرمله- یه روزی میشه قاتلم
پیر شدم از اهانتا- دلگیرم از زمونه
میاد جلوی چشمام- اون چوبِ خیزرونه
میرم ولی بدون که - دلم کنار یاره
تا روزی زنده باشم-چشام برات میباره
قسمتمون جداییس- خدارو شکر گذارم
میسوزم و میسازم-دیگه تو رو ندارم
#مرتضی_عابدینی
آخرین جمعه ی ماهِ رمضون
تو رو از خدا تمنا میکنم
منم اون گدا که با دعا فرج
گره زندگیمو وا میکنم
حال من خوب میشه با اومدنت
کاش یه مرهم به دلِ خراب بدی
چی میشه یه بار میون ندبه ها؟
به سلام عاشقت جواب بدی
این روزا که داره بوی عید میاد
میشینم یه گوشه ، گریه میکنم
هر کی گفت : گریه نکن ، بهش میگم:
بیقرارِ حجة ابن الحسنم
تورو جون فاطمه ردم نکن
اگه تو ردم کنی کجا برم؟
میدونم بَدم ولی اگه بخوای
میتونم دوباره کربلا برم
اسم کربلا اومد ، دلم گرفت
برا روضه های شاهِ بی سپاه
برا اون لحظه ای که سنگ میزدن
پیش چشم خواهرش به قتلگاه...
#شعر_مناجات_امام_زمان_عح
#مرتضی_عابدینی
#امام_حسین_مناجات
با نگاهت دردهایم را دوا کردی حسین
خیر عالم را به این نوکر عطا کردی حسین
دست هایم را گرفتی و نجاتم داده ای
تا مرا با روضه هایت آشنا کردی حسین
مثل بابایی که بخشیده گناه بچه را
با منِ آلوده دامن خوب تا کردی حسین
روز و شب فکر گناهم ، دم به دم فکر منی
بی وفا بودم ولی هر دم وفا کردی حسین
من اگر در بین مردم آبرو دارم هنوز
مطمئنم تو برای من دعا کردی حسین
روسیاهم ، شرمسارم، سر به زیرم پیش تو
جای راندن از درت ، من را صدا کردی حسین
زنده باشم اربعین اینگونه نجوا میکنم
عاشقت را راهی کرب و بلا کردی حسین
#مرتضی_عابدینی
دیگه برام تو آسمون
یه دونه هم ستاره نیست
چشای من بد میبینه
لبای تو ک پاره نیست
عروسکام مثل خودم
بد جوری آواره شدن
بابا درست میبینی تو
گوشای من پاره شدن
خوش اومدی عزیز من
خوش اومدی قرار من
حیف دخترا نمیبینن
تو اومدی کنار من
من هر جا گفتم بابایی
با تازیونه زدنم
جون تو ، من رقیه ام
فقط کبوده بدنم
دلم گرفته بابایی
خسته شدم اسیر شدم
به قد خم خرده نگیر
منم مث تو پیر شدم
سر تو روی نیزه ها
ماه تو آسمونمه
ی چی میخواستم بگمت
بابایی رو زبونه
سرت رو دیدم تو تنور
دلیل بغض و نالمه
راست و حسینی بِم بگو
میخوره من سه سالمه ؟
#شعر_شهادت_حضرت_رقیه_س
#مرتضی_عابدینی