eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
940 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
80 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سید رضا نریمانی2a6379fb40a44c0b5e0d8c85e430ae65.mp3
زمان: حجم: 16.11M
🌹 🌹 🎤مداح : امشب/مهمونتم/مولا/یابن الحسن هستم/ سرباز تو/نذر /تو جان من پر میگیرم /تا به آسمون/شوری داره/دل هر جوون دلبر اومد/عشق فاطمه/صاحب الزمون آقاجون/تو روشنی بخشی توی دنیا به دل نوکر آقاجون/یه عمره گداتم مبتلاتم چی از این بهتر آقاجون/تو این شبا از تو میخونم با مدده حیدر آقاجون آقاجون امشب/مهمونتم/مولا/یابن الحسن هستم/ سرباز تو/نذر /تو جان من یا صاحب الزمان روی لبهات/ذکر یا ربه/عشقت آقا/عمه زینبه نوکرت تا/آخرین نفس/پای مکتبه آقاجون/تمومه کسم ای نفسم با تو من آبادم آقاجون/اسیر تو هستم نکن آقا منو آزادم آقاجون/ میخوام بزارم اسم تو روی همه اولادم آقاجون آقاجون نوره /ایمانمی/آقا/درمانمی مثله/ بابات علی/آقا/سلطانمی امشب/مهمونتم/مولا/یابن الحسن هستم/ سرباز تو/نذر /تو جان من یا صاحب الزمان روز ظهور/روز حاصله/کفر و ظلمت/دیگه باطله نقش پرچم/روی دوش تو/ابوفاضله آقا جون/بیا تا ببینن همه دنیا یوسف زهرا آقاجون/ با هیبتی که داری همه دنیا میشه غوغا آقاجون/بیا و بکن ریشه ی اسراییل و آمریکا آقاجون آقاجون وقتی/ آقا بیای/لبها /غرق سرود چون که/نابوده با/تیغت/آل سعود یا صاحب الزمان شاعر: ✍ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
. سرود میلاد امام زمان (عج) ذکر لب منتظران یامهدی ذکر لب پیر و جوان یامهدی نیمه شعبان شده و میخونن با شادی کل شیعیان یامهدی یامهدی یابن فاطمه یامهدی یابن مرتضی میلادِ تون مبارکه یامهدی ختم الاوصیا چشمِ امام عسکری روشنه از جمال تو چشمِ همه محوِ به اون کرامت و کمال تو خوش آمدی یابن الحسن.. ای گل باغ احمدی یامهدی دسته گلِ محمدی یامهدی زمزمه ی فرشته هاس این شبها خوش آمدی خوش آمدی یامهدی یامهدی ناجیِ جهان یامهدی ماهِ عالمین از نسلِ مجتبایی و.. یامهدی وارثِ حسین سامرا توی این شبا چراغون و گل بارونه جبرئیل امشب به آقا سلام هارو می رسونه خوش آمدی یابن الحسن.. تویی امیر بی قرین یامهدی یابن امیرالمومنین یامهدی میرسه از تو جمکران نجوایه بیا ولیِ مسلمین یامهدی یامهدی کاش بیای آقا یامهدی غمها بِبَری منتقم تو برای ما یامهدی شاه و سروری تموم دلخوشیم اینه سایه تو رو سر ماس حاجت ما از تو آقا بعدِ ظهور یه کربلاس خوش آمدی یابن الحسن.. 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
. مُسمَّط مربّع عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف دوایِ درد وُ غم وُ مشکلاتِ دنیایی دعایِ مرد وُ چراغِ صراطِ عُقباٰیی مسیحِ این دلِ مُرده ضریحِ اِحیایی جنون گرفته جهان را چقدر لیلایی ندیده و نَشِنیده فَلک مِثالت را طواف کرده مَلک هفت‌بار خالَت را زمین سراغِ شما را گرفته از اَفلاک مَلک نَهاده به پیشِ شما سرَش بر خاک مقامِتان به خدا ماورایِ هر اِدراک امیرِ کعبه زده قلبِ خود به عشقَت چاک به ربَّناٰیِ لبِ مادرم قسم هستی در اوجِ بی‌کس وُ کاری همه‌ِکَسَم هستی مُریدِ گرمی ُو نورِ جمالتان خورشید شکفته بر رویِ لعلِ لبِ شما وَ نُریٖد به رویِ بازویِ تو دیده می‌شود اُمّید به یُمنِ آمدنت ریشه‌یِ فِتَن خشکید به اِذنِ حضرتِ حق هر دَمَت کلام‌ُاللّه صدایِ ضربه‌یِ قلبَت علی ولیُّ اللّه سلامْ موجِ حقیقت سلامْ اوجِ خیال سلامْ قبله‌یِ هستی ُو کعبه‌یِ آمال سلامْ چشمه‌یِ خوبی درود بحرِ خصال سلامْ باورِ نوکر بدون توست محال ...... دَمی که بی تو بَرآید  نفس بدان مُردم تمامِ عمر سرِ سفره‌یِ تو نان خوردم بهارِ دینِ نبی وُ مَدارِ عشق وُ ولا قرارِ حضرتِ خیرُالنِّسا سلام‌ُاللّه کنارِ مَهدِ شما خوانده مادرت لالا به نامِ نامیِ روضه... حسین... ثاراللّه از اوّلین نفسَت تا دَمِ ظهور حسین نوایِ نابِ لبِ کعبه‌یِ حضور حسین ✍ .
. بسم‌الله الرحمن الرحیم یا ربیع الانام و ربیع الایام شراب عشق نوشید آنکه در جامش علی باشد مسلمان می‌شود هرکس که اسلامش علی باشد خدا می‌خواست پیغمبر که پیغامش علی باشد ظهورش شد علی آغاز و انجامش علی باشد خدا آورد در شعبان علیِ آخرینش را خدا را شُکر می‌بینیم امیرالمومنینش را دلی دیگر نمی‌ماند که گیسویی کمند آمد بهشت اُفتاد در پایش که بالایی بلند آمد دهان ماکه وا مانده زبانِ ما که بند آمد دلیری دلپسند آمد امیرِ بی گزند آمد حسینش را ندیدیم و خدا آورد عینش را خدا آورد با نرگس حسین ابن حسینش را خدا آورده آری مرتضای مرتضا‌ها را همه ابن الکریم ابن الجواد ابن الرضا‌ها را پس از سوالقضا رو کرده او حُسن القضاها را که پُر کرده است بوی حُسنِ یوسف‌ها فضاها را عَلم بر دوش می‌آید به عالم گام می‌کوبد کنارِ مرقد زینب  عَلَم در شام می‌کوبد اگر این بال بگذارد هوای سوختن دارم قمار عشق یعنی که خیال باختن دارم "مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویَش را چو جانِ خویشتن دارم" دعایِ عهد می‌خوانم ببینم جانِ زهرا را ببینم تیغِ جوهردارِ خون‌خواهانِ زهرا را دوباره می‌دهد رزمش به میدان اعتبارش را همان وقتی که می‌گیرد به دستش ذوالفقارش را علی حَظ می‌کند وقتی ببیند تار و مارش را نیابد کافرش سر را نبیند الفرارش را چه میدانی که این سویش عَلم دست علمدار است چه رزمی می‌شود وقتی علی اکبر جلودار است نباید فرق باشد در ظهور و غیبتش ما را صدامان می‌کند حتما برای رجعتش ما را هوایی می‌کند روزی هوای صحبتش ما را خطیب کعبه می‌خواند برای بیعتش ما را زمانش می‌رسد نورش به این مُرداب می‌ریزد زمانش می‌رسد زهرا به پشتش آب می‌ریزد "مرا چشمیست خون افشان زِ دست آن کمان ابرو" جهان عاشق شود روزی از آن چشم و از آن ابرو چنان طوباست آن قامت که باشد سایبان ابرو زمین بی عشق می‌خُشکد ببار ای آسمان ابرو هوایِ ابری ما را بیا خورشید باران کن بیا ما را کنارِ خود شبی شش گوشه مهمان کن دل مجنون بجز با دیدنِ لیلا نمی‌سازد بجز تو هیچ کس با ما رعیتها نمی‌سازد مزار مادرت را غیر تو آقا نمی‌سازد و جز آب و هوای کربلا با ما نمی‌سازد شود آیا که با تو یک زیارت یک شب جمعه... بخوانی از اسارت از جسارت یک شب جمعه نوشتم که فراق تو چه خون انداخت در دلها "که عشق آسان نمود اول ولی اُفتاد مشکلها" نوشتم که علی دیدم در آن شیرین شمایلها "متی ما تلقَ من تهوی دعِ الدُّنیا و اهمِلها" الهی هب لنا عیداً که ما باشیم منظورش "سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش" حسن لطفی ✍ .
. مربع ترکیب میلاد امام زمان(عج) ای اهل جهان مژده نگار آمده است بَهرِ دل خشکیده بهار آمده است بر جان جنون دیده قرار آمده است نوری ازلی در شب تار آمده است این مژده دگر کار خودش را کرد ست نرجس ز حسن گل پسری آورد ست امشب همه جا صحبت زیبایی اوست تصویر خدا روی تماشایی اوست عالم همه مَحوِ رخ زهرایی اوست دلداده پی آن دل دریایی اوست او کیست، که محشر شده با آمدنش خورشید کم آورده ز چشمک زدنش دنیا ز ولادتش تماشا دارد سرتا به قدم جلوه ی مولا دارد خلقت ز وجودش همه معنا دارد او جا به میان دل شیدا دارد در کودکی اش او شده دلدار خدا قنداقه ی او رفته به دیدار خدا با آمدنش دست خدا رو شده است از جام طهورش همه دنیا شده مست تا مِهر وجودش به وجودم بِنِشَست شد نقشه ی ابلیس مساوی شکست بی مِهر و ولایش همه درگیر غمیم با مِهر و ولایش همگی محترمیم او صاحب ما، نائب برحق خداست او فُلکِ نجات بشریّت ز بلاست او اصل شفا، ذکر شفابخش شفاست او محور گردون همه ارض و سماست در صورت او نور خداوند جلی ست او حضرت مهدی، گل زهرا و علی ست او آمده تا جلوه ی الله شود در شام سیَه جلوه کند ماه شود تا شیعه ی او از خطر آگاه شود... ...او آمده نور دل گمراه شود ما نور رخش دیده و دلداده شدیم ما شیعه ی اثنی عشری زاده شدیم او آمده تا منجی دنیا بشود اکسیر همه زخم زبان ها بشود یک جلوه کند، حضرت موسی بشود دل زنده کند، حضرت عیسی بود یحیی و خلیل و نوح و اسماعیل است شرح صحف و زبور و هم انجیل است او آمده تا رهرو حیدر باشد تا منتقم آل پیمبر باشد مرد خطر و شیر دلاور باشد راوی غمِ بی حَدِ کوثر باشد گرچه ز نظر ها شده غائب مهدی یک روز می آید که ببندد عهدی یک روز، وَ با اذن خدا می آید با قافله ای از شهدا می آید از کعبه برون سمت منا می آید سمت نجف و کرببلا می آید ای کاش ببینیم ظهورش را هم خاک قدمش شویم آنگه ما هم می آید و دنیا همه سامان گیرد باغ دل ما از نفسش جان گیرد تا دیده کمی نعمت باران گیرد اول همه جا غرش طوفان گیرد... ...طوفان مهیبی کند آقا بر پا سر ها بزند از تن آن غاصب ها آنها که دل فاطمه را آزردند حق علی و فاطمه را هم خوردند بعد از سه بلایی که سرش آوردند تا مسجد یثرب علی اش را بردند بین در و دیوار حرم زَد فریاد کی منتقمم، فاطمه را کن امداد او رحمت عام است و کرم عادت اوست درمان همه خاک ره و تربت اوست برتر ز همه اُمم فقط اُمّت اوست بر گردن عالمی بسی بیعت اوست ما ملتمسانه، شیعه ی مولاییم از منتظرانِ مهدی زهراییم .
. امشب بهشت را به تماشا گذاشتند امشب نمک به سفره ی دنیا گذاشتند امشب به روی دامن نرجس از آسمان ماهی به نام مهدی زهرا گذاشتند امشب به خانه ی حسن عسکری برو چون راه را برای همه وا گذاشتند از بس که آمدند پی دستبوسی اش از بس زیاد دل روی دل جا گذاشتند! یوسف ببین که آخر صف ایستاده است او را برای نوبت فردا گذاشتند لیلا صفات ها همه مجنون صفت شدند از عشق، سر به دامن صحرا گذاشتند امشب پدر به خال پسر بوسه می زند کعبه به روی سنگ حجر بوسه می زند از یک طرف شبیه نبی با ملاحت است از یک طرف شبیه علی با عطوفت است از یک طرف چو مادر سادات غرق نور از یک طرف شبیه حسن با صلابت است با این همه صفات جمال و جلالی اش درسی که از حسین گرفته شجاعت است چشمش غضب ز حضرت عباس دارد و ابروی این پسر خودِ تیغ ولایت است مثل علی اکبر ارباب قد رشید مانند عمه زینب خود با ابهت است دست توسل همه انبیا به اوست از بس که کار دست کریمش کرامت است طاووس جنت آمده زیباتر از همه آقای آسمانی و آقاتر از همه او می رسد که عدل علی را به پا کند درد طبیب های جهان را دوا کند او می رسد که تربت مادر عیان شود بعد از مدینه روی به کرببلا کند دارم به روز آمدنش فکر می کنم وقتی برای فاطمه گنبد بنا کند عیسی مسیح می رسد از قلب آسمان تا این که در نماز به او اقتدا کند بر کعبه تکیه می زند و قصد کرده است با صوت حیدری همه مان را صدا کند ای کاش روز آمدنش بین آن همه ما را خودش برای سپاهش سوا کند چون صاحب صفات جلالی حیدر است او لایق عماعه ی سبز پیمبر است آقای من تمامی جان ها به دست توست رمز عروج عالم بالا به دست توست ای وارث تمام ذوات مقدسه باران و رود و چشمه و دریا به دست توست ما غصه ی بهشت خدا را نمی خوریم وقتی کلید جنت الاعلی به دست توست پرونده ی قبولی ما را رقم بزن مهر قبول و جوهر و امضا به دست توست هرگز زمین نخورده عَلَم یابن العسکری روز ظهور پرچم سقا به دست توست تعجیل کن که فاطمه چشم انتظار توست چون انتقام حضرت زهرا به دست توست تو می رسی و ارض و سما می شود بلند در زیر پات عرش خدا می شود بلند ماندم چگونه نام شما را صدا کنم ماندم چگونه روی به سوی شما کنم چندی ست جمکران، دل ما را نبرده ای تا این که در نماز برایت دعا کنم کارم بدون تو همه دم معصیت شده من در گناه هم نشد از تو حیا کنم شرمنده ام که نوکر خوبی نبوده ام آقا نشد که دِین خودم را ادا کنم شرمنده ام به جای دعای سلامتی روزی هزار بار به قلبت جفا کنم با حال معصیت به خدا می شود مگر شب های جمعه رو به سوی کربلا کنم برگرد و مردهْ دل من را حیات بخش برگرد و جان بده به دلم ای نجات بخش... .
. پیش از شروع خلقت، قبل از وجود آدم  وقتی نبود حوا، وقتی نبود آدم تاریک بود و خاموش، حق مانده بود با حق  در هیچ محض، تنها، در آن سکوت مطلق ناگاه از آن سیاهی، زد شعله ای شراره  روشن شد عرش اعلی، با چارده ستاره از بین انجمن سبز، می شد یکی پیمبر  یک نور فاطمه شد، یک نور نیز حیدر یک نور شد حسین و ، یک نور مجتبی شد  از مابقی انوار ، خلق امامها شد جمع ائمه بودند، خندید حق و آنگاه  اینگونه شد مقدر، باشی بقیه الله * یک گل که عطر و بویش، از عرش می شود حس  یک شاخۀ گل یاس، اما به رنگ نرگس چشمت کشیده می شد، با رنگ دلربایی  دست تو را خدا ساخت، بهره گره گشایی مثل هزار و یک شب، هر تار گیسویت شد  تو آمدی و قبله، محراب ابرویت شد پیشانی بلندت، خورشید فاطمی بود  پایان طرح رویت، یک خال هاشمی بود دل برد از خدا هم، خال سیاهت آقا  مبهوت کرد ما را، برق نگاهت آقا در پیش روی ماهت، ابری کشیده می شد  تو پشت ابر و تنها، نور تو دیده می شد آن روز نامتان را، نعم الامیر کردند  در پیچ و تاب زلفت، ما را اسیر کردند * بعد از تولد تو هنگام خلقت ماست  دَم دادی و تن ما، از خاک تیره برخاست مازاد خاک پایت، این قد و قامتم شد  دستان ماهر تو، معمار خلقتم شد تو پادشاه آغاز، من تا ابد گدایت  تو حضرت سلیمان من مور زیر پایت دیر آمدیم و گقتند، رفتی میان صحرا  بیچاره من ... کجایی آقای آسمان ها؟ عمری در انتظارم، با دست های خالی  یکبار هم نگاهی مولا به این حوالی من بی لیاقت اما، تو با لیاقتم کن  من غرق استغاثه، آقا اجابتم کن تو از تبار باران، من اوج تشنه کامی  تو آخر رفاقت، من اوج بی مرامی تا کی به تن کنیم این، پیراهن ریا را؟  در فکر تو نبودیم، آقا ببخش ما را وقتی که تو نباشی، چه نوشی و چه عیشی  برگرد بی قرارم، ای دلبر قریشی باز این دل هوایی، گم کرد دست و پا را  "دل می رود ز دستم، صاحب دلا خدا را" .
. باز هم جز سخن شهد و شکر هیچ مگو وقت‌شادی شده‌از خون جگر هیچ مگو تا غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو مست‌عباسم و از عمق‌جگر می‌خوانم من غلام قمر نیمه‌شب شعبانم مست‌و‌دیوانه‌شدم،عقل‌به‌من می‌خندد گل‌نرگس به در‌و‌دشت‌و‌دمن می‌خندد نرجس آورده پسر باز حسن می‌خندد مطربا وقت‌غزلخوانی‌و بر دف‌زدن است شیعه‌در‌شادی‌و‌شور‌و‌شعف‌و‌کف‌زدن است دوش‌درحلقه‌‌ما قصه‌ی گیسوی که بود تادل شب سخن‌از‌سلسله‌ی‌موی که بود شیعه مشتاق کمانخانه‌ی ابروی که بود هاتفی گفت که یار ازلی آمده‌است چارده‌بار علی پشت علی آمده‌است آنکه‌در‌جسم‌جهان‌روح‌شده‌مهدی‌ماست عمر‌او خضر‌تر از نوح‌شده مهدی ماست کاه‌در مکتب او کوه شده مهدی ماست هر که از آمدنش شاد شده کف بزند سینه‌اش فاطمه‌آباد شده کف بزند اولیاء شیفتگان پسر زهرایند اصفیاء سر به روی خاک فرج می‌سایند انبیاء منتظر دولت این آقایند یکی از منتظران فرج او عیساست ذکرش عجّل لولی‌الفرج مهدی‌ماست کاش باشیم برایش همه مرآت ظهور روز‌و‌شب بر لب‌مان ذکر‌و‌‌مناجات ظهور و ببینیم در آفاق علامات ظهور آید آن روز که اخبار بگوید آمد شیعه در کوچه بازار بگوید آمد در مرامش بنویسید که غارت ممنوع کیسه‌ ملت اگر هست، خسارت ممنوع سفر خارج و ویلا و عمارت ممنوع می‌رسد آنکه غم او غم بیت‌المال است پسر شیر‌خدا محرم بیت‌المال است او نباشد، همه‌جا سیل بلا می‌آید با ظهورش به‌جهان صلح‌و‌صفا می‌آید عاقبت از طرف کعبه صدا می‌آید هر که دارد سر همراهی ما بسم الله هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله کیست او؟ منتقم‌خون‌خداوند، حسین آن‌امامی‌که به‌یحیاست همانند،‌حسین وبرای هدفش از همه دل‌کند، حسین پای پرچم، بدن اطهر او غارت شد معجر محترم خواهر او غارت شد فرق منشق شده‌ی اکبر او گفت: بیا لب خشک علی‌اصغر او گفت: بیا مشک سوراخ شد؛ آب‌آور او گفت: بیا شده شرمنده علمدار، کجایی مهدی؟! عمه‌ات رفته به بازار، کجایی مهدی؟! ✍ .
. غافل از یار شدیم و شبِ میلاد رسید در حقیقت شبِ قدر و شبِ فریاد رسید شبِ احیای عظیم است شبِ نیمه ی ماه فرصت بخشش و عفو است که چون باد رسید شبِ بیدار شدن آمده.. ای منتظران روح بازم به بدن آمده..ای منتظران غفلت از اوست که محروم ز کارش شده ایم انتظارش نکشیدیم و فقط نوڪرِ زارش شده ایم گم شده از نظرِ ما...خبری نیست که نیست وَ نماندیم به یک طُرفه دعایی و نَزارش شده ایم ما چه کردیم برایِ گل زیبایِ رسول منتظر هست فقط حضرت زهرای بتول در شبِ نیمه ی شعبان چه شود فکر کنیم؟ در شبِ مستیِ جانان چه شود فکر کنیم؟ چشم ها مثلِ کویر است ندارد تب و تاب در شبِ بارش باران چه شود فکر کنیم؟ تا به کی غفلت و بیچارگی و چُرت زدن؟ تا به کی حرف و فقط حرف و فقط دادِ سخن؟ این زمینِ دلِ ما،عاطفه را می طلبد شادی شهر..دعایِ همه را می طلبد بی حضورش نرسیدیم به این مطلبِ حق؟ جشنِ میلاد..گلِ فاطمه را می طلبد سالها جشن گرفتیم ولی غافل از او.. کار بسیار نمودیم و لیکن دل از او.. بهتر آن نیست که رجعت بشود سمتِ نگار؟ بهتر آن نیست که همّت بشود محضرِ یار؟ اندکی کاش به مولایِ زمان فکر کنیم بهتر آن نیست که دیده بشود ابرِ بهار؟ شبِ قدر است بخواهیدفقط آمدنش.. پس بخوانید پیاپی دمِ یابن الحسنش... ✍ .
. ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ هوای دیدن رویت گرفته دیده ی من روان به سوی تو گشته دل رمیده ی من هزار نقش جمال تو می شود پیدا ز تار و پود رها و به هم تنیده ی من فروغ زلف سیاهت شده چو کعبه ی جان سپیدی رخ ماهت چنان سپیده ی من به بوی خاک تو آیم به آستان حضور مگر به پای تو افتد تن تکیده ی من رها و خرّم و شادم ز شور شیدایی جدا برای تو گردد سر رهیده ی من هزار چهره ی زیبا بدیده ام اما فدایی توام ای دلبر ندیده ی من رِسم به کوی تو آخر به شوق دیدارت که پر زده به امیدت دل رمیده ی من الا طبیب دو عالم بیا که بیمارم بیا که در همه عمرم به تو گرفتارم چه می شود که به سویم کنی نگاه ای دوست که بی تو هستی و عمرم شود تباه ای دوست به راهیان حریمت نظر نما یک دم به سائلان نگاهت بده پناه ای دوست ز خجلتت رخ خورشید می شود پنهان به حسرتت شده هر دم نگاه ماه ای دوست به هر تپش دل مستم تو را ندا کرده صدای خسته ی قلبم بوَد گواه ای دوست به شام تار وجودم بیا و جلوه نما که بی تو روز وجودم شود سیاه ای دوست اگر که لحظه ای از یاد تو جدا گردم برای این دل عاشق بوَد گناه ای دوست ز تو سخا و عطا و وفا و مهر و صفا ز من خطا و جفا جرم و اشتباه ای دوست بیا که بی تو دلم ای ستاره می میرد بدون روی تو یاس بهاره می میرد جمال چهره ی ماهت اگر چه نورانی است ز هجر روی تو سهم دلم پریشانی است اگر چه صاحب این دل تویی ولی هر دم ز یاد تو به من همیشه مهمانی است تمام رنجش و بیماری ام ز هجران است دوای درد دل اما نگاه رحمانی است به عمق زلف سیاهت ز شب بود عهدی برای دیده ات اما ز غمزه پیمانی است به تیر غمزه مرا می کُشی چرا ای دوست مگر که کشتن بیچارگان مسلمانی است برای لحظه ی وصلت نما شتاب ای یار که روزگار جدایی همیشه طولانی است به بارگاه تو هر چه گدا همه شاه اند مقام سائلیِ درگه تو سلطانی است اگر چه من ز حریم تو فاصله دارم امید لطف و عطا ، هدیه و صِله دارم اگر چه لحظه به لحظه به انتظارم من به غیر شوق نگاهت به دل ندارم من به سرو قامت خود جلوه ای نما و بیا که جز به خاک رهت سر نمی گذارم من اگر چه سرد و خزان و گرفته ام اما به اشتیاق نگاهت چنان بهارم من به کشتگان نگاهت بیا و رحمی کن به پای غمزه ی عشق تو سر به دارم من نسیم نفحه ی مویت همه قرارم بُرد ببین برای وصالت چه بی قرارم من به سینه از غم هجرت کویر سوزانم به دیده بهر فراقت چو چشمه سارم من به روز بی تو که باشد سیه تر از شب غم برای لحظه ی وصلت به انتظارم من هوای دیدن رویت مرا به سر باشد به شوق روی تو چشمم به رهگذر باشد دلم گرفته برای غریبی ات آقا رسد همیشه صدای غریبی ات آقا شود تمام وجود و تمام هستی ام فدای آه و نوای غریبی ات آقا به وقت دیدن کعبه به انتظار تو است نگاه من به ندای غریبی ات آقا که آیی و بزنی تکیه ای به دیوارش رسد ز کعبه دعای غریبی ات آقا به غربت دل ما هم نگاه کن یک دم میان حال و هوای غریبی ات آقا همیشه بوده و باشد دل شکسته ی من اسیر خاطره های غریبی ات آقا دلم نموده هوای طواف رخسارت دلم گرفته برای غریبی ات آقا همیشه و همه دم ذکر نام تو گیرم بیا ستاره ی جانم که بی تو می میرم ✍ .
سید رضا نریمانی2a6379fb40a44c0b5e0d8c85e430ae65.mp3
زمان: حجم: 16.11M
🌹 🌹 🎤مداح : امشب/مهمونتم/مولا/یابن الحسن هستم/ سرباز تو/نذر /تو جان من پر میگیرم /تا به آسمون/شوری داره/دل هر جوون دلبر اومد/عشق فاطمه/صاحب الزمون آقاجون/تو روشنی بخشی توی دنیا به دل نوکر آقاجون/یه عمره گداتم مبتلاتم چی از این بهتر آقاجون/تو این شبا از تو میخونم با مدده حیدر آقاجون آقاجون امشب/مهمونتم/مولا/یابن الحسن هستم/ سرباز تو/نذر /تو جان من یا صاحب الزمان روی لبهات/ذکر یا ربه/عشقت آقا/عمه زینبه نوکرت تا/آخرین نفس/پای مکتبه آقاجون/تمومه کسم ای نفسم با تو من آبادم آقاجون/اسیر تو هستم نکن آقا منو آزادم آقاجون/ میخوام بزارم اسم تو روی همه اولادم آقاجون آقاجون نوره /ایمانمی/آقا/درمانمی مثله/ بابات علی/آقا/سلطانمی امشب/مهمونتم/مولا/یابن الحسن هستم/ سرباز تو/نذر /تو جان من یا صاحب الزمان روز ظهور/روز حاصله/کفر و ظلمت/دیگه باطله نقش پرچم/روی دوش تو/ابوفاضله آقا جون/بیا تا ببینن همه دنیا یوسف زهرا آقاجون/ با هیبتی که داری همه دنیا میشه غوغا آقاجون/بیا و بکن ریشه ی اسراییل و آمریکا آقاجون آقاجون وقتی/ آقا بیای/لبها /غرق سرود چون که/نابوده با/تیغت/آل سعود یا صاحب الزمان شاعر: ✍ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
. سرود میلاد امام زمان (عج) ذکر لب منتظران یامهدی ذکر لب پیر و جوان یامهدی نیمه شعبان شده و میخونن با شادی کل شیعیان یامهدی یامهدی یابن فاطمه یامهدی یابن مرتضی میلادِ تون مبارکه یامهدی ختم الاوصیا چشمِ امام عسکری روشنه از جمال تو چشمِ همه محوِ به اون کرامت و کمال تو خوش آمدی یابن الحسن.. ای گل باغ احمدی یامهدی دسته گلِ محمدی یامهدی زمزمه ی فرشته هاس این شبها خوش آمدی خوش آمدی یامهدی یامهدی ناجیِ جهان یامهدی ماهِ عالمین از نسلِ مجتبایی و.. یامهدی وارثِ حسین سامرا توی این شبا چراغون و گل بارونه جبرئیل امشب به آقا سلام هارو می رسونه خوش آمدی یابن الحسن.. تویی امیر بی قرین یامهدی یابن امیرالمومنین یامهدی میرسه از تو جمکران نجوایه بیا ولیِ مسلمین یامهدی یامهدی کاش بیای آقا یامهدی غمها بِبَری منتقم تو برای ما یامهدی شاه و سروری تموم دلخوشیم اینه سایه تو رو سر ماس حاجت ما از تو آقا بعدِ ظهور یه کربلاس خوش آمدی یابن الحسن.. 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠